فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
۱۶۱.

مقایسه بهزیستی روان شناختی مادران با و بدون دانش آموزان ابتدایی کم توان ذهنی: اثر سبکهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 706
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی و بررسی نقش سبکهای مقابله به عنوان یک متغیر میانجی در تعیین بهزیستی روان شناختی بود. روش: برای دستیابی به این مهم 75 نفر مادر کودک کم توان ذهنی که بعنوان آموزش پذیر و تربیت پذیر شناسایی شده و در مدارس ابتدایی استثنایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. جهت مقایسه 75 نفر مادر کودک عادی که از نظر سن و جنس فرزندان، تحصیلات و طبقه اقتصادی- اجتماعی با گروه نخست همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. پس از توجیه، آزمون های بهزیستی روان شناختی ریف و سبکهای مقابله اندلر و پارکر اجرا شد. آزمونهای آماری تحلیل رگرسیون گام به گام، t گروههای مستقل و آزمون مجذور خی برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شدند. یافته ها: t بدست آمده از مقایسه وضعیت بهزیستی روان شناختی دو گروه برابر 5.34 بود که در سطح 0.01 معنادار و میانگین مادران عادی (356.96) بالاتر از مادران کودکان کم توان ذهنی (333.60) بود. آزمون مجذور خی متغیر سبکهای مقابله دو گروه مادران برابر 44.46 بدست آمد که نشان داد تفاوت فراوانی مشاهده شده بین سبکهای مقابله ای مورد استفاده معنادار است و هر دو گروه عمدتا از سبک مقابله مساله محور استفاده می کنند. نتایج تحلیل واریانس و مشخصه های آماری رگرسیون بین میانگین بهزیستی روان شناختی و متغیرهای پیش بین وضعیت مادران حاکی از این بود که F مشاهده شده (14.91) فقط برای وضعیت مادران معنادار است و این متغیر قادر است چهل درصد از تغییرات واریانس مربوط به بهزیستی روان شناختی را تبیین کند و سبک مقابله نمی تواند به صورت معنادار متغیر فوق را پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از پایین بودن وضعیت بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی است که می توان نتیجه گرفت احتمالا وجود کودک کم توان ذهنی به عنوان عامل آسیب زننده به این متغیر می تواند عمل کند و سبکهای مقابله که متغیری شخصیتی به شمار می رود متغیر تعیین کننده ای در تعیین بهزیستی روان شناختی مادران هیچ یک از گروهها به شمار نمی رود.
۱۶۲.

مقایسه سازگاری اجتماعی مادران با و بدون فرزند دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده عقب مانده ذهنی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 737 تعداد دانلود : 258
" چکیده مقدمه: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا نه ؟ روش: این پژوهش یک مطالعه مورد-شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه‌های این تحقیق شامل 80 نفر، (40 مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی) و (40 مادر دارای فرزند عادی که در مدارس راهنمایی مشغول به تحصیل بودند) است. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی‌کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می‌کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0 p < ). آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات،‌ طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می‌رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری داشتند. "
۱۶۴.

تأثیر موسیقی و حرکات موزون بر دامنه توجه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانش آموز موسیقی توجه کم توان ذهنی حرکات موزون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81
" هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر موسیقی و حرکات موزون بر دامنه توجه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی صورت گرفت. روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات تجربی- مداخله ای بوده و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد، 26 دانش آموز دختر کم توان ذهنی از پایه های چهارم و پنجم مرکز آموزش استثنایی دانش شهر ری (سال تحصیلی 86-1385) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مساوی تخصیص یافتند و سپس با انتساب تصادفی، مداخله فعالیت های موسیقایی (شامل موسیقی و اجرای حرکات موزون) در گروه آزمون به مدت 15 هفته و هر هفته دو جلسه اجرا گردید. در این مدت گروه کنترل تحت این تمرینات قرار نداشته و فقط برنامه درسی معمولی را دریافت نمودند. برای هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخلات، خرده آزمون تیک زنی از آزمون کتلر- لارنت – تیریو (KLT) به منظور سنجش دامنه توجه اجرا شد. به دلیل کم بودن تعداد آزمودنی ها در هر گروه، از آزمون های ناپارامتری یعنی از آزمون رتبه ای علامت دار ویلکاکسون برای مقایسه تفاوت میانگین ها در یک گروه و آزمون یو من ویتنی برای مقایسه میانگین ها در دو گروه استفاده شد. یافته ها: بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون توجه در گروه آزمون، تفاوت معنی دار وجود داشت(001/0P<)، ولی در گروه کنترل این تفاوت، معنی دار نبود(367/0=P). همچنین میانگین نمرات توجه دو گروه کنترل و آزمون پس از مداخله تفاوت معنی دار داشته و عملکرد گروه آزمون بهتر بود(002/0=P). در حالی که بین میانگین نمرات دو گروه قبل از مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت(520/0=P). نتیجه گیری: با استناد به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت، با اجرای فعالیت های موسیقایی، دامنه توجه دانش آموزان کم توان ذهنی بهبود می یابد. البته لازم به توضیح است که با توجه به نوع نمونه گیری، امکان تعمیم نتایج این تحقیق کاهش می یابد. "
۱۶۵.

بررسی رابطه استرس، نگرش مذهبی و آگاهی با پذیرش کودکان پسر کم توان ذهنی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : 373 تعداد دانلود : 250
هدف: بررسی رابطه بین استرس درک شده، نگرش مذهبی، میزان آگاهی با میزان پذیرش کم توانی ذهنی کودکان پسر توسط مادران آنها هدف پ‍‍‍‍ژوهش حاضر می باشد. روش: در این پژوهش پس رویدادی، با استفاده از روش نمونه خوشه ای چند مرحله ای مادران 107 کودک کم توان ذهنی پسر مدارس استثنایی با توجه به وضعیت اقتصادی - اجتماعی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شاخص استرس والدین، مقیاس سنجش نگرشهای مذهبی و اعتقادی و پرسشنامه سنجش آگاهی جمع آوری و به روش تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره، بررسی شد. یافته ها: 1- مادران دارای استرس بالاتر، از پذیرش کمتری برخوردارند. 2- میزان پذیرش مادران در بین سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با همدیگر تفاوت دارد. 3- مادران مذهبی تر از پذیرش بالاتری برخوردارند. 4- مادران دارای آگاهی بالاتر از پذیرش بیشتری برخوردارند. 5- مادران مذهبی تر استرس کمتری تجربه می کنند. 6- مادران با آگاهی بالاتر از کم توانی ذهنی، استرس کمتری تجربه می کنند. 7- میزان استرس مادران در سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با هم متفاوت است. نتیجه گیری: پ‍‍‍ژوهش حاضر نشان داد بین استرس مورد ادراک، نگرش مذهبی، میزان آگاهی مادر با میزان پذیرش کودک پسر کم توان ذهنی توسط مادران آنها رابطه وجود دارد.
۱۶۶.

الگوی گرفتن قلم در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 904
هدف: هدف از این پژوهش بررسی الگوی گرفتن قلم در دانش آموزان کم توان ذهنی و رابطه آن با برخی عوامل مهم است. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی است 157 دانش آموز در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی دخترانه و پسرانه شهرری در سال تحصیلی 85-1384 مورد بررسی قرار گرفته و پس از کنار گذاشتن دانش آموزانی که متغیرهای کنترل (مشکلات آناتومیکی، نورولوژیکی، ارتوپدی، عیوب بینایی که با عینک قابل اصلاح نباشند، عیوب شنوایی که با سمعک قابل اصلاح نباشند، رشدی و رفتاری) در آنان مشاهده شده بود، 126 کم توان ذهنی آموزش پذیر (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال در تحقیق شرکت کردند و چک لیست دست نویسی محقق ساخته برای آنان اجرا شد. یافته ها: آزمون همبستگی نشان داد که الگوی گرفتن قلم با دست نویسی (p<0.0001, r=0.381) رابطه مثبت معنادار دارد. رابطه معناداری بین الگوی گرفتن قلم و سرعت دست نویسی این دانش آموزان وجود ندارد. الگوی گرفتن قلم بین دانش آموزان راست دست و چپ دست، بین دختران و پسران، بین دانش آموزان دارای نشانگان داون و بدون این نشانگان، تفاوت معنا دار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه بین دست نویسی و الگوی گرفتن قلم، احتمالا یکی از راههای بهبود دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی تسهیل الگوی گرفتن قلم صحیح است
۱۶۷.

بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : 848
هدف: هدف این تحقیق، بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: روش این تحقیق، پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری تحقیق 375 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی است. 197 نفر، بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه با پایایی 0.90 بود. برای تحلیل داده ها از محاسبه فراوانی، درصد و آزمونهای خی دو و کروسکال - والیس استفاده شد. یافته ها: تحلیل دیدگاههای کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی نشان می دهند که وضعیت تعریف و تدوین اهداف درس تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی بسیار نامطلوب (%68.6)، وضعیت محتوای رسمی (%90.9) و غیررسمی (%39.6) این درس نامناسب، شیوه تدریس درس تربیت بدنی (%40.9)، و دانش تخصصی معلمان تربیت بدنی (%34.3)، نامناسب و نامطلوب است. همچنین، آنها میزان ساعات درس تربیت بدنی را با نیازهای دانش آموزان کم توان ذهنی متناسب و کافی نمی دانند (%59.4). مهم ترین راهکارهای اصلاحی برنامه درسی تربیت بدنی دانش آموزان کم توان ذهنی از دیدگاه کارشناسان، 1) تعریف و تدوین فلسفه و اهداف درس تربیت بدنی، 2) تدوین کتاب درسی، جزوه ها، و لوحهای آموزشی و کمک آموزشی تربیت بدنی، 3) به کارگیری نیروی متخصص تربیت بدنی استثنایی عنوان شده است. نتیجه گیری: تدوین و تعریف فلسفه، اهداف، و محتوای درس تربیت بدنی، به کارگیری نیروی انسانی متخصصِ تربیت بدنی استثنایی، و نظارت بر حسن اجرای این درس، مهم ترین پیشنهادهای این تحقیق هستند.
۱۶۸.

تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 941 تعداد دانلود : 575
هدف: هدف این مقاله بررسی فرایند و ضرورت تحول در اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی/کم توانی ذهنی و همچنین ملاحظه های مربوط به آن است. روش: روش این تحقیق بررسی مقاله های مرتبط و ترجمه بیانیه انجمن کم توانی ذهنی و رشدی امریکا (AAIDD) در رابطه با دلایل تغییر اصطلاح شناسی عقب ماندگی ذهنی به کم توانی ذهنی است. یافته ها و نتیجه گیری: مفهوم و اصطلاح شناسی «عقب ماندگی ذهنی» تغییر و تحولات فراوانی داشته است. امروزه، اصطلاح «کم توانی ذهنی» به جای «عقب ماندگی ذهنی» ترجیح داده می شود ولی تعریف و فرضهای کلی پیشین به قوت خود باقی می ماند. اصطلاح کم توانی ذهنی همان جمعیتی راتحت پوشش قرار می دهد که اصطلاح عقب ماندگی ذهنی قبلا از نظر تعداد، نوع، گروه، دوره ناتوانی، و نیاز به خدمات و حمایتهای انفرادی، پوشش می داد. افزون براین، هر فردی که در گذشته واجد شرایط عقب ماندگی ذهنی بود، با اصطلاح کم توانی ذهنی نیز همچنان واجد شرایط است.
۱۷۰.

اثرات آموزشهای اولیه تحولی خانواده محور ، بر رشد حرکتی کودکان دارای نشانگان داون از تولد تا 24 ماهگی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۷۲.

مقایسه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 992
هدف: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی و مادران آنها اجرا شده است. روش: برای رسیدن به اهداف و آزمون فرضیه های مربوط، از میان کودکان کم توان ذهنی در شمال شهر تهران در جایگاه حوزه ای جغرافیایی با امکانات اقتصادی نسبتا گسترده تر و شهر همدان به مثابه شهری متوسط و دورتر از مرکز شهر، یک نمونه 356 نفری انتخاب شدند که از این تعداد نمونه، 43.8 درصد نمونه از شهر همدان و 56.2 درصد نمونه از شمال تهران از طریق روش نمونه گیری تصادفی در شمال تهران و همه اعضای جامعه در همدان انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های نشانگر بهزیستی شخصی - مقیاس بزرگسالان (PWI-A) و نشانگر بهزیستی شخصی- مقیاس نارسایی های شناختی (PWI-ID) جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده بر حسب توزیع t نشان داده است که بین بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در دو جنس دختر و پسر، تفاوت معناداری وجود ندارد، اما بین نمرات بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی در شهر همدان به گونه ای معنادار، بیشتر از همتایان آنها در شمال تهران است. نتایج همچنین نشان دادند که بهزیستی شخصی مادران در دو شهر همدان و تهران نیز یکسان هستند. با این حال، محاسبه ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه ای مستقیم بین بهزیستی شخصی مادران و کودکان آنها بود؛ به این معنا که با افزایش بهزیستی شخصی در مادران، این شاخص در کودکان کم توان ذهنی آنها نیز افزایش خواهد یافت. این یافته با آنچه در پژوهش های مشابه در دیگر کشورها به دست آمده، یکسان است. نتیجه گیری: بهزیستی شخصی مادران با بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی ارتباط دارد، اما بهزیستی شخصی کودکان کم توان ذهنی پسر و دختر متفاوت نیست.
۱۸۰.

مقایسه ی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی با والدین کودکان عادی

نویسنده:

کلید واژه ها: اجتماعی کودک عقب مانده ذهنی تعامل روانی آموزش پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 674 تعداد دانلود : 555
هدف این پژوهش بررسی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، اعضای گروه نمونه آزمایش 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) و اعضای گروه نمونه کنترل 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) از میان جامعه آماری والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، آزمون تعامل روانی- اجتماعی صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده نتایج نشان داد که به طور کلی بین میزان تعامل روانی – اجتماعی والدین کودک دارای عقب مانده ذهنی و والدین دارای کودک عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. میزان تعامل روانی- اجتماعی مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از میزان تعامل – روانی اجتماعی پدران دارای کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. میزان تعامل روانی – اجتماعی مادران دارای کودک عادی بیشتر از میزان تعامل روانی – اجتماعی پدران کودکان عادی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان