فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۸۵۸ مورد.
۲۸۲.

درنگی در آثار و منابع مولوی پژوهی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مأخذشناسی مولوی پژوهی مولوی پژوهان عرب برگردان عربی آثار مولوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها خاورمیانه و کشورهای عرب زبان
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۷۹۶
ادب کهن پارسی و به ویژه شعر عرفانی، مشتمل بر دو ویژگی انسانی عشق به جمال و تأمل در ژرفای انسان و جهان است و این دو ویژگی، توجه ادب پژوهان و مترجمان جهان را به آثار شاعران عارف از جمله جلال الدین مولوی معطوف کرده است. فواید آشنایی پژوهشگران ایرانی با آنچه در زبان ها و ملت های دیگر در زمینه ترجمه و پژوهش ادبیات فارسی می گذرد، روشن است؛ چه این آگاهی به ما امکان می دهد که زبان و فرهنگ خود را از منظر دیگران ببینیم و بر کمال و نقص آن واقف تر آییم. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی با هدف شناسایی نسبتاً کامل آثار و تألیفات مولوی پژوهان در جهان عرب است که به شیوه ای نظام مند به بررسی ترجمه ها، تألیف ها و پژوهش های منتشر شده در قالب کتاب و مقاله ـ با توجه به سیر زمانی و نوع آثار ـ می پردازد تا نشان دهد که این کوشش ها از آغاز تاکنون چه مراحلی را پشت سر نهاده، به چه جنبه هایی از شخصیت و آثار مولوی بیشتر توجه کرده و با چه محدودیت هایی روبرو بوده است. نتایج پژوهش، بیانگر شیفتگی دیرین عربی زبانان به آثار مولانا به ویژه داستان های منظوم مثنوی و وسعت اهتمام آنان به این کتاب است. سیر کلی آثار مولوی پژوهان عرب نیز از فزونی ترجمه ها و پژوهش های آنان در دو دهه اخیر حکایت می کند.
۲۸۴.

مولوی و قرآن : تفسیر یا تاویل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان تأویلی
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۸۹۳
مثنوی را قرآن منظوم هم نامیده‌اند. به این اعتبار که سرشار از آیات قرآن کریم است و ذهن و زبان مولوی را بیش از هر چیز قرآن شکل بخشیده است. رویکرد مولوی به آیات به چهار گونه بوده است: 1- اقتباس لفظی 2- اقتباس معنوی 3- تفسیر 4- تاویل. در این مقاله به دو گونه اخیر اشاره می‌شود که آیا مولوی تماما دست به تاویل زده است یا تفسیر؟ تاویل از نگاه مولوی چه شرایط و خاستگاه هایی دارد؟
۲۸۵.

نیمه لطیف آفرینش در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن مولوی اساطیر ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۱
با وجودی که در طول تاریخ بشریت چهره زن در آیینه اساطیر و ادبیات چندان شفاف ، زیبا و قابل تقدیس نبوده است ، ولی بزرگ مردان و اندیشمندانی از ارکان اساسی فرهنگ و ادب پارسی ، دید واقع بینانه خود را نسبت به زن در آثار خود به تصویر کشیده اند . زن در ادب پارسی درخشانترین چهره را در نقش مادر ( محور دوراندیشی ، خردمندی ، دین باوری و شفقت ) و سپس به عنوان یک محبوبه (عروه الوثقایی برای عروج به عالم معنا ) به خود اختصاص داده است. مولوی بر مبنای شیوه بیانی خود یعنی اتکا به مثلها ، اصطلاحات و احادیث رایج برای اظهار دانه معنی با کمال بی غرضی و به دور از هرگونه تعصب ، زن را در اشعار خود گاه به اوج برده ، پرتوی از لطف حق دانسته و گاه به حضیض آورده ، مصداق و تمثیلی برای نفس اماره به شمار می آورد ...
۲۹۰.

داستان پیر چنگی، یادگاری از سنت گوسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودکی مثنوی معنوی پیر چنگی سنت گوسانی شعر کلاسیک فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۷۰
بدنه و ساختار کلی داستان پیر چنگی مثنوی مولانا گذشته از جزئیات متفاوت روایتهای آن و نیز فارغ از کارکردها و استنتاجهای عرفانی که در متون صوفیه بر آن عارض شده است، رگه ها و نشانه هایی از هنر و سنت «گوسانی» را با خود دارد. سنت «گوسانی»، سنت موسیقایی - ادبی ایران پیش از اسلام است که نشانه هایی از آن را تا دوره مادها می توان در منابع بازجست و در تمام دوره های بعد و نیز در دوره اسلامی به حیات خود ادامه داده است. پیر چنگی مثنوی و سایر منابع گرچه شخصیتی داستانی است، حکایت او در گونه های متفاوتش، الگویی است برگرفته از شخصیت هنرمندان گوسان و حکایت ایشان تصویری است واقعی از زندگی و حیات گوسانان. در این مقاله ماخذ شناسی و ژرف ساخت این داستان و گونه های مختلف آن را در سنت گوسانی و حیات اجتماعی گوسانان باز خواهیم جست.
۲۹۳.

بعضی لغات و تعبیرات نویافته درمثنوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۹۴۰
مثنوی بزرگترین و مشهورترین کتاب منظوم عرفانی از زمان خود مولانا مورد توجه علما و عرفا قرار گرفته است. از دیر زمان شرحهایی به زبانهای مختلف برآن نوشته اند و در اثنای شرح پاره یی از لغات آن را توضیح داده اند. درباره لغات مثنوی هم کتابهایی مستقل از قرن نهم هجری به بعد تدوین شده که از میان آنها به فرهنگ مثنوی از عبداللطیف بن عبدالله کبیر و مظهر الاشکال از محمد شعبان زاده که به ترکی و احتمالاً از سده یازدهم هجری است میتوان اشاره کرد. مفصل ترین فرهنگ مثنوی از شادروان دکتر سید صادق گوهرین است در نه جلد به نام فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی که تاکنون چندبار به طبع رسیده است. باآنکه این کتاب بسیار مفصل و نسبتاً کامل است بازهم گاهی برای کسانی که دنبال معانی دقیق لغات‘ آنچنانکه منظور مولانا بوده است‘ می گردند‘پاسخگو نیست. نگارنده این سطور هنگامی که نثر مثنوی را فراهم میکرد ‘ به لغاتی برخورد که معانی آن در این کتاب و برخی کتب دیگر لغت به دست نیامد. در این نوشته لغاتی که در فرهنگنامه های مثنوی و حتی گاهی در فرهنگهای عام نیامده است با استفاده از شروح و گاهی به استنباط شخصی با مثال توضیح داده شده است . امیدوارم که محققان ارجمند خطاهای آن را اصلاح فرمایند.
۲۹۴.

فراتر از معنای متن ، نگره ای تازه در تحلیل رابطه صورت و معنا در دیدگاه ادبی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنا مولوی ساخت فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۹۱
غالب مولوی پژوهان، دیدگاه ادبی مولوی را مبتنی بر اصالت معنا می دانند و بر آن باورند که لفظ یا صورت، چندان ارج و ارزشی در جایگاه مولانا ندارد. این مدعا، دیدگاه حاکم بر تفسیر نظریات و آرا مولوی از آغاز تا امروز بوده است و هست.در روزگار ما و با پیدایش و گسترش معانی فرم و معنای معنا، نگاه تازه تری به فرآیند تولید اثر ادبی در دیدگاه مولانا به وجود آمده است که مدعی آن است که علیرغم همه شواهد ظاهری و ظاهر گرفته ها، مولوی شاعری است که به صورتی جدی، شکل و لفظ را در نظر دارد و حتی در مرتبه نخست شاعری است صورت گرا.کوشش این مقاله بر آن است که به صورتی مستدل و مستند - و با ذکر مهم ترین دلایل هر دو گروه - ضمن اثبات نادرستی دیدگاه های هر دو گروه این نکته را روشن نماید که مولوی در هیچ کدام از این دو دیدگاه نمی گنجد و او به یک اندازه از معنا و فرم در فرایند خلق اثر بهره می برد. این مقاله با تکیه بر سنت عرفانی ادب فارسی بر این باور است که اثر ادبی، از حیث ساخت درونی، سه ساحت دارد: مرتبه اول یا «کودکی/ غافلی» که توجه به صرف صورت است. مرتبه دوم یا «بلوغ/ عاقلی» که گذر از لفظ و توجه به معناست و مرتبه سوم «هشیار/ مستی» است که مرتبه محو صورت و معنا و سپس امتزاج و اتحاد مطلق آن دو با «صوت/ صورتی» از سراینده و معشوق است که در عین صورت مداری، صورت نیست و در عین معانا داری، معنا نیست. البته این ساحت، صرفا مرتبط و ناظر بر اشعار رمزی و نابهشیار است و شامل منظومه های اعتقادی/ اخلاقی/ تاریخی و نظایر آن نمی گردد. مولوی در سیر تحول خلاقیت ادبی خود در بسیاری از اشعار از مرتبه اول و دوم می گذرد و در مرتبه سوم است که به خلق بهترین اشعار می رسد. در واقع از همین دیدگاه است که مولوی با رهیافتی بدیع و خلاقانه، گسسته نمایی ها و هنجار گریزی های صوری و معنوی شعرش را ابزار تکامل ساخت آن می سازد. در این ساختار خلاق است که هیچ خط فاصلی میان ظاهر و باطن یا صورت و معنا باقی نمی ماند و هر دو رکن، همزمان و دقیقا همسان، حقیقت معنای درونی سراینده/ متن را بیان می کنند به صورتی که در فرآیند خلق اثر ادبی نه لفظ تقدم و اصالت می یابد نه صورت، اصل و مبنا قرار می گیرد. در این تعامل خلاق، صورت، عین معنا می گردد و معنا، عین صورت.
۲۹۵.

انسان کامل از تجلی تا حلول

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان کامل فنا عشق تجلی شطحیات اتحاد استغراق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۶۴۶ تعداد دانلود : ۹۲۹
انسان، علت غاییعالم افرینش است. هر چند به صورت ظاهر در مرحله آخر افرینش قرار گرفته است ولیبه حسب معنی، نخستین خلقت است، زیرا مقصود از افرینش، ظهور صفات و افعال الهیاست و انسان مظهر این ظهور است. به اعتقاد مولانا، اگرچه در ظاهر میوه از درخت پدید میاید، اما مقصود اصلیاز درخت، میوه است. نیز در مورد انسان اوست که علت نهاییو ثمره افرینش است. این انسان که علت غاییافرینش است، محل تجلیصفات و اسما و افعال حقیقت مطلق است، اما دریغا که در تکاپویزندگیمادیاز لطیف ترین حقیقت روحانیخویش غافل گشته و مرات ضمیرش که تماشاگه جلوه هایسرمدیبود، از غبار تعینات مادی، پوشیده گشته است: عشق خواهد کین سخن بیرون بود اینت دانیچرا غمار نیست اینه غماز نبود چون بود زان که زنگار از رخش ممتاز نیست زدودن این غبار، نتیجه شور و شوقیاست که آدمیدر رهاییاز خود و نیل به عالم ملکوت دارد. با این شوق رهاییچنان در عرصه کشاکش تعینات نفس و جان، هم سو با جان به مقابله با نفس برمیخیزد که به مرحله فنا و بیخودیدست مییابد تا این که قبل از آن که بمیرد و قالب تن را رها کند، وجود را با هر چه در آن است از جسم و جان به پرواز در میآورد و مصداق این حدیث میگردد:موتوا قبل ان تموتوا» مولانا نیز با طرح داستان هاییچون بازرگان و طوطیو ... نشان میدهد که غایت سلوک عارف همین مرگ ارادیاست. این همان فنایدر وجود معشوق است که اتصال را برایاو ممکن میسازد. در این مقام است که سالک به شهود میرسد و آن چه میبیند و میشنود و انجام میدهد در حقیقت به حق است نه به خود. به نوعیاستغراق میرسد که ناشیاز حیرت عارف از مشاهده جلال حق است. رو که بییسمع و بییبصر توی سر تویچه جایصاحب سر توی در این مقام اگر عارف بخواهد غوغایدرونش را بازگو کند از آن جاییکه درک این عالم بیمتنها ورایحد آدم خاکیاست و فقط عارف کامل ان را درک مینماید، سخنان او صورت شطحیات بخود میگیرد وگرنه از دید مولانا، نغمه ایکه در درون انسان کامل است، انعکاس نغمه حق است و سخن حلاج در حقیقت اوایمرتعش تارهایوجودش بود، وجودیکه بیخودیرا تجربه میکرد، او نبود، حق بود. برمن از هستیمن جز نام نیست در وجودم جز توایخوش کام نیست به اعتقاد مولانا آن چه در این کمال، عارف بدان میرسد، استغراق در ذات حق است نه حلول زیرا در این مرتبه عارف به حق میپیوندد، جز به کل میرسد نه آن که کل گردد یا حق گردد.
۲۹۶.

بررسی عرفان و معنا در حکایت امیر و خفته از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان حکمت اخلاق معنای ظاهری معنای باطنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۵ تعداد دانلود : ۷۶۰
مثنوی معنوی مولانا یکی از بزرگترین منابع حکمت آموز دینی و اخلاقی است که در ورای ابیات آن، معارف و آموزه های عرفانی و دینی نهفته است که با بررسی دقیق این کتاب، می توان به آن دریای معارف راه یافت. در این نوشته، به بررسی یکی از حکایات این کتاب با نام ""رنجانیدن امیری خفته ای را که مار در دهانش رفته بود"" پرداختیم و پس از بررسی های زبانشناختی و دینی دریافتیم که مولانا، با استفاده از واژگان، صنایع ادبی و با بهره گیری از تلمیحاتی همچون استفاده از حکایتها، روایتها و آیه های قرآن و استفاده از معرفت زمینه ای، از معنای ظاهری که بیانگر حکایت است، به معنای باطنی که همان معارف و پندهای اخلاقی و دینی است رهنمون شده است . بر پایه ی بررسی ها این نتیجه حاصل شد: پیام این داستان، شکیبایی در برابر دشواریها و اعتماد به حکمت خداوندی؛ تحمل سختی هایی که با دور کردن بدیها از خویش و رفتن به راه مستقیم، ارتباط دارد؛ و دوستی با دانایان به رغم آسیب های ظاهری که از آنان به ما وارد گردد.
۲۹۸.

قصه پردازی مولانا در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل مولانا کلیات شمس قصه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۳۹
ذهن مولانا، به واسطه اشتغال خانوادگی به وعظ و قصه، چنان به قصه پردازی خوگرفته است که در هیچ یک از آثارش از تاثیر آن برکنار نمانده است. چنان که حتی در غزل نیز قصه گفته است که کاملاً بدیع و منحصر به فرد است. این قصه ها گاه بسیار کوتاه هستند و در یک یا دو بیت ارائه می گردند و گاه نیز نسبتاً طولانی هستند. قصه های غزلیات شمس دارای انواع مختلفی چون قصه های رمزی، قصه های تمثیلی، قصه های انتزاعی، قصه های برساخته و قصه های واقعی و تاریخی هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان