بهرامعلی قنبری هاشم آبادی

بهرامعلی قنبری هاشم آبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹ مورد.
۱.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش و تعهد زوج درمانی تعارضات زناشویی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 596 تعداد دانلود : 167
هدف: تعارضات زناشویی محور بسیاری از پژوهش ها بوده و پرداختن به هیجان، رفتار و شناخت نقش محوری در روان درمانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش برکاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه در هفت ماهه اول سال1400بود. از بین آن ها30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیارهای خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15زوج قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در10جلسه، هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. هردو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات تجدید نظر شده پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه(110/108=F، 0001/0= P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری(40/39= F،001/0=P) بود. بنابراین می توان بیان کرد که کاربست این مداخله راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره قابل آزمودن است.  
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش هیجان مدار مبتنی بر رویکرد( HMT-LMG) و تحلیل ارتباط متقابل (TA)بر تمایزیافتگی و حل تعارض والد-نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش هیجان مدار برنامه HMT-LMG تحلیل ارتباط متقابل تمایزیافتگی حل تعارض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 535 تعداد دانلود : 378
مقدمه : هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار مبتنی بر (HMT/LMG) و تحلیل ارتباط متقابل بر تمایزیافتگی و حل تعارض والد-نوجوان بود. روش : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون دو گروه آزمایش با پیگیری سه ماهه و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1400 بود (12018 نفر). حجم نمونه 60 نفر دانش آموز همراه مادر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 30 نفر). جهت جمع آوری داده ها از مقیاس های نگرش فرزند نسبت به مادر (CAM)، تاکتیک های تعارض موری اشتراوس (1990) و تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر(1998) و همچنین، بسته های آموزشی تحلیل ارتباط متقابل استوارت و جونز (2009) و  هیجان مدار(HMT/LMG) آیکین و آیکین (2017) استفاده گردید. هر دو گروه پرسشنامه های مذکور را تکمیل و سپس یکی از گروه ها به مورد مداخله تحلیل ارتباط متقابل و گروه دیگر برنامه(HMT/LMG) را دریافت کرد. در پایان مداخله نیز هر دو گروه پرسشنامه ها را کامل و داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها : اثر زمان، گروه و تعامل زمان در گروه آموزش هیجان مدار(HMT/LMG) نسبت به گروه تحلیل ارتباط متقابل برای تمایزیافتگی و حل تعارض معنادار بود (001/0>p). نتیجه گیری : با عنایت به نتایج به دست آمده، آموزش رویکرد هیجان مدار (HMT/LMG) جهت بهبود سطح تمایزیافتگی و حل تعارضات دوره نوجوانی توصیه می گردد.
۳.

اثر روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان

کلید واژه ها: دلبستگی تحلیل رفتار متقابل نوجوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 238 تعداد دانلود : 821
هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثر روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان بود. طرح این پژوهش نیمه تجربی با الگوی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مشهد تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از این دانش آموزان به صورت داوطلبانه انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. در هر گروه 15 نفر حضور داشتند. هر دو گروه مقیاس تجدیدنظر شده دلبستگی بزرگسال (RAAS) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت نه جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر دلبستگی ایمن (0/70=partial Eta2) و اجتنابی (0/50=partial Eta2) اثر معناداری دارد. اما در دلبستگی دوسوگرا تفاوت معناداری میان دو گروه وجود نداشت (0/05<P). به نظر می رسد روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان موثر است و دلبستگی ایمن آنان را افزایش و دلبستگی ناایمن اجتنابی را کاهش می دهد.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش حافظه کاری محرک های هیجانی نشخوار فکری اختلال وسواسی جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 827 تعداد دانلود : 616
افزایش ترس از آلودگی که در پی انتشار ویروس کرونا در جهان اتفاق افتاده است تهدیدی برای سلامت روان افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری ایجاد کرده است. هدف پژوهش جاری بررسی اثر آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر بهبود نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواسی جبری بود. جهت نیل به هدف پژوهش گروه نمونه شامل 42 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری با توجه به کسب نمره برش 91 در پرسشنامه اختلال وسواسی جبری ونکوور و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات روانی محور Ӏ به روش در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایدهی شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل پرسشنامه نشخوار فکری نولن-هوکسما بود و مداخلات مورد استفاده شامل آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه اول و آموزش حافظه کاری خنثی برای گروه دوم بود که هر کدام به مدت 20 جلسه اجرا شدند و گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل آنکوا حاکی از اثربخشی معنادار آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری بود (01/0>P). همچنین آموزش حافظه کاری هیجانی نسبت به آموزش حافظه کاری خنثی به طور معنادار اثربخشی بیشتری بر بهبودی نشخوار فکری داشت (05/0>P). و تحلیل مانکوا نشان داد آموزش های حافظه کاری بر زیرمقیاس بازتاب اثر معنادار (01/0>P) و بر زیرمقیاس های درفکر فرورفتن و افسردگی اثربخش نبوده است. با توجه به یافته ها می توان نتیجهگیری کرد که پردازش های هیجانی حافظه کاری بیشتر از پردازش های خنثی در شکل گیری نشخوار فکری دارای نقش هستند.
۵.

مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر انعطاف پذیری شناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 180 تعداد دانلود : 524
تاثیرات ناشی از همه گیری کووید-19 در جهان تهدیدی جدی برای سلامت روان افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی ایجاد کرده است. هدف پژوهش جاری بررسی اثر آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی در مبتلایان به وسواس فکری عملی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی و شامل دو گروه آزمایش، یک گروه کنترل، پیش آزمون و پس آزمون بود. گروه نمونه شامل 42 نفر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی مراجعه کننده به کلینیک های هیمان و فولادی شهر مشهد در سال 1400 بود که به روش در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 14 نفری جای گرفتند. پرسشنامه های انعطاف پذیری روانشناختی دنیس-وندورال و عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون به عنوان پیش آزمون اجرا شدند. سپس آموزش حافظه کاری هیجانی برای گروه اول و آموزش حافظه کاری خنثی برای گروه دوم، هر کدام به مدت 20 جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس پس آزمون شامل پرسشنامه های پیش آزمون اجرا گردید. نتایج آزمون مانکوا حاکی از اثربخشی معنادار آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی بر متغیرهای انعطاف پذیری روانشناختی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی می باشد (01/0>P). همچنین آموزش حافظه کاری هیجانی نسبت به آموزش حافظه کاری خنثی به طور معنادار اثربخشی بیشتری بر بهبودی عدم تحمل بلاتکلیفی داشت (01/0>P) و اثربخشی این دو مداخله بر متغیر انعطاف پذیری شناختی یکسان بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که پردازش های هیجانی حافظه کاری نقش تعیین کننده ای در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی داشته و به نظر می رسد پردازش های خنثی حافظه کاری زیربنای کارکرد شناختی انعطاف پذیری شناختی را تشکیل می دهند.
۶.

بررسی اثربخشی آموزش هیجان مدار مبتنی بر رویکرد (HMT-LMG) بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش هیجان مدار برنامه HMT-LMG حل تعارض والد - نوجوان تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 302
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار مبتنی بر رویکرد «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان انجام گرفت. روش : روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر 17-14 ساله نواحی هفت گانه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400- 1399 (12018 نفر) بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، هشت آموزشگاه مقطع متوسطه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد دانش آموزان این آموزشگاه ها (1425) نفر بودند. از پرسشنامه مقیاس نگرش به فرزند، نسخه ی مادر (CAMS) به عنوان آزمون غربالگری و با هدف شناسایی تعارضات والد-فرزندی استفاده شد. سپس از بین دانش آموزان داوطلب تعداد 30 دانش آموز همراه با مادر انتخاب شده و به صورت گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج مادر-دختر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها همچنین از دو پرسشنامه ی تاکتیک های تعارض موری اشتراوس (CP) فرم تعارض با والدین و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومئر (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور را تکمیل و سپس گروه آزمایش به مدت پنج جلسه در جلسات آموزشی رویکرد هیجان مدار مبتنی بر مدل «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» آیکین و آیکین (2017) قرار گرفتند. سپس هر دو گروه پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل و در نهایت، داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اثر زمان، گروه و تعامل زمان در گروه آزمایش برای مؤلفه های حل تعارض و رویکردهای تنظیم هیجان معنادار بوده است.
۷.

رابطه صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: رضایت از زندگی صفات شخصیتی هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401 تعداد دانلود : 589
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی گری هوش هیجانی بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفه های هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوش بینی، خودآگاهی و مهارت های اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوش بینی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)،  نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارت های اجتماعی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر می گذارد؛ درنتیجه یکی از راه های افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آن هاست.
۸.

اثر بخشی آموزش مهارت های حرفه ای بر مهارت های اجتماعی و رفتار سازشی نوجوانان وجوانان پسر دارای ناتوانی هوشی تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارت های حرفه ای مهارت های اجتماعی رفتار سازشی ناتوانی هوشی تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 543 تعداد دانلود : 973
هدف: پژوهش حاضر بهپا هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های حرفه ای بر مهارت های اجتماعی و رفتار سازشی نوجوانان و جوانان دارای ناتوانی هوشی تحولی انجام شد.  روش : طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30  نفر از مددجویان دارای ناتوانی هوشی تحولی در مرکز روان پویش شهر مشهد بود. 15 نفر  از شرکت کنندگان که در گروه آزمایشی گماشته شدند به مدت سه ماه آموزش مهارت حرفه ای را دریافت کردند و  15 نفر دیگر که در گروه کنترل گمارش شدند هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها توسط مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990، SSRS) و مقیاس رفتار سازشی واینلند (1980، VABS)  قبل و بعد از اجرای مداخله جمع آوری شد و سپس  با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون،  آزمودنی های گروه آزمایش که تحت آموزش مهارت های حرفه ای قرار گرفته بودند به طور معناداری سطح بالاتری از مهارت های اجتماعی و رفتار سازشی را در مقایسه با آزمودنی های گروه کنترل نشان دادند.  یافته های پژوهش مؤید این است که آموزش مهارت های حرفه ای باعث افزایش مهارت های اجتماعی و رفتار سازشی نوجوانان و جوانان دارای ناتوانی هوشی تحولی می شود.
۹.

اثربخشی توحید درمانی بر بهبود کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری زندانیان مبتلا به اختلال شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنش های اجرایی پرخاشگری اختلالات شخصیت جرم توحید درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 805 تعداد دانلود : 181
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توحید درمانی بر بهبود نارسایی کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری مجرمین زندانی مبتلا به اختلال شخصیت بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. روش پژوهش حاضر جامعه موردمطالعه ی این پژوهش مردان زندانی یکی از واحدهای مشاوره زندان مرکزی شهر مشهد بودند (408 نفر). از میان آن ها 30 نفر که ملاک های ورود را دارا بودند، به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) گمارده شدند و در پایان مداخله داده های 21 نفر (12 نفر گروه آزمایش و 9 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه چند محوری شخصیتی میلون 3، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی و پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که توحید درمانی منجر به بهبود در کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری شد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که توجه به مشکلات روان شناختی زندانیان امری ضروری است و توحید درمانی می تواند در بهبود مشکلات روان شناختی زندانیان نقش زیادی داشته باشند.
۱۰.

اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش های اجرایی روزمره بر بهبود نظم جویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه درمانی مبتنی بر کنش های اجرایی روزمره نظم جویی شناختی هیجان اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 259
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش ­های اجرایی روزمره و بررسی بهبود نظم جویی شناختی هیجان پرداخته­ اند. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش‌های اجرایی روزمره بر بهبود نظم‌جویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش‌فعالی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش‌های اجرایی روزمره بر بهبود نظم‌جویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش‌فعالی بود . روش: پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 11-9 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش‌فعالیِ تحت حمایت درمانگاه شبانه‌‌روزیِ حضرت علی اصغر (ع) شهر ری در سال 1397 بود، تعداد 30 نفر به‌شیوه نمونه‌گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری داده‌های پژوهش عبارتند از: مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز - فرم والد ( گویت، کانرز و آلریچ، 1973 )، مصاحبه بالینی ساختاریافته (محقق ساخته، 1397)، پرسشنامه نظم‌جویی شناختی هیجان - فرم کودکان ( گارنفسکی و همکاران (2007 ) و جلسات مداخله قصه درمانی مرادیان و همکاران (1393) . داده­ ها با استفاده از آزمون لوین و تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته­ ها : قصه درمانی مبتنی بر کنش­های اجرایی روزمره بر بهبود نظم­ جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش ­فعالی تأثیر معنادار داشت ( 0.01 > p ) . نتیجه­ گیری : کودکان بیش­ فعالی که در جلسات قصه درمانی شرکت کردند راهبردهای ناسازگارانه کمتر و راهبردهای سازگارانه نظم­جویی شناختی هیجانی بیشتر کسب کردند .
۱۱.

اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر بهبود کنش وری و رفتار سازشی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(ADHD)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بازی درمانی فلورتایم کنش وری رفتار سازشی اختلال نارسایی توجه بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 871 تعداد دانلود : 820
هدف : پژوهش حاضر باهدف اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر بهبود کنش وری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) انجام شد. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان 11-9 ساله مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالیِ (ADHD) تحت حمایت درمانگاه حضرت علی اصغر (ع) شهرری در سال 98-1397 تشکیل دادند که 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر دو گروه با مقیاس نارسایی کنش وری اجرایی بار کلی (BDEFS- CA)، رفتار سازشی با مقیاس رفتار سازشی لیمبرت و همکاران (1974) سنجیده شدند سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای بازی درمانی فلورتایم را دریافت کردند در پایان دوره از هر دو گروه با پرسشنامه های ذکرشده پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح معناداری 0/05 انجام شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی فلورتایم بر بهبود کنش وری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) مؤثر بود به این صورت که بازی درمانی فلورتایم، موجب کاهش نارسایی کنش های اجرایی همچنین موجب کاهش رفتارهای ناسازش یافته در گروه آزمایش شد (0/01>p). نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی بازی درمانی فلورتایم بر بهبود کنش وری و رفتار سازشی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه بیش فعالی (ADHD)، بازی درمانی فلورتایم می تواند به عنوان روشی مؤثر درزمینه اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD) مورداستفاده روانشناسان قرار گیرد.
۱۲.

اثربخشی خانواده درمانی ارتباطی ستیر بر تاب آوری و حل مسئله زوجین

کلید واژه ها: خانواده درمانی ارتباطی ستیر تاب آوری حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 510
تاب آوری و حل مسئله در زندگی زوج ها جزئی از عواملی است که منجر به پایداری و دوام زندگی آن ها می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خانواده درمانی ارتباطی ستیر بر تاب آوری و حل مسئله زوج ها است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری موردنظر دربرگیرنده زوج های مراجعه کننده به پلی کلینیک روانشناسی و مشاوره دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد است. تعداد زوج های مراجعه کننده برای شرکت در پژوهش 30 زوج بودند که از ین میان 16 زوج انتخاب و در دو گروه آزمایش (8 زوج) و کنترل (8 زوج) قرار گرفتند. سن زوج ها بین 25 تا 45 سال و تحصیلات آن ها از دیپلم تا دکتری بود. آزمودنی ها به ابزارهای تاب آوری کونر و دیوید سون و حل مسئله هپنر پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 انجام گرفت. نتایج بررسی داده ها حاکی از این بود که گروه درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر تاب آوری و حل مسئله زوج ها در پس آزمون اثربخشی معنی داری داشته است (001/0 ≤ P ). این روش درمانی توانسته بود تاب آوری و حل مسئله زوج ها را افزایش دهد ) 89/60،60/64 (F = .
۱۳.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- تحلیلی بر اجتناب تجربه ای و نشخوار فکری دانشجویان با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب تجربه ای افسردگی اساسی شناختی تحلیلی نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 231 تعداد دانلود : 42
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی تحلیلی بر اجتناب تجربه ای و نشخوار فکری انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان پس ازتشخیص اختلال افسردگی اساسی وسپس مص احبۀ بالینی، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه درمانی شناختی تحلیلی را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه های افسردگی بک 11، پذیرش وعمل11 (عامل اجتناب تجربه ای) ونشخوار فکری استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای باورهای اجتناب تجربه ای و نشخوار فکری، تفاوت معناداری وجود دارد. ازآنجا که کسب نمره بیشتر در متغیر اجتناب تجربه ای نش ان از کاهش دارد، میانگین این نمرات در گروه مداخله در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل ب ه میزان معنی داری پایین تر بود. درنتیجه می توان گفت، به کارگیری فنون درمان شناختی تحلیلی برکاهش اجتناب تجربه ای و نشخوار فکری دانشجویان با اختلال افسردگی اساسی تأثیر دارد.
۱۴.

اثربخشی رویکرد بوئن بر ارتقاء تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی در زنان ترک و ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد سیستمی بوئن تمایزیافتگی خود رضایت زناشویی ترک ترکمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 132 تعداد دانلود : 257
هدف: بررسی اثربخشی رویکرد سیستمی بوئن بر ارتقاء تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی در زنان دو قوم ترک و ترکمن در شهرستان بجنورد. روش: شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 150 نفر از زنان ترک و ترکمن مراجعه کننده به بیمارستان تأمین اجتماعی شهر بجنورد بود که در هر کدام از گروه های ترک و ترکمن 75 نفر قرار گرفتند و از این میان در هر یک از گروه های آزمایش و کنترل به ترتیب 8 و 7 نفر گمارش شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه آموزش سیستمی بوئن را دریافت کردند و به گروه های کنترل هیچ مداخله ای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه «رضایت زناشویی» و «تمایزیافتگی» توسّط گروه های نمونه تکمیل شد. یافته ها: آموزش سیستمی بوئن بر افزایش رضایت زناشویی و تمایزیافتگی زنان ترک و ترکمن دارای اثر معنی دار بوده است، امّا در میزان اثربخشی آن تفاوت معنی داری وجود ندارد. یافته های پژوهش مؤیّد این مهم است که آموزش رویکرد سیستمی بوئن باعث افزایش تمایزیافتگی و رضایت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می گردد.
۱۵.

اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افرادِ دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی: پژوهش تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی حساسیت بین فردی گوش بزنگی بین فردی نیاز به تأیید نشانگان شخصیت اجتنابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 400
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی است. این پژوهش، از نوع تک آزمودنی A-B با طرح خطّ پایه چندگانه و پیگیریِ یک ماهه می باشد. جامعه آماری، کلّیه افراد 18 تا 30 ساله بودند که در بازه زمانی اسفند 1394 و فروردین 1395 پس از دیدن اطّلاعیه ها، به کلینیک روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسیِ دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کردند. روش نمونه گیری، هدفمند بود. در مجموع از 34 نفری که به کلینیک مراجعه کردند، سه نفر نشانگان شخصیّت اجتنابی داشتند، که با استفاده از پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیّت، انتخاب شدند. شرکت کنندگان، در موقعیّت های خطّ پایه، جلسات پنجم، دهم، شانزدهم و یک ماه بعد از مداخله به پرسشنامه حسّاسیّت بین فردی (IPSM) پاسخ دادند. روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی نیز طیّ 16 جلسه اجرا گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل دیداری نمودار، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیرهمپوش انجام شد. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی، به طور معناداری حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید را در شرکت کنندگان، در پایان درمان و پیگیری کاهش داد. براین اساس می توان گفت که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی در کاهش علائم افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی مؤثّر است.
۱۶.

بررسی رابطه ی فرامن و فراشناخت در بین دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: یادگیری آموزش بازی رایانه ای اختلال طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 350 تعداد دانلود : 557
مقدمه: فرامن و فراشناخت دو متغیر مهم در حوزه ی آسیب شناسی روانی هستند که مورد توجه محققان حوزه ی روان شناسی تحلیلی و روان شناسی شناختی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین فرامن و فراشناخت است که تاکنون به طور همزمان، کمتر مورد توجه محققین بوده اند. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال1395 انجام شد. نمونه این پژوهش 206 نفر از دانشجویان زن و مرد بود که به شیوه ی دردسترس مورد مطاله قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسش نامه ی فراشناخت و فرامن است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روش های آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون و تی برای دو گروه مستقل استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از SPSS نسخه ی 23تحلیل شده است. یافته ها: بین فرامن و فراشناخت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد (001/0≥P، 38/0=r). در عین حال بین وجدان و فراشناخت آنان رابطه مثبت معنی دار قوی وجود دارد (0001/0P≤، 65/0=r). بین وجدان زنان و مردان دانشجو تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0≥P، 05/2=t). یعنی این که زنان گرچه از نظر فرامن فرقی با مردان ندارند اما از مردان باوجدان تر هستند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، فرامن شدید همایند فراشناخت ضعیف و وجدان قوی همایند فراشناخت قوی است. به نظر می رسد فرامن به عنوان مانعی برای فراشناخت است در حالی که وجدان، تسهیل کننده ی فرایندهای فراشناختی ذهن است. اگر چه بین فراشناخت زنان و مردان تفاوتی یافت نشد اما به نظر می رسد زنان به دلیل ویژگی های عاطفی ذاتی زنانه از مردان باوجدان تر هستند.
۱۷.

ساخت و رواسازی پرسشنامه فراشناخت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فراشناخت پرسشنامه فراشناخت رواسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 308 تعداد دانلود : 195
اهداف:  هدف پژوهش حاضر اعتباریابی و رواسازی یک پرسشنامه جهت اندازگیری فراشناخت، مبتنی بر نظریات موجود است. روش ها:جامعه موردمطالعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند. تعداد نمونه که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند شامل 344 نفر است. برای رواسازی پرسشنامه از روایی صوری محتوایی (نظرات متخصصین) و سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد . یافته ها: در نتایج تحلیل عاملی سه عامل (آگاهی شناختی-هیجانی، عدم ابهام شناختی-هیجانی و راهبرد) شناسایی شد. همچنین با توجه به ضرایب آلفای کرونباخ می توان پرسشنامه ساخته شده را دارای پایایی مطلوبی قلمداد کرد. همبستگی بالا بین خرده مقیاس ها با نمرهٔ کل مقیاس نشان می دهد که همهٔ آن ها بر روی هم حوزه رفتاری واحدی به نام فراشناخت را اندازه می گیرند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد می توان مبتنی بر نظریات مختلف درباره فراشناخت یک پرسشنامه حامع تر درباره فراشناخت اعتباریابی رو رواسازی کرد که هم بتواند بعد شناحتی و هم بعد هیجانی فراشناخت را ارزیابی نماید.
۱۸.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی گروه درمانی امید ام.اس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان امید
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : 493 تعداد دانلود : 886
مقدمه: ام.اس از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردد که درمیان آن ها افسردگی از شیوع بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و ملاک داشتن حداقل نمره 14 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم، تعداد 24 بیمار از بین جامعه ی آماری شامل زنان مبتلا به ام.اس که عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان بودند، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید به طور معناداری (001/0P<) موجب افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس مؤثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
۱۹.

رابطه توانمندی ایگو و فراشناخت در دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جنسیت فراشناخت ایگو توانمندی ایگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 723
زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندی های ایگو و فراشناخت در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد است.\nروش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394 انجام شد. نمونه این پژوهش 69 نفر از دانشجویان زن و مرد بود که به شیوه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه فراشناخت و قدرت ایگو است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روش های آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون استفاده شده است. دادهای این پژوهش با استفاده از SPSS 23 تحلیل شده است\nیافته ها: بین قدرت ایگو و فراشناخت دانشجویان دانشگاه فردوسی رابطه مثبطت معنی داری وجود دارد (0/001=P). یعنی هرچه قدرت ایگو بیشتر باشد میزان فراشناخت نیز بیشتر است و بالعکس.\nنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که با توجه به اینکه بین قدرت ایگو و فراشناخت رابطه مثبت قوی وجود دارد و همچنین با توجه به اینکه توانمندهای ایگو گسترده تر از فراشناخت است بنابراین می توان نتیجه گرفت که فراشناخت نیز می تواند یکی از توانمندی های ایگو باشد. با توجه به اینکه نقش مؤثر فراشناخت در پیشرفت تحصیلی، مورد قبول عموم محققین حوزه آموزش و یادگیری است می توان فرض کرد که توانمندی ایگو نیز در امر یادگیری و آموزش مؤثر است.
۲۰.

نقش تعدیل کننده حالت اضطرابی، با دانش و بازخورد جنسی در رابطه بین وخامت اختلال های جنسی و مشکلات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال جنسی مشکل زناشویی اﺿﻄﺮاب ﻋﻤﻠﯽ دانش جنسی ﺑﺎزﺧﻮرد ﺟﻨﺴﯽ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 320 تعداد دانلود : 297
اختلال های جنسی، روایط زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهند و باعث به وجود آمدن و یا تداوم مشکلات زناشویی می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده حالت اضطرابی و دانش و بازخورد جنسی در رابطه بین وخامت اختلال های جنسی و مشکلات زناشویی بود. تعداد 70 نفر (35 مرد، 35 زن) از مراجعه کنندگان به مرکز اختلال های جنسی دانشگاه علوم پزشکی شهر مشهد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه وضعیت جنسی گلومبک- راست ( GRISS )، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبک- راست ( GRIMS )، پرسشنامه چندبعدی خودپنداشت ( MDSCQ ) و مقیاس دانش و بازخورد جنسی ( SKAS )، را تکمیل کنند. یافته های پژوهش نشان داد که اختلال های جنسی با مشکلات زناشویی رابطه مثبت دارند. حالت اضطرابی و دانش ناکافی و بازخورد منفی به رابطه جنسی با مشکلات زناشویی رابطه مثبت داشتند. حالت اضطرابی و دانش و بازخورد جنسی توانستند اختلال های جنسی را پیش بینی کنند. حالت اضطرابی رابطه بین اختلال های جنسی و مشکلات زناشویی را به صورت معنادار تعدیل کرد، اما نقش تعدیل کننده دانش و بازخورد جنسی در رابطه بین اختلال های جنسی و مشکلات زناشویی معنادار نبود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصی حالت اضطرابی و دانش و بازخورد جنسی، رابطه زوجین را در دو حیطه مهم جنسی و زناشویی تحت تأثیر قرار می دهند. نتایج پژوهش حاضر اهمیت توجه به این متغیرها را در پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال های جنسی و مشکلات زناشویی نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان