فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵٬۴۸۹ مورد.
۱۶۱.

بررسی دستورزبان روایت در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه آلژیرداس گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت جادو شاهنامه نظریه گریماس نبرد رستم و اسفندیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 492
تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آن ها، به درک و دریافت شایسته تر آثار ادبی منجر می شود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیل ها می توان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روش های تحلیل ساختاری آثار ادبی، الگوی روایی آلژیرداس گریماس است. کاربرد فرایندها و الگوهای روایت شناسی و نشانه – معنا شناسی گریماس در شناسایی ساختار کلی روایت و هم چنین تحلیل متون منثور و منظوم فارسی امری ضروری به نظر می رسد و می توان در متون مختلف با نگاهی نقادانه در پی اثبات یا رد این الگوها در جریان تولید معنا نتایج قابل ملاحظه ای ارائه داد.  بسیاری از داستان های شاهنامه بر اساس نظریه گریماس بررسی شده اند. شماری از این داستان ها، در برگیرنده جلوه های جادو و جادوگری هستند و در این زمینه  نیز مطالعات فراوانی صورت گرفته؛ اما تا کنون پژوهشی در خصوص دستور زبان روایت جادو و جادوگری در شاهنامه انجام نشده. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار طرح و تحلیل الگوهای کنشی و شناخت سازوکارها و عناصر شکل گیری تولید معنا در روایت جادو و جادوگری در داستان رستم و اسفندیار و بررسی چگونگی تأثیر جادو بر ساختارهای این روایت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد آن جا که پای کنش گران غیرانسانی (جادویی) به داستان های شاهنامه باز می شود، این کنش گرها نقشی اصلی در شکل گیری و پیش برد روایت ایفا می کنند و کنش گران انسانی را به حاشیه می رانند و در حقیقت یک دستورزبان ویژه برای آثار حاوی جادو، خلق می کنند. کشف و شناخت این دستورزبان خاص و ویژگی های منحصر به فرد سبک نویسنده، می تواند محققین را یاری کند تا بتوانند سره یا ناسره بودن برخی از آن چه به صاحب اثر نسبت داده شده است را ثابت کنند
۱۶۲.

بررسی شخصیت های منظومه شیرین و فرهاد وحشی بافقی بر اساس نظریه آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلفرد آدلر سبک زندگی شخصیت و شخصیت پردازی شیرین و فرهاد وحشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 585 تعداد دانلود : 183
در این مقاله به بررسی شخصیت های منظومه شیرین و فرهاد وحشی بافقی بر مبنای نظریه شخصیت آلفرد آدلر پرداخته ایم. نوع پژوهش، کتابخانه ای و روش آن، تحلیلی-توصیفی است. فرضیه پژوهش، امکان بررسی شخصیت های این منظومه به دلیل تقابل میان برخی شخصیت ها، بر اساس نظریه آدلر است. پس از بررسی تک تک شخصیت ها بر اساس مؤلفه های نظریه آدلر، به این نتیجه رسیده ایم که به دلیل موضوع منظومه که عاشقانه است و رقابت و حسادت بخش لاینفک آن است، بنابراین تمامی شخصیت های مهم منظومه به تناوب، نشانه هایی از مصادیق نظریه آدلر اعم از عقده حقارت، علاقه اجتماعی، برتری جویی و سلطه گری و وابستگی و گیرندگی را دارند. شیرین ضمن اینکه شخصیتی برتری جو است، اما احساس حقارتی که به واسطه بی توجهی خسرو بر او عارض شده است، او را به انتقام جویی و وابستگی به فرهاد سوق می دهد. خسرو شخصیتی تماما برتری جو و سلطه گر است. فرهاد شخصیتی «مفید به حال جامعه» است که سبک زندگی اش متناسب با ویژگی های تیپ «علاقه اجتماعی» است. شکر و سایر شخصیت ها از جمله کنیزان دربار خسرو، به دلیل نقش کمرنگی که در منظومه دارند، قابل بررسی از منظر نظریه آدلر نیستند.
۱۶۳.

نمادها و نمودهای کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومه کوراوغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کوراوغلی کهن الگو آنیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 818 تعداد دانلود : 875
کهن الگوها وجوه مشترکی از ادراک هستند که در جاهای مختلف به صورت های همسان تجلّی می یابند، یعنی افکار غریزی که به صورت فطری در ذات همه انسان ها وجود دارد. منظومه کوراوغلی، منظومه حماسی- غنایی، داستان «روشن»، مشهور به کوراوغلی، قهرمان دادورز ملل ترک می باشد. این منظومه از نظر کهن الگوهای رایج در بین ملل، بسیار غنی است، مقاله حاضر به روش توصیفی وتحلیلی به بررسی نمادها و نمودهای مختلف آنیما و آنیموس در منظومه کوراوغلی می پردازد. کهن الگوی مهم آنیما به صور مختلف: آنیمای مادر، آنیمای معشوق، و آنیمای راهنما در این منظومه دیده می شود ، نمادهای برجسته آنیمای مادر، در قالب پدیده های طبیعت در سیمای چنلی بل و قوشابولاغ (قوشابولاق)، و و به صورت مادر مثالی درچهره پیرزنان یاریگر دیده می شود.نماد آنیمای معشوق در سیمای مؤمنه که در واقع مواجهه نه چندان موفق قهرمان با آنیمای خود است ؛ و نگار که آنیمای مثبت اوست ظاهر می شود . نماد آنیمای راهنما نیزدر چهره نگار ، بانوی چنلی بل، همسر کوراوغلی نمود می یابد که البتّه به خاطر جایگاه خاص زن در آذربایجان، نقش آنیمای راهنما برجسته تر است چنان که بدون وجود نگار، به فردیّت رسیدن کوراوغلی ممکن نمی باشد.
۱۶۴.

رئالیسم غیرخطی در داستان «من عاشق افسانه نیستم»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رئالیسم رئالیسم غیرخطی جریان سیال ذهن من عاشق افسانه نیستم مریم معینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 446 تعداد دانلود : 589
آثار ادبی پیشرو با نگرشی تازه به خطوط اصلی و مؤلفه های مکاتب و سبک های پیشین به گسترش ادراک بشر، همچنین قابلیت های ادبیّت زبان کمک می کنند. یکی از مؤلفه های متأخر مکتب رئالیسم، ویژگی غیرخطی آن است. رئالیسم غیرخطی برخلاف رئالیسم، معرفت به عالم را درون وجود بشر می جوید؛ بنابراین، جهان روایت و کنش های آن با درهم پیچی زمان و تأکید بر واقعیات از طریق جریان سیّال ذهن در رمان نمود بیشتری می یابد. در این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی داستان بلند «من عاشق افسانه نیستم» نوشته مریم معینی، از نظر کاربرد مؤلفه های رئالیسم غیرخطی بررسی شده است. پیرنگ این داستان بلند در بستر تاریخی واقع شده؛ اما نویسنده با ایجاد فضایی چند وجهی شرایط را برای کشف حاشیه ها و زمینه های غیررئالیستی فراهم می کند؛ در ادامه پژوهش، مهم ترین شگردهای رئالیسم غیرخطی، نظیر ایجاد لایه های تودرتو از طریق جریان سیّال ذهن، چندصدایی، به حاشیه رفتن تاریخ به نفع داستان، تغییر مکث توصیفی، ایجاد لایه های معنایی تعلیق وار و پایان باز بررسی شده است.  
۱۶۵.

تحلیل ماهیّت شادی و دلالت های آن در تربیت اجتماعی از دیدگاه قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شادی قابوسنامه عنصرالمعالی کیکاووس بن قابوس زیاری تربیت اجتماعی اصول تربیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 379 تعداد دانلود : 127
در طول تاریخ بشریّت و در فرهنگ های گوناگون، انسان ها همیشه در جست وجوی شیوه های متفاوت ابراز شادی بوده اند. آیین ها، جشن ها، موسیقی، هنرهای گوناگون همه و همه راهکارهای ایجاد شادی به شمار می آیند؛ ازاین رو می توان گفت شادی یکی از نیازهای موجود، واقعی و عاطفی هر انسانی است و این مسئله جهانی و عمومی در نهاد بشر نهفته است. شادی اصولاً سازنده و محرّک است و آثار تربیتی فراوانی دارد؛ ازنظر اجتماعی موجبات رشد فکری و فرهنگی و اعتدال روحی مردم را فراهم می کند؛ از همین روی در ادبیات فارسی کمتر شاعر و نویسنده ای را می بینیم که مخاطب خود را به شادی و روی آوردن به موضوعات زندگی ساز ترغیب نکرده باشد. یکی از این آثار ادبی، قابوس نامه است. قابوس نامه یکی از آثار گران سنگ زبان فارسی است که امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس زیاری، آن را در چهل و چهار فصل برای آموزش و تربیت فرزند خود، گیلانشاه در قرن پنجم هجری تألیف کرد. عاطفه شادی در این اثر برجسته است و مؤلّف در کاربرد و ترویج آن نیّتی آگاهانه داشته است. با توجه به اهمیت موضوع شادی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی ماهیّت شادی در قابوسنامه و نقش آن در تربیت اجتماعی است. روش های استفاده شده در این پژوهش تحلیل مضمون و روش استنتاجی است؛ به گونه ای که در ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، کتاب قابوسنامه تحلیل و مضامین شادی استخراج و سپس با روش استنتاجی، اصول تربیتی مبتی بر هریک از این مضامین استنتاج شد. یافته های پژوهش نشان داد که مضامین شادی در قابوس نامه شامل سپاسگزاری، عدالت، هم نشینی با دوست خوب، نظم، موسیقی، کار، هدفمندی و مسافرت است که برپایه این مضامین، هشت اصل تربیت اجتماعی استنتاج شد. نتایج بر این امر تأکید دارند که شادی علاوه بر اینکه یکی از نیازهای روانی انسان است، یک ضرورت اجتماعی است و سهم بسیاری در تعامل و انسجام و اتّحاد افراد، جامعه و فرهنگ ها دارد؛ نیز مقدمه رشد فکری و فرهنگی و اعتدال روحی مردم را فراهم می کند که همه اینها ابعاد تربیت اجتماعی هستند.      
۱۶۶.

تحلیل محتوای وصیت نامه های شهدای گیلانی دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ دفاع مقدس جنگ تحمیلی شهید وصیت نامه گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 959 تعداد دانلود : 690
شهدای دفاع مقدّس نقش مهمی در حفظ مرزهای جغرافیایی و عقیدتی و هویّتی و در نتیجه، تداوم حیات جامعه ایرانی ایفا نمودند؛ بنابراین، مطالعه و بررسی اندیشه ها و آرمان های شهدا می تواند موجب بازتولید عناصر هویّتی و فرهنگی و ارزش های جامعه باشد. وصیّت نامه ها بازتابی است از مجموعه اندیشه ها و باورها و عقاید و مطالبات و آرزوهای شهدا که به عنوان میراث مقدّس مکتوب بر جای مانده و شایسته توجه و مطالعه است. در این مطالعه تلاش شد تا با استفاده از روش تحلیل محتوا ضمن بررسی محتوایی تعداد 97 وصیّت نامه شهید گیلانی دفاع مقدّس، برجسته ترین و مهم ترین مضامین مورد اشاره در وصیّت نامه ها احصا و مورد بررسی قرار گیرد. با تحلیل محتوای وصیّت نامه های شهدای گیلان، 17 مقوله استخراج گردید و این مقوله ها در قالب سه مقوله کلان تعریف گردیدند؛ در مجموع، وصیّت نامه شهدای گیلانی شامل سه دسته مضامین مذهبی و اعتقادی،  سیاسی- اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی است. در میان مضامین مذهبی و اعتقادی، امام حسین (ع) و مهدویّت و در میان مضامین سیاسی- اقتصادی، امام خمینی (ره) ، ولایت فقیه و مبارزه با ابرقدرت های جهانی و در میان مضامین اجتماعی- فرهنگی، خانواده و وحدت و همگرایی اجتماعی، از جمله پربسامدترین مقوله های مورد اشاره در وصیّت نامه های شهدای گیلانی به شمار می روند.
۱۶۷.

بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» احمد شوقی و «لیلی و مجنون» ابوالفرج اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجنون لیلی لیلی و مجنون بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 29
اصل داستان لیلی و مجنون از آن عرب هاست و افرادی که در این موضوع نگاشتند، اعتمادشان بر روایت اصفهانی است، از جمله ، نمایشنامه «مجنون لیلی» احمد شوقی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تطبیقی و در زمره روش های مقایسه ای بینامتنیت بوده و بر آن است تا ضمن بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» و «لیلی و مجنون»، به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، میزان تأثیرگذاری اغانی بر شعر شوقی را نمایان سازد و به این پرسش پاسخ دهد که وجوه بینامتنی، افتراق و میزان تأثیر و نوآوری های شوقی نسبت به اصل داستان چقدر است؟ در پاسخ باید گفت که از بررسی رابطه بینا متنیت دو اثر، همسانی هایی به دست آمد؛ از جمله: تناظر شخصیت ها، شکل گیری ریشه های عشق، درون مایه مشترک و ساختار مشابه که بیشتر به شکل بینامتنیت غیرصریح و ضمنی و احالی است. نتایج نشانگر آن است که دو شاعر، شباهت ها و تفاوت هایی در مضمون و اسلوب داشته اند و شوقی از اغانی تأثیرپذیرفته و مواردی را بر آن افزوده یا از آن حذف کرده است. نوآوری ها و وفاداری شوقی به داستان بسیار است، اما شوقى گاهی آن را با خرافه، گاهی با عشق و گاهی با هر دو آمیخته و از لحاظ شکل، ظاهری غنایی بدان بخشیده است.
۱۶۸.

چندلایگی و تعلیق معنای قطعی در شعر شفیعی کدکنی با تکیه بر نماد و پارادوکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفیعی کدکنی نماد پارادوکس چندلایگی معنا و تأویل پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 68 تعداد دانلود : 27
متن ادبی قابلیت چندلایگی و تأویل پذیری دارد. دلیل این وضعیت، حضور بعضی از ایماژها در متن است. این مقاله می کوشد تا دو صنعت ادبیِ نماد و پارادوکس را در شعر شفیعی کدکنی از جهت نقشی که در تعلیق دائم، قطعی و چندلایگی معنا دارند و نیز به عنوان دو صنعت ادبی که شکاف و خلأ عمیقی را میان زبان عادی و زبان بلاغی ایجاد می کنند، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. پرسش اصلی این پژوهش این است که نماد و پارادوکس، به چه میزان در ایجاد لایه های متفاوت معنایی در شعر شفیعی نقش دارند و سهم هرکدام از این دو آرایه در ایجاد شکاف و خلأ میان دو قطب عادی و بلاغی زبان و ایجاد چندلایگی معنای متن چه میزان است؟ یافته ها و شواهد موجود در متن نشان می دهد که عنصر نماد در مقایسه با پارادوکس در سیّالی و عدم قطعیت، پنهان سازی و تعلیق معنا در اشعار شفیعی از جایگاه مهم تری برخوردار است و پارادوکس نیز علیرغم تازگی، زیبایی و شگفت انگیزیِ کاربرد، در مقایسه با نماد بسامد کمتری دارد. براین اساس، شفیعی کدکنی بر اساس درک راستینی که از قدرت نماد در پویایی و فرازمانی معنا دارد، خلأ ادبی و عمیقی را میان زبان عادی و ایده متن  که نتیجه آن، شکستن ساختار عادی زبان و شور هیجان در معناست- ایجاد می کند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با ارائه آمار است.  
۱۶۹.

بررسی نام ها و جایگاه معشوق در غزل شاه نعمت الله ولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: معشوق شاه نعمت الله ولی غزل عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 905 تعداد دانلود : 926
جایگاه معشوق در غزل و در سیر ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون، دستخوش تحولات بسیاری شده است؛ به نوعی که در ادوار گوناگون شعر فارسی و نیز در شعر هر شاعری با توجه به نوع جهان بینی او، نسبت به معشوق و جایگاه آن، رویکردی ویژه وجود داشته است. این جایگاه در بسیاری موارد، تعیین کننده جهان بینی شاعر نیز بوده است. شاه نعمت الله ولی شاعر سده نهم نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران پارسی گوی در غزل های خود، رویکرد عرفانی به شعر، غزل و به طور اخص، معشوق داشته است که این نوشتار منبع تحقیقی برای یافتن ویژگی ها و مقام معشوق گردیده است. علاوه بر این، چگونگی کاربردها و جزئیات نام ها و برخی صفات معشوق در این مقاله به نگارش در آمده است که می تواند رهیافتی برای درک مظاهر عرفانی شعر شاه نعمت الله ولی دانسته شود. نتیجه اینکه، جایگاهی که شاه نعمت الله ولی برای معشوق در غزل خود قائل است، با تمام ویژگی های نامی و صفاتی او با انواع کاربردهای استعاری، تشبیهی و وصفی، مقامی است که در پرتو گنجینه اصطلاحات اهل تصوف که پیش از او برای معشوق وجود داشته است، مخصوص معشوقی حقیقی است. ویژگی های معشوقی که او با صفات مجازی به کار گرفته است، معدود بوده و همه در خدمت اندیشه های عرفانی او و خالی از ابداعات ویژه و مسبوق هستند.
۱۷۰.

تحلیل تأثیر اسوه های دفاع مقدس در شعر شاعران اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دفاع مقدس شاعران اصفهان اسوه تأثیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 495 تعداد دانلود : 497
ادبیات دفاع مقدّس بدون شک دارای ویژگی هایی است که به عنوان یک گونه ادبی خاص از سایر انواع ادبی متمایز می شود. بررسی و تحلیل اشعار این گونه از نظرگاه های مختلف حائز اهمیّت است. اصفهان از جمله شهرهایی است که طلایه دار جنگ بوده و نقش آفرینی های اصفهانی ها در جنگ بر کسی پوشیده نیست. شعرای اصفهان نیز از این پشتوانه معنوی بهره برده و آثار هنری برجست های خلق کرده اند. شهدای والامقام به عنوان اسوه های بارز دفاع مقدّس نقش و تأثیر بسزایی در شعر پایداری اصفهان ایفا می کنند و شاعران متعهّد اصفهانی با ذکر نام اسوه های پاک و دلاور دفاع مقدّس در اشعار خود از این شخصیّت ها برای بیان افکار و اندیشه های خود استفاده کرده و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم شگرف آنان را بازگو کرده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده،  تأثیر و نقش اسوه های دفاع مقدّس در شعر شاعران اصفهان در ابعاد گوناگون نشان داده می شود. نتایج حاصل از تحقیق، این تأثیرات را شامل می شود: حفظ و احیای هویّت های مذهبی، ملّی و تاریخی، ایجاد انگیزه و تهییج احساسات، پاسداری از کیان، استقلال و افتخارات میهنی و ملّی، منش دینی و اسلامی اسوه های دفاع مقدّس با تأثیرپذیری از اسوه های دینی، الگوبرداری جوانان و هشدار و آگاهی بخشی به آنها و التزام به نوعی عرفان عاشقانه.
۱۷۱.

خاستگاه های قدرت در کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت متن سعدی میخائیل باختین رولان بارت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 732
در سطوح و لایه های ظاهری متن، سعدی در یک ساختاری هرمی، خاستگاه و منشأ قدرت را موهبت و فره ایزدی می داند که به انسان هایی خاص اعطا می گردد و از آن ها نیز به یکی از اعضای خانواده منتقل می شود، اما متن همچون زبان سرشتی مکالمه بنیاد دارد و همواره محل تجمع معانی و مفاهیم و صداهایی متعدد و متکثر است و علاوه بر نیت مؤلف و گفتمان غالب، صداهای متعدد دیگری را می توان در آن شنید، از این رو متن امکاناتی را بر روی خواننده و پژوهشگر گشوده می دارد، که فراتر از برداشت گفتمان غالب  است. این مقاله در گام نخست تلاش می کند با استفاده از آراء اندیشمندانی چون میخائیل باختین و رولان بارت و پل ریکور نشان دهد که متون ترکیب و تلفیقِ آواها و نقل قول ها و ارجاعات و امکاناتی هستندکه از آگاهی مؤلفانه فراتر   می روند و زمینه را برای خوانش ها و دریافت هایی تازه تر فراهم می آ ورند، سپس       می کوشد جایگاه سعدی را در  نظریه ایرانشهری قدرت سیاسی بررسی کند و در پایان  در پی آن است که با دستاوردهای تبارشناسی میشل فوکو در مورد قدرت نشان دهد که  قدرت در اندیشه و آثار سعدی نه در یک نهاد و جایگاهی خاص بلکه در سراسر روابط و شبکه های اجتماعی جریان دارد.        
۱۷۲.

ردپای مضامین قلندرانه در غزل های انوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انوری غزل مضامین قلندریه رند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 460 تعداد دانلود : 109
     یکی از جلوه های معنایی در غزل، افزون بر عشق و عرفان، مضامین قلندرانه است که غزل های شاعران را تحت تأثیر قرار داده و آنان را از مضامین تکراری و یکنواخت خارج ساخته است. این گونه اشعار به طور رسمی از سنایی آغاز شد و شاعران دیگری نظیر عطار و حافظ از آن پیروی کردند. در این میان شاعرانی هم بودند که مضامین قلندرانه را در شعر خود به کار می بردند، اما کسی از آنان  به عنوان شاعر قلندر سرا یاد نکرده است. انوری ازاین دسته شاعران است که وی در غزل های خود از مضامین قلندرانه به نیکی بهره برده به گونه ای که می توان نام او را در زمره قلندرسرایان ذکر کرد، اما از وی در هیچ کجا به عنوان شاعر قلندرسرا یاد نشده است. این پژوهش بر آن است تا مضمون های قلندرانه او را با روش توصیفی – تحلیلی  مورد بررسی قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که وجود مضامین قلندرانه در شعر انوری به چه صورت است؟ بنابراین برآیند تحقیق  حاکی از آن است که انوری در غزل های خود با توبه شکنی و ملامتی نشان دادن خویش و انتقاد از حاکمان دینی، تابوهای هنجار جامعه را بر هم می زند و تفکر قلندرانه را به وضوح بیان می دارد. انتقاد و بدبینی وی از اعمال به ظاهر مذهبی و عدم عافیت طلبی در شعرش جلوه خاصی به غزل های او بخشیده است که همه این مضامین وجود تفکر قلندریه را در غزلهایش اثبات می کند.
۱۷۳.

واکاوی نمودهای شخصیت خودشکوفا در بوستان و گلستان سعدی با رویکرد تطبیقی به نظریۀ راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعدی گلستان بوستان کارل راجرز خودشکوفایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 110 تعداد دانلود : 819
نیمه دوم قرن بیستم، مکتب «انسان گرایی» پدیدار شد. هدف در این مکتب، تلاش برای بالابردن سطح خودآگاهی انسان و کشف توانمندی های بشر امروزی است. یکی از طرفداران و نظریه پردازان این مکتب کارل راجرز (1902‑1987 م.) بود. او ویژگی هایی را برای افراد در مسیر رشد و شکوفایی برگزید. از میان حکیمان و بزرگان ادب فارسی، سعدی در دوران زندگی با مسائل گوناگون اجتماعی روبه رو بوده است. وی در قالب حکایت و شخصیت های داستانی، راهکارهایی برای رسیدن انسان به رستگاری معرفی می کند. در این پژوهش، شخصیت های دو اثر مهم و ارزشمند بوستان و گلستان سعدی برپایه الگوی انسان خودشکوفای راجرز بررسی می شود و مطابق با دیدگاه وی تطبیق می یابد. نگارندگان در این پژوهش، خودشکوفایی و انسان خودشکوفا را بحث و بررسی می کنند. نتیجه بررسی ها نشان می دهد در این دو اثر تعلیمیِ ارزشمند که رهاورد سیر آفاقی و انفسی سعدی است، شخصیت هایی از اقشار گوناگون، ازجمله عالم، عارف، زاهد، ملک زاده و همسر مرد درویش نقش تأثیرگذاری داشته اند. آنان با پذیرش روبه رو شدن با دشواری های زندگی، خلّاقیت و اراده آزاد در تصمیم گیری ها، مطابق نظریه راجرز، توانسته اند به خودآگاهی و کمال انسانی راه یابند.      
۱۷۴.

بررسی ترجمه عناوین کتاب های ادبیات پایداری (از فارسی به انگیسی): گامی در راستای ارتقای الگوهای کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات پایداری فنون ترجمه ترجمه عنوان کتاب ترجمه تحت الفظی نویسه گردانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 493 تعداد دانلود : 161
یکی از برجسته ترین عواملی که می تواند توجه مخاطب را به خواندن یک کتاب جلب کند، عنوان آن اثر است. انتخاب عنوان مناسب از چالش برانگیزترین اقدامات نویسندگان است. چه بسا ساعت ها یا حتی روز های زیادی که نویسندگان برای انتخاب عنوانی درخور برای اثر خود صرف می کنند. به همان نسبت، ارائه ترجمه ای مناسب از آن عنوان، از دشوارترین و زمان برترین کارهای مترجمان است. تحقیق حاضر با هدف بررسی فنون مختلف برگردانِ عناوین کتاب های پایداری در پی بررسی مقوله مذکور و ارائه انواع راهبردهای امکان پذیری است که تاکنون به آنها اشاره نشده است؛ در حقیقت، نتایج پژوهش حاضر می تواند به برداشتن گامی در راستای ارتقای الگوهای ارائه شده کنونی در ترجمه عناوین آثار فرهنگی منجر شود. از مدل یین (2009) به عنوان چارچوب مقدّماتی در تحلیل داده ها استفاده شد. این الگو دربرگیرنده فنون زیر است: الف- «نویسه گردانی»: فنّی است که طیّ آن، حروف کلمات متن مبدأ با استفاده از حروف الفبای زبان مقصد جایگزین می گردد؛ البته، نویسه گردانیِ صرف مفاهیم فرهنگ محور یا عناصر فرهنگ-ویژه موجود در عنوان، غالباً به از دست رفتنِ کامل معنی برای مخاطب مقصد منجر خواهد شد. ب- «ترجمه تحت اللفظی»: مترجمانی که به این فنّ ترجمه متوسّل می شوند، هم در سطوح صورت و هم محتوا می کوشند تا نزدیک ترین معادل ها به متن مبدأ را انتخاب کنند. ج- تصریح: زمانی که عنوان اثر شامل تلمیح یا عناصری باشد که نویسه گردانی و ترجمه تحت الفظی از توصیف دقیق آن بازماند یا توجه مخاطب را جلب نکند، فنّ تصریح می تواند جایگزین مناسبی باشد. تصریح غالباً با اضافه کردن کلمات همراه است؛ طوری که همواره تعداد واژه های عنوانِ ترجمه شده نسبت به عنوان اصلی بیشتر است. گاهی ممکن است الحاق در قالب اطلاعاتی در کمانک ارائه شود. د- اقتباس: با استفاده از این فن، مترجم «ارجاعات فرهنگی» را تغییر می دهد؛ به گونه ای که برای مخاطب زبان مقصد به راحتی قابل درک باشد. این شیوه ترجمه، کاملاً مخاطب-محور است و مترجم، زبان و فرهنگ مقصد را در اولویت قرار می دهد. جایگزین سازی یک نام خاص در عنوان با نام خاص دیگر در زبان مقصد که شخصیّت مشابهی را در آن فرهنگ به ذهن خوانندگان متن مقصد متبادر می سازد، به کمک این فنّ ترجمه انجام می شود. ه- جایگزینی با عنوان کاملاً جدید: این فن زمانی به کار می رود که مترجم فارغ از محوریّت بخشی به مخاطب یا زبان و فرهنگ مبدأ یا مقصد، صرفاً بر اساس شمّ زبانی و خلاقیّت خود، عنوانی جدید (و البته مرتبط) خلق می کند. پس از مشاهده و ردیابی تعدادی از فنونِ ناگفته در الگوی یین، تلاش شد که در راستای ارتقای این الگو، راهبردهای دیگری، از جمله عمومی سازی، ویژه سازی، گرته برداری، حذف، تغییر جزئی، تغییر تفسیری، و تلفیق نیز لحاظ شود. طبق یافته ها، تنها راهبردی که هرگز به وسیله مترجمان در برگردانِ عناوین کتاب های ادبیات پایداری به کار نرفته است، «جایگزینی با عنوان کاملاً جدید» است؛ در حالی که بیشترین درصد به کارگیری فنون، مربوط به ترجمه تحت الفظی (%63) و نویسه گردانی (%23) است.    
۱۷۵.

تحلیل متن شناختی نسخ خطی حمله حیدری باذل و انواع تکمله های آن (و تبیین گونه حمله سرایی بر مبنای رویکرد انواع)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حمله حیدری باذل مشهدی حمله سرایی حماسه دینی نسخه خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 780
حمله حیدری باذل مشهدی، اثری است که در ادبیات حماسی فارسی، بیش ترین کمیت و تنوع نسخ را پس از شاهنامه فردوسی دارد. در این جستار، با بررسی 100 نسخه حمله، به معرفی چند تکمله جدید و تعیین میزان و ترکیب تکمله های این متن و سپس طبقه بندی پیکره متنی تحقیق، بر مبنای روی کرد انواع ادبی، در پنج رده پرداخته ایم. بر مبنای روی کرد نقد متنی مشخص شد، نسخ حمله حیدری باذل، به علت سبک هندی سراینده و کاربرد آیینی متن در حمله خوانی، بر خلاف عموم آثار ادبی کلاسیک، در طول زمان، به جای الحاق و افزایش ابیات، متحمل اسقاط و حذف ابیات شده اند؛ به جز انتهای نسخ که تکمله بدان ها افزوده شده است. بر مبنای طبقه بندی انواع نیز، گونه حمله سرایی این گونه تعریف شد: حمله سرایی، در سطح کلان، ذیلِ ژانر حماسه ثانویه دینی، و زیرْژانرِ حماسه ادبی، با کارکرد حماسه زبان تبیین شد. هم چنین از حیث محتوایی در شمار منظومه های حماسی تاریخی با دو گونه حماسه تاریخیِ محض یا حماسه تلفیقی تاریخی- عامیانه محسوب شد که از حیث رابطه با متن معیار ( حمله باذل) سه زیرگونه تکمله باذل، نظیره سرایی بر باذل و ترجمه حمله را شکل داده است.
۱۷۶.

واکاوی تقابل دوگانۀ خوشبینی و بدبینی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقابل دوگانه خوشبینی بدبینی عبدالوهاب البیاتی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 964 تعداد دانلود : 661
تقابل دوگانه هر چند مصادیقی به درازای دیرنده تاریخ دارد، اما نخستین بار این اصطلاح را زبانشناسان ساختارگرا که در پی روشی منسجم و علمی جهت دستیابی به رابطه معنایی میان دو مفهوم متضاد و متنافی بودند، مطرح ساختند. باری، یکی از این دوگانه ها، خوشبینی و بدبینی است که میان آن دو رابطه ای متقابل برخاسته از قرینگی و تعامل با یکدیگر، برقرار است. این تقابل که نقش بارزی در زیبایی و انسجام ساختاری متون ادبی دارد، به گونه ای بارز در شعر عبدالوهاب البیاتی (1926- 1999م) و محمدرضا شفیعی کدکنی (1318ش) آشکار است. این پژوهش با طرح این پرسش که هر دو شاعر برای بیان خوشبینی و بدبینی از چه تقابلهای دوگانه ای بهره برده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان آن هاست، بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق مشابه و برجسته تقابل دوگانه خوشبینی و بدبینی و دلالت های آن ها را در اشعار این دو شاعر تحلیل و بررسی می کند. این هنرْسازه در قالب کلماتی با بارِ مثبت و منفی چون جفت واژگان نور و تاریکی، آزادی و اسارت، بهار و زمستان و زایش و مرگ در شعر دو شاعر جلوه می یابد. زیربنای اصلی همه این جفت واژگان، دغدغه های اجتماعی و سیاسی ای است که موجب شده این دو شاعر در کنار واژگان و تعبیراتی که دلالت بر یأس و اندوه دارند، از واژگان و تعبیراتی استفاده کنند که دلالت بر امید و شادی دارند.   
۱۷۷.

بررسی کهن الگوی زن اغواگر در مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: زهره الهه عشق کهن الگو ایرج میرزا منظومه زهره و منوچهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 920 تعداد دانلود : 834
کهن الگوها صورت هایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشرند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. در این تحقیق کهن الگوی زن اغواگر در ادبیات با مثنوی «زهره و منوچهر» ایرج میرزا، تحلیل و مقایسه شده است. شاعران بزرگ به کهن الگویی زن اغواگر در شعر خویش اشاره کرده اند. ایرج میرزا، در مثنوی «زهره و منوچهر»، این کهن الگو را دستمایه داستان خود قرار داده، زهره را الهه عشق نامیده و شخصیتی ویژه به آن بخشیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهن الگو و صور کهن الگویی، نمودهای کهن الگویی زهره در مثنوی زهره و منوچهر ایرج میرزا بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این روایت ایرج میرزا سرگذشتی شبیه به روایت های شفاهی عامیانه داشته است؛ عناصر گوناگون از اسطوره های مستقل دیگر در روایتی جدید گرد هم می آیند و قصه ای نو می آفرینند که گاه ممکن است بنیاد وجودی آن با اساس کهن الگویی پیشین در تعارض باشد. زهره در این سروده دارای وجوهی متناقض و دوگانه است؛ این امر از آنجا سرچشمه می گیرد که آناهیتا ایزدبانوی عشق، آب، پاکی و بی آلایشی، قداست و عصمت است و نقطه مقابل عشق پاک و الهی، عشق ناپاک و شهوانی است که در روایت های سامی و یونانی به زهره، ایشتر و افرودیت نسبت داده شده است، حال این دو ویژگی متناقض به خاطر ماهیت داستانی ایرج میرزا در یک شخصیت جمع شده اند تا روایت او را جلوه ای دیگر ببخشند.
۱۷۸.

تبیین غم و اندوه در شروه سرایی های فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادب غنایی اندوه و غم شروه فایز دشتی محمدخان دشتی مَفتُون بُردُخُونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 56 تعداد دانلود : 65
ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی و هرچه روح آدمی را متأثر می کند، توجه نشان می دهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز می سازد، غلبه عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیق ترین و متأترکننده ترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و این که شاعران مورد بررسی در کاربرد این گونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشته اند. در باب نتیجه این تحقیق می توان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبه شخصی دارد و در سروده های مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبه مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه بشری باشد، به هیچ می گیرد و گاه به سرایندگان بی درد در دوره مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعری اش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر می شود، اما به تدریج علت اندوهش را می توان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت.
۱۷۹.

تصاویر برساخته از مرگ یزدگرد، رستم فرّخ زاد و ماهویه در کشاکش گفتمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یزدگرد رستم فرخ زاد ماهویه شاهنامه گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 583 تعداد دانلود : 762
نگارند گان در این پژوهش بر آن هستند که با پیش کشیدن مرگ یزدگرد، ماهویه و رستم فرّخ زاد در شاهنامه و سنجش آن با منابع تاریخی پیش از آن، هم دوره و پس از آن، به بررسی عناصر ایدئولوژیک و جهت دار در آن ها بپردازند. با این بررسی نقش نویسنده و گزاره ها در مناسبات قدرت معین می شود. به شکلی که هم خودِ نویسنده و شاعر و هم خودِ اثر به مثابه کرداری اجتماعی، برساخته مناسبات قدرت و تخاصمات اجتماعی و سیاسی آن دوره بر سر تثبیت گفتمان و معنای وابسته به آن هستند. این امر منجر به قطبی شدن گزاره های به کار رفته توسط نویسنده و شاعر می شود. نویسنده این قطبی شدن ها را بر روی بستری از غیرسازی ، برجسته سازی و حاشیه رانی انجام می دهد. با وجود این، نباید در پی صدق و کذب بودن این روایت ها باشیم؛ بلکه باید آن ها را به عنوان متن های ایدئولوژیک مورد توجه قرار داد. ما از راه برخورد و رویارویی این عوامل، هوّیت متفاوت روایت ها و گزاره های ایدئولوژیک این افراد و آثار را به شکلی عقلانی و اخلاقی درک و دریافت می کنیم.
۱۸۰.

تحلیل تطبیقی منطق الطیر عطار و بهشت گمشده میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق الطیر بهشت گمشده تحلیل تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 364 تعداد دانلود : 859
یکی از آثار ارزشمند عرفانی که به زبان رمزی و سمبولیک سروده شده است، منطق الطّیر عطّار است که سفری پرمخاطره توسطّ مرغان به رهبری هدهد برای رسیدن به سیمرغ -رمز ذات احدیّت –را روایت می کند. بهشت گمشده میلتون نیز اثری سمبولیک است که به لحاظ طرح موانع رسیدن به کمال، مشابهت هایی با منطق الطّیر دارد. ویژگی های زبانی و داستانی مشابه و روح حماسی حاکم بر هر دو اثر است؛ با این تفاوت که در منطق الطّیر، حماسه، عرفانی و در بهشت گمشده، حماسه بیشتر ادبی است. عطّار و جان میلتون از منابع دینی مختص آیین خویش در آفرینش اثر خود بهره گرفته اند. شیوه بیان روایت حضرت آدم(ع) و نسبت دادن گناه آغازین به حوّا یا آدم وحوّا ، فاصله حقیقت تا مجازِ این دو متن را تا حدودی مشخص می کند. همسویی ها و ناهمسویی های نگرش های عطّار و جان میلتون، در این دو اثر ارزشمند برمبنای چه عواملی تعیین می شوند؟ تحلیل تطبیقی در این پژوهش از یکسو مبتنی بر بینش سیّاره ای یعنی نگریستن به تفاوت ها، بدون نفی دیگری و از سوی دیگر مبتنی بر شباهت ها بدون الزام همسان سازی با دیگری و شیوه کلّی پژوهش، تحلیل محتوای کیفی متن است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان