فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین تمایز ابعاد وجودی تمدن از سایر شکل های اجتماع انسانی، بر اساس مبانی فلسفه و عرفان اسلامی، کاری است که در این مقاله به نحو تخصصی به آن پرداخته شده است و نتیجه حاصل از این پژوهش، تبیین تمدن به عنوان یک وجود واحد اجتماعی است که وحدت آن امری اعتباری نخواهد بود و وجودا دارای تعینی فرااعتباری و حقیقتاً اصیل است؛ زیرا ما بین عقبه فرهنگی آن اجتماع و انواع تعاملات اجتماعی آن یک پیوند ضروری و جدایی ناپذیر برقرار گشته، به گونه ای که تعاملات اجتماعی یک تمدن، ظهور ابعاد عمیق فرهنگی آن اجتماع است و در نتیجه، در چنین حالتی بر خلاف سایر اجتماعات بشری، تعاملات بر پایه اعتبار صرف نخواهند بود.
به منظور اثبات چنین نتیجه ای در ابتدا برهانی در تبیین نوعی خاص از اصالت وجود اجتماع ارائه شده که در آن از دو قاعده فلسفه صدرایی یعنی اتحاد عاقل و معقول و کلیت سِعی استفاده شده است. به علاوه در تکمیل این برهان و پاسخ به شبهه ای پیرامون آن، به تفصیل به تبیین جایگاه اعتباریات اجتماعی با مبنایی عرفانی و نوین پرداخته شده که در آن، از حقیقت انسان بر اساس نگاه عرفان اسلامی استفاده شده است.
در پایان نیز بر اساس تبیین حقیقت تمدن، برهانی هستی شناسانه در اثبات این حقیقت بلند که به ضرورت برترین تمدن، تمدن اسلامی و با محوریت ولایت خواهد بود، ارائه گردیده است.
بررسی تطبیقی و تحلیلی تأویل های عرفانی نجم الدین رازی و نظّام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا و صوفیه به تأویل و باطن قرآن توجهبسیار کرده اند. از این رهگذر، برداشت های ویژه ای از آیات قرآن دارند و مبانی نظری و سیروسلوک عرفانی خود را با آن سنجیده اند. ازجمله، نظّام نیشابوری -ادیب و عارف سده هشتم یا نهم قمری- در غرائب القرآن و رغائب الفرقان آیاتی از قرآن را، پس از تفسیر، تأویل کرده است؛ گرچه در این کتاب، او از مبانی اعتقادی و روش «تأویلات نجمیه» اثر پذیرفته که نجم الدین رازی نگاشته است، عارف نامی سده هفتم که به دایه شهرت داشت. نیشابوری خود نیز به این اثرپذیری اشاره می کند و می گوید تأویل هایی را از میان گفته های رازی انتخاب کرده است که به امکان «جمع» نزدیک تر باشد، تأویل هایی که در آن جنبه های ظاهری و باطنی آیات قران، هر دو، در نظر گرفته شده است. او نوشته های رازی را با روش های گوناگون تلخیص می کرد، تغییرات ادبی یا محتوایی در آن می داد و گاه، مطالبی را بدان می افزود. وی آیاتی را از دیدگاه خود تأویل کرده است، اما حتی این تفسیرهای مستقل هم در چارچوب مبانی و روش تأویلی عارفانی مانند نجم الدین رازی قابل ارزیابی است. نیشابوری با ادبیات عرب به خوبی آشنا بود و ذوق عرفانی بسیاری داشت. بدین ترتیب، بررسی تطبیقی تأویل در آثار این دو دانشور می تواند نگرشی تازه به گفته های آنان به وجود آورد؛ در این مقاله، با روشی توصیفی وتحلیلی، این تأویل ها را بررسی کرده ایم.
مبانی افتراق تفاسیر عرفانی در مقایسه با تفاسیر عرفانی متقدّم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری مهم و پرسابقه قرآن کریم، تفاسیر عرفانی و اشاری است. این رویکردهای تفسیری حداقل از قرن سوم آغاز شده و تا دوران معاصر نیز شیفتگان خود را حفظ کرده است. بنابراین، در عصر اخیر نیز می توان با آثاری رو به رو شد که در برداشت از آیات نورانی قرآن کریم، گرایش های عرفانی و اشاری داشته اند. ویژگی ها و مختصات تفسیری آثار دوره جدید، تفاوت هایی با نوع پیشین خود دارد که می توان تفسیر عرفانی و اشاری را به دو شاخه متقدم و متأخر تقسیم کرد. در این میان، می توان «تأویل گرایی»، «بیان رمزی» و «فهم طبقه بندی شده» را به عنوان مبانی تفسیر عرفانی متقدم برشمرد. این در حالی است که در حوزه روش های تفسیر عرفانی اشاری جدید، باید به «تلاش برای تعمیم فهم و همگانی ساختن برداشت از قرآن»، «اعتقاد به تدبرگرایی و تفسیر قرآن به قرآن» و «کلیدی دانستن طهارت قلب در فهم قرآن» اشاره کرد. مفسّران عرفانی جدید به دلیل بازآموزی در روش ها، برداشت های جدیدی از قرآن بیان کرده که مسبوق به سابقه نبوده و نشانی از آن در سنت تفسیری مشاهده نمی شود. به همین دلیل، تبیین رویکردها و ویژگی های این روش تفسیری، از اهمیت زیادی برخوردار است.
رنج از دیدگاه مولانا با نگاهی به مسئلة شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنج، از سویی مسئله ای وجودی است که هر انسانی را به تأمّل درباره چرایی می کشاند و از سوی دیگر، مسئله ای کلامی فلسفی است که عدل الهی و یا حتی وجود خدا را به چالش می کشد. بدین جهت متفکّران دینی به موضوع چیستیِ رنج، انواع رنج، علل آن و آثار و نتایج آن پرداخته اند. در این تحقیق نشان خواهیم داد که مولانا، در باب رنج ها به نوعی نعل واژگونه معتقد است؛ در پس قهرهای ظاهری، لطف حقیقی می بیند و پشت لطف های ظاهری، رنج های حقیقی را بازمی شناسد. او، رنج حقیقی بنیادی را همان فراق از معشوق ازلی می داند که غفلت از این رنج، به رنج های دیگری خواهد انجامید که از آن ها با عنوان رنج های حقیقی ثانوی یاد کرده ایم. دیگر سختی های زندگی را که مصداق همان لطف های رنج نُما هستند، رنج های مجازی می نامیم و نتایج مرتب بر هر کدام از این رنج ها را از نگاه مولانا بررسی خواهیم کرد. در پایان خواهیم دید که مولانا، بهترین واکنش انسان به درد و رنج های زندگی را نگاه ایمانی دانسته که به یاری آن و بصیرتی که به مؤمنان می بخشد، می توان رنج ها را معنادار و در نتیجه قابل تحمّل کرد. به نظر مولانا، تنها از طریق آگاهی از رنج حقیقی است که می توان راه ایمان را پیمود. در این مسیر، رنج های دنیوی حذف یا انکار نمی شوند؛ بلکه معنادار می شوند و تحمّل آن ها بر مؤمنِ عاشق امکان پذیر و چه بسا حلاوت آمیز می گردد. از نظر مولانا، ایمان عاشقانه بهترین پاسخ به رنج های زندگی است
تساهل و مدارا در تصوف اسلامی (براساس متون نثر از آغاز تا پایان سده چهارم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تساهل و مدارا در عرصه های گوناگون و به دلایل مختلفی پدید می آید. گاه، منفعت طلبی موجب مدارا با گروه های متنازع می گردد و گاه، پشتوانة فکری دیگری دارد. در میان برخی عارفان، روحیه تساهل و مدارا به سبب آمیختن قواعد عالم وحدت و کثرت پدید می آید؛ بدین معنی که آنان در عالم وحدت باقی مانده، و خواسته اند که با نگاه وحدت گرایانه به عالم کثرت بنگرند؛ پس، به خلط مراتب و آمیختن قواعد روی آورده اند. درحقیقت، این گروه وارد اجتماع می شوند، اما می خواهند با قواعد عالم وحدت بازی کنند. جبر اندیشی و در عمل° «صلح کل بودن» از جلوه های مهم این نگاه به شمار می رود. در میان تساهل گرایان، گروه دیگری نیز هست که رفتارشان منشأ اعتقادی و فقهی دارد؛ این گروه تحت تأثیر رواج برخی اندیشه های مداراگر در فقه اهل سنت قرار دارند و علت تساهل پیشگی آنان پیروی از فقها در این زمینه است.
گذشته از انگیزه هایی که برای روی آوردن به تساهل بیان شد، دسته دیگری نیز از این شیوه به عنوان حربه ای اخلاقی و اجتماعی بهره می برند. این رفتار ناشی از عطوفت وجودی این عارفان است و از این راه مردم را مجذوب خود می سازند؛ پیروان این نگرش با ستمگران نیز تقیه پیش می گیرند تا از آسیب های بزرگ جلوگیری کنند. در این پژوهش، برآنیم که این نگاه های متفاوت را با تشریح بیشتر مبانی نظری، و بررسی شواهد و نمونه های تاریخی تبیین نماییم.
مواجهه فلسفی ملاصدرا با عرفان ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی تردید ملّاصدرا از مکتب ابن عربی به طور گسترده ای تأثیر پذیرفته است؛ از این رو، برخی ملّاصدرا را نه مؤسس یک نظام فکری که تابع ابن عربی دانسته اند. چگونه می توان با وجود استفاده گسترده ملاصدرا از ابن عربی، حکمت متعالیه او را فلسفه ای مستقل دانست؟ این پرسش پایه این جستار است. دستاورد این پژوهش نیز عبارت است از اینکه: مکتب فلسفی ملّاصدرا در عین پذیرش اولیه اقوال عرفانی ابن عربی، وجوه تمایزی نیز نسبت به آن دارد؛ تمایزهایی در محورِ نگرش وجودی و تنوع روشی و تأکید بر برهان. همچنین، از آنجا که فلسفه ملّاصدرا به مثابه شبکه معرفتی مشتمل بر نگرش، مسائل، روش و هدف است، در پی دگردیسیِ برخی جنبه های عرفان ابن عربی در فلسفه ملاصدرا، دیگر جنبه های فلسفه او نیز دست خوش تغییرشده است.
چرایی اختلاف عارفان در تعداد و ترتیب مقامات سلوکی
حوزه های تخصصی:
تبیین مقامات و منازل سلوکی از مهم ترین رسالت های علم عرفان عملی است. عارفان تاکنون نتوانسته اند به طور مشخص، تعداد این منازل و مقامات را تا رسیدن به هدف مطلوب مشخص کنند. در این زمنیه، اختلافات فاحشی میان آنان وجود دارد. مدعای این مقاله آن است که این اختلافات را هرگز نمی توان نشانة سلیقه ای یا ذوقی بودن این بحث دانست، بلکه به دلایل گوناگون، می توان گفت: ماهیت علم عرفان عملی چنین اقتضایی دارد. علل فراوانی برای توجیه چنین اختلافاتی می توان ذکر کرد. اختلاف در ذکر اجمالی یا تفصیلی، اختلاف در اصلی یا استطرادی بودن طرح مقامات، اختلاف در مبدأ و منتهای سلوک، توجه به وضعیت سؤال کننده، اختلاف در معیار و بنیان ترتیب بندی، تنوع و تعدد تجربیات سلوکی عارفان، اصالت دادن یا اصالت ندادن به اعداد خاص مثل هفت و چهل و صد و هزار، و خلط میان مقامات و حالات را می توان از اهم دلایل اختلاف در تعداد و ترتیب ذکر مقامات و منازل سلوکی دانست.
آداب خانقاه بابا فریدالدّین گنج شکر(شکر گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی از آغاز تا کنون گرایش های فکری متعدّدی در خود داشته است و بر همان اساس طریقت ها و فرقه های مختلفی در آن پا به عرصه وجود گذاشته اند. یکی ازاین فرقه ها، طریقه ی چشتیه در شبه قاره است که پیروان فراوانی در شهرهای مهم آن از جمله پنجاب، هانسِی و دهلی داشت و از تشکیلات رسمی و نظام خانقاهی ویژه ای برخوردار بود. از معروفترین خانقاه های چشتیه در قرن هفتم، خانقاه شیخ فرید الدین گنج شکر معروف به بابا فرید (664 ه ) در شهر اَجودهن، پاک پتن شریف، بود.
این پژوهش درصدد بررسی پاره ای از آداب و سنن درونِ خانقاه شیخ فریدالدین مانند کیفیت مرید گرفتن و بیعت کردن، مقراض کردن و کلاه دادن ... است. بررسی و پرداختن به مسأله ی آداب و رسومِ فرقه ای خاص، از جنبه های فرهنگی و اجتماعی حائز اهمیت است و از این طریق می توان به میزان پایبندی پیروان یک فرقه به سنن قبلی، حدود تغییرات، موارد جایگزین شده، علل آن و نیز نحوه خروج یا شیوع انحرافات در بین آنان پی برد.
در این مقاله، آداب خانقاه بابا فرید بر اساس مندرجات یکی از نسخ راحت القلوب اثر نظام اولیا، شاگرد و خلیفه وی، هم چنین کتاب اسرار الاولیا اثر مرید و داماد و جانشین وی بدرالدّین ابواسحاق بررسی شده است.
استاد عرفان و معنویت ضرورت و کارکردها
حوزه های تخصصی:
بحث از استاد اخلاق، یکی از زمینه های پرچالش در تربیت معنوی است. سؤالات فراوانی در این زمینه، در اذهان طالبان طریق معنویت وجود دارد. این مقاله، به روش کتابخانه ای برای پاسخ به دو سؤال زیر صورت گرفته است: آیا برای رشد معنوی مراجعه به استاد ضروری است؟ استاد و راهنمای رشد معنوی، چه کارکردهایی دارد و چه انتظاراتی باید از او داشت؟
در پاسخ به سؤال اول، پس از بررسی ادله موافق و مخالف، این نتیجه به دست آمد که مراجعه به استاد ضروری است. در پاسخ به سؤال دوم، سه محور اصلی شناسایی شد: معرفت افزایی، ایجاد شوق و دستگیری عملی. البته ذیل هر کدام از این سه گانه، وظایف و کارکردهای جزئی تری نیز شناسایی و معرفی شدند.
بررسی علل و عوامل ظهور اجتماعی نخستین طریقه های صوفیه
حوزه های تخصصی:
ظهور و گسترش طریقه ها و سلسله های صوفیه در دامان تصوف اسلامی، این پرسش را رقم زد که چگونه روح تصوف اسلامی که زهدورزی فردی و سلوک باطنی است، با حقیقت طریقه ها و سلسله های صوفیه، که پدیده ای اجتماعی است، سازگاری دارد؟ این ناسازگاری ظاهری سبب شد برخی محققان پیدایی و ظهور اجتماعی طریقه های صوفیانه را معلول عواملی خارجی و بیگانه با ظرفیت های تصوف و عرفان اسلامی، همچون ارتباط صوفیان با گروه های معنویت گرای دیگر ادیان و مکاتب و مذاهب بدانند.
بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که مهم ترین دلیل زمینه ساز بروز و ظهور طریقه ها و سلسله های صوفیه، ویژگی های نهفته در بُعد تربیتی تصوف، به ویژه رابطه ارادت میان مرید و مراد است؛ در واقع، لوازم و ویژگی های نهفته در نهاد این بُعد، در بستر تکامل خود، تصوف را که جریانی فردی بود و بر محور زهد می چرخید، به پدیده ای اجتماعی و گروهی، که آداب و رسوم فراوانی داشت، تبدیل ساخت و سبب ایجاد نخستین گروه های جمعی صوفیان شد. در گذر زمان، این گروه ها و فرقه های نخستین، متأثر از چند عامل مهم دیگر، از جمله گرایش عامه به سوی تصوف و وضع آداب و رسوم خانقاهی، به قواره طریقت ها و سلسله های امروزی درآمدند.
فنای از خود و مرگ خودخواسته در اندیشه عین القضات و یوحنا صلیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عین القضات همدانی (490-525 ه .ق) و یوحنا صلیبی (1542-1591م) دو عارف صاحب نام از دو سنت بزرگ معنوی تاریخ بشر یعنی اسلام و مسیحیت اند. مطالعه آثار این دو همانندی های چشمگیری را نشان می دهد، همچون عشق الهی، مرگ عارفانه، وحدت یا اتحاد، ضرورت تجرّد، لزوم ارشاد پیر و اقتدا به مسیح. از این میان آنچه در مقایسه عرفان یوحنا و عین القضات شایان توجه بسیار است، مسئله فنا و مرگ معنوی است. در تبیین رویکرد عین القضات و یوحنا به مسئله فنا و بقا عناصر و آموزه های نسبتاً مشترکی به چشم می خورد، از جمله لزوم پیروی از پیر که در ادبیات عرفانی یوحنا از آن به اقتدای به مسیح و در ادبیات صوفیانه عین القضات به خدمت پیر یا خدمت کفش تعبیر می شود. از این منظر می توان رابطه سالک مسیحی با مسیح را با رابطه مرید و مراد در عرفان عین القضات مقایسه کرد. این موضوع مقتضیاتی همچون فنا در خود، ضرورت تجرد و ترک اختیار و ترک تعلق و تولد ثانی دارد که در این مقاله به بررسی آنها می پردازیم.
نظریه ی تفسیری ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
ابن عربی، معروف به شیخ اکبر، چهره ی برجسته ی عرفان اسلامی در زمینه های تفسیری و تأویلی دارای آرای ویژه ای است که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریّه ی تفسیر او است. نظریه ی تفسیر او در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیری او است. این نظریّه در دو محور تفسیر و تأویل، دارای مبانی و اصولی ویژه است. این تحقیق در صدد بیان و بررسی هریک از مبانی و اصول حاکم بر تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است. دیدگاه های او در دو محور تفسیر و تأویل، دارای ضوابط خاص خویش است، نظریّه ی تفسیر او در راستای تبیین ضابطه مند بودن تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است.
نظریه انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی در بعد معرفتی، نوعی هستی شناسی شهودی است که از راه سلوک عرفانی حاصل می شود. در این دیدگاه، هستی حقیقی همان وجود مطلق یا خدای متعال است که واحد، نامتناهی و کامل مطلق است. در میان موجودات عالم، انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او از جسم طبیعی و روح الهی ترکیب یافته است. آنچه در عالم هست، در انسان یافت می شود؛ از این جهت انسان را عالم صغیر و کون جامع می دانند. همه عالم برای اوست و او غایت خلقت است. انسان برخوردار از عقل و اختیار و تمایلات و شهوات حیوانی است. انسان با تبعیت از عقل و بندگی خدا می تواند عالی ترین مدارج کمال را طی کند؛ چنان که با پیروی از تمایلات حیوانی می تواند به نازل ترین مراتب سقوط کند. انسان کامل مظهر اتم همه اسماء و صفات حق تعالی است. ولایت گاه با نبوت همراه است و گاه با وصایت و امامت. قرب به خدا و طی طریق کمال، در گرو شناخت ولی و پیروی از نور هدایت اوست.
حقیقت ایمان از دیدگاه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینالقضات همدانی ایمان را امری مشکک و دارای مراتب شدت و ضعف میداند. از نظر وی، ایمان تصدیقِ دل است؛ تصدیقی که همراه با «عمل به دستورات شریعت» و «مهرورزی بر خلایق» باشد. نشانه پایینترین مرتبه ایمان اعمالی است که مطابق با امتثال اوامر و اجتناب از نواهی الهی باشد. اما بالاترین مرتبه آن، درکِ حقیقتِ «لا إله إلا الله» است. آدمی اگر به معرفتی دست یابد که مانند حضرت ابراهیم(ع) از خود بدر آید و عشق را تجربه کند، به حقیقتِ ایمان خواهد رسید. عین القضات در آثارِ خود تعبیراتی زیبا از حقیقت ایمان آورده است؛ تعبیراتی مانند عشق، لقاء الله، خودشناسی و درک وحدت وجود. مؤمن حقیقی با اینکه فانی در حق تعالی است، اما در جامعه زندگی کرده و با دیگر آدمیان تعامل دارد. این نکته مهم را عینالقضات «اثبات بعد از محو» مینامد که نتیجه ایمان حقیقی است.
تحلیل و مقایسه فنا و بقا در سنت عرفانی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنا و بقا از مهم ترین مباحث مشترک در دو سنت عرفانی اول و دوم است که با دو رویکرد متفاوت بدان پرداخته شده است. عرفای نخستین، فنا را پاک شدن از صفات نکوهیده و بقا را تحصیل اوصاف ستوده دانسته اند. در سنت اول عرفانی، انسان و خدا دو وجود متمایز از یکدیگرند که ذات و صفات و افعالِ یکی(انسان) در دیگری(حق تعالی) فانی می شود، اما ابن عربی اعتقاد به فنا را با شرک برابر می داند. از نظر او آنچه افراد از روی جهل، ماسوی الله می خوانند و برای خود نیز وجودی سوای حق در نظر می گیرند، پنداری باطل است و این پندار در نهایتِ سلوک و با اعتقاد به وحدت وجود از بین خواهد رفت. در این فرایند، جهل فرد فانی می شود نه خود فرد. به عقیده ابن عربی، نباید تصور کرد که در فنا ترک صفات می شود، زیرا صفاتی در کار نبوده است که بخواهیم آن را ترک کنیم. حق، عین آن صفاتی است که به خلق نسبت داده می شود. تمایز بندگان خاص از غیرخاص، در علمِ بدین مطلب است. در این مقاله، به تحلیل و تطبیق و مقایسه فنا و بقا در دو سنت عرفانی اول و دوم پرداخته می شود.
نسبت تصوف و عرفان با تشیع و خاستگاه شیعی عرفان از منظر علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
امروزه پس از گذشت نزدیک به دو قرن از پژوهش های تاریخی، دیگر تردیدی دربارة خاستگاه اسلامی عرفان و تصوف نیست؛ اما اثبات خاستگاه شیعی عرفان نیازمند ژرف کاوی بیشتری است که این هدف دستیابی به شواهد تاریخی و ماهویِ روشن تری می طلبد. بررسی دقیق و همه جانبة پیوندهای ماهوی و تاریخی تشیع و تصوف می تواند ابعاد گوناگون این ارتباط را آشکارتر سازد.
علّامه طباطبائى با زبانی ساده و با استدلال های بسیار روشن، جنبة معنوی و عرفانی شیعه و وجوهی از ارتباط تاریخی تشیع و تصوف را بیان می کند. مفهوم و معنای باطنی امامت، تعلیم اسرار و معارف باطنی در محیط شیعه، مقاومت اهل بیت(ع) و شیعیان در برابر اکثریت به منظور حفظ معنویت اسلام، جلوگیری از سقوط معنوی جامعه در پی به وجود آمدن انحراف از تعالیم پیامبر اکرم(ص)، تأثیر عمیق تصوف از تعالیم اهل بیت(ع) و پیروانشان ایشان، انحطاط تصوف و سرایت این انحطاط به برخی عرفای شیعه، از مباحث مهمی است که علّامه طباطبائی در تبیین ارتباط تشیع و تصوف بدانها پرداخته است.
تفسیر عرفانی وجود رابط و پیامدهای آن
حوزه های تخصصی:
با توجه به تکاملی و تعلیمی بودن مباحث در آثار صدرالمتألهین، می توان دو تفسیر از نظریة «وجود رابط» به دست آورد: نخست، تفسیر فلسفی، که در آن، وجود رابط به معنای «عین الربط» بودن وجود ممکنات در مقایسه با وجود واجب می باشد به طوری که ممکنات در این تفسیر، حظی از وجود دارند. در این تفسیرِ رایج از حکمت متعالیه، نظام تشکیکی وجودی حکم فرماست.
برداشت دیگر، که به نظر می رسد هدف صدرالمتألهین از بیان همة مباحث فلسفی، رسیدن به این معنای «وجود رابط» بوده، همان تفسیر عرفانی این نظریه است؛ براساس این تفسیر، «وجود رابط» و «عین الربط» بودن ممکنات، به معنای اطوار و شئون بودن آن نسبت به خدای متعال است. هیچ حظی از وجود ندارند و حقیقت وجود در این تفسیر، واحد شخصی است که این خود نظریة عرفاست.
ازجمله پیامدهای تفسیر عرفانی وجود رابط، برداشته شدن بساط جعل و علیت و حاکم شدنِ نظام عرفانی و وحدت شخصیة وجود است که در این نوشتار، پس از تبیین تفسیر عرفانی، از آن پیامدها نیز بحث خواهد شد.
نقد و بررسی وحدت وجود عرفانی در منابع وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین ویژگی انسان قدرت شناخت اوست، و از برترین و مؤثرترین شناخت ها هستی شناسی است. انسانها در باور هستی شناسی و اعتقاد به خالق و مخلوق به چند دسته تقسیم می شوند. جمعی تباین وجود خالق با مخلوق را پذیرفته و گروهی تساوی همه موجودات با خالق را طرح نموده و عده ای وحدت خالق و نفی کثرات را ذکر کرده اند. در میان فلاسفه وحدت تشکیکی وجود برترین تفسیر وحدت و کثرت با مشی فلسفی است که بوسیله ملاصدرا به اثبات رسیده، لکن او در مراحل تکامل بینش، به وحدت وجود عرفانی قائل شده که در آن حقیقت وجود تنها و تنها حضرت حق است و کثرات ، ظهور و جلوات و نمود آن حقیقت اند، لذا مخلوقات نه عین حقیقت وجودند و نه مثل و نه مباین آن.
برخی از قائلین به وحی از وحدت وجود عرفانی عینیت یا مثلیت خالق و مخلوق را فهمیده و سخت با آن به مخالفت و معارضه برخاسته اند، زیرا آن بینش را خلاف مکتب وحی و عقل پنداشته اند، این مقاله ابتداء تفسیری روشن از وحدت وجود عرفانی ارائه نموده و آنگاه مؤیدات آن را از آیات و روایات بررسی و به ایرادات پاسخ می گوید.