فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۱.

مقایسه دو روش درون یابی IDW و KRIGING

نویسنده:

کلید واژه ها: پهنه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 357 تعداد دانلود : 747
برای تهیه نقشه یکپارچه و پیوسته از مکان مورد نظر نیاز به روش های درون یابی به منظور پیش بینی مقادیر نامعلوم می باشد. در این خصوص روش های مختلف درون یابی و تخمین های زمین آماری وجود دارد. عوامل مهمی مانند تعداد توزیع مکانی نقاط نمونه برداری و توانایی مدل درون یابی نقش موثری در دقت تهیه نقشه پهنه بندی دارند روش های متعددی برای درون یابی یک متغیر ارائه شده اند که روشهای چند ضلعی های تیسن و وزن دهی بر مبنای عکس فاصله از جمله روش های مرسوم می باشند. به هرحال این روشها به دلیل در نظر نگرفتن همبستگی بین داده ها و بهینه...
۲.

بهبود الگوریتم SIFT به منظور تناظریابی تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری توزیع مکانی تمایز تناظریابی تصویر الگوریتم SIFT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 520 تعداد دانلود : 798
الگوریتم (Scale Invariant Feature Transform) SIFT یکی از روش های تناظریابی عارضه مبناست که به منظور انجام فرآیند تشخیص الگو در تصاویر اپتیکی ارائه شده است. با اینکه عملکرد بهتر توصیفگر این الگوریتم در مقایسه با دیگر روش ها اثبات شده و نسخه های گوناگونی نیز در مسیر افزایش کارایی آن ارائه شده است، اما عملگر استخراج عارضه در این الگوریتم با مشکلات جدی برای انجام تناظریابی در تصاویر سنجش از دور مواجه است. کنترل پذیری این الگوریتم در استخراج عوارض در تصاویر سنجش از دور پایین است و در آن راه حلی نیز برای انتخاب عوارض پایدارتر و متمایزتر و کنترل توزیع آنها، به منظور موفقیت در فرآیند تناظریابی، پیشنهاد نشده است. در مقاله حاضر با بهره گیری از خصوصیات فضای مقیاس در این الگوریتم روشی جدید با عنوان UR-SIFT (Uniform Robust Scale Invariant Feature Transform) به منظور استخراج عوارض پایدار تصاویر و در توزیع یکنواختی از مکان و مقیاس طراحی شده است. برای این منظور با توسعه روابطی جدید برمبنای ضریب مقیاس سطوح هرم تصاویر در الگوریتم SIFT، تعداد عوارض مورد نیاز در هر سطح تعیین گردیده و با بهره گیری از دو معیار پایداری و تمایز و در ساختاری شبکه ای استخراج شده است. بعد از استخراج عوارض و ایجاد توصیفگر آنها، فرآیند تناظریابی اولیه با استفاده از فاصله اقلیدسی میان توصیفگرها و با بهره گیری از روشی دوجانبه انجام می شود. در ادامه با استفاده از مدل تبدیل پروژکتیو و روش کمترین مربعات، صحت جفت تناظرهای اولیه بررسی شده و تناظرهای ناسازگار حذف شده اند. نتایج عملی بر روی دو جفت تصویر ماهواره ای بیانگر کارایی بالای روش پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم استاندارد SIFT است.
۳.

کاربرد الگوریتم ژنتیک چندهدفه در مطالعات مکان یابی کاربری های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمایش سرزمین مکان های مناسب کاربری صنعتی الگوریتم های تکاملی الگوریتم ژنتیک چندهدفه NSGA-II

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای صنعتی
تعداد بازدید : 460 تعداد دانلود : 125
با رشد روزافزون جمعیت و نیاز جوامع بشری به مدیریت بهینة منابع، آمایش سرزمین اهمیت ویژه ای یافته است. تعیین مکان مناسب برای برخی از کاربری ها مانند کاربری های صنعتی، که تأثیری عمده در شرایط اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی دارند، پیامدهای مثبتی برای رشد منطقه خواهند داشت. در این بین از جمله مهم ترین مشکلات پیشِ رو برای مدل سازی و مکان یابی کاربری های صنعتی، تعدد توابع هدف اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی، و تناقض برخی از آنها با یکدیگر است، به گونه ای که روش ها و توابع پایه موجود در سیستم های اطلاعات مکانی (نظیر هم پوشانی) پاسخگوی چنین برنامه ریزی های چند هدفة آمایشی نیست. تحقیق حاضر، در زمینة یافتن مکان های مناسب برای تأسیس صنایع بزرگ و کاربری های صنعتی انجام شده است. در این تحقیق پس از بررسی روش های بهینه سازی همزمان چندهدفه، از الگوریتم چندهدفة ژنتیک NSGA-II به منظور حمایت از تصمیم گیری در یافتن زمین های مناسب برای کاربری صنعتی در محدودة استان زنجان استفاده شده است. روند کار بدین ترتیب بوده است که ابتدا شرایط و توابع هدف مورد نیاز تعریف شده و داده های مورد نظر از مراجع جمع آوری و آماده سازی شده اند. سپس، با استفاده از متد NSGA-II و نرم افزارهای GIS و نرم افزار طراحی شده در این حیطه، زمین های مناسب برای کاربری های صنعتی استخراج گردیده و رتبه بندی شده اند. به علاوه، یکی از مهم ترین نتایج این تحقیق، جبهة جواب های مؤثر بوده است که نتایج حاصل از تغییر اولویت های تصمیم گیری را به مدیران نشان می دهد و آنان را در انتخاب گزینه ای مطلوب از بین گزینه های برتر یاری می رساند. این الگوریتم در محدودة مطالعاتی آزمون گردیده و نتایج آن در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفته، که در بخش درج شده است.
۴.

تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ارتفاع سنجی ماهواره ای و GRACE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماهواره های ارتفاع سنجی ژئوئید گریس سطح متوسط دریا پتانسیل ثقل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 183 تعداد دانلود : 353
هدف اصلی از این مقاله، تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ماهوارة ارتفاع سنجی، Jason-2 و ماهواره GRACE است. مراحل انجام تحقیق حاضر براساس الگوریتم زیر است: 1) تهیه 80 دوره، در حدود 27 ماه، داده های خام ماهواره ارتفاع سنجی Jason-2؛ 2) انجام تصحیحات لازم نظیر: جزر و مدی، اتمسفریک و دستگاهی بر روی داده های خام به منظور تعیین ارتفاع سطح آب تصحیح شده؛ 3) تعیین پتانسیل ثقل روی نقاط سطح متوسط دریا به صورت ماهانه، با استفاده از ضرایب ماهانه هارمونیک های کروی مدل های ژئوپتانسیل ماهواره GRACE؛ 4) حذف داده های مربوط به دریاچه های بزرگ دنیا، به خصوص خزر یا کاسپین؛ و 5) متوسط گیری از باقی ماندة داده ها به منظور تعیین پتانسیل ژئوئید. نتایج نشان می دهند که متوسط پتانسیل ژئوئید در فاصله زمانی ـ از ژوییه 2008 تا سپتامبر 2010- در حدود بوده که بیشترین مقدار تغییرات زمانی ماهانه آن با دوره تناوب نیمه سالانه در حدود 2/2 مترمربع بر مجذور ثانیه است.
۵.

استخراج اشکال متفاوت راه از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک های مختلف مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفولوژی تئوری گراف استخراج نیمه خودکار راه خوشه بندی FCM تصاویر با قدرت تفکیک های مکانی متفاوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 836 تعداد دانلود : 937
مقاله حاضر به منظور بررسی قابلیت سیستم پیشنهادی استخراج نیمه خودکار راه از تصاویر ماهواره ای با حد تفکیک های مکانی مختلف به منظور بهنگام کردن نقشه های متوسط و کوچک مقیاس پایگاه داده GIS سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای کشور تهیه گردیده است. هدف پژوهش حاضر حفظ و یا افزایش دقت و سرعت استخراج اطلاعات در مقایسه با عملیات زمینی و استفاده از GPS است. افزون بر این، میزان موفقیت این سیستم در استخراج اشکال مختلف راه اعم از راه مستقیم، مارپیچ، تقاطع و میدان مورد بررسی قرار گرفته است. داده های ورودی سامانة مورد نظر شامل تصاویر پانکروماتیک و Pansharpened ماهواره های Ikonos و D1-IRS (به ترتیب دارای قدرت تفکیک مکانی 1، 4 و 5 متر) و تصاویر Pansharpened ماهواره 7-Landsat (دارای قدرت تفکیک مکانی 15 متر) است. در روش پیشنهادی، ضمن انجام خوشه بندی FCM در فضای طیفی و بهبود کیفیت راه های کشف شده به وسیله اپراتورهای مورفولوژی با حذف نویز و پوشش گپ ها، اقدام به کشف عارضة راه شده است. روش مذکور با انجام خوشه بندی در فضای تصویر، موقعیت نقاط اصلی شبکة راه ها را شناسایی کرده و در پایان با بهره گیری از الگوریتم MST در تئوری گراف و انتخاب تابع وزن مناسب (فاصله اقلیدسی) اقدام به اتصال این نقاط و تشکیل محور مرکزی راه در فرمت برداری برای ورود به GIS کرده است. رسیدن به میانگین دقت کلی بیش از 98 درصد در طبقه بندی تصویر به دو کلاس راه و غیرراه و حصول میانگین خطای RMS حدود 68/0 پیکسل ـ از مقایسة محور راه استخراج شده با واقعیت زمینی آن ـ نشانگر موفقیت کلی سامانة معرفی شده برای استخراج نیمه خودکار راه به شمار می آید.
۶.

مدل سازی هیدرولوژیک حوضه طالقان در محیط GIS با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی اعتبارسنجی رواناب واسنجی SWAT

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 339 تعداد دانلود : 349
به منظور مدیریت بهینه حوضه های آبخیز، به ویژه در حوضه های آبخیز کوهستانی که فاقد ایستگاه های هیدرومتری به تعداد کافی اند، شبیه سازی پدیده های هیدرولوژیکی دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این تحقیق، بررسی قابلیت شبیه سازی هیدرولوژیک و ارزیابی مدل نیمه توزیعی فیزیکی SWAT (Soil and Water Assessment Tool) در حوضه طالقان با انواع خاک و کاربری های مختلف است. بدین منظور داده های آب و هواشناسی، کاربری اراضی و مدل رقومی ارتفاع منطقه تحقیق مطابق با استانداردهای مدل تهیه شد و برای تحلیل حساسیت پارامترهای مدل و همچنین واسنجی و اعتبارسنجی، مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل حساسیت مدل بر اساس روش لاتین هایپرکیوب (LH_OAT) به منظور ارزیابی تغییرپذیری دبی رواناب در واکنش به تغییرات پارامترهای ورودی انجام شد. تحلیل حساسیت نشان داد که پارامتر شماره منحنی (CN) مهم ترین فاکتور و پارامترهای ظرفیت آب قابل دسترس در لایه خاک (SOL_AWC)، پارامتر درجه حرارت ذوب برف (SMTMP) و پارامتر جبران تبخیر از خاک (ESCO) به ترتیب حساسیت بیشتری دارند. واسنجی مدل برای دوره زمانی 1997 تا 2002 انجام گرفت، و اعتبارسنجی مدل برای دوره زمانی 2003 تا 2005. کارایی مدل با استفاده از مقایسه بصری پلات های سری زمانی و شاخص های آماری شامل ناش ـ ساتکلیف (NS)، ضریب تعیین (2R)، و درصد انحراف (PBIAS) و همچنین آزمون هم قوارگی ارزیابی گردید. در مرحله واسنجی رواناب ماهانه، ضرایب NS و 2R و PBIAS در محل ایستگاه گلینک (خروجی حوضه) به ترتیب برابر 8/0، 93/0 و 8/14- و در مرحله اعتبارسنجی 84/0، 88/0 و 2- به دست آمدند. نتایج آزمون t نیز نشان داد که در سطح اعتماد 95 درصد، اختلاف معنی داری بین مقادیر مشاهده شده و مقادر شبیه سازی در مراحل واسنجی و اعتبارسنجی وجود ندارد. در مجموع، نتایج تحقیق حاکی از آن اند که مدل قابلیت بالایی برای پیش بینی دبی جریان ماهانه حوضه طالقان دارد.
۷.

معرفی و مقایسة دو روش تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنشکننده دائمی به منظور اندازه گیری فرونشست زمین (مطالعه موردی: جنوب غربی دشت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تداخل سنجی راداری پراکنش کننده دائمی فرونشست الگوریتم بهبودیافتة مبتنی بر پراکنش کننده های دائمی روش افزایش کارایی الگوریتم StaMPS

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 909 تعداد دانلود : 911
روش های سنتی و نوین تداخل سنجی راداری با اینکه در برآورد جابه جایی بسیار توانمندند، اما به دلیل پاره ای محدودیت ها، قادر به پایش جابه جایی در مناطق عاری از عوارض دست ساز بشری با نرخ جابه جایی بالا با دسترسی تصاویر راداری با نمونه برداری زمانی مناسب نیستند. لذا در این مقاله دو روش جدید به منظور بهبود الگوریتم تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنشکننده های دائمی (روش های جدید) در برآورد جابه جایی در مناطق خارجی شهری با نرخ جابه جایی بالا با رفتار نسبتاً خطی ارائه شده است. روش نخست، تلفیقی از دو روش جدید StaMPS (Stanfford Method for Persistent Scatterer) و DePSI (Delft implementation of Persistent Scatterer Interfermetry) و روش دوم بهبودی بر روش StaMPS است. هدف عمده در دو روش، بهبود عملکرد بازیابی فاز پیکسل های پراکنشکننده دائمی است که با روش StaMPS انتخاب شدند. هدف اصلی مقاله، مقایسه عملکرد این دو روش در منطقه واقع در خارج شهر و با رفتار جابه جایی سریع است، به همین دلیل منطقه ای با حداکثر سرعت جابه جایی در جنوب غربی دشت تهران تحت تأثیر پدیده فرونشست به منظور بررسی انتخاب شد. پس از اجرای هر دو روش مورد مطالعه در این منطقه با استفاده از داده های مسیر 149، نتایج با نقشة نرخ جابه جایی متوسط استخراجی از روش تداخل سنجی راداری سنتی و با استفاده از داده های مسیر 378 مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش افزایش کارایی الگوریتم StaMPS، با وجود سرعت عملکرد بالاتر تحت تأثیر خطای بازیابی فاز بیشتری قرار دارند و در نتیجه صحت نتایج حاصل از آن کمتر است.
۸.

استخراج نواحی دارای پتانسیل طلا در منطقه غرب مشکین شهر با استفاده از تصاویر HYPERION(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلا اکتشاف تجزیه طیفی خطی نقشه بردار زاویه ای طیفی هایپریون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : 694 تعداد دانلود : 79
شناسایی و اکتشاف کانی های مناطق به روش سنتی از طریق عملیات زمینی و کارهای میدانی انجام می شود. این روش، زمان و هزینه و نیروی انسانی فراوان می طلبد و گاه نیز با خطا همراه است. امروزه علم سنجش از دور با بهره گیری از رفتارهای طیفی منحصر به فرد کانی ها، به عنوان روشی جدید، مورد استفادة علم اکتشاف معدن و زمین شناسی قرار گرفته است. با پیشرفت علم سنجش از دور و پیدایش سنجش از دور فراطیفی، امکان دریافت تصاویر با قابلیت و توانایی طیفی بسیار بالا و دسترسی به اطلاعات وسیع تر و دقیق تر در این زمینه فراهم شده است. در پژوهش حاضر از تصاویر Hyperion ماهواره 1-EO که در تاریخ 4 سپتامبر 2004 دریافت شده، برای شناسایی نواحی دارای طلا در منطقه مشکین شهر واقع در شمال غرب ایران استفاده شده است. دلیل انتخاب طلا، اهمیت و ارزش و کمیاب بودن آن است. انتخاب اعضای مرجع این تحقیق، از عملیات میدانی قبلی در منطقه و اعضای مرجع حاصل از پیاده سازی الگوریتم PPI صورت گرفته است. سپس الگوریتم های SAM و LSU با اعضای مرجع انتخاب شده روی تصویر اجرا شدند. در نهایت نقشه طبقه بندی شدة حاصل از این روش ها با نقشه های موجود و داده های زمینی مقایسه شد و میزان صحت آنها بررسی گردید. دقت پیاده سازی روش SAM با انتخاب اعضای مرجع حاصل از PPI، به بیشترین میزان 94 (درصد) بوده است، که خود نشان از اهمیت تصاویر فراطیفی و روش SAM در استخراج نواحی دارای پتانسیل و آنومالی های طلا دارد.
۹.

شناسایی پلی مورف های آلومینوسیلیکات (Al2SiO5) با استفاده از طیف سنج Field Spec®3 در منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبیه سازی طیف سنجی آلومینوسیلیکات بازتاب طیفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای خاکها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 90
مطالعه آلومینوسیلیکاته (Al2SiO5) آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت، از جنبه های اقتصادی و همچنین شرایط تشکیل آنها اهمیت دارد. به منظور مطالعه طیف مربوط به این پلی مورف ها، منطقه دگرگونی هاله الوند همدان و رگه های سیلیسی دارای این آلومینوسیلیکات ها انتخاب شده است. برای نیل به این هدف پس از مطالعات صحرایی و پتروگرافی نمونه ها، آنالیز طیف سنجی با دستگاه Field Spec®3 صورت گرفت و براساس نتایج به دست آمده، به طبقه بندی و آنالیز داده ها پرداخته شد. بر این اساس، پلی مورف های آلومینوسیلیکات با توجه به ترکیب شیمیایی یکسان، دارای باندهای جذبی مشابه اند ولی عمق جذبی متفاوتی در محدوده مادون قرمز دارند و ضمناً میزان بازتابندگی (Reflectance) آنها نیز متفاوت است. با توجه به اینکه هر یک از این سه پلی مورف در شرایط خاص دما و فشار به وجود می آیند و ساختار فیزیکی خاص خود را دارند، این تفاوت موجود در میزان بازتاب با ساختار فیزیکی این پلی مورف ها مستقیماً مرتبط است. در این زمینه، میزان بازتاب سیلیمانیت بیشتر از کیانیت است، و میزان بازتاب کیانیت هم بیشتر از آندالوزیت. همچنین این سه پلی مورف از نظر مقدار عمق جذب در محدوده باندهای جذبی شان مورد بررسی قرار گرفتند، که مقدار عمق جذب کیانیت کمتر از سیلیمانیت و آندالوزیت بوده و مقدار عمق جذب سیلیمانیت تنها در 950 و 1404 نانومتر کمتر از آندالوزیت بوده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته، علت وجود هر یک از باندهای جذب در این سه پلی مورف، وجود عناصر و ترکیبات خاص در ترکیب کانی شناسی آنها بوده است. در پایان نیز برای بررسی امکان تفکیک اهداف مورد نظر، طیف های نماینده با باندهای سنجنده فراطیفی Hyperion و سنجنده چندطیفی Aster شبیه سازی شدند.
۱۰.

ساخت مدلهای دو بعدی و سه بعدی با نرم افزار SURFER در جغرافیای طبیعی

نویسنده:

کلید واژه ها: جغرافیای طبیعی مدل دوبعدی و سه بعدی نرم افزارSURFER

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 94
یکی از شیوه های مهم در طراحی و مدل سازی برای آموزش جغرافیای طبیعی استفاده از نرم افزارهای رایانه ای است. نرم افزارSURFER با قابلیت مدل سازی (دو بعدی و سه بعدی) این امکان را برای آموزش هر چه بهتر جغرافیا فراهم می کند. قابلیت این نرم افزار در طراحی و مدل سازی نقشه های هم ارزش قابل توجه است. این قابلیت جامع را می توان در ترسیم مدلهای سه بعدی نقشه های توپوگرافی، هم آنومالی، هم ثقلی، هم فشار، هم دما، هم بارش، هم عمق، هم روند و... جستجو کرد. در این راستا، طراحی کارتوگرافی رایانه ای مطرح می شود. نمونه سازی و پردازش نمونه ها برای مدل سازی اهمیت زیادی دارد. امروزه با استفاده از نرم افزارهای مختلف می توان گامی فراتر از الگوهای کلاسیک تدریس برداشت و انگیزه های یادگیری را در دانشجویان افزایش داد.
۱۱.

جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برف MODIS نقشه برف ماسک ابر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 942
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید. در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
۱۲.

طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوریتم ژنتیک خوشه بندی فازی سیستم استنتاج فازی سامانه اطلاعات مکانی جایگاه سوخت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
تعداد بازدید : 43
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.
۱۳.

استخراج مقدار کلروفیل محصول برنج با استفاده از معکوس سازی مدل انتقال تابش تاج پوشش و تصاویر ALOS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلروفیل مدل انتقال تابش بهینه سازی درون تکرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 942 تعداد دانلود : 391
معکوس سازی مدل های مبتنی بر فیزیک ـ براساس انتشار تابش درون تاج پوشش ـ مشخصاً در زمرة روش های موفق در تخمین مقدار پارامترهای پوشش گیاهی از قبیل شاخص سطح برگ و کلروفیل با استفاده از داده های سنجش از دور است. در این تحقیق مقدار کلروفیل گیاه برنج در سطح تاج پوشش به عنوان شاخص وضعیت گیاه تخمین زده شد. بدین منظور، مدل انتقال تابش PROSAIL و تصویر سنجنده 2-AVNIR ماهواره ALOS مورد استفاده قرار گرفت. تحقیق میدانی جامعی نیز در طول ماه های تیر و مرداد 1389 در ناحیه شمال ایران ـ آمل ـ صورت گرفت. 60 پلات: 20 20 متر مربعی به صورت تصادفی انتخاب شدند و در هر یک از آنها 4 تا 7 زیرپلات با توجه به همگنی محصول انتخاب گردید. سپس مقدار کلروفیل در هر زیرپلات با استفاده از دستگاه 502-SPAD اندازه گیری شد. تصحیحات اتمسفری با استفاده از مدل MODTRAN انجام گرفت. در گام بعد مدل PROSAIL برای شبیه سازی طیف در باندهای 2-AVNIR اصلاح گردید. آنالیز حساسیت مدل نیز برای تعیین پارامترهای ثابت و آزاد صورت پذیرفت، و سپس براساس مطالعات میدانی دامنه پارامترهای آزاد ورودی به مدل تعیین شد. با استفاده از روش بهینه سازی درون تکرار مدل معکوس و مقدار کلروفیل در دو سطح برگ و تاج پوشش (مقدار کلروفیل برگ شاخص سطح برگ) تخمین زده شد. از شاخص های 2R و RMSE بین مقادیر تخمین زده شده و داده های میدانی به منظور ارزیابی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که با استفاده از مدل PROSAIL استخراج کلروفیل در سطح برگ دقت چندان مناسبی ندارد، اما می توان کلروفیل را با دقت نسبتاً مطلوبی در سطح تاج پوشش تخمین زد (57/0=2R و 47/0=RMSE) و در تحقیقات اکولوژیک و پایش محصول استفاده کرد.
۱۴.

نرمال سازی خودکار تصاویر ماهواره ای چندزمانه با استفاده از پیکسل های تغییرنیافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نرمال سازی رادیومتریک خودکار تصاویر ماهواره ای چندزمانه پیکسل های تغییرنیافته حد آستانه گذاری تصویر هدف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 559 تعداد دانلود : 12
در تحقیق حاضر روش نرمال سازی خودکاری برمبنای رگرسیون با استفاده از پیکسل های تغییرنیافته، مدل سازی هیستوگرام تصویر هدف و محاسبه ضرایب تبدیل خطی برای دسته های مختلف پیکسل ها از لحاظ درجات روشنایی در هر باند، ارائه شده است. در مرحله تعیین پیکسل های تغییرنیافته، روش جدیدی معرفی شده است که این مرحله را به صورت خودکار انجام می دهد و صحت بالایی نیز دارد. در مرحله دسته بندی پیکسل ها نیز براساس درجات روشنایی، روش جدیدی پیشنهاد شده است که تعداد و بازه های لازم برای دسته بندی را به طور خودکار و جداگانه براساس اطلاعات هیستوگرام تصویر هدف، برای هر باند تعیین می کند تا تأثیرات مختلف اتمسفر و سایر عوامل را روی درجات خاکستری مختلف مدل کند. ایده مورد نظر روی دو تصویر سنجنده TM پیاده سازی شد. نتایج ارزیابی نشان داد در صورتی که از روش پیشنهادی در مرحله تعیین خودکار پیکسل های تغییرنیافته استفاده شود، صحت کلی آشکارسازی تغییرات از 15/95 درصد به 14/96 درصد در مقایسه با روش های متداول بهبود می یابد و همچنین خطای کمترین مربعات نرمال سازی، در مقایسه با حالتی که برای کل تصویر از یک برازش خطی استفاده شود، در باندهای 1، 2، 3، 4، 5 و 7 به ترتیب 44/26، 13/50، 54/38، 27/5، 75/3 و 31/3 و در مقایسه با حالتی که از مقادیر پیش فرض برای دسته بندی پیکسل ها براساس درجات خاکستری و برازش جداگانه خطی برای هر دسته استفاده شود، به ترتیب 82/30، 9/45، 53/30، 19/4، 82/2 و 32/0 کاهش می یابد.
۱۵.

شبیه سازی جریان روزانه رودخانه و تحلیل تأثیرات تغییر کاربری بهینه روی آن با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز مرک، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمایش سرزمین GIS شبیه سازی جریان مدل توزیع یافته حوضه آبریز مرک مدل WetSpa

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 205 تعداد دانلود : 836
ضرورت آگاهی از وضعیت منابع آب و نزولات جوی در حوضه های آبریز مختلف برای اجرای طرح های آبی از یک سو و وجود نداشتن شبکة مناسبی از ایستگاه های اندازه گیری پارامترهای هواشناسی و آبشناسی از سوی دیگر، اهمیت استفاده از روش های غیرمستقیم برای شبیه سازی جریان و محاسبه حجم رواناب در حوضه های آبریز را بیش از پیش آشکار میسازد. در بین روش های غیرمستقیم، فنون پیشرفته ای نظیر سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که امکان اطلاع از شرایط حوضه از جنبه های مختلف و تجزیه و تحلیل سریع تر و دقیق تر این اطلاعات را میسر ساخته اند، جایگاه ویژه ای در مطالعات هیدرولوژیکی و منابع آب یافته اند. این موضوع بر تعداد مدل های فیزیکی توزیعیافتة مکانی در بستر GIS که در آنها اطلاعات مکانی به صورت واحدهای در سطح پیکسل در کنار داده های هیدرولوژی قرار میگیرند و امکان درک و بیان فرایندهای پیچیده و پویا را فراهم میآورند، افزوده است. مدل WetSpa نمونه ای از این مدل های هیدرولوژیکی توزیعیافتة مکانی است که با هدف رسیدن به راهبردهای مدیریت پایدار آبخیز طراحی و ساخته شد. WetSpa براساس شبکه سلولی و در مقیاس حوضه آبریز عمل میکند و در نتیجه عملکرد آن به صورت پیوسته است. در پژوهش حاضر ابتدا جریان روزانة رودخانه حوضه مرک کرمانشاه ـ با مساحت 1380 کیلومترمربع ـ با استفاده از مدل WetSpa در محیط GIS و با شرایط کاربری اراضی فعلی شبیه سازی شده و بعد از کالیبراسیون و اعتبارسنجی مدل به تحلیل تأثیرات تغییرکاربری بر روی جریان ـ به ویژه دبی پیک جریان ـ پرداخته شد. برای این منظور نقشة کاربری بهینه حوضه با استفاده از مدل آمایش سرزمین مخدوم تولید شد و مجدداً جریان رودخانه به وسیله مدل شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از به کارگیری مدل WetSpa در حوضه آبریز مرک دقتی معادل 77 درصد را براساس ضریب ناش ـ ساتکلیف (NS) نشان میدهد. همچنین شبیه سازی جریان رودخانه تحت سناوریوی کاربری بهینه نشان داد که هیدروگراف جریان رودخانة با تأخیر به اوج خود میرسد و در مقایسه با هیدروگراف کاربری فعلی دیرتر فروکش میکند. افزون بر اینها، دبی اوج هیدروگراف نیز بعد از تغییر کاربری بهینه پایین تر آمده است.
۱۶.

استفاده از تصاویر لندست و داده های زمین مغناطیسی در شناسایی خطواره های گسلی و تحلیل خاستگاه آنها در ناحیه لرستان، زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زاگرس چین خورده زیرپهنه لرستان روش سنجش از دور خطواره های گسلی خطواره های مغناطیسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 218 تعداد دانلود : 610
زیرپهنه لرستان، در بخش شمال غرب پهنه زاگرس چین خورده قرار دارد. پوشش رسوبی این زیرپهنه به مانند دیگر بخش های کمربند چین خورده ـ رانده زاگرس، تحت تأثیر فعالیت مجدد ساختارهای زیرسطحی در خلال کوهزایی میوسن پسین زاگرس دچار دگرریختی هایی شده است. از مسائل ساختاری در زیرپهنه لرستان، عدم ارتباط برخی تغییرشکل های سطحی با گسل های سطحی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر لندست ETM+ ، و با توجه به تغییر شکل های سطحی چون انحنا، قطع شدگی و جدایش ساختارها همچون انحنای اثر محوری چین ها، اقدام به شناسایی و به نقشه درآوردن خطواره های گسلی ـ که می توانند مرتبط با فعالیت گسل های زیرسطحی باشند ـ شده است. این خطواره های گسلی علاوه بر دارا بودن روند شمال ـ غرب (مربوط به گسل های راندگی کمربند چین خورده ـ رانده)، دارای دو روند عمومی دیگر شمال ـ شمال غرب با جدایش راستگرد و شمال شرقی با جدایش چپگرد نیز هستند. برای تحلیل منشأ این خطواره ها، از انطباق آنها با داده های زیرسطحی چون زمین لرزه ها و خطواره های مغناطیسی استفاده شده است. انطباق برخی از خطواره های گسلی شناسایی شده با شکستگی های پی سنگی نشانگر پی سنگی بودن آنهاست؛ و بیشترین انطباق ها به خطواره های گسلی که روند شمال ـ شمال غرب دارند مربوط می شود. به علاوه، انطباق سازوکار و روند برخی از زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان، با این خطواره های گسلی شناسایی شده نیز مؤید پی سنگی بودن آنهاست. اعتقاد بر این است که این خطواره ها در نتیجه فعالیت مجدد گسل های پی سنگی متأثر از همگرایی ورقه عربی با ایران مرکزی ایجاد شده اند. دیگر خطواره های گسلی که با روند شکستگی های پی سنگی هم روند نیستند، حاصل مراتب فعالیت جوان تر گسل های پی سنگی در پوشش رسوبی اند، به گونه ای که وجود سطوح جدایشی در پوشش رسوبی مانع توسعه فعالیت این گسل های پی سنگی در سطح شده است. تمرکز غالب زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان در محدوده گسله بالارود و پیشانی کوهستان و همروندی روند این گسل ها با گسلش های زمین لرزه ای، نشان از آن دارد که این دو پهنه از پهنه های اساسی پی سنگی در لرستان به شمار می آیند.
۱۷.

تهیه نقشه پراکنش مکانی شالیزارهای برنج با استفاده از داده های سری زمانی سنجنده MODIS ماهواره TERRA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: NDVI MODIS نقشه پراکنش مکانی شالیزارهای برنج 2105LSWI

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 617 تعداد دانلود : 215
داده های چندطیفی و چندزمانه برای آماده سازی اطلاعات مربوط به توزیع مکانی اراضی برنج از آن رو سودمند هستند که تمامی اراضی برنج با توجه به زمان در تقویم زراعی می توانند تحت پوشش مخلوطی از آب و خاک باشند. در این مطالعه به شرح و بسط الگوریتمی به منظور شناسایی و تفکیک شالیزارهای برنج، با استفاده از داده های سری زمانی NDVI و 2105LSWI مشتق شده از محصول شاخص های پوشش گیاهی 16 روزه MODIS با توان تفکیک مکانی 250 متر (1Q13MOD) پرداخته شده است. این الگوریتم بر مبنای حساسیت شاخص های 2105LSWI به افزایش رطوبت سطح در مرحله غرقابی، و نشاکاری و NDVI به افزایش محتوای کلروفیل و تاج پوشش گیاه برنج است. برطبق مشاهده ها، طی دوره نشاکاری برنج به دلیل غرقاب کردن زمین، شاخص 2105LSWI افزایش می یابد و بعد از رشد برنج از ارزش آن کاسته می شود، به گونه ای که در همان زمان شاخص NDVI رفتاری معکوس نشان می دهد. در این تحقیق دو روش برای تعریف این رابطه بین NDVI و 2105LSWI به منظور تفکیک مکان شالیزارهای برنج شهرستان آمل در استان مازندران (سال 1390) تکوین گردید. نتایج با استفاده از عملیات میدانی جامعی با برداشت 183 نقطه کنترلی برای دو کلاس (برنج ـ غیربرنج) انجام گرفت و دقت کلی روش ها به ترتیب 21/67 و 87/80 درصد بود. نتایج این مطالعه نشان از آن داشت که تهیه نقشه مکانی برنج مبتنی بر 1Q13MOD، بالقوه می تواند در مقیاس متوسط برای پایش اراضی کشاورزی برنج براساس زمان اجرا شود.
۱۸.

تهیه نقشه لندفرم و جزر و مد ساحل شهرستان بوشهر با استفاده از RS، GIS، GPS در محدوده قانون مند ساحلی (CRZ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی نواب رضایت مندی از مجتمع های سکونتی روش تحلیل عاملی تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 554
منطقه مطالعه شده شهرستان بوشهر با موقعیت بندری در ساحل آب های گرم خلیج فارس در استان بوشهر قرار گرفته و جزء مناطق ساحلی است و در محل تلاقی دو محیط خشکی و دریا میباشد. چنین موقعیت ویژه ای موجب شکل گیری شکل ها و لندفرم های خاصی در منطقه، به ویژه در محدوده قانون مند ساحلی CRZ شده است. در این پژوهش ابتدا به بررسی منطقه از نظر زمین شناسی، خاکشناسی، اقلیمی و هیدرولوژیکی پرداخته شده و در مرحله بعد به بیان ویژگی نواحی ساحلی، تعریف CRZ، طبقه بندی لندفرم های ساحلی و تعریف دقیق آنها، تهیه آمار جزر و مد اقدام شد. با استفاده از دانش سنجش از دور (RS) ابتدا عملیات پیش پردازش و پردازش بر روی داده های ماهواره ای اعمال و با روش تفسیر رقومی و چشمی فرم های غالب در منطقه شناسایی شد. همچنین با استفاده از خطوط جزر و مد و خط ساحلی استخراج شده از داده ماهواره ای، منطقه CRZ مشخص و پس از مقایسه نتایج به دست آمده با برداشت های زمینی، نقشه لندفرم در محدوده قانونمند ساحل در محیط GIS تهیه شد. این نقشه نشان داد که ساحل شهرستان بوشهر از نوع ساحل پلاژیک بوده و در شکل دهی آن عوامل فرسایش خشکی نقش بیشتری را نسبت به عوامل فرسایش دریا داشته اند و همچنین در این منطقه قوانین مربوط مناطق ساحلی در محدوده CRZ رعایت نشده است که این امر باید به جد مورد توجه قرار گیرد.
۱۹.

طبقه بندی تاج پوشش جنگل بر روی عکس های هوایی با استفاده از تجزیه و تحلیل بافتی (مطالعه موردی: جنگل تاف لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه عصبی مصنوعی روش های طبقه بندی تاج پوشش جنگل الگوی بافت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 716
مدیریت درست و هوشمند منابع جنگلی مستلزم به کارگیری داده های دقیق و روزآمد است. عکس های هوایی یکی از منابع مناسب برای این امر به شمار می آیند. در پژوهش حاضر، برای تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل از الگوهای بافت عکس های هوایی و مدل های شبکه عصبی مصنوعی، متوازی السطوح، حداقل فاصله و حداکثر احتمال استفاده گردید. منطقه مورد مطالعه در غرب کشور و ناحیه زاگرس مرکزی واقع شده است. مقدار میانگین مربعات خطا برای عکس های هوایی ارتوفتوشده با قدرت تفکیک مکانی 56/0 متر برابر با 2/0 پیکسل به دست آمد. ارتوفتوها با رعایت تعادل رادیومتریکی به ارتوفتوموزاییک برای ایجاد دید کلی از منطقه تبدیل گردیدند. باندهای مختلف حاصل از تجزیه و تحلیل بافتی با ماتریس هم وقوعی به ابعاد 3 3 تهیه گردیدند. در الگوی بافت، پنجره 10 10 پیکسلی به دلیل همگنی در سطح نمونه ها برای آموزش بهینة خوارزمیک ها مناسب تشخیص داده شد. در این بررسی امکان تفکیک 4 کلاس از تراکم تاج پوشش جنگل های مورد مطالعه با صحت بالاتر بر روی تصاویر بافت به نسبت تصویر خام مقدور گردید. نتایج حاصل از ارزیابی نقشه های خروجی نشان داد که شبکه عصبی مصنوعی با صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 85 درصد و 8/0 در طبقه بندی تصاویر حاصل از تجزیه و تحلیل بافتی در مقایسه با دیگر روش های مورد استفاده در این تحقیق بهتر عمل می کنند.
۲۰.

مقایسه مدل های سنجش از دور تک منبعی و دومنبعی شار انرژی در برآورد تبخیر و تعرق واقعی در دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش از دور تبخیر و تعرق واقعی MODIS مدل های شار انرژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : 156 تعداد دانلود : 873
تبخیر و تعرق واقعی از مهم ترین اجزای بیلان آب است که برآورد آن پیچیدگیهای خاصی دارد. امروزه استفاده از فناوری سنجش از دور، با توجه به امکان برآورد مکانی اطلاعات و حداقل ساختن داده های هواشناسی، کاربرد وسیعی در این زمینه یافته است. بدین منظور مدل ها و روش های متفاوتی برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی با این فناوری شرح و بسط یافته که در میان آنها مطالعات محدودی در خصوص مقایسه و ارزیابی آنها گزارش گردیده است. در پژوهش حاضر، سه دستة کلی این روش ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند، که عبارت اند از: 1) مدل های تک منبعی SEBAL و METRIC که در آنها خاک و پوشش گیاهی به عنوان منبع واحدی در نظر گرفته میشوند که استفاده شان نیز رو به گسترش است؛ 2) مدل های دومنبعی TSEB و STSEB که خاک و پوشش گیاهی را به صورت دو جزء جداگانه در توازن انرژی سطحی به کار میگیرند؛ و 3) مدل تک منبعی ـ دومنبعی SETEB که ترکیبی از مدل های SEBAL و TSEB است. به منظور پیاده سازی این پنج مدل، داده های سنجش از دور سنجنده MODIS در 6 روز از ژوئیه 2011 تهیه شد و برای ارزیابی و مقایسة آنها، مقادیر تبخیر و تعرق لایسیمتر واقع در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز نیز برای روزهای گذر ماهواره اندازه گیری گردید. نتایج تحقیق حاکی از عملکرد منطقی و مورد قبول کلی مدل ها دارد. ولی در مقام مقایسه، SETEB با خطای مطلق 73/8 و TSEB با خطای مطلق 94/27 به ترتیب بهترین و بدترین عملکرد را داشتند. مدل های تک منبعی SEBAL و METRIC با اینکه از فرضیات پیچیدة مدل های دومنبعی بهره ای نگرفته بودند، نتایج مناسبی ارائه کردند و برای کار در سطوح بالا نیز توجیه دارند. همچنین مدل ترکیبی SETEB با وضعیتی پذیرفتنی روبه رو بود که برای استفاده از مدل های دومنبعی در مقیاس های وسیع مناسب تر به نظر میرسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان