فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی جنبه های پدیدارشناختی حافظه و ارتباط آن با عاطفه مثبت و منفی در دو گروه از دانشجویان رشته های هنر و علوم انسانی و یک گروه افسرده است.
روش: در شروع، خلق غالب هر یک از شرکت کنند گان به وسیله پر کردن پرسش نامه های مربوط به خلق مثبت و منفی تعیین شد. سپس از آنها خواسته شد تا چهار خاطره (دو خاطره واقعی، دو خاطره خیالی و برای هر کدام یک خاطره خوشایند و یک واقعه ناخوشایند) را توصیف کنند. شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه پدیدارشناسی(MCQ) اجزای پدیدار شناختی هر خاطره را امتیازبندی می کردند. علاوه بر جمعیت بهنجار، آزمون فوق روی گروه دارای خلق افسرده هم تکرار شد تا مبنایی برای مقایسه پدید آید. آزمودنی ها مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و نیز پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که عاطفه مثبت و منفی در دو گروه سالم یکسان است، ولی افسرده ها عاطفه مثبت پایین تر و عاطفه منفی بالاتر از دو گروه دیگر را گزارش می کنند. در مجموع، به لحاظ حافظه، گروه افسرده نسبت به دو گروه دیگر در رخدادهای واقعی و تخیلی (در دو حالت خوشایند و ناخوشایند)، ویژگی های پدیدارشناختی کمتری نشان داد و عملکرد گروه هنر بهتر از گروه علوم انسانی بود. نتایج همبستگی بین مولفه های مورد مطالعه و خلق در کنار این یافته ها معنی پیدا می کند.
نتیجه گیری: این یافته ها با نظریه شناختی درباره افسردگی هماهنگ است. نگرش منفی افسرده ها به خود، جهان و آینده در این چهارچوب قابل فهم است.
تعیین سهم پیش پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده اند (05/0p>)؛ درحالی که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان گرایی و نومفهوم گرایی قادر به پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم گرایی، بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان گرایی و نومفهوم گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه های درسی این حوزه پیشنهاد می گردد.
اثر توجه وعلاقه به موضوع درسی بر حافظه آشکار و نهان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت تفکر انتقادی دانشجویان فنی- مهندسی و علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
اهداف. هدف غایی نظام تعلیم و تربیت، پرورش انسانهایی متفکر و تفکر انتقادی، یکی از شاخصترین انواع تفکر است. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکدههای فنی- مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شیراز در سال 1387 بود.
روشها. این پژوهش از نوع توصیفی است و با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی روی 200 نفر از اعضای جامعه مورد نظر انجام شد. ابزار این پژوهش آزمون فرم «ب» مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها شامل دو بخش توصیفی و استنباطی بود و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها. میانگین مهارت ارزشیابی در گروه فنی- مهندسی 88/22 و در گروه علوم انسانی 13/20 بهدست آمد. میانگین مهارت تحلیل، در گروه فنی- مهندسی 73/30 و در گروه علوم انسانی 49/24 بود و مهارت استنباط، در گروه فنی- مهندسی 71/25 و در گروه علوم انسانی 39/21 بهدست آمد.
نتیجهگیری. مهارتهای تفکر انتقادی در کل در هر دو گروه مورد مطالعه پایین، اما در دانشجویان فنی- مهندسی از علوم انسانی بیشتر است. علیرغم تفاوتهایی که وجود دارد، بهکارگیری الگوها و روشهای آموزشی متناسب با موضوعات درسی برای پرورش این مهارتها پیشنهاد میشود.
تشخیص افکار اتوماتیک منفی (C.B.T)
حوزه های تخصصی:
تاثیر محتوای عاطفی بر حافظه آشکار و ناآشکار به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار.
روش: این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای در 90 دانشجوی فنی و مهندسی دوره کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شد. برای تکالیف حافظه ناآشکار، متونی با محتوای مثبت، منفی و خنثی به کار رفت. هنگامی که شرکتکنندگان متون را با صدای بلند و تا حد امکان با سرعت میخواندند (البته نه آنقدر سریع که چیزی نفهمند) مدت خواندن آنها اندازهگیری و در پایان آزمون حافظه ناآشکار، تکالیف آشکار، که شامل سؤالهای چند گزینهای (بازشناسی) و معطوف به متون بود، اجرا میشد.
یافته ها: در هر دو حافظه (آشکار و ناآشکار)، بهترین عملکرد در گروه مردان به تکلیف مثبت مربوط میشد، اما به طور کلی، زنان در حافظه آشکار بهتر از مردان عمل میکردند. یافته دیگر، سرعت خواندن متون بود که گروه زنان در متون خنثی از همه گروهها عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه گیری: عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار در دو جنس، با توجه به تکلیف، با هم تفاوت داشت؛ بدین صورت که در هر دو حافظه، مردان در تکلیف مثبت و زنان در تکلیف منفی بهترین عملکرد را داشتند.
رابطه مؤلفه های راهبردهای یادگیری با مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری با عملکرد تحصیلی است. بدین منظور، 393 نفر از دانش آموزان سال اول دوره متوسطه شهرستان ازنا با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس راهبردهای یادگیری پاسخ دادند. نمره پایانی ده درس نیز به عنوان نشانگر عملکرد تحصیلی انتخاب شد. یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه معنی داری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارند. تحلیل کانونی یک مجموعه معنی دار بین راهبردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی را نشان داد. در این مجموعه، راهبردهای بسط، نظارت، برنامه ریزی و نظم دهی، رابطه معنی داری با تمامی دروس داشتند. به طور کلی یافته ها نشان داد که هر چه دانش آموزی از راهبردهای بسط و نظارت بیشتر استفاده کند و از راهبردهای برنامه ریزی و نظم دهی کمتر استفاده کند، نمره عملکرد تحصیلی او در تمامی دروس بالاتر خواهد بود.
حواس پرتی هنگام مطالعه و شیوه های مقابله با آن
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۹۲
حوزه های تخصصی:
حافظه کاری کودکان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد. به این من ظور60 کودک دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 کودک ی ک زبانه (30 دختر و 30 پسر) از میان دانش آموزان پایه سوم مدارس دولتی شهرهای ت هران (یک زبانه) و زن جان (دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه بود ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی نیز بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری - فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدار آوایی که تفاوتی بین دو گروه یافت نشد، نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.
مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر عملکرد شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه تأثیر یادگیری الکترونیکی مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی با یادگیری مشارکتی بر میزان عملکرد شناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال 1392 انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانشجویان رشته برنامه ریزی آموزشی به تعداد 125 نفر بود. از میان آنها، 44 نفر (دو کلاس 22 نفره) به صورت تصادفی خوشه ای (بدون تفکیک جنسیت) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها برای سنجش عملکرد شناختی، پرسش نامه حاوی سؤالات چندگزینه ای پایان دوره با پایایی 80/0 بود که به صورت پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t گروه های مستقل انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عملکرد شناختی در گروه الکترونیکی با رویکرد سازنده گرایی بالاتر از گروه مشارکتی می باشد. هم چنین در عملکرد شناختی دو گروه الکترونیکی و مشارکتی در بین مردان تفاوت معناداری وجود نداشت، ولی در بین زنان تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن، عملکرد شناختی به تفکیک سابقه کار و رشته های تحصیلی در دو گروه دارای تفاوت معناداری نبود.
وضعیت حافظه شرح حال در سه گروه از پسران؛ افسرده، افسرده دارای سوء مصرف مواد و سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی کلی گویی حافظه شرح حال در نوجوانان پسر افسرده دارای سوء مصرف مواد، افسرده و سالم بود. روش: نمونه مورد بررسی 76 نفر(25 نفر با تشخیص افسردگی، 25 نفر افسرده دارای اختلال سوءمصرف مواد و 26 نفر عادی) از نوجوانان کرمانشاه بودند که گروه ها از لحاظ سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای ارزیابی حافظه شرح حال از آزمون حافظه شرح حال ویلیامز و برادبنت (1986) بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص آماری مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرح حال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرح نمرات بیشتری کسب کردند. میزان کلی گویی حافظه شرح حال نوجوانان و جوانان افسرده بالاتر از نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد بود.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که کلی گویی حافظه شرح حال یک خصیصه مهم برای افسردگی، تداوم و عود مجدد آن محسوب می شود.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی بود. مواد و روشها: از سه گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم، هر یک به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز، در سه گروه، پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، به کار گرفته شد. داده ها به روش واریانس چند متغیره و واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیرو افراد عادی در چهار متغیر به سطح معناداری رسیده است(P<0/05). تحلیل واریانس نیز نشان داد، بین متغیرهای شناختی فوق در سه گروه، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). بعلاوه، آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی نشان داد که در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و جهت گیری منفی به مشکل، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق، در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی اساسی نشان دادکه هیچ یک از متغیر های شناختی فوق به سطح معناداری نرسیده است (P>0/05). همچنین آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی نشان داد که همه متغیر ها به سطح معناداری رسیده است( P<0/05). نتیجه گیری: بر اساس موارد فوق می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های شناختی در اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی موثر است.
تدوین مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یادگیری، عوامل مختلفی نقش دارند، یکی از این عوامل راهبردهای یادگیری است. از این رو به منظور تدوین مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری، طی یک پژوهش همبستگی به شیوة مدل معادلات ساختاری از جامعة آماری دانش آموزان پایة اول متوسطة شهر همدان 368 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامة راهبردهای یادگیری کرمی (1384) پاسخ دادند. بر اساس داده ها، ابتدا پارامترهای مدل به روش بیشینه درست نمایی برآورد شد. سپس مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری به وسیلة شاخص های برازش، آزمون شد. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج نشان داد همه گویه های پرسش نامه بر روی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری ضریب اثر معنا داری داشتند و مدل اندازه گیری راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری از برازش قابل قبولی برخوردار بود. هم چنین بین راهبردهای شناختی و نیز راهبردهای فراشناختی همبستگی درونی معنا دار مشاهده شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که پژوهشگران می توانند برای سنجش راهبردهای شناختی و فراشناختی از پرسش نامة راهبردهای یادگیری استفاده کنند.