فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۲٬۹۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریات حوزه کاربردشناسی زبان که به مطالعه معنا در بافت می پردازند، الگوهای جدیدی برای فهم معنا ارائه کرده اند. یکی از این نظریات، نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) است که با بررسی الگوهای زبانی، چند نوع پیش فرض را براساس قرائن کلام مطرح می کند. مقاله حاضر درصدد آن است که با روش توصیفی تحلیلی کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض های در نظر گرفته شده در آیات قرآن کریم بررسی کند. بدین منظور، نخستین سوره های نازل شده مبنای بررسی قرار گرفته اند تا نخستین پیش فرض ها براساس در نظر گرفتن مخاطب عصر نزول بررسی شوند. این پژوهش، انواع پیش فرض های مطرح شده در نظریه یول را در پنج سوره نخست نازل شده طبق قول مشهور مطالعه می کند تا کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض مخاطبان عصر نزول براساس آیات قرآن بررسی کند. این بررسی نشان می دهد واژگان معرفه در زبان عربی بر پیش فرض وجودی، افعال دال بر دانستن بر پیش فرض واقعیت پذیر، اسلوب استفهام انکاری و حرف شرطیه امتناعیه بر پیش فرض واقعیت ناپذیر، ساختار تفضیلی در مفردات و کاربرد جمله در جایگاه صله، صفت و مضاف الیه و نیز افعال تغییر حالت بر پیش فرض واژگانی و طرح یک سؤال در ضمن سؤال دیگر بر پیش فرض ساختاری دلالت می کنند. همچنین، از این پژوهش روشن می شود واژگانی همچون ربّ، قلم و پدیده های آفاقی و اخروی و غیره از پیش فرض های وجودی عصر نزول، عدم علم پیشین انسان و وجود گمراهان و هدایت یافتگان از پیش فرض های واقعیت پذیر، مداهنه پیامبر، تساوی مسلمانان و مجرمان از پیش فرض های واقعیت ناپذیر و عدم یقین پیشین اهل کتاب از پیش فرض های واژگانی هستند.
نگره ای به انسجام درون متنی آیات قرآنی، با تکیه بر تأثیرگذاری ظرافت های بیانی در انتقال مفاهیم (مطالعه موردی: شواهدی از سوره های بقره و نساء)
حوزه های تخصصی:
انسجام درونی قرآن کریم به عنوان یکی از جلوه های تناسب لفظ و معنا، گاه برگرفته از همنشینی مجموعه آوایی واژگان است که در ایجاد سطوح معنایی مختلف و تصویرسازی های ذهنی برای مخاطب نقش اساسی بر عهده دارد و گاه از همنشینی هدفمند واژگان و عبارات در کنار هم، به منظور القای مفهوم خاصی به مخاطب صورت می گیرد که این شیوه بر اساس رویکرد درون متنی و چگونگی ساختار جملات و عبارات در آیات کریمه نشانگر ظرافت های بیانی این کتاب آسمانی است. بر همین اساس وقتی از زاویه تناسب لفظ و معنا به قرآن کریم به عنوان بخشی از معماری سخن نگریسته می شود، به چینش منظم و قاعده مند واژگان و عبارات و مجموعه به هم پیوسته ای از الفاظ بر می خوریم که در ورای آنها اقیانوسی از معانی ظریف و نکته های دقیق نهفته است. پژوهش حاضر با تحلیل ساختار جملات و بارِ معنایی خاص واژگان، جهت دستیابی به معنا و مقصود واقعی قرآن، آیات کریمه را بر اساس رویکرد درون متنی مورد مطالعه قرار می-دهد. در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، تناسب لفظ و معنا، فراتر از جنبه موسیقایی واژگان، از منظر درون متنی و با توجه به نقش هدفمند واژگان و ساختار جملات و عبارات در ارائه مفهومی خاص به مخاطب و در راستای تبیین جلوه ای از ظرافت های بیانی قرآن کریم مورد بررسی قرار می گیرد.
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....
تحلیل معنایی مفعول مطلق و روش ترجمه آن در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از نقش های نحوی پرکاربرد در قرآن، مفعول مطلق است. پیچیدگی های موجود در کاربرد مفعول مطلق در زبان عربی به ویژه قرآن باعث شده است که فهم دقیقی از آن، توسط مفسران و مترجمان فارسی زبان انجام نشود. برای نمونه، اینکه مفعول مطلق تأکیدی دقیقاً بر چه چیزی دلالت می کند و چگونه باید ترجمه شود، موضوعی است که همچنان آن گونه که بایسته است، به آن پرداخته نشده است؛ همچنین مصدر مطلقی که در نگاه اول تصور می شود، مفعول مطلق تأکیدی است؛ با بررسی سیاق می توان به این نتیجه رسید که چنین تصوری اشتباه است و چنین مصادری مفعول مطلق نوعی هستند. در این تحقیق با پرداختن به گفتگوی مفهومی مفعول مطلق و نشان دادن خطاهایی که در بعضی از ترجمه های قرآن کریم در رابطه با مباحث مرتبط با مفعول مطلق رخ داده است، بر اهمیت تسلط بر مبانی تفسیر ادبی قرآن کریم به منظور ارائه ترجمه صحیح تأکید گردیده است.
بررسی انتقادی روایات تفسیری ذیل آیات 112 تا 115 سوره ی مائده
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
379 - 400
حوزه های تخصصی:
آیات 112 تا 115 سوره ی مائده، پیرامون درخواست حواریون از عیسی (ع)، پیرامون نزول مائده ی آسمانی جهت اطمینان قلبی و اجابت این درخواست توسط خداوند متعال است. پیرامون این آیات، روایات تفسیری از سوی فریقین در موضوع کیفیت نزول مائده ی آسمانی، مصداق مائده ی نازل شده، عذاب به دلیل سرپیچی از فرمان های مطرح شده پس از نزول مائده و... مطرح گردیده است. این پژوهش در صدد است با اتخاذ روش تحلیل انتقادی به نقد روایات تفسیری فریقین، ذیل آیات 112 تا 115 سوره ی مائده بپردازد. بررسی ها نشان می دهد اختلاف قرائت در «یستطیع» در آیه ی 112 که در روایات تفسیری شیعه و اهل سنت مطرح گردیده، موجب تغییر معنا و مقصود خداوند از آیه ی شریفه گردیده و غیرقابل پذیرش است. نوع غذای نازل شده در روایات تفسیری مختلف است و اختلاف روایات در این زمینه بسیار است؛ به گونه ای که برخی روایات آن را نان و گوشت، گروهی نان و ماهی و دست ه ای میوه می دانند. روایات تمام نشدن غذا تا روز قیامت با آیه ی شریفه که در آن از شهادت شاهدان در زمانی خاص سخن به میان آورده، در تعارض است. روایات مسخ بنی اسرائیل پس از این واقعه به صورت حیوانات خاص، با نص آیه ی شریفه ی 115 که در آن از عذابی مثال نزدنی سخن به میان آمده، در تعارض است؛ چون عذاب مسخ قبلاً در مورد بنی اسرائیل در ماجرای موسی (ع) مطرح گردیده بود. همچنین روایات مبنی بر مسخ که در آن ها، به وجود آمدن برخی حیوانات به دلیل برخی گناهان انسان عنوان شده، با داده های علوم تجربی و زیستی در تعارض است.
A Comparative Study of Divine Knowledge in the Qur'an and the Old Testament(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The most holy nature of God is described in the Holy Qur'an with many attributes of glory and beauty, all of which indicate the exaltation of God's dignity and His purity from the attributes of imperfection and deficiency. Some of these attributes are also found in the text of the today text of Torah. Believing in the heavenly nature of the Jewish religion, there should not be any difference regarding the mention of divine names and attributes in these religions. This research, which is aimed at the comparative study of the attribute of divine knowledge in the Holy Qur’an and Torah (Old Testament) and the descriptive-analytical method based on library and documentary information, tries to explain the common and different theological points of Islam and Judaism to present the attributes that refer to divine knowledge in these two great Abrahamic religions. Findings show that although the principle of monotheism is common between Islam and Judaism, its difference in Islam is the negation of human attributes from the divine essence. Unlike the Qur'an, which considers the knowledge of God Almighty as unlimited, the Torah deals with the divine knowledge as Human science accompanied by limitations, with the feature of regret arising from the deficiency in knowledge and.... Also, in the Torah, the oral traditions of the Jews, many of these attributes are mentioned with other words.
منطق دیالوگی و بازخوانی خطوط نانوشته در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
کارآمدی روش های فهم برای متن پژوهی در گِرو کشف مراد جدی خداوند از آیات است. مفسران همواره برای کشف و تبیین مفاهیم آیات، از روش های مختلف استفاده کرده اند. قرائن فهم نوشتاری از متن متضمّن ساختار گفتاری متفاوت است، در ساختار شفاهی قسمتی از متن به صورت خطوط نانوشته همواره مغفول باقی می ماند. نوشتار حاضر به دنبال معرفی روش پژوهش با عنوانِ «منطق دیالوگی» متناسب با سبک و ساختار گفتاری قرآن می باشد. مبنای روش مذکور، نزول شفاهی و تدریجی قرآن، عنصر دیالوگ و گفتگو در قالب ساختار گفتاری قرآن است و عناصر روش فهم منطق دیالوگی عبارتند از: دانایی، مؤلفه های شخصیتی متکلم و مخاطب، پیام و موقعیت. توجه به عناصر مذکور، فضای قرآنیِ دیالوگ ها را فضایی زنده نشان داده و مفاهیمی با عنوان خطوط نانوشته به تصویر می کشد و لمس عمیق و دقیق تری از معانی آیات ارائه می دهد. کاربست نظریه منطق دیالوگی به عنوان یک روش معناشناسی جدید در نمونه-های قرآنی نشان از کارآمدی آن در کل قرآن دارد.
دیدگاه قرآن نسبت به تقیه و تحدید مجازات های بدنی با نگاهی به روایات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
83 - 95
حوزه های تخصصی:
اعمال مجازات های بدنی همچون رجم، تازیانه، قطع عضو و اعدام، مغایر تعهدات حقوق بشری نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته شده و واکنش های داخلی و بین المللی را در پی داشته است. از جمله موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی که محل استفتاء از مراجع عظام تقلید نیز شده، این است که آیا به رغم منصوص بودن مجازات های بدنی، از نظر شرعی این امکان وجود دارد که با توجه به قاعده فقهی« تقیه » در برهه ایی خاص حکم به تحدید مجازات های بدنی داد؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که نظر به دلالت صریح و ضمنی آیات قرآنی و روایات معتبر، تقیه، به مثابه قاعده ای فقهی است. به موجب این قاعده، در صورتی که کیان و اساس نظام و حاکمیت اسلامی به مخاطره بیفتد، می توان به طور موقت، مجازات های بدنی را تعدیل، تبدیل یا اسقاط نمود. هدف از تقیه، همیشه حفظ جان، دوری از خطر و ضرر نیست، بلکه می توان هدف مهم تر از آن را حفظ دین، مذهب و جلوگیری از زوال آن دانست.
تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.
نقد مقاله «بررسی دلالت آیۀ "اطیعوا" بر عصمت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم » (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
نقد روایت شناسانه داستان حضرت عیسی(ع) در قرآن بر اساس نظریه ژرار ژنت و مؤلفه ی زمان
حوزه های تخصصی:
نقل داستان در قرآن یکی از روش های تربیتی با بهره گیری از سرگذشت اقوام گذشته در جهت عبرت آموزی و رسیدن به زندگی بهتر و پرهیز از اشتباهات گذشته بوده است. این داستان ها از جنبه های مختلف مورد بررسی محققان، مفسران و مورخان قرار گرفته؛ اما به علت جدید بودن نظریه های ساختار شناسان ادبی از این بُعد کاربردی نشده است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی– توصیفی و با هدف ساختار شناسی به جواب این سوال که آیا مولفه ی زمانِ نظریه ژرار ژنت در داستان قرآنی حضرت عیسی هم نمود پیدا کرده است؟ پرداخته و آن را از دیدگاه این نظریه پرداز ساختارگرا در مولفه ی زمان، و زیر مجموعه های آن اعم از شگردهای زمان پریشیِ گذشته نگر و آینده نگر، بسامد و انواع آن، هم چنین تداوم و جزئیاتش مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. درآیات مورد بحث زمان پریشی های متنوع وجود دارد. این زمان پریشی ها اغلب به شکل بیرون داستانی، درون داستانی و مرکب هستند. بسامد غالب این داستان از نوع مکرر است؛ هر چند در موارد اندکی بسامد مفرد و یا بازگو هم مشاهده می گردد. تداوم هم در بیشتر موارد به شکل حذف و خلاصه، سپس مکث توصیفی و صحنه نمایش می باشد.
بررسی هم معنایی چهار جفت از اسماء حسنای خداوند دربافت آیات قرآن، با رویکرد تحلیل مؤلفه ای
حوزه های تخصصی:
در مکتوبات اهل لغت در مواردی از چند واژه یک معنا اراده شده که به آن ترادف گویند. بررسی معانی واژگان مترادف قرآن کریم، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ لذا بحث ترادف از پربسامدترین ارتباطات معنایی قرآن کریم است و اهمیت ویژه ای در دانش معناشناسی دارد. مطالعه ی ترادف می تواند پرده از برخی زوایای حکمتِ گزینش واژگان مترادف برگیرد. این مهم در مدل تحلیل مؤلفه ای اهمیت ویژ ه ای دارد؛ و گستره مفهومی یک واژه را منوط به اجزایی محدودتر به نام مؤلفه های معنایی می کند. که با تجزیه و تحلیل آن همانندی و تغایر بین واژه های مرتبط محرز و آشکار می شود. و نقش بی بدیلی درتبیین هم معنایی دارد. این مقاله با کاربست این فرضیه کاربردی معناشناختی، به بررسی ویژگیهای چهار جفت از اسماء حسنای خداوند پرداخته است؛ و اشتراکات و افتراقات هر یک از چهار جفت منتخب را باز می نماید. و شرایط خاص و تمایز محیط زبانی آنها را تبیین و تشریح می کند. بررسی ها حاکی است: از بین اسماء مترادف، یکی می تواند در بافت و محیط زبانی مشخص معنای متناسب با آن بافت را افاده کند. و مشعر به مؤلفه هایی خاص باشد. لذا از یک طرف امکان جابجایی آن اسم با دیگر اسمهای مترادفاتش نیست. و از طرف دیگر همه مؤلفه های یک اسم در یک آیه مراد خداوند است. زیرا ناسازگار با بلاغت قرآن است؛ و باعث انحراف معنایی از مراد متکلم می شود.
مصادیق آیات نُه گانه (تِسْعَ آیَات) حضرت موسی(ع) از منظر مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۰۶-۸۳
حوزه های تخصصی:
در دو آیه از آیات قرآن کریم تعبیر «تسع آیات» به حضرت موسی× نسبت داده شده است. برخی از مفسران، مصادیق آنها را احکام و قوانین اما اکثر مفسران مصادیق آنها را معجزات آن حضرت دانسته اند ولی در معرفی مصادیق آنها اختلاف کرده اند. برخی دیدگاه تفصیل میان سوره نمل و سوره اسراء را اختیار کرده اند. آنان که مصادیق آنها را معجزات می دانند دو دسته هستند یکی مطالب غیر قرآنی را در شمارش دخیل کرده اند، مانند: اینکه برخی در این امر، مبنا را دیدگاه تورات قرار داده اند. گروه دیگر فقط از آیات قرآن استفاده کرده اند. برخی از این گروه با توجه به پنج معجزه مذکور در آیه 133 سوره اعراف در چهار معجزه باقی مانده اختلاف کردند ولی غالب مفسران با افزودن دو معجزه عصا و ید بیضاء به این پنج معجزه، اختلاف را بر سر دو مصداق باقی مانده برده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه های مختلف با تقریری نو در ارائه ملاک جامع این مصادیق، بر این باور است که این دو مصداق، قحطی و شکافته شدن دریا است
تحلیل کاربرد ادبی و معناشناسی شناختی واژه «حرث» در آیه «نسائکم حرثٌ لکم...» در مواجهه با شبهه شئ انگاری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاق «حرث» بر زنان در آیه 223 سوره بقره، مسئله شئ انگاری زن و ابزارانگاری او برای منافع مرد را به میان آورده است؛ چراکه براساس ظاهر عبارت قرآنی«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُم»، به مردان خطاب می شود، «زنان کشت زار شما هستند». این برداشت که زن از منظر اسلام به نوعی طفیل مرد محسوب می شود با شواهد فراوان در قرآن و روایات که قائل به شأن و منزلت رفیع زن بوده و تنها ملاک برتری انسانی میان زن و مرد را تقوای ایشان دانسته، ناسازگار است. این پژوهش با بکارگیری روش کتابخانه ای، توصیف و تحلیل داده ها، ضمن بیان دیدگاه لغویان و مفسران به ویژه علمای بلاغت ومفسران ادبی با هدف تبیین واژه حرث در مورد زنان، به بررسی معناشناسی شناختی آن در قرآن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که ایجاد شبهه مذکور، ناشی از عدم شناخت کافی نسبت به نکات بلاغی به ویژه تشبیه بلیغ در قرآن است که نه تنها با استفاده از دیدگاه های ادبی قدمایی قابل دفاع است بلکه از منظر دانش نوین معناشناسی شناختی نیز به وجهی مطلوب تأیید و تحسین می شود؛ چراکه از این تشبیه مفاهیم برجسته و فاخری همچون جایگاه و نقش حیاتی زن در بقاء و رشد نسل بشر و ضرورت توجه ویژه مرد به وی، به شکلی مستدل و روشمند تحصیل می شود.
واکاوی مبانی و اصول سبک پوشش اسلامی ایرانی بر اساس آیات قرآن و احادیث؛ از بعد جهان بینی تا هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209 - 235
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در مواجهه معقول با مسئله مد لباس در جامعه ایران، ابهام نسبت به مبانی و اصول اسلامی ایرانی پوشش است؛ ابهامی که سیاست گذاری، کنشگری و سرمایه گذاری در این حوزه را نیز دچار سردرگمی و پراکندگی نموده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به برداشتی اولیه از چیستی مبانی و اصول پوشش اسلامی ایرانی ذیل جهان بینی توحیدیِ فرهنگ ایرانی و نسبت آن با مد به مفهوم امروزین، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به مطالعه آیات و احادیث مرتبط پرداخته شد. این مبانی و اصول در سه سطح: 1 جهان بینی، 2 ارزش ها (تقوا، حیا و عفاف) و 3 هنجارها و رفتارها (پوشیدگی، پرهیز از تبرج، پرهیز از لباس شهرت، توجه به ماهیت صنعتی و وجه کارکردی لباس و...) دسته بندی و ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هرچند مد در مفهوم و تجلی مدرن آن، از حیث مبنا و ماهیت در تناقض با ارزش ها و هنجارهای منبعث از جهان بینی توحیدی قرار دارد، اما در دلالت کلی آن به سبک فراگیر پوشش در یک دوره زمانی و یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، فرصتی در دستیابی به سبک متمایز و ملی اسلامی ایرانی است و می توان با تکیه بر اصول جهان بینی توحیدی در برابر کثرت نسبی گرایانه سرمایه داری در سبک پوشش، کثرتی وحدت بخش خلق کرد.
انسجام متنی سوره های شمس و لیل بر پایه فرایند حلقه های معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
269 - 292
حوزه های تخصصی:
تک تک واژگان و جملات کلام فصیح به صورت هدفمند و منطق پذیر، گزینش و چینش شده اند. از آنجا که قرآن، فصیح ترین سخن است، محققان قرآنی در پی کشف نحوه ارتباط و حکمت چینش آیات قرآنی بوده اند. فرایند «حلقه های معنایی» نیز در همین راستا تعریف شده تا بتواند فهم ساده ای از چگونگی ارتباط آیات سوره های قرآنی ارائه دهد. بر پایه این فرایند نوپا، محتوای هر سوره به حیطه های معنایی متعددی تقسیم شده و نحوه ارتباط بین این حلقه ها مورد بررسی قرار می گیرد. در این نوشتار، فرایند «حلقه های معنایی» به روش توصیفی تحلیلی بر دو سوره شمس و لیل تطبیق داده شده تا پاسخی برای این پرسش بیابد که کاربست فرایند حلقه های معنایی، چگونه موجب کشف انسجام متنی سوره های شمس و لیل می شود؟ در نهایت، این نتیجه به دست می آید که در هر یک از این دو سوره، یک حلقه معنایی مرکزی وجود دارد که بقیه حلقه ها با روش های مختلف بیانی در جهت اثبات و یا باورپذیری و درک بهترِ آن معنای محوری چینش شده اند.
تحلیل انتقادی شبهه تفسیری سها درباره مذمت شادی در سوره هود با روش انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه منفی قرآن به شادی، باعث طرح شبهاتی شده که در کتاب نقد قرآن «دکتر سها» طرح شده است. سها از این نگاه منفی، عدم وحیانی بودن قرآن را نتیجه می گیرد زیرا با فرض وحیانی بودن، خداوند باید تمامی نیازهای اساسی و روانی انسان نظیر شادی را به رسمیت بشناسد اما آیاتی نظیر آیه 10 سوره هود که شادی انسان در وقت نعمت را مذمت کرده و آن را در کنار تفاخر آورده است نقیض این امر است. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، به این شبهه پاسخ داده است. دستاورد پژوهش حاضر گویای این است که سها بر اساس نگاه تجزیه گرایانه، نسبت صفت شادی همراه تفاخر به انسان را نقد کرده است؛ حال آنکه متن قرآن براساس نص صریح آیاتش، هماهنگ و رعایت وجه انسجامی آیات (عنایت به سیاق آیه و سیاق سوره) در تفسیر آن لازم است. براساس نگاه انسجامی، علت مذمت حالت فرح و ذکر نسبت «فخور»، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻨشأ ﻧﻌﻤﺖ و غفلت از خداوند است که اغلب، انسان بی ایمان دچارش می شود. او چون همه چیز را از خودش می داند، خود را مستقل از قدرت خدا فرض می گیرد لذا مذمت می شود.
بررسی و نقد دیدگاه محمد مجتهد شبستری درباره ی فهم وحی رسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله وحی یکی از مباحث بنیادی در دین اسلام است که با دو نگرش زمینی و آسمانی مواجه می باشد. نگرش آسمانی، وحی را پیامی از جانب خدا برای بشر و پیامبر اسلام را واسطه ی ابلاغ آن می داند. اما نگرش زمینی که محصول دوره مدرنیته است، دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است. برخی از نواندیشان معاصر مانند مجتهد شبستری براین باورند که وحی از ضمیر ناخودآگاه پیامبر سرچشمه گرفته و در قالب الفاظ در قرآن آمده است. شبستری معتقد است اگر وحی کلام خدا باشد برای مخاطبان قابل فهم نیست. او برای اثبات این ادعا به دیدگاه های زبان شناسان و علمای علم اصول و تطبیق آن با قرآن استناد کرده و نتیجه می گیرد قرآن کلام پیامبر است. شبستری عنصر اصلی فهم را پیش فهم دانسته و آن را متأثر از زمان و مکان و علایق شخص می داند. با این دیدگاه اصولا فهم امری تاریخی است. در نتیجه فارغ از این بحث که قرآن کلام پیامبر باشد یا کلام خدا، فهم واقعی قرآن را غیرممکن می داند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد دلایل تطبیقی شبستری در رابطه با عدم امکان فهم وحی رسالی می باشد که وی در این زمینه به نظرات برخی فلاسفه زبانشناس و اصول فقه استناد نموده است. ایرادهای موجود در استدلال های وی در زمینه ی مورد بحث با شیوه ای جدید شفاف سازی و تبیین گردیده است. در نوشتار حاضر تعریف فلسفی زبان، امکان فهم وحی رسالی و دلالت تصدیقیه از نظر شبستری با روش تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و با معیار های عقلی و نقلی اثبات گردید که وی برداشت نادرستی از تعاریف زبان شناسان و مسأله ی مفاهمه و دلالت تصدیقیه ارائه داده است و با پیش فرض ها و شیوه ی استدلال غیرمنطقی به نتایجی باطل دست یافته است. بنابراین مواردی که شبستری به آن ها استناد کرده است، دلالتی بر عدم امکان فهم وحی از جانب خداوند را ندارند.
آسیب شناسی روانشناختی شایعه و راهکارهای مواجهه با آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
129 - 168
حوزه های تخصصی:
ارتباط میان انسان ها امری غیرقابل انکار و مورد پذیرش همگان است. اما شکل برقراری ارتباطات متفاوت است. یک شکل آن، ارتباطات کلامی است و پدیده شایعه، بخشی از ارتباطات کلامی انسان ها در جامعه است. این پدیده ی کلامی دو جهت مثبت یا منفی دارد که براساس اغراض، گفتارها، شنیده ها و زمینه های موجود در میان افکار عمومی مردم شکل گرفته و تحت تأثیر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه، انتشار پیدا می کند. در این میان، شایعات منفی پیامد ها و آسیب هایی دارد که سلامت روابط اجتماعی انسان را تهدید و تخریب می کند. آسیب های اعتقادی، تخریب استوانه های اعتقادی و شبهه افکنی؛ آسیب های اجتماعی، شکل گیری محیط ناسالم اجتماعی، خدشه دار کردن آبروی افراد و سلب آرامش عمومی؛ آسیب های سیاسی، بی اعتمادی مردم به رهبران جامعه و ایجاد اختلاف و تفرقه؛ آسیب شایعه برای شایعه ساز نیز رسوایی شایعه سازان است. پیامدهای مذکور باعث گردیده تا پدیده ی شایعه و آسیب های روانشناختی آن در این مقاله به عنوان یک ضرورت مورد بررسی قرار گیرد. همچنین راهکارهای قرآنی به لحاظ پیشگیری شایعه مانند: ابهام زدایی، ارجاع خبر به اهل تشخیص، تحقیق و بررسی اخبار و کنترل زبان؛ و به لحاظ مقابله با شایعه مانند: تکذیب شایعه، مجازات شایعه سازان و بازسازی فرد یا گروه آسیب دیده، بیان گردید. این پژوهش با روش توصیفی کتابخانه ای همراه با تحلیل به تطبیق یافته ها و راه حلّ ها پرداخته است. برای رسیدن به هدف پژوهش، در ابتداء پس از تبیین مفهوم شناختی، به عوامل و پیامدهای روانشناختی شکل گیری شایعه و سپس در مقام راه حلّ به روش های پیشگیری و مقابله با شایعه از دیدگاه قرآن کریم پرداخته شد.
بررسی آیات استیذان و پاسخ به شبهات وارد برآن در باب حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۰۶-۱۷۹
حوزه های تخصصی:
در اسلام به استناد آیات و روایات، برحجاب مرد و زن و پوشش کامل زنان(غیر از وجه و کفین) تأکید جدّی شده است؛ ولی بعضی، مدّعی حجاب حدّاقلی از سوی اسلام(عدم برهنگی مطلق) شده و برای اثبات آن به مقدماتی تمسک جسته اند ، از جمله آیات استیذان را (سوره نور، آیات 27 تا 29 و آیات 58 و 59) که در ارتباط با اذن ورود به خانه و حریم خصوصی دیگران است، دلیلی بر نداشتن درب ورودی خانه ها و عدم قبح برهنگی در جامعه عصر نزول و... دانسته و به همین دلایل، اکتفاء قرآن به حجاب حداقلی را استنباط میکنند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی آیات مورد اشاره و واکاوی در سیاق و نکات تفسیری، تاریخی و لغوی، تلاش کرده تا مضمون صحیح را ارائه و شبهات وارده را مورد بررسی و نقد قرار دهد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که استیذان ورود به خانه و حریم دیگران، نه تنها دستاویزی برای ادعای گفته شده نیست بلکه تدبیر شارع، جهت تسهیل و تکمیل حدود پوشش بانوان و فرهنگ سازی عفت عمومی حتی در حریم خانه، نیز هست.