فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابن سینا شرطی لزومی با مقدّم ممکن و شرطی لزومی با مقدّم ممتنع را لزومی به حسب نفس الامر و لزومی به حسب الزام نامیده، و قسم دوم را در واقع و نفس الامر کاذب دانسته است. این حکمْ شگفت بلکه خلاف شهود است و، از این رو، نزاع های بسیاری در ردّ و قبول آن درگرفته است. در این مقاله، با گزارش انتقادی نزاع های یادشده، لزومی حقیقی و لفظی را به زبان منطق جدید و به کمک منطق موجّهات و منطق ربط تحلیل کرده ایم و نشان داده ایم که به کمک لزومی حقیقی میتوان به فهم بهتری از آرای منطق دانان مسلمان رسید و به دفاع از آموزه های منطق سنّتی پرداخت. در این ارتباط، سه موضوع مورد مناقشه در منطق سنّتی (یعنی عکس مستوی گزار? شرطی، تلازم شرطیّات، و مدّعای قطب الدین رازی مبنی بر لزوم سازگاری میان مقدّم و تالی لزومی صادق) را به کمک لزومی حقیقی شرح داده و از آنها دفاع کرده ایم.
تحلیل قضایای خارجیه با محمول وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت میان قضایای حقیقیه و خارجیه در این است که قضایای خارجیه صرفا از موجودات سخن می گویند؛ اما قضایای حقیقیه موجودات فرضی را نیز شامل می شوند، موجوداتی که در عالم واقع موجود نیستند. فیلسوفان و منطق دانان، در تحلیل وجود، نظریات گوناگونی را ارایه کرده اند. در این مقاله، بدون اینکه بخواهیم به این نزاع وارد شویم و نظر خاصی را بپذیریم، محمول وجود را تعریف ناشده در نظرگرفته، با افزودن آن به منطق محمول ها، به معرفی سه منطق پرداخته ایم: منطق آزاد (که از دیرباز شناخته شده است) و دو منطق دیگر (که ما نام های «منطق محمول ها و وجود» و «منطق وجود همگانی» را برای آنها برگزیده ایم.) در این پژوهش، نشان داده ایم که منطق آزاد نمی تواند ابراز خوبی برای تحلیل و بررسی منطق قدیم باشد و قضایای حقیقیه را از خارجیه تفکیک کند؛ اما دو منطق دیگر قادر به چنین کاری هستند. همچنین، نشان داده ایم که منطق محمول ها و وجود، منطق قضایای حقیقیه شمرده می شود و منطق وجود همگانی، منطق قضایای خارجیه به شمار می رود؛ به علاوه، منطق محمول ها و وجود، به تنهایی می تواند تفاوت این دو نوع قضیه را با یکدیگر آشکار سازد.
روشی جدید در استنتاج صوری با کمترین قاعده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در منطق قدیم چه در استدلال های مباشر و چه در قیاس ها، هر کدام از قواعد استنتاج جداگانه معرفی می شوند و شرایط آنها بازگو می شود و استنتاج بر اساس آن سامان می یابد و گاه برای تبیین برخی از این قواعد آنها را به برخی دیگر ارجاع می دهند. اما در روشی که این مقاله پیشنهاد می دهد در استدلال های مباشر تنها دو قاعده نقض محمول و عکس مستوی معرفی می شود و بقیه قواعد استنتاجی مانند عکس نقیض، نقض موضوع نقض تام و نقض عکس، بدون معرفی براساس این دو قاعده استنتاج می شوند. نیز با تبارشناسی حملیه و روش سورگذاری در محمول ها به صورت مصنوعی، لمیت عکس مستوی تبیین می شود و بر همین اساس، در قیاس های اقترانی حملی تنها خود قیاس و نقش حد اوسط در آن معرفی می شود. با این روش نتایج همه اَشکال بدون معرفی آنها استنتاج می شود. در این روش، نیازی به تحویل شکل دوم، سوم و چهارم به شکل اول نیست. ویژگی این روش، آسانی و یک نواختی اعمال قیاس است و به شرایط متفاوت نیازی نیست.
بررسی و نقد نظریه حداقلی صدق
حوزه های تخصصی:
نظریه حداقلی صدق (MT) نظریه ای است که پول هاریچ آن را مطرح کرده و به دفاع از آن پرداخته است. این نظریه ، در گروه نظریه های انقباضی صدق قرار می گیرد و می توان آن را جدیدترین گونه از این نظریات محسوب کرد. هاریچ ادعا می کند MT، «شرایط کفایت» نظریه های صدق را برآورده می سازد؛ یعنی با استفاده از آن می توان همه امورِ واقعِ مربوط به صدق را تبیین کرد. در این مقاله، چهارچوب کلی MT و شرایط کفایت آن به اختصار معرفی می شوند.
بعضی منتقدان تلاش کرده اند با نشان دادن امورِ واقعی که به نظر می رسد به صدق مربوط هستند ولی ظاهراً MT نمی تواند آن ها را تبیین کند، کفایت MT را مورد تردید قرار دهند. انتقادهای آنیل گوپتا و اسکات سومز در این چهارچوب کلی قرار می گیرد. به طور خاص آن ها می خواهند نشان دهندMT کفایت لازم را برای تبیین امور واقعِ کلی ندارد و اصطلاحاً با مسئله تعمیم روبه رو است. در ادامه مقاله، انتقادهای گوپتا و سومز مرور می گردد، پاسخ هاریچ به آن انتقادها مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد، و استدلال می شود که پاسخ او به انتقادهای مطرح شده رضایت بخش نیست. در پایان، پاسخ دیگری به انتقادهای مطرح شده فراهم می شود و نشان داده می شود که پاسخ پیشنهادی، هیچ یک از مشکلات پاسخ هاریچ را ندارد.
نظریه قیاس ارسطویی از دیدگاه لوکاسیه ویچ دفاع لویناس از سوبژ کتیویته دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار نحوی و معنایی منطق موجهات محمولی از دیدگاه کریپکی
حوزه های تخصصی:
سول کریپکی برای تبیین منطق موجهات محمولی دو نظام جداگانه (در سال های 1959م و 1963م) طراحی کرده است. در این مقاله با بررسی اجمالی ساختار نحوی و ساختار معنایی دو نظام مذکور، به مقایسه آن ها و میزان کارآیی هرکدام در تبیین منطق موجهات محمولی پرداخته شده است.
مطالعاتی در تاریخ منطق عربی و گزارشات انتقادی
حوزه های تخصصی:
چیستی و اعتبار دلالت التزامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سلب لزوم» و «لزوم سلب» در شرطی سالبه کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل شرطی های سالبه کلیه، میان ابن سینا و خواجه نصیر اختلافی وجود دارد: ابن سینا این شرطی ها را از باب «سلب لزوم» گرفته است و خواجه نصیر از باب «لزوم سلب». خواجه نصیر بر تفاوت میان سلب لزوم و لزوم سلب تاکید کرده و اولی را عام تر از دومی به شمار آورده است. این در حالی است که قطب رازی، با استناد به آثار ابن سینا، مدعی شده است که سلب لزوم و لزوم سلب، هر چند به لحاظ مفهوم یکی نیستند، اما هم ارز و متلازم اند، بنابراین، هیچ یک عام تر از دیگری نیست.
در این مقاله، اولا، نشان داده ایم که در نزاع میان خواجه نصیر و قطب رازی، حق با خواجه نصیر است و سلب لزوم عام تر از لزوم سلب می باشد، ثانیا، با فرمول بندی عبارت ابن سینا، نشان داده ایم که تحلیل وی ایراد صوری مهمی دارد، ثالثا، نشان داده ایم که پاسخ های ابن سینا به آن ایراد، پذیرفتنی نیستند، رابعا، به کمک تحلیل ابن سینا از موجبه کلیه، پاسخ دیگری برای ایراد مورد نظر یافته، اما نشان داده ایم که این پاسخ نیز توان دفع ایراد را ندارد. در پایان، حل نهایی مساله را، به عنوان مساله ای باز، فراروی پژوهندگان قرار داده ایم.
بازنگری در نقدها و نوآوری های منطقی سهروردی در حکمع الاشراق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشهور است که شیخ شهاب الدین سهرودی، در زمینه منطق ارسطویی نقدها و نوآوری هایی دارد. از جمله اینکه ایشان قاعده مشاییان در باب تعریف را نقض و نقدهای اساسی بر آن وارد کرد. همچنین ایشان همه قضایای موجهه را به قضیه ضروریه و نیز همه قضایای محصوره سالبه را به موجبه برمی گرداند. سهروردی نشان داد که میان سالبه محصله با موجبه معدوله تفاوتی نیست و تمامی ضروب انتاجی قیاسی را به ضرب اول از شکل اول ارجاع داد. وی همچنین نظر خاصی در مورد حدسیات دارد. در این مقاله برآنیم تا با مراجعه به بخش منطق کتاب حکمهْْ الاشراق سهرودی، این نقدها و نوآوری ها را بازخوانی کنیم تا روشن شود که آیا آن نقدها و نوآوری ها به واقع درست و ابتکاری اند؟
دو گانه حقیقیه – خارجیه و نقش آن در برهان
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی کارکرد معرفتی قضایای حقیقیه و خارجیه در صناعت برهان، در سایه تامل در ضوابط و شرایط منطقی این قضایا است. در باب قضایای حقیقیه و خارجیه، دیدگاه های متعددی ارائه شده است که دیدگاه مختار در پژوهش حاضر، بر مبنای تمایز این دو گزاره از حیث نحوه اقتران عقدین استوار است. اگر اقتران عقدالوضع و عقدالحمل در قضیه مسوره به نحو لزومی باشد، قضیه حقیقیه است و اگر این ارتباط به نحو تصادفی باشد، قضیه خارجیه است. اعتقاد نگارنده آن است که شرایط قضایای برهانی را می توان به وضوح، در قالب طبقه بندی قضیه مسوره به حقیقیه و خارجیه تبیین نمود که بر اساس آن روشن می گردد تنها قضیه ای که به لحاظ معرفتی در الگوی علم شناسی قدما قابل استفاده می باشد، گزاره حقیقیه است.
فازی سازی دموکراسی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، فازی سازی دموکراسی است. مدعای این مقاله آن است که تئوری دموکراسی، روایت دو ارزشی از نظم سیاسی (دموکراتیک یا غیردموکراتیک) ارائه می دهد. اما روایت دو ارزشی در باب دموکراسی، با واقعیت ناسازگار است. در واقع، دموکراسی، حقیقت فازی دارد. در این مقاله، پس از بحث انتقادی در باب تئوری معرفت شناسی عقلانیتِ انتقادی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است. در باب معرفت شناسی فازی گفته شده است که در این افق معرفتی، همه چیز به طور نسبی درجه بندی می شود و حقیقت، چیزی بین صفر و یک است. در این دستگاه معرفتی، حقیقتِ سیاه و سفید، به حقیقتِ خاکستری انتقال می یابد؛ هم برساخته های معرفت شناسانه و هم نهادهای اجتماعی و سیاسی، تابع اصل عدم قطعیت می شوند. بدین ترتیب، در معرفت شناسی فازی، تابع عضویتِ مبتنی بر ارزشهای صفر و یک، به تابع عضویت فازیِ مبتنی بر درجه بندی میزان عضویت در بازه [0،1]، تعمیم می یاید. در ادامه، در پرتو دستگاه معرفتی فازی، به استدلال تجربی در باب فازی سازی دموکراسی پرداخته ایم. شواهد، نشان می دهد که دموکراسی، به مثابه یک واقعیت، ارزش هایی را در بازه [0،1] دریافت می کند. ارزشِ یک، بیانگر کشورهای کاملاً دموکراتیک و ارزش صفر، بیانگر کشورهای کاملا غیردموکراتیک است و درجات بین صفر و یک، دلالت بر درجه بندی نظام های دموکراتیک و غیردموکراتیک دارد. بنابراین کشورهای امریکا، انگلیس، ژاپن، ترکیه، هند، فرانسه و ایران (1998 تا 2003) عضو کشورهای دموکراتیک می باشند، با این حال، نوع و درجه دموکراسی آنها تفاوت می پذیرد.
نظریه مطابقت صدق راسل؛ به موازات تحولات وی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش کرده ایم نظریه مطابقت راسل را با توجه به تحولات فیلسوف در طول حیات فکری اش، در آثار فراوان او مورد پژوهش قرار داده، تحلیل و در مواردی نقد کنیم. تغییر در نظریه صدق او، به دنبال تغییراتی است که در نظریه باور وی رخ داده است. زمانی که او باور را گرایشی ذهنی می دانست که معطوف به قضایا است، بر آن بود که صدق و کذب، صفات تعریف ناپذیر قضایا است. اما زمانی که به این اندیشه دست یافت که باور نسبتی است بین ذهن و چندین شیء و متعلق، روایت دیگری از مطابقت را اختیار کرد. بعدها، زمانی که او قضایا را به محتوای باورها برگرداند، سرانجام بر آن شد که نظریه مطابقت را به دقیق ترین معنای کلمه حفظ کند. در پی آن، نظریه دیگری اختیار کرد که بر طبق آن، قضیه موجبه از نوع مشاهدتی، در صورتی صادق است که با قرار دادن معنای هر یک از واژه ها به جای آن، به یک امر واقعی بینجامد.
در این پژوهش نشان داده ایم که این فیلسوف، با همه فراز و نشیب ها، در دوره های تطور اندیشه فلسفی اش، همواره به نظریه مطابقت پای بند و وفادار بوده است و در هر دوره، روایتی از آن نظریه را هماهنگ با منظومه فکری اش در آن دوره، به دست داده است.
مقایسه الگوی رشر و قراملکی در تفسیر تطور تاریخی منطق در دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
منطق شرطی و مبانی فلسفی آن
حوزه های تخصصی: