فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۲۸۲ مورد.
بازتاب سیل 2010 پاکستان بر افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاکستان به عنوان یکی از مهمترین کشورهای اسلامی، در سه دهه اخیر کانون فعالیت بسیاری از جریان های افراط گرا در منطقه جنوب آسیا تلقی شده است. تحولات مهم داخلی، منطقه ای و بین المللی از جمله اجرای برنامه اسلامی سازی ژنرال ضیاءالحق، انقلاب اسلامی ایران، جهاد اسلامی علیه شوروی و اشغال افغانستان و حمله امریکا به افغانستان در سال 2001، تاثیرات عمیقی بر رشد افراط گرایی در پاکستان داشته است. در سال 2010 سیلی سهمگین، پاکستان را درنوردید که حدود بیست درصد از کل مساحت این کشور را زیر آب برده و این کشور نابسامان از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را با چالش ها و معضلات جدید و بغرنج تری روبرو ساخت. این مقاله در پی آن است تا بازتاب ها و تاثیرات بحران سیل ویرانگر 2010 پاکستان را بر افراط گرایی در این کشور مورد بررسی قرار دهد. در این ارتباط ابتدا به بررسی مفهوم افراط گرایی پرداخته و ویژگی های این پدیده را مورد بحث قرار خواهیم داد. سپس به طبقه بندی مهمترین گروه های افراطی پاکستان پرداخته و در نهایت نیز با بررسی پیامدهای اقتصادی و سیاسی سیل پاکستان به این نکته خواهیم پرداخت که این بحران، علاوه بر اینکه عزم و همگرایی گروه های اسلامی این کشور را برای کمک به مردم مناطق سیل زده بیشتر کرده است؛ به دلیل موج نارضایتی عمومی و نابسامانی که آن را به دولت نسبت می دادند، باعث رشد افراطی گرایی در بخش های مختلف جامعه پاکستان نیز شده است.
بازاندیشی در ابعاد و گستره مفهوم سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل پژوهشی اندیشه شناختی است. کاوش مفهومی «سنت»، بازاندیشی در آن و ابعاد و گستره آن را به صورت هدف اصلی در کانون توجه قرار داده است. برای این منظور تعابیر متعدد درباره سنت مورد بررسی قرار گرفته است. آن گاه به بررسی مفهوم شناختی آن در قالب نسبت این مفهوم با مفاهیم نزدیک و برابرداشت آن با مفهوم مقابل آن در ذیل نظریات غربی پرداخته شده است. هم چنین، علاوه بر چند پرسش مفهوم شناسانه، از توانمندی این مفهوم برای تبیین دستگاه نظری و نظام فکری نظریه پردازان سوال شده است.در پایان با برقراری گونه خاص از پیوند میان بایستگی سنت و نیز مقدماتی که در مفهوم شناسی ارائه شده است و توجه به نظریات متعددی (مدرنیسم، پست مدرنیسم، جماعت گرایی) که سنت در ذیل آن ها به بحث گذاشته شد و با روش استدلال استنتاجی تاکید شده است که «سنت» به عنوان یک مفهوم غیرقابل گذر دارای چهار عنصر است: اولاً «آن مفروضاتی را تولید و تحکیم می کند که افراد بدون پرسش در هدایت زندگی روزمره به کار می گیرند»؛ ثانیاً «فهم و تفسیری از جهان ارائه می کند»؛ ثالثاً «در معنای وبری خود منبعی برای مشروعیت بخشیدن به قدرتی که اعمال می شود بوده و موجد اقتدار سنتی است» و بالاخره این که «از طریق انتقال ارزش ها، اعتقادات و رفتار از گذشته به حال، منبعی برای هویت بخشی محسوب می شود».
تکثرگرایی ارزشی و آزادی در اندیشه آیزایا برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگترین مدعاهای اندیشه لیبرال در نیمه دوم قرن بیستم به این نکته بر می گردد که می توان لیبرالیسم را به مثابه یک دستگاه هنجاری، با ارجاع به مفهوم تکثرگرایی ارزشی توجیه کرد. اولین اندیشمندی که این ادعا را در قالب اندیشه ای نظام مند عرضه کرد سر آیزایا برلین فیلسوف سیاسی انگلیسی بود. برلین با تعریف لیبرالیسم به عنوان مکتبی که آزادی منفی را در راس سلسله مراتب ارزشی می نشاند، استدلال می کند که می توان لیبرالیسم را به طور منطقی از مبانی تکثر گرایی ارزشی استنتاج کرد. برلین سعی می کند به سه شیوه، یعنی محوریت انتخاب، ضدیت با آرمان شهر، و وجود ارزش های جهان شمول، استلزام منطقی میان تکثرگرایی ارزشی و ارجحیت آزادی منفی را اثبات کند. همه این شیوه ها از اثبات این استلزام باز خواهند ماند. در پایان نیز سعی شده است به طوری ایجابی و با اتکا به خصیصه عقلانیت ستیزی و الگو های تصمیم گیری در تکثرگرایی ارزشی، امکان استنتاج هرگونه ارجحیت ارزشی از تکثرگرایی مورد بحث قرار بگیرد.
جدال اخلاق و سیاست در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه اخلاق و سیاست و ایجاد یک نوع تعامل میان نظریه اخلاقی و نظریه سیاسی، یکی از مسائل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی است. خواجه نصیرالدین طوسی و نیکولو ماکیاولی ازجمله فیلسوفان و مردان سیاسی هستند که در دو سنت فکری متفاوت (اسلام و غرب)، در مطالعات فلسفی و سیاسی خود به جرح و تعدیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این مقاله صرف نظر از تفاوتهای ضروری و خاص دو سنت فکری، با توجه به مشترکات عمومی و مبتنی بر مسائل مشترک اجتماعی- سیاسی، ضمن تحلیل روزگار پرآشوب و نابسامانِِ هر دو متفکر و مقایسه نظریات اخلاقی و سیاسی آنها، بر آن است تا نشان دهد که چرا و چگونه خواجه نصیر و ماکیاولی نظریه خود را با غایاتی متفاوت، یکی آرمان گرایانه، معطوف به جامعه اسلامی و فرا این جهانی، و دیگری واقع گرایانه، معطوف به ایتالیای زمان خود و این جهانی ارائه می دهد. افزون براین، در این مقاله تلاش شده است با الهام از رویکرد کلان اسپریگنز و هرمنوتیک متن، در فهم منطق درونیِ نظریه های سیاسی، ضمن کالبد شکافی آراء اخلاقی و سیاسی هر یک از دو متفکر اسلام و غرب، از طریق تحلیل مبانی اخلاقی و سیاسی هر یک نشان داده شود که چرا و چگونه راهبرد سیاسی این دو متفکر، علیرغم اعتقاد به اخلاق دو سطحی و نقطه عزیمت واحد، به غایاتی متفاوت در رهیافت رابطه اخلاق و سیاست، رسیده است.
مفهوم حاکمیت قانون و برداشت از آن با تأکید بر قانون اساسی ج.ا.ا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت قانون به عنوان اصطلاحی جدلی و البته مبنای مهم ارتباط دولت و شهروندان، مفهومی اولیه دارد. در پارادایم های مختلف عناصر و مؤلفه های اصلی و اولیه، مفهوم حاکمیت قانون متفاوت است. برخی این گزاره ها را، دلایل و قانونیبودن آن دانسته و بعضی استناد و قانونیت را عناصر اصلی این مفهوم قلمداد کرده اند. در مقام نظریه پردازی و اجرا نیز ممکن است مفهوم ها، برداشت ها و تحلیل های مختلفی ارائه شود. از قبیل برداشت های شکلی، ماهوی، غایت انگار و ابزار انگار. مقاله حاضر با بررسی این مفاهیم و برداشت ها از حاکمیت قانون مفهوم اولیه و برداشت مورد نظر را در قانون اساسی ج.ا.ا تبیین مینماید.
بررسی مبانی فکری روشن فکری سکولار در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا بستر تاریخی تجدد را در مغرب زمین و سپس مبانی فکری روشن فکری سکولار ایران را بررسی و اثبات میکند که این نحله، پدیده ای استعماری بوده و بدین منظور، استراتژیهای گوناگونی از جمله پروتستانیزم اسلامی یا اسلام اصلاحی را اجرا کرده است.
گفتمان روشن فکری که کانون توجه این مقاله است، روشن فکری مولود انقلاب اسلامی ایران که ما آن را روشن فکری اسلامی مینامیم نیست، بلکه گفتمانی غرب گرا و دین گریز است که با تابش پرفروغ اسلام در عصر حاضر، به گونه ای خودخوانده، از عنوان «روشن فکری دینی» سود جست تا بتواند توجه جوانان تشنه زلال اندیشه دینی را به خود جلب کند.
مهم ترین بحث در این مقاله، رویکرد گفتمان مزبور در مواجهه با انقلاب اسلامی است و این که برای استحاله تفکر ناب اسلامی، سیاست کهنه اسلام اصلاحی را در پیش گرفته است.
اخوت اسلامی به مثابه سرمایه اجتماعی معنوی در اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف اندیشه و راهکار امام برای حفظ نظام اسلامی و الگوسازی آن، راه حل مسائل جاری و آینده ایران و جهان اسلام خواهد بود. این مقاله تولید سرمایه اجتماعی را پیش فرض تحقق این آرمان دانسته و اخوت اسلامی را به مثابه سرمایه اجتماعی، مکانیسم اساسی حفظ نظام اسلامی در اندیشه امام ارزیابی میکند. لذا مبانی، اهداف و مکانیسم های تحقق «اخوت اسلامی» را مورد بررسی قرار میدهد. اثر عملی اخوت اسلامی، کاهش فاصله بین دولت ها و ملت های مسلمان و همگرایی مستضعفان خواهد بود. اخوت، هزینه کنش های اجتماعی و سیاسی را به حداقل میرساند و با توجه به احساس تعلق همگانی، هزینه مدیریت را پایین میآورد. در عین حال قدرت بزرگی را در مقابل مطامع و افزون طلبی دولت های غیر اسلامی و جهان استکبار تشکیل میدهد. ایده این مقاله، همسانی اخوت اسلامی با اخوت انسانی است.
عدالت جهانی در اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موانع تحقق عدالت جهانی از دیدگاه امام خمینی(ره)، در سه بخش موانع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش فردی ـ فرهنگی، عدم تحقق عدالت فردی ـ نفسانی، جهل و ناآگاهی، جداسازی رابطه عدالت و معنویت و روحیه ظلم پذیری ملت ها در برابر ظالمان جهانی؛ در بخش سیاسی، توزیع نابرابر قدرت و جدایی اخلاق و سیاست؛ در بخش اقتصادی، حاکمیت معیارهای سرمایه داری، از موانع ایجاد عدالت جهانی هستند. به تناسب، راهکارهای رسیدن به عدالت مطلوب جهانی از دیدگاه امام خمینی(ره)، در سه بخش راهکارهای فردی ـ فرهنگی (تحول فردی و اجتماعی)، راهکارهای سیاسی (تعدیل قدرت) و راهکارهای اقتصادی (اعتلای معنوی انسان ها در کنار ترقی مادی، توزیع عادلانه ثروت و استقلال اقتصادی)، دسته بندی شده است.
اصول و ارکان الگوی مدیریت سیاسی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین اصول و ارکان الگوی مدیریتی حضرت امام(ره) ذیل الگوی جامع اسلامی به عنوان یک مکتب جدید مدیریت سیاسی شامل: برنامه ریزی، تصمیم گیری، سازماندهی، هدایت و کنترل و نظارت، تبیین میشود.
هرچند عناصر اصلی این الگو با دیگر الگوهای مدیریتی، مشابه است ولی هریک از عناصر آن با عناصر الگوهای دیگر تفاوت ماهوی دارد و دارای نوآوریهای بدیعی از جمله: جامع نگری و هدف گذاری در برنامه ریزی، به کارگیری الگوی الهی ـ عقلانی در تصمیم گیری، ولاییبودن نظام سازماندهی، رهبری فراکاریزمایی و ... است که از مهم ترین شاخصه های الگوی مدیریت سیاسی حضرت امام(ره) به شمار میروند.
عدالت جهانی در اندیشة امام خمینی(ره) و نظریة انتقادی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه نظرات امام خمینی(ره) به عنوان نماد گفتمان الهی پیرامون مسایل بین المللی ازجمله موضوع عدالت جهانی با دانشمندان حوزه روابط بین الملل به ویژه اندیشمندان معترض به نظم فعلی ازقبیل کاکس، لینک، لیتر و گیل، محور اصلی این تحقیق را تشکیل داده است. در این پژوهش با اشاره به محورهایی کلیدی از اندیشه امام خمینی(ره) پیرامون سیاست، روابط و نظام بین الملل به مقایسه اندیشه ایشان به ویژه در باب عدالت جهانی و لزوم تحول در نظام بین الملل با نظریه پردازان مکتب انتقادی روابط بین الملل و به ویژه بررسی مشابهت های موجود در این دو دیدگاه پرداخته شده است.
انقلاب اسلامی و عرفان با رویکردی به آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روح الهی ـ توحیدی و روحیه معنوی ـ عرفانی امام در حدوث و بقای انقلاب اسلامی تأثیر کامل داشته و گفتمان حاکم بر آن شده است. مقاله حاضر به بررسی نقش عرفان (البته با قرائت امام خمینی) بر انقلاب اسلامی و انقلاب اسلامی بر عرفان گرایی و معنویت گروی و رویکردی انتقادی به نسبت عرفان و سیاست در اندیشه برخی متفکران و عرفان واره های جدید پرداخته است.
مسئله اصلی مقاله، تحلیل ترابط و تعامل عرفان و انقلاب اسلامی است تا نشان دهد که عرفان امام خمینی+ نقش بنیادین از حیث معرفت شناختی ـ جامعه شناختی در آن داشته و قرائت امام از عرفان، قرائتی جامع و کامل، جهادی ـ حماسی و عدالت خواهانه است.
نشانه شناسی گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار آیت الله سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه قومی- فرقه ای عراق، بعد از سقوط بغداد در سال 2003 صحنه رقابت و منازعه گفتمان های متعددی بوده است. با توجه به تاثیرات بارز آیت الله سیستانی بر روند تدوین قانون اساسی و دولت سازی در شرایط جدید آن کشور، دال های گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار ایشان و عوامل هژمونیک شدن آن در کشور عراق نه تنها برای محققین غربی بلکه برای مسلمانان، امری سوال انگیز بوده است.
علیرغم وجود شباهت های متعدد گفتمان آیت الله سیستانی با گفتمان های صد ساله اخیر حوزه علمیه نجف و قم و از طرف دیگر با گفتمان لیبرال دموکراسی، می توان گفت که این گفتمان، گفتمانی صرفا شیعی نیست بلکه گفتمان توحیدی بدیع و بی سابقه ای است که «اسلام و رضایت عامه» به عنوان دال برتر ، دیگر دال ها را به هم پیوندی چند جانبه زده و تحت تاثیر مغناطیس معنایی خود، معنای خاصی به هر کدام از آنها بخشیده است، و از آنجا که در گفتمان آیت الله سیستانی، توحید معنا بخش کلیه دال ها بوده و لیبرال دموکراسی جایگاهی را برای دین در صحنه تصمیم سازی و تصمیم گیری قائل نمی باشد شکاف عمیقی بین این دو گفتمان ظاهرا شبیه به یکدیگر وجود دارد.
این مقاله معتقد است که اگر چه اسلام سیاسی مردم سالار آیت الله سیستانی بالاترین ظرفیت در هژمونیک شدن در بین گفتمان های رقیب در عراق را دارد اما جامعه فعلی این کشور به دلیل ضعف های بنیادین نهادهای مردم سالارانه، آمادگی بهره مندی از ظرفیت های وحدت بخش این گفتمان را نداشته و چه بسا با به حاشیه راندن آن، شکافهای اجتماعی – سیاسی آن کشور را تشدید کند و با قوت گرفتن موضع طرفداران تشکیل مناطق فدرال اهل سنت عرب و شیعه، وحدت ارضی عراق را به خطر افتاده و احتمال تجزیه این کشور را افزایش دهد.
مقاله حاضر با بهره گیری از الگوی تجزیه و تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، نشانه های گفتمان اسلام سیاسی مردم سالار آیت الله سیستانی در عراق بعد از اشغال را، مورد مطالعه قرار می دهد.
جان رالز و عدالت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان رالز برای تبیین مفهوم و جایگاه عدالت در عرصه بین المللی، اصولی را که از عرف بین الملل نشئت گرفته اند و بطور معقولانه ای می توانند مورد توافق همه دولت ها قرار گیرند، بعنوان یک مبنای مشترک و عادلانه مطرح می سازد. وی در راستای بررسی سیاست خارجی «دولت های لیبرال دموکرات» در عرصه بین المللی، رابطه این دولت ها با دول دیگر را تنها با توجه به رعایت اصول مذکور از جانب آنان مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد. بدین ترتیب، رابطه یک دولت لیبرال دموکراسی با دیگر لیبرال دموکراسی ها و یا با «دولت های شریف» می تواند در همه عرصه ها و بطور آزادانه و برابر اتفاق افتد؛ این رابطه با «دولت های تحت فشار» تنها در قالب کمک های مالی و با «دولت های قانون شکن» صرفاً به شکل جنگ عادلانه متصور است. از نظر رالز، این مفهوم واقعی عدالت در عرصه بین المللی خواهد بود؛ مفهومی که امروزه بنیادهای نظری لازم را برای توجیه رفتار مستبدانه و یکه تازی قدرت های جهانی در عرصه بین المللی فراهم آورده است.