فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان و مفسران، در بررسی قرآن کریم، به ویژه آیاتی که با علوم تجربی نسبتی دارند، رویکردشان متفاوت است. برخی بر این باورند که هر علمی از علوم بشری را می توان در قرآن جست وجو کرد. برخی معتقدند قرآن هیچ رسالتی در علوم تجربی ندارد. عده ای هم راه میانه را درپیش گرفته و با تخطئه دو دیدگاه قبلی، یافته های قطعی علوم جدید را در قرآن کریم پذیرفته اند و آن را نشانه اعجاز علمی این کتاب جامع بشری دانسته اند. ازجمله معتقدان به این نظریه، آیت الله جوادی آملی است که با تصریح به این مطلب، بر وثاقت این اندیشه افزوده اند. ایشان ضمن اشاره تلویحی به چنین اعجازی در قرآن کریم، با بهره گیری از دلایل عقلی، همچون دینی بودن همه علوم، جامع و جاودان بودن قرآن و دلایل نقلی نظیر نوآوری قرآن در برخی مطالب علمی و تصریح ائمه اطهار(علیهم السلام)، نظریه خویش را اثبات کرده و آن را از پیرایه های عصر علم زده امروز مبرا دانسته اند؛ چنان که درباره نسبت دادن هر دستاورد ظنّی علمی به قرآن هشدار می دهند. در این پژوهش، تلاش می کنیم با روش توصیفی تحلیلی، اندیشه های آیت الله جوادی آملی را درباره اعجاز علمی قرآن کریم بررسی کنیم.
شناخت آیات
منبع:
بشارت ۱۳۷۹ شماره ۱۶
شناخت قرآن/قرآن از زبان قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۸ شماره ۷۰
حوزه های تخصصی:
تفسیر سوره مبارکه حمد
حوزه های تخصصی:
نزول دفعی قرآن: دیدگاه علامه طباطبایی، اشکالات آیت الله معرفت، پاسخ های آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات تاریخ قرآن نزول
نزول دفعی قرآن جزء مباحثی است که قرآن پژوهان از دیرباز به آن توجه کرده اند و در هر دوره ای، موافقان و مخالفانی داشته و دارد. علامه طباطبایی، یکی از طرفداران نزول دفعی قرآن، تلاش کرده است با تفسیر قرآن به قرآن این نظریه را تبیین کند؛ اما آیت الله معرفت این دیدگاه را نقد کرده است؛ ازاین رو، تلاش کرده ایم با تبیین آیت الله جوادی آملی از دیدگاه علامه، این نقدها را واکاوی کنیم. این نوشتار کوشیده است با شیوه اسنادی تحلیلی، دیدگاه این سه اندیشمند را بررسی کند. براساس اندیشه نزول تجلی گونه قرآن، می توان به گونه ای از نزول دفعی قرآن برداشت کرد که به نقدها پاسخ داد.
جنین شناسی
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۴
علامات وقف
منبع:
بشارت ۱۳۸۶ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
مفهوم صبر در قرآن و دلالت های فلسفی و تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد به روشن سازی معانی گوناگون مفهوم صبر که از مفاهیم بنیادی اخلاقی، تربیتی قرآن مجید است، بپردازد و سپس دلالت های فلسفی و تربیتی آن را استنتاج کند. از این رو، مسئلة اصلی این مطالعه چیستی مفهوم صبر در قرآن مجید و دلالت های فلسفی و تربیتی آن است. با توجه به مسئله کلی فوق، سؤال های پژوهش عبارت اند از: 1. صبر در قرآن، بر کدام معانی دلالت دارد؟ 2. دلالت های فلسفی مفهوم صبر کدامند؟ 3. دلالت های تربیتی مفهوم صبر کدامند؟ به منظور پاسخگویی به پرسش های بالا از روش تحلیلی ‐ استنتاجی استفاده شده است. بنابراین، مطالعة حاضر در زمرة مطالعات فلسفی و با رویکردهای بنیادی محسوب می شود. این مطالعه نشان می دهد که مفهوم صبر در قرآن بر معانی متعددی مانند شکیبایی در هنگام مصیبت، پایداری در عبادت و اطاعت خداوند، استقامت در ترک گناه، سازگاری در مناسبات انسانی، عجله نکردن در گفتار و کردار، شکیبایی در دستیابی به معرفت، شکیبایی در دستیابی به حقیقت و استقامت در راه حق دلالت دارد. از سوی دیگر، این تحقیق نشان می دهد که به لحاظ فلسفی افزون بر حیطه ارزش شناسی، مفهوم صبر از دو جنبه انسان شناسی و معرفت شناسی نیز قابل بررسی است. به علاوه، استنتاج های تربیتی حکایت از آن دارند که مفهوم صبر را باید هم در اهداف آموزش و پرورش و هم در دیگر اجزای برنامه درسی مورد توجه قرار داد. همچنین مفهوم صبر هم در آموزش و پرورش رسمی و هم غیر رسمی کاربرد دارد.
نقد رویکردهای معنا شناسی واژه «مس» در آیه «لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معنا شناسی ""مس"" در آیه ""لایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ"" سه رویکرد میان عالمان امامیه از آغاز تا کنون رایج است؛ مس ظاهری، مس باطنی، مس فراگیر. در رویکرد نخست واژه ""مس"" به تماس ظاهری معنا شده و حکم فقهی حرمت تماس بدن بدون طهارت با الفاظ قرآن از آیه استنباط شده است؛ ادله پنجگانه این رویکرد عبارت اند از: استعمال واژه ""مس""در برخورد جسمی دو چیز با یکدیگر، رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به قرآن، استشهاد معصوم (ع)، روایت نبوی و مخالفت با وجدان. رویکرد دوم ""مس"" را به درک حقائق قرآنی تبیین کرده و به ادله ای همچون سیاق آیه، فضای نزول آیه، روایات تفسیری، دلالت معنایی مطهرون بر طهارت معنوی و رجوع ضمیر در"" لا یمسه"" به""کتاب مکنون"" استدلال شده است. مطابق رویکرد سوم مس به معنای مطلق تماس است، اعم از تماس ظاهری و معنوی، این رویکرد به اطلاق واژه ""مس"" و ""المطهرون"" تمسک جسته است. رویکرد های سه گانه, نگاه انتقادی به همدیگر داشته و ضمن اقامه دلیل به نقد و رد ادله رویکرد رقیب نیز پرداخته اند. در این مقاله رویکرد های سه گانه بازشناسی، ارزیابی و ضمن نقد ادله، رویکرد منتخب ارائه شده است.
بازگشت به قرآن (1)
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۳ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تاریخ تفسیر قرآن در یک قرن اخیر با نهضتهای اجتماعی به ویژه نهضتهای اصلاح دینی که چون رستخیز فکری سراسر اقالیم اسلامی را درنوردیده؛ درهم تنیده شده، به طوری که بدون توجه و ارجاع به نهضتهای اصلاحی نمیتوان تفسیر را در چارچوب تاریخیاش ملاحظه کرد.
نهضتهای اصلاح گرایانهی دینی کما بیش از یک قرن پیش در شرق اسلامی آغاز گشته و از سرزمینی تا سرزمین دیگر در عین تشابه، تفاوتهایی در اصول داشته است یعنی علاوه بر داشتن علل مشترک، در هر منطقه آثار و سیر و آغاز و تداوم متنوعی داشته است و یکپارچه و یکباره و منسجم با انگارههای ثابت و واحد نبوده است.
خصوصیت اصلی رنسانسی که به صورتهای مختلف و با مضمون واحد یا مشابه در سراسر عالم اسلام سر بر آورده، این بوده است که اسلام را نه یک عقیده مهجور و ایمان قلبی، بلکه یک نظام کامل عیار دینی و دنیوی و اخلاقی و سیاسی و عبادی و اجتماعی میدیدهاند یعنی یک فرهنگ بالنده نه یک دین راکد که درحاشیه اجتماع به راه خود برود، و محور اساسی این تفکر، قرآن کریم بوده است.
عامل دیگر اندیشهی اصلاح در نزد شخصیتهایی چون سیدجمال تا محمدعبده وسیدقطب تاعلاّمه اقبال، و آیةالله طالقانی، تا شهید مطهری و شهید صدر و درخشانترین خورشید آنان حضرت امام خمینی1، اعتقاد به باز بودن باب اجتهاد بوده است.
نقدی بر نظریه «گفتاری بودن زبان قرآن»
حوزه های تخصصی:
اشاره
جناب آقای دکتر جعفر نکونام در شماره سوم مجله وزین پژوهشهای علوم انسانی مقالهای در اثبات گفتاری بودن زبان قرآن نوشتند و تنها ثمرهای که برای بحث مشخص کردند این نکته است که پارهای از قرائن فهم آیات که به «قرائن حال و مقام» تعبیر میشود در متن قرآن نیامده است. به نظر میرسد این ثمره اهمیت بسزایی در دانش تفسیر داشته باشد و از جهتی مسأله حجّیّت ظواهر قرآن را تحتالشعاع قرار دهد. گرچه این تقسیمبندی و دو اصطلاح «گفتاری» و «نوشتاری» در هیچ منبعی ذکر نشده و دست کم ایشان منبعی ارائه نداده و ممیزات آن هم مستند نیست و اینجانب هم به دلیل وجود برخی از مشخصات زبان گفتاری در زبانهای غیرگفتاری هنوز نتوانستهام این تقسیمبندی را درک کنم، با همه اینها در نقد این مقاله با تحفظ بر همین تقسیمبندی و اصطلاح، به بررسی و نقد شواهد و ادلّه نویسنده محترم میپردازم.
لازم به یادآوری است که نقد این مقاله، تنها برای روشن شدن حقیقت و کند و کاو در یکی از مباحث قرآن است؛ وگرنه تلاش جناب آقای دکتر نکونام مبارک و میمون است و از اینکه به موضوعات جدید علوم قرآن پرداختهاند، جای تشکر و قدردانی دارد.
وجه زیبایى شناختى قرآن در تاریخ صدر اسلام
حوزه های تخصصی:
رهیافت وحدت موضوعی سورههای قرآن در «الأساس فی التفسیر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وحدت و انسجام مضمونی در قرآن رهیافتی نو در تفسیرنگاری معاصر است که آن را از سنت کهن تفسیر قرآن متمایز میسازد. در این رهیافت دغدغة مفسر تنها تفسیر واژگانی آیات قرآن نیست، بلکه میکوشد نشان دهد که میان آیات و سورههای قرآن یکپارچگی و انسجام محتوایی و ساختاری وجود دارد. با اینکه رگههایی از این قبیل تلاشها در آثار برخی مفسران پیشین نیز دیده میشود، اما تفاوت تلقی و انگیزهها به تمایز اساسی میان تفسیرهای قدیم و جدید انجامیده است. از جمله چهرههای شاخص این رهیافت نوین، مفسر سوری سعید حوی است که در تفسیر خویش نظریهای کاملاً بدیع و جامع در این باب عرضه داشته است. در این نوشتار کوشش شده با بررسی کتاب «الأساس فی التفسیر» جنبههای نظری و عملی نظریة سعید حوی در زمینة وحدت مضمونی و ساختاری قرآن شناسایی شود. نظریة وحدت دو سطح دارد: الف) در سطح سورهها (پیوندهای مضمونی و ساختاری موجود بین سورههای قرآن)؛ ب) در سطح آیات (پیوندهای لفظی و معنایی موجود بین آیات هر سوره). شاخصة نظریة حوی، مبنا قرارگرفتن سورة بقره برای فهم انسجام مضمونی دیگر سورههای قرآن است. در این نوشتار نشان داده شده که چگونه حوی از نشانهها و قرائن لفظی و معنوی برای شناسایی و تعیین روابط معنایی و شکلی بین سورهها و آیات بهره گرفته است. دست آخر، خواننده در مییابد که نظریة تفسیری حوی، با وجود خصلت بدیعش، بیش از اندازه دلبخواهی و ذوقی است، و اینکه مجموعة شواهد و ادلّهای که وی برای اثبات مدعای خویش به کار بسته است، بهسادگی در خدمت نظریهای بدیل قابل استناد خواهد بود.
معناشناسی «کلمه» در قرآن کریم با تأکید بر روابط همنشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «کلمه» یکی از مفاهیم مهم و در عین حال پیچیده ای است که از دیرباز مورد توجه مکاتب بشری و الهی بوده است. «کلمه» در قرآن کریم نیز جایگاهی ویژه دارد و تکرار این واژه، نماد اهمیت آن است. معناشناسی واژه های قرآنی، از روش های نوین پژوهش در قرآن کریم است و از این رو در نوشتار حاضر با استفاده از برخی روش های نوین معناشناختی، مفهوم«کلمه» تبیین و مؤلفه های معنایی آن از قرآن کریم استخراج شده است. در این روش از طریق رویکرد همزمانی، چهل و شش آیه مربوط به «کلمه» مورد مطالعه قرار گرفت. با تحلیل کاربردها و از طریق استخراج مفاهیم همنشین و جانشین، مشخص شد که مفهوم «قول» به هسته معنایی کلمه نزدیک تر است و از این رو می تواند جانشین «کلمه» محسوب شود. همچنین مشخص شد که بالغ بر نیمی از آیات اختصاص یافته به «کلمه» در قرآن، درباره خداوند به کار رفته و بیانگر «امر» اوست که از اراده اش نشأت می گیرد و بخشی از آن اوامر، به سنّت های الهی باز می گردد. در یک آیه نیز «کلمه»، به کافران نسبت داده شده است و بیانگر عقیده آنهاست که عملی را در پی دارد؛ بدین ترتیب «کلمه» در قرآن کریم، قولی است که هم به خداوند متعال و هم به انسان نسبت داده شده است. در بقیه آیات نیز، «کلمه» بدون انتساب به کسی، با صفات و ویژگی های مثبت و منفی متفاوتی همنشین شده است که بر اقوال اعتقادی توحیدی و غیر توحیدی مختلفی دلالت دارد.
آیا قرآن مهجور است؟
حوزه های تخصصی: