فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، بررسی ارتباط بین باورهای معرفت شناختی (باور به ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش، توانایی ذاتی یادگیری، یادگیری سریع)، باورهای انگیزشی (باور به کارآمدی شخصی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی، بیرونی) و تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی درگیری شناختی دانشجویان بود. روش: بدین منظور 316 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز (201 دختر و 115 پسر) با روش نمونه گیری تک مرحله ای، به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و راهبردهای انگیزشی در یادگیری در آنها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درگیری شناختی با متغیرهای خودکارآمدی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی و قطعیت دانش همبستگی مثبت معنا دار؛ ولی با جهت گیری هدفی بیرونی، یادگیری سریع و توانایی ذاتی یادگیری همبستگی منفی معنا دار دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بهترین عامل پیش بینی کننده درگیری شناختی دانشجویان، متغیر انگیزشی خودکارآمدی است و متغیرهای جهت گیری هدفی تسلطی، قطعیت دانش، جنسیت (مؤنث بودن) و توانایی ذاتی یادگیری دررده های بعدی قرار دارند. البته توانایی ذاتی یادگیری با درگیری شناختی همبستگی منفی داشت و نقش اش بازدارنده بود.
بررسی رابطه بین کمال گرایی و جهت گزینی هدف در میان دانش آموزان پیش دانشگاهی دولتی ( با گرایش های علوم تجربی و ریاضی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین کمال گرایی و جهت گزینی هدف در دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی انجام شده است. نمونه مورد بررسی 200 نفر از دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. آنها مقیاس چند بعدی کمال گرایی(هویت و فلت،1991) و مقیاس جهت گزینی هدف (وندی ویل،1997 ؛ الیوت و مک گریگور،2001) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که کمال گرایان خود مدار در مقایسه با کمال گرایان جامعه گرا در انتخاب اهداف خود برای پیشرفت به سردرگمی و شک و تردید بیشتری دچار هستند. کمال گرایی خود مدار با جهت گزینی های یادگیری و گرایشی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. کمال گرایی جامعه مدار نیز با اهداف گرایشی و اجتنابی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. یافته های پژوهش حاضر در پرتو روند پژوهش های مربوط، به بحث گذاشته شده است؛ برخی پیشنهادات برای اجرای پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
اثربخشی درمان ترکیبی حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری - شناختی بر کاهش تعمیم پذیری بیش از حد حافظه بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
مقایسه ی عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه ی شرح حال معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توانایی بازیابی خاطرات شرح حال معنایی اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغیرهای سن و هوش همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل جزئیات معنایی اختصاصی کمتری را به یاد می آوردند. همچنین کاهش اختصاصی بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بیشتر و نواقص حافظه وسیعتری همراه می باشد. نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده اند.
تاثیر آمایه ذهنی بر عملکرد حل مساله: تله خبرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرعت عمل خبرگان در حل مساله، در برخی شرایط می تواند آنها را به شکلی انعطاف ناپذیر بر راه حل اولیه تثبیت کند و بر عملکرد آنها در حل مسایل بعدی تاثیر منفی بگذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای تاثیر ایجاد آمایه ذهنی بر عملکرد حل مساله دانشجویان خبره و مبتدی است. روش: در این پژوهش، با استفاده از طرح عاملی 3×2 (2 سطح خبرگی × 3 نوع آمایه)، عملکرد 48 دانشجوی خبره و مبتدی دانشگاه زنجان، در زمینه حل مسایل آب و ظرف لاچینز مطالعه شد. یافته ها: بر اساس تحلیل واریانس عاملی داده ها، نتایج این پژوهش نشان داد که اولاً، آزمودنی های خبره بیش از آزمودنی های مبتدی دچار آمایه ذهنی شده، بر راه حل اولیه مسایل تثبیت شدند. دوم، عملکرد آزمودنی های خبره در مسایل غیرآمایه ای بهتر از عملکرد آزمودنی های مبتدی بود. و سوم این که، عملکرد آزمودنی هایی که دچار آمایه ذهنی شده بودند، در مقایسه با آزمودنی هایی که دچار این آمایه نشده بودند، ضعیف تر بود. نتیجه گیری: در برخی شرایط، مثلا ًهنگامی که فرد مساله گشا می بایست راه حلی غیرمعمول بیابد، خبرگی در حل مساله می تواند آسیب پذیری وی را در مقابل آمایه ذهنی افزایش دهد و باعث بدتر شدن عملکرد او (در مقایسه با افراد مبتدی) شود.
مقایسه مدل ذهنی طرح واره ای تیزدل و مدل شبکه تداعی باور در تبیین تفکر افسردگی زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه مدل ذهنی طرح واره ای تیزدل و مدل شبکه تداعی باور در تبیین تفکر افسردگی زاست.
روش: در این مطالعه، 60 نفر از دانشجویان، بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب وبه طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. با استفاده از نمایش فیلم، به گروه اول خلق منفی و به گروه دوم خلق مثبت القا شد. به گروه سوم، گروه شاهد، خلقی القا نشد. آزمودنی ها پیش از القای خلق و پس از القای آن، با استفاده از آزمون تکمیل جملات ناتمام، مقیاس نگرش های ناکارآمد، زیرمقیاس کمال گر ایی و تاییدخواهی ارزیابی شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که خلق افسرده، مدل های ذهنی طرح واره ای ناکارآمدی را جایگزین می کند که در آن فرد ارزش خود را وابسته به موفقیت/ شکست یا تایید/ عدم تایید می داند.
نتیجه گیری: افسردگی را بر اساس جایگزینی مد ل های ذهنی طرح واره ای (دیدگاه تیزدل) بهتر از افزایش دسترس پذیری به خاطرات و سازه های منفی (نظریه باور) می توان تبیین کرد.
مقایسه ویژگیهای حافظه شنیداری کودکان با نارسایی توجه بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این پژوهش، مقایسه توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی، درک زبانی از جملات امری همزمان و تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات کودکان ADHD و عادی است.
روش: این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان منطقه 2 شهر تهران تشکیل می دهند که در محدوده سنی 3 تا 8 سال قرار داشتند. تعداد کل نمونه 195 نفر بود که برای انتخاب نمونه کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای انتخاب نمونه کودکان ADHD از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از چهار چک لیست تهیه و تنظیم شده توسط سیف نراقی و نادری بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از آمار توصیفی(فراوانی، فراوانی تراکمی، درصد و امثال آن) استفاده شده است. از آزمون خی دو برای بررسی فرضهای تحقیق بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در فرضیه یک و در مقاطع سنی 3 تا 4، 4 تا 5 و 6 تا 7 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در توالی حافظه شنوایی – بیانی مشاهده نشده است، اما در مقاطع سنی 5 تا 6 و 7 تا 8 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در این زمینه، مشاهده شده است. در فرضیه دوم و در همه مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص شنوایی، مشاهده شده است. در فرضیه سوم و در همه مقاطع سنی، به غیر از 7 تا 8 سالگی تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در درک جملات امری همزمان مشاهده شده است. در نهایت در فرضیه چهارم در هیچ کدام از مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات مشاهده نشده است.
نتیجه گیری: نتایج کلی این تحقیق نشان می هد که کودکان ADHD درمقایسه با کودکان عادی در زمینه های توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی و درک جملات امری همزمان، پایین تر عمل می کنند.
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه دانش آموزان دختر افسرده و عادی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حالات خلقی، بسیاری از متغیرهای شناختی از جمله توجه و حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده و عادی (دانش آموزان تهرانی) است.
روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از میان 200 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر تهران، 60 نفر انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به سؤال های پرسشنامه افسردگی بک (1978) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از آزمون t، اطمینان در سطح 99/0 بررسی شد. نتایج نشان داد که سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی، در افراد افسرده (در مقایسه با افراد عادی) معنادار است.
نتیجه گیری: افسردگی باعث سوگیری حافظه مبتلایان نسبت به واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
خود برتر و ذهن
حوزه های تخصصی:
بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء ( راهکاری به منظور شناسایی مسیر حرفه ای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء انجام شد. از بین دانشکده های دانشگاه الزهرا، دانشکده های هنر، فنی، علوم پایه و روانشناسی به صورت تصادفی انتخاب شد و 312 نفر از دانشجویان این دانشکده ها به روش نمونه گیری خوشه ای - تصادفی، به عنوان گروه آزمون انتخاب شدند. برای اندازگیری متغیرهای پژوهش(شیوه ها و سبک های یادگیری) از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده شد. یافته ها نشان داد که دانشجویان دانشکده های مختلف از شیوه ها و سبک های یادگیری متفاوتی استفاده می کنند. دانشجویان دانشکده هنر بیشتر از شیوه تجربه عینی و سبک های واگرا - انطباق یابنده، دانشجویان دانشکده فنی از شیوه های مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی و سبک جذب کننده، دانشجویان دانشکده روانشناسی از شیوه های آزمایشگری فعال، مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا و دانشجویان دانشکده علوم پایه نیز از شیوه مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا استفاده می کنند.
در این پژوهش، به منظور کارآمدی و رضایت تحصیلی- شغلی دانشجویان، پیشنهاد شده است سبک ها و شیوه های خاص یادگیری آنها در دوران قبل از دانشگاه بررسی شود و براساس آن و با توجه به علایق دانش آموزان، رشته تحصیلی مناسب آنها انتخاب شود، همچنین می توان شیوه ها و سبک های مناسب رشته مورد دلخواه دانش آموزان را به آنها آموزش داد تا در تحصیل رشته موردنظر موفق باشند.
"
نقش پرورش تفکر در تعمیق رفتارهای تربیتی کودکان
حوزه های تخصصی:
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی پایایی و روایی سازه نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی است.
روش: به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 265 دانشجوی دانشگاه اصفهان به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی را تکمیل کردند.
یافته ها: نتیجه ساختار عاملی یا روایی سازه با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس چهار عامل بود که 42/58 درصد واریانس کل آزمون را تبیین کرد. این عوامل عبارت اند: روبه بالای خودارجاع، روبه پایین بدون ارجاع، روبه بالای دیگرارجاع و روبه بالای بدون ارجاع. پایایی سازه نسخه فارسی این مقیاس و چهار عامل از طریق آلفای کرونباخ و بازآزمایی برآورد شد که همگی رضایت بخش بودند.
نتیجه گیری: برای سنجش تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی در ایران می توان از نسخه فارسی مقیاس تفکر خلاف واقع برای حوادث منفی به عنوان یک آزمون معتبر استفاده کرد.
تأثیر ساخت و ارائة نقشة مفهومی و سبک یادگیری بر یادداری، درک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.
جادوی شیوه ی تفکر
حوزه های تخصصی:
تاثیر محتوای عاطفی بر حافظه آشکار و ناآشکار به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار.
روش: این پژوهش با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای در 90 دانشجوی فنی و مهندسی دوره کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شد. برای تکالیف حافظه ناآشکار، متونی با محتوای مثبت، منفی و خنثی به کار رفت. هنگامی که شرکتکنندگان متون را با صدای بلند و تا حد امکان با سرعت میخواندند (البته نه آنقدر سریع که چیزی نفهمند) مدت خواندن آنها اندازهگیری و در پایان آزمون حافظه ناآشکار، تکالیف آشکار، که شامل سؤالهای چند گزینهای (بازشناسی) و معطوف به متون بود، اجرا میشد.
یافته ها: در هر دو حافظه (آشکار و ناآشکار)، بهترین عملکرد در گروه مردان به تکلیف مثبت مربوط میشد، اما به طور کلی، زنان در حافظه آشکار بهتر از مردان عمل میکردند. یافته دیگر، سرعت خواندن متون بود که گروه زنان در متون خنثی از همه گروهها عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه گیری: عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار در دو جنس، با توجه به تکلیف، با هم تفاوت داشت؛ بدین صورت که در هر دو حافظه، مردان در تکلیف مثبت و زنان در تکلیف منفی بهترین عملکرد را داشتند.
بررسی نقش اضطراب شناختی و جسمی در عملکرد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی نقش اضطراب شناختی و جسمی در عملکرد ورزشی است. نمونه آماری شامل 60 نفر از فوتبالیست های شرکت کننده در مسابقات فوتسال سازمان تأمین اجتماعی در شهر تهران بین سال های 1389-1388 و با روش تصادفی می باشد. در این مطالعه، اضطراب شناختی و اضطراب جسمی متغیرهای پیش گویی کننده و عملکرد ورزشی متغیر ملاک است. برای جمع آوری اطلاعات، از اندازه گیری فشار خون و ضربان قلب، پرسشنامه اضطراب حالتی رقابتی (CSAI-2) و پرسشنامه عملکرد بازیکنان استفاده شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیر به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اضطراب شناختی و جسمی با عملکرد ورزشی در ورزشکاران ارتباط منفی معنی داری وجود دارد. همچنین اضطراب شناختی و جسمی هر کدام حدود 12 درصد از عملکرد ورزشی را تبیین می کند. بر اساس این مطالعه، اضطراب در سطح متوسط بهترین عملکرد ورزشی را در پی دارد ولی اضطراب بالا و پایین منجر به تخریب عملکرد ورزشی می شود.
مهارت تفکر انتقادی دانشجویان فنی- مهندسی و علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
اهداف. هدف غایی نظام تعلیم و تربیت، پرورش انسانهایی متفکر و تفکر انتقادی، یکی از شاخصترین انواع تفکر است. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکدههای فنی- مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شیراز در سال 1387 بود.
روشها. این پژوهش از نوع توصیفی است و با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی روی 200 نفر از اعضای جامعه مورد نظر انجام شد. ابزار این پژوهش آزمون فرم «ب» مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها شامل دو بخش توصیفی و استنباطی بود و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافتهها. میانگین مهارت ارزشیابی در گروه فنی- مهندسی 88/22 و در گروه علوم انسانی 13/20 بهدست آمد. میانگین مهارت تحلیل، در گروه فنی- مهندسی 73/30 و در گروه علوم انسانی 49/24 بود و مهارت استنباط، در گروه فنی- مهندسی 71/25 و در گروه علوم انسانی 39/21 بهدست آمد.
نتیجهگیری. مهارتهای تفکر انتقادی در کل در هر دو گروه مورد مطالعه پایین، اما در دانشجویان فنی- مهندسی از علوم انسانی بیشتر است. علیرغم تفاوتهایی که وجود دارد، بهکارگیری الگوها و روشهای آموزشی متناسب با موضوعات درسی برای پرورش این مهارتها پیشنهاد میشود.
تفکر خلاق و رابطه آن با موفقیت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان و ارتباط آن را با موفقیت تحصیلی و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی، دوره و رشته تحصیلی بررسی کرده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در حوزه مقایسه پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی 86 ـ85 تشکیل داده اند که به روش تصادفی طبقه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه تعداد 250 نفر برگزیده شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه تفکر خلاق پیتر هانی است که برخی مشخصات جمعیت شناختی به آن اضافه گردید. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t همبسته، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون توکی و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که دانشجویان به میزان متوسط از تفکر خلاق بهره مند هستند. همچنین بین میزان استفاده از تفکر خلاق و متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات پدر و مادر، معدل درسی و رشته تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود ندارد، در صورتی که بین میزان استفاده از تفکر خلاق در دانشجویان دوره های (مقاطع) تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. براساس نتایج آزمون توکی، اختلاف بین تفکر خلاق دانشجویان دوره کاردانی با کارشناسی ارشد و کارشناسی با کارشناسی ارشد در سطح 05/0≥P معنادار بوده است. تفکر خلاق در دانشجویان دوره کارشناسی ارشد بیشتر و در دانشجویان دوره کاردانی کمتر مشاهده گردید.