فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۲۹۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
29426
پهنه بندی شهر تهران بر اساس شاخص های اجتماعی جمعیتی مدرنیته
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناسایی نابرابری های ناشی از مدرنیزاسیون و پهنه بندی شهر تهران از نظر شاخص های اجتماعی و جمعیتی است تا میزان دستیابی به اهداف و اصول مدرنیته در مناطق شهر مشخص شده و مناطق سنتی از مناطق مدرن تفکیک گردند. مطالعه از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. برای این منظور با استفاده از داده های ثانویه، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن و طرح های توسعه و عمران شهری، شاخص های اجتماعی قابل دستیابی از این داده ها استخراج و با تکنیک تاپسیس پردازش گردیده؛ سپس در محیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به صورت فضایی نمایش داده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سه پهنه مدرن، در حال گذار و سنتی در تهران قابل تعریف و شناسایی است. پهنه مدرن در شمال و غرب تهران و پهنه در حال گذار در مرکز و شرق و پهنه سنتی تر در جنوب تهران قرار گرفته است. پهنه بندی انجام شده گویای تفاوت در انطباق پذیری مناطق با اصول مدرنیته است. بدین معنی که مدرنیزاسیون اجتماعی در برخورد با سنت های فعال و پویای مناطق مختلف شهر، با سرعت و شتاب متفاوتی پیشرفت کرده است. مدرنیزاسیون اجتماعی در تعامل و تقابل با سنت در جنوب دچار چالش بیشتری شده است. اما این چالش به معنی توقف فرایند مدرنیزاسیون نبوده است. جامعه سنتی در پی درونی کردن شاخص های مدرنیته بوده و در این فرایند راه و روش خاصی را برای مدرن شدن تعریف کرده است. در مناطق میانی چانه زنی سنت و مدرنیته شکل گرفته و دگردیسی سنت به مدرنیته را تجربه می کنند. در این روش مدرنیزاسیون، هیچ یک از مناطق شهر تهران نمی توان سنت یا مدرنیته خالص مشاهد کرد.
پزشکی شدن بهمثابه بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالیکه پارادایم مسلط در تحلیلهای جامعهشناختی، با طرح «سؤالاتی از جنس چرایی» یا تبیینی و با تأکید بر اندازهگیری، عینیت، پیشبینیپذیری و مداخله بهتر و کاراتر در مسایل اجتماعی، آنها را همچنان کم و بیش امری داده شده، کمی و عینی تلقی میکند، این مقاله ضمن تأکید بر ماهیت ذهنی، تعریفی، مبتنی بر اقامه دعوی و برساختگرایانه مسایل اجتماعی، بهطور مشخص از فرایند پزشکی شدن مسایل اجتماعی سخن میگوید. با الهام از برخی جامعهشناسان برساختگرا، این مقاله در پی آن است که تا چه حد طرح «سؤالاتی درباره فرایند و چگونگی» تعریف، سنخبندی و برساخت مسایل اجتماعی فینفسه میتواند برای علم جامعهشناسی و قضایای برخاسته از آن اساسی باشد. با اتخاذ چنین رویکردی، مقاله میکوشد نشان دهد که در یک سده گذشته چگونه یا به چه رویهها و سازوکارهایی شمار زیادی از مسایل، تجربیات و وقایع حیاتی انسان که زمانی نرمال و عادی تلقی میشدند و یا در حیطهها و علوم غیرپزشکی تعریف و مدیریت میشدند، وارد قلمرو اقتدار، تعریف و مداخله پزشکی شدهاند؛ فرایندی که در این مقاله «پزشکی شدن جامعه» نامیده شده است. در نهایت، این مقاله برای اولین بار استعاره جامعهشناختی «بازی پزشکی شدن» را به منظور ارائه تصویری راستین از ماهیت پدیده پزشکی شدن و تحولات احتمالی آن مطرح میکند.
طایفه میر در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولف بدون هیچ ادعایی اطلاعات محلی با ارزش فراوانی را در کتاب خود به شیوه ای تدوین نموده است که تمامی داده ها درباره رویدادهای تاریخی قلمرو طالفه میر می باشد. بررسی نظریه انتساب میرها به اتابکان لرکوچک پرداخته و نظریه انتساب میرها به بنی هاشم، مختصری از تاریخ طایفه میر و مروری بر رویدادهای تاریخی جنگ های طایفه میر و رویدادهای سیاسی میر ها و ...
مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله با استفاده از GIS و تکنیک AHP مطالعه موردی: منطقه شش شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران، علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری و یا در صورت بروز، در راستای کاهش اثرات آن، به امداد رسانی وسیع و بهبود اوضاع اقدام نم ود . همه ساله در نقاط مختلف کره زمین، افراد زیادی بر اثر وقوع سوانح طبیعی نظیر زلزله و سیل جان و کاشانه خود را از دست می دهند. تأمین مکان های مناسب برای استقرار مراکز امدادرسانی پس از وقوع زلزله و اسکان آوارگان یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است. در این پژوهش منطقه شش شهرداری شیراز با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا به عنوان الگوی تهیه پایگاه داده مکانی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقت جمعیت های آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی ، پس از مشخص شدن معیارهای مؤثر در امر مکان یابی مساکن موقت که از پیشینه مرتبط با تحقیق و با توجه به محدوده مورد مطالعه و اطلاعات و داده های قابل دسترس گزینش گردید، اقدام به وزن دهی معیارها و شاخص های مورد مطالعه طبق نظر کارشناسان خبره مدیریت بحران و با استفاده از تکنیک مقایسه زوجی و نرم افزار Expertchoice می شود. سپس با استفاده از مدل AHP و نرم افزار Arc GIS ، لایه های تولیدی هر معیار با توجه به وزن مشخص شده هر یک، با یکدیگر تلفیق شده که خروجی آن نقشه پهنه بندی سطح منطقه شش شهرداری شیراز برای اسکان موقت سانحه دیدگان است. نتایج نشان داد معیارهای دسترسی و خصوصیات مکانی موجود در بین سایرمعیارها و استانداردهای مکان یابی مناطق مناسب جهت اسکان موقت آسیب دیدگان از اهمیت بیشتری برخوردارند.
تأثیر تبعیض جنسیتی ادراک شده بر سلامت روان زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ضمن بررسی میزان بروز و ماهیت تبعیض جنسیّتی، رابطه تبعیض جنسیّتی ادراک شده توسط زنان و میزان افسردگی، اضطراب و استرس در آن ها را بررسی کرد. نمونه ای متشکل از 103 زن به تصادف انتخاب شده و پرسشنامه های SSE (رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی) و مقیاس21-DASS را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین نمرات تبعیض جنسیّتی ادراک شده، همچنین نمرات تمام زیرمقیاس های پرسشنامه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیّتی و افسردگی، اضطراب و استرس همبستگی معنادار مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تبعیض جنسیّتی به خصوص تجربه های تبعیض آمیز مربوط به طول زندگی، نقش مهمی در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس زنان شرکت کننده دارد. یافته های پژوهش حاضر همسو با نتایج سایر پژوهش ها نشان داد که تبعیض جنسیّتی به عنوان یک منبع استرس و اضطرابِ مختص زنان به صورت شایع در جامعه وجود دارد. با توجه به تأثیر نامطلوب تجربه های تبعیض آمیز جنسیّتی بر سلامت روان زنان، لازم است ضمن آگاه کردن زنان از میزان شیوع این رویدادها در زندگیشان، آموزش هایی در سطح گسترده و درازمدت برای کاهش تصوراتقالبی آسیب رسان ارائه شود. همچنین پیشنهاد می شود در حیطه بهداشت روانی اقداماتی در جهت به کار گیری روش های مقابله ای کارآمد توسط زنان و در نتیجه کاهش یافتن این تجربه ها اجرا شود.
معماری ، هویت انسانی و محلی
حوزه های تخصصی:
تنوع قومی و تکثرفرهنگی کشور ایران از شرایط متنوع ژئوپلتیک و کلیماتیک آن ناشی می شود. پلورالیسم فرهنگی منجر به گوناگونی رفتارهای انسانی گردیده و به تبع آن دال ها و نمادها نیز از ناحیه ای به ناحیه دیگر دارای جایگاه ارزشی و معنایی متفاوتی هستند . بر این مبنا گونه های متفاوت نمادها، رمزها و سمبل های هنری و معماری قابل مطالعه هستند. ایران زمین، دارای فرهنگ های بومی و محلی متمایز از فرهنگ غالب مرکزی است که هر کدام از این فرهنگ ها راه حلی جداگانه برای پاسخ به ماندگاری انسان ارائه نموده اند . واضح است که مکان، اصلی ترین معیار سنجش هویت انسان است . سؤال بنیادی انسان برای درک تمامی هویت هستی و چیستی آن از پرسش مکان آغاز می شود، از کجا آمده ام؟ بر همین اساس آفرینندگان آثار هنری مدام با چالش هویت درگیر می باشند . بخصوص در دهه حاضر که توجه به مسائل زیست محیطی ، انرژی و اقتصاد موجب توجه به معماری پایدار شده است و نوعی بازگشت به تجربه گذشتگان و سنت ها، دوباره قابل مشاهده است. بنابراین درک نمادها و نشانه های هویت دهنده به اثر معماری، اجتناب ناپذیر است. قدر مسلم مطالب انبوهی در مورد فرهنگ ، معماری و هویت معماری نگاشته شده است اما در این گفتار سعی بر آن است که رابطه معکوس این گزاره دو شرطی یعنی اثرات هویت آفرین معماری در جامعه انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و به معماری مانند یک نماد نگریسته شود. در این نگرش معماری به عنوان متن در بوته نقد و تفسیر قرار می گیرد. برای تشریح ایده مطرح شده ، ابتدا به نقش نمادها به عنوان اصلی ترین رکن فرهنگ مادی پرداخته می شود . سپس از هویت سازی نمادها بحث می شود و در نهایت معماری و بناهای ساخته شده توسط انسان مانند یک نماد مورد تفسیر قرار می گیرد و نقش هویت سازی معماری و تاثیرات آن برجامعه انسانی و فرهنگ های بومی و محلی بیان می گردد.
آسیب شناسی مسائل قومی در جامعه ایران (بررسی موردی عرب های ساکن شهرستان اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد کمی و به صورت پیمایشی در شهرستان اهواز صورت گرفته است. در این تحقیق محرومیت نسبی، هویت قومی و هویت ملی بخشی از جمعیت تحصیلکرده عرب این شهرستان مورد بررسی قرار گرفته اند. اهداف کلان این پژوهش پاسخ به پرسش های زیر بوده است: الف- وضعیت احساس محرومیت نسبی، میزان تعلق به هویت قومی و هویت ملی در میان تحصیلکرده های قومیت عرب استان خوزستان چگونه است؟ ب- این مولفه های سه گانه (محرومیت نسبی، هویت قومی و هویت ملی) چه ارتباطی با همدیگر دارند؟ نمونه آماری در این تحقیق، 300 نفر از تحصیلکرده های قوم عرب استان خوزستان بین 18 الی 55 سال ساکن شهرستان اهواز می باشند. که از میان 300 برگه پرسشنامه پخش شده، حدود 230 برگه پاسخ داده شده عودت گشته که مبنای ارزیابی این تحقیق قرار گرفته است. داده های این تحقیق در اردیبهشت 1391 توسط پرسشنامه و به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جمع آوری شده اند. نتایج حاصله از این تحقیق، رابطه معنادار بسیار قویی ای بین محرومیت نسبی با هویت قومی در ابعاد مختلف و هویت ملی و همچنین بین انواع هویت قومی با هویت ملی را مورد تایید قرار می دهد.
بررسی تاثیر اعتماد اجتماعی بر شیوه های مختلف مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله چگونگی پیوند بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی بررسی و تحلیل شده است. هدف این بررسی بیان خاستگاه فکری و نظری این دو مفهوم به منزلة مفاهیم کلیدی و نرم ادبیات علوم اجتماعی ازحیث نظری و نیز چگونگی سنجش عملی آنها و درنهایت آزمون تجربی ارتباط بین آن دو در حوزة مطالعه است. در آغاز با بیان سرچشمة فکری این دو مفهوم جایگاه آنها در اندیشة برخی نظریه پردازان علوم اجتماعی و سیاسی مشخص شده است. سپس ابعاد نظری اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در ادبیات جامعه شناسی کاوش شده است که اغلب گواه بر وجود نوعی رابطة متعامل بین این دو مفهوم است. بنابراین هدف این مقاله بررسی رابطة میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان در دانشگاه اصفهان است. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها پیمایشی است. این مطالعه 214 نفر از دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان را تحت مطالعه قرار داده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی و روایی آن، به کمک آمارة پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده سنجیده شده است و داده ها ازطریق نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. استنباط آماری از داده ها نشان دهندة تأثیر اعتماد اجتماعی بر پنج سطح مشارکت سیاسی (حمایت کنندگان منفعل، تماس با مسئولان سیاسی، ارتباطات سیاسی، مبارزان سیاسی و اعتراض کنندگان سیاسی) است. البته یافته های پژوهش نشان می دهد که اعتماد اجتماعی بر بی اعتنایی سیاسی تأثیر معناداری ندارد.
بررسی تطبیقی قوم شناسی و زبانی مثل های بختیاری و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها بخشی از آفریده های مردمی در زندگی روزمرة همة انسان ها هستند که کاربرد متنوعی دارند. اقوام و ملّت های جهان وجوه مشترک بسیاری در اندیشه و تولیدات فرهنگی خود دارند، در این میان مردم فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان، که بیشترین ارتباط تاریخی – فرهنگی را با هم دارند؛ می توانند با این ویژگی های مشترک به بازشناسی فرهنگ خویش بپردازند. نمونه های این پیوند در گونه های فولکلور و فرهنگ عامّه (ادبیات شفاهی) نمایان تر است. در این مقاله ضمن ارائة ضرب المثل ها، این گونة ادب شفاهی بین اقوام تاجیکی و بختیاری مورد مقایسه قرار می گیرد. در این نوشتار رویکرد تطبیقی زبانی، ادبی و فکری متن ها در کنار پیوستگی های فرهنگی اقوام فارسی زبان مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این نوشتار، یافتن پیوستگی و تطبیق متن های مثل در بین بختیاری ها و تاجیکان، از منظر زبان و قوم شناسی است.
بررسی هویت تات های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از ویژگی های جامعه ایرانی، آن است که اقوام مختلف آن اغلب در سرنوشت سیاسی یکدیگر احساس اشتراک کرده و به ایفای نقش موثر در رشد و شکوفایی تمدن ایرانی پرداختند و گاهی نیز به خاطر تفاوت ها و اختلافات قومی، رو به درگیری آورده و حتی با وجودی که در اقلیت بودند، برای دستیابی به اوج قدرت سیاسی و در دست گرفتن سرنوشت خویش، حیات سیاسی کشور را به ورطه سقوط و تجزیه کشاندند. از این میان، تات ها، بازمانده تمدن باستانی ماد هستند که در کنار همزیستی مسالمت آمیز با دیگر ایرانیان و تلاشی که برای حفظ و قوام هویت ایرانی کرده اند، در حفظ بستگی ها و عناصر هویتی خود نیز از جمله حفظ گویش تاتی به طور شفاهی نیز اهتمام فراوان داشته اند.
در این پژوهش، تلاش می شود تا علاوه بر ریشه شناسی واژه تات، پیشینه تاریخی تات ها و جمعیت و پراکندگی جغرافیایی نفوس آنان، و عوامل همگرایی تات ها با دیگر اقوام مجاور پرداخته و رفتار و ابزار مورد استفاده آنان در پیگیری اهداف و تقاضاهای خود، بررسی شوند."