فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۰٬۹۰۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
This paper deals with Wallace Stevens’s first collection of poetry, Harmonium, in light of Heidegger’s philosophy, with a particular emphasis on Da-sein as the place of negativity. The focus is particularly on Heidegger’s later philosophy, where he defines Man as the juncture where the four constitutive elements (earth, sky, divinities, and mortals) converge to let Da-sein appear as the futural authentic animal whose Being matters to him as his distinctive mark. Stevens’s poetry in Harmonium displays an experimental development along the same lines. The collection consists of poems dealing with the effect that the prospects of death and finitude have on its protagonists. Stevens achieves authentic protagonists who accept the nihilating power of death in order to save themselves from any form of social, poetic, and philosophical closure. This is significant because Stevens conceives a creative potential that not only runs counter to the romantic nostalgia for a return to an innocent past, but also openly embraces the idea of finitude as the only way out of any logocentric and metaphysical forms of thinking. This study, therefore, aims to show how in Harmonium Stevens poetizes an endless creative power that sets upon reproducing the non-closure associated with nihilation and nothingness.
Cyborgian Virtual: Hybrid Subjectivity in William Gibson’s The Peripheral(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of the research is to analyze how the cyborgian theories of virtual subjectivity, dromology, enfleshed materialism, aesthetics of disappearance, hybridity and metamorphic becoming are employed by modern technology to create humanoid. Gibson’s The Peripheral delineates multiple subjectivities as well as challenges of virtual creatures through tracing the life of Flynne, the major protagonist. We are to grasp humanoid’s beyond human ‘nature’, or ‘character’, or ‘being’, or ‘transitive identity’ in a way that corresponds with other human beings. The research portrays the subjective sense of being-in-the-virtual-world and analyzes the humanoid’s development in the form of a cyborgian human simulation. Donna Haraway, Paul Virilio and Rosi Braidotti are the selected theorists introducing the theory of the research; cyborg; an umbrella term referring to cybernetic organisms. Cyborgian literary theory focuses on the author who identifies the fictional subject as a new creature, which is partly inorganic and partly machine, to demonstrate that technology does not need to be dehumanizing; rather, it acts as a re-humanizing force to claim agency over our subjectivity. The peculiar thematic characteristics of the novel as an epitome of cyborg narrative, including non-linear apocalyptic time traveling narrative, fragmentation of subjectivity, formation of transhumans and constructed humanoids, are analyzed.
کاربست روان کاوی شخصیت یونگ در غزلیات عطار و مولانا با تکیه بر دو مقوله وصل و هجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
349 - 376
حوزه های تخصصی:
با وجود اندیشه های مشترک شاعرانی که در مسیر عرفان گام نهاده اند، هر یک از آن ها در به تصویر کشیدن تجربیات عارفانه و شناسایی راه های سیر و سلوک، سبکی خاص داشته اند. علاوه بر ویژگی های سبکی یک اثر که در به وجود آمدن اثری متفاوت نقشی تعیین کننده دارد، خصایص روحی و ویژگی-های شخصیّتی خالق اثر نیز بر این امر اثرگذار است. در این مقاله، شخصیّت عطّار و مولانا براساس نظریه روان شناس مشهور، گوستاو یونگ از بُعد درون گرایی و برون گرایی در مواجهه با دو مقوله وصل و هجر، مورد واکاوی قرار گرفته است. با توجّه به تأثیر محیط دوران کودکی، رخدادها و رویدادهای متفاوت زندگی دو شاعر، تفاوت نگاه و روایت آن ها درباره شخصیّت عاشق که محور اصلی غزلیات عاشقانه است و حالات مربوط به آن و نیز شیوه شاعری و تیپ شخصیّتی دو شاعر، می توان چنین اذعان داشت که عطّار، شخصیّت درون گرای احساسی دارد و از هجران، بیش تر از وصال سخن گفته است و مولانا نیز با وجود توصیفات بسیار در باب هجران، وصال را دور از دسترس نمی شمارد و شخصیّت برون گرای احساسی دارد.
نفس و نمادهای مرتبط با آن در شعر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
223 - 256
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات پرتکرار در حوزه ادبیات عرفانی، نفس است. در آثار عرفانی، نفس با تعابیر مختلف و عناوین متعددی توصیف شده که اغلب آن ها نمادین و رمزی است. این پژوهش در پی رسیدن به این نکته است که عطار نیشابوری در آثار منظومش ( الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، دیوان اشعار، مصیبت نامه و مختارنامه) برای نفس چه نمادهایی را به کار برده و کدام یک از این نمادها ابداعی خود شاعر است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعه اشعار عطار و گزینش شواهد شعری است به شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی نمادهای مربوط به نفس در همه آثار منظوم وی پرداخته است. بررسی این اشعار نشان می دهد نمادهای جانوری و همچنین شخصیت های منفی تاریخی- اسطوره ای، بیشترین نمود را در رابطه با موضوع نفس داشته است و علاوه بر این، عطار در بیان مفهوم نفس نمادهای تازه ای به کار برده که پیش از وی رایج نبوده است.
The Nomadic Distribution in Virginia Woolf’s Orlando: A Deleuzian Reading(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The debates concerning Orlando’s magical sex transformation and its main concern with gender trouble are ever growing. Yet it seems a very significant fact is neglected in this debate, the extent the male Orlando is different from the female. Till Orlando is a man, he holds a very rigid and sedentary view of gender roles and reproduces the old cliché about men and women. As soon as he becomes a woman, she starts to view the world in a nomadic distribution. The present paper uses Deleuze’s theory of time and his notions of sedentary and nomadic to represent how time and sex transformation are connected to a split subjectivity and the birth of a new female subject/artist. The sex transformation is a tremendous event that splits Orlando into a before and an after. The male Orlando is not equal to "the act" which is to go beyond the spirit of his age and become an artist who is able to affirm androgynous and nomadic worldview. Through "becoming woman" Orlando abandons his sedentary view of the world and becomes nomadic and at last, completes her poem "The Oak Tree". Through metamorphosis and a split subjectivity, Orlando becomes equal to "the act".
ﺭﻭﺍﯾﯽ آزﻣﻮﻥ درک ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽآﻣﻮزﺍﻥ غیرایرانی: ﺗﺤلیلی ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺍﺻﻮل آزﻣﻮﻥ شناسی
حوزه های تخصصی:
آزمون ها ابزار مهمی جهت ارزیابی یادگیری و توانمندی فارسی آموزان هستند. روایی آزمون یکی از مهم ترین عواملی است که در ارزشیابی آزمون باید به آن توجه کرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی روایی محتوایی و ظاهری آزمون درک خواندن سطح تکمیلی فارسی آموزان غیرایرانی است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون از روایی ظاهری نامطلوب و روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. پرسش شوندگان این پژوهش ۱۰ مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و ۲۴ نفر از فارسی آموزان دختر و پسر مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین الملل امام خمینی (ره ) با ملیت های گوناگون در بازه سنی۳۰- ۲۰ است. در این پژوهش برای بررسی روایی آزمون ها از دو پرسشنامه آزمون های وابسته به ملاک ویرسما وجورس و نیز افزودن شاخص های تکمیلی، طبق مدل ساموئلز و نظریه سالیوا هاگیس استفاده شده است. دو مشخصه روایی محتوایی و ظاهری هر دو آزمون اندازه گیری شدند. نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این دو آزمون، از روایی محتوایی قابل قبولی برخوردارند اما روایی ظاهری مطلوبی ندارند.
نقد و ارزیابی معادل یابی واژگانی در ترجمه عربی تاریخ بیهقی براساس الگوی گارسس
حوزه های تخصصی:
یحیی الخشاب و صادق نشأت در سال 1956 میلادی تاریخ بیهقی را به عربی ترجمه کردند. ارزش علمی و ادبی تاریخ بیهقی در میان متون فارسی و تاریخی، بایستگی ارزیابی و نقد چنین ترجمه ای را نمایان می کند. نقد ترجمه یکی از روش هایی است که در نمود سطح کیفی متون مترجَم راهگشا است. هدف این پژوهش، نقد و ارزیابی معادل یابی واژگانی تعریب تاریخ بیهقی از آغاز تا پایان داستان حسنک وزیر براساس سطح معنایی لغوی الگوی کارمن گارسس است. تعریف، معادل فرهنگی یا کارکردی، همانندسازی، بسط نحوی، قبض نحوی و ابهام از جمله مؤلّفه های این سطح از الگو هستند که در این پژوهش به آنها می پردازیم. این پژوهش روشن می کند که معادل یابی واژگان و اصطلاحات متن مبداء در زبان متن مقصد دامنه ای فراخ دارد و به همین سبب، عموم اشکالات ترجمه عربی تاریخ بیهقی، واژگانی است. مترجمان از همانند سازی و تعریف بیشتر از همه مؤلّفه ها برای ترجمه این متن کهن بهره برده اند. یکدست نبودن معادل واژگانی در سراسر متن دیده می شود و بی توجّهی مترجمان به تحوّلات زمانی واژگان و معانی پنهان و کنایی اصطلاحات فارسی مهم ترین دلیل رخ دادن خطاهای ترجمه واژگانی در این متن است.
نقد و تحلیل اکوسایکولوژی در رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی با نگاهی به نظریه ساختار شخصیّت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
217 - 235
حوزه های تخصصی:
اکوسایکولوژی به مطالعه ی روان انسان در رابطه با محیط زیست می پردازد. روانی که بر اساس نظریه ی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آن جا که به وارد کردن خدا در جهان بینی فرد اهمیت می دهد در تقابل با آراء فروید قرار می گیرد. حال ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال خواهیم پرداخت که طبیعت بر روح و روان و نوع رفتار و کنش های افراد جامعه ی داستانی جای خالی سلوچ دولت آبادی چه تأثیری داشته است؟ تا سلطه ی عقل را که چنین بحران هایی در ساختار شخصیّتی خانواده ی سلوچ رقم زده و باعث شده تعادل ایگوی آن ها بر هم بخورد، نشان دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که سلطه ی عقل در این رمان با مکانیزه کردن کشاورزی توسط میرزا حسن بدون توجه به سازگاری با محیط و افراد آن سلوچ را با تکانش های آشوبناک "نهاد"، مرگان را با سوگواری و ماخولیا، ابراو را با ناتوانی "ایگو"ی وی در تعادل برقرار کردن بین "نهاد"، "فراخود" و جهان بیرونی، عباس را با اختلال شخصیّت ضد اجتماعی و هاجر را با اختلال شخصّیت وابسته مواجه کرده است. سلطه ی عقل چون بدون توجه به تاب آوری محیط و افراد آن منطقه به کار گرفته شده، تعادل ایگوی شخصیّت های رمان را به هم زده و آنان را دچار اختلالاتی در شخصیّت کرده است که علت چنین اختلالاتی را می توان در عدم مشارکت عاطفی ناخودآگاه شخصیّت های رمان با پدیده های طبیعی به تأثیرپذیری از جهان سرمایه داری و اومانیسم عصر روشنگری دید.
نشانه شناسی نظام پوشاک در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
107 - 136
حوزه های تخصصی:
نظام پوشاک از نظام های بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته است نظام نشانه های زبانی پوشاک را به نشانه های ادبی تبدیل کند. او با کاربرد واژگان و نشانه های روزمره پوشاک، نشانه های تازه ای را در متن حکایت خلق می کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانه های پوشاک در حکایت هایی از مثنوی با رویکرد نشانه شناسی بارت به ویژه نظریه هم سازه و ناسازه بپردازد. در این نظریه، بارت معنا و مفهوم نشانه را به معنای صریح، محدود نکرده و تلاش می کند که الگویی را طراحی کند تا در کنار معنای صریح به معنای ضمنی نشانه ها دست یابد. بررسی تحلیلی این نظریه در حکایت هایی از مثنوی نشان می دهد که مولانا نشانه ها را در معنای قراردادی آن ها به کار نمی گیرد، بلکه با خلق نشانه های جدید و همچنین تفسیر و تأویل حکایت ها به خوانشی نو از نشانه های اولیه دست می یابد که این نشانه ها با کل نظام نشانه ای مثنوی در پیوند است.
اندیشه شعر_فرزندخواندگی در سنت ادبیِ اسلامی-ایرانی با تکیه بر ادبیات کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی گرامیداشت شعر در میان شاعران از روزگاران کهن مطرح بوده است. نزد شاعران کرد شعر جایگاه بس والایی داشته است. برخی شعر را از بُن جان دوست و عزیز داشته اند و آن را به مثابه ی فرزند خویش پذیرفته اند. این جستار با شیوه ی توصیفی-تحلیلی بر آن است که طرح این اندیشه در شعر شاعران کرد را بازخوانی و تبیین کند. برای این منظور شعر مشاهیر شعرای سده ی نوزدهم همچون جامعه ی آماریِ هدف برگزیده شد. در پس زمینه ی این بحث، ابتدا موضوع مورد پژوهش در سنت ادبیِ اسلامی-ایرانی بررسی و تحلیل شد تا بهتر بتوان جایگاه آن در ادبیات کردی را تبیین و تشریح کرد. برآیند پژوهش نشان می دهد که شعر نزد شاعران کرد، گاهی به مثابه ی فرزند به طور کلی، گاهی به مثابه ی پسر، و گاهی هر بیت به مثابه ی دو فرزند ارزیابی و مجسم شده است. این اندیشه اغلب با وجوه بیانی تشبیه، تمثیل و استعاره همراه بوده است. همچنین شعر در ادبیات کردی مایه ی جاودانگی و رهایی از نقیصه ی اجاق کوری که با پسر رفع می شود، انگاشته شده است. کما اینکه شعر در اندیشه ی شاعران کرد پاک و بری از معانی ناپسند است و گونه ای «شعر غایی» یا «مطلق» در پندار شاعران مطرح بوده است.
به روزآمدگی اقتباس نمایشنامه مکبث شکسپیر از منظر تحلیل گفتمانی
حوزه های تخصصی:
اقتباس مکبث (2010) به کارگردانی روپرت گولد، با برخی مشکلات انسان امروزی مرتبط شده است. در این مطالعه تطبیقی، ارتباط بین مفهوم قدرت با تصاویر و صحنه پردازی های فیلم، مانند فضاهای بسته و تاریک، لباس ها و طراحی صحنه بررسی می شود. با به کارگیری نظریه اقتباس لیندا هاچن و تحلیل بافت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی می توان به معنی صحنه پردازی ها و فضاسازی های فیلم پی برد. این مقاله به بررسی چگونگی به کارگیری روش های نوین در ارائه مسائل اجتماعی تاریخی مربوط به متن منبع می پردازد. به کمک الگوی گفتگوی بینامتنی رابرت استم، به چگونگی ارتباط بین تصاویر فیلم و مفاهیم ارائه شده پی می بریم. تلاش گولد بر این بوده است تا موقعیت زمانی مکانی امروزی را با به کارگیری روش های نوین بصری در فیلم خود منعکس کند. با در نظر گرفتن فیلم گولد، نتیجه می گیریم که موارد مشابهی از اعمال قدرت در قالب نظارت و کنترل در زمان معاصر نیز وجود دارد. اقتباس روپرت گولد سعی در شنیده شدن صدای خاموش قربانبان سیستم نظارت و کنترل در زمان و مکان کنونی دارد.
بازشناسی احوال و آثار و نسخه شناسی اشعار شعاع شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
29 - 53
حوزه های تخصصی:
میرزا محمّد حسین شعاع شیرازی، متخلّص به «شعاع» و ملقّب به «شعاع المُلک» از تذکره نویسان و شاعران عهد قاجار و اوایل دوره پهلوی است. محققان پیشین در مورد زندگی و احوال وی به کوتاهی سخن رانده اند و به برخی از آثار وی اشاره نکرده یا دچار لغزش هایی شده اند که در این مقاله به آن ها پرداخته خواهد شد. با وجود آنکه وی از بزرگ ترین قصیده سرایان فارس در آن دوره محسوب می شود ولی متأسفانه هنوز دیوان حجیمش منتشر نشده است. از اشعار وی سیزده نسخه پراکنده در کتابخانه های دانشگاه تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و کتابخانه فرمانفرمایان وجود دارد که در این مقاله یکایک آن نسخ معرفی شده و مورد بحث قرار خواهد گرفت. این مقاله به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و تلاش گردیده است متونی که شعاع شیرازی آنها را تصحیح کرده، نوشته یا سروده است مورد تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش کتابخانه شخصی شعاع که جزو کتابخانه های شخصی کم نظیر ایران بوده و شامل منابع اصلی برای تدوین تذکره های وی بوده معرفی و برخی کتاب های موجود در آن کتابخانه مورد شناسایی قرار گرفته است.
مطالعه تطبیقی مفهوم استعاری عشق در اشعار غاده السمان از منظر تاریخی نگری و عرفانی
حوزه های تخصصی:
ادبیات و شعر شکلی از آفرینش هنری است و همچون دیگر اشکال هنر، برای بررسی و تحلیل مضامین آن می توان از رهیافت ها و روش های گوناگون استفاده نمود. نگاه به یک مسئله بر اساس چند روش، زاویه های پنهان مسئله را نمایان تر می کند و معرفت و شناخت جامع تری پدید می آورد و چه بسا نتایج متفاوتی را به همراه داشته باشد. تاریخی نگری و عرفانی دو رویکرد در متدلوژی و روش تحقیق پژوهش گران است که یکی بر اساس ریشه ها و تحولات تاریخی به بررسی موضوع می پردازد و درصدد بررسی عوامل تاریخی پیدایش یک موضوع است و دیگری با نگاهی عرفانی به هنر از جنبه حقیقت، خیال، تشبیه و بیان مفهوم عشق که ظهور و تجلی حسن و زیبایی است، به دنبال معنا بخشیدن به زبان رمزآلود هنر و هنرمند است. این مقاله با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا به بررسی مفهوم استعاری عشق در اشعار غاده السمان از دو منظر تاریخی نگری و عرفانی می پردازد. نوع مقاله توصیفی-تطبیقی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات با رویکرد کیفی تفسیری انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از منظر تاریخی نگری با تکیه بر اجماع آرای مورخان هنر، مضامین موجود در اشعار السمان، متاثر از زمان و مکانی است که در آن زیسته و جهان نگری ای که نسبت به شرایط پیدا کرده است که کاملا با آرای تاریخی نگران مطابقت دارد. آن چه از منظرعرفانی دریافت می شود، آن است که عناصر شعری السمان برگرفته از جهان بینی و سلوک عرفانی ویژه او است که با ایجاد مفاهیم استعاره ای به آن تجسم خاص بخشیده است. عشق انسان به انسان، عشق ممکنات است و مجاز عرفانی است و این مفهوم استعاری عشق که درون مایه بسیاری از اشعار وی است، با آرای عرفا هم خوانی دارد. طبق تحلیل و دریافت نگارنده، از آن جا که السمان دلبستگی های عاشقانه اش را با عنصر خیال و نمادپردازی، آن چنان درهم آمیخته که از فراواقع گرایی به آن نمود واقعی بخشیده واحساس و ذوق و آشفته حالی اش شبیه کشف و مکاشفات عرفاست و عشق زمینی اش در مفهوم عشق حقیقی ترکیب شده است، در این خصوص، رویکرد عرفانی تفسیر بهتری ارایه می دهد.
رهیافت ها و شیوه های مبالغه پردازیِ مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در نوشته های بلاغی درباره آرایه «مبالغه» آمده است، عمدتاً از گونه بندی عرفی و عقلی آن به «مبالغه»، «اغراق» و «غلو» فراتر نمی رود و چنانکه باید قدر و قرب این آرایه را نمی نمایاند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و به پشتوانه منابع کتابخانه ای فراهم آمده است و هدفش آن است که شگردهای مولوی (604‑672 ق.) را در ایجاد مبالغه در مثنوی با افعال، ابعاد و اندازه ها واکاوی کند؛ نیز در ضمن آن به بازشناختی از آرایه مبالغه و نگاهی نقّادانه به آرای بلاغیون درباره آن دست یابد. بررسی ها بیانگر آن است که در بخش «افعال»، اسناد مجازی یکی از پرکاربردترین ابزارهای ایجاد مبالغه در مثنوی و هنری ترین شکل آن است؛ به ویژه آنکه با تضاد و تناقض و دیگر صنایع ادبی پیوندی مستقیم دارد. پیوند دو واژه متضاد و برقراری نسبتی میان آنها «متناقض نما» می آفریند و غالباً فعل به صورت اسناد در تجمیع امور متضاد یا متناقض، نقش اساسی ای بر عهده دارد. در بخش «اندازه ها» و «اعداد» نشان داده شده است که چه اعدادی و به چه شکل هایی در مبالغه های مثنوی کارساز افتاده اند. این اعداد از «نیم» تا «هزار» را در بر می گیرد؛ نیز کاربرد دو عدد «هفت» و «صد»، بسامد بیشتری در مبالغه های مثنوی دارد و در بزرگ نمایی یکی از شگردهای شاعرانه مولوی نظرها را به خود معطوف می کند. در بخش «ابعاد»، نشان داده شده است که این مبالغه ها در مثنوی به دو شکلِ ابعاد مکان و ابعاد زمان، ایجاد شده و از پرتکرارترین گونه های مبالغه در مثنوی است. سرانجام آنکه استفاده از نشانه های جمع، ازجمله نشانه «ها» و استفاده از جمع الجمع به شکلی هنجارگریزانه، از دیگر راهکارهای ایجاد مبالغه در مثنوی بوده است. این همه، بیانگر آن است که مولانا جلال الدین محمد روحیه ای مبالغه آفرین داشته است و با گذراندن داستان ها و گزاره های عرفانی و حکمی مثنوی از مجرای مبالغه بر بنیه تأثیرگذاری و اقناع کنندگی آنها می افزاید.
تحلیل مقارن لروایتي أسفار کاتبان لأبي تراب خسروي وکولي کنار آتش لمنیره رواني بور بناءً على نظریه جیرار جینیت السردیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
205 - 234
حوزه های تخصصی:
قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد. قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد.
گویش بوشهری در آثار «منیرو روانی پور» بر اساس دیدگاه هنجار گریزی «جفری لیچ»
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 122
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی از مباحث مطرح در حوزه زبان شناختی است. یکی از راه های خلق اثر ادبی استفاده از شگردهای هنجارگریزی است. جفری لیچ از چهره های برجسته شکل گرای انگلیسی، یکی از انواع هنجارگریزی را نوع گویشی می داند. به عقیده او هرگاه شاعر یا نویسنده واژگانی ویژه منطقه ای خاص را که در زبان معیار وجود ندارد به کار برد، هنجارگریزی گویشی به کار برده است. او می کوشد با این تکنیک روش شناخت نسبی از محیط بومی و ویژگی های اقلیمی و فرهنگی منطقه ای را به مخاطب انتقال دهد. منیرو روانی پور از نویسندگانی است که توانسته هنرمندانه گویش بوشهری را در آثارش وارد کند و در این راه موفق نیز بوده است، این امر بدون شک از تجربه های زیستی نویسنده نشئت می گیرد. در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه لیچ، هنجارگریزی گویشی در هشت اثر منیرو روانی پور بررسی و بسامدگیری شد. یافته ها نشان می دهد میزان کاربرد واژگان گویشی در آثار روانی پور بر حسب محیط تغییر می کند. داستان هایی که در محیط روستایی جنوب روایت شده نسبت به داستان های محیط شهری بسامد گویشی بالاتری دارد.
تحلیل شخصیت های نمادین در مخالف خوانی های مبتنی بر نقد اجتماعی در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخالف خوانی به معنی ناسازگاری نمودن و بیان کردن کلمات و جملاتی است که نشانه عدم رضایت باشد. مخالف خوانی اگر ریشه در ناهنجاری های سیاسی -اجتماعی داشته باشد، در این صورت، «مخالف خوان» کسی است که نقش مبارزه با بی عدالتی و فساد اجتماعی به ویژه در میان گروه های قدرتمند جامعه را بر عهده می گیرد و با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد به انتقاد از اوضاع زمان خویش می پردازد. حافظ به دلیل انتقاد از اوضاع نابسامان زمانه از شاعران مخالف خوانی محسوب می شود که با بهره گیری واژه های نمادین، به دفاع از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پرداخته و در مخالف خوانی های اجتماعی خود، بسیارى از طبقات مهم اجتماع، به ویژه مدّعیان ریاکار و دروغین دین داری را -که غالباً به فساد گراییده بودند- مورد سرزنش قرار داده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل شخصیّت های نمادین به عنوان یکی از ویژگی های سبک فکری در مخالف خوانی های اجتماعی شعر حافظ است که با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. نتیجه حاصل از این تحقیق، گویای این است که حافظ با به کارگیری شخصیّت های گوناگون، توانسته است یکی از شگردهای انتقادی خود را در مخالفت با حاکمیّت موجود به نمایش بگذارد.
مقایسه مفهوم وطن در کتاب های فارسی ایران و العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
71 - 90
حوزه های تخصصی:
بررسی و مقایسه محتوای کتاب های درسی نزد ملل و فرهنگ های گوناگون، از موضوعاتی است که در قلمرو ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. وطن و هویت ملّی از مضامینی است که همواره مورد توجّه نهاد آموزش و پرورش بوده و در کتاب های درسی کشور های مختلف به شکل های گوناگون بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا بر اساس مکتب آمریکایی، به بررسی تطبیقی مفهوم وطن و هویت ملّی در کتاب های فارسی ایران و کتاب های العربیّه سوریه در مقطع ابتدایی بپردازد. آثار مورد بررسی، شش کتاب فارسی و شش کتاب عربی، بر اساس آخرین تغییرات کتب آموزشی در ایران و سوریه است. یافته ها در این بررسی تطبیقی نشان می دهد که در کتاب های فارسی دوره ابتدایی، هویت دینی و مذهبی و مؤلّفه های وطن اسلامی بسامد بالایی دارد. در حالی که در کتاب های العربیّه، ستایش زبان و خطّ عربی از سویی و نپرداختن به مؤلّفه های دینی و مذهبی از سوی دیگر، جلب توجّه می کند. در کتاب های هر دو کشور، ستایش رزمندگان و شهدای راه وطن و معرّفی جاذبه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی دیده می شود. کم توجّهی نسبت به هویت قومی از موارد مشترک در کتاب های دو کشور است.
تناظر عوالم وجودی در اندیشه شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
111 - 139
حوزه های تخصصی:
اندیشه جهان وارگی انسان و اندام وارگی جهان، در واقع نمود اندیشه تناظر بین عالم صغیر و کبیر است که سبب شناخت جامع انسان به عنوان عالم صغیر الجثه و کبیر بالمعنی و جایگاه آن در نظام خلقت خواهد شد. این مقاله با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به واکاوی و بررسی ایده تناظر در آثار شیخ علاء الدوله سمنانی پرداخته و هدف، کاربرد و کارکرد استفاده از تناظر را در آموزه های عرفانی وی نشان داده است. شیخ علاء الدوله سمنانی، متنازع آرای وحدت وجودی ابن عربی با تاکید بر دوگانگی و ارتباط بین عالم صغیر و عالم کبیر، سعی در تبیین اندیشه تناظر عوالم دارد. ملزومات درک ایده تناظر در اندیشه وی، شناخت جایگاه انسان، جهان،کیهان و همچنین دل به عنوان حلقه واسط این تناظر است که همه این موضوعات ذیل اندیشه اصلی عرفانی وی یعنی لطایف سبعه قرار می گیرد. مبنای اصلی نظریه لطایف سبعه سمنانی بر این اصل استوار است که تمامی این لطایف از تاثیرپذیری فیوضات افلاک و عناصر، حاصل و از سوی دیگر بین لطایف سبعه، فیوضات افلاک، عناصر، انواع انوار، انواع انسان و پیامبران وجودی تناظر برقرار است. کارکرد تناظر از منظر سمنانی در شناخت انسان، جهان و حق و همچنین تربیت خانقاهی ،شطرنج وجودی انسان، انواع لطایف، انوار و پیامبران وجودی نمود دارد.
دراسه تمایزات اللغه والجنس فی شعر ابراهیم وفدوی طوقان فی ضوء نظریه DSL(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
79 - 106
حوزه های تخصصی:
إن تأثیر الجنس على اللغه وتفکیر الأدباء من الإستراتیجیات الجدیده فی الدراسات اللغویه التی ظهرت فی أواخر القرن العشرین على ید العالمه الأمریکیه روبن لاکوف وعُرفت بنظریه DSL. على أساس هذه النظریه، فإن الخصائص المنطوقه والمکتوبه للجنسین قابله للتمایز والدراسه. ورُمنا فی هذه المقاله دراسه أسلوب لغه الشعر لدى فدوى طوقان وأخیها إبراهیم وفق أُطر النظریه لبیان أن اللغه الأنثویه والذکوریه تختلف على الرغم من وجود قرابات جینیه وعائلیه واجتماعیه وثقافیه حتى فی حال معالجه موضوع واحد. وعلی هذه النظریه اخترنا مقاطع شعریه تحت موضوع الشهید من دیوان الشاعرین الفلسطینیین المعاصرین ضمن الدراسه، وقمنا بدراستها من ناحیتین: المستوى اللغوی والمستوى الفکری، کذلک انتهجنا فی هذه الدراسه المنهج الوصفی- التحلیلی وتوصلنا إلى أن أشعار فدوى طوقان بالقیاس إلى أخیها إبراهیم تتخللها من العناصر اللغویه فی أسلوب الکتابه النسویه کالتکرار والارتکاز والاستفهام بنسبه أکبر. وبما أنّ موضوع الشهید لا یتطلب توظیف ألوان متنوعه إلا أن ما جاء فی أشعارهما کان غالبا بشکل استخدام محدود للألوان وعلی هذا نجد أنّ الشاعره قد وظّفت هذه التشکیلات ضعف أخیها، کما هو الحال فیما یتعلق بالکلام التشکیکی والألفاظ الظنیه، فلم یکن مشهوداً بالشکل الکبیر علی الرغم من أنّ تجلیاتها عند فدوی کان أکثر بالنسبه لأخیها، وفیم یخص الناحیه الفکریه وجدنا أن الشاعره تطرقت للتفاصیل والدقه والتصریح بالأحاسیس على نطاق أوسع منه.