فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۰۳ مورد.
۴۱.

اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی واج شناختی آموزش مستقیم آموزش ترکیبی اختلال یادگیری املا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۲۰۸۳ تعداد دانلود : ۹۸۴
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
۴۵.

تاثیر مهارت زبانی بر شدت ناروانی در دانش آموزان دوزبانه مبتلا به لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوزبانگی مهارت زبانی شدت لکنت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی روانشناسی مقایسه ای
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۱۹۲۰
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نقش مهارت زبانی در میزان ناروانی دوزبانه های کرد- فارس دچار لکنت می باشد. روش: در این مطالعه تحلیلی، 31 دانش آموز دو زبانه (کردی-فارسی) دچار لکنت با میانگین سنی 10 سال و نه ماه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مهارت زبانی و شدت ناروانی دو زبان از لحاظ شاخص های پیچیدگی زبان، غنای واژگانی و معیار ناروانی های شبه لکنت به کمک تحلیل گفتار پیوسته به دست آمد و با هم مقایسه شد. یافته ها: پیچیدگی زبانی زبان فارسی (شامل میانگین طول گفتار، طول پنج جمله طولانی، تعداد افعال جمله و تعداد بندهای وابسته در جمله) به طور معنادار بیشتر از کردی و غنای واژگانی آن نیز بیشتر از کردی است، اما این تفاوت معنادار نیست. شرکت کنندگان در هر دو زبان لکنت داشتند، اما شدت لکنت آنها در زبان فارسی بیشتر از کردی بود. نتیجه گیری: در این تحقیق، زبان غالب نمونه، فارسی بود که دلیل آن را باید درآموزش مداوم و فشرده آن به دانش آموزان جست وجو کرد. عدم آموزش زبان مادری به این دانش آموزان در مدرسه، یادگیری آنها را ضعیف و شرایط را برای یادگیری دوزبان نابرابر کرده بود. شدت ناروانی زبان غالب (فارسی) بیشتر بود که دلیل این وضعیت را باید در عوامل اجتماعی- روان شناختی مؤثر بر لکنت (مانند نگرش شرکت کنندگان به زبان و فرهنگ فارسی، و انگیزه آنها برای یادگیری آن) دنبال نمود. ارتباط عاطفی مثبت با زبان مادری هم می تواند یکی از دلایل این وضعیت باشد.
۴۸.

کاوش کیفی در «نو واژگان» رایج در میان نوجوانان : کاربرد آنها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۱۸۸۲ تعداد دانلود : ۹۰۱
این مطالعه با رویکرد کیفی (qualitative) به بررسی واژگان و اصطلاحات خودساخته نوجوانان در جامعه شهری ایران می پردازد. یافته های تحقیقات کیفی، اطلاعات مکملی برای یافته های کمی مطالعات عمدتا تجربی فراهم می آورد. ابزار اصلی این تحقیق گروه های متمرکز بودند. یک گروه متمرکز نوجوانان و یک گروه متمرکز از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش تشکیل و محتوای بحث پس از ضبط، مقوله بندی و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج چهار احتمال را نشان داد: 1) استفاده نوجوانان از واژگان خودساخته به عنوان یک قلمرو حفاظتی؛ 2) استفاده از این گونه واژه ها به عنوان ابزاری برای سرپیچی از نسل پیشین؛ 3) واژه ها و اصطلاحات نوجوانان، نشانه ای از نگرشی جدید؛ 4) و نیز نشانه گسست نسلی. همچنین نتایج حاکی از فرایند سه مرحله ای رفتار مشاوران در واکنش به این پدیده (واژگان جدید) است: 1) مقاومت؛ 2) تلاش برای عادی بینی؛ 3) استفاده بهینه از این واژه ها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی در طول مشاوره با نوجوانان. هر کدام از این فرض ها، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۵۰.

جایگاه دستور در نظریه ها و برنامه های زبانِ دوم آموزی؛ در جستجوی طرحی برای آموزش دستورِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی برنامة درسی دیدگاه تمرکز بر دستور دیدگاه تمرکز بر معنا دستور آموزشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی دبستان
تعداد بازدید : ۱۸۴۶ تعداد دانلود : ۸۶۷
بررسی سیر تکوین برنامه های درسی و روش های آموزش زبان دوم/خارجی نشان می دهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالش برانگیز برای برنامه ریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامه های درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالی که در برخی دیگر، دستور به کلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامه های آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامه ها و شیوه های آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکل گیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتاً در برنامة درسی دستوری یا ساخت گرا تجلی یافته است، دستور را محتوای اصلی برنامة درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازمان دهندة برنامة زبان آموزی در نظر می گیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تأکید داشته و اوج رواج آن دورة ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهة هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطة مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقش های زبانی تأکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامة زبان آموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهة هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهة پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطة فرایندی تأکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتاَ در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف دربارة آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائه شده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبان شناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستورِ معلم و دستور آموزشی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدام یک از سه رویکردِ فوق برای دستیابی به این هدف مناسب تر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاه های آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاه ها در برنامه های درسیِ آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگی های آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
۵۱.

مقایسه عملکرد زبان آموزان پسر تک زبانه و دو زبانه در یادگیری زبان جدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۰
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عملکرد زبان آموزان پسر تک زبانه و دو زبانه سطح متوسطه کانون زبان ایران در یادگیری زبان انگلیسی انجام شد. برای انتخاب گروه نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 40 نفر از زبان آموزان شهر تهران در پنج مرکز کانون زبان ایران به عنوان تک زبانه که فقط به زبان فارسی مسلط بودند و 40 نفر از زبان آموزان شهر تبریز در پنج مرکز کانون زبان ایران که به زبان های فارسی و ترکی مسلط بودند، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه اطلاعات شخصی، آزمون درک مطلب و آزمون دامنه واژگان استاندارد برای زبان آموزان سطح متوسطه کانون زبان ایران بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شد. و نتایج بدست آمده نشان داد که بین زبان آموزان پسر تک زبانه و دو زبانه در یادگیری زبان جدید یعنی عملکرد در آزمون درک مطلب و آزمون دامنه واژگان استاندارد تفاوت معناداری مشاهده نشد. به عبارت دیگر دو زبانگی هیچ گونه تاثیری در توانایی عملکرد درک مطلب و دامنه واژگان زبان آموزان پسر سطح متوسطه انگلیسی ندارد. بنابراین باید گفت که دو زبانگی توانایی یادگیری زبان جدید را افزایش نمی دهد.
۵۷.

مقایسه برخی توانایی‌های کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کم‌شنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کم‌شنوای شدید کاربردشناسی پیگیری موضوع نوبت‌گیری اصلاح مکالمه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری زبان
تعداد بازدید : ۱۷۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۷۴
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کم‌شنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارت‌های زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی توانایی‌های کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبت‌گیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کم‌شنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا می‌باشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کم‌شنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارت‌های کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محقق‌ساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبت‌گیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم به‌ذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدت‌زمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبت‌گیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کم‌شنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجه‌گیری: کودکان کم‌شنوا در به‌کارگیری مهارت‌های کاربردشناسی ضعیف‌تر از کودکان شنوا عمل می‌کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان