طبقه بندی آثاری که در مجموعه ی بزرگ نوشتارهای تاریخ ادبیاتی قرار می گیرند، کار آسانی نیست. چون از یک طرف میان نخستین تجربه ها که فقط برخوردار از «خصلت تاریخ-ادبیاتی» هستند تا آثاری که به معنای مصطلح، «تاریخ ادبیات» نامیده می شوند، بیشتر از هزار سال فاصله است و از طرف دیگر، تعداد، رویکردها و متدهای به کار رفته در آن ها نیز بسیار متعدد و متنوع است. بر خلاف آن چه عموماً تصور می شود، ریشه ی تاریخ ادبیات های امروزی را نه در نوشتارهای «تذکره ای» بلکه در نوشتارهای «پیشاتذکره ای» سراغ گرفت. بررسی سیر تکوین و تکامل «سنت نگارش تاریخ ادبی» ایران موضوع اصلی این مقاله است؛ این که خاست گاه «سنت» کجا بوده و چه مراحلی را طی کرده تا در قرن بیستم میلادی به فرم نهایی خویش رسیده است؟ ما بدین منظور مجموعه ی آثاری را که در خانواده ی بزرگ تاریخ ادبیات ها قرار می گیرند، در سه نسل طبقه بندی کرده ایم: نوشتارهای پیشاتذکره ای، نوشتارهای تذکره ای و تاریخ ادبیات ها. سپس سعی کرده ایم در هر مرحله نشان دهیم که چه آثاری و چگونه در تکوین و تکامل «سنت» نقش داشته اند. نسبت این سه نسل با یک دیگر، چونان نسبت «جد» به «پدر» و به «فرزند» است.
این مقاله به معرفی دانشنامه سعدی و ضرورت تدوین آن میپردازد و در ابتدا به پیشینه تحقیق و ضرورت تدوین دانشنامه سعدی اشاره کرده و پس ازتقسیم دورههای مختلف سعدی پژوهی به نام های: 1- دوره تکوین؛ 2- دوره تدوین؛ 3- دوره تصحیح؛ 4- دوره تکامل، توضیحاتی در هر مورد ارائه نموده و سپس در مورد مدخل های دانشنامه مطالبی بیان می نمایند.
یکی از اشکالات عمدهای که بر فرهنگنویسانِ شبه قاره هند وارد است، لغتسازی و ترکیبسازیهای ناروا است. پیدایش شماری از لغات و ترکیبات ساختگی در این فرهنگها معلول بدخوانی و تصحیفخوانیِ واژهها و ترکیبات دیوان شاعرانی همانند خاقانی است. البته برخی از این واژهها و ترکیبات ساختگی از شروحی که بر آثار خاقانی و نظامی و انوری نوشته شده، وارد فرهنگهای فارسی شده است.
از آنجا که یکی از منابع مهمّ لغت نامه دهخدا برخی از همین فرهنگهای هندی از قبیل برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری است، غالب این لغات ساختگی از آن کُتُب به این لغتنامه وارد شده که در مواردی مؤلفان لغتنامه متوجه جعلی و ساختگی بودن بعضی از این واژهها و ترکیبات نشدهاند. در این جستار به بررسی و تحلیل دو واژه و ترکیب از همین دست، در فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع پرداختهایم. فقره نخست که باز نمودن آن اهمیّت زیادی دارد، واژه «هرباسپ و هرباسپان» است که در برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری به معنی «سیّاره» آمده و از مصرع: «هر پاسبان که طره بام زمانه داشت» در دیوان خاقانی برساخته شده و در بعضی منابع نیز به عنوان معادل فارسی واژه «سیّاره» پیشنهاد داده شده است. فقره دوم تحلیل ترکیب «نهی در نواد» در برهان قاطع است که حاصل تصحیفخوانیِ ترکیبی در شعر نظامی است