فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی از دیدگاه دانش آموختگان و مدیران کارآفرین به منظور فراهم آوردن الگوی مناسب برنامه درسی دوره کارشناسی علوم تربیتی (گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی) است. با توجه به متغیر های مستقل این تحقیق که عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی از دیدگاه دانش آموختگان و مدیران کارآفرین است و بر اساس مطالعات وسیع انجام شده شامل: منبع کنترل فردی، خلاقیت، ریسک پذیری، انگیزه پیشرفت، توجه به منابع انسانی و امکانات آموزشی، فرآیند آموزشی، اهداف و مفاهیم آموزشی است و متغیر وابسته این پژوهش توسعه کار آفرینی برای برنامه درسی رشته علوم تربیتی (مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی)
می باشد.که این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن زمینه ای است. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی دانش آموختگان دانشکده کار آفرین دانشگاه تهران و مدیران کار آفرین شهر تهران است. روش نمونه گیری، روش تصادفی ساده و حجم نمونه برای هر گروه 63 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. برای آزمون
سوال های تحقیق از آزمون غیر پارامتری خی دو بهره گرفته شد. لازم به ذکر است؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد از دیدگاه دانش آموختگان و مدیران کارآفرین توجه به اهداف و مفاهیم آموزشی، توجه به فرایند آموزشی، توجه به منابع انسانی و امکانات آموزشی، ارزشیابی آموزشی، ریسک پذیری افراد، انگیزه پیشرفت (نیاز به موفقیت)، خلاقیت افراد و منبع کنترل فردی در برنامه درسی کارآفرینی رشته علوم تربیتی تاثیر دارد
بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ادراک از کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری آموزش ضمن خدمت الکترونیکی؛ نظر مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزه های تخصصی:
اهداف: برای به کارگیری موفقیتآمیز یادگیری الکترونیکی آشنایی یادگیرندگان با فناوری، تمایل آنها به یادگیری با این شیوه، درک مزایای شخصی و حرفهای آن و تدارک ساختار حمایتی از طرف سازمان، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نظرات مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره به کارگیری یادگیری الکترونیکی بود.
روشها: 56 نفر از مدیران و 100 نفر از کارکنان دانشگاه در سال 1387 در این مطالعه مقطعی بررسی شدند. مدیران با روش سرشماری و کارکنان به صورت تصادفی خوشهای نمونهگیری شدند. روایی محتوای پرسش نامه محققساخته، حاوی 20 سئوال، طی انجام مطالعه مقدماتی بررسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: 57 نفر (3/70%) از کارکنان و 25 نفر (3/83%) از مدیران معتقد بودند که کلاسهای آموزشی حضوری نیاز به بازنگری دارند. 60 نفر (74%) از کارکنان و 28 نفر (3/93%) از مدیران بیان نمودند که آموزش الکترونیکی میتواند پاسخگوی معضلات آموزشی محل خدمت آنها باشد. از نظر 60 نفر (1/74%) از کارکنان و 20 نفر (7/66%) از مدیران، سواد رایانهای کارکنان برای شرکت در دورههای مذکور کافی بود.
نتیجهگیری: دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عوامل مورد بررسی شامل جلب حمایت مدیران، وضعیت دسترسی به فناوری و توانمندی کارکنان در بهکارگیری آن و جو فرهنگی سازمان، برای راهاندازی آموزش ضمن خدمت الکترونیکی آماده است.
تدوین و اعتبار سنجی الگوی تدوین و اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی ارزشیابی کیفیت درونی آموزش الکترونیکی در نظام آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت درونی آموزش الکترونیکی دانشگاهی، الگو، مدل و چارچوب های ارزشیابی آموزش الکترونیکی، که در طی سال های 2009-2001 مطرح شده اند، است و عوامل موثر بر کیفیت آموزش الکترونیکی شناسایی و استخراج شده اند. سپس، کیفیت آموزش به عنوان متغیر وابسته و عوامل موثر بر کیفیت آموزشی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. این الگو با استفاده از تکنیک دلفی اعتبارسنجی و در نهایت عوامل اساسی موثر بر کیفیت آموزش، در هشت گروه اصلی ارائه شده است. عامل انسانی، عامل زیرساختی، عامل فرهنگی، عامل قانونی، عامل اقتصادی و سیاسی، عامل مدیریت و رهبری، عامل حمایت و پشتیبانی و عامل همکاری های بین المللی، به عنوان عوامل موثر بر کیفیت آموزش، توسط 85 شناسه، کیفیت آموزش الکترونیکی را مورد ارزشیابی قرار داد. الگوی ارزشیابی هشت عاملی، در نمونه آماری با 194 دانشجو از جامعه آماری دانشجویان دوره های تحصیلی کارشناسی ارشد رشته های فنی دانشگاه های الکترونیکی تهران، که حداقل یک گروه فارغ التحصیل داشته اند، اجرا شد. نتایج نشان داد، پس از تجزیه و تحلیل داده ها، وضع کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاه مشخص و نقاط قوت و ضعف در هر بخش به تفکیک تعیین می گردد.
بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی ابعاد و شاخص های موثر بر فرهنگ سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. بدین منظور از مدل دنیسون که مدلی نسبتا جدید و کامل است استفاده شده است. این مدل دارای چهار بعد اصلی انطباق پذیری، درگیر شدن در کار، رسالت و سازگاری می باشد که برای ارزیابی هر بعد اصلی سه شاخص تعریف شده است. داده های مربوط به مولفه های فرهنگ سازمانی بصورت پیمایشی توسط پرسشنامه از اعضای هیات علمی دانشگاه جمع آوری گردیده است. پایایی مربوط به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد و با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 101 نفر تعیین شد. تحلیل های حاصل از یافته های تحقیق این نتیجه را محقق ساخت که بعد انطباق پذیری بیشترین و بعد درگیر شدن در کار و بعد سازگاری کمترین امتیاز را به دست آورده اند. و همچنین در بین شاخص های دوازده گانه شاخص های تغییر پذیری و چشم انداز در حد بالایی قرار گرفته اند و برخی شاخص ها مانند هماهنگی و تیم سازی کمترین امتیاز را بدست آورده که نیازمند بهبود می باشند. از روش آنالیز واریانس چند متغیره جهت مقایسه چهار بعد با یکدیگر و دوازده شاخص با همدیگر استفاده شد که مشخص شد ابعاد و شاخص ها با همدیگر تفاوتشان معنی دار است. و همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از منظر پاسخ دهندگان چشم انداز بیشترین تاثیر را بر روی فرهنگ سازمانی می گذارد.
تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش جوانان پسر محلات حاشیه ای در خصوص مضرات مصرف مواد مخدر
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد مخدر پدیده ای جهانی است که آسیب های فراوان جسمی، روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال دارد به طوری که میتواند شخص درگیر را دچار افت جدی در کنش های فردی و اجتماعی نماید. فعالیت های پیشگیرانه میتواند نقش مهمی در مصونیت این قشر از آسیب های ذکر شده، داشته باشد. این فعالیتهای پیشگیرانه میتواند متمرکز بر آموزش و آگاه سازی باشد. روش: پژوهش حاضر در سال 1388و در بین جوانان 25-15 ساله محلات حاشیه شهر ایلام انجام گرفته است. نمونه انتخابی به صورت فراخوان برای شرکت در کلاس های آموزشی دعوت شدند و هر کلاس آموزشی شامل 60 الی 70 نفر بود که هر گروه در دو جلسه دو ساعته توسط مدرس مربوط در زمینه آشنایی با مواد مخدر و زیان های آن آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش بر افزایش آگاهی جوانان موثربود. نتیجه گیری: آموزش میتواند در بالا بردن آگاهی و تغییر نگرش جوانان نسبت به مضرات مصرف مواد مخدر و مقاوم سازی آن ها موثر باشد.
ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گسترش فعالیتهای برنامهریزی درسی حرکتهایی برای ارزشیابی برنامههای آموزشی را موجب میشود. هم شرکتهای سرمایهگذاری و هم مصرفکنندگان تمایل دارند تا شواهدی را بهدست آورند که برنامههای جدید نتایج رضایتبخشی تولید نمایند. اطلاعات مورد جستجو تناسب برنامه جدید با نیازهای جامعه و یادگیرنده، اعتبار و اهمیت علمی مواد مطالعاتی جدید، توانایی برنامه برای گزینش معلم مطمئن و رفتارهای دانشآموز/دانشجو و نتایج واقعی استفاده از مجموعهای از مواد آموزشی مشخص هستند. دو دهه قبل، ارزشیابی برنامه درسی بهعنوان حوزه مطالعاتی مستقلی در رشته علوم تربیتی ظاهر شد. ریشههای آن بیشتر در حوزههای کلی ارزشیابی آموزشی، آزمودن و اندازهگیری یافت میشود. با این وجود، مساله اصلی ابتدایی بیشتر ارزشیابی دانشآموزان بود تا ارزشیابی برنامههای آموزشی؛ نیازی که احساس شده بود تا مجموعهای از مفاهیم، اصول، روشها، نظریهها و الگوهای جدید را تدوین نمایند. این عقاید و روشهای جدید مبنای حوزه جدید ارزشیابی برنامه درسی هستند. دانشگاههای بزرگ دورههایی را در مورد ارزشیابی برنامه درسی ارایه نمودهاند. این نوشتار نیز سعی دارد که به ضرورت و اهمیت ارزشیابی برنامه درسی در آموزش عالی بپردازد و رهنمودهایی را در این خصوص ارایه نماید.
تأثیر ترکیبی روش های سنجش جایگزین(عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی در درس شیمی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر ترکیبی بکارگیری روش های مختلف سنجش جایگزین (عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد. نمونه پژوهش را 40 دانش آموز پسر پیش دانشگاهی در رشتة علوم تجربی منطقه 2 خرم آباد تشکیل دادند که در دو کلاس متفاوت به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1- پرسشنامه تجدیدنظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه (SAAS-R)، 2- آزمون پیشرفت تحصیلی شیمی، 3- آزمون های عملکردی شیمی، 4-کارپوشه. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)،و تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد دانش آموزانی که عملکردشان با استفاده از روش های سنجش جایگزین مورد آزمون قرار می گیرند در مقایسه با دانش آموزانی که عملکردشان با روش های سنتی اندازه گیری می شوند: 1- نگرش مثبت تری نسبت به مدرسه دارند، 2- به پیشرفت تحصیلی بالاتری در حیطة روانی- حرکتی و شناختی دست می یابند.
ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بهمنظور تعیین نقاط قوت و ضعف، بهمنظور ارتقای کیفیت آموزش انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ملاکهای مدیر گروه، تجهیزات گروه، فضای آموزشی نظری و بالینی، دانشجویان، اعضای هیات علمی، روشهای یاددهی- یادگیری و تولید دانش جدید مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش جمعآوری دادهها پرسشنامه، مشاهده و چکلیست بود. لذا اعضای گروه در جلسات متعدد خود، پس از تعیین نشانگرها و امتیاز ایدهآل برای هر کدام از ملاکهای انتخابشده، وضعیت موجود را با نشانگرها مورد مقایسه قرار دادند. ویژگی مطلوب هر ملاک تعیین و هر ملاک بین 1 تا 5 (خیلی ضعیف تا عالی) طبقهبندی شد. میانگین امتیاز ملاکها تعیین و از طبقهبندی گورمن برای نتیجهگیری نهایی استفاده شد.
یافتهها: جایگاه سازمانی گروه دارای نمره 5/3 و رتبه بیش از رضایتبخش، عوامل پشتیبانی دارای نمره 07/4 و رتبه قوی، فرآیند آموزش- یادگیری دارای نمره 03/4 و رتبه قوی و در مجموع نمره ارزیابی گروه پرستاری 97/3 و رتبه خوب بود. از نظر دانشجویان، ارزیابی فرآیند آموزش گروه پرستاری دارای نمره 37/3 و رتبه بیش از رضایتبخش بود. در مورد مدیر گروه، اعضای هیات علمی و شورای گروه، هر کدام امتیاز 5/3 و رتبه بیش از رضایت بخش را براساس ردهبندی گورمن کسب کردند.
نتیجهگیری: با رفع نقیصههای مشخصشده در هر بخش، خصوصاً آموزش بالینی، میتوان به نتایج بهتری دست یافت. گروه آموزشی، با شناخت نقاط ضعف و قوت خود، فعالانه در جهت رفع نقایص و تقویت نقاط مثبت خود قدم برمیدارد.
طراحی الگوی ارتقاء کیفیت آموزش برای دختران در مناطق کمتر توسعه یافته و بررسی اثربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلفیق، راهبردى مناسب براى تدوین برنامه درسى چندفرهنگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهش ها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هاله اى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محروم کردن برنامه هاى درسى از صفاتى مثل چالاکى، تنوع و تکثّر، موانعى را نیز در برابر بین المللى کردن برنامه درسى آموزش عالى ایران ایجاد کرده است. در روبه روشدن با این مسئله، متخصّصان این حوزه از دانش، با چالش هایى مواجه شده اند و سیاست گذاران آموزش عالى نیز چاره اى جز ورود به این بحث ندارند.
براى رهایى از این وضعیت، سکون و پاسخگویى به این نیاز معرفتى و اجتماعى و پرهیز از یک سونگرى به مفهوم چندفرهنگى، رویکرد میان رشته اى و تلفیق، به عنوان راهبرد مناسب، معرفى و اَشکال برنامه ریزى تلفیقى چندرشته اى متقاطع و برنامه ریزى چندرشته اى متکثّر، براى طراحى رشته برنامه درسى چندفرهنگى پیشنهاد شده است
بررسی کاربردی بودن رشته تکنولوژی آموزشی از نظر دانشجویان و محتوای برنامه درسی مصوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی، رسالت سنگینی در تأمین نیازهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه دارد. از رسالت های مهم آن، ارتباط با جامعه و رفع نیازهای آن است. متأسفانه علیرغم اهمیَت تجربه و لزوم کاربردی کردن دروس، شاهد اجرای ضعیف واحدهای عملی در نظام دانشگاهی هستیم. نبود صلاحیت لازم در خروجی های آموزش عالی برای رفع نیازهای جامعه و ناکارآمدی دانشگاه ها از جمله عواملی هستند که باعث شده تا متولیان امر آموزش عالی در بسیاری از کشورها مانند ایران، بازنگری برنامه های درسی را آغاز نمایند و با سیاست تمرکززدائی، اختیارات لازم را برای اصلاح برنامه به دانشگاه ها تفویض نمایند. یکی از رشته هائی که بازنگری آن در اولویت قراردارد، رشته تکنولوژی آموزشی است، زیرا این رشته سرویس دهنده بسیاری از رشته های دیگر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی کاربردی است و از دو بخش مکمَل یکدیگر تشکیل شده است. در بخش اول، سرفصل مصوب رشته تکنولوژی آموزشی با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفته و در بخش دوم از دانشجویان سال آخر در خصوص تئوری، عملی و یا تلفیقی بودن مباحث دروس تخصصی در یک تحقیق پیمایشی نظرخواهی شده است. نتیجه تحقیق نشان داد در بسیاری از دروس تخصصی بین اهداف دروس، عناوین و زیر عنوان های نوشته شده در سرفصل دروس با واحدهای عملی هم خوانی لازم وجود ندارد. براساس نظر دانشجویان، کاربردی بودن دروس بین دو حد متوسط و خوب در مقیاس لیکرت به دست آمد. این در حالی است که حدود یک سوم از ساعات دروس تخصصی باید به آموزش واحدهای عملی اختصاص یابد.
شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی مربیان آموزش بزرگسالان استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، شناسایی و تحلیل فلسفه آموزشی آموزشیاران نهضت سوادآموزی استان یزد است. روش تحقیق در این مطالعه روش توصیفی پیمایشی است. جامعه تحقیق شامل 410 آموزشیار شاغل در ده شهرستان استان یزد در سال 86-1385 بود که با استفاده از روش تمام شماری، پرسشنامه فلسفه آموزش بزرگسالان (PAEI) بین همه آنها توزیع گردید و از این میان 322 مورد عودت داده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین نمره های آموزشیاران در گرایش به مکاتب فلسفی تفاوت معنی داری وجود دارد. بیش ترین وابستگی فکری و عاطفی آموزشیاران به فلسفه پیشرفت گرایی و رفتارگرایی و کم ترین وابستگی فکری و عاطفی آنها به فلسفه لیبرالیزم سنتی (محافظه کارانه) است. عامل های مدرک تحصیلی، شهر محل سکونت و اثر متقابل مدرک تحصیلی و شهر محل سکونت تفاوت معنی داری را در گرایش آموزشیاران به فلسفه های آموزشی ایجاد نمی کنند. در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد این آموزشیاران ارایه شده است.
راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی آموزش و پرورش شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه مدیران و معاونان ادارات آموزش و پرورش مناطق بیستگانه شهر تهران (70 نفر) و کارشناسان برنامه ریزی و آمار مناطق تهران (107 نفر) هستند. نمونه آماری در این پژوهش کلیه اعضای جامعه آماری هستند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با 45 سؤال پنج گزینه ای در مقیاس لیکرت است. روایی پرسشنامه را بیست نفر از صاحب نظران تایید کردند و پایایی آن هم با روش بازآزمایی محاسبه شد و ضریب پایایی آن 93/0 محاسبه گردید. به منظور محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس نمرات از آمار توصیفی و به منظور شناسایی عامل های اصلی تعیین وضع مطلوب، از روش تحلیل عاملی در قلمرو آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که برخی از مهمترین راهکارهای بهینه سازی برنامه ریزی نیروی انسانی آموزش و پرورش شهر تهران عبارت اند از: استانداردسازی نیروی انسانی، وضع قوانین مناسب برای جذب و نگهداری نیروی انسانی، اصلاح نظام پرداخت حقوق نیروی انسانی، تلفیق فعالیتهای آموزشی و پرورشی، تربیت نیروی انسانی متفکر و خلاق، ایجاد فرصت های برابر آموزشی، پیش بینی میزان عرضه نیروی انسانی، تدوین نظام سنجش صلاحیت علمی معلمان، اصلاح نظام ارزشیابی کارکنان و معلمان، مشارکت کارکنان در برنامه ریزی نیروی انسانی، برآورد نیروی انسانی مورد نیاز سازمان آموزش و پرورش، ارزیابی برنامه های نیروی انسانی، توسعه کمی و کیفی آموزش های فنی و حرفه ای و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات.