هـر حـکـومـت و دولتى براى حفظ استقلال ، امنیت و تمامیت ارضى خود نیاز به نیروى مسلح قـوى ، مـقـتـدر و سـازمـان یـافـته دارد. جمهورى اسلامى ایران نیز پس از استقرار، براى تـداوم خـود و دفـع تهدیدات داخلى و خارجى ، نیروهاى مسلحى را فراهم نموده است که از جمله آنها، ستاد فرماندهى کل قوا، ارتش جمهورى اسلامى ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ، نیروى انتظامى و وزارت دفاع و پشتیبانى نیروهاى مسلح مى باشند. مطالب مربوط به نیروهاى مسلح در قانون اساسى ، قوانین عادى و آئین نامه انضباطى ، به دو دسته تقسیم مـى شـونـد: دسـتـه اول مـطـالب اخـتـصـاصـى هـر یـک از آنـهـا و دسـتـه دوم ، اصـول ، مـبـانـى و کـلّیـات اسـت کـه شـامـل هـمـه آنـهـا مـى شـود. از جـمـله ایـن اصـول ، ویـژگـیـهـاى کـلى و اسـاسـى آنـهـا، مـسـئولیـت و وظـایـف فـردى ، اصـول شرافت سربازى ، اصول فرماندهى و سلسله مراتب ، وظایف عمومى فرماندهان ، رؤ سـا و مـدیـران و وظـایـف پـرسنل و فرمانده در رزم است که مقاله درصدد تبیین آنها مى باشد.
در محافل سیاسی و عمومی و حتی در اغلب موارد در محافل علمی، مفاهیم دکترین، سیاست و استراتژی را گاه چنان متداخل و با معانی مشابه به کار میگیرند که تشخیص مرزهای نظری و مفهومی آنها مشکل میشود. در این مقاله، ضمن بررسی ارتباط مفاهیم دکترین، سیاست و استراتژی با مفهوم امنیت، به بررسی زمینههای تداخل و ابهام میان این مفاهیم پرداخته میشود و تلاش برای تعیین مرزهای نظری و مفهومی میان آنها در دستور کار قرار میگیرد. بدین منظور، ابتدا به تلاشهای صورتگرفته برای ابهامزدایی از مفهوم امنیت به عنوان بستر نظری بحث اشاره میشود، سپس مرزهای نظری میان دکترین، سیاست و استراتژی بر اساس دیدگاههای مختلف بررسی شده و در پایان نیز مرزهای مفهومی آنها مورد بازبینی قرار می گیرد.
بیش از پیش به آن توجه داشت. در این مقاله، با عنایت به همین اهمیت و ضرورت و ضمن تأکید بر تفاوت میان مفهوم امنیت یا احساس نیاز به آن و مطالعات امنیتی از یک سو و تفاوت مطالعات امنیتی در ایران با مطالعات امنیتی ایرانی از سوی دیگر، ابتدا پیشینه و نحوه شکلگیری مطالعات امنیتی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد تا مشخص شود این حوزه مطالعاتی، با چه مسائل و مشکلاتی دست به گریبان است و سپس، به تحلیل مسائل و مشکلات مذکور پرداخته میشود. به باور نگارنده، مطالعات امنیتی در ایران گرفتار در سه حلقه وابستگی یعنی وابستگی مفهومی، وابستگی علمی و وابستگی فکری است و تا مادامی که از این حلقهها، رهایی نیابد، نمیتوان از مطالعات امنیتی و ایرانی به عنوان حوزهای مستقل و قابل مطالعه سخن به میان آورد.