فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۵۲ مورد.
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
113-128
حوزه های تخصصی:
هرچند اصل مسئله حرکت نیز چالشهای متعددی را در تاریخ فلسفه رقم زده، اما حرکت جوهری بعنوان نقطه عطف حکمت متعالیه، آبستن مناقشات مضاعفی است که قابل پیگیری در مانیفست تناقض باوری است. یکی از این چالشها از دست رفتن اینهمانیِ موضوع در بستر حرکت و بتبع آن، تحقق حالتهای مرزی و بوجود آمدن معمایی است که در ادبیات فلسفی به دشواره ابهام شهرت یافته است. این مناقشات، خود زاینده پارادوکسهایی هستند که تناقض باوران معاصر، آنها را شواهدی بر وجود تناقض در جهان خارج میدانند. نمود این چالشها و ارتباط آنها با حرکت جوهری، مسئله نوشتار حاضر است. از آنجا که تغییر و تبدلِ صور نوعی در بستر حرکت جوهری نه دفعی بلکه از نوع تدریجی و اتصالی است، فقدان مرز در مراحل مختلف حرکت، زمینه ساز صدق دو ماهیت مختلف در آنِ واحد، بر موضوع واحد میگردد که این خود، مستلزم تناقض است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل انتقادی نشان میدهد که صدرالمتألهین به هر دو چالش پاسخ داده است. او چالش اینهمانی را با ایده «ماده مع صوره مّا» پاسخ داده و چالش ابهام را به قصور ادراک ما از تطابق ماهیت با همه انحاء هستی، ارجاع داده است.
مبانی رحمانی و قرآنی و عقلانی نفی بلایا در سبک زندگی اسلامی
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 15
حوزه های تخصصی:
اساس نظام وجودی و آفرینش عالم بر مبنای فیض رحمانی خداوند متعال استوار است و این بدان معنی است که رحمت اصل و اساس وجود بخشی به عالم است و همه پدیده ها چه نیک و چه بد(البته با نگاه ظاهربینانه) مبنائی رحمانی دارد بنا بر این تمام مصائب و سختی ها و مشکلات دنیوی و تمام نعمت های بهشتی و عذاب های اخروی بر اساس رحمانیت الهی شکل گرفته یا شکل می گیرد. دلایل تنزیهی ذات حق متعال و برهان لطف و نظم و هماهنگی جهان بیانگر آن است که اساسا شرّ عدمی است و ارسال رسل و تشریع دین در جهت ارائه سبکی از زندگی است که انسان و سایر مخلوقات در شرایطی به سر برند که دائما از فیض رحمانی حق متعال بهره مند شوند. بر این اساس بلایا معنایی نخواهند داشت مگر اینکه خودساخته باشند که آن هم در جهت عبرت گرفتن و بازگشت به سوی رحمت رحمانیه حق متعال جلّ و علا است.
نظریه وحدت در منظومه فکری امام خمینی(ره) با تکیه بر رهنمونها و آراء فرهنگی ایشان
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
193 - 220
حوزه های تخصصی:
موضوع اتحاد و وحدت در میان جهان اسلام موضوع بسیار مهم و ضروری بوده است. چرا که استعمارگران به دنبال اختلاف و تضعیف مسلمانان بوده و به شیوه های مختلف در پی محو اسلام و سلطه بر مسلمین و غارت اموال و منابع آنان بوده اند. حضرت امام خمینی(ره) وحدت را عامل قدرت و تفرقه را موجب سستی پایه دیانت تلقی می نمود و وحدت جهان اسلام برای ایشان همواره آرمانی بزرگ تلقی می شد؛ اما تحقق «وحدت» از دیدگاه ایشان نیازمند شرایط و ایجاد بسترهای لازم است که مهمترین و ضروری ترین آن، طراحی و ایجاد نظام فکری، فرهنگی و عقیدتی واحد و مشترک است و امام با مطرح نمودن این نظام فکری به دنبال آن بود که بر اساس آن، همبستگی معنوی و فرهنگی میان جوامع اسلامی تقویت گردد. در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا تعریفی از وحدت و عوامل زمینه ساز آن در منظومه فکری امام راحل مطرح گردیده سپس ضمن بررسی مفهوم استکبار به عنوان عامل اصلی ایجاد تفرقه بین جوامع اسلامی، با بهره گیری از روشی توصیفی- استنادی تأثیر اندیشه های فرهنگی امام قدس سره که بازتابی از آراء فلسفی ایشان است؛ بر وحدت مسلمانان جهان تبیین گردد.
بررسی انتقادی استدلال های متکلمان اسلامی در اثبات اعاده معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی ادله ایجابی متکلمان در اثبات «اعاده معدوم» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نشان دادنِ ناکارآمدی این ادّه در اثبات مدعای مذکور است. متکلمان طرفدارِ این دیدگاه، آفرینش مجددِ موجودات در برابر آفرینش نخستین بار آنها را که «ابتدا» نامیده می شود، «اعاده» می نامند و معتقدند: آفریده نُوین یعنی مٌعاد عین آفریده نخستین بار، یعنی مُبتدی است. جستار نویسندگان این پژوهش نشان می دهد مدافعان این دیدگاه در آثار کلامی خود، ده استدلال در اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند. این استدلال ها در یک تقسیم بندی کلی به دو قِسم «قیاسی» و «تمثیلی» تقسیم می شوند که در این پژوهش صرف نظر از ادله ممتنع بودن اعاده معدوم، نقد و بررسی شده اند. تحلیل منطقی از طریق بررسی مادی و صوری این استدلال ها، نشان می دهد هیچ یک از آنها در اثبات مدعا تام نیست.
بررسی روایات جرجیر درباره عدم خلود در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و بر اساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته می شود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه می کنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتاب های خود ذکر کرده اند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده می شود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده می شود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی دیدگاه های ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.
ارزیابی تقریرهای «برهان تمانع» و لوازم آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«برهان تمانع» برهانی است که با الهام از قرآن، به ویژه آیه «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» (انبیاء: 21) مطرح و با تقریرهای گوناگون ارائه، و توحید در خالقیت و ربوبیت، اعم از ربوبیت تکوینی و تشریعی با آن اثبات می شود. «برهان تمانع» به فرض اختلاف آلهه متعدد اختصاص ندارد و فرض توافق آلهه در خلق و تدبیر و حتی تباین کلی دو واجب را نیز شامل می شود. ازاین رو برهان را براساس تعدد قدرت ها و اراده های متوافق و تمانع اراده ها و قدرت ها تبیین نموده اند. توالی فاسد فرض دو واجب در برخی از تقریرها عدم تکون عالم، و در برخی ناهماهنگی موجودات، و در برخی لزوم ترکب ذاتین مفروضین، و در برخی فروض، تضاد یا تناقض است. هدف این پژوهش که با روش کتابخانه ای تهیه و به روش تحلیلی تبیینی ارائه شده، بررسی فروض گوناگون و تقریرها و اشکالات مطرح شده درباره «برهان تمانع» و میزان کاربری آن در اثبات ابعاد گوناگون توحید ذاتی و افعالی است. حاصل اینکه یکی از پیش فرض های قطعی این برهان وحدت عالم و از اهمّ مبانی دفع شبهات و شقوق آن، «صرف الوجود و بسیط الحقیقه بودن واجب» است. با این بیان می توان از این برهان، «توحید ذانی» را نیز نتیجه گرفت؛ زیرا صفات و افعال واجب، جلوه و تجلی ذاتیات اوست.
واکاوی بنیادهای اَشویی در اوستای کهن ساسانفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
129-146
حوزه های تخصصی:
بازخوانی پایه های ادیان، زوایای جدیدی از رشد اندیشه بشری و تأثیر و تأثر ادیان را می نمایاند. این تحقیق که از نظر هدف بنیادی است با روش توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی به مطالعه کتابخانه ای پرداخته است. خرد میزان داوری بوده و آخرین ویرایش بنیان های اعتقادی بهدینان به روایت خورشیدیان، در ترجمه اوستای ساسانفر بررسی شده و به این نتایج رسیده است: همه اصول ذکرشده، اعتقادی یا بنیاد عقیدتی نیستند. گزارش ساسانفر از اوستای کهن با دیدگاه نویسندگان بنام حوزه اشویی مطابقت کامل ندارد و در کنار زمزمه افراطی اعتماد به دانش، پایبندی به اصول ترجمه تأیید نمی شود؛ عیبی که ابهام های جدیدی در بهدینی منتشر می کند. گاه برداشت های ساسانفر در تضاد با چکامه های اَشوزرتشت به نظر می رسد. اوج ناسازگاری در باور به اهورامزدا و نادیده گرفتن اهریمن مشاهده می شود. نبوت اَشوزرتشت پذیرش یا رد نشده است. فقدان برخی از بنیادهای اشویی در گاتاها، اثر اندیشه اشوزرتشت بر بهدینی امروز را کم رنگ می نمایاند.
تحلیلی از معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس مبانی فلسفی ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
41 - 56
حوزه های تخصصی:
از نظر ابن سینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمره کافران و گمراه شدگان از صراط مستقیم هستند. ابن سینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگر، چون مسیر عروج پیامبر(ص) عوالم مجرده بوده است، نمیتوان این سیر را سیری جسمانی دانست. اما ملاصدرا با صراحت از جسمانی بودن کیفیت حضور پیامبر در معراج سخن میگوید. او قائل به جسمانی بودن حضور پیامبر در سیر آسمانی و همچنین جسمانی بودن اموری است که برای ایشان در شب معراج رخ داده است؛ البته جسمانی بودن آنها متناسب با عوالمی است که حضرت در آنها سیر کرده اند. ملاصدرا برای انسان قائل به سه نوع جسم است: عقلی، مثالی و عنصری. او سیر زمینی را از سنخ جسم عنصری و سیر آسمانی را از سنخ جسم مثالی و همچنین جسم عقلی میداند و معتقد است حضرت، متناسب با عوالمی که سیر میکردند، لباس جسمانیت به تن مینمودند. در این مقاله، مسئله کیفیت حضور پیامبر در شب معراج و امور اخروی یی که برای ایشان در آن شب اتفاق افتاد، با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا بررسی و تحلیل میشود.
نقد نگاه هستی شناختی علم مدرن از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
41-62
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر اصلی تمدن جدید غربی که عالم و آدم را فرا گرفته است، علم مدرن غربی است. علم مدرن که از جمله آن علوم انسانی است؛ دارای بنیان های معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی خاص به خود است و در آن ریشه دارد. لازمه پذیرش این علوم، تن دادن به این مبانی و پیش فرض هاست. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی در صدد است در مرحله نخست به شناسایی این مبانی و در مرحله دوم بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی به نقد و بررسی مبانی هستی شناختی علم مدرن بپردازد. نتایج حاصله حکایت از آن دارد که علم مدرن دارای مبانی هستی شناختی چون طبیعت گرایی، تسلط بر طبیعت، طبیعت منبع ابزار و وسایل، قدرت آفرینی طبیعت، تلقی مکانیکی از طبیعت، نفی حکمت و غایت از طبیعت است و تمامی این پیش فرض ها از دیدگاه علامه مصباح یزدی دچار اشکالات متعدد و درنتیجه ناپذیرفتنی است.
بررسی معنای کنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از منظر وبر، کنش رفتاری است که کنشگر به آن، معنایی ذهنی ضمیمه نماید. آلفرد شوتز بر این باور است که مقوله «معنا» در این تعریف، مبهم بوده و نیازمند تحلیلی فلسفی است. او با استمداد از «دیوره» برگسون و «زمان آگاهی درونی» هوسرل تلاش می کند که از حقیقت «معنا» پرده بردارد. در این راستا با رویکردی پدیدارشناختی به این نتیجه می رسد که تجارب زیسته اگو ذاتاً معنادار نیستند، بلکه با نگرش و توجه اگو به آنها معنادار می شوند. در واقع، این اعمال آگاهی اگو هستند که به تجارب سپر ی شده او معنا می بخشند. براین اساس کنشگر، معنایی به رفتار خود ضمیمه نمی کند، بلکه با تخیل و تجسم یک عمل پایان یافته، آن را به عنوان طرح یا غایت کنش در نظر می گیرد تا آنکه از طریق اجرای کنش در آینده به آن دست یابد. پس، معنای کنش چیزی جز همان عمل طراحی شده نیست. در این مقاله ما در ابتدا با رویکردی توصیفی به تبیین نظریه شوتز در باب معنای کنش مبادرت می ورزیم، سپس در گام بعدی با رویکردی تحلیلی و انتقادی به بیان اشکالات آن از منظر حکمت اسلامی می پردازیم و درنهایت، در راستای اسلامی سازی علوم انسانی به بازخوانی مسائل آن براساس مبانی حکمت اسلامی روی می آوریم. یافته های پژوهش از این قرار است که از منظر حکمت اسلامی، «معنا» در معنای عامش همان چیزی است که صور ذهنی ما در علم حصولی از آن حکایت می کنند و «معنای کنش» همان عنوانی است که عقل از رابطه میان «حرکات و سکناتی معین» و «غایتی معین» انتزاع می نماید.
تبیین مسئولیت انسان در برابر «زمان» بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
193 - 216
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، زمان و وقت از ارزشمندترین چیزهایی است که انسان از آن بهره مند است و با هیچ مقیاسی قابل ارزشگذاری نیست. در زبان آیات و روایات، انسان نسبت به عُمر، فرصت و زمان مسئول دانسته شده است. با توجه به اینکه زمان در نگاه برخی از اندیشمندان، امری موهوم و غیر واقعی است، و از سوی دیگر، زمان با فرض وجود داشتن، امری غیر اختیاری است، چگونه مسئولیت انسان در برابر زمان توجیه پذیر است؟ این نوشتار به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی حقیقت زمان و تبیین فلسفی مسئولیت و مؤاخذه انسان در برابر آن بر اساس مبانی فلسفی ملاصدار پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که زمان نه تنها امری موهوم و غیر اختیاری نیست، بلکه امری واقعی و اختیاری است و متعلق تکلیف قرار می گیرد، از این رو، زمان، مسئولیت آور است، چرا که رسیدن به سعادت که هدف آفرینش انسان است در گرو توجه به زمان، عُمر و عدم غفلت از آن بوده و تنها راه سعادت انسان، استفاده از این نعمت عظمایی است که خداوند به انسان ارزانی داشته است. توجه به این جهت، ضرورت این بحث را نیز تضمین می نماید.
واکاوی روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه در باب صفات خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
265 - 290
حوزه های تخصصی:
محمد بن اسحاق بن خزیمه محدث و فقیه نامدار اهل سنت(233-311ق.) در کتاب التوحید برای اثبات صفات خبری به معنای ظاهری آیات و روایات استناد کرده است. سؤال این است که روایات ابن خزیمه در باب صفات خبری و اخذ مدلول ظاهری آن ها چه محذوراتی دارد؟ فرضیه پژوهش این است که روایات کتاب «التوحید» ابن خزیمه اشکالات سندی و محتوایی دارند. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی، تحلیلی، برایند تحقیق بیانگر این مطلب است که محتوای روایات این اثر، با جسم انگاری، تعارض و مضامین تصنعی مواجه است. همچنین در سلسله سند برخی از روایات، روایان ضعیف قرار دارند. کتاب التوحید ابن خزیمه، مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مورد توجه جریان های وهابی قرار گرفته و روشن نمودن اشکالات آن، می تواند در دفاع از توحید ناب تأثیرگذار و مفید باشد.
استلزامات بیان غیاث الدین منصور دشتکی با «اصالت وجود» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبنایی ترین مباحث فلسفی بحث از اصالت وجود یا ماهیت است که در موضع گیری های فکری - فلسفی نقش تعیین کننده ای دارد. ملاصدرا «اصالت وجود» را بعنوان مبنای حکمت متعالیه با ادلّه محکم اثبات نمود و با بررسی حکمای پیش از خود، مشائیان را قائل به اصالت وجود و اشراقیان را اصالت ماهوی نامید. هرچند مساله ی اصالت وجود یا ماهیت نزد حکمای متقدّم بدین گونه مطرح نبوده، لکن با بررسی آثار و عبارات ایشان می توان یکی از طرفین مساله را به آنان نسبت داد. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد با وجود تصریح عبارات و موضع گیری های غیاث الدین بر «اصالت ماهیت»، لکن چون در آن زمان مساله ی اصالت وجود یا اصالت ماهیّت هنوز به درستی تنقیح نشده و وی به تبعات اصالت وجود یا ماهیت التفات نداشته، نظراتش در برخی از مباحث همچون وجود ذهنی، اشتداد در کیف، استکمال نفس و نفی ماهیت از واجب الوجود با «اصالت ماهیت» ناسازگار است.
بررسی تطبیقی فضیلت اخلاقی در فلسفه منسیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 79
حوزه های تخصصی:
فرضیه در پاسخ به پرسش از شباهت ها و تفاوت های نگرش منسیوس و فارابی به فضیلت اخلاقی، بر پایه چارچوب نظری متاثر از برخی زوایای فلسفه اخلاق و دیدگاه های ارسطو و افلاطون بر آن است که ضمن اشتراک رویکرد کلی در فضیلت اخلاقی و مافوق طبیعت گرایی اخلاقی، منسیوس بر فضایل عملی و جزئی و فارابی بر فضایل نظری و عقلی و کلی تاکید دارند که تفاوت هایی را رقم می زند. بر این اساس منسیوس متفکری است که فطرت را منشأ جامع اخلاقیات به شمار می آورد. در حالی که فارابی اختیار عادت و تمرین را این گونه جایگاهی می دهد. منسیوس بر نیک سرشتی انسان پا فشرده و بر آن است که نیکی سرشت از بیرون به انسان تحمیل نشده است. اما فارابی از معتقدان به عاری بودن فطرت انسان از هر دو طرف نیکی و بدی است. از نظر فارابی اخلاق بیشتر اکتسابی است برخلاف منسیوس که معتقد است بیشتر فطری است.فارابی برخلاف منسیوس بر آن است که انسان می تواند از طریق اعتیاد، اخلاقی را تبدیل به ملکه سازد.
جستاری تطبیقی در مفهوم بداء از منظر متکلمان مسلمان و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 94
حوزه های تخصصی:
«بداء» در اصطلاح به معنای تغییر مقدّرات در قضای مشروط الهی از سوی خداوند بر اساس برخی حوادث و تحت شرایط و عوامل ویژه است. این آموزه از ویژگی های تفکر شیعی می باشد که اعتقاد به آن در روایات معصومین (علیهم السلام) جایگاه ویژه ای داشته و مصادیق عینی فراوانی از قرآن و احادیث آن را تأیید می کند. هرچند که گروهی از اهل سنت، شیعیان را به دلیل داشتن چنین اعتقادی نکوهش کرده اند؛ اما طبق بررسی ها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده، موضوع بداء و نقش اعمال نیک و اعمال ناشایست بر تغییر مقدّرات در قضای مشروط الهی علاوه بر قرآن کریم، سنت نبوی مندرج در نصوص دینی فریقین و روایات معصومین علیهم السلام، در موارد متعدد از کتاب مقدس نیز مطرح گردیده که در این تحقیق به ده نمونه از آن اشاره شد. این موضوع نشان می دهد که اعتقاد به بداء، همان طور که در حدیثی از امام صادق (ع) به آن اشاره شده، از مشترکات ادیان ابراهیمی بوده و دارای اصالتی کهن در متون مقدس است.
روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی براساس آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
35-45
حوزه های تخصصی:
انسان تربیت یافته اخلاقی، فردی است که بر عواطف خود کنترل داشته و آنها را در مسیر رضایت الهی ایجاد و ابراز می کند. ازاین رو لازم است که عواطف پسندیده، به وسیله روش هایی در جان متربی، ایجاد و در ادامه، تثبیت و تقویت شود و در صورت وجود عواطف ناپسند در انسان، اصلاح، و به نوعی نابود شود. هدف از این مقاله استخراج روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی است؛ که هم در حوزه تربیت ایجادی و هم اصلاحی کارآیی دارد و برای تداوم، تثبیت و تقویت ارزش های اخلاقی و پرورش و افزایش گرایش ها و فضیلت های اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند؛ تا عواطف ایجادشده در نفس متربیان رسوخ پیداکرده و به مرحله ملکه برسد؛ زیرا مداومت بر عمل، سخت تر از خود عمل است. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به یادداشت ها، تألیف ها و سخنرانی های آیت الله مصباح یزدی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای رسیدن به این هدف می توان از روش های عقلانیت و تفکر، رعایت تقوا، تغذیه مناسب و حلال، عبادت و انتخاب همسر شایسته از خانواده شایسته، بهره گرفت.
ریشه ها و عوامل انحطاط اخلاقی یهود از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن از میان اقوام و پیروان ادیان، بیشترین سخن درباره یهود بوده و بیشترین انحطاط اخلاقی به آنان نسبت داده شده است؛ ازهمین رو این امر نیازمند تبیین و بررسی ریشه ها و مؤلفه های اساسی انحطاط اخلاقی یهود در قرآن است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و توصیفی، از طریق کدگذاری باز و مقوله بندی تمام ویژگی های ناپسند اعتقادی، اخلاقی و رفتاری یهود و سپس از طریق کدگذاری بسته، به بررسی و تحلیل اوصاف ناپسند اخلاقی یهود پرداخته شده است. با بررسی واژگان، مضامین و مفاهیم آیات قرآن، ابتدا ویژگی های عمومی یهود و سپس مهم ترین صفات اخلاقی ناپسند شان مشخص شده است و در آخر، مهم ترین خصوصیات اعتقادی و اخلاقی یهود، برای دستیابی به هدف تحقیق و تعیین عوامل اصلی انحطاط یهود، به عنوان آورده های طولی در این امور ذکر شده است: 1. حس گرایی و معرفت شناسی تجربی و به تبع آن، مادی گرایی و نژاد پرستی؛ 2. پیروی از هواهای نفسانی، موتور محرک انحطاط اخلاقی یهود شمرده شده است؛ 3. عصیان عالمانه، متأثر از عامل 1و2 به عنوان مجری انحطاط اخلاقی یهود به شمار آمده است.
بررسی نقش قرآن کریم در راهبری کلام اسلامی با رویکرد نقادانه به آراء خاورشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عرصه های اثرگذاری معارف قرآنی در یک حوزه دانشی، عرصه «مدیریت و راهبری» آن حوزه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی نقادانه به آراء خاورشناسان، نقش قرآن در راهبری علم کلام را بررسی کرده و نشان داده که ازیک سو قرآن کریم با تأیید روش عقلی و الهام بخشی، استدلال و ردیه نویسی مسلمانان را به رویکرد عقلی در کلام ترغیب نموده و درون مایه های استدلالی موجود در قرآن کریم الهام بخش استدلال های کلامی به مسلمانان بوده است. از سوی دیگر مسلمانان با اهتمام ویژه به آموزه های قرآنی و مقدم ساختن آنها در چینش مسائل کلامی و اولویت بندی آموزه های اعتقادی از قرآن تأثیر پذیرفته اند. اثبات این نقش آفرینی ها به ابطال نظریه برخی خاورشناسان می انجامد که نه تنها بسیاری از آموزه های اعتقادی و کلامی را برگرفته از سایر ادیان و یا دیگر عوامل بیرونی می دانند، بلکه حتی پیدایش و تطور علوم اسلامی و از جمله علم کلام را نیز متأثر از عوامل خارجی می شمارند و نقش آیات و معارف قرآن را بکلی انکار می کنند و یا نقش چندان مؤثری برای آنها ترسیم نمی نمایند.
حماسه، تبلور دیدگاه های نوین: سیرۀ تربیتی شهید حاج قاسم سلیمانی بسترساز تربیت حماسی متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
67-77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ابعاد تربیتی حماسه و واکاوی این ابعاد در سیره و مکتب تربیتی شهید سلیمانی است. دراین چارچوب تلاش شد با بررسی، تبیین و تحلیل وصیت نامه شهید سلیمانی، بیانات مقام معظم رهبری و سخنان افراد شاخص و هم رزم شهید با روش تفسیری تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که سیره شهید سلیمانی تا چه حد ملاک های تربیت حماسی را پوشش و توصیف می کند. تربیت حماسی جایگاه و منزلت کلیدی در ابعاد و سطوح فرهنگی ارزشی مکتب و جهان بینی اسلامی ایرانی داشت و دارد. برخی افراد متنفذ و کاریزماتیک، از جمله شهید سلیمانی نقش مهمی در بازتولید این مسئله در برهه های زمانی مختلف جامعه داشته اند. یافته های پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است؛ در بخش اول با مطالعه آثار حماسی ملی و آموزه های اسلام شیعی نگارش شده، ابعاد تربیت حماسی و زیرمحورهای آن (ولایت مداری، غیرت، شجاعت، فتوت و جوان مردی، جهاد، ایثار و ازخودگذشتگی، احسان و نوع دوستی، عدالت خواهی و ظلم ستیزی و...) کشف و تحلیل شد. در قسمت دوم تلاش شد این موارد با تکیه بر مکتب، سیره، کنش و رفتار شهید سلیمانی پیاده شود. باید گفت که در بافت و ساخت تربیتی اجتماعی جامعه، شهید سلیمانی مصداق بارزی در تحقق تربیت حماسی در ایران پس از انقلاب داشته است. مصداق عینی آن را در مشارکت گسترده مردم در مراسم تشیع، خاک سپاری آن در مناطق مختلف کشور و پس از شهادت در قالب فرهنگ سازی این مکتب برای نسل های جدید می توان مشاهده کرد.
اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
175 - 190
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.