فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۷۵ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
304 - 316
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع خدماتی اهمیت بسیار زیادی در اقتصاد کشورها دارد. به مانند هر پدیده ی دیگری، گردشگری نیز دارای اثراتی بر جوامع است. اثرات اقتصادی یکی از مهم ترین آثار گردشگری است که می تواند تأثیرات توأمان مثبت و منفی بر مقاصد و جوامع میزبان داشته باشد. ازاین رو، بررسی اثرات اقتصادی صنعت گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، مروری بر اثرات اقتصادی مثبت و منفی صنعت گردشگری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش کار از نوع توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری داده ها در این پژوهش نیز از نوع اسنادی-کتابخانه ای بود. نتایج پژوهش داد که صنعت گردشگری در یک منطقه می تواند به طور همزمان اثرات اقتصادی مثبت و منفی به همراه داشته باشد. به طوری که به موازات هر اثر اقتصادی مثبت در یک منطقه، می توان شاهد بروز اثرات منفی اقتصادی نیز بود و لازم است به گونه ای عمل شود که اثرات مثبت تقویت شده و تا حد امکان از بروز اثرات منفی جلوگیری شود.
معیارهای مؤثر در ارتقای کیفیت محیطی بافت های ناکارآمد شهری بر اساس ترجیحات ساکنین، موردمطالعه: محله بیسیم شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، مسئله بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری به عنوان اصلی ترین دغدغه برنامه ریزان و مدیران شهری مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است. ازاین رو در پژوهش حاضر سعی گردیده است که ضمن شناسایی معیارهای مؤثر در مداخله بافت های ناکارآمد و راهکارهایی برای ارتقای کیفیت محیطی محله بیسیم شهر زنجان به عنوان مورد مطالعاتی بر پایه ترجیحات ساکنین ارائه گردد. این پژوهش که باهدف ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد تهیه شده است، ازنظر ماهیت کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق ترکیبی است. در بخش اول پژوهش (کیفی)؛ داده های پژوهش بامطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد شناسایی شدند. در بخش دوم پژوهش (کمی)؛ 376 پرسشنامه میان ساکنین محله بیسیم توزیع و پس از تکمیل در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و مدل تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد محله بیسیم در وضعیت نامناسبی از کیفیت محیطی قرار دارد که بهبود آن مستلزم توجه هم زمان به همه عوامل دخیل در کیفیت محیط بوده و نیازمند یک برنامه ریزی جامع و رسیدگی اساسی است. در رابطه با اولویت بندی معیارها نیز، معیار «اقتصادی» با میزان بار عاملی 621/0 در رتبه نخست اولویت و معیارهای «عملکردی» و «مدیریتی» با میزان بار عاملی 592/0 در رتبه بعدی قرار دارند. در خصوص زیرمعیارها نیز مؤلفه های «اشتغال ساکنین و درآمد خانوار» و «دسترسی و ارتباط فضایی» و «سازمان فضایی و نفوذپذیری» به ترتیب در رده های نخست تا سوم ترجیحات ساکنین به منظور ارتقای کیفیت محله بیسیم قرارگرفته اند.
تببین مدل برندسازی مکان های تاریخی با رویکرد زمینه گرا، مطالعه موردی: تپه تاریخی هگمتانه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
171 - 186
حوزه های تخصصی:
امروزه برند سازی مکان نقش مهمی در سیاست ها و راهبردهای توسعه مکان ایفاء می کند. با توجه به این که ماهیت توسعه های کیفی محیط های شهری مبتنی بر رویکردی زمینه گرا است، برند سازی مکان با رویکرد زمینه گرا می تواند به عنوان ابزار و روشی اثربخش جهت توسعه اماکن تاریخی فرهنگی به کار گرفته شود. یکی از ظرفیت های ارزشمند شهر همدان تپه تاریخی هگمتانه است که در صورت مدیریت و برنامه ریزی هوشمندانه می تواند به عنوان برند شهر همدان جاذب مخاطبین و گردشگران در سطح ملی و بین المللی باشد. این پژوهش در پی تدوین مدلی جامع و زمینه گرا جهت برند سازی تپه هگمتانه شهر همدان است. به همین منظور فرآیند تحقیق با استفاده از روش گرندد تئوری و مصاحبه با چهار طیف: ساکنان و کسبه؛ متخصصان؛ مدیران شهری؛ و گردشگران آشنا به منطقه انجام شده و انتخاب افراد مصاحبه شونده بر اساس روش گلوله برفی بوده است. درمجموع 32 مصاحبه عمیق انجام شد. با کدگذاری مفاهیم مستخرج از مصاحبه ها، 129 مفهوم، در قالب 23 مقوله دسته بندی شدند. مقوله های استخراج شده طبق مدل اشتراوس و کوربین در چهار بخش: شرایط (علی، زمینه ای، مداخله گر)، مقوله اصلی، راهبردها و پیامدها جایگذاری شدند. در نتیجه این پژوهش مدل زمینه ای برند سازی تپه هگمتانه به دست آمد. تحلیل های انجام شده نشان می دهد که برند "تپه تاریخی- گردشگری" را می توان در راستای توسعه راهبردی تپه هگمتانه در نظر گرفت. تحقق برند سازی تپه هگمتانه می تواند تصویری منحصربه فرد از شهر همدان به مخاطبین ارائه نماید.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیطی از بعد مؤلفه ریخت شناسی – کالبدی در محلات سنتی و جدید، مطالعه موردی: محلات منجم- باغمیشه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
187 - 204
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیطی از اساسی ترین بخش های کیفیت زندگی در جامعه شهری محسوب می شود. یکی از عواملی که در کیفیت شرایط زیست شهری نقش مهمی دارد، بحث مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی محلات شهری هست که مسلماً شدت و ضعف این مؤلفه نشان از کیفیت محیطی در هر محله شهر دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی کیفیت محیطی از جنبه مؤلفه ریخت شناسی- کالبدی محله سنتی منجم و محله برنامه ریزی شده باغمیشه کلان شهر تبریز ازلحاظ شاخص های کیفیت بافت و مسکن می باشد.پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها از روش مشاهدات میدانی و روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام گردید. با استفاده از مدل تحلیلی آلفا کرونباخ میزان اعتبار و روایی سنجی پرسشنامه برآورد شده است. برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو محله با هم قیاس گردیده است. درنهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سهم نسبی مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی در دو محله مشخص گردید.نتایج پژوهش بیانگر آن است که معیارهای کالبدی- ریخت شناسی محله باغمیشه نسبت به محله منجم از شرایط مناسبی برخوردار می باشد و این نشان از تفاوت در نحوه فرآیند شکل گیری این دو محله در دوره زمانی می باشد.
ارزیابی مصرف انرژی در مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار در محیط شهری ( مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
51 - 70
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، توجه به کنترل مصرف انرژی در شهر و اجزاء تشکیل دهنده آن از جمله ساختمان ها در مقیاس های کوچک و بزرگ از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نگاهی جامع به برنامه ریزی شهری می تواند در راه رسیدن به این هدف تأثیر گذار باشد. تامین انرژی مورد نیاز سرمایش و گرمایش ساختمان ها از دغدغه های اصلی مدیریت مصرف انرژی است و در این راستا مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار با ایجاد کیفیت دمایی ثابت در فضای داخلی، می تواند سهم مؤثری در کاهش مصرف انرژی ساختمان و در مقیاسی بالاتر مصرف انرژی شهر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه مصرف انرژی گرمایشی و سرمایشی بنای زمین پناه حیاط مرکزی با مدل غیر زمین پناه است روش انجام پژوهش از نوع کمی بوده و در روند کلی آن، پس از انجام مطالعات اولیه، مدل سازی ساختمان با نرم افزار اسکچاپ انجام شد و دمای خاک در شهر شیراز، در اعماق متفاوت تعیین گردید. در مرحله بعد داده های اقلیمی شهر شیراز از نرم افزار متئونورم استخراج گردید و کلیه داده های به دست آمده، جهت شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان تمامی حالات فرورفتگی مدل در اعماق خاک، نمودار مربوط به انرژی سرمایشی در عمق 6 متری زمین، صرفه جویی سالیانه به میزان تقریبی 44 درصد را نسبت به مدل غیر زمین پناه و نمودار انرژی گرمایشی بنا در همان عمق، افزایش 18 درصدی سالیانه، نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین را نشان می دهد؛ اما در نهایت، مجموع انرژی گرمایشی و سرمایشی سالیانه مدل در عمق 6 متری زمین، کاهشی به اندازه 32 درصد را نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین نشان می دهد که بیشترین میزان صرفه جویی در میان سایر حالات است. لذا بهره گیری از این تکنیک ساخت و ساز می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر باشد.
بررسی مخاطرات معدن کاوی در مناطق فعال تکتونیکی با استفاده از روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: داشکسن آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 21
حوزه های تخصصی:
داشکسن یکی از روستا های تاریخی استان آذربایجان شرقی است و در دهستان شیرامین بخش حومه شهرستان آذرشهر، در جنوب شهر تبریز و غرب آتشفشان سهند واقع شده است. در این نوشتار با هدف بررسی افزایش ناپایداری دامنه ای در ناحیه معدنی داشکسن آذرشهر، اقدام به بررسی های تکتونیکی نموده و بر اساس مشاهدات میدانی، گسل نرمال داشکسن منجر به جا به جایی واحد های چین خورده به اندازه 10 سانتی متر در ارتفاع 1373 متر از سطح دریا شده است لذا فعال بودن زمین ساخت به لحاظ مشاهدات میدانی کاملاً آشکار است. با انطباق گسل ها با نقشه جابه جایی منطقه موردمطالعه می توان نتیجه گرفت که بیشترین جابه جایی و به موجب آن شکستگی سنگ ها در ارتباط با گسل های نرمال فرعی با راستای شمال غرب – جنوب شرق است و با توجه به اینکه درزه های برشی نیز در راستای شمال غرب توسعه دارند؛ معادن نیز باید در بخش های مرکزی و جنوب منطقه داشکسن دارای شکستگی فراوان باشند بنابراین استخراج و کاوش در این محدوده صحیح نیست و علاوه بر این راه آهن، تونل و بخشی از جاده اصلی در معرض خطر از ناحیه گسلش نرمال فعال منطقه و ناپایداری های دامنه ای هستند. تراکم فعالیت معدنی در منطقه داشکسن بسیار بالاست و لازم است در نقاطی که شیب دامنه بسیار زیاد است، به خصوص در مناطق معدنی دارای درزه و شکستگی فراوان که در مجاورت پروژه های مهندسی از قبیل تونل و خطوط راه آهن هستند باید اقدامات لازم برای پایدار سازی دامنه ای صورت گیرد؛ بنابراین فعالیت استخراج و کاوش معادن در محیط نباید منجر به خطر افتادن جان مردم گردد.
شناسایی مناطق کارستیک در معرض مخاطرات ناشی از آلودگی (مطالعه موردی: حوضه آبریز روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
81 - 99
حوزه های تخصصی:
منابع آب کارستیک، در کنار اهمیت و نقش بسزایی که در تأمین منابع آبی دارند، پتانسیل آسیب پذیری بالایی نیز دارند که همین امر سبب شده است تا این منابع همیشه در معرض آلودگی باشند. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق به شناسایی مناطق آسیب پذیر در حوضه آبریز روانسر پرداخته شده است. داده های تحقیق شامل نقشه های توپوگرافی ۱:۵۰۰۰۰، نقشه زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، مدل رقومی ارتفاعی ۱۰ متر و لایه های رقومی مربوط به سازمان های مختلف مانند لایه خاک است. روش کار به این صورت است که پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز، با استفاده از ۲ روش COP و EPIK، مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی شناسایی شده و سپس نتایج حاصله مقایسه و ارزیابی شده است. بررسی نتایج به دست آمده از طریق دو روش COP و EPIK بیانگر این است که حوضه روانسر پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارد، به طوری که بر اساس نتایج هر دو روش، بخش های زیادی از منطقه در معرض آسیب پذیری قرار دارد. در روش COP ۸/۲۷ درصد از منطقه دارای پتانسیل آسیب پذیری خیلی زیادی است و در روش EPIK نیز ۵/۲۹ درصد از منطقه دارای پتانسیل آسیب پذیری زیادی است. همچنین از نظر توزیع مکانی آسیب پذیری نیز بر اساس نتایج به دست آمده از هر دو روش، مناطق شمالی دارای بالاترین پتانسیل آسیب پذیری و مناطق جنوبی دارای کم ترین پتانسیل آسیب پذیری است.
ارزیابی و شناسایی پهنه های مستعد احداث شهرک صنعتی در شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
217 - 240
حوزه های تخصصی:
شهرستان ارومیه به عنوان منطقه ای با پتانسیل بالا جهت توسعه مراکز صنعتی است. بااین حال، در چند دهه اخیر، توسعه بی رویه صنایع در این محدوده منجر به ایجاد مسائل و مخاطرات طبیعی و زیست محیطی گردیده، ازآنجاکه برخی از مخاطرات تماماً طبیعی هستند اما عمده مخاطرات و فجایع زیستی به علت فعالیت های انسانی رخ می دهند؛ در این میان شناسایی پهنه های صنعتی که کمترین مخاطره را به دنبال داشته باشد ضروری به نظر می رسد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پهنه های مستعد احداث شهرک صنعتی در شهرستان و ارزیابی پهنه های موجود صنعتی انجام گرفته است، روش انجام پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده، به منظور گردآوری آمار و اطلاعات موردنیاز در رابطه با موضوع، از مطالعات کتابخانه ای نیز بهره گرفته شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش از روش ارزیابی چندمعیاره تلفیقی بولین و فازی استفاده گردید؛ در ابتدا با تکیه بر هفت معیارِ فاصله از شهر، شیب، ارتفاع، گسل، آبراهه، خطوط ارتباطی و کاربری اراضی، نقشه های قیود و عوامل ترسیم گشت؛ در مرحله دوم نقشه مناسبت اولیه فازی و مناسبت اولیه بولین تهیه گردید و درنهایت، با توجه به ضرایب همبستگی و انحراف معیار عملگرها، گامای 0.5 به عنوان مناسب ترین گاما جهت همپوشانی دو نقشه مذکور انتخاب گردید؛ نتایج حاصله حاکی از آن بود که حدوداً 94 درصد از مساحت منطقه برای استقرار صنایع کاملاً نامناسب است و تنها حدوداً 6 درصد از محدوده در طبقه حدوداً مناسب تا کاملاً مناسب قرار گرفته اند. در ارزیابی استقرار پهنه های صنعتی موجود، مشخص شد که شهرک صنعتی فاز یک، دو، ناحیه صنعتی کریم آباد و شهرک الکترونیک و صنایع غذایی در محدوده نامناسب استقرار قرار دارند؛ همچنین مساحت 8 کیلومترمربع از شهرک صنعتی فاز سه در محدوده مناسب استقرار و 1 کیلومترمربع آن در محدوده نامناسب استقرار، واقع شده است.
فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 204
حوزه های تخصصی:
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
بررسی نقش مسکن پایدار بر امنیت اجتماعی در شهرها، مطالعه موردی شهر نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مطالعات امنیت در مسکن مهم ترین موارد و معیارهای سنجش کیفیت در شهرها است و امنیت به عنوان یکی شاخص های اصلی کیفیت موردتوجه صاحب نظران بوده است. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی(مشاهده و پرسش نامه) و جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه خانوارهای شهر نوشهر می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر مشخص گردید. روایی متغیرهای تحقیق توسط اساتید دانشگاهی تأیید گردید. و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه شده است. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی) و آماری استنباطی در محیط نرم افزار لیزرال صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین شاخص های امنیت اجتماعی بر مسکن پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان دهنده آن بود که از بین شاخص ها، مسکن پایدار بر روی شاخص امنیت مالی دارای بیشترین تأثیر بوده به گونه ای که 4/70 درصد از واریانس متغیر امنیت مالی توسط متغیر مسکن پایدار مورد بررسی قرار می گیرد و این امر با مسکن به عنوان بستر سوداگری و کالای تجاری به صورت تجمیعی و «نگران» کننده به دلیل افزایش تسهیلات دریافتی مسکن و مازاد عرضه کمتر در واحدهای مسکونی ارزان قیمت و متوسط، پایداری اجتماعی مسکن را برای اقشار انبوه جامعه تحت تأثیر قرار دهد، اما در صورت وقوع سناریوهای بازگشت به شرایط پیش از برجام یا تشدید تحریم ها، افزوده شدن تقاضای سفته بازی و سرمایه ای به تقاضای مصرفی، افزایش تورم انتظاری در جامعه و افزایش قیمت درخواستی توسط عرضه کنندگان می تواند باعث افزایش قیمت مسکن حتی فراتر از سطح تورم عمومی در جامعه شود.
ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن در توسعه روستایی (نمونه موردی: روستاهای شهرستان کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
تهیه و اجرای طرح هادی روستایی با بیش از سه ده سابقه در ایران از اساسی ترین اقداماتی است که به منظور توسعه روستاها در ایران اجرا شده است، بررسی اثرات اجرایی آن ها در ابعاد گوناگون، موضوع مهمی است که می تواند پیامدهای اجرای طرح هادی را در روستا مشخص کند. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات اجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن در توسعه روستایی ، روستاهای شهرستان کرمانشاه است. و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی روستایی بر شهرستان کرمانشاه با تاکید بر نقش آن در توسعه روستاهای شهرستان کرمانشاه با استفاده از نظرات 15 نفر از متخصصین این موضوع کارشناسان روستایی،دهیاران از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات4شاخص( کالبدی،اقتصادی،اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی) و 12زیر شاخص به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی بر توسعه روستاهای شهرستان کرمانشاه باتاکید بر اجرای طرح هادی روستایی ازمدلسازی تفسیری-ساختاری ISM وسپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دادعوامل افزایش مشارکت پذیری درروستا، افزایش کیفیت معابر وساماندهی جوی ها و نهرها جز تأثیرگذارترین مؤلفه ها و عامل حفظ سنت های بومی و محلی جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند.وشاخص کالبدی ازبین شاخص های مورد بررسی مهمترین شاخص دراجرای طرح های هادی روستایی و نقش آن درتوسعه روستایی در روستاهای شهرستان کرمانشاه می باشد.همچنین نتایج حاصل ازمیک مک نشان میدهد که بجز دو عامل افزایش کیفیت معابرو کاهش انگیزه مهاجرت همه عوامل جزمتغیرهای پیوندی میباشند
تحلیل فضایی روند تغییرات دمای نقطه شبنم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دمای نقطه شبنم یکی از متغیرهای مهم جوی است و تغییرات دراز مدت آن می تواند منجر به تغییر ویژگی های اقلیمی یک ناحیه گردد. به منظور تحلیل فضایی روند تغییرات دمای نقطه شبنم در ایران از داده های میانگین سالانه و ماهانه این متغیر در 109 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در طی دوره آماری2022-1990 استفاده شده است. جهت بررسی اثر تغییرات سایر متغیر های جوی بر دمای نقطه شبنم از داده های میانگین رطوبت نسبی سالانه، میانگین حداقل و میانگین حداکثر دما و میانگین مجموع بارش سالانه استفاده شده است. برای بررسی روند تغییرات از روش من کندال و جهت شناسایی الگوهای حاکم بر تغییرات فضایی دمای نقطه شبنم در ایران، از مدل های خودهمبستگی فضایی موران جهانی و گتیس ارد جی استفاده شده است. نتایج بررسی روند تغییرات دمای نقطه شبنم نشان می دهد این متغیر در نواحی اطراف دریاهای شمال و جنوب و منطقه شمال غرب از روند افزایشی و در مناطق مرکزی، شرق و شمال شرق ایران از روند کاهشی برخوردار است. تحلیل فضایی مناطق با دمای نقطه شبنم بالا نشان دهنده الگوی خوشه ای شدید می باشد بدین معنی که مناطق با دمای نقطه شبنم بالا عمدتاً در بخش هایی از سواحل دریای خزر و بخش های زیادی از سواحل خلیج فارس و دریای عمان، بخش هایی از شمال آذربایجان و اردبیل گسترده شده است. این موضوع نشان می دهد که با نزدیک شدن به منابع رطوبتی دمای نقطه شبنم نیز بیشتر می شود. هم چنین تحلیل فضایی مناطق با دمای نقطه شبنم پایین نیز نشان می دهد که این نوع دماها عموماً در بخش وسیعی از مناطق مرکزی جنوب استان خراسان و شرق و جنوب شرق ایران متمرکزشده اند. تمرکز این دماهای پایین در بخش های داخلی و مرکزی ایران نشان دهنده نقش کاهش رطوبت به دلیل دوری از دریاهای شمال و جنوب در کاهش میزان دمای نقطه شبنم می باشد.
The Causes of Ineffectiveness of US Sanctions against the Islamic Republic of Iran based on the Political, Economic and Geopolitical Components(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
314 - 337
حوزه های تخصصی:
Sanctions have been used as a foreign policy tool since the post-World War II as an alternative means to war, to change governments or switch their behavior. From that period until now, the methods of imposing sanctions have become distinctive and complicated. Additionally, sanctions have become increasingly smarter day by day. The history of sanctions imposed by the United States of America against the Islamic Republic of Iran dates back to the first year after the victory of the Islamic Revolution (1980). The sanctions imposed against Iran are among the most durable and at the same time the most extensive ones imposed against the government and people of any country in terms of duration, scope and methods of application. The general conclusions are that the application of sanctions against Iran, even with different goals, produced sufficient impact during the long time of their application, resulting in economic losses, great people’s suffering and relative isolation of Iran.However, it did not achieve the intended goals previously defined as basis for their application. In this article, assuming the ineffectiveness of the sanctions (considering the failure to change of change in the government/behavior of the Islamic Republic of Iran as the main goals of the United States, we seek to investigate the reasons for this ineffectiveness. In this article, by introducing the components and examples of political, economic, technological factors and geopolitical advantages the arguments for the ineffectiveness of the American sanctions against the Islamic Republic of Iran have been presented. Qualitative document analysis constitutes the research method applied in this article.
Georgia’s Foreign Policy from A Geopolitical Perspective (2008-2018); based on the Grand Chess Board Doctrine by Brzezinski(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
337 - 361
حوزه های تخصصی:
The Russo-Georgia war in 2008 interrupted Georgia’s membership in NATO and the EU. After the collapse of the USSR in 1991, Georgia was a proper destination for the western countries due to its geopolitical superiority, located between the Caspian Sea and the Black Sea. Georgia’s goal also was to obtain the conditions of the EU and NATO to achieve the membership of these two organizations as an Eastern European State. With the occurrence of war in 2008, Georgia’s Geopolitical situation changed. The research hypothesis is, by losing 20% of Georgia’s territory in that war, one of the main conditions for joining NATO and the EU which is the territorial integrity, was suspended. This research is based on the Grand Chessboard Doctrine by Brzezinski, marking the geopolitical factors of Georgia and the great powers’ interests in this territory. The main question of the article is “What are the main features of Georgia's Foreign Policy from the Geopolitical perspective from 2008 to 2018?” the hypothesis is, “Geopolitically, Georgia’s neighborhood with Russia and the August war in 2008 resulted the occupation of South Ossetia and Abkhazia by Russia, delayed the Georgia’s membership to EU and NATO and Georgia tilted toward the West since it needed to counterbalance its foreign policy with strong powers against Russia.” Therefore, despite the fact Russia tried to show the war was just an ethnic conflict, it was further than that, and Russia’s southern border security with a logical distance from NATO was the main reason for war.
The Role of Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East (2011-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
151 - 172
حوزه های تخصصی:
Since the beginning of the Arab Spring in the Middle East, the region has undergone major changes, with regional and transnational powers shifting their foreign policy orientations based on their national interests. Meanwhile, Iran and Russia, as two major players, have focused on these developments. Therefore, using this Kinderman's Neorealism theory, the authors of the article seek to answer the question of what was the role of Iran and Russia in the Middle East region. The main hypothesis is that given the geopolitical developments, the strategic importance of the region, the tensions between Iran and the US in the Strait of Hormuz, the recent withdrawal of US forces from Syria, Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East have played a key role to integrate their interest and deter U.S, in the Middle East. Indeed, the results show that Iran and Russia disagree in some areas, but given recent crises in the region, Trump's withdrawal from a nuclear deal with Iran and the imposition of more sanctions, opposed to unilateralism lead these two countries to cooperate politically and militarily to prevent influence of U.S in the region. The research method in this research is descriptive-analytical.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه بخش کشاورزی ایران و رفاه خانوار و برنامه های دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
959 - 977
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این تحقیق اثرات شوک های ناشی از سناریوهای تغییر اقلیم در قالب سه سناریوی: IPCC1 (تغییر دما 27/7+% و بارش 4/12-%)، IPCC2 (تغییر دما 27/7+% و بارش 2/12-%) و IPCC3 (تغییر دما 03/5+% و بارش 3/12-%)، بر ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش های: صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی، و ارزش افزوده زیربخش های: تولیدات گیاهی (زراعت و باغبانی)، تولیدات دامی، ماهیگیری و جنگلداری) و همچنین رفاه خانوار بررسی شده است.هدف: مقاله با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر بخش های مختلف اقتصاد ایران و رفاه خانوار تدوین شده است.روش شناسی: در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق بخش کلان اقتصاد کشور ایران می باشد که از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است.یافته ها و بحث: تغییر اقلیم، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن را کاهش و ارزش افزوده بخش خدمات را افزایش می دهد و میزان رفاه خانوار را کاهش می دهد. علاوه براین، در میان سه سناریوی تغییر اقلیم، به ترتیب: IPCC1، IPCC2 و IPCC3، از بیشترین تأثیر بر ارزش افزوده بخش ها و زیربخش های مورد بررسی برخوردار می باشند. همچنین بررسی ها نشان داد هزینه های مالی دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی در قالب 27 برنامه و 324 طرح به میزان 47.4 هزار میلیارد ریال در طی سال 99 می باشد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تغییر اقلیم منجر به کاهش ارزش افزوده اقتصاد ایران و رفاه خانوار خواهد شد و دولت برنامه مالی محدودی برای سازگاری با تغییر اقلیم دارد.
تحلیل اثرات گردشگری بر اقتصاد روستاهای هدف در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخش های اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبه های گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفه ها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می نماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندی ها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع آوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان می باشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل می باشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی می شود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزش های محلی روستاها و الگو برداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشم اندازهای طبیعی روستا، ساخت و سازهای بی رویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبه بندی نشان می دهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، دره تفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبه های چهارم تا سیزدهم جای گرفته اند. با توجه به نتایج، سرمایه گذاری بخش دولتی در زیر ساخت ها به خصوص جاده های ارتباطی و همچنین سرمایه گذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعت گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می گردد.
پایش دمای سطح زمین با تکیه بر محصولات سنجنده مودیس و تکنیک های سنجش از دوری (مطالعۀ موردی: دشت کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 178
حوزه های تخصصی:
برآورد دمای سطح زمین برای طیف وسیعی از مطالعات کاربرد دارد. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد؛ دمای سطح زمین دشت کاشان را با تکیه بر تصاویر ماهواره ای مودیس و پارامترهای فیزیکی حاصل از آن ها طی سال های 2020-2000 مورد بررسی قرار دهد. بدین ترتیب فرآورده های دمای سطح زمین(LST) با شناسه MOD11A1، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) با شناسه MOD13Q1، تولید خالص اولیه (NPP)با شناسه MOD17A2H و آلبیدو (Albedo) با شناسه MOD43A1 با قدرت تفکیک مکانی 500 متر در بازه زمانی 8 روزه طی سال های 2020-2000 از پایگاه داده ناسا استخراج شد. در ادامه نیز همبستگی پارامترهای فیزیکی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی گردید. نتایج نشان داد بین شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، تولید خالص اولیه و دمای سطح زمین و آلبیدو و دمای سطح زمین ارتباط معنادار در سطح یک درصد وجود دارد. به گونه ای که همبستگی میان پوشش گیاهی و دما، تولید خالص اولیه و دما و آلبیدو و دما معکوس و به ترتیب برابر با 80/0-، 84/0- و 85/0- است. به طور کلی تغییرات پوشش زمین بالاخص پوشش گیاهی تأثیر بسزایی بر دمای سطح زمین دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از افزایش دما در محدوده شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه در اراضی بایر و نیز دریاچه نمک رخنمون داشته است که با گذشت سالیان متمادی افزایش دما قایل تأمل است. نتایج این پژوهش می تواند جهت کاربرد در بخش کشاورزی، منابع طبیعی و نیز محیط زیست دشت کاشان به منظور شناخت جزایر حرارتی و تصمیم گیری درخصوص بهبود شرایط پوشش گیاهی مورد توجه قرار گیرد.
تبیین ضرورتهای نظام باغشهری در طرح های برنامه ریزی شهری ایران
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
151 - 161
حوزه های تخصصی:
جنبش باغشهر در دورانی پدیدار گشت که سوء استفاده انسان از طبیعت و محیط طبیعی بطور فزاینده ای در دستور کار سیاسی اصلاح طلبان غربی قرار گرفت که مشتاق تمدن و پیشرفت بودند. باغشهر می توانست این آثار زیانبار سرمایه داری صنعتی را کاهش دهد و ملزومات ضروری برای زندگی سالم را مخصوصا برای کارگران شهری فراهم کند. هاوارد باور داشت، باغشهر می تواند سلامت اجتماعی ، فرهنگی و همچنین جسمی طبقه کارگر شهری را با فراهم آوردن فضاهای از پیش طراحی شده برای زندگی و روابط نزدیکتر با طبیعت ، بهبود بخشد . هاوارد در جستجوی راه حل های برنامه ریزی برای مسائل پیچیده شهری بود که ناشی از رشد پیش بینی شده و توقف ناپذیر شهرهاست . لذا هدف از این تحقیق اینست که با تجزیه و تحلیل نظریه باغشهر هاوارد از آن برای مقابله با مسائل شهری معاصر الهام بگیریم. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای آمیخته کیفی-کمی و پیمایشی با رویکرد اکتشافی بوده و از نظر هدف از نوع کاربردی است . جامعه آماری نیز کارشناسان اداره راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی در شهر زنجان و اساتید برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز بودند که براساس روش گلوله برفی 30 نفر انتخاب شدند. یافته ها حکایت از پیامدهای معماری مدرن در عدم توجه به فضاهای باز و حذف حیاط بود که از دهه 1980 بالکن جایگزین آن گردیده بود . این پیامدها ، بوضوع نتایج خود را در تغییر کاربری اراضی کشاورزی به شکل خانه باغ( باغشهر) نشان داده است. نتیجه تحقیق در پی آن است تا با بهره گیری از بینش شکل گیری جنبش باغشهر ، به تبیین چالشهای عدم توجه به نظام باغشهری در نظام برنامه ریزی شهری ایران بپردازد. توجه به استانداردهای فضاهای باز و نیمه باز و فضاهای سبز شهری از پیشنهادات این پژوهش می باشد.
بررسی اثرات برنامه های محرومیت زدایی در ارتقاء پایداری اجتماعی و اقتصادی در شهرستان قلعه گنج، پایلوت اقتصاد مقاومتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال شانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
137 - 162
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات برنامه های محرومیت زدایی در ارتقاء پایداری اقتصادی و اجتماعی در شهرستان قلعه گنج پایلوت اقتصاد مقاومتی کشور انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد جامعه آماری این پژوهش کل افراد شهرستان قلعه گنج بود که تعداد این جامعه آماری80000 هزار نفر می باشد و نمونه گیری تصادفی ساده برای تعیین تعداد افراد انتخاب شد. اطلاعات لازم جهت دستیابی به نتایج، از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ی محقق ساخته از آلفای کرونباخ استفاده شد و روایی نیز از طریق روایی محتوایی و اکتشافی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss از طریق آزمون های همبستگی و رگرسیون صورت گرفت. لازم به ذکر است که برای تحلیل اطلاعات، مورفولوژی شهر مدنظر و تحلیل ساختاری شهرستان قلعه گنج مورد بررسی قرار گرفت. استنتاج ها نشان می دهد که پیش فرض های مربوط به آزمون ها از میزان مناسب برخودارند. ارتباط محرومیت زدایی با ابعاد اقتصادی (پس انداز، اعتبارات، درآمد و اشتغال و بیمه) به ترتیب 73/0، 71/0، 61/0، 39/0 برآورد شد. ابعاد اجتماعی که شامل شبکه ها، مشارکت اجتماعی و همبستگی و انسجام اجتماعی به ترتیب با 67/0، 79/0 و 61/0 با محرومیت زدایی ارتباط دارند. ظرفیت و پتانسیل های شهرستان با ضریب 67/0 بر میزان موفق بودن برنامه های محرومیت زدایی اثر گذار نشان داده شد. بنابراین محرومیت زدایی در شهرستان قلعه گنج با اثرپذیری از ظرفیت بالقوه و بالفعل موجود در سطح شهرستان و حوزه نفوذ آن مدنظر نظام مدیریتی است و برای کاهش محرومیت و فقر باید بر روی این ظرفیت ها و پتانسل ها سرمایه گذاری صورت پذیرد.