فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۵۸ مورد.
۲۶۵.

گونه های تک گویی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تک گویی درونی گفتگو مثنوی معنوی تک گویی نمایشی حدیث نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۷۶
مولانا وظیفه انتقال بخشهای مهمی از روایتهای داستانی خویش را به عهده گفتگوها نهاده است برخی از این گفتگوها مخاطب خاصی ندارد؛ به بیانی دیگر، یکی از قهرمانان داستان یا خود راوی در لحظه های عاطفی و هیجانی شدید به گفتگو با خود می پردازد و از این راه، هم به پیشبرد ماجراهای داستانی کمک می کند و هم پرده از محتوای ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه خویش بر می دارد تا خواننده نسبت به آنها اطلاع یابد و بدین طریق، تک گوییهای مثنوی شکل می گیرد. تک گویی بر اساس هدف نویسنده، ساختار و شکل زبانی خویش به سه نوع، (1 درونی (2 نمایشی و (3 حدیث نفس یا خودگویی تقسیم می شود. گونه های تک گویی در تبدیل زاویه دید بیرونی به درونی نقش بسیار مهمی دارد و غالبا با شیوه اصلی روایت مولانا تناسب کامل دارد که داستانها را با کانون روایت کاملا باز و از زاویه دید دانای کل آغاز می کند؛ اما بتدریج زاویه دید و کانون روایت خود را بسته و محدود می سازد. این مقاله که به شیوه سندکاوی تهیه شده و نتایج خود را به شکل تحلیلی - توصیفی ارایه داده به منظور بررسی گونه های مختلف تک گویی در مثنوی به نگارش در آمده است.
۲۶۸.

نقش استطراد در حکایات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثتوی استطراد تداعی معانی سخن ازتجالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۹۴۰
مثنوی مولانا به گونه ای دنباله سنت معارف گویی است که در خاندان وی معمول بوده است. ارتجالی بودن کلام، دخالت اقتضائات آنی و فی المجلس در سیر طبیعی مطالب، الزامات بلاغت منبری و در نتیجه گسستگی سخن از نشانه های ناگزیر این گونه آثار است. حضور مستقیم و بالفعل مخاطبان در زمان آفریده شدن مثنوی، فضایی مدرسی ایجاد می کند و بالطبع نقش گویا و خاموش آنان را در جای جای این منظومه تعلیمی، که محصول تعامل گوینده و شنونده است، می توان دید. از سوی دیگر، علائق و سلائق مولانا نسبت به برخی مطالب و مضامین دلخواه، سبب می شود تا در شکل گیری نهایی حکایات، کلام او را در اختیار خود بگیرند نه او کلام را. تذکارهای مکرر مولانا در توجه خواننده به معنای انفسی، نه آفاقی، حکایات و پیمانه معنی شمردن قصه به مخاطب او می آموزد که در ظاهر حکایات نماند و مثنوی را به منزله کتاب قصه نخواند. در این مقاله به این موضوعات پرداخته می شود: استطراد در مثنوی به شکلها و انگیزه های گوناگون پیدا می شود. واکنشهای مخاطبان حاضر در مجالس اعم از سخنان یا حالات، تداعیهایی که بی اختیار در ذهن مولانا شکل می گیرند، بیخود شدن گوینده در هنگام طرح مطالبی که روح حساس او شدیدا به آنها وابسته است، همچون عشق، توحید، فنا، یاد شمس تبریزی و... در زمره انگیزه های این گریزهاست.
۲۶۹.

موسى (ع) و فرعون در مثنوى معنوى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرعون موسى نیل عصا هامان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۵۹
مولوی با بهره گیری کامل از قران و تفاسیر آن ‘ سعی در ترسیم سیمای الهی و بشری از موسی (‘ع) دارد. موسی (ع) در مثنوی گاه چون مریدی است که از ولادت تا وفات با عنایت الهی رشد ونمو یافته‘ درمسیر شریعت ربانی گام نهاده‘ طریقت معنوی را آزموده و به منزل حقیقت خلیفة الهی واصل گردیده است. وگاه چون شیخ کاملی برای قوم بنی اسرائیل به مدد الهی معجزات نه گانه خویش را آشکار ساخته ‘ و وادیهای خطرناک رهایی از فرعون ستمگر را که مثل شیطان ونفس است پشت سر گذاشته و به مقامات الهی نایل آمده است. با اینهمه موسی (ع) در برابر خضر (ع) چون سالکی زانوی تأدب به زمین زده و در آزمون سخت صبر مردود گشته برمی گردد. موسی (ع) در نظر مولوی گاه مظهر عقل الهی است و گاه مظهر عقل بشری
۲۷۱.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۰۲
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۲۷۲.

جایگاه گرمابه در اندیشه، آثار و زندگی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمثیل مولانا گرمابه (فضا، عناصر، ابزار) ریاضت و خلوت نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۰
گرمابه های آناتولی از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمام های ایرانی داشتند. مولانا با این حمام ها مانوس و حمام یکی از سه عنصر مورد پسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت می پرداخت. در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاهای آن (جامه کن،‌ خزینه، گلخن و ...) عناصر (نقش گرمابه، قبه، روزن حمام و ...)، مشاغل مرتبط (حمامی، دلاک،‌ تون تاب و ...) و لوازم استحمام (طاس، گل سرشوی‌، شانه و ...) بر می خوریم که همه نمایانگر توجه و علاقه خاص مولانه به حمام است.
۲۷۵.

بررسی کاربرد معنایی تخلّص شمس در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی غزل مضمون شمس تبریزی تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۷۷۷
تخلص در غزل ، نام شعری شاعر است که اغلب غزلسرایان آن را در مقطع غزل، یا ابیات ماقبل آن ، ذکر می کنند .جلال الدّین محمّد بلخی ، مشهور به مولانا ،از عارفان و غزلسرایان بزرگ قرن هفتم است که 3229غزل سروده و به شمس الدّین تبریزی تقدیم داشته و ازین رو در ابیات پایانی بسیاری از غزل های خود ، نام ""شمس تبریزی "" و معادل های آن چون "" شمس الدّین "" و "" شمس الحق "" را به کار برده است . یکی از نکاتی که در بحث تخلّص، قابل بررسی است ،کاربرد معنایی تخلّص و به عبارت دیگر موضوعات و مضامینی است که همراه با تخلّص ذکر می گردد ، در این زمینه به طور کلّی گفته شده : موضوعی که در کنار تخلّص می آید همان موضوعی است که در ابیات پیشین آمده و گذشته از آن مفاخره و مدح نیز ذکر می گردد . مولانا در پایان 992 غزل، تخلّص شمس را به کار برده است ؛ در این تحقیق بدین نکته می پردازیم که ذکر نام مراد شاعر ( نه نام شعری شاعر ) ، در شعر مولانا ، چه کاربردی دارد وچه مضامینی را با خود به همراه آورده است و نیز این مضامین چه ارتباطی با ابیات پیشین غزل دارند ؟
۲۷۶.

آینه و چنگ در زبان مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۸۹۰
آینه از نمادهای ریشه‌دار در ادبیات جهان است.در زبان سقراط، هنر آینه‌ای است که جهان عینی را منعکس می‌کند. در طول تاریخ نیز آینه در زبان هنر این خاصیت را داشته است، در مقالة حاضر حضور نمادین آینه از دیرزمان تا شعر مولانا بررسی می‌شود. بخشی از سخن نیز درباره چنگ، آن ساز معروف است و از نقش همپایه آینه و چنگ هم در جای خود و در پایان مقاله سخن گفته شده است.
۲۷۷.

شکست روایی و شیوه های بازگشت به داستان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت مثنوی بازگشت گسست روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۹۳ تعداد دانلود : ۹۸۲
روایت های مثنوی دارای شکست های فراوانی است که به دلیل عوامل گوناگون به وجود می آید. با توجّه به این امر، پرسش مهّم این مقاله این است که راوی (مولوی) از چه شیوه هایی برای ارتباط برقرار کردن میان پیرفت ها و رویدادهای داستانیِ پاره پاره و جدا از یکدیگر استفاده می کند؟ به طور کلّی این شیوه ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد. استفاده مولوی از این شگردها نشان دهنده اهمیت دادن راوی به نکات ظریف داستان پردازی است که کاملاً به ویژگی های گفتمان روایی خود از جمله شفاهی بودن آن و داشتن سطوح روایی چندگانه آگاه است و تلاش می کند با به کارگیری چنین شگردهایی انسجامِ پیرنگ داستان ها را حفظ کند و روایت شنو را دوباره در جریان و فضای داستانِ قطع شده قرار دهد..
۲۷۸.

در پرتو انوار معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان نماد مولوی مثنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۶۹۳ تعداد دانلود : ۹۱۳
نماد «نور» نشانه اصلی و کلید معنایی در فهم متون عرفانی است. یافتن دلالت معنایی نشانه های متون عرفانی به خاطر مناسبات منطقی ومنظم درونی نشانه ها، درک ژرفای معانی را آسان می کند. به گمان در تفاسیری که عرفا از «نور خدا» ارائه می دهند اندیشه عرفانیِ«اتحاد با مطلق» سر مشق مفسران بوده است. معانی و مفاهیم نمادین «نور» بنا به تجارب عرفانی و روحانی صوفیه مختلف است، لیکن مسائل و موضوعات بنیادینی چون، «خود شناسی»،«خداشناسی» و «وحدت وجود» در چارچوب اساسی تجربه عرفانی آنان نیز مشاهده می شود. در این نوشته سعی شده است که ضمن بسط و تحلیل ساختار معنایی و محتواییِ تجارب مشایخ بزرگ و برجسته عرفان در مورد «نور خدا»،بازتاب اندیشه های خداشناسانه عرفای نخستین نیز در گفتارهای آنان تشریح گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان