فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۲٬۷۱۶ مورد.
۳۲۱.

Self-Compassion in Diabetic Patients: Relationships of Type-D Personality with Psychological Well-Being and Self-Care(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Self-compassion Diabetes Mellitus-Type 2 Self-care Type D Personality Psychological well-being

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۲
Objective: This research investigated the mediating role of self-compassion in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors in patients suffering from type 2 diabetes. Research Method: The statistical population of this research included all patients with type 2 diabetes in the cities of Rasht and Rezvanshahr in 2020-2021. In this descriptive cross-sectional study, 368 patients were selected through purposive consecutive sampling. The participants completed the questionnaire of the summary of diabetes self-care activities (SDSCA), type D personality scale (DS-14), Ryff's scale of psychological well-being (RSPWB), and self-compassion scale – short form (SCS-SF). The data were processed through structural equation modeling (SEM) in AMOS-24. Bootstrapping was carried out by Preacher and Hayes’ (2008) macro to analyze the mediating relationships. Results: According to the bootstrapping analysis, self-compassion plays a significantly mediating role in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors (in all cases p<0.0001). The coefficient of determination of the final model demonstrated that all exogenous and medicating variables can predict 89% of the psychological well-being changes and 87% of self-care behaviors. Conclusions: Self-compassion can serve as a buffer and reduce the destructive effects of the type D personality on the psychological well-being and self-care behaviors in diabetic patients. Thus, taking measures to train and strengthen self-compassion is essential in the psychological treatment of diabetic patients.
۳۲۲.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر خود جرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی درمان شناختی - رفتاری خودجرحی بدون خودکشی انگ درونی شده عاطفه مثبت عاطفه منفی علائم شیدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۰
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه مثبت، عاطفه منفی و علائم شیدایی در بیماران دوقطبی بود. روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران دوقطبی بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده و با داروهای تثبیت کننده خلق تحت درمان بودند. نمونه شامل 24 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری را به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت فردی و هفته ای یک جلسه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های خودجرحی سانسون، انگ درونی شده کینگ، عاطفه مثبت و منفی واتسون و شیدایی یانگ گردآوری و به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث کاهش معنادار میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری خودجرحی بدون خودکشی (p<0.01, F=46.639, η2=0.679)، انگ درونی شده (p<0.01, F=6.460, η2=0.227)، عاطفه منفی (p<0.01, F=8.849, η2=0.287) و علائم شیدایی (p<0.01, F=27.519, η2=0.556) بیماران دوقطبی شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری در خودجرحی بدون خودکشی، انگ درونی شده، عاطفه منفی و علائم شیدایی تفاوت معنادار وجود دارد.
۳۲۳.

تحلیل روابط تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکانشگری تنظیم هیجان تاب آوری سلامت روان خودآسیب زنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط تکانشگری، تاب آوری و تنظیم هیجان با مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی است. نمونه اولیه 508 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که پرسشنامه های خودآسیب زنی، فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری، مقیاس تنظیم هیجانی، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری را تکمیل کردند. براساس نتایج پرسشنامه خودآسیب زنی 295 نفر با حداقل 1 بار سابقه خودآسیب زنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با روش همبستگی کانونی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش با مولفه های سلامت روان شامل اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی همبستگی کانونی معنادار داشتند و ضریب همبستگی برابر با 80/0 بود. این همبستگی با تکانشگری و تنظیم هیجان مثبت و با تاب آوری منفی بود (001/0> P). همچنین 64 درصد از تغییرات مولفه های سلامت روان قابل پیش بینی است. بیش ترین وزن کانونی نیز متعلق به تاب آوری(63/0) و افسردگی(62/0-) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش متغیرهای تکانشگری، تنظیم هیجان و تاب آوری بر روی مولفه های سلامت روان در دانشجویان دارای رفتارهای خودآسیب زنی تاثیر می گذارند و از این طریق می توانند موجب بروز رفتارهای خودآسیب زنی شوند. متغیر تاب آوری بیش ترین نقش را در این رابطه ایفا می کند که براین اساس با آموزش تاب آوری به دانشجویان در هنگام ورود به این دوره می توان از رفتارهای خودآسیب زنی و سایر مشکلات سلامت روان پیشگیری کرد.
۳۲۴.

کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان رگرسیون لوجستیک قلدری هوش معنوی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۳
هدف پژوهش حاضر کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر نجف آباد بودند. تعداد 447 دانش آموز (225 دختر و 222 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها و پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) بر اساس متغیرهای پیش بین هوش هیجانی (درک عواطف و ...) و مولفه های هوش معنوی (زمینه تفکر و...) از رگرسیون لوجستیک استفاده شد. جهت شاخص برازش مدل رگرسیون از R2 کاکس و اسنل و R2 ناگل کرک و به منظور بررسی همخوانی احتمال های پیش بینی شده با احتمال های مشاهده شده از آزمون هوسمر و لمشو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 5/87 درصد کل موارد به درستی طبقه بندی شده اند ( 5/87 درصد.). همچنین با ورود متغیرهای پیش بین به معادله، از 233 نفر غیر قلدر، 207 نفر( 8/88 درصد)، 204 نفر آزمودنی قلدر، 184 نفر، (86 درصد) به درستی پیش بینی شده اند. آماره والد معنی دار بودن ضرایب B را نشان می دهد. متغیرهای پیش بین شامل درک عواطف و احساسات خود و دیگران(مولفه هوش هیجانی)، زمینه تفکر و بعد انتقادی (مولفه هوش معنوی) و سجایای اخلاقی (مولفه هوش معنوی) نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن افراد) دارند. سایر متغیرها در حضور این سه متغیر نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) نداشتند. آگاهی معلمان، مشاوران، روانشناسان تربیتی، والدین و سایر متخصصان تعلیم و تربیت از متغیرهای پژوهش می تواند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کننده باشد.
۳۲۵.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش و تعهد زوج درمانی تعارضات زناشویی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۱
هدف: تعارضات زناشویی محور بسیاری از پژوهش ها بوده و پرداختن به هیجان، رفتار و شناخت نقش محوری در روان درمانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش برکاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه در هفت ماهه اول سال1400بود. از بین آن ها30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیارهای خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15زوج قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در10جلسه، هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. هردو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات تجدید نظر شده پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه(110/108=F، 0001/0= P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری(40/39= F،001/0=P) بود. بنابراین می توان بیان کرد که کاربست این مداخله راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره قابل آزمودن است.  
۳۲۶.

اثربخشی توان بخشی شناختی- غیر حرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی توان بخشی شناختی - غیرحرکتی حافظه کاری ناتوانی یادگیری خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۶۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008 ) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
۳۲۷.

اعتبارسنجی و تحلیل عاملی تائیدی نسخه فارسی مقیاس خود ادراکی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی مقیاس خودادراکی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۴
زمینه و هدف: خودادراکی، قضاوت افراد را در مورد توانایی های خود به منظور دستیابی به یک هدف خاص منعکس می کند؛ بنابراین با توجه به اهمیت این مؤلفه در تقویت تحول کودکان و همچنین کمبود ابزار معتبر و کافی در کشور ایران برای سنجش خودادراکی کودکان، پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی و تحلیل عاملی تائیدی نسخه فارسی مقیاس خود ادراکی کودکان (هارتر، 2012) در بین گروهی از دانش آموزان ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر سنین 10 تا 12 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 347 دانش آموز انتخاب شدند. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزارهای AMOS و SPSS24 استفاده شد. یافته ها: پس از ترجمه و اخذ نظرات کارشناسان خبره و آزمودنی ها، روایی صوری مقیاس تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که در نمونه دانش آموزان ایرانی ساختار شش عاملی مقیاس با داده ها برازش مطلوبی داشت. مقادیر ضرایب همسانی برای خرده مقیاس های صلاحیت تحصیلی، صلاحیت اجتماعی، صلاحیت ورزشی، ظاهر فیزیکی، هدایت رفتاری، و خودارزشی کلی به ترتیب برابر با 76/0، 65/0، 73/0، 81/0، 70/0، و 79/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقیاس خود ادراکی کودکان برای سنجش ادراک کودکان نسبت به قابلیت های خود در دانش آموزان ایرانی ابزاری روا و معتبر است. این ابزار می تواند جهت اندازه گیری خودادراکی در بخش های پژوهشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۲۸.

اثربخشی بسته توانمندسازی روان شناختی مادران بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی مشکلات رفتاری حرمت خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه و هدف: امروزه به دوران پیش از دبستان، اثرات پایدار آن در همه مراحل زندگی و آموزش والدین به ویژه مادران زیر 6 سال در راستای تغییر و تحولات مطلوبی که در کودکان ایجاد می شود، توجهات خاصی مبذول شده است. این پژوهش با هدف اثربخشی توانمندسازی روان شناختی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودکان اجرا شد. روش : روش پژوهش از نوع شبه تجربی، پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان 4 تا 6 سال شهر اصفهان در سال 1400 بودند که تعداد ۳۰ نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته توانمندسازی مادر را دریافت کردند و گروه گواه در طی پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های مشکلات رفتاری (شهیم و یوسفی، 1378) و حرمت خود (عزیزی مقدم، 1386) را در سه مرحله تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه توانمندسازی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودک تأثیر معنا دار داشت و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (0/001>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش بسته توانمندسازی روان شناختی مادر بر مشکلات رفتاری و حرمت خود کودک، توجه به این نوع آموزش به مادران، مراکز پیش دبستانی، روان درمانگران و مشاوران در حوزه مشاوره کودک و انتخاب نوع مداخله برای آموزش به والدین پیشنهاد می شود.
۳۲۹.

کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روی آورد قلب پرورش یافته والدگری کودکان با نیازهای خاص مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۷
زمینه و هدف: کودکان دارای مشکلات در سازش یافتگی رفتاری- هیجانی، نیازمند حمایت و شیوه های متفاوت جهت شکل دهی رفتار مطلوب و پیشگیری از آسیب های روان شناختی هستند. بنابراین روی آوردهای والدگری در راستای کاهش مشکلات سازشی کودکان با نیازهای خاص و بهزیستی روان شناختی والدین در حال توسعه هستند. بدین ترتیب این پژوهش با دو هدف انجام شد؛ ابتدا به معرفی و کاربرد روی آورد قلب پرورش یافته در والدگری کودکان با نیازهای خاص پرداخته شد و سپس اثربخشی این مداخلات مورد بررسی قرار گرفته است. روش: روش پژوهش مرور نظام مند بود که با روش نمونه گیری هدفمند و دستورالعمل پریزما (2010) انجام شد. متون نوشتاری در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar، Eric، SSRN، Wiley، PubMed با کلیدواژه های The nurtured heart approach، Intervention، Parenting، Parent education programs جستجو شد. ابتدا 1421منبع و پس از غربالگری تعداد 32 منبع (22 پژوهش؛ 10 کتاب) یافت شد که مطابق با ملاک های ورود و خروج، 19منبع انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد 13 پژوهش که مبتنی بر روی آورد قلب پرورش یافته که در سال های 1997 تا 2022 با حجم نمونه کل 1409 انجام شده اند بر کاهش علائم رفتاری کودکان با اختلالات یادگیری، نافرمانی مقابله ای، اختلال رفتار هنجاری، و نارسایی توجه- فزون کنشی اثربخش بوده است و در سایر متون بررسی شده نیز این روی آورد روان شناختی و خانواده محور تأیید شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نظام مند نشان داد روی آورد قلب پرورش یافته مبتنی بر تعامل والد-کودک است و با آگاهی بخشی و آموزش والدین در پرورش کودکان دارای رفتارهای سازش نایافته، موجب سازش یافتگی و ارتقاء مهارت های رفتاری- اجتماعی این کودکان می شود. بنابراین پیشنهاد می شود این روی آورد در والدگری کودکان با نیازهای خاص در ایران مورد توجه قرار گیرد.
۳۳۰.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تنظیم هیجان خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۴
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
۳۳۱.

تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای با نیازهای ویژه ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش موضوع محور یادگیری انگیزش پیشرفت تحصیلی نیازهای ویژه ذهنی مهارت های حرفه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی شهر چابهار می باشد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون (با گروه آزمایش و کنترل) بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان مهارت های حرفه ای (متوسطه اول) شهر چابهار تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس کودکان استثنایی شهر چابهار مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی با 20 گویه و آزمون یادگیری کلاسی محقق ساخته بودند. برای تحلیل اطلاعات آماری از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که در سطح معناداری 28/0 آموزش موضوع-محور یکپارچه توانسته است بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشته باشد. این امر در زمینه تأثیرگذاری آموزش موضوع-محور یکپارچه بر یادگیری به میزان معناداری 22/0 تأثیر داشته است و در این میان میزان تأثیرگذاری بر شاخص یادگیری با توجه به میزان معناداری بهتر، بیشتر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش موضوع-محور یکپارچه بر میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مهارت های حرفه ای دارای نیازهای ویژه ذهنی تأثیر دارد.
۳۳۲.

تحلیل پدیدارشناسانه تجارب زیسته نوجوانان سازگار و ناسازگار از ادراک رابطه والد – فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی نوجوانان سازگار و ناسازگار ادراک والد - فرزندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف: از مهم ترین عوامل مؤثر در مشخصه های روانی و رفتاری نوجوانان، نحوه ادراک آنان از رابطه با والدین است. این پژوهش کیفی با هدف تحلیل پدیدارشناسانه تجارب زیسته نوجوانان سازگار و ناسازگار از ادراک رابطه والد – فرزندی  انجام شد. روش: مشارکت کنندگان این مطالعه از میان نوجوانان گروه سنی 13 الی 19 که به شیوه مبتنی بر هدف انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع کیفی پدیدارشناسی تفسیری بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد که پس از مصاحبه با 20 نفر پاسخ های مشارکت کنندگان به اشباع رسید. در این مطالعه با استفاده از روش کدگذاری باز 115 کد مرتبط با اهداف پژوهش شناسایی شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ادراک نوجوانان سازگار و ناسازگار از رابطه والد- فرزندی در 6 مضمون اصلی شناسایی شد. ادراکات منفی نسبت به خود، ادراکات منفی نسبت به والدین، و ادراکات منفی نسبت به تعاملات سه مضمون اصلی مربوط به نوجوانان ناسازگار و سه مضمون اصلی دیگر؛ ادراکات مثبت نسبت به خود، ادراکات مثبت نسبت به والدین، و ادراکات مثبت نسبت به تعاملات مربوط به نوجوانان سازگار استخراج شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نوجوانان سازگار در رابطه با والدین ادراکات مثبت بیشتری نسبت به خود گزارش کردند و همچنین نسبت به والدین و ارتباط برقرار کردن و گفتگو با آن ها دید مثبت تر و ثمربخش تری داشتند، در مقابل نوجوانان ناسازگار در تعامل با والدین هم خود ادراکی منفی را گزارش کردند.
۳۳۳.

مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی انعطاف پذیری درمان شناختی - رفتاری درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت ماتریکس درمان پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: شواهد تجربی و نظری نشان می دهد که مداخله های شناختی- رفتاری، کارایی پایداری ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی یک سر کور با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 9 دانشجو با اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این سه الگوی مداخله ای، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز (هیمبرگ و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس خود شفقت ورزی (ریس و همکاران، 2011)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (باند و همکاران، 2011) و پرسشنامه زندگی ارزشمند (ویلسون و همکاران، 2010) استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه روش مداخله ای در کاهش اضطراب اجتماعی (2.58->Z) و افزایش انعطاف پذیری موثر و از لحاظ بالینی معنادار است (2.58Z>). با این وجود، درمان شناختی- رفتاری هافمن در افزایش خود شفقت ورزی و زندگی ارزشمند از لحاظ بالینی موثر و معنادار نبود (1.96>Z)، و این نتایج نیز در پایان دوره پیگیری 2 ماهه حفظ شد. نتیجه گیری: بنابراین ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت از نظر اندازه تغییر، ثبات، کلیت تغییر و ایمنی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری هافمن، کارایی بالینی موثرتری دارند، اما هر سه روش مداخله در میزان پذیرش و عمومیت تغییر مشابه بودند.
۳۳۴.

اثربخشی برنامه مبتنی بر ذهن سازی و ذهن آگاهی (مادر و کودک) در مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهنی سازی مشکلات رفتاری هیجان کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مبتنی بر ذهن سازی و ذهن آگاهی (مادر و کودک) در مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بوده است. روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه بود. از داوطلبان گروه ازمایش پیش از اجرای مداخله های ذهنی سازی پیش آزمون گرفته شده و بعد از مداخله، پس آزمون و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند ولی آنها نیز پیش آزمون و پس آزمون داده اند. گروه نمونه دانش آموزان مقطع دوره اول و دوم دبستان دارای مشکلات رفتاری بوده اند. گروه آزمایش در هشت جلسه به صورت هتگی تحت آموزش جلسات ذهن آگاهی (بوردیک، 2014) قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک-آخنباخ (آخنباخ و رسکورلا، 2007) بوده است. در این پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی اختلاف میانگین ها استفاده و تحلیل داده ها نیز به کمک نرم افزار 24 spss انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر مشکلات رفتاری کودکان در حیطه های اضطراب/افسردگی (35/78=F، 001/0>P)، گوشه گیری/افسردگی (95/16=F، 001/0>P)، شکایات جسمانی (65/19=F، 001/0>P)، مشکلات تفکر (34/60=F، 001/0>P)، رفتار قانون شکنی (86/12=F، 001/0>P) و رفتار پرخاشگرانه (61/79=F، 001/0>P) موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت برنامه مبتنی بر ذهن سازی و ذهن آگاهی (مادر و کودک) در کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان دبستانی استفاده کرد.
۳۳۵.

تحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادایم زناشویی قصد ازدواج رفتار زناشویی باور به متأهل ماندن باور به متأهل شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانه بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چند مرحله ای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.
۳۳۶.

اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی سبک های مقابله ای آرتریت روماتوئید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سبک های مقابله ای در بیماران آرتریت روماتوئید انجام شد . روش: روش تحقیق حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون  با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر بیمار آرتریت روماتوئید که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. طرحواره درمانی بر اساس مدل ریزو و همکاران انجام شد. به منظور توصیف داده های از شاخص های آمار توصیفی و برای تحلیل داده های از شاخص های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، کواریانس چند متغیری و کورایانس های یکراهه در متن مانکوا استفاده شد. یافته ها: اثربخشی طرحواره درمانی بر سبکهای مقابله ای بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پایدار می باشد. در همه سبک های مقابله ای بین گروه های مورد پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد. بین میانگین نمرات سبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی در مقایسه مراحل پیش آزمون - پس آزمون و پیش آزمون - پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: انجام طرحواره درمانی برای بیماران آرتریت روماتوئید می توان تا حدودی درد و رنج این ییماران را کاهش داد.  پیشنهاد می شود در سیاست نظام بهداشتی درمانی کشور برنامه های برای بکارگیری طرحواره درمانی به منظور کاهش آلام این بیماران صورت گیرد.
۳۳۷.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری روان شناختی تاب آوری سندرم روده تحریک پذیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان در سال 1398 مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 27 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از تکنیک های نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مورد استفاده گیرد.
۳۳۸.

Comparing the Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy and Self-Regulation Couple Therapy in Ego Strength in Couples on the Verge of Divorce

کلید واژه ها: Ego strenghth emotionally focused couple therapy self-regulation couple therapy Couples on the verge of divorce

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۱
Objective: The increase in divorce rates has led to many studies on divorce prevention. The present study was conducted with the objective of comparing the effectiveness of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in the ego strength of couples on the verge of divorce.   Methods:  The design of this quasi-experimental study was pretest-posttest with a control group and a three-month follow-up. The statistical population included all the couples on the verge of divorce in martyr Motahari family court complex in Mashhad in 2019. Sixty couples who referred to Bahar Divorce Counseling Center in Mashhad were selected. They were randomly assigned to two experimental groups (i.e., emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy) and a control group. There were 20 couples in each group. The instrument included Ego Strength Questionnaire (Markstrom & Marshall, 2007). In addition, one-way analysis of variance and Bonferroni post hoc test were used to analyze the data using SPSS software (version 25). Results: Both intervention methods were effective in strenthing the ego of the couples on the verge of divorce (P<0.0001). Furthermore, the effectiveness of both methods sustained over time. Moreover, there was no significant difference between the two methods in terms of the effectiveness. Conclusion: According to the results of the study, it is suggested that counselors and psychologists in the field of couple and family therapy use the two methods of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in order to strengthen the ego of the couples with challenges.
۳۳۹.

جایگاه پدر در خانواده در آموزه های نهج البلاغه

کلید واژه ها: پدر خانواده تربیت نهج البلاغه نرم افزار ATLAS.ti

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۸
مقدمه: آموزشگاه آغازین هر فردی، خانه و خانواده است. سال های نخست تربیت به خاطر نقشی که در ساختار جسمانی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی دار بسیار حائز اهمیت است و از این جهت نقش خانواده در آن روشن می گردد. و پدر به عنوان یکی از ارکان خانواده امری فاقد جایگزین است. و کودک نخستین درس محبت و دوستی، و بغض و دشمنی را در خانه فرا می گیرد. در خانواده نقش پدر بسیار برجسته است، او مسئول اصلی تربیت شایسته فرزندان است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیتی پدر در آموزه های نهج البلاغه است.   روش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده های کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کتاب نهج البلاغه و بیانات حضرت علی (علیه السلام) در حوزه نقش پدر در تربیت فرزند است. در این راستا به منظور تحلیل نهج البلاغه، از روش تحلیل محتوای کیفی به وسیله ی ابزار پژوهش نرم افزار ATLAS.ti  استفاده شده است . کد گذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی به وسیله ی نرم افزار صورت گرفته و در مجموع بعداز جمع آوری گزاره های نهج البلاغه مرتبط با موضوع پژوهش،  کد گذاری آن ها به روش کدگذاری باز انجام شده است. در مجموع تعداد 571 کد با موضوع تربیت و پدر استخراج شد که 53 عدد آن ها مربوط به کدهای تربیت و پدر است. برای کدبندی کتاب نهج البلاغه از ترجمه ی مرحوم دشتی استفاده شده است. یافته ها :  یافته های این پژوهش  نشان می دهد که. پدر در تربیت کودک و نوجوان بنا بر علاقه ای که به او دارد باید کودک را نصیحت و توصیه کند و آداب اخلاق، خودسازی، تربیت نفس، سیر و سلوک الی الله را آموزش دهد که کودک از هوا و هوس بپرهیزد، سرگرمی های غافل کننده را از خود دور کند و به دور از تعصب و سهل انگاری به سفر آخرت فکر کند. پدر با مواظبت از فرزندان باید آن ها را به تقوای الهی دعوت کند، روح شان را با پند و نصیحت صیقل دهد؛ چون بدون ذکر نام خداوند و بدون اتکا به تربیت الهی، خانه ی قلب ویران و انسان در قعر چاه گرفتار می شود. نتیجه گیری: بنابراین پدر باید فرزندان را به راه راست هدایت کرده  و در این مسیر  راهنمایانی را که مورد اعتماد و آگاه هستند معرفی نماید.  چون انسان در هر حالتی نیاز به راهنمای دلسوز و مدبر دارد.
۳۴۰.

اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثر استروپ اختلال نقص توجه الکتروانسفالوگرافی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۶
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل کودکان دارای اختلال نقص توجه در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 کودک در محدوده سنی 8 تا 11 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مراکز مشاوره شهر شیراز انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری گواه و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی، الکترود آند روی ناحیه FP1 و الکترود کاتد روی کتف دست راست قرار گرفت و به وسیله کش بر روی سر محکم شد. در هر جلسه، جریان الکتریکی به طور مستقیم، با شدت 1 میلی آمپر به مدت 30 دقیقه برای هر آزمودنی انجام گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز در گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول سه هفته بود. پس از اتمام جلسات مداخله، به منظور اجرای پس آزمون، مجدداً ثبت EEG و آزمون استروپ برای هر دو گروه گواه و آزمایشی اجرا شد. سپس هر دو گروه از نظر میزان توجه انتخابی و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 01/0p< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجه مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) در گروه آزمایشی معنی دار است. لذا به نظر می رسد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه انتخابی و کاهش نسبت تتا/ بتا در ناحیه CZ کودکان دارای اختلال نقص توجه تأثیرگذار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان