فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۷۲۱ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 63
حوزه های تخصصی:
بی شک آثار فِرق نگاری اسلامی بی تأثیر از منازعات کلامی جدلی به ویژه درباره گروه های منتسب به شیعیان نبوده است. بنابر یک نظر، اسحاقیه یکی از همین فرقه های غالی شیعی است که جهت گیری های کلامی در گزارش اندیشه های مؤسّس آن ابویعقوب اسحاق بن محمد بن أبان نخعی احمر بصری مؤثر بوده است، از این رو برخی تلاش هایی را برای تنزیه وی از این اتهامات مبذول داشته اند. امروزه به واسطه میراث نصیریان، برخی متون و نقل قول های منسوب به وی در اختیار است که در صورت درستی انتساب آن ها می توان به منابعی دست اول در شناخت اندیشه های وی دست یافت. اهمیت این نقل قول ها در آن است که اطلاعاتی بی واسطه درباره اندیشه های اسحاق احمر و تعالیم اسحاقیه به دست می دهد. این نوشتار می کوشد تا ضمن بازیابی این قطعات باقی مانده از آثار متعدد اسحاق و تاریخ گذاری آن ها، متونی دست اول از میراث اسحاقیه برای شناخت اندیشه ها و تعالیم آن ها ارائه نماید.
بررسی تطبیقی «انسان کامل» در آراء متصوفه و اندیشمند شیعی معاصر منصور براعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
305 - 324
حوزه های تخصصی:
انسان کامل، فارغ از شیوه تبیین، از آموزه های مشترکِ عرفای اسلامی است. وجوه اشتراک و اختلاف این ایده در قالب طرح نمونه قدسی از انسان یا انسان کامل مطرح می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی ایده مزبور در آراء اندیشمند و مفسر شیعی معاصر، منصور براعتی و متصوفه اختصاص دارد. براعتی، مفسر شیعی و ابن عربی، پدر عرفان نظری متصوفه، عقیده دارند انسانِ کامل، خلیفه حق و واسطه او با مردمان است. اگر این واسطه از میان برخیزد، عالم متلاشی شده و آخرت آغازمی شود. وجود پیامبر اکرم(ص) به عنوان عقل اول و کامل ترین انسان در جهان هستی، از دیگر نتایج فکری مشترک براعتی و متصوفه است. تمامی موجودات عالم هستی از فرشتگان و انبیا و سایر انسان ها، تحت امر و اراده این عقل اول قراردارند. از تفاوت های بارز دو ایده این است که براعتی عقیده دارد مصداق انسان کامل در وجود انبیای الهی و امامان معصوم تجلی می یابد و دیگر انسان ها نیز به تناسب ظرفیت و استعدادهای درونی به واسطه انسان های کامل، در مسیر رشد و کمال قراردارند. ولی در تصوف علاوه بر انبیای مکرم، پیران و اقطاب صوفیه نیز در دسته انسان کامل جای دارند.
خدایِ جهان و جهانِ خدا (بررسی سیمای انسان در گنج روان و چهل صباح شاه داعی شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
45 - 66
حوزه های تخصصی:
شاه داعی شیرازی، یکی از شاعران عارف قرن نهم هجری، از مبلّغان اندیشه های عرفانی ابن عربی و از شاگردان شاه نعمت اله ولی است. مثنوی های گنج روان و چهل صباح ، به ترتیب دومین و سومین مثنوی از مثنوی های شش گانه وی به شمارمی رود. این منظومه ها، با بهره گیری از نبوغ شاعر و اندیشه های پیشینیان از جمله تفکرات عارفانه ابن عربی و شیوه مثنوی پردازی مولانا، به درجه ای از ساختار ادبی و هنری ابداعی رسیده است، که در شمار آثار جاودانه ادبی- عرفانی جای گرفته است. با توجه به این که درباره آثار یادشده تاکنون پژوهش خاصی صورت نگرفته است، جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، علاوه بر معرّفی این دو مثنوی، سیمای انسان را در دو مثنوی یاد شده مطالعه کرده است، تا طرز تلقی این شاعر عارف را از انسان و مراتب آن با رویکرد هستی شناسانه تبیین کند. حاصل پژوهش نشان می دهد شاه داعی، انسان را جدا از هستی نمی داند، منتها به اعتقاد وی انسان در والاترین مرتبه هستی قراردارد و سیر تکاملی انسان از میان هستی می گذرد. وی به تأسی از ابن عربی انسان کامل را عالم کبیر و مجلای اسماء و صفات الهی و آینه تمام نمای هستی و عامل فیض بخشی به مراتب پایین تر وجود می داند.
مصادیق آیات قرآنی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
155 - 178
حوزه های تخصصی:
عرفا و صوفیّه برای بیان مفاهیم و اصطلاحات عرفان نظری و عرفان عملی همواره از آیات قرآن کریم بهره جسته اند؛ آنان برای بیان کشف و شهود و تجربیات عارفانه خود نیز هیچ زبانی را کارآمدتر و رساتر از زبان قرآن نمی دانستند. از این رو، می توان به آسانی و به وفور معنا، تفسیر، تأویل و مصداق بسیاری از آیات قرآن را در متون عرفان و تصوّف یافت. تمرکز اصلی این جستار بر مصادیق آیات قرآن در این متون است. متون عرفانی منتخب این جستار به زبان فارسی است. در ابتدای مقاله به ارائه تعریف مصداق در علم معنی شناسی پرداخته شده تا تفاوت آن با معنیِ "مفهوم" و "معنا" به دست آید و سپس تعاریف مصداق و تفاوت آن با تأویل در علوم قرآنی کاویده و در پایان نمونه هایی از مصادیق آیات قرآن در این متون ذکرگردیده است. "ملوک" و "قریه" در آیه 34 سوره نمل، "کرامت" در آیه 70 سوره اسراء ، "امانت" در آیه 72 سوره احزاب و واژگان "صراط مستقیم" ، "تقوی" و "هوی" از جمله مواردی است که در این جستار در بیست متن عرفانی فارسی، مصداق یابی شده است.
بررسی مبانی فلسفی و عرفانی نظریّه عشق و نقش آن در هستی، در آثار منظوم عرفانی عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
21 - 40
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی عرفانی، وجود را واجد دو رویه ظاهری و باطنی می داند، که پوسته ظاهری و محسوس آن، هویّتی خیالی به شمارمی آید، که باید از آن عبورکرد و به باطن و گوهر آن دست یافت. در نظر عطار عشق گوهر وجود است، که در تمامی ذرّات و ارکان هستی ساری و جاری است. فقر ذاتی و نیاز دردمندانه انگیزه، توانایی ها و امکانات لازم را برای حرکت موجودات به سوی کمال فراهم می کند. فلاسفه، غریزه حبّ ذات را عامل کمال گرایی موجودات می دانند، امّا عرفان، که بر مبنای نفی خودی استوار است عشق و درد را عامل آن و حیرت، سرگشتگی و فنای در محبوب را غایت آن به شمارمی آورد. فلاسفه از این نحوه نگرش به هستی و رویدادهای آن تعبیر به اندیشه نظام احسن نموده اند. بر این مبنا خداوند، در ایصال هر ممکنی به غایت وجودیِ خود، به بهترین و کامل ترین شیوه رفتار نموده است. مطالب فوق، از منظر فلسفی و عرفانی اهمیّت شایانی برای پژوهش و واکاوی دارد. در این پژوهش با روش کتابخانه ای و تحلیلی – توصیفی، از دریچه فلسفه عرفان، موضوع بررسی و نتیجه شد، هرچه موجودی، از عشق و نورانیّت بیشتری برخوردار باشد، به وجود حقیقی و جهان یگانگی نزدیک تر و هرچه از عالم عشق دورتر باشد، به دنیای کثرات و تعارضات نزدیک تر و از وجود و نورانیت کمتری برخوردار است.
رقیقه عشق(جستاری درمفهوم عشق از دیدگاه سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
343 - 362
حوزه های تخصصی:
بحث « رقیقه عشق» که در این مقاله مجال سخن یافته است یکی از موضوعات مهم عرفان وادبیات فارسی را تشکیل می دهد این مقاله به روش توصیفی،تحلیلی از منابع کتابخانه ای و اسنادی، قصددارد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که معنا و مفهوم عشق از دیدگاه سعدی چیست؟ داده ها حاکی از آن است که مصلح الدین سعدی شیرازی از جمله شاعران حکیم، جهانگرد، فرزانه و فرهیخته و یکی از قله های بلند زبان فارسی است که با زبان فصیح وبلیغ خود و با صراحت و طنز به موضوع عشق پرداخته است.آثار او از نظم و نثر مشحون از طنازی های عاشقانه است. ماهیت عشق سعدی هم روحانی وعرفانی و آسمانی و هم زمینی است. جهان بینی محبانه و نگاه نازنین بینی او باعث شده که کل هستی را زیبا و دوست داشتنی بدانیم. درعین حال سعدی به اقتفای عرفا و شعرای دیگر، عشق رابالاتر از عقل دانسته و یای عقل را در مصاف با عشق سست و لنگان می داند. و به فناشدن عاشق در معشوق می اندیشد. او در پشت پرده زیبائی ها وعشق های مجازی سیمای حقیقی پدیدآورنده آن را مطمح نظر دارد. به طور خلاصه می توان گفت که تفکر سعدی در عشق از افراط و تفریط فاصله دارد و زبان اعتدال و میانه ای را در پیش گرفته است.
بررسی قضا و قدر از منظر آیات و احادیث با دیدگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
132 - 154
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیلی - توصیفی به تشریح دیدگاه مولانا پیرامون جبر و اختیار و تبیین مواضع وفاق و اختلاف آن ها بدون رجحان یکی بر دیگری می پردازد که با هدف ایجاد بستری مناسب در قاب مقایسه و تحلیل، ذهن مخاطب را در این خصوص مشخصاً به سمت و سوی یک مطالعه منسجم و منطبق با مبانی دینی بین عرفان و آیات سوق می دهد. اعتقاد به «قضا و قدر» ناشی از اعتقاد به اصل علیّت عمومی در جهان است، براساس اعتقاد به این اصل، در عالم، هر پدیده ای علت و اندازه ای دارد و چیزی بدون علت و بدون اندازه گیری معیّن، به وجود نمی آید. هدف این تحقیق بررسی قضا و قدر در آیات و احادیث با دیدگاه مولوی است. در مثنوی معنوی مولانا، ارتباط عقل با قضا و قدر به شکلی زیبا و مناسب برجسته شده است. مولانا همانند گذشتگان خود تصوّر واحد و ملموسی از عقل و قضا و قدر ندارد، به همین خاطر در اثر معروف خود مثنوی معنوی به تشریح این موضوع می پردازد.
تبیین عقلی نقش قوه خیال در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
205 - 224
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد و انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره مند می شود. در این میان قوه خیال بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارد. این تحقیق با رویکردی ایجابی به قوه خیال و با روش تحلیلی- توصیفی درصدد تبیین عقلی نقش و جایگاه این قوه در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی است. بر این اساس بعد از بررسی حقیقت تربیت دینی و توجه به سطوح مختلف ادارک تصوری وتصدیقی متربی در فرایند تربیت از یک سو و جایگاه خیال به عنوان حدّواسط بین حس و عقل و خصوصیات بارز آن از جمله خلاقیت و محاکات و همچنین ارزش معرفت شناختی ادارکات خیالی به ویژه در تطبیق با عالم خیال منفصل از سوی دیگر، با بهره گیری از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی درمقام اثبات عقلی نقش خیال به عنوان نقطه آغازین تربیت دینی انسان است.
حقیقت عرفانی دعا و اجابت از دیدگاه ابن عربی با تکیه بر فتوحات و فصوص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۹۸-۲۷۱
حوزه های تخصصی:
خواستن، زاییده نیاز و در بطن خود آبستنِ توجه به عامل برآورنده نیاز است. و زندگی روزمره آدمی همراهِ بسیاری از نیازمندی هاست. از نظر ابن عربی توجه انسان به خداوند و ابراز نیازمندی به او حقیقت دعا را تشکیل می دهد و اجابت قطعی دعا در آیات و روایات تنها ناظر به این مقدار است که مقوّم ماهیت دعاست. اما اجابتِ خواسته داعی که پس از این توجه بیان می شود، بیرون از حقیقت دعا و مشروط است. دو شرط اساسی اجابت این است که به مقتضای مصلحت داعی و مطابق قضا و قدر الهی باشد. ابن عربی با توجه به حقیقت دعا و محوریت این دو عامل در خواسته بیرون از ماهیت دعا، اجابت را به لبّیکی، اجابت عین، اجابت بدل و اجابت بطیء و سریع تقسیم کرده است. در نظام عرفانی ابن عربی، دعا رشته اتصال نمود و بود، تأمین کننده آرامش دنیوی و سبب دریافت فیوضات از منبع فیض است. و از جمله شرایط اجابت، توجه تام به خداوند، طهارت ظاهر و باطن، اضطرار، توسل و انقیاد در برابر اوست. ابن عربی بر پایه فهم عمیق از دین و دست یافتن به مراتب شهود عرفانی، به خوبی از حقایق مربوط به دعا پرده برداشته است. در این مقاله پس از تحلیل آراء او درباره ماهیت دعا و اقسام آن، حقیقت و اقسام اجابت، آداب و شرایط اجابت به این دست سؤالات پاسخ داده ایم که با وجود وعده اجابت قطعی از سوی خداوند آیا دعایی هست که اجابت نشود؟ چرا برخی دعاها اجابت نمی شوند؟ دلیل اجابت عاجل و آجل دعاها چیست؟ دعاکننده چه و چگونه بخواهد تا خواسته اش قرین اجابت باشد؟
بررسی و تحلیل واژه های طلب و طرب در غزلیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
341 - 360
حوزه های تخصصی:
هر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. بنا به اعتقاد اکثر عرفا اوّلین منزل در سلوک طریقت، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن خویش است. مولانا معتقد است که شرط طلب این است که طالب را لرزه عشق باشد، در غیر این صورت باید پیر را خدمت کند تا به برکت وجود او و با ارشاد او حال طلب در او به وجودآید. مولانا مدّتی در طلب بود و پس از آنکه به مطلوب رسید، طرب را آغازکرد و برنامه او برای زندگی همگان همین بود که یا باید در طلب کوشید و یا در طرب. به حق، عمر او بعد از آشنایی با شمس و تحوّل روحی اش در طلب گذشت. نگرش مولانا به طرب و شادی نگرش مثبت است. او که فرا مکان و فرا زمان می اندیشد و هیچ گاه غم را در دل خود جای نمی دهد و همیشه از عشق و سماع و رقص داد می زند و همگان را دعوت به شادی می نماید، آن هم شادی پایدارکه عاشق شدن است و دیدار معشوق. دراین پژوهش می خواهیم یکی به بررسی چگونگی وچرایی روی آوردن مولانا به «طلب» و«طرب و شادمانی» بپردازیم .
مفاهیم نمادین نور در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
39 - 56
حوزه های تخصصی:
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده های رازآمیز بسیاری روبه رو بوده است و یکی از رازآمیزترین این پدیده ها برای او، نور بوده است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت تأثیر قرارداده و افزون بر جنبه مادی و فیزیکی حیات بشر، به تدریج بر جنبه ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم انداز بحث هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده است. در کنار همه این ویژگی ها، نور به عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره مند کرده است. در این مقاله با استفاده از نظریه نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین می شود. و نیز سعی کردهایم به بررسی لایه ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزله نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقوله فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیده نور بپردازیم تا دریچه ای دیگر برای شناخت کامل تر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
فروپاشی ایدئولوژی و دگردیسی شخصیت زلیخا در تطبیق روایت یوسف و زلیخای جامی و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
139 - 170
حوزه های تخصصی:
قصه یوسف و زلیخا داستان عاشقانه معروفی است که در قرآن مقدس و منابع دینی با عنوان احسن القصص شناخته می شود . برخلاف قصه های عاشقانه دیگر شخصیت اصلی این قصه نه یک مرد بلکه بانویی متأهل است که عاشق شده، اما معشوق وی پیامبری پاک مرد است که تن به وصال خیانت آمیز نمی دهد. این قصه در سیر تاریخ ادبیات اسلامی، روایت های متفاوتی پیدا کرده است که در تمام آن ها سرانجام زلیخا به وصال یوسف می رسد، اما گاه ایدئولوژی خاصی را نشان می دهد؛ چنان که در روایت جامی عشق تنانه مادی به عشقی روحانی بدل می شود. زلیخا به عنوان عاشق و قهرمان اصلی قصه با پشت سر گذاشتن مجموعه ای از مراحل به شخصیتی آرمانی بدل و به وصال یوسف مقدس نائل می شود. با نظرداشت جزئیات و مراحل درمی یابیم که شخصیت زلیخا در این روایت درحقیقت شخصیت سالکی است که با پشت سر گذاشتن عقبات و مراحل مختلف به مرحله فنا و وصال می رسد و این با داستان رمزی منطق الطیر عطار و سلوک عرفانی آنان در جست وجوی سیمرغ انطباق دارد. هدف از این پژوهش تحلیلی تطبیقی این است که اولاً فروپاشی ایدئولوژی عشق تنانه و جایگزینی آن را با ایدئولوژی عرفانی در روایت جامی نشان دهیم، سپس با تحلیل و تطبیق، ثابت کنیم که شخصیت قهرمان همانند مرغان منطق الطیر طی مراحل هفت گانه دچار دگردیسی شده است.
روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
137 - 160
حوزه های تخصصی:
تجربه عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور می یابد، در روانشناسی، این تجربه عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری به شمارمی رود. یونگ بر این نکته تأکیدمی ورزد که تجربه عرفانی از دین، نوعی تجربه مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه شده است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایه گذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریه کهن الگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین به سوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، به ویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که به نظرمی رسد با عرفان اسلامی، تقویت می شوند. مولانا نیز، ایمان و تجربه عرفانی از دین را، از جنس عشق می داند که به طور فطری و غریزی، در سرشت انسان به ودیعت نهاده شده است و کشش و جذب روحی به سوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به تجارب عالی ایمانی می بیند. این مقاله، برپایه مطالعه موردی آرای کارل گوستاو یونگ درباره تجربه عرفانی از دین و اندیشه های مولانا در دفتر ششم مثنوی به این پرسش پرداخته است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت به دین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمی شوند و در چه وجوهی به یکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ به این پرسش، مقاله با اشاره به روانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته است که فطری بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشه مولانا و روان شناسی یونگ، در تجربه امر مقدّس است.
تحلیل آرکیتایپی فضای عرفانی در آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی (شیخ عبدالصمد نطنزی و شیخ صفیالدین اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
161 - 186
حوزه های تخصصی:
روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیام هایی نو از منابع هنری و ادبی به شمارمی رود. براساس این نظریه، کهن الگوها(آرکی تایپ)، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. در میان آثار معماری، آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی به عنوان فضاهایی عرفانی، یکی از بهترین زمینه های ظهور این صُور ازلی را دارا می باشند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی رُشد(فرآیند تفرّد) می باشد که درباره پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. یونگ معتقد است که این کهن الگو را فقط می توان با اسرار توصیف ناپذیر «وحدت عرفانی» قیاس کرد. براساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. این تحقیق با مطالعه بر روی این لایه های نشانه ای سعی دارد تا کیفیت و نحوه ارتباط میان تفکر عرفانی، کهن الگوها و ساختار معماری فضاها را روشن سازد. با این فرض که توجه به سیر از جهان دنیوی به جهان اخروی همواره در ادبیات و عرفان موردتوجه بوده است، به نظرمی رسد این کهن الگو در ساختار معماری آرامگاه های موردنظر بازتاب یافته باشد.
واکاوی قلندریّات و مباحث مربوط به آن در آثار منظوم و منثور شیخ احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
141 - 162
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد جام از جمله عارفان نامی حوزه خراسان بزرگ است. آثارش به دو دسته منثور و منظوم جای می گیرد. در این پژوهش، مباحث قلندری در آثار منثور و دیوان اشعار بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بسامد موضوعات قلندری در دیوان اشعار از تنوّع بیشتری برخوردار است و شامل مواردی چون: تظاهر به فسق؛ بی اعتباری دین و ردّ مظاهر شریعت؛ تظاهر به آیین های غیراسلامی؛ تعریض به زاهدان و صوفیان؛ حضور در اماکن بدنام و بی اعتنایی به نام و ننگ می شود. در حالی که شیخ جام در آثار منثور خود تنها به مواردی چون انتقاد از صوفیان مرائی و عاریتی بودن نام جویی اشاره کرده است. در مجموع، تفاوت آشکار سطح ایدئولوژیک آراء شیخ جام در آثار مئنثور و دیوان اشعار، این فرضیّه را تقویّت می کند که این سروده ها منسوب به اوست.
بررسی انتقادی نقدهای واردشده به حکایت «خدو انداختن خصم بر روی (علی)» و تفسیر «حدیث غدیر» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
263 - 286
حوزه های تخصصی:
مولوی با اینکه سنی مذهب است، در ابیات و حکایت های متعددی به ستایش اهل بیت عصمت و خصوصاً حضرت علی(ع) پرداخته و جنبه هایی از عشق و محبت به این خاندان والا را در اشعارش منعکس کرده است. اعتقاد و ارادت مولوی به حضرت علی(ع) مانند بسیاری دیگر از عقاید و دیدگاه های وی از سوی منتقدان مثنوی و عرفان با نقد و انکار همراه شده است. منتقدان ، ابیات و حکایت هایی از مثنوی را که نشانگر محبت خالصانه مولوی به حضرت علی(ع) است، با خوانش مغرضانه و به میان آوردن مواضع درون دینی و معیارهای مذهبی خود، تفسیر و نقد کرده اند. در نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی انتقادی و با استفاده از شیوه های علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این ابیات مولوی بررسی شده است. هدف از این ارزیابی، معرفی منتقدان مثنوی در عصر حاضر و بررسی انتقادی نقدهای آنان بر حکایت ها و ابیات مرتبط مثنوی با حضرت علی(ع) است تا از این رهگذر، شناختی روشن و حقیقی تر از اعتقاد و اندیشه مولوی حاصل شود. بر اساس بررسی های انجام گرفته، چنین برداشت می شود که مولوی در نقل حکایت «خدو انداختن خصم بر روی علی(ع)» از اتهام تصرف و تاریخ سازی مبراست؛ درواقع مولوی این حکایت را مطابق روایت کتاب های معارف و کیمیای سعادت سروده و برخلاف نقد و نظر منتقدان، انگیزه وی از سرودن این حکایت، تعلیم اندیشه های عرفانی است و نه تاریخ سازی و غرض ورزی با شیعه؛ همچنین در نقدِ نقدهای وارد بر تفسیر مولوی از حدیث غدیر با استناد و استشهاد به قراین مختلف ثابت می شود که مولوی حدیث ولایت را تقریباً موافق با اعتقاد شیعیان تفسیر کرده است.
تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م امید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
261 - 282
حوزه های تخصصی:
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی» که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.
مستثنای «صعق» در تفسیر عرفانی آیه 68 سوره زمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
171 - 192
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیه 68 سوره زمر، قیامت کبری که واقعه پیش از ورود انسان ها به عالم آخرت و برقراری بهشت و جهنم است، با صعق موجودات اتفاق می افتد. در همین آیه برخی از صعق استثنا شده اند. در معنای صعق حاصل در روز قیامت و استثناشدگان آن، میان مفسران اقوال مختلفی به چشم می خورد. عرفا معنای صعق در این آیه و آیات مشابه را «فنا»ی موجودات دانسته و اشاره کرده اند کسانی که قبلاً به مقام فنا رسیده اند، مستثنای آیه اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مستثنای آیه و با روش توصیفی و تحلیلی در ابتدا به تبیین وحدت معنایی «حالت صعق» - در معنای عرفانی آن- در آیات مختلف پرداخته و علاوه بر آن روشن می سازد که حالت صعق در روز قیامت کبری، در تمام مخلوقات به معنای فناست. سپس در بررسی مستثنای آیه به این نتیجه رسیده است که مخلوقاتی که در عرفان با نام «ارواح مهیمه» شناخته می شوند، مستثنای آیه بوده و انسان هایی که در دنیا به مقام فنا دست یافته اند، مستثنای آیه نیستند.
گناهان منسوب به هارون در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم) و توجیهات آن ها در اَگّادا و تحقیقات جدید کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
28 - 9
حوزه های تخصصی:
در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم)، برخی گناهان به انبیاء نسبت داده شده است. این گناهان در اَگّادا توجیه شده اند و در تحقیقات برخی از محققان جدید کتاب مقدس نیز می توان برای برخی از آن ها توجیهاتی را پیدا کرد. با توجه به اهمیت این موضوع از یک طرف، و با توجه به اهمیت هارون از طرف دیگر، این مقاله، ﺑ ﺎ روش ﺗﻮﺻ ﯿﻔﯽ و تحلیلی و انتقادی، بر آن است که گناهان منسوب به هارون در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم) و توجیهات آن ها در اَگّادا و تحقیقات جدید کتاب مقدس را مورد بحث قرار دهد. در عهد قدیم سه گناه به هارون نسبت داده شده است. در تحقیقات جدید کتاب مقدس، این گناهان هارون یا مجادله یا افسانه و یا نقش هارون در آن ناروشن دانسته شده است؛ اما در اَگّادا، این سه گناه هارون، به خاطر وحی الاهی و خطاناپذیر دانسته شدن کتاب مقدس، واقعیت تاریخی تلقی شده است. توجیهات گناهان منسوب به انبیاء از جمله هارون در کتاب مقدس عبری توسط رَبِّی های اَگّادا با اصل های خطاناپذیری کتاب مقدس و خطاپذیری انبیاء به عقیده آن ها همخوانی ندارد، زیرا که اگر کتاب مقدس عبری خطاناپذیر و انبیاء خطاپذیر باشند، در این صورت گناهان ثبت شده انبیاء در کتاب مقدس درست هستند و نیازی به توجیه ندارند.
ارمغان علمی و معرفتی فناء فی الله و بقاء بالله از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
242 - 227
حوزه های تخصصی:
علی رغم تلاش های علمی صورت گرفته در موضوع فناء فی الله و بقاء بالله، تعیین تحفه ارزشمند منزل فنا و رهاورد آن و پاسخ گویی به تناقض ادراک سالک در حال فناء ذاتی! همچنان در هاله ای از ابهام است. این مقاله مدعی است رهاورد این منزل، همان جان سالک است که معرفتی نوین از ادراک تام وحدت با حق، با آن آمیخته و ممزوج شده است. عارف در منازل متعدد فنا پله پله به فنای خویش و ماسوی الله در افعال، صفات و ذاتِ حق معرفت حضوری می یابد و حقیقت، بی واسطه حد و رسم و مفاهیم، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه گر خواهد شد. بنابر قرائت صحیح از فنا و دستاوردهای آن، تناقض ابتدایی رخت برمی بندد، زیرا اساس این پارادوکس ظاهری یا بر نفی محملِ علم است و یا بر خلوّ آن از معارف در حال فناء ذاتی. وقتی جان بدون هلاکت و تغییر باقی است می تواند ظرف علم نامحدود الاهی واقع گردد و جان هیچ گاه از هرگونه معرفتی خالی نخواهد بود.