فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
شیوه نام دهی (تشخص بخشی/تشخص زدایی) و بازنمایی افراد و گروه ها در تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد ون لیون حائز اهمیت در خور توجهی است. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی شیوه نام گزینی و بازنمایی کشور"" ایران""، به عنوان یکی از مهمترین نقش آفرینان منطقه حساس خاورمیانه و رقیب سیاسی و ایدئولوژیک ایالات متحده آمریکا در بیش از سه دهه اخیر در مجلهآمریکایی تایم می باشد. در این مقاله نحوه حضور/عدم حضور نام ایران و شیوه خطاب نام این کشور (ایران در برابر جمهوری اسلامی ایران) در پیکره مجله تایم در چارچوب الگوی جامعه شناختی-معنا شناختی ون لیون بررسی شده است. داده های پژوهش از بین محتوای مطالب منتشر شده در مجله تایم از دهه 1920 تا 2010 (بیش از 5000 هزار مطلب و خبر در مورد ایران) انتخاب و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که تعداد و همچنین شیوه بازنمایی ایران در مجله مذکور در دهه های مختلف با تفاوت های معنا داری رو به رو بوده است و در این بین نام دهی ایران با سیستم حکومتی آن کاملا جهت گیرانه و در راستای اهداف و اغراض گردانندگان و سیاست گذاران نشریه تایم بوده است، به گونه ای که در برابر بیش از 2500 بار ارجاع به نام ایران از سال 1980 به بعد فقط 8 مورد ارجاع به نام ""جمهوری اسلامی ایران"" عمدتا در بافت های منفی به همراه تشخص بخشی منفی همراه با توصیف گر هایی به شدت سوگیرانه وجود داشته است. نتایج این پژوهش علاوه بر یافته های نظری می تواند رهیافتی تازه در برداشت مخاطبان عام رسانه های مهم بین المللی نیز محسوب گردد.
بررسی و دسته بندی معنایی اجزای کلام زبان فارسی برپایه نظریه لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیبر برای دسته بندی عناصر واژی هفت ذره معنایی («ماده»، «پویا»، «وجرا» (وضع/ جایگاه رویدادی استنباطی)، «مکان»، «مقید»، «ساختمند» و «درجه پذیر») و یک اصل به نام اصل هم نمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر واژی یک اسکلت معنایی (مرکب از یک/ چند مؤلفه معنایی و یک/ چند موضوع) و یک بدنه معنایی (مجموعه اطلاعات گویشور درباره آن عنصر واژی) دارد. اصل هم نمایگی موضوع های عناصر را به هم گره می زند و عنصری مرکب یا اشتقاق به دست می دهد. هدف این پژوهش بررسی و دسته بندی اجزای کلام زبان فارسی برپایه نظریه معنایی لیبر است. این پژوهش به پیروی از لیبر برپایه مؤلفه های «ماده» و «پویا» مقوله معنایی ماده/ شیء/ جوهر در زبان فارسی را به چهار گروه و برپایه مؤلفه های «پویا»، «وجرا» و «مکان» مقوله معنایی موقعیت را به شش گروه و برپایه مؤلفه های «وجرا» و «مکان» مقوله معنایی روابط را به چهار گروه دسته بندی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در زبان فارسی نیز مقولات نحویِ متفاوت، برای نمونه، فعل و حرف اضافه یا اسم و فعل دارای مؤلفه های معنایی مشترک هستند و دسته بندی معنایی نظریه لیبر را تأیید می کنند.
بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی قیصر امین پور در بستر گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی به کارکرد زبان در بافت مربوط است و هر جمله ثابت در بافت های متغیر می تواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد؛ ازاین رو، معنا همان کاربرد است و مستقل از بافت وجود ندارد، اما نوع جمله ها از عوامل تعیین کننده در استنباط معانی است. جمله پرسشی در زبان فارسی دارای دوگونه ایجابی و غیرایجابی است. هدف از گزاره های پرسشی غیرایجابی یا بلاغی انتقال پیام به طرز غیرمستقیم و مؤثرتر است. قیصر امین پور در دفترهای پنج گانه شعری از گزاره های پرسشی به صورت گسترده و گوناگون استفاده می کند. پرسش های هریک از دفترها محصول اوضاع اجتماعی و افق های فکری عاطفی شاعرند و هرچه از دوره اول به دوره سوم نزدیک تر می شویم، ازنظر کیفی و ژرف اندیشی، خردمندانه تر و واقع گرایانه تر می شوند؛ به همین دلیل، با بررسی انگیزه های گزاره های پرسشی براساس فرایند زمانی می توان به بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی شاعر دست یافت. مهم ترین این انگیزه ها عبارت اند از: 1) حیرت 2) تردید 3) انتقاد 4) امیدواری. حیرت در اشعار قیصر از یقین به آرمان های انقلاب و جنگ، به حیرت در خودشناسی و دست یابی به مقصود منجر می شود و تردید امین پور اساساً مربوط به دوره سوم و رهاورد حیرت هایش است و ابعاد اعتقادی و عمل گرایانه و واقع گرایانه را دربرمی گیرد. مهم ترین دگردیسی های فکری عاطفی شاعر عبارت اند از: 1) از یقین به تردید 2) از آرمان شهر به شهر و زندگی واقعی مردم 3) از فردگرایی به جمع گرایی 4) از نگرش به بینش یا از مشاهده به اندیشه 5) از پیروزی در جنگ به پیروزی بر جنگ 6) از نومیدی به امیدواری.
بررسی ساختار وجهی خطبه جهاد نهج البلاغه بر اساس فرانقش بینافردی نظریه نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور فهم بهتری از خطبه جهاد در نهج البلاغه ،در این مطالعه به تحلیل و بررسی آن از منظر زبانشناسی و بر اساس فرانقش بینافردی دستور نفش گرای نظام مند هلیدی پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا تمامی صد بند خطبه مذکور تجزیه شد بطوریکه عناصر ساختار وجهی (فاعل و جزء خودایستا)از عناصر باقیمانده بند تفکیک شود. با توجه به تعریف ویژه فاعل در این دیدگاه، بررسی ها نشان داد که اعتبار تعداد زیادی از بندهای این خطبه به گوینده - حضرت علی (ع) – برگشته و در چند مورد نیز الله فاعل بند واقع شده است. در مواردی نیزمسئولیت و اعتبار بند به جامعه مخاطب، یعنی مردم کوفه ، برمی گردد که به عنوان فاعل بند انتخاب شده اند .بررسی مفاهیمی که در این نظریه از جزء خودایستا مورد انتظار است - یعنی زمان، قطبیت و وجهیت – نشان داد که در این زمینه بین زبان عربی و انگلیسی تفاوتها و همینطور وجوه مشترکی وجود دارد . در این خطبه عربی، عناصر وجهی عمدتا در خود فعل مستتر بوده و در مواقعی از برخی واژه ها چون ان، قد، ل ، ویا ترکیبی از آنها برای بیان قطعیت استفاده شده است. قطبیت غالب بندهای این خطبه مثبت بود اما برای نشان دادن قطبیت منفی نیز عناصر وجهی ای چون لا، لم ، ما و لما، در سیزده مورد بکاررفته است.بررسی وجهیت، که در این نطریه بخش مهمی از ساختار وجهی را به خود اختصاص می دهد ، نشان داد که در غالب بندهای این خطبه انتقال پیام با قطعیت از سوی منبعی آگاه - حضرت علی (ع) – برای مخاطبی ناآگاه و غافل ( مردم کوفه)، و به صورت ارائه اطلاعات در ساختار وجهیت خبری بوده و گوینده مسئولیت پیام را می پذیرد. البته نمونه هایی از ساختارهای دیگر وجهیت بند، چون پرسشی و امری نیز در این خطبه وجود داشت و در چند مورد بندهایی با وجوه خاص برای بیان تعجب، هشدار، دعاونفرین بکار رفته بود که نقش مهمی در نشان دادن بار معنایی بند ها داشتند.دو نوع ممکن ارزیابی نیز در جاهایی از متن خطبه آشکار بود ، مثلا ارزیابی کاملا مثبت از جهاد و کاملا منفی از ترک آن در بخش اول خطبه.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر روشهای آموزشی متفاوت برروی فراگیری مهارتهای ادب در زبان انگلیسی (The Effects of Different Instructional Methods on the Acquisition of English Politeness Strategies)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر تحقیقات در زمینه کاربردشناسی زبان بینابینی بر روی انجام و یادگیری کارگفتها توسط غیربومی زبانان تمرکز کرده اند و ادب را تنها یک امر جانبی انگاشته اند. تحقیق حاضر مربوط به ادب زبانی می باشد و سعی دارد تأثیر روشهای آموزشی متفاوت را برروی فراگیری مهارتهای ادب در انگلیسی بررسی کند. هشت گروه دانشجویان سال اول و سال سوم رشته های زبان انگلیسی بطور تصادفی به سه گروه آزمایشی (مطالب تقویت شده، تدریس آشکارو ایفای نقش) و یک گروه کنترل (نمایش صرف) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در امتحان تافل، امتحان پیش آزمون و پس از آموزش هفت هفته ای مجموعه ای از مهارتهای ادب در امتحان پس آزمون شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تأثیر معنادار مثبتی بر روی یادگیری مهارتهای ادب دارد و تدریس آشکار موثرترین شیوه آموزشی می باشد. شیوه های ایفای نقش و مطالب تقویت شده در رتبه های دوم و سوم تأثیرگذاری قرار داشتند. همچنین نشان داده شد که اگرچه سطح مهارت عمومی زبان تاثیر معناداری بر روی دانش مهارتهای ادب (توانایی تشخیص مهارت ادب مناسب برای هر موقعیت اجتماعی ) دارد، ولی تأثیری بر روی فراگیری مهارتهای ادب ندارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که آموزش مهارتهای ادب را می توان در سطح متوسط شروع کرد و تدریس آشکار به همراه فعالیتهای ایفای نقش برای زبان آموزان بسیارمفید خواهد بود.
سکون ساختاری، تموج تفسیری و سطح توصیف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستورهاى سنتى به ساختار جمله عنایت زیادى داشته اند و همچنان بر این باورند که مجموعهء سازه هاى یک جمله و معانى مترتب بر واژه ها نه تنها جمله اى را به صورت دستورى و نادستورى عرضه مى دارند، بلکه معنایى و نامعنایى آن را مشخص مى کنند. به عبارت دیگر، جمله را مجموعه اى از سازه ها مى دانند که با حفظ تقدم و تاخر افادهء معنى هم مى کند. در این جستار بر آنیم تا نشان دهیم جمله، حتى در ساده ترین نوع خود، داراى تموج تفسیرى است. پس توصیف ما از ساختار جمله و یا بند باید فراتر از حد به اصطلاح توصیف معنایى باشد و مقوله هاى صورت منطقى آن نیز باید لحاظ گردند
Linguistics and the Sacred Language of the Quran
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
نشانگرهای تعدیل در کنفرانس های مطبوعاتی سیاسی رئیس جمهور دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانگر تعدیل، یک راهبرد بلاغی است که سخنگو آن را در جهت عدم تعهد به گفته ای یا عضویت کامل در گروهی، یعنی تعدیل محتوا یا به منظور تعدیل نیروی غیر بیانی گفته به کار می برد. نشانگر تعدیل را باید به عنوان یک عمل عمدی تلقی کرد که سخنگو با انتخاب یک ابزار زبانی، ورای محتوای گزاره ای پیام، بر تعبیر گفته تأثیر می گذارد؛ چنان که محتوا یا نیروی آن را اصلاح می کند. نشانگرهای تعدیل علی رغم فقدان معنی واژگانی مشخص، دارای معنی نقشی و کاربردشناختی قدرتمندی هستند. مقالة حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تعریف و معرفی کاربردهای نشانگرهای تعدیل بر اساس الگوی فریزر (2009) و درنهایت، تحلیلی موردی از این کاردبردها در گفتمان سیاسی از کنفرانس های مطبوعاتی داخلی رئیس جمهور (دورة دهم) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به نگارش درآمده است. یافته های تحلیل موردی نشان می دهد که رئیس جمهور (دورة دهم) در راستای پایبندی به زبان دیپلماتیک از نشانگرهای تعدیل، به عنوان یکی از تدابیر ماهرانه در گفتار سیاسی در جهت ابهام و طفره، بهره برده است و نشانگرهای مجهول و ضمایر مبهم بیش از سایر انواع نشانگرها در گفتمان او مشاهده می شود.
تقابل ارزش های دینی در گفتمان حسینی و یزیدی
حوزه های تخصصی:
سه خرده گفتمان در عرصه اجتماعی جامعه مرتبط با صدر اسلام شکل گرفت: گفتمان «ولایت»، «خلافت» و «سلطنت» که هر سه لباس اسلام را به تن داشته و در تلاش بودند تا با نزدیک کردن ارزش های اسلامی (دال های شناور اسلامی) به دال مرکزی گفتمان خویش، ذهنیت جمعی اجتماع را به دست آورند. طبعاً هر یک از این سه گفتمان برای وصول به این مهم، ناچار به تعریف ارزش های اسلامی منطبق با دال مرکزی گفتمان خویش بودند. همچنان که جابه جایی معروف و منکر در جامعه، ناشی از تعریفی است از این دو که معروف را منکر جلوه داده و منکر را معروف. از آن جا که گفتمان پیامبر اسلام، «ولایت» بوده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه »(مائده، 55)؛ نوشتار پیش رو به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که: «گفتمان ولایت چه تعریفی از ارزش های اسلامی ارائه داده است؛ که بوسیله عده ای پذیرفته نشد و منجر به تولید دو گفتمان خلافت و سلطنت گردید؟». برای پاسخ به این سوال، تخاصم گفتمان ولایی حسین بن علی(ع) و گفتمان سلطنتی یزید به عنوان مطالعه موردی، تحت بررسی قرار خواهد گرفت.
تحلیل گفتمان بیلبوردهای تجاری-تبلیغاتی از منظر تحلیل چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل چندرسانه ای گفتمان تبلیغات تجاری بیلبوردها می باشد. از آنجا که در شرایط تجارت کنونی، تبلیغات امری ضروری است، اگر روش درستی برای تبلیغات در نظر گرفته نشود، به جای سودمند بودن می تواند زیانبار باشد. اطلاعات به روش میدانی و از طریق عکس برداری بیلبوردها ی سطح شهرهای شیراز و تهران مشاهده و جمع آوری شده است. تعداد ۲۰ تصویر به طور کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی سه بُعدی فرکلاف در بخش عوامل زبانی و الگوی تحلیل گفتمان ترکیبی کرس و ونلیوون (۱۹۹۶) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل نشان داد ۱۵% بیلبوردهای تبلیغاتی تحقیق حاضر نشان دهنده ی مؤلفه ی تقاضا هستند و ۸۵% آنها دربرگیرنده ی مؤلفه ی ارایه می باشند این می تواند بدین معنی باشد که تبلیغات در ایران مستقل از تقاضا و خریدار به ارائه ی کالا می پردازد و لذا متقاضی چندانی برای جذب نخواهد داشت. نسبت ۴۰% نمای نزدیک و ۴۰% نمای متوسط نسبت به نمای دور نشان دهنده ی تمایل تبلیغات به ایجاد روابط صمیمانه ی فردی و اجتماعی تصویر تبلیغاتی با مخاطب می باشد. درصد صفر و عدم وجود تصویر با زاویه ی دوربین بالا بین داده های تحقیق حاضر نشان دهنده ی عدم تمایل تبلیغات در ایران به ارائه ی قدرت به تماشاگر است. ۸۰% تصاویر تبلیغاتی با زاویه ی دوربین هم سطح و روبرو نشان گر دربرگیری و برابری با مخاطب می باشد آنچنان که تبلیغات خواستار این است که تماشاگر را برابر و دربرگیرنده بداند به عبارت دیگر تماشاگر را جزئی از تبلیغات می داند.
نقش های ارتباطی سکوت بلیغ در زبان فارسی؛ مطالعة موردی: فیلم «جدایی نادر از سیمین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر بررسی نقش های ارتباط سکوت بلیغ در زبان فارسی را هدف خود قرار داده است. بر این اساس و به کمک چارچوب افرات (2008) که سکوت بلیغ را ابزاری فعال در انتقال پیام و بر آوردن نقش های ارجاعی عاطفی، ترغیبی، شعری، همدلی و فرازبانی می داند، فیلم «جدایی نادر از سیمین»، به عنوان اولین فیلم ایرانی برندة جایزة اسکار، به دلیل برخورداری از روایت های پنهانی که به واسطة سکوت شکل می گیرند، در چارچوب پیشنهادی افرات (2008) مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص گردد که اولاً این موارد، منتقل کنندة کدام معانی و نقش های ارتباطی هستند و ثانیاً عوامل بافتی، اعم از زبانی و موقعیتی و کاربرد شناختی، چه نقشی در انتقال معنا و نقش آفرینی سکوت بلیغ در ارتباطی موفق بر عهده دارند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سکوت بلیغ به شکل تأثیر گذاری در این فیلم در خلق و انتقال انواع مختلف نقش ها و معانی، مورد استفاده قرار گرفته است که این خود می تواند از عوامل زبانی برای موفقیت فیلم یاد شده باشد. از طرفی مشاهده گردید که هدف ارتباط، بافت موقعیتی، نوع مخاطب، روابط قدرت بین مشارکان و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، از جمله عوامل بافتی و کاربردشناختی بودند که در ترجیح استفاده از سکوت بلیغ بر کلام صریح برای برآوردن یک نقش ارتباطی، سهم به سزایی دارند.
پژوهش متن ، اسکار وایلند و شکل گیری دریافت عمومی از آثار وی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکار وایلد (1900- 1854)، نویسنده نامدار انگلیسی - ایرلندی، یکی از چهره های شاخص ادبی دهه پایانی سده نوزدهم انگلستان است که سخن از این دوره اثر گذار در ادبیات این کشور، بدون ذکر نام وی ناممکن است. با این وجود، او در زمان مرگ، نویسنده ای گمنام بود که در صورت عدم تلاش مجدانه رابرت راس (1918- 1859) دوست و اولین ویراستار مجموعه آثار وی در قرن بیستم، اکنون به یقین چهره ای فراموش شده به حساب می آمد. راس با استفاده از ابزار موثر «مجموعه آثار» در صنعت چاپ و نشر و کاربری فنونی که تمامی در علم «پژوهش متن» (textual criticism) یا ویراستاری قابل مطالعه اند نام وایلد را «احیا» کرده و به تثبیت متن آثار او پرداخت و با وجود انتقادات بسیاری که بر شیوه کار او و ارزش پژوهشی آن وارد است، موفق شد زمینه کلاسیک شدن نام وی را فراهم آورد. این مقاله به بررسی بعضی از اقدامات راس در این زمینه و تاثیر آن بر دریافت عمومی از آثار وایلد در بخش عمده قرن بیستم می پردازد.
زبان ارتباط می آفریند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی در گفتمان نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی (تکرار، باهم آیی، هم معنایی، شمول، جزءواژگی) در گفتمان نوشتاری دانش آموزان (9-12 ساله) پایه های چهارم، پنجم و ششم در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه میدانی و تحلیل با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نمونه آماری مورد بررسی 45 دانش آموز پسر شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1393-1394 در یک مدرسه دولتی مشغول به تحصیل بودند. معیارهایی چون عدم ابتلا به اختلال ذهنی، اختلال یادگیری یا ناتوانی جسمی در انتخاب نمونه ها مدنظر بود. ابزار پژوهش دو داستان مصوّر است که روایی آن ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. درصد فراوانی و الگوی رشد کاربرد انواع ابزار انسجام واژگانی در روایت های نوشتاری دانش آموزان مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی ابزار انسجام واژگانی در پایه های چهارم، پنجم و ششم به ترتیب862، 967 و 1119 است. تکرار و با هم آیی در هر سه پایه تحصیلی پربسامدترین و شمول و جزءواژگی کم بسامدترین ابزار هستند. درصد رخداد تکرار نسبت به سایر ابزارهای انسجام واژگانی از پایه چهارم تا ششم سیر نزولی و جزءواژگی و شمول از پایه چهارم تا ششم سیر صعودی دارد. با هم آیی در پایه چهارم کمترین درصد رخداد را دارد. آزمون آماری کروسکال- والیس نشان می دهد که تفاوت کاربرد هم معنایی و تکرار در پایه های مختلف معنادار نیست ولی جزءواژگی، شمول و باهم آیی در سطح≤ 0/05 p معنادار است. بنابراین، با بالارفتن پایه تحصیلی(سن)، ابزار انسجام واژگانی بیشتر و پیچیده تری در گفتمان نوشتاری دانش آموزان دیده می شود.
تحلیل گفتمانی انشقاق جریان اصول گرا به خرده گفتمان های جبهه ی پایداری و جبهه ی متحد اصول گرایی در انتخابات 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان اصول گرا در انتخابات مجلس شورای اسلامی 1390 خرده گفتمان های متعددی را در خود جای داد. جبهه متحد اصول گرایی و جبهه پایداری از مهم ترین و تأثیرگذارترین خرده گفتمان های اصول گرا در انتخابات 1390 بوده اند. این تحقیق بر آن است تا بر اساس تلفیقی از نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به بررسی منازعات معنایی این دو خرده گفتمان در انتخابات مجلس شورای اسلامی 1390 بپردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گفتمان جبهه متحد اصول گرایی دال های شناور خود یعنی «عدالت»، «معنویت»، «پیشرفت»،«خدمت رسانی»، «ارزش ها»، «توسعه ی اقتصادی»، «اسلام» و «مقاومت» را حول دال مرکزی «ولایت» شکل داده است. در مقابل، گفتمان جبهه پایداری انقلاب اسلامی دال های شناور «معنویت»، «عدالت»، «ارزش ها»، «خدمت رسانی»، «مقاومت» و «عقلانیت» را حول دال مرکزی «ولایت» مفصل بندی کرده است.
مقاله به زبان عربی: بعد کاربردی زبان معاصر و اصول برنامه ریزی کتب درسی (البعد التداولی للمعاصر من اللغة، و مناهج تصمیم الکتاب المدرسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب درسی ارزش و اهمیت بسزایی نزد پیشینیان داشته است, چرا که هدف و ثمره تعلیم و تعلّم است و هر فردی با تکیه بر آن می تواند با دستیابی به فرهنگ آن به درجه اصالت برسد, سپس دانش و آگاهی و بهره برداری از آن در تعامل فرد با جامعه از نظر فکری, تداوم, بینش و شکل گیری و تکوین نمایان خواهد شد؛ بدین معنی که معیارهای نظم اجتماعی و ارزش های رفتاری و تمدنی پایدار و نوین آن, دانش و آگاهی را در شخصیت دانش آموختگان برمی انگیزد و آن را آشکار می سازد. بر این اساس باید یک کتاب درسی از فرهنگ زبانی معاصر و رایج کتاب برخوردار باشد؛ فرهنگی که از نظر نگارنده مقاله در امور ذیل خلاصه می شود:
1. بحث و گفت وگو و مناظره و سؤال و جواب.
2. خواندن قصه و رمان و بازی کردن نقش شخصیات و تقلید آن.
3. گزارش ها و خطبه ها و ضرب المثل ها و سخنرانی ها.
4. راهنمایی کردن و آموزش دادن.
5. مصاحبه های شخصی و مدیریت نشست ها و گردهمایی ها و مشارکت و همکاری در آن.
6. توصیف اشیاء با دقت واقع بینانه و اقامه برهان و دفاع از آراء و نظرات و درخواست دلیل و برهان و تفسیر و مباحثه و تحلیل و بررسی و تفحص و شرح و تعلیق.
از نظر نگارنده این پژوهش این جوانب باید در زبان و سبک کتاب درسی نمایانده شود, تا با تکیه بر وسائل کاربردی نمایش زبان و حد و مرزهای آن, که اثر تکوینی غیر مستقیمی بر جای می گذارد, باعث پیشرفت عوامل زبان معاصر از نظر طرح و برنامه ریزی و تعریف و سازگاری با واقعیات شود. و علاوه بر موضوع علمی, شیوه تقدیم و سبک بررسی مضمون و ارائه محتوا و خصوصیت نظام های زبانی فراهم آمده و اساس تربیتی, به عنوان مدخل های اجرائی و منطقی محصول فرهنگی زبانی به شمار می رود. به عنوان نمونه, تکرار و پیامدهای شگفت آن بعد از آموزش, و آثار روانی و ایدئولوژیکی آن در مباحث کتاب درسی باعث شکل گیری جهان بینی دانش آموختگان می شود, به ویژه از جهت محتوا و تکنیک زبان, تا بدین ترتیب نسلی را پرورش دهد که پیوند آن با واقعیات ناگسستنی است.