فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیت روابط کودکو مراقب او، مفهومی محوری در ارتباط با عوامل موثر در تحول کودکاست . از آنجا که پاسخدهی مثبت مادر به کودکاز مولفههای مهم شکلگیری دلبستگی ایمن در اوست، ادراکمادر از علت رفتار کودکاز اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی ادراکمادران ایرانی از انگیزههای زیربنایی رفتار کودکدر موقعیتهای دلبستگی و دیدگاه آنان نسبت به پاسخدهی مناسب به این رفتارها، و همچنین مقایسه بین فرهنگی این پدیده بود.
روش: این پژوهش کیفی توصیفی در سال 1388 روی 30 مادر ایرانی دارای کودکان 3 تا 5 سال که به روش نمونهگیری تصادفی از سه مهدکودکشهر تهران انتخاب شدند، انجام شد. 5 موقعیت برای آزمودنیها توصیف و از آنها خواسته شد که علت رفتار کودکدر هر موقعیت و پاسخ مناسب به این رفتار را ذکر کنند. دادهها به روش کیفی تحلیل شد.
یافتهها: بین ادراکمادران از انگیزه رفتار کودکو پاسخدهی مناسب رابطه وجود داشت. در موقعیت خواب بیش از سایر موقعیتها به مقوله ایمنی و وابستگی متقابل توجه شد و پاسخ مثبت بیشتری به این موقعیت داده شد. در مقایسه بین فرهنگی، بین ادراکمادران ایرانی و ژاپنی شباهت بیشتری وجود داشت و آنان بیش از مادران آمریکایی به جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل توجه میکردند.
نتیجهگیری: رفتارهایی که بیشتر به انگیزه جستجوی ایمنی و وابستگی متقابل نسبت داده میشوند، پاسخ مثبتتری از سوی مادران دریافت میکنند. بنابر ارزشها و باورهای فرهنگی، ادارکمادران از انگیزههای رفتار کودکو پاسخدهی به رفتارهای کودکمتفاوت است.
بررسی ادراک مادران ایرانی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند مربوط به دلبستگی ایمن و ناایمن در کودکان: یک مطالعه فرهنگی درباره دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده ای در زمینه تفاوت های فرهنگی در خصوص پدیده دلبستگی در حال انجام است، هدف این پژوهش بررسی ادراک مادران ایرانی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند فرزندان شان، در کودکی و بزرگسالی آن ها، به عنوان یکی از مؤلفه های مربوط به دلبستگی بود. این مطالعه تکرار مطالعه روثبام و همکارانش (2007) و تلاش برای مقایسه نتایج ایرانی با نتایج مربوط به فرهنگ ژاپنی و آمریکایی می باشد.این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بوده است. 30 مادر ایرانی، که کودکان آن ها بین 3 تا 5 سال داشته و در شهر تهران به مهدکودک می رفتند در این پژوهش شرکت نمودند. از مادران طی یک مصاحبه نیمه ساختار یافته درباره ویژگی هایی که دوست دارند یا دوست ندارند و نمی خواهند فرزندشان در کودکی و بزرگسالی آن ها را دارا باشند، سؤالاتی پرسیده شد. نتایج با روش کیفی تحلیل شد و نشان داد که خلق مثبت و شیطنت در کودکی، و رفتارهای خوشایند اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و استقلال در بزرگسالی بیشترین ویژگی های خوشایند موردنظر بودند. عدم سازگاری، بدخلقی و انزوا در کودکی و پرخاشگری، بدخلقی و رفتار نامطلوب اجتماعی در بزرگسالی بیشترین رفتارهای ناخوشایند مورد توجه بودند. نتایج این مطالعه با نتایج پژوهش روثبام و همکارانش (2007) نیز مقایسه شده، و شباهت ها و تفاوت های فرهنگی در این زمینه را آشکار نمود. ایمان، حیا و صبوری به عنوان ویژگی های خوشایند، و ناتوانی در بیان خواسته ها، تحصیلات کم و لجبازی به عنوان ویژگی های ناخوشایند به عنوان مقوله های جدید در این مطالعه یافت شدند که در فرهنگ ژاپنی و آمریکایی مورد توجه قرار نگرفته بودند. نتایج در بستر فرهنگ ایرانی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
یائسگی و مردان
کودک و نوجوان
رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش شناسایی رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان بود.
روش: آزمودنیها ۱۹۲ دانشجوی زن متاهل در رده سنی ۴۰-۱۸ ساله در دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس تجدید نظر شده احساس گناه جنسی موشر و شاخص میل جنسی هرلبرت، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میل جنسی و سبک دلبستگی ایمن (01/0P<، 283/0r=)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (01/0P<، 321/0- r=)، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (05/0P<، 144/0r=)، رضایت مندی زناشویی (01/0P<، 512/0r=) و احساس گناه جنسی (01/0P<، 422/0- r=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین میل جنسی و سن آزمودنیها (r=-۰/۵۵۳) و مدت زمان ازدواج (349/0- r=) رابطه منفی معناداری (P<۰/۰۱) مشاهده شد. از بین متغیرهای پژوهش، رضایت مندی زناشویی، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و احساس گناه جنسی 8/49 درصد از واریانس میل جنسی را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که زنان دارای سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و رضایت مندی زناشویی بالا، میل جنسی بالاتری دارند. از طرف دیگر زنان دارای سبک دلبستگی اجتنابی احساس گناه جنسی بیشتری می کنند، سنشان بالاتر است و مدت زمان بیشتری از ازدواجشان می گذرد، میل جنسی پایین تری را گزارش می نمایند.
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روان در سالمندان ساکن/غیر ساکن سرای سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرانی های مربوط به وزن در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و نگرانیهای مربوط به وزن در دختران نوجوان انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی روی نمونه 322نفری از دانشآموزان ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شیراز که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. پس از بررسی مقدماتی و تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار ابزارها، اجرای اصلی بهترتیب با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای فردی آزمودنی، دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور؛ نسخه جدید (1993)، پرسشنامه نگرانیهای مربوط به وزن کیلن، پرسشنامه افسردگی بک و نیز اندازهگیری قد و وزن برای بهدست آوردن شاخص توده بدنی صورت گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافتهها: دختران داری سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا) در مقایسه با دختران داری سبک دلبستگی ایمن، نگرانی مربوط به وزن بیشتری داشتند. بین میانگین نمرات نگرانی مربوط به وزن افراد داری سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و اجتنابی تفاوت معنیدار وجود نداشت. تعامل سبک دلبستگی و شاخص توده بدنی بر میزان نگرانی مربوط به وزن اثر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: شناخت سبکهای دلبستگی میتواند بهعنوان متغیر مهمی برای پیشبینی نگرانی مربوط به وزن و از سویی آسیبپذیری نسبت به اختلالات تغذیه نقش مهمی ایفا کند."
مقایسه ی سبک های هویت، انواع هویت در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع هویت، سبک های هویت در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بود که در آن نمونه ای شامل 200 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تبریز (100 دختر و 100 پسر) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی سبک های هویت و پرسشنامه ی حالات هویت آدامز مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل با استفاده از روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک اطلاعاتی و سردرگم (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد. بین هویت تعلیق یافته (015/0P<)، هویت زود شکل یافته (01/0P<)، و هویت آشفته (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار است.
رابطه سبک های هویت، تعهد هویت و جنسیت با سازگاری دانشجویان با دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه سبک های هویت و سازگاری با دانشگاه و تعیین نقش تعهد به عنوان متغیر میانجی بین آن ها بود. برای رسیدن به این مهم 332 نفر دانشجو(182 دختر و 150 پسر) از رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه ارومیه انتخاب و با استفاده از آزمون سبک های هویت(ISI_G6) و پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه (SACQ) مطالعه شدند. به منظور تحلیل نتایج از آزمون T گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های هویت به شکل معناداری قادر است تمام مؤلفه های سازگاری با دانشگاه را پیش بینی و تبیین کند. متغیر جنسیت با ورود به تحلیل توانست ضریب تعیین را در پیش بینی مؤلفه های سازگاری تحصیلی، اجتماعی، شخصی- هیجانی و سازگاری کلی به شکل معناداری افزایش دهد و فقط در مؤلفه دلبستگی به دانشگاه جنسیت نقش میانجی گرانه معناداری نداشت. تعهد هویتی برای همه مؤلفه ها و نمره کلی سازگاری نقش میانجی معناداری داشت.
تاثیر سطوح مختلف عنصر روی در دوران بارداری بر رشد و تکامل جسمانی نوزادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلفی در رشد و تکامل مؤثرند. این عوامل به دو دستة ژنتیکی و محیطی تقسیم می شوند. تغذیه یکی از مؤثرترین عوامل محیطی بر رشد جنین است. عنصر روی نیز یکی از ریز مغذی های مهم است که تحقیقات اخیر نشان داده اند بررشد جسمانی تأثیر بسزایی دارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر سطوح مختلف عنصر روی در دوران بارداری بر رشد و تکامل جسمانی نوزادان موش های صحرایی بود. جامعة آماری تحقیق، موش های نر و مادة (نژاد آلبینو – ویستار) انستیتو پاستور ایران بودند. بعد از مرحلة جفت گیری، 9 موش مادة باردار به طور تصادفی انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند : 1) گروه کمبود عنصر روی (ppm5/1 <Zn< 5/0)؛ 2) گروه کنترل (ppm 40 = Zn)؛ 3) گروه مکمل عنصر روی (ppm 50 = Zn). رژیم های غذایی مورد نظر در یک سوم آخر دورة بارداری به موش ها اعمال شد. پس از زایمان، 14 نوزاد به طور تصادفی از هر گروه به عنوان نمونة آماری انتخاب و برخی از شاخص های آنتروپومتریکی (قد و وزن) و رشد مغزی (وزن مغز، پهنای سر و طول سر) آنها اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که کاهش معنی داری در شاخص های آنتروپومتریکی (وزن بدن، طول بدن و طول دُم) و رشد مغزی (طول سر) گروه کمبود روی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0P<)، اما هیچ اختلاف معنی داری در وزن مغز و پهنای سر بین آنها مشاهده نشد (05/0P>). به علاوه کاهش معنی داری در طول بدن گروه دریافت کنندة مکمل روی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0P<)، اما هیچ اختلاف معنی داری در رشد مغزی آنها مشاهده نشد (05/0P>). یافته های این تحقیق بیان می کند که کمبود روی در دوران بارداری مادر به اختلال در رشد جسمانی و مغزی نوزادان آنها منجر می شود و اعمال مکمل بیش از حد طبیعی آن در دوران بارداری نیز تأثیر منفی بر رشد جسمانی نوزادان دارد.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت.
روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند.
یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود.
نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
بررسی اثر موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری در مبتلایان به آلزایمر ساکن در خانه های سالمندان شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری بیماران آلزایمری و تعیین بهترین روش مداخله از بین چهار روش گوش دادن انفرادی به موسیقی مرجح، گوش دادن گروهی به موسیقی مرجح، گوش دادن گروهی به موسیقی غیرمرجح و آواز خواندن گروهی موسیقی مرجح است.
روش: برای انجام این پژوهش، از میان موارد معرفی شده از طرف سازمان بهزیستی شهریار، 26 آزمودنی با استفاده از ملاک های تشخیصی DSM-IV و آزمون MMSE به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های شاهد (10 نفر) و آزمایشی (16 نفر و در هر یک از زیرگروه ها چهار نفر) قرار گرفتند. مداخله به صورت طرح نیمه تجربی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام شد و برای تحلیل نتایج پرسشنامه بی قراری کوهن-منسفیلد (که مراقبان پر کرده بودند)، آزمون t مستقل و وابسته به کار رفت. آزمودنی ها به مدت یک ماه، هفته ای پنج روز و هر روز 30 تا 45 دقیقه تحت انواع روش های موسیقی درمانی یاد شده قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیر انواع موسیقی درمانی بر کاهش بی قراری بیماران آلزایمری بود.