فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۰٬۹۲۱ مورد.
۲۱.

Beyond the Chilly Chariots: A Contemplation of Nothingness in Wallace Stevens' Harmonium(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Romanticism Transcendence Death negativity Fourfold Creativity

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 655
This paper deals with Wallace Stevens’s first collection of poetry, Harmonium, in light of Heidegger’s philosophy, with a particular emphasis on Da-sein as the place of negativity. The focus is particularly on Heidegger’s later philosophy, where he defines Man as the juncture where the four constitutive elements (earth, sky, divinities, and mortals) converge to let Da-sein appear as the futural authentic animal whose Being matters to him as his distinctive mark. Stevens’s poetry in Harmonium displays an experimental development along the same lines. The collection consists of poems dealing with the effect that the prospects of death and finitude have on its protagonists. Stevens achieves authentic protagonists who accept the nihilating power of death in order to save themselves from any form of social, poetic, and philosophical closure. This is significant because Stevens conceives a creative potential that not only runs counter to the romantic nostalgia for a return to an innocent past, but also openly embraces the idea of finitude as the only way out of any logocentric and metaphysical forms of thinking. This study, therefore, aims to show how in Harmonium Stevens poetizes an endless creative power that sets upon reproducing the non-closure associated with nihilation and nothingness.
۲۲.

The Nomadic Distribution in Virginia Woolf’s Orlando: A Deleuzian Reading(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: sedentary nomadic metamorphosis split subjectivity Becoming - Woman

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 612 تعداد دانلود : 520
The debates concerning Orlando’s magical sex transformation and its main concern with gender trouble are ever growing. Yet it seems a very significant fact is neglected in this debate, the extent the male Orlando is different from the female. Till Orlando is a man, he holds a very rigid and sedentary view of gender roles and reproduces the old cliché about men and women. As soon as he becomes a woman, she starts to view the world in a nomadic distribution. The present paper uses Deleuze’s theory of time and his notions of sedentary and nomadic to represent how time and sex transformation are connected to a split subjectivity and the birth of a new female subject/artist. The sex transformation is a tremendous event that splits Orlando into a before and an after. The male Orlando is not equal to "the act" which is to go beyond the spirit of his age and become an artist who is able to affirm androgynous and nomadic worldview. Through "becoming woman" Orlando abandons his sedentary view of the world and becomes nomadic and at last, completes her poem "The Oak Tree". Through metamorphosis and a split subjectivity, Orlando becomes equal to "the act".
۲۳.

A Narratological Analysis of the Strategic Affective Enlistment in Hardy’s Major Wessex Novels(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Affective Narratology Empathetic Identification Affective Sensibility Wessex Novels Thomas Hardy Empathy - Altruism Hypothesis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 830
The present study focuses on the strategic process of enlisting the readers’ empathetic responsiveness in Thomas Hardy’s major Wessex novels. The analytical perspective draws on Suzanna Keen’s theories in affective narratology; it intends to uncover the stylistic strategies of affective impressionism in the Wessex narratives. The methodological procedure is grounded in the qualitative appraisal of the emotive aspects of Hardy’s realistic representations through critical discourse analysis. The research approach is influenced by the recent mind theories in cognitive science, emphasizing emotional perception as the most significant determinant of the gestalt of interpretations. The semi-fictional world of Wessex capitalizes on an insight into the primacy of emotive sensibility over cognitive rationality. The authorial intentionality in the Wessex narratives aspires to propagate human compassion by resorting to the literary application of the empathy-altruism hypothesis. The melioristic agenda for edification via investment in the readers’ emotive capacities saturates the narratives’ impressionistic composition. The manipulation of the narrative consciousness foci in the major Wessex novels enables Hardy to maintain his readers’ empathetic identification with his characters’ predicaments in a philosophical context. Moreover, the tagged characterization of the protagonists establishes the intended impressions of their temperament and demands the corresponding empathetic responses from the readers.
۲۴.

کاربست روان کاوی شخصیت یونگ در غزلیات عطار و مولانا با تکیه بر دو مقوله وصل و هجر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت یونگ وصل هجر عطار مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 639 تعداد دانلود : 847
با وجود اندیشه های مشترک شاعرانی که در مسیر عرفان گام نهاده اند، هر یک از آن ها در به تصویر کشیدن تجربیات عارفانه و شناسایی راه های سیر و سلوک، سبکی خاص داشته اند. علاوه بر ویژگی های سبکی یک اثر که در به وجود آمدن اثری متفاوت نقشی تعیین کننده دارد، خصایص روحی و ویژگی-های شخصیّتی خالق اثر نیز بر این امر اثرگذار است. در این مقاله، شخصیّت عطّار و مولانا براساس نظریه روان شناس مشهور، گوستاو یونگ از بُعد درون گرایی و برون گرایی در مواجهه با دو مقوله وصل و هجر، مورد واکاوی قرار گرفته است. با توجّه به تأثیر محیط دوران کودکی، رخدادها و رویدادهای متفاوت زندگی دو شاعر، تفاوت نگاه و روایت آن ها درباره شخصیّت عاشق که محور اصلی غزلیات عاشقانه است و حالات مربوط به آن و نیز شیوه شاعری و تیپ شخصیّتی دو شاعر، می توان چنین اذعان داشت که عطّار، شخصیّت درون گرای احساسی دارد و از هجران، بیش تر از وصال سخن گفته است و مولانا نیز با وجود توصیفات بسیار در باب هجران، وصال را دور از دسترس نمی شمارد و شخصیّت برون گرای احساسی دارد.
۲۵.

نفس و نمادهای مرتبط با آن در شعر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فریدالدین عطار نیشابوری نماد نفس آثار منظوم عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 156 تعداد دانلود : 635
یکی از موضوعات پرتکرار در حوزه ادبیات عرفانی، نفس است. در آثار عرفانی، نفس با تعابیر مختلف و عناوین متعددی توصیف شده که اغلب آن ها نمادین و رمزی است. این پژوهش در پی رسیدن به این نکته است که عطار نیشابوری در آثار منظومش ( الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، دیوان اشعار، مصیبت نامه و مختارنامه) برای نفس چه نمادهایی را به کار برده و کدام یک از این نمادها ابداعی خود شاعر است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعه اشعار عطار و گزینش شواهد شعری است به شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی نمادهای مربوط به نفس در همه آثار منظوم وی پرداخته است. بررسی این اشعار نشان می دهد نمادهای جانوری و همچنین شخصیت های منفی تاریخی- اسطوره ای، بیشترین نمود را در رابطه با موضوع نفس داشته است و علاوه بر این، عطار در بیان مفهوم نفس نمادهای تازه ای به کار برده که پیش از وی رایج نبوده است.
۲۶.

تأملی در تصحیح دکتر امیرحسن یزدگردی از دیوان ظهیر فاریابی با تکیه بر نسخه حکیم اوغلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان ظهیر فاریابی تصحیح یزدگردی نسخه حکیم اوغلو دستنویس سفینه تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 730
ظهیر فاریابی (متوفی 598 ق.) یکی از شاعران بزرگ قصیده سرای ایران در سده ششم هجری است. دیوان او چندین بار در ایران و هند چاپ شده است؛ اما تصحیح یزدگردی از دیوان ظهیر که به همت شاگردش، اصغر دادبه در 1381 خورشیدی منتشر شد، می توانست بهترین و منقّح ترین تصحیح دیوان ظهیر به شمار آید؛ ولی به دلیل استفاده نکردن مصحّح از نسخه های قدیم تر مانند نسخه کتابخانه نورعثمانیه و نسخه مجموعه حکیم اوغلو و دست نویس سفینه تبریز اشکالاتی در آن راه یافته است. تاکنون محققان بسیاری به این عیب چاپ یزدگردی اشاره کرده اند؛ ازجمله سیّد علی میرافضلی و شریفی صحی که براساس دست نویس سفینه تبریز و نسخه کتابخانه نورعثمانیه به این اشکالات پرداخته اند. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مقابله تصحیح مرحوم یزدگردی با نسخه حکیم اوغلو به برخی از این کاستی ها پرداخته ایم. نسخه حکیم اوغلو ازجمله نسخه های به غارت رفته آستانه شیخ صفی در اردبیل است که تاریخ کتابت ندارد و به گواهی نوع خط و محتویات آن احتمالاً در قرن هفتم هجری قمری از روی نسخه های اصیل نوشته شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که با گردآوری نسخه های بهتر و مجموعه های دیگری مثل جُنگ ها و تذکره ها می توان به چاپی منقّح تر از دیوان ظهیر فاریابی دست یافت. همچنین این پژوهش می تواند مرجعی برای پژوهندگان دیوان ظهیر باشد و مانع از کاستی های احتمالی بعدی شود.
۲۷.

بازتاب غزل ها و مثنوی مولانا از سعدی تا صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولانا نظیره پردازی تضمین مضمون پذیری صائب تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 988 تعداد دانلود : 740
بی گمان یکی از چکادهای شکوهمند ادبیات فارسی، مولانا جلال الدین بلخی (604-672) است. گرچه به فرموده خودش در ادبیات فارسی و عرفان از پی سنایی و عطّار آمده است ولی سرآمد تمام سرایندگان شعر و ادب عرفانی به شمار می رود. این سوخته عقل و عشق که در سده هفتم هجری می زیسته و به دلیل کوچیدن از شرق به غرب ایران زمین، تا سده نهم در غربت غربیه از دید تاریخ نگاران و سرایندگان ادب فارسی مهجور ماند تا این که در سده نهم عبدالرحمن جامی (817-818) عارف و شاعر برجسته در تذکره «نفحات الأنس» خود به معرّفی او پرداخت و اطلّاعات سودمندی درباره مولانا جلال الدین و خاندان و استادانش ارائه کرد. از سده نهم است که آتش شوق مولانا سرزمین های مرکزی و شرقی پارسی زبانان را دامن می گیرد. البته شیخ اجل سعدی به دلیل جهانگردی، به قول خودش در «بوستان» با دوستان به «روم» برای دیدار مولانا «عارف پاکیزه بوم» رفته است که مستثنی از بی خبران از احوال مولانا می باشد. از نیمه دوم سده نهم است که شیفتگان مولانا برای زیارت تربتش به قوینه می شنابند و سرایندگان ادب فارسی به «نظیره پردازی»، «تضمین» و «مضمون پذیری» از غزل ها و مثنوی شریف او می پردازند. عرفا به شرح مثنوی و شعرا به «استقبال» غزل های پرشور او اقدام می کنند. نگارنده این گفتار بر آن است تا به روش «توصیفی- تحلیلی» به معرفی تعدادی از بزرگان ادب فارسی از سعدی تا صائب که در غزلسرایی به مولانا «اقتدا» کرده و به «اقتفای» او رفته اند بپردازد.
۲۸.

نقد صوفی (آسیب شناسی تصوف اسلامی)

کلید واژه ها: عرفان تصوف نقد صوفیانه نقد غیرصوفیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 73 تعداد دانلود : 922
تصوف به عنوان نظام فکری فراگیر، در اعضا و جوارح فرهنگ ما ایرانیان، به رغم این همه دگرگونی و دگرگیسی، ریشه دوانده است و بخش گسست ناپذیری از فکر و فرهنگ ما محسوب می شود؛ به گونه ای که تصور فرهنگ ایرانی بدون این عنصر مسیر نیست؛ اما این تصوف در طول تاریخِ دورودراز خود، دوست و دشمنان زیادی داشته است و البته خواهد داشت. بر این اساس ما در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی نقد صوفیان (درون مکتبی) و با تکیه و تأکید بیشتر غیر صوفیان (برون مکتبی) از جریان تصوف هستیم تا از میان این دو نوع تفکر انتقادی به شناخت بهتر و بیشتری از جریان تصوف دست یابیم. در جریان نقد درون مکتبی ابن جوزی را به عنوان نمایده این گروه برگزیده ایم. در پایان نتیجه ای که حاصل شده است، این است که از همان روزگار آغاز تصوف، این نحله فکری بر پایه تفکر انتقادی ایجادشده است و نقد جزو جدایی ناپذیر آن محسوب می شود.
۲۹.

Ode littéraire et spiritualité dans Soufi, mon amour de Elif Shafak(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: espace scripturaire Soufi mon amour Shafak spiritualité polyphonie

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 808 تعداد دانلود : 582
— Il n’est point exagéré ni dithyrambique d’avancer que le récit romanesque, Soufi, mon Amour, de l’écrivaine turque Elif Shafak est l’ode à l’amour la plus éloquente et la mieux représentative de l’un des courants mystiques les plus reculés en hagiographie. L’une des raisons de notre choix pour cette œuvre romanesque, à valeur mystique et historique, est à fortiori l’intérêt manifesté par une auteure du XXIe siècle pour des icônes de l’âge d’or du mysticisme persan. Elle a déterré des figures emblématiques de la spiritualité islamique du XIIIe siècle, d’abord pour rendre un hommage au patrimoine culturel immatériel, mais aussi pour exhumer leurs enseignements combien salvateurs pour un monde aujourd’hui en déliquescence morale. Nous abordons dans cette étude la création de l’espace scripturaire dédié à la spiritualité reprise en mode polyphonique. Il nous importe de faire la lumière sur le pouvoir du récit Shafakien à ressusciter les penseurs méconnus par une grande majorité en Occident.
۳۰.

تحلیل کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی داراب نامه طرسوسی از منظر اسطوره شناسی کنشگر ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل کنش های سه گانه داراب نامه شخصیت های اساطیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 697 تعداد دانلود : 941
پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند با توجه به نظریه کنشگرای ژرژ دومزیل به شناخت ساختار روایی داراب نامه طرسوسی به عنوان یکی از کهن ترین متون اساطیری ایران بپردازد و از این طریق میزان مشابهت کنش های شخصیت های آن را با متون اساطیری هندواروپایی بسنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار روایی این اثر با متون حماسی هندواروپایی قابل انطباق است و کنش های سه گانه مطرح شده در رویکرد کنشگرای دومزیل (فرمانروایی، جنگاوری و باروری) کنش های اصلی شخصیت های اساطیری در این روایت به شمار می روند. اسکندر، داراب، همای، طمروسیه و بوراندخت هر کدام دارای ویژگی های بارزی هستند که در زیرمجموعه کنش های سه گانه طبقه بندی می شوند. در این اثر «پادشاهی مطلق» از آن خداوند است و خدای مطلق با استفاده از ابزارهای گوناگون از قبیل «خواب دیدن»، «به کارگیری عوامل طبیعی» و «به یاری فرستادن موجودات افسانه ای» به آنان مدد رسانده است. کنش جنگاوری در این روایت با اهداف مختلفی ازجمله گسترش قلمرو، دفاع از سیطره حکومت، برقراری امنیت، انتقام و گسترش دین و عدل و داد جایگاه ویژه ای دارد و شخصیت های اساطیری همواره در میدان های رزم آزموده می شوند. فراوانی نعمت، خزینه های انبوه، آبادانی، آرامش و رفاه، زیبایی و جوانی، دلبستگی و مشاهده امثال این موارد در توصیف شخصیت های اساطیری این روایت نیز نشان از کنش سوم یعنی باروری دارد.
۳۱.

طنز موقعیت چشمه دیگری از نبوغ حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حافظ طنز طنز موقعیتی صراحت گویی دگراندیشی خودزنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 115
طبیعی ترین نوع طنز، طنز رفتاری است که بدون هیچ گونه هنرنمایی های ادبی و زبانی، موجب طیبت و تعجب و حیرت می شود. حافظ برخلاف شاعران هم عصر خود در اواخر ایلخانیان و عهد تیموریان که تنها به بازی های زبانی و صناعت های ادبی در شعر اهمیت می دادند، دو عنصر صورت و محتوا را به طور هم زمان در کانون تمرکز خود قرار می دهد. به این سبب طنز های موقعیتی در اشعار او بیشتر از طنزهای ادبی است. حافظ معمولاً به جای انتقاد از سیاست حکومت ها، رفتارهای بی هنجار حکومتیان و طرف داران آن ها را که اغلب درآمیخته با تزویر و ریا است به طور صریح به تصویر می کشد تا از تقابل و تعارض آن ها با رفتارهای منطقی و متعارف انسانی، موقعیت های تمسخرآمیز و مضحک پدید آورد. یا آن که رفتارهای ریاکارانه را در برابر رفتارهای شفاف عرفی قرار می دهد تا از این طریق موقعیت های تقابل دار و طنزآمیز بیافریند. برخی از گونه های طنز موقعیت در اشعار حافظ عبارت اند از: صراحت گویی، خودزنی/ تظاهر به فسق و دگراندیشی، وارونه کاری/ وارونه گویی، تناقض گویی و تقابل آفرینی، تکبر و طلب کاری، طنز تراژیک، اغراق و مبالغه، خودکم بینی، دلیل آوری توجیه گرانه، شوخ طبعی. در این مقاله فقط سه گونه نخست را به بررسی گذاشته ایم.
۳۲.

شرحی بر قصیده جَملیّه یا شرحی بر روایت یک خاطره جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ما - راوی شرحی بر قصیده جملیه گلشیری خاطره جمعی روایت جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 884 تعداد دانلود : 143
توجه روایت شناسان به گونه ای از زاویه دید ما-راوی که قابل تقلیل به انواع دیگر روایت نباشد، ریشه در مطالعات میان رشته ای دارد که در آن ها تلاش شده است اثبات گردد اساساً روایتگری به صورت جمعی امکان پذیر است. یکی از ژانرهایی که می تواند بستر کارآمدی برای به کارگیری این شیوه باشد، خاطره گویی به صورت جمعی است. ژانر خاطره با پیروی از الگوی کارکرد ذهن پرداخته می شود و برای باورپذیر شدن روایت، نویسنده حتی خطاهای رایج در فرآیند تداعی معانی در ذهن را نیز شبیه سازی می کند. از سوی دیگر خاطره جمعی که از زبان راوی جمعی روایت می شود، از ظرفیت های منحصر به فردی مثل غلبه بر محدودیّت اوّل شخص مفرد (به شکل کلاسیک) و محصور نبودن در زمان و مکان بهره می برد. این پژوهش با خوانش داستان شرحی بر قصیده جملیه که روایتی در ژانر خاطره با روایتگری جمعی است، نشان می دهد گلشیری چگونه امکانات این دو مقوله را در تلفیق با یک دیگر در داستانی واحد به کار برده و چگونه با افزودن لحن کهن گرایانه و طنزگون، سبکی نوآورانه در ما-روایت ایجاد کرده است که از طرفی موید راوی جمعی باشد و عاملی برای فاصله گذاری قرار گیرد و از طرف دیگر جهت گیری نویسنده را در قبال سوژه مرکزی داستان که تصویری آیینی-شبه مذهبی است، نشان دهد.
۳۳.

جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات داستانی رمانتیسم اناربانو و پسرهایش گلی ترقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 268 تعداد دانلود : 522
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
۳۴.

دراسه مکونات التقلید والحداثه فی روایه "مرایا ذات أبواب"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: التقلید الحداثه الکتابه الروائیه الحدیثه کلشیری مرایا ذات أبواب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 209
استقطبت التیارات الحداثیه فی إیران اهتمام المنظرین لیس فقط فی مجال العلم والمعرفه بل أیضا فی الأدب وتأتى ذلک بسبب جهودهم فی التعرّف على أسباب تخلّف إیران وإیجاد الحلول المناسبه للخروج من هذا الوضع. وفی هذا المجال یمکن ملاحظه ثلاثه مواقف حول الحداثه فی الأدب: فریق یرى أن الحداثه غربیه تماما ولا جدوی منها، وفریق آخر یعتبرها مقبوله نظرا لأصولها الغربیه، وفریق ثالث یحافظ على التوازن بین التقلید والحداثه. ویعتبر هوشنک کلشیری الذی یتمتع بمعرفه کبیره فی مجال الأدب وتاریخ إیران القدیم، أحد ممثلی الجماعه الأخیره. یهدف هذا البحث أن یبین کیف قام کلشیری، باعتباره کاتبا حداثیا وتقلیدیا فی نفس الوقت، بالجمع بین أسالیب السرد الحدیثه والقدیمه دون المساس ببنیه الروایه وقد أعطى أهمیه خاصه لمکانه العناصر التقلیدیه فی الأدب المعاصر. تم استخدام المنهج المکتبی فی البحث حیث قمنا بتحلیل وصفی لعناصر التقلید والحداثه فی روایه "مرایا ذات أبواب". أظهرت نتائج الدراسه أن استخدام السرد فی النصوص الکلاسیکیه، البراغماتیه والقصه القصیره التمثیلیه وتوظیف اللغه کجانب تقلیدی، هی بعض طرق السرد القدیمه فی قصص کلشیری، ومحاوله الجمع بین مکونات التقلید والحداثه تظهر اهتمامه الخاص بمکانه التراث فی الأدب.
۳۵.

دراسه نفسیه لاستقطاب القیم النفسیه الأنثویه في شعر ابن الفارض(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الأنیما التفرد القیمه النفسیه الشعر الصوفی ابن الفارض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 792
یُطلق الأنیما أو القطب الأنثوی للنفس علی الجوانب الفیزیولوجیه والجنسانیه باعتباره صوره مثالیه للاستعدادات السلوکیه الفطریه وتجارب الحیاه الموروثه التی تدور حول قدرات الفن والجنوح إلی الطبیعه والعاطفه الجامحه والقوه الإلهامیه. وهذه القیم عادهً ما تکون فی النصف الثانی من السن التقویمیه مع تطبیق الفردانیه والمیل فی اللاوعی وهی تجعل الشخصیه تخطو فی طریق المیل إلی اللطف والکمال والنمو. تظهر الأنیما أیضاً فی النموذج البدئی البهیج والصدمات العاطفیه فی مجال واسع فی الأدب. والتفرد فی الشعر یعادل السفر البطولی للشاعر من الآفاق إلی الأعماق الداخلیه لاکتشاف الإنجازات القیّمه والمعنویه الجدیده وخلقها، ومن بینها إیقاظ القیم الأنیمیه الداخلیه المخفیه. تمت کتابه هذه الدراسه وفقاً للمنهج التحلیلی الوصفی وبناءً علی تعالیم علم النفس التحلیلی، وکان التحلیل النفسی قائماً علی تطبیق فردیه الأنیما وقیم القطب الأنثوی فی النفس فی بعض أهم أشعار ابن الفارض التی تعبر عن هذه العملیه. وقد أوضحت النتائج التی توصلت إلیها الدراسه أن استعاده قابلیه الأنیما واستقطابها فی شعر هذا الشاعر کانت تحت تأثیر اللاوعی أو اللاشعور، وفضلاً علی ذلک، استفاد ابن الفارض من قدره هذه الصوره المثالیه من قبیل المیل إلی السلام وتقصّی الجمال والجنوح إلی الطبیعه والنظره العاطفیه الداخلیه أو الشخصیه لمتجلیات الوجود، والعیش فی اللحظه والحال، والقدره علی استیعاب العواطف والمشاعر الداخلیه والتعبیر عن الذات، والتی تحقق کلها مهداً للکمال واللطف ومرونه الشخصیه.
۳۶.

تصحیح و شرح بیتی از دیوان حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی؛ حیلت، حالت یا طاقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصحیح انتقادی دیوان حافظ طاقت حالت حیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 856 تعداد دانلود : 703
در این بیت از حافظ: کوه  اندوه  فراقت  به  چه  حالت  بکشد    حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی ست ضبط های «حالت/ حیلت/ طاقت»، محل بحث میان مصححان دیوان اوست. انتخاب هریک از این سه وجه، ازنظر قاموسی بی اشکال است؛ اما بی تردید از این میان، تنها یکی حافظانه تر است. «حیلت» افزون بر معنای شناخته اش که مرادف با «چاره و تدبیر» است، در جنب کلمه ی «خسته» (= بیمار) ایهامی به معنای متداول آن در گذشته، یعنی طب نیز دارد. همچنین مجاورت کلمات «کوه» و «کشیدن» (= جرّ) و ایهام آن به «علم الحیل و علم جرّ أثقال» ترجیح این ضبط را بر دو ضبط دیگر تقویت می کند. بااین همه دو ضبط دیگر، یعنی «به چه طاقت» و «به چه حالت» نیز به کلی بی وجه نیستند و مستندات متنی که حافظ از آن ها متأثر بوده، می تواند دلیلی برای مقبولیت نسبی ضبط «طاقت» باشد. ضبط «به چه حالت» نیز ازمنظر جناس و ایهام کتابتی نکته ای دارد که کمتر موردتوجه شارحان حافظ و بلاغیون بوده است. این نوع از ایهام و جناس مبتنی بر آیین کتابت نسخ و ایهامات حاصل از شیوه ی کتابت بوده است که نویسندگان و گویندگان گذشته، دست کم در دوره ای خاص، بدان توجه کامل داشته اند. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی دلایل مقبولیت نسبی دو ضبط اخیر، رجحان ضبط «حیلت» را با دلایل متنی و بلاغی به عنوان ضبط مختار حافظ بررسی کند.  
۳۷.

تحلیل مقارن لروایتي أسفار کاتبان لأبي تراب خسروي وکولي کنار آتش لمنیره رواني بور بناءً على نظریه جیرار جینیت السردیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: السردیه جیرار جینیت أبوتراب خسروی أسفار کاتبان منیره روانی بور کولی کنار آتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 401 تعداد دانلود : 698
قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد. قدّم جیرار جینیت، عالم السرد البنیوی البارز، خطه شامله لدراسه النصوص السردیه. لقد قام بتحلیل المحاور الخمس الأساسیه للسرد، أی الترتیب السردی والدیمومه والرؤیه والتواتر والصوت. یدرس هذا البحث ویقارن روایتی أسفار کاتبان لأبی تراب خسروی وکولی کنار آتش لمنیره روانی بور، بناءً على النظریه السردیه لجیرار جینیت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی. أظهرت نتیجه البحث أن الکاتبین قد حققا المفارقه الزمنیه باستخدام تقنیتین الاسترجاع والاستباق. تناول کلا المؤلفین أهمیه الحدث فی اللحظات الحرجه بالتواتر التکراری وتکرار حدث. کان خسروی أکثر نجاحا فی روایه قصته بسبب کثره المفارقات الزمنیه والتواترات التکراریه والتغیرات فی سرعه السرد.
۳۸.

بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه با نگاهی به مثنوی معنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الست کتاب فیه مافیه مثنوی معنوی دیوان شمس فطرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 802 تعداد دانلود : 905
در تاریخ تصوف و عرفان یکی از مهم ترین مسائل نظری که تأثیری پایدار و عمیق بر همه جریان های فکری عرفانی و در پیِ آن، ادبی داشته، مسأله میثاق یا عهد الست (سوره اعراف /172) است. این مفهوم در صدر اسلام عمدتاً با واژگان مندرج در آیه و ارائه معنای ظاهری آن انعکاس می یافت؛ اما با ورود آن به آثار اندیشمندان، سیر معنایی و تطور واژگانی آن نیز تغییر یافت و اغلب با عشق ازلی درآمیخت که در اوج خود در آثار مولوی متجلی شد. مولانا در اشعارش، چه در مثنوی و چه دیوان کبیر با ترکیبات اضافی و وصفی به عهد ازلی با تمام مظاهر و مفاهیم متنوّع آن اشاره می کند و در خوشه ای معنایی با کلمات جانشین با واژه الست به تفسیر و تأویل آن ها می پردازد. مولانا در آثار منثور خویش از جمله کتاب فیه مافیه نیز به گونه ای خاص به مفهوم الست پرداخته است. برای دریافت این مفهوم باید از طریق قرینه سازی این اصطلاحات با موارد مشترک در مثنوی و دیوان کبیر به تفسیر آن ها راه یافت به گونه ای که این سه کتاب را باید شرح و بسط و تأویل و تفسیر یکدیگر دانست. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی ضمن ارائه بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه از طریق نشان دادن برخی از موضوعات کلیدی هم نشین با این موضوع در کتاب یادشده، تفاوت شیوه این اثر با مثنوی معنوی و دیوان شمس را نیز بیان می کند.
۳۹.

خیزاب در نقش استعاره ای برای توالی، روایت و هویت در رمان خیزاب های ویرجینیا وولف(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره توالی زمانی روایت هویت ویرجینیا وولف خیزاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 594 تعداد دانلود : 633
رمان خیزابها  (1356) تنش بین توالی و عدم توالی را به نمایش می گذارد. توالی زمانی که عنصری ثابت در شکل گیری روایت در داستان سرایی یا عبارت پردازی و در نها یت هویت فردی می باشد به شکل حرکت بی وقفه ی خیزاب ها به استعاره در آمده است. ویرجینیا وولف در این رمان ازحرکت مستمر و بی وقفه ی خیزاب ها که بر اساس توالی زمانی منظمی یکی پس از دیگری با الگو و ریتم  خاصی پی در پی در جوش و خروشند به سان استعاره ای بسط یافته برای توالی زمانی در روایت بهره برده است. هویت فردی شخصیت ها نیز به دلیل اینکه زایییده ی زبان آنها می باشد در طول این روایت پردازی ها شکل می گیرد؛ از این رو، هویت نیز عنصری تابع توالی زمانی و روایت می شود چرا که مشمول قاعده ی الگوی توالی زمانی گذشته-حال-آینده می باشد. زمانی که خیزاب ها بالا میایند و شکل مشخصی به خود میگیرند مظهر تشکیل خود از طریق روایت زنجیره ای میباشند که فرایندی متوالی میباشد و زمانی که آنها در ساحل به عدم بدل میشوند مظهر زوال، انحلال و اضمحلال هویت میباشند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی استعاره ی بنیادین "خیزاب" که متضمن مفهوم شکل گیری خود، هویت و روایت از دیدگاه وولف میباشد را مورد واکاوی قرار می  دهد و همچنین نشان می دهد که چگونه وولف بر این اساس زبانی طبیعی بر پایه ی ریتم و موسیقی بنا نهاده است.
۴۰.

مقایسه تطبیقی «تیپ های شخصیتی» در اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل روانکاوانه تیپ های شخصیتی کارن هورنای سیمین بهبهانی غاده السمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 650
تحلیل روانشناختی شخصیت، یکی از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. روانکاوان بزرگی چون فروید، یونگ و آدلر به بررسی روانشناختی شخصیت پرداخته اند. نظرها و آرای کارن هورنای، هم مبتنی بر اندیشه های فروید است و این مفاهیم را با اندک اختلافی که اندیشه های فروید در زمینه زیست شناختی دارد بسط می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به مقایسه تطبیقی اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه تیپ های شخصیتی کارن هورنای پرداخته ایم. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که شخصیت دو شاعر مورد نظر با توجه به اشعارشان، با کدام تیپ شخصیتی روانکاوانه کارن هورنای قابل انطباق است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه بسامد زیاد موضوع عشق در اشعار این دو شاعر و دلزدگی از اجتماع، تیپ های شخصیتی این دو شاعر، مهرطلب و عزلت طلب است. هر دو شاعر در عرصه مضمون از کلیشه های اجتماعی روزگار و پارامتر های عاشقانه ای که زن را به انحصار و انقیاد می کشاند، بیزاری جسته اند و دنیای پیرامون را برای اصالت دادن به تجارب و احساسات زنانه، دنیای فاقد صلاحیت می دانند، بنابراین مطابق نظرات هورنای، این اجحاف، ظلم و فشار سبب پناه بردن آن ها به درون و انزوا و ایده آل گرایی شده است و از همین جاست که عشق یکی از آرمان های مطرح شده در شعر دو شاعر محسوب می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان