فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۶٬۲۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
فعل یکی از دو رکن جمله است که معنای سخن جز بدان کامل نمی شود؛ از این رو اگر خواننده یا مترجم در فهم آن به خطا رود، ترجمه ای نامفهوم و گاه نادرست به دست خواهد داد. یکی از بزنگاه های مهم در این عرصه و در زبان عربی، افعال ناقصه اند که علاوه بر اسم به خبر نیز نیاز دارند و طبیعتاً معنایشان با این دو جزء کامل می شود. فعل «أصبح» از این دسته افعال است که در عربی به دو معنی به کار می رود: یا نشان دهنده وقوع رخدادی در صبحگاهان است و یا به معنای «صار» و حامل معنای دگرگونی و تغییر.
دشواره ترجمه «أصبح» آنگاه فزون می گردد که خبر آن فعل مضارع باشد. اسلوب «أصبح + فعل مضارع» هم در قرآن وجود دارد و هم در نهج البلاغه و دیگر کتب عربی ـ کهن و معاصر ـ فراوان به کار رفته است؛ از این رو شایسته بررسی است و پژوهش حاضر نیز بدین قصد نگارش یافته تا پاسخی به پرسش های زیر بیابد:
ـ آیا مترجمان می توانند هر دو معنای «أصبح» را در متن لحاظ کنند؟
ـ مترجمان بیشتر کدامیک از این دو معنی را در نظر گرفته اند؟
ـ اگر أصبح به معنای صار باشد، چگونه می توان اتصاف اسم آن به خبرش را بیان کرد؟
ـ سیر تاریخی ترجمه أصبح مطابق با این دو معنی چگونه بوده است؟ به دیگر سخن، ترجمه أصبح چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته است؟
برای پاسخ بدین پرسش ها، از هر سده یک یا دو متن از ترجمه های عربی به فارسی و از جمله ترجمه های قرآن کریم را آورده ایم و با تکیه بر آیات و عباراتی که خبر أصبح در آنها فعل مضارع بوده، به بررسی و نقد دقیق هر یک پرداخته ایم.
بررسی مفهوم الست از دیدگاه عارفان (تا قرن هشتم ه ..ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع میثاق گرفتن خداوند از بندگان خود در آیه 172 سورة اعراف آمده است، اما این آیه مفهومی کلی را بیان کرده و درباره تمام جزئیات آن بحث نکرده است. همین عامل باعث شده تا مثل بعضی از دیگر مفاهیم قرآنی، مفسران، متکلمان، فقها، اندیشمندان و عارفان برداشت ها و دیدگاه های مختلفی را مطرح کنند. حتی با اینکه در این آیه به صراحت به بعضی از موارد این میثاق ازلی، از جمله عهدگرفتن از بنی آدم، اقرارگرفتن از مردم به خدایی خود و جواب «بلی» دادن بنی آدم اشاره شده است، اما مفسران و عارفان در این مسائل نیز برداشت های مختلف و حتی متناقضی داشته اند. این جستار با بررسی و تحلیل فرآیند شکل گیری مفاهیم و اندیشه های مختلف، از اولین مفسران تا کتاب های عرفانی ادب فارسی، حول مفهوم «الست» و مسائل مربوط به آن، بحث جامع و دقیقی ارائه کرده است.
شخصیت گودرز در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
سبک سخن فخر الدین عراقی در لمعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عراقی شاعری سخنور و شارحی هنرمند است که علاوه بر توانایی در شعر های پرشور و حال عارفانه، در نثر شاعرانه و بیان هنرمندانه مفاهیم بلند عرفانی، نمونه ای عالی و قابل توجه ارایه داده است. لمعات عراقی در عین بیان و تبیین اندیشه های عمیق عرفانی ابن عربی، نثری شاعرانه و جذاب ارایه می دهد که محصول پختگی و کمال نثر فارسی در قرن هفتم است. نثری که همچون شعر، مجال آن را یافته تا مضامین و اندیشه های بلند عرفانی را در خود جای دهد. در این مقاله کوشش شده است تا ویژگی های سبکی لمعات عراقی و اندیشه های والای آن، پیش چشم نهاده شود.
رویکرد اجتماعی در آثار ادبی و عرفانی نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
" نجم الدین رازی از عارفان برجسته ی ایرانی است که در اواخر قرن ششم و نیمه قرن هفتم می زیست. برخلاف بسیاری از عرفا و صوفیان که تنها به خودسازی و سلوک فردی می اندیشیدند، نجم الدین در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأمل ویژه ای داشت. بی گمان، آشفتگی اوضاع اجتماعی و عوامل دیگر از جمله مسافرت های وی موجب شد که دردمندانه به آن چه بر مردم می گذرد، بیندیشد و در صدد یافتن چاره ای برای حل مشکلات و رفع ستم و فساد و تباهی برآید و دست کم در آثار خود از جمله مرصادالعباد و مرموزات اسدی، ضمن ناروا دانستن شیوه های حکومتی ظالمانه، و ریشه شناسی ناهنجاری حکومت ها، الگویی مناسب ارائه دهد که در صورت تحقق آن، سعادت دنیا و آخرت مردم تأمین گردد. بنابراین، در سلوک عرفانی، فراتر از خلوت گزینی و ریاضت فردی می اندیشید و فرایند عمومی سازی سلوک عرفانی را مطرح می نماید.
در نظر وی، هرگونه رفتار پادشاه، عوامل حکومت و صاحبان حرفه و پیشه ، به شرط این که غفلت از خداوند نباشد و در جهت رضای حق و شفقت بر خلق باشد، بخشی از سلوک راه الهی تلقی می شود. او برای رسیدن به الگوی برتر حکومتی، نگرشی اسوه گرا دارد و برای نشان دادن نمودار عینی آن به استناد قرآن و آموزه های دینی، حکومت داوود و سلیمان را شاهد می آورد که حکومت دین و دنیا را با هم داشته اند. عدالت محوری و رعیت پروری را مهمترین رکن حکومت صالح می داند و معتقد است نظام هستی دستگاهی منظم و به هم پیوسته است که همگی برای معرفت جویی انسان آفریده شده است.
"
روش ترجمه متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پاسخ به یک سوال است: در سنت ترجمه ادبی در ایران، متن ادبی به چه روش ترجمه می شود ؟ پاسخ به این سوال ، پاسخی است توصیفی و نه تجویزی. روش ترجمه متن ادبی مبتنی بر دو اصل است: اصل اول تضمین کننده ادبی بودن ترجمه است با معیارهای فرهنگ مقصد و اصل دوم تضمین کننده ترجمه بودن ترجمه است و ترجمه ادبی برآیند دو گرایش است. گرایش به سوی ثبات یعنی ایجاد شباهت صوری بین اجزای متن اصلی و اجزای متناظر آنها و در ترجمه و گرایش به سوی تغییر یعنی ایجاد شباهت معنایی با ایجاد تغییرات در سطوح مختلف به نحوی که اصل اول رعایت شده باشد. مترجم ادبی گاه به سوی ثبات و گاه به سوی تغییر گرایش می یابد و تفاوت میان مترجمان در تشخیص این نکته است که کجا به ثبات و کجا به تغییر گرایش پیدا کرده و چگونه بین دو اصل فوق تعادل یا سازش برقرار کنند.
بزرگترین شاعر ایران کیست؟ جواب ششم بزرگترین شاعر ایران حافظ است
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۳ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبکی منشآت قائم مقام و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان پیروان سعدی تنها کسی که در پیروی از شیوه نگارش وی در گلستان گوی توفیق را از همگان ربود، قائم مقام فراهانی، نویسنده منشآت است که با درک روح زبان سعدی و رمز و راز آن،- تأثّر و نه تقلید- توانست نثری زیبا، روان، آهنگین و در عین حال استوار بیافریند. او راز ماندگاری و کهنه نشدن انشای گلستان؛ یعنی برخورداری از ارزش های گوناگون ادبی از قبیل: سادگی بیان، پرمایگی، خوش آهنگی، لطف سخن، بهره مندی هنرمندانه از زبان زنده، پر تحرّک و طبیعت آمیز را دریافت. از وجوه مشترک سعدی و قائم مقام می توان به استفاده به دور از تصنّع از زیورهای کلامی از قبیل سجع، ترصیع و موازنه و نیز بهره برداری از آیات و احادیث و استفاده بجا از اشعار و امثال و زبان زنده و پرتحرّک اشاره کرد. مقاله حاضر با مقایسه سبک شناسانه منشآت قائم مقام و گلستان سعدی در صدد تبیین وجود اشتراک آن دو و نشان دادن میزان توفیق قائم مقام در پیروی از سعدی است.
خردمندان و بى خردان شاهنامه بخش اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره فردوسى و اثرش، شاهنامه، از متقدمان و متأخران ایرانى و غیر ایرانى تحقیقات گوناگون و ماندگارى انجام داد ه اند. در این مقاله کوشش شده خردمندان و بى خردان شاهنامه شناخته و دلیل خردمندى و بى خردى آنها و اینکه چه کسى آنها را خردمند یا بى خرد خطاب کرده، به ترتیب الفبائى مجموعأ صد و پانزده نفر، تحلیل شود. از این تعداد صد و چهار نفر یعنى4/90 % آنها خردمند و یازده نفر دیگر یعنى 6/9% آنها از جانب دوستان یا دشمنان خود خردمند یا بى خرد توصیف شده اند. خردمندى مورد نظر شاهنامه بیشتر حکمت عملى یا خرد شرقى است.
نگاهی دیگر به رویین تنی اسفندیار در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله جذابیت های داستان رستم و اسفندیار، رویین تنی اسفندیار است؛ پهلوانی که گمان می رود از آسیب سلاح در امان است و به جنگ مردی می رود که ششصد سال است که دیو و دَد را مغلوب خویش ساخته است. لیکن با کمال شگفتی، این رویین تنی نه تنها کارساز نیست، بلکه گویی شکست و مرگ اسفندیار را هم سرعت می بخشد. اما چرا چنین می شود؟ تأملی در شاهنامهما را با ویژگی هایی از رویین تنی آشنا می سازد که عبارتند از: 1 صفت رویین تنی خاصّ اسفندیار و منحصر بدو نیست و پهلوانان دیگری هم بدان موصوف هستند. 2 علی رغم رویین تنی، اسفندیار زره می پوشد و آسیب می پذیرد.3 اسفندیار خود هرگز بدین امر تصریح نکرده، ادعایی نداشته است. 4 همه، حتی آنان که اسفندیار را رویین تن می دانند، در نبرد او با رستم دل نگرانند و رستم را پیروز می شمارند. 5 متن شاهنامهدر باب چگونگی رویین تن شدن اسفندیار، کاملاً خاموش است. 6 در متن، تصریح غیرقابل تأویلی بدین معنا نمی یابیم که رویین تنی یعنی آسیب ناپذیری. بنابراین، رویین تنی اسفندیار باید مفهومی دیگر داشته باشد. به گمان نویسنده، رویین تنی در شاهنامهرمزی است از شکست ناپذیری؛ شکست ناپذیری متوهمی که غالباً در ذهن مردم در باب پهلوانان بزرگ وجود دارد؛ معنایی که در وقت رویارویی با مرگ فرو می ریزد.
نگاهی به ساختار اجتماعی اندیشه مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله پس از ارائه تعاریف مفهومی و مقایسهای ابعاد مختلف اندیشه، حوزههای متنوع اندیشه اجتماعی مولوی در سه مورد محور کلی طبقهبندی و تحلیل شواهد و قرائن هر یک از آنها، از دفترهای ششگانه مثنوی ذکر شده است، طرح اجمالی مقاله حاضر به شرح زیر است:
1.اندیشه اجتماعی در عرصه شناخت
1.1.تحلیل و مدارا
2.1.نیرنگشناسی
3.1.بینش روانشناختی
4.1.کاربردشناسی
2.اندیشه اجتماعی در عرصه نقد اجتماعی
1.2.نکوهش زراندوزان و چاپلوسان
2.2.نقد ریاست و حکومت
3.2.نقد مشورت با نااهلان
3.تحلیل رفتارهای اجتماعی
1.3.تحلیل و تعلیل کنشها و گرایشها
2.3.آسیبشناسی قضاوت
3.3.تحلیل تمثیلی گزافهگویی
4.3.خرافهستیزی(تحلیل و تأویل منطقی عملکرد انسان و انتساب صلاح و فساد انسان به خود وی و مردود دانستن انتساب فرافکنانه عملکرد انسان به بخت و اقبال و گردش روزگار).
5.3.تحلیل عواقب و عقبات ظلم
6.3.تحلیل ضرورت تقیه
7.3.تحلیل رفتارهای غریزی انسان
8.3.تحلیل تکفیر
9.3.تحلیل ناسپاسی مردم"
نگاهی دیگر به انسان شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان و هستی متمایز و ناشناخته او به عنوان یکی از مسایل مهم و مطرح اندیشه بشری، همواره محور مباحث و پژوهش های بسیاری بوده است و هر یک از اندیشمندان به فراخور اندیشه و برداشت خود او را به گونه ای معرفی کرده اند.در این نوشتار، سعی بر آن است که ضمن بررسی افکار و اندیشه های عرفا در این خصوص، مقایسه ای اجمالی میان افکار و برداشت های این گروه و فلاسفه نیز صورت گیرد.نتیجه آنکه بر اساس باورهای عرفانی، وجود و هستی متمایز و دو بعدی انسان، هدف نهایی آفرینش، محور و خلاصه وجود و هستی هر دو عالم، «نسخه جامعه» و «کون جامع» است، به جز این وجود انسان مظهر و مظهر صفات الوهیت و آینه تمام نمای صفات جمال و جلال حق است. از سوی دیگر وی امانت دار ودیعه «عشق و معرفت الهی» و نایب و خلیفه به حق باری تعالی در زمین است که به نیابت از او بر آسمانها و زمین و اهل آن فرمان می راند.
بررسی تطبیقی ساختار داستان های شیر و گاو در کلیله و دمنه و افراسیاب و سیاوش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ی ساختار و منشاء قصه ها و اسطوره های ملت های مختلف جهان آثار گوناگونی پدید آمده است. برخی از پژوهش گران با نگاهی تطبیقی آثار دو یا چند قوم را با یکدیگر مقایسه کرده اند. از آن جا که هندی ها و ایرانیان از گذشته های دور پیوندهای فراوان فکری، جغرافیایی و تاریخی داشته اند، زمینه های بسیاری نیزبرای پژوهشگران علاقه مند به بررسی آثار این دو قوم فراهم آمده است. بی گمان ""پنجاتنترا"" و ""شاهنامه ی فردوسی""، دو اثر مهم و باستانی نزد مردم هند و ایران است و این دو اثر،درفرهنگ دوملت جایگاه ویژه ای دارند.
در این مقاله کوشش شده با نگاهی ساختاری، اجزای ساختار داستان های افراسیاب و سیاوش در شاهنامه و شیر و گاو در کلیله و دمنه مقایسه شود. درخور توجه است که این اجزا به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر مشابه اند. گفتنی است، کوشش شده اگر تفاوت هایی میان روایات گوناگون از این دو داستان وجود دارد، بازنموده شود. هم چنین به دلیل هم مانندی فراوان داستان شیر و شتر پرهیزگار در مرزبان نامه و شیر و شغال در کلیله ودمنه به شباهت های دو داستان اخیر نیز اشاره شود و در پایان با توجه به ساختار بسیار مشابه دو داستان، تحلیلی نیز ارائه گردد.
شعوانه پارسا زن عارف شاعر ایرانی قرن دوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعوانه ابلیه پارسا زن ایرانی از اهالی بصره است که تذکره نویسان، سخنان عالی و احوالی شگفت از وی روایت کردهاند. وقایع زندگی او و دیگر زنان عارف در لابه لای اوراق کتابهای صوفیه گم شده، و اطلاعات ناچیزی از آن در دست است. این مقاله به مطالعه دوره زندگی، شرح احوال و آثار وی پرداخته است. شعوانه در قرن دوم هجری میزیسته است. او در میان دسته ای از زنان اهل بصره جای دارد که همگی طریق زهد و ریاضت را پیموده و در طریق فقر و تصوف سلوک کردهاند. از جمله ویژگیهای این گروه بانوان عارف، خوف و حزن دائم است. شعوانه نیز روزگار را به عبادت و حزن و گریه دائم میگذراند. وی صدای خوشی داشت و در مجلس وی، زنان و مردان حضور مییافتند و وی اشعاری را برای ایشان می خواند و مستمعان با وی میگریستند. زندگی فقیرانه وی نشاندهنده عدم وابستگی و تعلق مادی این زن به دنیا و مافیهاست. با فضیل عیاض، صوفی مشهور خراسانی دیدار داشته و او را پند داده است. مناجاتهایی هم از وی باقی مانده است
زندگی خصوصی مولانا در لایه های پنهان نخستین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، خوانشی متفاوت از داستان نخست مثنوی به منظور بازجست انعکاس سایه وار زندگی خصوصی مولانا و ارتباطات اجتماعی وی با افراد مهم و تأثیرگذار در زندگی اوست. لذا ضمن تأیید و صحه گذاشتن بر قرائت ها و تأویلات متعدّدی که تا کنون محقّقان برجسته ی ایرانی و غیرایرانی از این داستان به عمل آورده اند، داستان را در «بستر تاریخیِ» زندگی مولانا تحلیل خواهیم کرد. می دانیم مولوی خاطرات آشنایی و زندگی با شمس و پایان تراژیک این ارتباط را در فاصله ی طولانی بین غیاب شمس و آغاز سرایش مثنوی، در جهان عینیّت، علی رغم درگیری ذهنی شدید و مداوم با آن، به لایه های پنهان ذهن خویش می رانده و تنها با سرودن غزل های جانسوز، آبی بر آتش درون می پاشیده است. به نظر می رسد خاطرات فروخفته، در نخستین گام روایت پردازی، از اعماق ناخودآگاه فردی وی به در آمده و خود را در لایه های پنهان روایت نشان داده است. مولانا در این داستان مانند رؤیابینی است که با عمل «جابه جایی»، «ادغام» و «فشرده سازی» ضمن این که مهمترین مقطع زندگی خود را گزارش می کند، پرده ای چندلایه بر آن می افکند و تنها «سرّ دلبران»؛ یعنی حکایت حال خود و شمس تبریزی را در «حدیث دیگران»؛ یعنی روایت پادشاه، کنیزک، زرگر و طبیب الهی بازمی گوید. بنابراین، حکایتِ «نقد حال» خود را با شخصیّت «پادشاه»، شمس تبریزی را با «طبیب الهی»، کیمیاخاتون را با «کنیزک» و علاءالدّین محمّد را با «زرگر» بر مبنای اصل مشابهت، بازسازی می کند تا به صورت پوشیده از عملکرد خود در رابطه با شمس دفاع کرده باشد. زیرا علی رغم گذشت بیش از یک دهه از غیاب شمس، هنوز از عریان سازی و صراحت کلام هراسان است و سعی می کند با ترفندهای روایی بیش از آنکه پرده از حقیقت حال خود با شمس بر دارد، پردهایی ضخیم بر آن بیفکند.
نمای نزدیک: نقد و بررسی آثار مصطفی رحماندوست (نویسنده و شاعر)
حوزه های تخصصی:
انواع تصویرگری در کتاب های کودکان
حوزه های تخصصی:
مقایسه صفت در زبان های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان عربی صفت به خاطر مطابقت با موصوف از نظر اعراب،عدد،جنس، معرفه و نکره،از صفت در زبان فارسی امروز متمایز است.صفت در زبان فارسی باستان و امروزی، برخلاف عربی به دو گروه پیشین و پسین تقسیم می شود.در زبان فارسی امروزی بین صفت و برخی از نقش های دستوری؛ همچون قید از لحاظ شکل ظاهری تفاوت نمایانی دیده نمی شود و تشخیص صفت در این زبان بیشتر بر اساس ویژگی های دستوری است؛ در صورتی که در زبان عربی ساختار و نحو، هر دو، از جایگاه مهمّی برخوردارند.
از جمله مباحث بدیهی در کتاب های دستور زبان فارسی، این مسئله است که مطابقت صفت و موصوف در زبان فارسی برگرفته از زبان عربی بوده، و هیچ زمانی این چنین قاعده ای در زبان فارسی وجود نداشته است؛در صورتی که صفت در ایرانی باستان همیشه، و در زبان ایرانی میانه غربی و فارسی دری ممکن بوده از لحاظ عدد، جنس و همچنین، حالت با موصوف خود مطابقت کند.
نگارندگان در این مقاله برآنند تا ابتدا نظرهای عده ای از دستور نویسان و پیشینه مطابقت صفت و موصوف در زبان فارسی را بیان کرده و سپس، تعریفی کلی از صفت در هر دو زبان عربی و فارسی ارائه دهند و به مقایسه صفت فارسی با زبان عربی از جهت واژگان و نحو بپردازند.
تحلیلی از شعر حافظ بر اساس اصول نقد ادبی آی . ا . ریجاردز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آی. ا. ریچاردز (1965-1893) یکی از تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم در حوزه های روان شناسی، نقد ادبی، زبان شناسی و فلسفه است. وی تحت تاثیر مکتب پوزیتیویسم با جسارتی فوق العاده، بر شیوه های نقد ادبی گذشته زبان اعتراض می گشاید و قلم رد می کشد. او بر پایه ی مطالعاتش در روان شناسی و اخلاق، نظریه ی کاملا متفاوت خود را در نقد ادبی بر اساس سه مفهوم تجربه، ارزش و ارتباط بنیاد می نهد. در مقاله ی حاضر، نخست با نگاهی به زمینه های فکری و فلسفی ریچاردز، کوشش شده مهم ترین اندیشه های وی در نقد ادبی، در پیکره ای کلی و منسجم ترسیم گردد. در دومین بخش، شعر حافظ بر اساس دیدگاه ریچاردز بررسی و تحلیل شده است. برای انجام بهتر این تحلیل، ابتدا مهم ترین اصول نقد ادبی ریچاردز در قالب پنج گزاره ی فشرده بیان شده و آن گاه مصادیق هر کدام از این گزاره ها در دیوان حافظ جست وجو شده است.
نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد که یافتن مناسب ترین راه برای حل تعارض انگیزه ها و امیال متناقص انسانی که در نظریه ی ریچاردز کارکرد اصلی شعر شمرده می شود، در شعر و اندیشه ی حافظ نیز نقشی اساسی دارد. این نگاه تازه، از برخی جنبه های شعر حافظ، فهمی ژرف تر به دست می دهد. از این گذشته، نشان می دهد که ریچاردز در تدوین نظریه ای عمومی در نقد ادبی ، موفقیت بسیار داشته است.