فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین متغیرهای سبک های فرزند پروری مادر، سبک های هویت و تعهد در اواسط نوجوانی و نیز ارزیابی مدل علی پیشنهادی بین این متغیرها (برزونسکی، 2004) بود. روش: 415 نفر (238 دختر، 187پسر) از دانش آموزان سال سوم دبیرستان منطقه 2 شهر تهران از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبک های فرزند پروری ادراک شده و پرسشنامه سبک های پردازش هویت برزونسکی جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد سبک های فرزند پروری ادراک شده و سبک های هویت در مجموع 31 درصد از واریانس تعهد را پیش بینی می کنند. اما نتایج نشان داد که مدل علی پیشنهادی برزونسکی برازش خوبی در نوجوانان ایرانی نداشت و مدل پیشنهادی در پژوهش حاضر رد شد. بحث: احتمالاً به دلیل تفاوت های فرهنگی و قومی جامعه ایران با جوامع غربی و نیز نقش تفاوت سنی در الگوی رابطه بین متغیرهای این پژوهش، مدل علی برزونسکی در نوجوانان ایرانی تأیید نمی شود، اما در مجموع سبک های فرزند پروری مادر و سبک های پردازش هویت پیش بینی کننده های خوبی برای تعهد نوجوانان ایرانی هستند.
رابطه تیپ های شغلی-شخصیتی نوجوانان دبیرستانی با ترتیب تولد آنها و مقایسه تیپ ها در نوجوانان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تیپ های شغلی – شخصیتی با ترتیب تولد و جنسیت نوجوانان دبیرستانی، اجرا شد. به این منظور 380 نفر از نوجوانان دختر و پسر دبیرستان های منطقه یک تهران، که در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده و با آزمون های رغبت سنج شغلی- تحصیلی هالند و مشخصات دموگرافیک محقق ساخته، مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح پژوهش در مطالعه حاضر از نوع همبستگی و علّی- مقایسه ای بوده و داده های بدست آمده از آن، با استفاده از آزمون های آماری فریدمن، کراسکال والیس و U مان ویتنی، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در بعضی از تیپ ها، رابطه معناداری بین تیپ های شغلی- شخصیتی نوجوانان با ترتیب تولد آنها وجود داشت. بدین معنی که بعضی علایق و انتخاب های شغلی نوجوانان متأثر از ترتیب تولد و جایگاه آنها در خانواده است. همچنین نتایج مقایسه تیپ های شغلی- شخصیتی در نوجوانان دختر و پسر نشان داد که در تیپ های واقعیت گرایی، جستجوگرایی، هنری و متهورانه تفاوت معناداری در بین دو جنس وجود داشته، درحالیکه در تیپ های اجتماعی و قراردادی تفاوتی دیده نشد.
رشد اجتماعی
بررسی رابطه جهت گیری های مذهبی اسلامی با ابعاد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین ارتباط جهت گیری های مذهبی اسلامی با ابعاد هویت بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 232 دختر و 99 پسر رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، عبارت بودند از: فرم تجدید نظر شده مقیاس جهت گیری های مذهبی اسلامی و ویرایش ششم مقیاس ابعاد هویت AIQ-IV . برای تعیین پایائی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روائی مقیاس ها نیز از تحلیل عوامل استفاده شد. ضرائب پایائی حاصل، موید پایائی مطلوب مقیاس ها بود. نتایج تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس برای مقیاس جهت گیری های مذهبی بیانگر وجود دو عامل بود که به ترتیب اعتقادات-مناسک و اخلاق نامگذاری شدند. همچنین نتایج تحلیل عاملی برای ابعاد هویت، پنج بعد هوپت فردی، اجتماعی، مذهبی و قومی- نژادی را نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه زیر مقیاس های اعتقادات – مناسک و اخلاق نشان داد که زیر مقیاس اعتقادات – مناسک پیش بینی کننده مثبت و معنی دار بعد هویت مذهبی و زیر مقیاس اخلاق پیش بینی کننده ابعاد هویت فردی و ارتباطی به شکل مثبت و نیز پیش بینی کننده بعد هویت مذهبی به شکل منفی می باشد.
بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنیدگی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنید گی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران دارای کودکان عادی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران می باشد.
نمونه آماری شامل 72 مادر (36 مادر دارای کودک مبتلا به اتیسم و 36 مادر دارای کودک سالم) بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام، فهرست مشکلات رفتاری کودک/ نوجوان، پرسشنامه منابع تنیدگی، فهرست مهارت های مقابله ای استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که بین مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مادران کودکان سالم از لحاظ متغیرهای تنیدگی، راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری وجود دارد، اما از لحاظ راهبرد مقابله ای غیر مفید و غیرمؤثر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین میان تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اتیسم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و غیر مفید و شدت علائم کودک مبتلا به اتیسم رابطه معناداری وجود دارد، اما بین تنیدگی مادران و راهبرد مقابله ای مسئله مدار، رابطه معناداری به دست نیامد. در مجموع اکثر مادرانی که کودک مبتلا به اتیسم داشتند راهبردهای مقابله ای هیجان مدار داشته و شدت علائم اتیسم با افزایش میزان تنیدگی مادران همراه بوده، به نحوی که شدت علائم اتیسم کودک، 66 درصد تنیدگی مادران را تبیین می کند.
عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای مخاطره آمیز را بهعنوان رفتار هایی که با بعضی از نتایج نامطلوب همبسته هستند تعریف می کنند و نوجوانی دوره مهمی برای شروع رفتارهای مخاطره آمیز است. نوجوانان به موقعیتهای مخاطرهای تمایل دارند و در ایران آسیب های اجتماعی عمده و درحال گسترشی وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی تر ت یب اولویت عوامل موثر بر رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان وکمکبه دقت تصمیم گیریهای مربوط به کاهش رفتارهای مخاطره آمیز و همچن ی ن بررسی نقش جنس ی ت در تاثیر عوامل مذکور انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع همبستگی با استفاده از روشهای نمونهگیری خوشهای و هدفمند روی 316 دانش آموز شهر زاهدان در سال 84-1383 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای پژوهشگرساخته رفتارهای مخاطره آمیز، عملکرد خانواده، ساخت خانواده، خویشتنداری و سبکدلبستگی بود. دادهها پس از جمعآوری با نرمافزار SPSS 15.5 و با آزمون های همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شد.
یافتهها: ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان «کنترل در مقابل آزادی»، «خویشتنداری»، «کنترل به شیوه متقاعدسازی» و «حل اختلاف اعضای خانواده به شیوه متقاعدسازی» بود. ترتیب ورود متغیرها به الگوی پیشبینی رفتارهای مخاطره آمیز در دختران و پسران متفاوت بود.
نتیجهگیری: کنترل بهشیوه متقاعدسازی توسط والدین و تقویت خویشتنداری از مهمترین اقداماتی است که برای کاهش رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان پیشنهاد میشود.
بررسی رابطه ی هیجان خواهی با نگرش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
تأثیر الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر کاهش افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی به عنوان روشی غیرمستقیم برای ارائه چهارچوبی برای آموزش و ارتقاء خودفهمی، کارآیی و وحدت دادن به تجارب، می تواند در سلامت کودکان و نوجوانان نقشی مؤثر داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر کاهش میزان افسردگی کودکان دبستانی سال چهارم و پنجم ابتدایی بود. از مقیاس افسردگی کودکان (CED-DS؛ وایزمن و اورواشل، 1980) جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. ابتدا آزمودنی ها بر اساس نمره افسردگی به طور جفتی همتا شدند و سپس هر یک از جفت ها به تصادف در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه نمونه شامل 31 نفر از داوطلبان شرکت در کارگاه قصه گویی، بودند. طرح آزمایشی طی 12 جلسه اجرا و دو هفته بعد از اتمام جلسات پس آزمون و 6 ماه بعد، آزمون پیگیری اجرا شد. نتایج نشان داد که تغییر سبک کودکان بر افسردگی آن ها مؤثر است و الگوی آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، باعث کاهش میزان افسردگی کودکان و پایداری اثر آن بعد از 6 ماه شده است. بنابراین استفاده از این الگوی قصه گویی می تواند بر کاهش افسردگی کودکان تأثیر نسبتاً پایداری داشته باشد.
تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق بر رفتارهای بهداشتی دختران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: هدف اصلی این مطالعه، بررسی مقایسهای تاثیر آموزش بهداشت بلوغ از طریق منابع موثق آموزش بلوغ بر رفتارهای بهداشتی دختران مقطع راهنمایی یکی از شهرکهای مسکونی منطقه یک شهر تهران بود.
روش: این پژوهش، مطالعهای نیمهتجربی از نوع کارآزمایی میدانی است. جامعه و نمونه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان دختر مقطع دوم راهنمایی (132 نفر) مدارس دولتی یکی از شهرکهای مسکونی شهر تهران بودند. ابتدا دانشآموزان پرسشنامه محققساخته را تکمیل کردند. آنگاه با برنامه آموزشی یکسان، تمامی دانشآموزان مورد آموزش قرار گرفتند. برنامه آموزشی با استفاده از روشهای آموزش چهره به چهره و بحث و گفتوگو طی یک جلسه حدودا 5/2ساعته برای گروهها اجرا شد. بعد از گذشت 3 ماه از پایان برنامه آموزشی، مجدداً پرسشنامهها توسط دانشآموزان تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمونهای پارامتری و غیرپارامتری، T زوجی، مجذور کای و ANOVA استفاده شد.
یافتهها: بین میانگین نمره کل رفتارهای بهداشتی، در مرحله قبل از مداخله، در سه گروه مورد تفاوتی وجود نداشت، ولی در مرحله بعد از آموزش، در سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p). همچنین، در مقایسه میانگین نمرات قبل و بعد در هر گروه، در هر سه گروه تفاوت معنیدار بود (05/0>p گروه مادران، 001/0>p گروه معلمان، 001/0>p گروه پرستاران).
نتیجهگیری: آموزش از طریق پرستار بهداشت از آموزش از طریق مادران و معلمان موثرتر است و منجر به بهبود و ارتقای رفتارهای بهداشتی دختران نوجوان میشود."
پیش بینی استرس، اضطراب و افسردگی نوجوانی براساس دو بعد از مدل فرایند و محتوای خانواده
حوزه های تخصصی:
هرکسی از خانواده ی خویش قضاوتی در ذهن دارد که عواطف و هیجانات گوناگونی را در دنیای درونی او برمی انگیزد. براساس مدل فرایند و محتوای خانواده فرد به هنگام چنین ارزیابی هایی، زندگی خانوادگی خویش را در سه جنبه ی بافت اجتماعی خانواده، محتوای خانواده و فرایند خانواده مورد توجه قرار می دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش بود که آیا ادراک نوجوان از محتوا و فرایندهای خانواده اش، می تواند اضطراب، افسردگی و استرس او را پیش بینی کند یا نه. نمونه ای مشتمل بر 200 نوجوان 15 تا 17 ساله در این پژوهش مشارکت نموده و به پرسش های مطرح شده در سه فرایند خانواده، محتوای خانواده و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که هر دو بعد خانوادگی مورد بحث، افسردگی این نوجوان ها را به گونه ای معنی دار پیش بینی می کردند، اما هیچ یک توان لازم را برای پیش بینی میزان استرس وی بدست نیاوردند. هم چنین، داده های مطالعه گواه آن است که تنها پیش بین معنی دار اضطراب نوجوان ها متغیر فرایندهای خانوادگی است. در نهایت، از میان خرده مقیاس های فرایند و محتوا، تنها سه عامل تصمیم گیری، هم زمان بودن با هم و تسهیلات تحصیلی جهت پیش بینی این سه هیجان منفی برجستگی معنی داری یافتند.
بررسی رابطه سبکهای فرزندپروری و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی سهم سبک های فرزندپروری در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه صورت گرفته است. به این منظور 150 دانشجوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و کشاورزی دانشگاه فردوسی دو پرسشنامه سبکهای فرزند پروری دیانا بامریند و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (SQ-SF) را پر کردند. متغیرهای مورد نظر پژوهشگر در چارچوب نظریه های سبکهای فرزندپروری دیانا بامریند و طرحواره های ناسازگار اولیه(EMSs) جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد سبک فرزند پروری مقتدرانه پیش بینی کننده معناداری برای سطوح پایین تر طرحواره ناسازگار رهاشدگی/ طرد و سبک فرزند پروری سهل گیر پیش بینی کننده سطوح بالاتر طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی است.