جوانشیر اسدی

جوانشیر اسدی

سمت: کارشناسی ارشد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی در بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی سلامت روان هیجان خواهی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 995 تعداد دانلود : 832
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این بین، 200 نفر در دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد (100 نفر) و نوجوانان دارای والدین غیر وابسته به مواد (100 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت روان، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی، و مقیاس هیجان خواهی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی در نمرات ویژگی های شخصیتی (مولفه های روان رنجوری، انعطاف پذیری، دلپذیربودن، و مسئولیت پذیری)، سلامت روان، و هیجان خواهی تفاوت معنادار وجود داشت. نوجوانان دارای والدین عادی نسبت به نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد، نمرات انعطاف پذیری، دلپذیربودن، مسئولیت پذیری، سلامت روان، و هیجان خواهی بیشتر و در خرده مقیاس روان رنجوری نمره کمتری را کسب کردند. بین دو گروه در برون گرایی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، والدین وابسته به مواد با مشکلات و مسائلی روبرو هستند که بی سامانی هایی را در ساختار خانواده ایجاد می کنند. آنان با نظارت ناکافی، بی کفایتی، و بی توجهی به نیازهای ضروری فرزندان، زمینه بروز مشکلات شخصیتی در فرزندان نوجوان و جوان خود ایجاد می کنند. همچنین، ابتلا به مشکلات مرتبط با سلامت روان و هیجان خواهی به طور خاص یک پیش بینی کننده مهم برای نوجوانانی است که دارای والدین وابسته به مواد می باشند.
۲.

Structural Model of Medication Adherence based on Health Anxiety, Positive Meta-Emotion, and Pain Self-Efficacy Mediated by Health Locus of Control in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: health anxiety positive meta-emotion pain self-efficacy Medication Adherence health locus of control

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 543
Objective: Cancer is one of the most essential health issues in the world and Iran which is usually associated with significant clinical and psychological discomfort in the optimal use of coping strategies. Therefore، the purpose of the present study was to analyze a structural model of medication adherence based on health anxiety, positive meta-emotion, and pain self-efficacy mediated by health locus of control in men with cancer. Method: The research was descriptive-correlational using structural equation modelling to test the relationships between the variables. The statistical population was men with gastrointestinal cancer in Golestan province referred to Shafi Hyrkan Cancer Patients Support Center. According to, 227 people were selected through targeted sampling. The research instruments included the Salkowski and Warwick Health Anxiety Inventory, Beer and Moneta Positive Metacognitions and Positive Meta-Emotions Questionnaire, Nicholas Pain Self-Efficacy questionnaire, Morisky, Ang, and Wood's Medication Adherence Questionnaire, and Wallston's Health Control Source Inventory. Data analysis was performed in LISREL software version 8.71. Findings: The results showed that health anxiety, internal health locus of control, and positive meta-emotion had a positive effect (P <0.005) and pain self-efficacy had a negative and significant effect on medication adherence (P <0.001). The source of internal health locus of control mediated the effect of pain self-efficacy and positive meta-emotion mediated the medication adherence positively and significantly (P <0.005). Conclusion: Health anxiety, positive meta-emotion, and pain self-efficacy are correlated with medication adherence and affect medication adherence mediated by health locus of control.
۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا و نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد خاطرات آسیب زا نشانگان جسمانی زنان سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 816
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا و نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی یا طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر تهران درسال 1398 می باشد که تعداد 24 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه 12 نفره، گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2005) در هشت جلسه 90 دقیقه-ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا (53/51=F، 001/0>p) و نشانگان جسمانی (25/15=F، 001/0>p) در زنان سرپرست خانوار بود. نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان خاطرات آسیب زا نشانگان جسمانی در زنان سرپرست خانوار موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۴.

اثربخشی طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور

کلید واژه ها: طرحواره درمانی همدم گزینی - دوری گزینی دلزدگی زناشویی نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 444
زمینه و هدف: ناباروری یکی از مهمترین بحران های دوران زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی شده و بر روابط متقابل زوجین تاثیرگذار است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر ساری که در 6 ماهه اول سال 1398 به مرکز ناباروری مراجعه نموده اند، بودند. تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش پروتکل طرحواره درمانی یانگ (1990) را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های همدم گزینی-دوری گزینی برنشتاین و همکاران (1985) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: هاهنرتت3 نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور در مرحله پس آزمون موثر است (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این پژوهش می توان از طریق طرحواره درمانی به شیوه گروهی به بهبود همدم گزینی-دوری گزینی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور کمک نمود.
۵.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پشیمانی از ازدواج درمان متمرکز بر شفقت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 75 تعداد دانلود : 795
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس در سال1400 به تعداد 716 زوج بودند. نمونه پژوهش 45 زوج بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) اختصاص یافتند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در معرض آموزش درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی برپذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (RSCS) شوارتز و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج اثربخش است و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز ادامه دارد (01/0 P<). بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد و درمان متمرکز بر شفقت تأثیر بیشتری دارد (01/0 P<). بنابراین، می توان برای تغییر پشیمانی از ازدواج از درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کرد، اما درمان متمرکزبرشفقت ارجح است.
۶.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برتنظیم شناختی هیجان و بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشش زناشویی تنظیم شناختی هیجان درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2002) و بخشش زناشویی (MFQ) ری و همکاران (2001) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار 16-SPSS در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در تنظیم شناختی هیجان و بخشش زناشویی تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد .با توجه به نتایج می توان بیان نمود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر به منظور بهبود بخشش زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
۷.

اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی هیجان مدار تمایزیافتگی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 355 تعداد دانلود : 776
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، زوج درمانی هیجان مدار را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های تمایزیافتگی خود (DSI) اسکورون و فرید لندر (1998) و تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم افزار 16-SPSS در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی (48/28=F ، 001/0>P) و تنظیم هیجان (39/21=F، 001/0>P) تأثیر معناداری دارد. با توجه به نتایج می توان بیان نمود که زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر به منظور بهبود تمایزیافتگی و تنظیم هیجان در زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
۸.

رابطه خودپنداره جنسی با گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خودپنداره جسی گرایش به روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 198
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه خیانت به همسر بود که در سال 1398 به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این جامعه تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (ATIS) (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ) اسنل (1995) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی (10/0-=β و 01/0=P) و تنظیم هیجان مثبت (04/0-=β و 009/0=P) معنادار بود. اگرچه اثر مستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار نبود (10/0=β و 38/0=P)، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش نشان گر نقش میانجی معنادار تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی است که می تواند در آموزش ها و مداخله های کاهش خیانت زناشویی مورد توجه قرار گیرد.
۹.

مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، سازگاری هیجانی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سازگاری اجتماعی سازگاری هیجانی سازگاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 926 تعداد دانلود : 476
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان انجام پذیرفت. روش بررسی: در این پژوهش جامعه آماری دربرگیرنده 108 نفر از دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر مشهد که در سال تحصیلی 1399-1400در شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. با توجه به جامعه آماری و با توجه به محدودیت های ناشی از شیوع کرونا در این پژوهش از نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. حجم نمونه با توجه به معیارهای ورود و خروج، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، در سه گروه آزمایش نوروفیدبک، آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه کنترل قرارگرفتند. ابتدا با استفاده از روش های آمارتوصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف و سپس برای بررسی مقایسه ای اثربخشی نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی دانش آموزان(پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ)، با استفاده از روش های آمار استنباطی(تحلیل کواریانس چند متغیره گام به گام) فرضیه ها مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: طبق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری استفاده از تمرینات نوروفیدبک و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت معناداری باعث افزایش سازگاری هیجانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان می گردد . با این حال بین اثربخشی روش نوروفیدبک و روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاکتورهای سازگاری دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۱۰.

بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان دلبستگی سواد عاطفی روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 602 تعداد دانلود : 202
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانی ترین مسائل زوج ها محسوب می گردد و بنظر می رسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل می گیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود.  روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل داده ها با معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت.  یافته ها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبک های دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی و سواد عاطفی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجی گری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P).  نتیجه گیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر دلزدگی و تعارضات زناشویی مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره گرگان

کلید واژه ها: تعارض زناشویی دلزدگی زناشویی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 437 تعداد دانلود : 756
مقدمه: دلزدگی و تعارضات زناشویی پدیده ای شایع است که باعث سست شدن روابط و افزایش مشکلات زناشویی می شود. هدف: پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر دلزدگی و تعارضات زناشویی مراجعه کنندگان متقاضی طلاق بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی مراجعه کنندگان متقاضی طلاق در سال ۱۳۹۹ بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۴۵ نفر در سه گروه درمان پذیرش و تعهد (۱۵نفر)، طرحواره درمانی (۱۵نفر) و گروه گواه (۱۵نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت درمان پذیرش و تعهد (۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای)، طرحواره درمانی (۱۲جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند. گروه گواه در طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس دلزدگی پاینز (۱۹۹۶) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی(MCQ-R) استفاده شد. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد به همین منظور برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (F=۷۸/۵۹, P<۰/۰۱) و طرحواره درمانی (F=۴/۴۰, P<۰/۰۱) بر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی مؤثر است. نتیجه مقایسه دو مداخله نیز نشان داد که طرحواره درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دارای اثربخشی بیشتری در کاهش دلزدگی (F=۱۳/۶۰, P<۰/۰۱) و تعارضات زناشویی (F=۲۹/۹۳, P<۰/۰۱) بود. نتیجه گیری: براساس نتایج درمان های اکت و طرحواره درمانی می تواند نقش مهمی در کاهش دلزدگی و تعارض زناشویی زوجین داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش ها در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی تعارض زناشویی زوجین استفاده شود.
۱۲.

نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی با نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 136 تعداد دانلود : 517
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی با نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا در سال 1398بود که در مراکز بهداشت شهری و خانه های بهداشت روستایی، دارای پرونده سلامت بودند. تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست اختلال استرس پس از ضربه ( PCL ) ودرز و همکاران (1993)، پرسشنامه سبک های دفاعی ( DSQ ) اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان ( AAQ ) هازان و شاور (1987) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ ( YSQ SF ) یانگ (1994). از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم دلبستگی ایمن (02/0= P ) و مکانیزم های دفاعی روان رنجو ر (006/0= P ) و اثر غیرمستقیم دلبستگی اضطرابی و مکانیزم های دفاعی رشدنایافته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بر نشانه های اختلال استرس پس از سانحه معنادار بود (01/0= P ) . اگرچه اثر معناداری برای دلبستگی اجتنابی و مکانیزم های دفاعی رشدیافته مشاهده نشد، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش بیانگر نقش تبیین کننده طرحواره های ناساگار اولیه در نشانه های اختلال استرس پس از سانحه در زنان ساکن آق قلا با توجه به دلبستگی و مکانیزم های دفاعی بود.
۱۳.

نقش میانجی گر نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 384
زمینه: شادکامی از مؤلفه های اصلی کیفیت زندگی در همه ی گروه های سنی به ویژه دانشجویان است. مطالعات نشان داده است که شادکامی با عوامل بزرگ شخصیت به ویژه روان آزردگی گرایی، برون گردی و مسئولیت پذیری همبستگی معنی داری دارد. علاوه بر آن ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی یکی از شروط اساسی برای دستیابی به شادکامی و رضایت از زندگی است. بااین حال نقش این مؤلفه ها در جمعیت دانشجویی مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و شادکامی دانشجویان بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاشناسی ارشد سال تحصیلی 1399-1400 دانشگاه های استان گلستان بودند. از میان این جامعه نمونه ای متشکل از 356 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرم کوتاه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO-PI) (1996)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی گاینه (BNGS) (2003) و مقیاس شادکامی آکسفورد (OHI) (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با نرم افزار لیزرل نسخه (8/71) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در همه ی شاخص های برازش، مدل ساختاری شادکامی از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. مطابق با نتایج پژوهش روان آزردگی با شادکامی رابطه منفی (0/29-)، برون گردی (0/31)، و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (0/50) با شادکامی رابطه مثبت و معنی دار داشتند (0/05 >P). در مجموع این متغیرها توانستند 36 درصد از واریانس متغیر شادکامی را پیش بینی و تبیین نمایند. نتیجه گیری: به نظر می رسد افرادی که روان آزردگی گرایی پایین تر برون گردی بالاتر را تجربه می کنند شادکامی بیشتری را تجربه می کردند. علاوه بر این ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی با افزایش شادکامی دانشجویان مرتبط بود.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر بدکارکردی جنسی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 650 تعداد دانلود : 804
Aim: The aim of this study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and schema therapy on sexual dysfunction in infertile women. Method: The research method was quasi-experimental with pre-test, post-test design and follow-up with experimental and control groups. The study population was all infertile women referred to infertility centers in Sari in the first 6 months of 2019. The sample consisted of 60 people who were selected by purposive sampling method and randomly assigned to three groups of cognitive-behavioral therapy (20 people), schema therapy (20 people) and control (20 people). The first experimental group received cognitive-behavioral therapy (Becky, Owen and Wright, 2019) and the second experimental group received Young Schematic Therapy (2006) in 8 sessions of 90 minutes. The research instruments were Rosen et al.'s (2000) Sexual Performance Index Questionnaire. Data were analyzed by repeated measures analysis of variance using SPSS-22 software. Results: The results showed that cognitive-behavioral therapy and schema therapy improved sexual dysfunction and subscales of sexual desire (F=12.86, P<0.001), psychological stimulation (F=22.65, P<0.001), moisture (F= 24.84, P<0.001), orgasm (F=16.14, P<0.001), satisfaction (F= 21.23, P<0.001) and sexual pain (F=78.35, P<0.001) has been infertile in women. But there was no significant difference between the effects of these two methods on sexual dysfunction in infertile women (P>0.05). Conclusion: It can be concluded that cognitive-behavioral therapy and schema therapy are effective in improving sexual dysfunction in infertile women.
۱۵.

بررسی نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی با واکنش مثبت به استرس در زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 180
زمینه: نتایج پژوهش ها بیانگر رابطه معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه با واکنش مثبت به استرس بوده است اما روابط ساختاری میان این متغیرها در هیچ پژوهشی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه سبک های دلبستگی و مکانیزم های دفاعی با واکنش مثبت به استرس در زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل سیل زده شهرستان آق قلا در سال 1398 بود که در مراکز بهداشت شهری و خانه های بهداشت روستایی، دارای پرونده سلامت بودند. از این جامعه آماری تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از سانحه دسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که که دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بر واکنش مثبت به استرس اثر مستقیم معناداری دارند (0/01 >P) و دلبستگی ایمن و اضطرابی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بر واکنش مثبت به استرس اثر غیر مستقیم معناداری دارد (0/05 >P). همچنین نتایج نشان داد که مکانیزم دفاعی رشد نایافته بر واکنش مثبت به استرس اثر مستقیم و غیرمستقیم معناداری دارد (0/05 >P). برای مکانیزم های دفاعی رشدیافته و روان رنجور اثر معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر پایه نتایج بدست آمده به نظر می رسد که طرحواره ها ناسازگار اولیه میانجی گر اثرات متغیرهای متأثر از رشد دوران کودکی مانند دلبستگی و مکانیزم های دفاعی را به رشد پس از سانحه انتقال می دهد، بنابراین می تواند در مداخله های پیرامون رشد پس از سانحه مورد توجه قرار گیرد. شماره ی مقاله: ۸
۱۶.

ارزیابی مدل علی خرد بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روانشناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خرد دانشجویان پنج عامل بزرگ شخصیت نیازهای بنیادین روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 67
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل علی برای خرد بر مبنای پنج عامل بزرگ شخصیت با نقش واسطه ای نیازهای بنیادین روان شناختی در میان دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاشناسی ارشد سال تحصیلی 1399-1400 دانشگاه های استان گلستان بودند. از میان این جامعه نمونه ای متشکل از 356 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو (فرم کوتاه)(NEO-PI)(1996)، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی گاینه(BNGS)(2003) و پرسشنامه سه بعدی خرد آردلت(3D-WS)(2003)استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری(SEM) و با نرم افزار لیزرل نسخه (8.71) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در اغلب شاخص های برازش، مدل ساختاری خرد از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. مطابق با نتایج پژوهش روان رنجوری با خرد رابطه منفی(58/0-)، برون گرایی(44/0)، تجربه پذیری(33/0)، و ارضای نیازهای بنیادین(49/0) با خرد رابطه مثبت و معنی دار داشتند (01/0>P). در مجموع توانستند 41 درصد از واریانس متغیر خرد را پیش بینی و تبیین نمایند. بنا بر این به نظر می رسد که خرد می تواند به عنوان یک ویژگی شخصیتی در نظر گرفته شود.
۱۷.

مدل یابی نگرانی تصویر بدنی بر اساس وسواس فکری - عملی، کمال گرایی و نگرش به خوردن با میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرانی تصویر بدنی وسواس فکری - عملی کمال گرایی نگرش به خوردن نیازهای بنیادین روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 588
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل نگرانی تصویر بدنی دختران بر اساس وسواس فکری - عملی، کمال گرایی و نگرش به خوردن با میانجی گری نیازهای بنیادین روانشناختی صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع همبستگی با تکیه بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کلیه دختران دانشجوی وروی 1398-1399در دانشگاه های آزاد استان گلستان بودند. 500 دانشجو از طریق نمونه گیری خوشه ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های نگرانی تصویر بدنی ( BICI ) لیتلتون و همکاران (2005)، کمال گرایی اهواز (1378)، وسواس فکری عملی ( OCI-R ) فوآ (2002)، نگرش به خوردن ( Eat-26 ) گارنر و گارفینکل (1979) و نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000) جمع آوری شد. جهت بررسی مدل نظری پژوهش، متغیرهای اصلی وارد نرم افزار لیزرل ( Lisrel8.71 ) شده و از طریق این نرم افزار تحلیل مدل معادلات ساختاری صورت گرفته است. وسواس جبری و کمالگرایی رابطه مثبت و معنادار و نگرش به خوردن رابطه مثبت بدون معناداری اماری با نگرانی تصویر بدنی دارند و نیازهای بنیادین روانشناختی در نقش میانجی ضعیف عمل کرده است. متغیرهای پژوهش تا 36درصد از نگرانی تصویر بدنی را پیش بینی می کنند ( p>0.01 ). طبق نتایج مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مناسب برخوردار است.
۱۸.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری(CBT) و درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری(CBH) بر تاب آوری و کیفیت خواب زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرومیالژیا تاب آوری کیفیت خواب هیپنوتراپی شناختی رفتاری درمان شناختی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 352 تعداد دانلود : 113
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری ( CBT ) و درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری ( CBH ) بر تاب آوری و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا شهر گرگان ب ود. ­ در این پژوهش از طرح های تک آزمودنی ( A - A-B ) استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا می باشد که به مراکز درمانی شهر گرگان مراجع ه کرده اند. با توجه به طرح پژوهش حاضر از تعداد 9 مراجع استفاده شد. از این تعداد 3 بیمار درمان شناختی رفتاری و 3 بیمار درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری دریافت کردند. سه بیمار نیز در گروه گواه جای گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) ­ و پرسشنامه کیفیت خواب یتزبورگ (بویس، 1989) استفاده شد. مداخلات درمانی برای گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخلات درماتی دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا، معناداری بالینی و درصد بهبودی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت در رابطه با اختلال خواب بی شترین اثربخشی مربوط به درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری با درصد بهبودی 22/61 میباشد که در سطح 05/0 درصد معنی دار بوده است (05/0 p < ) و در رابطه با تاب آوری نیز بی شترین اثربخشی مربوط به درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری با درصد بهبودی 88/59 میباشد که در سطح 05/0 درصد معنی دار بوده است (05/0 p < ). بطور کلی بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت هردو درمان نسبت به گروه بدون مداخله توانسته اند بر متغیرهای پژوهش تاثیر بگذارند. بنابراین توصیه می شود تا پزشکان در درمان این سندرم به درمانهای شناختی رفتاری و هیپنوترابی شناختی رفتاری نیز توجه داشته باشند.
۱۹.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد زوج درمانی هیجان مدار بخشش زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 380 تعداد دانلود : 536
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم، زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی بخشش زناشویی (MFQ) ری و همکاران (2001) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هر دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشش زناشویی در مرحله ی پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری دارند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد اثر بیشتری بر بخشش زناشویی (0.002p< )، وجود مثبت (0.001p<) و نبود منفی (0.014p<) نسبت به زوج درمانی هیجان مدار داشت. در نتیجه، می توان به منظور افزایش بخشش زناشویی از هر دو مداخله بهره جست اما با توجه به اثربخشی بیشتر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، این رویکرد ارجح است.
۲۰.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان متمرکز بر شفقت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحمل پریشانی زنان لوپوس اریتماتوز سیستمیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 752
زمینه: در پژوهش های مختلفی اثربخشی درمان متمرکز برشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درکاهش مشکلات روانشناختی مبتلایان به بیماری های مزمن بررسی شده است، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی در زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری با گروه گواه استفاده گردید. جامعه این پژوهش متشکل از بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 بودند که تعداد آنها 156 نفر بود. از میان این جامعه آماری، نمونه ای به حجم 60 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و باگمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. گروه آزمایشی اول درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2010؛2014) و گروه آزمایشی دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایس، استروسال و ویلسون، 2016) را در 8 جلسه 120 دقیقه ای دریافت نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن (تحمل، جذب، ارزیابی، تنظیم) در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند. همچنین درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری در افزایش تحمل پریشانی و مؤلفه های آن داشت (0/01 > p ) . نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در افزایش تحمل پریشانی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک تأیید نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان