فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۸۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
مقایسه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، اختلال یادگیری خاص و عادی از لحاظ پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله در کودکان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و دانش آموزان عادی انجام شد. روش: در پژوهش حاضر که از نوع علی مقایسه ای بود، از میان تمامی دانش آموزان 10 تا 12 ساله با اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی شهر شیراز که در سال 1399 مشغول به تحصیل بودند، 150 نفر (50 نفر با اختلال نقص توجه/ بیش فعال، 50 نفر با اختلال یادگیری خاص و 50 نفر عادی) به شیوه نمونه گیری هدفمند و با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. از ابزارهای مقیاس تشخیصی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی SNAP (فرم والدین) مقیاس پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبردهای حل مسئله برای ارزیابی افراد استفاده شد. داده ها از راه آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر سه گروه دانش آموزان مبتلا به اختلال های نقص توجه/ بیش فعالی، یادگیری خاص و عادی در مؤلفه های پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله اختلاف معناداری با هم دارند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات پردازش حسی، کمک طلبی تحصیلی و راهبرد های حل مسئله در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص و نقص توجه/بیش فعالی فراهم می کند. بنابراین لازم است مداخله ها و آموزش های روان شناختی در جهت بهبود و اصلاح مشکلات این دانش آموزان لحاظ شود.
رابطه ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی - رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شیوع یک بیماری همه گیر می تواند به تنیدگی مادران کودکان با اختلالات هیجانی-رفتاری بیفزاید، با این حال، برخی ویژگی های شخصیتی در نحوه مواجهه با تنیدگی تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب بیماری کووید 19 در مادران کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین کودکان با اختلالات هیجانی رفتاری شهر رشت در سال 1399 بودند که از این میان نمونه ای به حجم 202 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه ها شخصیتی نئو و اضطراب بیماری کووید 19 پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه بین ویژگی های شخصیتی، برون گرایی، گشودگی، مقبولیت و وظیفه شناسی با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، منفی و معنا دار؛ و رابطه بین متغیر روان رنجوری با اضطراب کووید 19 پاسخگویان، مثبت و معنا دار بوده است. همچنین در رابطه بین سن و تحصیلات با اضطراب کووید 19 ، رابطه معنا داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که روان رنجوری توانست به طور معنی داری 4/ 68 اضطراب کووید 19 را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و ارتباط بین ویژگی های شخصیتی با اضطراب کووید 19 ، ارائه راهبردها و آموزش های مطلوب به والدین دارای شخصیت روان رنجور، می تواند نقش مهمی در ارتقاء سلامت خانواده و به ویژه کودکان داشته باشد.
اثربخشی بازی درمانی آدلری بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی آدلری بر کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 8 تا 12 ساله دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-98 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 24 نفر از کودکان دارای لکنت زبان که از نظر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار در مرز بالینی قرار داشتند، بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز (2003) و کمال گرایی چندبُعدی فراست و همکاران (1990) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسه ها براساس بازی درمانی آدلری تهیه شد. داده ها نیز با روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار و مؤلفه های آن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. نتیجه گیری: بنابراین بازی درمانی آدلری در کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار کودکان دارای لکنت زبان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی بر تکانش وری حرکتی و بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی بر تکانش وری حرکتی و بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 98-99 در مقطع ابتدایی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. نخست 450 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به وسیله مقیاس درجه بندی کانرز فرم معلم غربال گری شدند. تعداد 56 نفر نمره بالای 26 داشتند. از این افراد تعداد 30 نفر به تصادف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای بازی رایانه ای رایاپویا پژوهشگر ساخته با الگوبرداری از نرم افزار آلمانی Cog Pack (بسته آموزشی شناختی) (مارکر، 1987-2007)، مقیاس درجه بندی کانرز فرم معلم (1969)، آزمون جایگذاری اوکانر (1920) و آزمون استروپ (1935) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که پس از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمره های پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر اختلال کم توجهی/ بیش فعالی وجود دارد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد آموزش شناختی رایانه ای مهارت های دیداری- حرکتی یک روش یادگیری امیدوار کننده است که باعث کاهش تکانش وری حرکتی و افزایش بازداری پاسخ کودکان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی شده است. بنابراین می توان از آن به عنوان یک روش جایگزین یا مکمل برای مداخله های معمول اختلال کم توجهی/ بیش فعالی استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ناتوانی های هوشی از جمله مسائلی است که هم افراد مبتلا و هم مراقبین آن ها را با مشکلات مختلفی روبرو می سازد؛ هدف این پژوهش، تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دچار ناتوانی هوشی بود روش: روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بوده است. جامعه آماری، شامل دانش آموزان مدرسه استثنایی شهرستان سیمرغ به تعداد 40 نفر بود. 20 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه 10 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش عبارتند از آزمون رشد اجتماعی وایلند، پرسشنامه عملکرد خانواده ( FAD ) که پیش آزمون برای هر دو گروه آزمایش و گواه انجام شد . یافته ها: گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل کووریانس و t گروه های همبسته استفاده شده است. نتایج نشان داد که این آموزش بر رشد اجتماعی دانش آموزان ( P<.0001 )، و عملکرد خانواده ( P<.0001 ) مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس این نتایج می توان ابراز نمود که آموزش مهارت های اجتماعی و بین فردی می تواند بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی مؤثر واقع شود
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران بر مشکلات برون نمود کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از اختلال های کودکان از جمله اختلالهای جسمانی، شناختی، رفتاری و هیجانی تحت تأثیر آشفتگی هیجانی مادران بهوجود می آیند. این مادران در مقابله با ایفای نقش والدینی از خود ضعف نشان میدهند که باعث افزایش اختلالهای رفتاری در کودک خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران بر مشکلات برون نمود کودکان انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان نمین در سال تحصیلی 98 - 97 )تعداد 540 نفر(، نمونه ای به تعداد 40 نفر بر اساس نمره های بالا در مقیاس پرخاشگر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره )یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه( جایگزین شدند. هر دانش آموزی که به این شیوه انتخاب می شد، مادر وی نیز به عنوان نمونه در پژوهش انتخاب می شد. از مقیاس پرخاشگری و سیاهه رفتاری کودک برای گردآوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایشی، 8 جلسه 2 ساعته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری )مانکوا( برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: مقادیر محاسبه شده نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی مادران در کاهش مشکلات برون نمود در کودکان تأثیر دارد ) 05 / .)p < 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات برون نمود در کودکان، در نظر گرفت. ذهن آ گاهی مادران باعث بهبود عملکرد سازشی آنان در آ گاهی و توجه به تعامل با فرزندان، پذیرش نامشروط و بدون قضاوت رفتارهای فرزندان و توانایی نظم دادن به وا کنش های خود در قبال فرزندان می شود. بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آ گاهی در بهبود سلامت روان مادران و کاهش مشکلات برون نمود کودکان استفاده شود.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر میزان تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان 6 12 ساله ی با اختلال طیف اتیسم در سال 1398 بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم در شهر اندیمشک بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی شاخص تنیدگی والدگری )آبیدین، 1995 ( و سخت رویی روان شناختی )کوباسا، مدی و کوهن، 1982 ( بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. این جلسه ها به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که برنامه طرح واره درمانی موجب کاهش تنیدگی والدگری و افزایش سخت رویی روان شناختی مادران شده است ) 001 / .)P< 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی، یک درمان مؤثر برای کاهش تنیدگی والدگری و ارتقاء سخت رویی روان شناختی و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد می باشد.
مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد 223 نفر دانش آموز دختر و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96 - 1395 بودند. حجم نمونه ی پژوهش 100 نفر دانش آموز )در دو گروه 50 نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ ) 1965 (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) 1982 ( و هراس اجتماعی کانور ) 2004 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود ) 001 / P> 0 (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) 001 / P> 0 ( و میزان حرمت خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری حرکتی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان نارساخوان اغلب مشکلاتی در حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دارند که باعث عدم موفقیت تحصیلی آن ها می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رشت در سال تحصیلی 1398-99 بود که از میان آن ها نمونه ای به حجم 40 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگماری شدند. برنامه ی مداخله ای در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. در حالی که گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. ابزار های پژوهش، نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان ) 2003 ( و آزمون ادراک دیداری-حرکتی بندرگشتالت ) 1938 ( بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی تأثیر معناداری بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی دانش آموزان نارساخوان داشت ) 01 / .)P > 0 نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر حافظه ی فعال و هماهنگی دیداری-حرکتی می توان نتیجه گرفت که از این برنامه می توان به عنوان یک گزینه ی مناسب در طراحی برنامه های روان شناختی و تحصیلی کودکان با نارساخوانی در نظر گرفت.
طراحی و اعتبار یابی مدل آموزشی به منظور به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و چارچوب مدل آموزشی برای به کارگیری فناوری در برنامه فلسفه برای کودکان برای دانش آموزان بااستعداد و اعتبار یابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی پژوهش برای به دست آوردن مدل طراحی آموزشی از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی مدل به روش پیمایشی از طریق پرسشنامه ازنظر متخصصان استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع در رشته های تکنولوژی آموزشی، آموزش و پرورش کودکان استثنائی و فلسفه آموزش وپرورش، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی و در بخش کمی نیز متخصصین رشته های مذکور بودند. نمونه ها در هر دو گروه به صورت هدفمند انتخاب شدند که در بخش کیفی برای مصاحبه 31 تن از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 36 نفر از متخصصین در دانشگاه ها و مؤسسات مختلف کشور بودند. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 7 طبقه اصلی به دست آمد. همچنین 39 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج گردید. پس از استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب مدل ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتبار یابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده شده است که مدل آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی مطلوبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان بااستعداد دارد.
تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا بود تا با تکیه بر شناسایی این مشکلات آموزشی بتوان نسبت به کاهش آنها مبادرت کرد. روش: روش پژوهش در قالب کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است. از این رو از بین والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه 14 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به حد اشباع داده ها رسیدیم و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفت وگوها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان دادند که عوامل ایجادکننده مشکلات آموزش در دوران کرونا برای این گروه از دانش آموزان را می توان در 3 مضمون کلی مسائل مربوط به امکانات، مسائل مربوط به نگرش و مشکلات آموزش والدین و معلمان تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد با بررسی تجربه والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش دوران کرونا می توان تا حد امکان با تغییر نگرش ها، آموزش مناسب و فراهم آوردن امکانات، بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها و استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد. در پایان مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از فناوری های نوین مانند شبکه های اجتماعی مجازی در محیط های یادگیری علاوه بر تأثیر بر یادگیری، باعث ارائه راهکارهایی گردیده که تا قبل از آن به سختی قابل اجرا بود. این مهم در حوزه افراد با نیازهای ویژه از اهمیت دوچندانی برخوردار است. این تحقیق باهدف بررسی اثر شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یک رسانه غنی ساز در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی و همچنین معرفی تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و جامعه آماری تمام دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم در شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 که در مدارس دانش آموزان با آسیب شنوایی ثبت نام کردند، بود. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه مولد نام با روایی و پایایی تأییدشده بود و از روش تحلیل شبکه های اجتماعی جهت تحلیل و بررسی داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد میزان ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی بعد از حضور و فعالیت آموزشی در شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری دارد (65/5 =t، 05/0>P). لذا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند تأثیر مثبتی برافزایش تعامل و ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی داشته باشند.
مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حافظه و خواندن در تعامل نزدیک با یکدیگر هستند و پژوهش حاضر با هدف مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی شهر اصفهان به اجرا درآمد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه دوم دارای اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 1395-1396 بودند. 50 نفر از دانش آموزان پایه دوم دارای اختلال یادگیری خواندن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانش آموزان عادی نیز پس از همتاسازی براساس ملاک های هوش، سن و جنسیت و متناظر با محل تحصیل با گروه دانش آموزان نارساخوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387)، مقیاس وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون حافظه کاری کورنولدی (1995) و آزمون پارادیم درم (دیس- رودریگر- مکدرمت، 1995) بود. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار ( SPSS20 ) با استفاده از روش های آمار توصیفی و از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون z فیشر انجام شد. یافته ها: ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانش آموز رابطه معکوس بین حافظه کاری و حافظه کاذب وجود دارد (05/0 p< ). با استفاده از آزمون z ، تفاوت دوضریب همبستگی معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظه کاری و حافظه کاذب در این دو گروه دانش آموز وجود دارد. در اینجا پیشنهاد می شود در آموزش خواندن به کودکان با ناتوانی یادگیری به پیش نیازهای یادگیری همچون حافظه کاری توجه کنند. با توجه به وجود رابطه معکوس میان حافظه کاری و حافظه کاذب پیشنهاد می شود آموزش هایی که در زمینه حافظه کاری اعم از دیداری، شنیداری و اجرایی با استفاده از تصاویر، اعداد، کلمات و حروف به کودکان داده شود، تا زمینه ای برای پیشگیری از خطا در حافظه شود.
تأثیر تلفیقی آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی ، روش های تغییر رفتار به والدین، و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 30 دانش آموز که بر اساس پرسشنامه و مصاحبه بالینی، تشخیص اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی دریافت کردند، انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (سادوک و سادوک ، 2005) و مقیاس رابطه والد فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تلفیق آموزش های کنش های اجرایی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان، بر بهبود رابطه با والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی اثر معنی داری دارد. فراهم کردن بستر مناسب از طریق آموزش خانواده و همسالان و آموزش همزمان به کودکان به موثر بودن این تلفیق کمک کرده است. بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از روش های چندوجهی با تاکید بر سطوح مختلف والدین و همسالان استفاده شود.
تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان کم توان ذهنی، اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتری در مقایسه با کودکان عادی دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سلماس در سال 1397 - 1398 بود. ۳۰ نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر ) و آزمایشی ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اختلال رفتار مخرب ( ۱۹۹2 ) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است ( p>./.5). نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین، روش کارآمدی در بهبود علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی است.
مقایسه ادراک دیداری- فضایی و پردازش زمانی شنیداری در کودکان دارای اختلال یادگیری خاص، اختلال یادگیری غیرکلامی و اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلاتی که کودکان با نارسایی های عصب تحولی در پردازش های حسی با آن مواجه هستند؛ پژوهش حاضر باهدف مقایسه ادراک دیداری- فضایی و پردازش زمانی شنیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص، اختلال یادگیری غیرکلامی و نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد. روش تحقیق پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری شامل کودکان دختر و پسر 9 تا 12 ساله مراجعه کننده به مرکز روان پزشکی کودکان، مراکز اختلال یادگیری و مدارس دوره ابتدایی در سال تحصیلی 400- 1399 شهر رشت بودند. تعداد 79 نفر از این کودکان با روش نمونه گیری در دسترس در سه گروه اختلال قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های ادراک دیداری –غیرحرکتی (گاردنر، 1996)، ادراک شنیداری (آلن و سرواتسکا،1994) و سیاهه مشکلات شنوایی (فیشر،1996) استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد کودکان با اختلال یادگیری غیرکلامی در متغیر ادراک دیداری- فضایی و پردازش زمانی شنیداری در مقایسه با گروه اختلال یادگیری خاص و نقص توجه/ بیش فعالی نمرات پایین تری کسب کردند؛ کودکان با اختلال یادگیری خاص با نارسایی خواندن در مؤلفه (چرخش و وارونگی) ادراک دیداری- فضایی و مؤلفه (دیرش) پردازش زمانی شنیداری در مقایسه با گروه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی عملکرد پایین تری داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده و وجود نارسایی های بیشتر کودکان اختلال یادگیری غیرکلامی در مهارت های پردازش حسی دیداری و شنیداری ضروری است که در حوزه آموزش توجه بیشتری به علائم و نشانه های این اختلال شود تا با مداخله زودهنگام، مشکلات این کودکان کاهش یابد.
مقایسه باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد و عادی اجرا شد. روش: روش پژوهش علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان سرآمد و عادی مقطع متوسطه مدارس شهر دامغان (3000 نفر) بود که حجم نمونه 300 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های سبک های اسنادی (سلیگمن و همکاران، 1979)، کنترل فکر(ولز و دیویس، 1994) و باورهای فراشناختی (کارنزایت و هاتونوولز، 1997) بود. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار (SPSS-20) با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس مانوا وآنوا انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در تحلیل مانوا نشان داد بین دانش آموزان سرآمد و عادی در باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین دانش آموزان سرآمد و عادی در باورهای فراشناخت به ترتیب 51/78 و 72/67 در کنترل فکر به ترتیب 54/75 و 43/66 و در سبک های اسنادی به ترتیب 58/33 و 70/30 بود. میانگین باورهای فراشناخت، کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد بیشتر از دانش آموزان عادی بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش های ویژه ای برای تقویت باورهای فراشناخت، کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان عادی و سرآمد باید پیش بینی شود. مربیان با تأکید بر اهمیت عوامل درونی قابل کنترل به عنوان عوامل اصلی موفقیت، توان پیش بینی موفقیت دانش آموزان را باید افزایش دهند.
رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری در تبیین تأثیر استرس شغلی و تعارض کار - خانواده بر بهزیستی روان شناختی در مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از استرس شغلی و تعارض کار – خانواده بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمام مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش اسنثنایی کشور که از آنها 1030 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، پرسشنامه استرس شغلی اورلی و گیردانو (1980)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون (2000) بودند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل قرار شدند. یافته ها برازندگی مطلوب الگوی فرضی را با داده ها تأیید کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استرس شغلی و تعارض کار – خانواده به طور مستقیم موجب کاهش بهزیستی روان شناختی می شود. یافته های پژوهش رابطه منفی بین استرس شغلی و تعارض کار – خانواده را تأیید کرد و نشان داد که متغیر تعارض کار – خانواده سهم بیشتری در بهزیستی روان شناختی داشته است.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله در عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
۱۱۷-۱۲۸
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه آموزشی مبتنی بر روش پاسخ به- مداخله ریاضی انجام شد. روش: نخست برنامه مداخله طراحی و سپس به وسیله کارشناسان اعتباریابی شد. سپس با نمونه گیری هدفمند 20 دانش آموز انتخاب و در یک پژوهش نیمه آزمایشی شرکت کردند. داده ها با آزمون ریاضیات کی مت و آزمون های غیر رسمی ریاضی جمع آوری و در نهایت نتایج تشخیصی حاصل از برنامه با نتایج وکسلر 4 به منظور تشخیص گذاری مقایسه شدند. داده ها با روش همبستگی درون طبقه ای و آزمون نسبت داده های غیر همپوش تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد: الف) اعتبار صوری برنامه در سطح معنا داری 005/0 برای اجرا مناسب است؛ ب) برنامه در بهبود مهارت ریاضی مؤثر است؛ ج) الگوی کلی حذف برنامه در ردیف های مداخله رعایت نمی شود؛ د) برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ- به- مداخله ریاضی توان تشخیص اختلال یادگیری را ندارد. نتیجه گیری: توجه به نتایج به دست آمده نشان می دهد برنامه حداقل برای 85 درصد دانش آموزان با ضعف ریاضی مؤثر است که توانایی کمک به بهبود عملکرد درسی همین تعداد دانش آموز هم می تواند توجیه کننده کاربرد این برنامه باشد.