فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۸۰۰ مورد.
رابطه تحولی توانش های سه گانه ذهنی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم تیزهوش و عادی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه توانش های سه گانه ذهنی «اشترنبرگ »، رابطه توانشهای ذهنی تحلیلی، خلاق و عملی را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی و دبیرستان تیز هوش و عادی در هر یک از دروس مربوط به خود مورد بررسی قرار می دهد . به عنوان یک هدف ثانوی ، تفاوت توانشهای ذهنی دانش آموزان نیز بررسی شده است . 360 نفر از دانش آموزان عادی و تیز هوش ، آزمون توانشهای سه گانه ذهنی اشترنبرگ STAT را پاسخ دادند . بررسی همبستگی های چند گانه نمرات افراد در هر یک از دروس مدرسه ای نشان داد توانش خلاق بهترین پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی است ، به طوری که پیشرفت ریاضی و هنر در گروه راهنمایی مدارس عادی، پیشرفت ریاضی و آزمایشگاه فیزیک در گروه دبیرستان عادی و پیشرفته، حرفه و فن در گروه راهنمایی مدارس تیزهوش با این توانش قابل پیش بینی است.
«توانش تحلیلی» تنها در گروه راهنمایی عادی پیش بینی کننده نمرات علوم، دینی و انشاء می باشد. توانش های سه گانه ذهنی رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دبیرستان تیزهوش نشان نداد . تحلیل واریانس چند متغیری «مانوا» توانش های ذهنی دانش آموزان بر خلاف نظراشترنبرگ و همکاران نشان داد که دانش آموزان راهنمایی تیز هوش توانش بیشتری نسبت به دانش آموزان راهنمایی عادی دارند، این امر در مورد دانش آموزان دبیرستان تیزهوش نسبت به عادی حداقل در دو توانش تحلیلی و خلاق صادق نبود
کاربرد رایانه در آموزش و پرورش استثنایی
حوزه های تخصصی:
تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی فرایند و ضرورت تحول در اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی/کم توانی ذهنی و همچنین ملاحظه های مربوط به آن است. روش: روش این تحقیق بررسی مقاله های مرتبط و ترجمه بیانیه انجمن کم توانی ذهنی و رشدی امریکا (AAIDD) در رابطه با دلایل تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی است. یافته ها و نتیجه گیری: مفهوم و اصطلاح شناسی «عقب ماندگی ذهنی» تغییر و تحولات فراوانی داشته است. امروزه، اصطلاح «کم توانی ذهنی» به جای «عقب ماندگی ذهنی» ترجیح داده می شود ولی تعریف و فرضهای کلی پیشین به قوت خود باقی می ماند. اصطلاح کم توانی ذهنی همان جمعیتی راتحت پوشش قرار می دهد که اصطلاح عقب ماندگی ذهنی قبلا از نظر تعداد، نوع، گروه، دوره ناتوانی، و نیاز به خدمات و حمایتهای انفرادی، پوشش می داد. افزون براین، هر فردی که در گذشته واجد شرایط عقب ماندگی ذهنی بود، با اصطلاح کم توانی ذهنی نیز همچنان واجد شرایط است.
بررسی و شناسایی مهارت های موردنیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مهم ترین هدف آموزش وپرورش ویژه، آماده کردن دانش آموزان برای زندگی مستقل یا با کمترین وابستگی است. یکی از مهم ترین عواملی که به استقلال در زندگی منجر خواهد شد، اشتغال موفق است. از طریق اشتغال، فرد به کفایت اقتصادی و اجتماعی دست خواهد یافت و در جامعه عزت نفس و احترام به دست خواهد آورد. دوره پیش حرفه ای برای افراد با کم توانی ذهنی به عنوان دوره حساس در آمادگی شغلی در نظر گرفته شده، بنابراین لازم است در این دوره مهارت های اساسی که فرد با کم توانی ذهنی را به کسب و حفظ شغل مجهز می کنند، آموزش داده شود. در این پژوهش مهارت های اساسی مورد نیاز برای آمادگی شغلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی در دوره پیش حرفه ای مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود برنامه درسی در دوره پیش حرفه ای متناسب با مهارت های یافت شده در این پژوهش مورد بازنگری قرار بگیرد و زمینه برای آموزش این مهارت ها فراهم شود
تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.
اثر بخشی روش ابزرا وجود بر عزت نفس و سلامت عمومی دانش آموزان نابینای عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کم-توانان ذهنی تربیت پذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی می باشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، 225 نفر از کم توانان ذهنی تربیت پذیر استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
در گروه کم توانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکال والیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کم توان ذهنی تربیت پذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافته های این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
مشکلات رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: داشتن ارتباطات اجتماعی مناسب از مهم ترین مؤلفه های شخصیت سالم است. همه نظریه ها و مکاتب روان شناسی درباره اهمیت ارتباطات اجتماعی بحث کرده اند. دلبستگی یکی از برجسته ترین مفاهیم روان شناسی معاصر است که به فرایند شکل گیری پیوندهای عاطفی اشاره دارد. روابط کودک با مراقبان در سال های نخستین زندگی به تشکیل الگوهای روانی ویژه ای منجر می شود که مبنای روابط بین فردی در بزرگسالی است.
نتیجه گیری: مشکلات بینایی با محدود و دگرگون کردن دامنه تجربه های کودکان بر روی توانایی حرکت به اطراف، میزان کنترل محیط و ارتباط با آن، رشد شناختی و عاطفی این گروه تأثیر منفی می گذارد، بنابراین فقدان فرصت برای تجربه کامل در محیط، می تواند رشد شخصی و اجتماعی کودک با آسیب بینایی را با کاستی هایی رو به رو کند و به احساس بی کفایتی، وابستگی، عزت نفس پایین و سرانجام به مشکلات رشد اجتماعی، عاطفی و فردی منجر گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با مروری بر ادبیات حوزه نابینایی، چگونگی رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی بررسی شود.
رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی و نیاز به شناخت در دانش آموزان با استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی نیاز به شناخت و همچنین بررسی اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی بر این سه متغیر بود. روش: برای دست یابی به این اهداف، 512 دانش آموز دختر و پسر پایه های تحصیلی اول تا سوم مدارس راهنمایی استعداهای درخشان شیراز، که کل نمونه در زمان نمونه گیری را تشکیل می دادند، انتخاب شدند. این دانش آموزان در کلاسهای عادی خود به تکمیل مقیاسها پرداختند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، عبارت از مقیاس خود- شکوفایی اهواز، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان و مقیاس نیاز به شناخت بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین خود - شکوفایی، نیاز به شناخت و رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معنی داری (از 0.24 تا 0.63) وجود دارد. تاثیر پایه تحصیلی بر متغیرهای رضایت از زندگی و خود - شکوفایی معنی دار بود. بین دو جنس در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت و اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی هم معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای خود - شکوفایی، نیاز برای شناخت و رضایت از زندگی رابطه وجود دارد. همچنین با افزایش پایه تحصیلی دانش آموزان از میزان خود - شکوفایی و رضایت آنها از زندگی کاسته می شود.
مقایسه بهداشت روانی،رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی در استان آذربایجانغربی
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش بهمنظور بررسی مقایسهای بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای بهداشت روانی ( SCL-)، رضایت زناشویی (ENRICH) و ابراز وجود (ASRI) بر روی 414 مورد از والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی اجرا شد. میانگین دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمون t گروههای مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان (دختر و پسر) کمتوان ذهنی و عادی تفاوت معناداری در سطح (P<0/01) وجود دارد. با توجه به یافتههای پژوهش تشکیل کلاسهای آموزش خانواده با هدف آموزش والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و معلول در مدارس استثنایی و کمک مالی از طرف دولت به این گروه از والدین پیشنهاد میگردد.
"
نقش عاطفه مثبت و منفی و تنظیم هیجانی در پیش بینی استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی در استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه بود.
روش: 250نفر از بین معلمان آموزش وپرورش استثنایی شهر تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار این تعداد افراد قرار گرفت که سرانجام 228نفر پرسش نامه ها را تکمیل کرده و برگردانده بودند که از این تعداد 60نفر مرد (میانگین سنی 1/5±6/40) و 168نفر زن (میانگین سنی 6/5±1/40) بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسش نامه رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسش نامه استرس شغلی بود. برای تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه ارزیابی مجدد تنظیم هیجانی با استرس شغلی (22/0-r=) و رضایت شغلی (24/0r=) همبستگی معناداری دارد (01/0>P)؛ همچنین عاطفه منفی و مثبت با استرس شغلی به ترتیب همبستگی 17/0- و 22/0 و با رضایت شغلی به ترتیب 54/0 و 30/0- دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت معناداری، استرس و رضایت شغلی را پیش بینی می کند اما سهم آن در پیش بینی پایین است؛ افزون بر این عاطفه منفی به صورت معناداری استرس شغلی را پیش بینی می کند اما در رضایت شغلی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی نقش معناداری دارند که به ویژه در رضایت شغلی سهم نسبتا خوبی دارند.
رابطه عزت نفس و تاب آوری با مؤلفه های خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش بررسی رابطه عزت نفس و تاب آوری با مؤلفه های خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و در زمره روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی شهرستان شیروان است که تعداد آن ها 35 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 30 نفر است. داده های این پژوهش توسط سه پرسش نامه استاندارد اسمیت (1967) با ضریب آلفای کرونباخ (88/0= α)، تاب آوری کانر- دیویدسون (2003) با ضریب آلفای کرونباخ (89/0= α) و خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994) با ضریب آلفای کرونباخ (872/0= α) جمع آوری شده است. یافته ها:پژوهش دارای سه فرضیه اصلی و 4 فرضیه فرعی بود که جهت آزمون فرضیه های تحقیق، از روش آماری رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که عزت نفس و تاب آوری نمی تواند خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان را پیش بینی کند. فرضیه اصلی دوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین عزت نفس و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیز مورد پذیرش قرار نگرفت. فرضیه اصلی سوم پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین تاب آوری و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان مورد پذیرش قرار نگرفته و رد شد. فرضیه فرعی اول پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین بُعد عمومی عزت نفس و خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان رد شد. فرضیه فرعی دوم نشان داد بعد خانوادگی عزت نفس قادر به پیش بینی خودپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیست. در مورد فرضیه فرعی سوم نتایج نشان داد، همبستگی بین خودپنداره و عزت نفس اجتماعی از نظر آماری معنادار نیست و در مورد فرضیه فرعی چهارم نیز نتایج نشان می دهد بُعد آموزشگاهی عزت نفس قادر به پیش بینی خوپنداره بدنی دانش آموزان ناتوان نیست. نتیجه گیری:نتیجه ای که از این تحقیق گرفته می شود این است که عزت نفس و تاب آوری نمی تواند خودپنداره بدنی دانش آموزان دارای ناتوانی را پیش بینی کند.