ازدواج عرفی که در عصر حاضر در میان برخی از مردم کشورهای سنی مذهب؛ بویژه گردشگران عرب کشورهای حوزه خلیج فارس مرسوم شده، نکاحی است که خارج از دادگاه و بدون نظارت آن انجام می گیرد، و غالباً بدون حضور ولی و محرمانه رخ می دهد. در صحت و بطلان آن میان مفتیان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد. با توجه به شباهت ها و تفاوت هایی که با ازدواج دائم و نیز موقت دارد، بررسی ماهیت و مشروعیت آن در میان دانشیان اهل سنت، تبیین انگیزهای روی آوری به آن و تعیین وضعیت آن در حیطه قیود و شرایطی که ازدواج شرعی در دین اسلام دارد، از اهمیت و ضرورت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، ضمن برشمردن مهم ترین عوامل گرایش به این نوع ازدواج، به دست آمده است که ازدواج مذکور به دلیل دارا نبودن برخی ارکان و شرایط ازدواج دائم؛ از قبیل مهریه، تهیه مسکن و نفقه، و نیز برخی از ارکان ازدواج موقت؛ مثل تعیین مدت نکاح، مشروعیت ندارد و گرایش بخشی از جوامع سنی مذهب به آن، اذعان به صحت اعتقاد شیعه به مشروعیت ازدواج موقت می باشد.
در نظام حقوقی اسلام زن و مرد از آن جهت که هر دو انسان اند حقوق و تکالیف برابر دارند، اما در برخی موارد به دلایل خاصی از جمله ویژگی های فیزیکی، اخلاقی و رفتاری متفاوت که خداوند در وجود زن به ودیعت نهاده، حقوق و تکالیف متمایزی برای وی تعریف شده است. تفاوت های موجود سبب شده تا برخی از گروه های افراطی بر اساس مبانی فکری و روش شناسی خاص خود از جمله تقدیم نقل بر عقل، حجیت قول صحابه و... ماهیت زن را در حد یک شی ء واره تنزل داده و نگرش های حداقلی همراه با افراط و تفریط را فراتر از چارچوب شرع نسبت به حقوق و آزادی های وی اعمال کنند. وهابیت یکی از فرقه های ساختگی در تاریخ معاصر جهان اسلام است که حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی زن در چارچوب وحی را در موارد بسیاری نادیده انگاشته و او را از حقوق طبیعی و الهی خود محروم و آزادی فعالیت را از وی در عرصه های گوناگون سلب کرده است. نوشتار حاضر با روش اسنادی و تحلیلی قلمرو آزادی فعالیت سیاسی اجتماعی زن از دیدگاه وهابیت را واکاوی کرده است.
افکار عمومى جهانیان و تمدنهاى عظیمى که علىرغم پیشرفت تکنولوژى و صنعت، در عطش درک ماهیت انسانى و وظایف خود مىسوزند، با زبان حال، چشم انتظار و دست تمنا به سوى بارش ابرهاى پیام آور آسمان معارف اسلامى دارند. باید مرزهاى مشترک و نقطههاى عزیمت، براى آغاز و انجام گفت و گو با سایر ملل شناسایى شود و کلیدهاى مفاهمه و راههاى ارائه فرهگ غنى اسلام جستجو گردد. براى این مقصود باید به عناصر بسیار مهم فرهنگ و دین و مواریث فرهنگى که در ساختار تمدنها نقش عمدهاى دارند، توجه نموده و سعى کنیم اعتدال نگاه اسلام به قضایایى مربوط به زنان را با تطبیق و مقایسهاى علمى و دقیق تبیین نماییم. شناخت محتواى نظریات اسلام و شیوههاى ارائه آن، به شکلى متناسب با ساختار احساس و اندیشه تمدنها، موجب توفیقاتى چشمگیر در این امر خواهد شد.مهمى که بیش از هرچیز باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، در نظر گرفتن حساسیتهاى مثبت و پیشفرضهاى منفى طرفین مقابل گفت و گو و جستجوى یک زبان مشترک براى برقرارى ارتباط فکرى و احساسى براى تبادل نظرات است.که در این جا به عنوان گام اول، با پرس و جویى به بازتاب اندیشههاى برخى از صاحنظران از ملل مختلف و ناظران عینى ملیتها مىپردازیم.
حرکت های دفاع از حقوق زن مسلمان، که تحت تأثیر جنبش فمینیسم غربی در جهان اسلام شکل گرفته بود، در اواخر قرن بیستم قرائت زن گرایانه از قرآن را پدید آورد. این قرائت با اعتقاد به این که رسول خدا (ص) در پانزده قرن پیش با توجه به آیات قرآنی ارزش و شخصیت ویژه ای به زن داد، بر آن است که پس از رسول خدا، قرآن دست خوش تمایلات مردسالارانة مفسران شده است. قرائت زن گرایانه از قرآن با توجه به برابر بودن زن و مرد در آفرینش ایدة برابری حقوقی زن و مرد را مطرح می کند. این قرائت رویکرد هرمنوتیک و موضوعی در تفسیر آیات قرآن را در حکم مبنای روش شناختی خود مطرح می کند و توجه به ماهیت جنسیتی و قواعد زبان عربی در تفسیر از قرآن را ضروری می داند. طرف داران این قرائت معتقدند بر این اساس می توان بسیاری از آموزه ها و احکام قرآنی مربوط به زن، هم چون تعدد زوجات، حجاب و دیگر مسائل حقوقی زنان را به گونه ای دیگر تبیین کرد.