فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
ارائه ی مدلی جهت ارزیابی و رتبه بندی شرکتهای فناور پارک علم و فناوری با رویکرد ترکیبی تحلیل پوششی داده ها و شش سیگما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد به سازمانها در دستیابی به اهداف تعیینشده یاری میرساند. هدف این پژوهم ارزیابی و رتبهبندی شرکتهای فناور مستقر در پارک علموفناوری یزد با استفاده از ترکیب روشهای تحلیل پوششی دادهها و شمسیگما است. با توجه به مزایای استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها در ارزیابی عملکرد و افزایم اثربخشی آن در ترکیب با شمسیگما از ترکیب آنها در این پژوهم استفاده شده است. ترکیب این روشها باعث افزایم اثربخشی و سودمندی شمسیگما و تحلیلپوششیدادهها میشود. در این پژوهم ممن بررسی ادبیات پژوهم با نظرخواهی از خبرگان و روش دلفیفازی معیارهای مؤثر در ارزیابی عملکرد شرکتهای واق در پارک علم و فناوری استخرا شده است و با مرور ادبیات پژوهم و نظر خبرگان، ورودی و خروجیهای مورد نیاز در تحلیلپوششیدادهها شناسایی شدند. سپس رویههای اجرایی تحلیلپوششیدادهها با هر کدام از مراحل چرخهی DMAIC ترکیب شده و از ابزارهای مناسب شمسیگما در مراحل این چرخه استفاده شده است. همچنین در مرحلهی تجزیه و تحلیل شمسیگما با استفاده از روش تحلیلپوششیدادهها رتبهبندی شرکتها تعیین شده است. نتایج حاصل از این پژوهم، به مدیران شرکتهای پارک علم وفناوری در شناسایی شرکتهای کارا و ناکارا و ورودی و خروجیهای مؤثر کمک خواهد کرد. همچنین با استفاده از مدل تلفیقی تحلیلپوششیدادهها و شمسیگما در این تحقیق میتوان نسبت به ارزیابی عملکرد دیگر سازمانها نیز اقدام نمود.
توسعه مدل تعالی پلیس با استفاده از رویکردهای AHP و DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های تعالی سازمانی ابزارهای کار آمدی هستند که می توانند مفاهیم و ارزش های سازمانی، به کارگیری روش های خود ارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمان ها نهادینه نموده و امکان شناسایی بهترین فرآیندها را فراهم سازند. در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش هایی در زمینه طراحی و عملیاتی سازی مدل های تعالی انجام گرفته است، اما تا به امروز الگوی تعالی متناسب سازی شده ای که جنبه کاربردی داشته باشد، برای ناجا طراحی و اجرایی نشده است. هدف از این تحقیق طراحی مدل تعالی سازمانی در نیروی انتظامی، به دست آوردن وزن معیارها با استفاده از روش AHP و تعیین روابط میان معیارها با استفاده از روش DEMATEL می باشد .نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که معیار رهبری از بیشترین امتیاز میان توانمند سازها و بالاترین تأثیر گذاری بر سایر معیارها و نتایج خدمت گیرندگان از بیشترین امتیاز میان نتایج و بالاترین تأثیرپذیری از دیگر معیارها برخوردارند. برای بررسی روابط میان معیارهای تعالی مدل ناجا از روش DEMATEL استفاده شده که معیار رهبری با بیشترین R-D دارای بیشترین اثر بر دیگر معیارها و معیار نتایج خدمت گیرندگان با کمترین مقدار R-D دارای بیشترین تأثیرپذیری از سایر معیارهاست در نهایت برای اولویت بندی پروژه های بهبود حاصل شده از مدل تعالی مذکور، یک روش سلسله مراتبی پیشنهاد شده است.
بررسی کاربرد الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچگان پیوسته در پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد الگوریتم ژنتیک چند هدفه در بهینه سازی پرتفوی تسهیلات بانک (مطالعه موردی تسهیلات اعطایی بانک ملی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حداکثر سازی سود به همراه حداقل کردن ریسک هدفی است که همواره مؤسسات مالی و اعتباری به دنبال تحقق آن هستند. دراین تحقیق که در چارچوب تسهیلات اعطایی یکی از بانک های تجاری ایران طی سال های 1388 الی1390 انجام گردیده به بررسی نرخ بهره مؤثر، نرخ نکول تسهیلات اعطایی در قالب عقود اسلامی دربخش های مختلف و سبد بهینه تسهیلات پرداخته شده است. بنابراین با استفاده از الگوریتم ژنتیک چند هدفه پرتفوی بهینه تسهیلات اعطایی تعیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پرتفوی بهینه تسهیلات که توسط الگوریتم ژنتیک چند هدفه بدست آمده است متفاوت از پرتفوی فعلی بانک است و پوشش دهنده محدودیت های و سیاست های مختلف حاکم بر اعطای تسهیلات است. همچنین نرخ بهره مؤثر و درجه کارایی تسهیلات مبتنی بر مدل بالاتر از نرخ بهره مؤثر و درجه کارایی سبد فعلی تسهیلات است.
ارائه مدل ریاضی برای زمانبدی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند مد و با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تنزیل یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مدل ریاضی جهت زمانبندی پروژه هایی با محدودیت منابع در حالت چند مد و با هدف بیشینه سازیNPV ارائه شده است. مدل ارائه شده برگرفته از مسئله MRCPSP- GPRمی باشد. در این پژوهش ابتدا یک مدل ریاضی که قادر به ارائه جواب دقیق باشد جهت حل نمودن مسائل MRCPSP- GPRارائه خواهد شد، سپس مدل برای محاسبه هزینه اضافه کاری، در نظر گرفتن جریمه دیرکرد، پاداش زودکرد و تاثیر آن برروی NPVپروژه تعمیم می یابد. در نظر گرفتن هزینه های اضافه کاری و پاداش و جریمه زمان تحویل به طور همزمان در تصمیم گیری، زمانبندی و مقدار واقعی NPV پروژه تاثیر بسیاری خواهد داشت. برای نزدیکتر شدن نتیجه مدل به شرایط واقعی، دو سیاست پرداخت کلاسیک در قالب تابع هدف مدل ارائه شده است. جهت اثبات عملکرد مدل یک مسئله استاندارد با دو سیاست پرداخت مدل سازی و حل شده است. در نهایت، 36 نمونه پروژه ی استاندارد با سایزها و پارامترهای مختلف توسط مدل زمانبندی شده و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت.
استفاده از روش خوشه بندی و روشTOPSIS برای انتخاب تأمین کنندگان با محدودیت عرضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زنجیره تأمین معمولاً دو مشکل اساسی دارد. مشکل اول زمانی ظاهر می شود که تعداد تأمین کنندگان، محصولات و اقلام بسیار زیاد باشند. امروزه به خاطر پیچیدگی سیستم های تولیدی، تأمین کنندگان با محدودیت هایی مواجه هستند. این همان مشکل دوم است. یکی از محدودیت ها این است که تقاضاها باید توسط تأمین کنندگان به طور کامل ارضا شوند. در این مقاله، این مشکل از طریق خوشه بندی اقلام و تأمین کنندگان و نیز استفاده از روش TOPSIS حل می شود. روش پیشنهادی در شرکتی تولیدی به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی می شود. در انتها نتایج به دست آمده از روش پیشنهادی با روش DEA که نتایج شان مشابه است، مقایسه می شود.
بررسی عوامل مؤثّر بر رضایت مشتریان، با رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از روش دلفی فازی و مدل پویایی سیستم( مطالعه ی موردی: مجتمع فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثّر بر رضایت مشتریان فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. با توجّه به گستره ی وسیع عواملی که موجبات رضایت مشتریان را فراهم می آورند، در این پژوهش صرفاَ عواملی که رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری دارند مدّ نظر قرار می-گیرد. جامعه مورد بررسی خبرگان و متخصصان بازاریابی فولاد مبارکه (20 نفر) می باشند که در ارتباط مستقیم با مشتریان این مجموعه مقرار دارند. ابتدا عوامل موثر بر رضایت مشتریان فولاد مبارکه با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی و سپس روابط بین متغیرها با رسم نمودار علّی- معلولی مشخص شدند. در نهایت با استفاده از نمودار علّی- معلولی و با استناد به نظرات خبرگان و همچنین ادبیات پژوهش، نمودار جریان تهیه گردید. در ادامه تعدادی از حلقه های این نمودار تشریح شده اند و در نهایت با استفاده از نمودار جریان و با استفاده از نرم افزار ونسیم، دو سناریوی پیشنهادی از جانب فولاد مبارکه که شامل ارزیابی میزان تاَثیر افزایش فروش های اعتباری و همچنین کاهش میزان تاَخیرها در تحویل کالاها بر رضایت مشتریان بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند.در نهایت با استناد به نتایج بدست آمده راه کارهای لازم جهت ارتقائ رضایت مشتریان، به فولاد مبارکه پیشنهاد شده اند.
توسعه یک مدل تحلیل مسیر بر روی نقشه استراتژی سازمان مبتنی بر کارت امتیازی متوازن با استفاده از شبکه های بیزین بیزین (مطالعه موردی: یک شرکت سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال هاست کارت امتیازی متوازن مورد اقبال پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است و به مرور مدل های مختلفی از آن توسعه یافته است. نقشه استراتژی سازمان یکی از موضوعاتی است که مبدعان کارت امتیازی متوازن برای درک بهتر ارتباط اهداف استراتژیک سازمان، آن را ایجاد کردند. در نقشه استراتژی سازمان مسیرهای مختلفی برای رسیدن به اهداف سازمانی وجود دارد که محققان مدل هایی برای طراحی و تحلیل این مسیرها توسعه داده اند. شبکه های بیزین، شبکه های احتمال شرطی هستند که کاربرد زیادی در علوم مختلف داشته اند. در این پژوهش، تأثیر تغییر در هر یک از اهداف سازمانی ترسیم شده در نقشه استراتژی مبتنی بر کارت امتیازی متوازن به وسیله شبکه های بیزین تحلیل می شود و مدلی ارائه می شود که به وسیله آن می توان ریسک تحقق اهداف غایی سازمان را مبتنی بر ریسک تحقق اهداف پایین تر (در وجوه پایین تر کارت امتیازی متوازن) محاسبه کرد و راه حل مناسب را برای کاهش ریسک تحقق اهداف سازمانی ارائه داد. در این پژوهش، یک شرکت سرمایه گذاری مورد مطالعه قرار گرفته و مدل مذکور برای این شرکت طراحی و ریسک تحقق اهداف محاسبه و تحلیل شده است.
ارزیابی کارایی شرکت های دولتی خصوصی شده در ایران قبل و بعد از واگذاری به بخش خصوصی با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، ارتقاء کارایی واحدهای اقتصادی بوده است. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان موفقیت دولت در ارتقای کارایی، 8 شرکت دولتی واگذار شده طی دهه 80 و در بازه زمانی دو سال قبل و دو سال بعد از واگذاری را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور ارزیابی کارایی شرکتها از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و مدلهای CCR و BCC خروجی محور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده تغییرات کارایی در 63% شرکت های جامعه آماری مورد بررسی در سال های پس از واگذاری نسبت به سال های قبل از واگذاری است. با این وجود، تغییرات مذکور تأییدی بر تأثیر خصوصی سازی بر کارایی شرکت های دولتی واگذار شده نیست، چراکه شرکت های کارا قبل از واگذاری، بعد از واگذاری نیز همچنان کارا بوده اند و عدم کارایی شرکتهای ناکارا پس از واگذاری نیز همچنان ادامه یافته است.
• آسیب شناسی فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی بر اساس مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: صنایع الکترونیکی فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد.
ارائه یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر تحلیل شکاف و FQFD برای دستیابی به چابکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شرکتها به منظور کاهش هزینه ها، بهبود خدمات مشتری و دستیابی به مزیت رقابتی در حال
پیگیری تولید چابک هستند. در واقع چابکی به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاه-
های رقابتی مطرح است. در این پژوهش بعد از مطالعه مبانی نظری و پیشینه مبحث چابکی، ویژگیها،
معیارها و توانمندسازهای آن شناسایی شدهاند و چارچوبی برای اولویتبندی و تحلیل این شاخصها با
توجه به مزایای رقابتی عمده موجود در ادبیات پژوهش، تدوین شده است. برای اولویتبندی شاخصها
از ترکیب تکنیک توسعه عملکرد کیفیت فازی) FQFD ( با تحلیل شکاف ) Gap Analysis )
چابکی « استفاده شده است. یافتههای پژوهش در سازمان مورد مطالعه بیانگر این است که توانمندساز
دارای کمترین میزان بلوغ در میان توانمندسازهای چابکی است که همین امر منجر به این » مدیریت تولید
شده تا این توانمندساز از بیشترین ارجحیت برخوردار باشد. از طرف دیگر مشاهده میشود که
توانمندساز چابکی مدیریت تولید با استفاده از تکنیک FQFD بیشترین وزن را کسب کرده و این به
معنی است که این توانمندساز از بالاترین اولویت و اهمیت برای سازمان برخوردار است. همچنین معیار
مدیریت دانش با داشتن بیشترین شکاف، رتبه نخست را میان تمامی معیارها بهدست آورد.
تحلیل ارزش مشتری در بانک با استفاده از تکنیک داده کاوی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش مشتری به تعامل بالقوه مشتریان با شرکت در طول دوره های زمانی مشخص اشاره می- کند. هنگامی که شرکت ها ارزش مشتری را درک کنند و به این موضوع پی ببرند که ارزش مشتری می تواند خدمات سفارشی سازی شده را برای مشتریان مختلف ارائه کند، آنگاه به مدیریت روابط مشتری موثر دست می یابند. این پژوهش بر صنعت بانکداری متمرکز بوده و به طور سیستماتیک تکنیک داده کاوی و مباحث مدیریتی را جهت تجزیه و تحلیل ارزش مشتریان، یکپارچه سازی می کند. در گام نخست روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای وزن-دهی به متغیرهای موجود مورد بررسی قرار می گیرد تا میزان تاثیر هر یک از معیارهای مدل DFMT در فرآیند ارزش گذاری مشتریان مشخص گردد. سپس مدل DFMT به عنوان ورودی به تکنیک داده کاوی k-means اعمال می گردد. با استفاده از مدل امتیازدهی پیشنهادی، هرم ارزش مشتری تشکیل می شود که مشتریان را در 4 طیف ارزشی دسته بندی می کند. در هرم ارزش مشتری بدست آمده از جامعه آماری 285 مشتری شعب بانک تجارت زنجان، طیف اول؛ مشتریان پلاتینیومی هستند که ردیف های ارزشی H1 و H2را شامل می شوند که از سطح سودآوری بالایی، برخوردار هستند. طیف دوم؛ مشتریان طلایی که ردیف های ارزشی H3 ، H4 و H5 را شامل می شود. طیف سوم؛ مشتریان نقره ای هستند که ردیف های ارزشی H6 ، H7 و H8 را شامل می شود. طیف چهارم؛ مشتریان سربی که ردیف های ارزشی H9 و H10 را شامل می شود. در واقع این طیف منابع دریافتی از بانک را به هدر داده و بانک باید برای کار با آنها میزان ریسک بالایی را بپذیرد.
توسعه اهداف راهبردی کارت امتیازی متوازن در دو سطح سازمان و اکوسیستم کسب وکار در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با عبور از اقتصاد سنتی به اقتصاد نوآوری، مدیریت راهبردی نیازمند طرز فکری جدید و دیدگاهی تعاملی است و این دیدگاه در مفهوم «اکوسیستم کسب وکار» تجلی می یابد. اکوسیستم کسب وکار شبکه ای است از بازیگران مختلف که موفقیت و بقای آن ها به یکدیگر وابسته است. این مفهوم بیان می کند سازمان ها نه به صورت بازیگران مجزا، بلکه باید به صورت جزئی از یک اکوسیستم در نظر گرفته شوند و در تدوین راهبرد های آن ها باید به تعامل بازیگران اکوسیستم کسب وکار نیز توجه شود. این تحقیق با دیدگاهی تعاملی به تبیین اهداف راهبردی کارت امتیازی متوازن در صنعت بانکداری ایران پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این تحقیق صنعت بانکداری و نمونه آماری آن خبرگان نظام بانکی کشور است و از فن گلوله برفی برای تعیین خبرگان استفاده شده است. ابتدا در فاز کیفی، اهداف راهبردی در سطح سازمان و اکوسیستم کسب وکار از طریق مصاحبه عمیق و سؤالات باز استخراج و با کمک روش داده - بنیاد تلخیص و طبقه بندی شده و سپس در فاز کمی، این اهداف از طریق پرسش نامه توسط خبرگان تأیید شده اند. برای برآورد ضریب اعتبار ابزار پژوهش حاضر، از روش آلفای کرونباخ و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است. از نتایج مهم این تحقیق می توان به شناسایی و تبیین 22 هدف راهبردی شامل 17 هدف در سطح سازمان و 5 هدف در سطح اکوسیستم کسب وکار در صنعت بانکداری کشور نام برد که جزو نوآوری این تحقیق نیز به شمار می آید.
طراحی فرایند های کسب و کارهای کوچک و متوسط حوزه کالاهای فاسد شدنی به منظور طراحی سیاست بهینه تولید با رویکرد شبیه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، اهمیت کنترل تولید و موجودی در شرکت های کوچک و متوسط با توجه به تأثیر عواملی همچون نوسان های تقاضا و خرابی ماشین آلات بر تولید، بیشتر از گذشته مورد توجه مدیران قرار گرفته است. سیستم های مستعد شکست زیر مجموعه ای از سیستم های تولیدی است که فرض خرابی ماشین آلات در آنها در نظر گرفته شده است. در این مقاله یک سیستم شبکه ای مستعد شکست چند محصولی با کالاهای فاسد شدنی مورد مطالعه قرار می گیرد. سیاست کنترلی تولید بر مبنای سیاست نقطه محدود کننده شامل تولید بیش از میزان مورد نیاز و نگهداری محصول در زمان هایی که ماشین سالم است بوده تا در دوره هایی که ماشین دچار خرابی می شود، برای جلوگیری از کمبود موجودی بتوان از آنها استفاده نمود. تقاضا در این سیستم ثابت است و کمبود ( نسبتی از پس افت و فروش از دست رفته) مجاز است. هدف اصلی از این مقاله، تعیین نرخ بهینه تولید به گونه ای است که امید ریاضی مجموع هزینه های تولید، نگهداری، کمبود و فساد کالا کمینه شود. به منظور تعیین نرخ بهینه تولید به دلیل قطعیت نداشتن و پیچیدگی این گونه سیستم ها، بهینه سازی بر مبنای شبیه سازی با استفاده از نرم افزار ARENA انجام شده است. در نهایت یک مثال عددی، کارایی رویکرد پیشنهادی را ارائه می دهد.
کاربرد مدل تلفیقی کارت امتیازی متوازن پویا و تحلیل پوششی داده ها به منظور ارزیابی عملکرد مراکز صدا و سیما (مطالعه موردی : صدا و سیمای مرکز لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از از مهمترین عوامل موفقیت سازمان ها ارزیابی عملکرد است. بنابراین ضروری است در ارزیابی عملکرد از سیستمی استفاده شود که در تمامی ابعاد مالی و غیر مالی عملکرد سازمان مورد سنجش قرار گیرد و میزان کارایی سازمان محاسبه گردد. این تحقیق در پی ارائه مدلی جدید برای ارزیابی عملکرد مراکز استانی صدا و سیما با تلفیق کارت امتیازی متوازن پویا و تحلیل پوششی داده ها است، بنابراین با استفاده از نظر مدیران و کارشناسان خبره، پرسشنامه محقق ساخته ای طراحی و پس از توزیع در میان نمونه هدف، 15 شاخص بر مبنای ابعاد چهار گانه کارت امتیازی متوازن برای ارزیابی عملکرد مراکز صدا و سیما استخراج گردید. در ادامه با استفاده از نرم افزار ونسیم، نمودار علی – معلولی و نمودار موجودی – جریان ترسیم شد و معیار رضایت مخاطبان شبیه سازی گردید، همچنین تحلیل حساسیت، تعیین ورودی ها و خروجی ها برای مدل تحلیل پوششی داده ها و در نهایت تعیین مراکز کارا و ناکارا ارائه شده است. نتایج حاصل نمایانگر کاربرد مناسب مدل تلفیقی ارائه شده در مراکز استانی صدا و سیما است.
بکارگیری شبیه سازی مونت کارلو در سنجش عوامل ریسک پروژه های فناوری اطلاعات
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و تصمیم گیری از وظایف اساسی یک مدیر پروژه می باشد که بدون آن دستیابی به اهدف پروژه غیر ممکن می سازد. در فرایند برنامه ریزی و تصمیم گیری، ابتدا عوامل ریسک شناسایی شده و سپس اثر و احتمال وقوع هر یک محاسبه می گردد. کم توجهی به عوامل ریسک یکی از دلایل اصلی شکست پروژه می باشد. از اینرو، مدیریت ریسک یکی از کارکردهای مهم مدیریت پروژه است. هدف این مطالعه سنجش عوامل ریسک در پروژه های فناوری اطلاعات می باشد. در این مطالعه بر اساس بازخوانی پیشینه پژوهش، 13 عامل اصلی ریسک شناسایی شده و با کمک متخصصان به سه گروه عوامل پروژه، عوامل نرم افزار و عوامل برون و درون سازمانی دسته بندی شدند. در نهایت اقدام به سنجش ریسک بر اساس شبیه سازی مونت کارلو می گردد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عامل ""منابع"" مهمترین عامل ریسک در این حوزه می باشد. از این رو، برای اثربخشی بیشتر، مدیران باید راهبردهای مناسبی را با هدف کاهش خطر ناشی از ریسک های احتمالی در حوزه منابع بکار گیرند.
بررسی و مقایسه عملکرد بانک های دولتی و خصوصی بر اساس مدل CAMEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر تکنولوژی و جهانی شدن، بازارهای مالی با فشار رقابتی برای بهبود عملکرد مواجه شدند. از راه های مقابله با این فشارها، تأسیس بانک های خصوصی است. تحقیق حاضر با بررسی و مقایسه عملکرد مالی بانک های تجاری دولتی و خصوصی بر اساس مدل CAMEL در دوره زمانی 1385 تا 1388 در پی سنجش این است که آیا بانک های خصوصی عملکرد بهتری نسبت به بانک های دولتی دارند. نمونه آماری این تحقیق 8 بانک تجاری (4 بانک دولتی و 4 بانک خصوصی) است که به روش قضاوتی انتخاب شداند. داده های مورد نیاز این تحقیق با مراجعه به صورت های مالی بانک های نمونه استخراج شد. با اجرای آزمون کلموگورف-اسمیرنف توزیع نمونه نرمال گزارش شد، لذا برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق آزمون تی دوجامعه اجرا شد. نتایج عملکرد بهتر بانک های خصوصی در بعد نقدینگی و درآمدها؛ و عملکرد بهتر بانک های دولتی در بعد کیفیت مدیریت را نشان داد. از سوی دیگر، تفاوت معناداری بین ابعاد نشان داده نشد. همچنین، نتایج آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داددر عملکرد بانک های دولتی و خصوصی تفاوت معناداری وجود ندارد.. در نهایت، پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد بانک ها (دولتی و خصوصی) مطرح شد.