"این مقاله کوششی برای بررسی دقیق نقش رادیو و تعیین میزان کارآمدی آن در مواقع بحرانی است. نویسنده با بررسی موردی برخی از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و طبیعی نقاط ضعف و قوت رادیو را در ایفای نقش موثر در این شرایط، تشریح کرده است. در این خصوص نقش رادیو BBC و رادیو ایران در کودتای 28 مرداد، نقش صدای جمهوری اسلامی در آغاز جنگ تحمیلی و زلزله 8 خرداد 1383 تهران با تکیه بر شواهد عینی و اسناد و مدارک موجود به تفصیل بررسی شده است. نویسنده سپس با مرور برخی دیدگاههای نظری نتیجهگیری کرده است که رادیو به دلیل آنکه سریعترین، سهلالوصولترین و ارزان ترین رسانه جمعی است و همچنین به دلیل مؤانست مردم با آن و ماهیت گرم این رسانه، می تواند رسانهای کارآمد در شرایط بحرانی باشد و ضمن اطلاعرسانی اثربخش نقش مهمی در آرامشبخشی و کاهش فشار روانی در مواقع بحران ایفا کند.
"
"خشونتگرایی تماشاگران فوتبال در کشور ما، هنوز در حدی نیست که به مثابه یک بحران یا معضل اجتماعی بررسی شود. اما اگر این پدیده، تعریف، سازماندهی و به شیوهای مناسب نظارت و کنترل نشود، در درازمدت پتانسیل ایجاد بحران را دارد.
در همین خصوص، مقاله حاضر با بررسی عوامل مؤثر بر خشونتگرایی و راهکارهای پیشگیری، نظارت و کنترل آن و با در نظر گرفتن رسالت رسانهها - به خصوص رادیو و تلویزیون- در این زمینه، در پی مطالعه این پدیده است تا پیش از تبدیل آن به بحران، در این مورد چارهاندیشی شود.
در این مقاله گرایش و رفتار خشونتآمیز، متغیر وابسته و متغیرهای سن، تحصیلات، شغل، عوامل محیطی، رضایت از فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور، تأثیر جو ورزشگاه، تعصب و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، متغیر مستقل در نظر گرفته شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده، جمعیت و فضای حاکم بر ورزشگاه و همچنین عوامل محیطی آن «سرویس رفت و آمد، نحوه قضاوت داور و عملکرد بازیکن و ...» بر رفتار خشونتآمیز تماشاگران تأثیر مستقیم داشته و پرخاش کلامی شایعترین شکل بروز رفتار پرخاشگرانه در بین تماشاگران ایرانی بوده است.
نویسندهگان در پایان با توجه به اهمیت نقش رسانهها در امر آموزش تماشاگران و فرهنگسازی پیرامون رفتار تماشاگران، به دستاندرکاران برنامههای ورزشی رادیو و تلویزیون و دیگر رسانهها توصیه کرده است در مسابقات مهم و حساس، به آرام شدن جو حاکم و کاهش پتانسیلهای خشونت در رفتار تماشاگران کمک کنند.
ـ یادآور میشود که این مقاله برگرفته از پژوهشی با همین عنوان است که در مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای صداوسیما انجام یافته است.
"
مقاله پیش رو مروری بر سیر تحول مفهوم ارتباطات در ایران بر پایه آموزش های جدید دانشگاهی دارد. مطالعات نخستین در این حوزه، بر دو واژه ""وسایل ارتباط جمعی"" و ""رسانه"" مبتنی است که واژه نخست، مورد تأکید مرحوم دکتر معتمدنژاد و واژه دوم، مورد تأکید روانشاد دکتر مجید تهرانیان بود. این تمایز در نامگذاری تنها از اختلاف بر سر دامنه سخت افزارها و فناوری های ارتباطی نشئت نمی گیرد، بلکه ناظر بر وجوه اجتماعی زبان ومعنا یافتن واژگان در این حوزه نیز هست؛ چنانکه بر واژه ""رسانه"" در این میان معانی جدیدی بار شد که پیش از این، در زبان فارسی به چشم نمی خورد. مقاله با مطالعه تاریخی و با روش اسنادی روند پیدایش و تحول این مفاهیم را از میان آثار و نوشته های معتمدنژاد و تهرانیان که هر دو نقش مؤسس در آموزش و پژوهش ارتباطات در ایران دارند، واکاویده و به اعتبار تأسیس دانشکده علوم ارتباطات و راه اندازی فصلنامه ""مطالعات رسانه های نوین""، انتظار های جدید از دانش ارتباطات و رسانه های نوین را مطرح کرده است. نویسنده در این مقاله بر اساس مطالعه ای تاریخی و تطبیقی نتیجه می گیرد که در ""مطالعات رسانه های نوین باید هر دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری تحولات جدید را در تمامی سطوح رسانه ای و ارتباطی مد نظر قرار داد.
مدیریت رسانه بحثی ضروری است که درعین بهرهگیری از نظریههای مدیریت و رسانه جایگاه مستقلی مییابد. دراین مقاله کوتاه، نخست به تعریفهای مدیریت و رسانه اشارهای میشود و سپس مدیریت بر رسانه و مدیریت در رسانه مطرح میگردد و در پایان مدیریت رسانهای و جایگاه آن در ایران به اختصار مورد توجه قرار میگیرد. مدیریت رسانه نوعی مدیریت است با حساسیت های ویژه که نگاه به آن نیز مستلزم شناخت مدیریت و رسانه است. بنابراین، برای ورود به این بحث لازم است واژههای مدیریت و رسانه را تعریف کنیم.
تجزیه و تحلیل محتوا، وسیله و ابزار پژوهش علمی است که باتوجه به ویژگیها و اهداف آن، در رسانههای مختلف، به شکلهای گوناگون کارایی دارد همچنین از این فن در علوم مختلف به اشکال مختلفی و به منظور تامین اهداف گوناگون استفاده شده است، مثلا در روانشناسی، برای بررسی و تاثیر شیوه نگارش اسناد تاریخی بر خوانندگان(بیل،1944)، سنجیدن و آزمون ویژگیهای شخصیتی افراد (چادویک و دیگران، 1984) و بررسی ارزشهای مذهبی افراد باتوجه به نقاشی آنان(اتکینسونو دیگران،1969)، ودر علوم رسانهای برای شناسایی روشهای بهتر طرح پیام، مقایسه سطح پوشش خبری رسانه و در مبارزات انتخاباتی (سیگمن و پولاک، 1990«م»)، از این فن استفاده شده است.
«تحلیل محتوا فنی پژوهشی است که هدفش اندازهگیری موضوعهایی(از قبیل خشونت، تصاویر منفی از زن، و یا هرچیز دیگری) است،که یا از درون رسانهای هنری و تصویری و... انتخاب کردهایم و یا میتواند به بررسی محتوای پدیدهای بپردازد که صرفا جزء رسانههای ارتباط جمعی نیست، برای نمونه تحلیل محتوای نامه های شخصی، گفتگوهای تلفنی و سخنرانیهای کلاس درس».
"تمرکز اصلی این مقاله بر تشریح نقش رادیو در کنترل بحران بلایا و فجایع طبیعی مانند زلزله، سیل و ... است. نویسنده معتقد است مدیران و کارگزاران رسانههای گروهی برای ایفای نقش فعال و کارآمد در شرایط بحرانی باید در وهله نخست، شناخت دقیقی از نوع بحران و آثار و پیامدهای آن به دست آورند و سپس با شناخت ضرورتهای اجتماعی و ویژگیهای مخاطبان، رسانه مناسب را بر مبنای ظرفیتها و کارکردهای خاص آن، انتخاب کنند. از این منظر در مدیریت و کنترل بحرانهای طبیعی، برای رسانهها سه کارکرد اساسی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: آموزش، مواجهه با بحران و پشتیبانی و اصلاح. بنابراین، رسانهها در شناخت وضعیت بحران، ایجاد آمادگی در بخشهای مختلف جامعه و سازمانهای مسئول و آموزش شیوههای مقابله با فجایع و بلایای طبیعی در مراحل مختلف بحران، نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین در حین بحران و پس از آن با اطلاعرسانی سریع و اثربخش، ایجاد هماهنگی بین نهادهای مسئول، آرامشبخشی و کاهش فشار روانی بازماندگان و ... به حذف شرایط بحران و بازگشت به وضعیت عادی کمک میکنند.
نویسنده در ادامه، نقش ویژه رادیو را در مدیریت بحرانهای طبیعی، بر مبنای کارکردها و ظرفیتهای این رسانه، مورد واکاوی قرار داده و مزیتها و برتریهای این رسانه را در مقایسه با دیگر رسانهها، برشمرده است.
"
پالایش محتوای مجرمانه (فیلترینگ) موضوع مهمی است که با هزینه کلانی در جمهوری اسلامی ایران در حال اجراست و تعیین مصادیق آن طبق قانون جرائم رایانه ای به کمیته ای در دادستانی کل کشور واگذار شده است. بحث در زمینة کارآمدی یا ناکارآمدی این شیوه دفاعی در مقابله با تهاجم فرهنگی و حفظ منافع سیاسی و اقتصادی کشور از جنبه های مختلف مطرح است. در این مقاله سعی شده است از دیدگاه فقهی و بر مبنای اصول کلی مستخرج از قرآن، روایات و دیدگاه های فقهای عظام در برخی زمینه های سنتی مرتبط با آن، ابتدا سیاست های کلی دین مبین اسلام در عرصه های چهارگانه اخلاق، دین، سیاست و اقتصاد در دنیای واقعی استخراج گردد. سپس، سیاست های کلی در عرصه مشترک دفاع از این حوزه های چهارگانه به دست آید و در نهایت، این سیاست ها در فضای مجازی تبیین گردد و در خاتمه با توجه به اینکه پالایش جزئی از نظام دفاعی کشور محسوب می گردد، سیاست های کلی مشترک عرصه دفاع بر دنیای مجازی تطبیق داده شود و مبتنی بر آن سیاست کلان کشور در خصوص اعمال پالایش نقد و بررسی گردد.
"فجایع طبیعی و بحرانهای اجتماعی بدون اطلاع قبلی حادث میشوند و نظم جاری جامعه را برهم میزنند؛ فقدان اطلاعات کافی، یکی از مهمترین عوامل تشدیدکننده وضعیت بحرانی است و از اینرو نقش اطلاعرسانی در مدیریت بحران، نقشی راهبردی در دورههای پیش از وقوع، وقوع و پس از وقوع بحران است. برای رویارویی با بحران دو رویکرد قابل اتخاذ است، رویارویی برنامهریزی شده (تلاش برای پیشبینی و کنترل پیش از وقوع حادثه بحرانی) و برخورد، پس از غافلگیری.
در مقاله حاضر، بر استفاده از نظام برنامهریزی سلولی چندلایه برای رویارویی با بحران که اثربخشی آن بهشدت در گرو حمایت رسانه ملی است، تأکید شده است. رسانه ملی به سه صورت میتواند به این فراگرد کمک کند: ایفای نقش بهمثابه بانک اطلاعاتی و ذخیره دانش مدیریت بحران؛ تدوین برنامهای برای همراهی با مدیریت بحران از طریق بازیابی و ارائه بهموقع اطلاعات و تدوین برنامههای گوناگون بهمنظور هدایت مناسب کمکهای مردمی به سوی مناطق بحرانزده، برحسب نوع و شدت وضعیت بحرانی.
" بحران، نظام برنامهریزی سلولی چندلایه، رسانه ملی، مدیریت بحران، نظامهای اجتماعی
"مقاله حاضر با مرور متون برنامهریزی زبان در آثار غربیان و ایرانیان به تبیین جایگاه متولیان برنامهریزی زبان به طور کلی و زبان فارسی به طور خاص میپردازد و در حقیقت در جستجوی پاسخ پرسشهای زیر است: چه کسانی میتوانند متولی برنامهریزی زبان باشند؟ در این میان رسانهها چه جایگاهی دارند؟ رسانه ملی ایران چه جایگاهی در برنامهریزی زبان دارد؟ مردم ایران که مخاطبان برنامهریزی زبان فارسی هستند، چه نگرشی نسبت به متولیان این برنامهریزی بویژه رسانه ملی دارند؟ در این مقاله، نقش منحصر به فرد سازمان صدا و سیما و ضرورت به رسمیت شناختن این نقش تبیین میشود.
"
پس از توجه به بیانات مقام معظم رهبری در زمینة مدیریت جهادی و ضرورت و اهمیت به کارگیری آن در دستیابی به اهداف نظام، تصمیم بر آن شد تا با ایجاد رابطه ای دوسویه میان مدیریت جهادی و مدیریت رسانه، برای وصول به رسانة پیشتاز انقلاب اسلامی مسیری ترسیم شود. هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی ویژگی های مدیرِ جهادیِ رسانه بود تا از این طریق راه تحقق گزارة فوق هموار شود. این پژوهش به روش دلفی رتبه بندی انجام پذیرفت. دلفی رتبه بندی در سه فاز مرتبط و متوالی با عناوین طوفان مغزی (هدف: دستیابی به ویژگی های حداکثری)، کاهش داده ها (هدف: دستیابی به ویژگی های کلیدی) و رتبه بندی (هدف: رتبه بندی ویژگی های کلیدی) انجام می شود. ابتدا ویژگی های حداکثری مدیر جهادی رسانه شامل 134 ویژگی در فاز اوّل، از طریق مصاحبة عمیق با بیست ویک نفر از خبرگان شامل مدیران رسانه ها و استادان حوزة مدیریت و ارتباطات به دست آمد. در فاز دوم (متشکل از دو دور) به کمک ابزار پرسشنامه ویژگی های کلیدی در سه دستة پنج تایی انتخاب شد. در فاز سوم (متشکل از دو دور) ویژگی های کلیدی منتخب، اولویت بندی شد. برای اولویت بندی نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شد و به کمک ضریب کندال W میزان اجماع نظر مشارکت کنندگان در پنل سنجیده شد. ویژگی های کلیدی شناسایی و رتبه بندی شده برای مدیر جهادی رسانه به ترتیب اولویت در سه ساحت، شامل این موارد است: ساحت اوّل: 1. خلاق، 2. شایسته و شایسته گزین، 3. منظم، 4. دارای انگیزة مضاعف، 5. شجاع در ساحت ویژگی های عمومی؛ ساحت دوم: 1. تقوای رسانه ای، 2. ادراک سیاسی و فرهنگی، 3. آگاهی به رسانه و ملزومات آن، 4. کاوشگر نقطة طلایی میل، نیاز و مصلحت مخاطب، 5. دارای مهارت تأثیرگذاری بر مخاطب در ساحت ویژگی های رسانه ای؛ ساحت سوم: 1. باورمند به جهاد در رسانه، 2. بصیر، 3. خدامحور، 4. ولایت پذیر، 5. مخلص در ساحت ویژگی های جهادی مدیر رسانه.