ابراهیم متقی

ابراهیم متقی

مدرک تحصیلی: استاد علوم سیاسی، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۱۲ مورد از کل ۱۱۲ مورد.
۱۰۱.

نقش بازیگران منطقه ای در رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۳۳
نیروهای اجتماعی خاورمیانه در سال های بعد از جنگ سرد، از تحرک امنیتی و کنش ژئوپلیتیکی برخوردار گردیده اند. این جنبش های اجتماعی نوین در بسیاری از کشورها ماهیت اتوپیاگرا دارند. براساس چنین ادراکی، هر نیروی اجتماعی می تواند بر معادله قدرت راهبردی تأثیرگذار باشد. نقش یابی نیروهای اجتماعی زمینه لازم برای تحرک بازیگران منطقه ای را به وجود آورده است. بازیگران منطقه ای همانند ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان در زمره بازیگرانی  دانست که نقش رقابتی در سیاست منطقه ای ایفا می کنند. نقش رقابتی بازیگران منطقه ای در ائتلاف با رقابت قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا منجر به تشدید رقابت های منطقه ای در خاورمیانه شده است. هر گروه از بازیگران تلاش دارند تا رقابت های سیاسی و راهبردی خود را در قالب «جنگ نیابتی» سازماندهی نمایند. برخی از بازیگران همانند عربستان و اسرائیل در صدد رادیکالیزه کردن نیروهای اجتماعی خاورمیانه می باشند. علت آن را باید در تلاش آنان برای تغییر در موازنه قدرت منطقه ای دانست. در این فرآیند، زمینه برای اثربخشی بازیگران منطقه ای در بحران های منطقه ای به وجود آمده است. چنین فرآیندی را باید بخشی از سازوکارهای کنش نامتقارن نیروهای اجتماعی براساس مداخله و اثربخشی نیروهای منطقه ای و بین المللی دانست. در این فرآیند، نشانه هایی از رادیکالیزه شدن نیروهای اجتماعی در برابر تهدیدات متعارف شکل می گیرد
۱۰۲.

بررسی جامعه شناختی موضع گیری بازاریان نسبت به مشارکت سیاسی در دوره اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت سیاسی بازاریان اعتدال مشارکت مثبت مشارکت منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۵۴
مشارکت سیاسی افراد در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین عوامل در رسیدن به دموکراسی و توسعه به حساب آمده و از ملزومات دوسویه در جوامع مردم سالار به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی موضع گیری بازاریان نسبت به مشارکت سیاسی در دوره اعتدال (دوره هشت ساله ریاست جمهوری حسن روحانی) با روش نظریه بنیانی درصدد شناسایی موضع گیری مشارکت سیاسی بازاریان است. داده های پژوهش، برآمده از شانزده مصاحبه نیمه ساختاریافته است. مشارکت کنندگان به صورت هدف مند از میان بازاریان تهران انتخاب و تعداد نمونه ها با توجّه به رسیدن به اشباع، تعیین شد. روند تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری انجام شد. طی این مراحل کدگذاری، داده ها ابتدا خرد و سپس دوباره با هم مرتبط می شوند. در نوشتار پیش رو، از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده های اولیه استخراج شد که از میان آن مفاهیم، 58 خرده مقوله و 17 مقوله، به دست آمد. درنهایت، دو مفهوم محوری «رویکرد مشارکتی مثبت» و «رویکرد مشارکتی منفی»، به عنوان پدیده های اصلی که بقیه مقوله ها را پوشش می دادند، انتخاب شدند. افرادی که رویکرد مثبتی به مشارکت داشتند، آینده سیاسی و اقتصادی کشور را قابل تغییر در راستای عقلانیت و مردم گرایی، می دیدند. درمقابل، افرادی که رویکرد مشارکتی منفی داشتند، خود (مردم) را دارای هیچ وزن تأثیرگذاری ای در حال و آینده سیاسی و اقتصادی – اجتماعی جامعه، قلمداد نمی کردند.
۱۰۳.

راهبرد «میدان» و «دیپلماسی» در تفکر استراتژیک شهید سلیمانی به مثابه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت نرم میدان دیپلماسی شهید سلیمانی غرب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۳۱
این پژوهش به بررسی راهبرد ترکیبی «میدان» و «دیپلماسی» در اندیشه استراتژیک شهید سپهبد قاسم سلیمانی به مثابه قدرت نرم در پیشبرد سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران می پردازد. پرسش اصلی نویسندگان این پژوهش این است که چگونه پیشبرد این راهبرد در میدان های نبرد منطقه ای همزمان منجر به دفع تهدیدات امنیت ملی و افزایش نفوذ ژئوپلتیک ایران در حوزه کاربرد دیپلماسی و در مواجهه با قدرت های بزرگ و رقبای منطقه ای گردید؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که سردار سلیمانی با بکارگیری نوعی بازدارندگی ترکیبی و استفاده از نیروهای شریک و متحد ایران در منطقه (قدرت نرم)، ایفای نقش موثر و حضور فعال و به موقع ایران در کنترل و مدیریت شرایط پسا منازعه در بحران های منطقه ای از جمله در عراق، سوریه و افغانستان (قدرت سیاسی)، و همچنین سرکوب نیروهای تکفیری تروریستی همچون داعش و شاخه های القاعده در منطقه شامات (قدرت امنیتی-نظامی)، تراز قدرت منطقه ای ایران را در میدان های نبرد منطقه ای و به تبع قدرت چانه زنی دیپلماتیک کشورمان در پرونده های کلان سیاست خارجی کشور افزایش داد. نویسندگان از روش تاریخی-تحلیلی برای تجزیه و تحلیل موضوع استفاده کرده و با استفاده از نظریه بازدارندگی «موازنه وحشت» به تبیین موضوع می پردازند. نویسندگان نتیجه می گیرند که بکارگیری این راهبرد ترکیبی نرم و سخت از سوی شهید سلیمانی تهدیدات امنیتی جدی را در مقاطعی تاریخی در یک دهه گذشته رفع کرده و زمینه های فرصت سازی برای بکارگیری یک دیپلماسی فعال را فراهم کرده است.
۱۰۴.

بررسی عوامل نهادی مؤثر بر شکل گیری دولت و عملکرد آن در افغانستان، 1393- 1380(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افغانستان ائتلاف مسلط دولت رانت نظام دسترسی محدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۷
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل نهادی تأثیرگذار بر شکل گیری دولت و عملکرد آن در افغانستان در دوره زمانی 1393-1380 است. ازاین رو تلاش شده است تا به دو پرسش پژوهشی زیر پاسخ داده شود: 1. چه عوامل نهادی در شکل گیری دولت در افغانستان و عملکرد آن در این دوره زمانی مؤثر بوده اند؟ 2. چگونه این عوامل نهادی بر شکل گیری و عملکرد دولت در افغانستان پس از اجلاس بن در سال های 1393-1380 که افغانستان از «ثبات سیاسی نسبی» بهره مند شد، تأثیر داشته اند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که عوامل نهادی سبب ساز موفقیت ذی نفعان برای تشکیل ائتلاف مسلط از میان نهاد های تأثیرگذار بر توافق «اجلاس بن» شدند و «دولت ائتلافی مسلط» از راه رانتیریسم و محدودسازی دسترسی افراد و نهادهای خارج از ائتلاف به رانت ها توانست «ثبات سیاسی نسبی» را در افغانستان در این دوره زمانی تأمین کند. برای تحلیل داده های گردآوری شده بر اساس یافته های گزیده ای از پژوهش های پیشین، و گزارش ها و آمار ارائه شده از سوی مراکز معتبر ملی و بین المللی مربوط به مسئله موردنظر، از روش تحلیل نهادی استفاده شد. چارچوب نظری پژوهش بر پایه نظریه نهادگرایانه داگلاس نورث برای بررسی نظام های دسترسی محدود قرار داده شد. دولت در این نظام ها حاصل شکل گیری ائتلافی مسلط بر پایه منطق توزیع رانت است و رفتار نهاد ها پیش بینی شدنی و بر نوعی تعامل سودآور استوار است. به عبارت دیگر، رفتار نخبگان سیاسی در دولت (ائتلاف مسلط) افغانستان با رانت هدایت و محدود می شد و این وضعیت به حفظ ثبات سیاسی نسبی در دوره زمانی 1393-1380 انجامید.
۱۰۵.

The Impact of International Sanctions on Development of Health Tourism in Iran

کلید واژه ها: health tourism International Sanctions Sanctions on aircraft and its Parts Oil Exports Tourism infrastructure and Budget deficit

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۷
Health tourism, as a subset of Tourism, is composed of separate sections. This industry is currently one of the most leading and lucrative industries in the World. Different countries benefit from this industry according to their abilities, capabilities and the amount of attention they pay to it. But Iran is not able properly to exploit these sections due to its capabilities. One of the main obstacles to the development of Health tourism are international sanctions. This study aims to answer the following Question: How international sanctions effect on development of Health tourism in Iran? According to the descriptive- analytical method from the statistics and data of reputable international and domestic organizations and through the following hypothesis supposes that international sanctions, directly and indirectly, hinder the development of Health tourism. The results demonstrate that international sanctions directly prevent the sale of aircraft and its parts, bank transactions and etc. and indirectly, by prohibiting the export of oil, petrochemical products, minerals and crude metals, cause the government a lack of access to foreign currency, thereupon creating the budget deficit and ultimately postponing the development of infrastructure as a base for development of health tourism, therefore, it has a negative impact and reduces the growth rate of its development.
۱۰۶.

دولت سازی دموکراتیک و ملت سازی انسجام یافته در عراق نوین (2015 2003)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولت سازی در عراق بحران هویت نخبگان انسجام اجتماعی نهادسازی دموکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
دولت سازی دموکراتیک را می توان اصلی ترین ضرورت عراق نوین دانست. دولت سازی در سال های بعد از اشغال عراق با نشانه هایی از چالش قومی و هویتی روبه رو شده است. نیروهای چالشگر متأثر از برخی بازیگران منطقه ای و بین المللی تلاش کرده اند موضوع هویت ملی را تحت تأثیر قرار دهند و با این کار چالش های ساختاری عراق را گسترش دهند. روند دولت سازی و ملت سازی در عراق تحت تأثیر مؤلفه های مختلف اجتماعی، سیاسی و الگوی کنش نخبگان شکل می گیرد. نخبگان عراق در دوران حکومت بعثی موقعیت خود را از طریق سلسله مراتب حزبی به دست می آوردند. در این فرایند، گروه های قومی مختلف می توانستند در ساختار سیاسی عراق ایفای نقش کنند. بحران سیاسی عراق در حال حاضر مربوط به شرایطی است که نشانه هایی از تضاد سیاسی بین نخبگان را که به گروه های مختلف فرهنگی، قومی و سیاسی تعلق دارند، اجتناب ناپذیر کرده است. در محیطی که تضادهای قومی، هویتی و مذهبی وجود دارد، نخبگان کار دشواری برای دولت سازی دارند. به همین دلیل روابط جدید دولت سازی در عراق بدون توجه به نقش نخبگان در روند کنترل قالب های احساسی و قومیتی امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که «نخبگان در فرایند دولت سازی دموکراتیک در عراق چه ویژگی هایی دارند و دولت سازی در چه فرایندی حاصل می شود؟» فرضیه مقاله معطوف تبیین این گزاره است که «دولت سازی و ملت سازی دموکراتیک در عراق از طریق انسجام اجتماعی و همبستگی نخبگان در فرایند نهادسازی اجتماعی حاصل می شود». دولت سازی های دموکراتیک در عراق نیازمند روش شناسی مبتنی بر «تحلیل داده ها» و همچنین «تحلیل محتوا»ست. در این پژوهش از روش ترکیبی بهره گرفته می شود و به موازات جمع آوری داده های توصیفی، از قالب های تحلیل محتوا و مصاحبه نیز استفاده و با برخی نخبگان عراقی درباره روند و شاخص های دولت سازی در عراق مصاحبه شده است.
۱۰۷.

سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست خارجی آمریکا نظریه پیوستگی روزنا فردگرایی امنیتی سازی غرب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا است. متناسب با این هدف، نگارنده به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که فردگرایی در دوران ترامپ چه تأثیری بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا داشته است؟ نگارنده تلاش می کند تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه پیوستگی روزنا از یک سو و نظریه امنیتی سازی مکتب کپنهاگ از سوی دیگر به عنوان چارچوب نظری، فردگرایی در سیاست خارجی ترامپ را بررسی و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه راهبردی غرب آسیا را تحلیل کند. روزنا منابع سیاست خارجی را به پنج دسته تقسیم می کند: فردی، وابسته به نقش، اجتماعی، حکومتی و خارجی. درخصوص اولویت هر کدام از این متغیرها، روزنا معتقد است که نقش متغیر فرد در آمریکا به عنوان کشوری با وسعت زیاد، اقتصاد توسعه یافته و با جامعه باز در پایین ترین سطح قرار دارد. بررسی سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ از بعد روان شناسی شخصیتی و عملکرد، برخلاف نظریه روزنا نشان می دهد که متغیر فرد بالاتر از چهار مورد دیگر قرار گرفته است. هرچند امنیتی سازی منطقه غرب آسیا به دولت جرج دبلیو بوش برمی گردد؛ اما آنچه این مقاله به عنوان فرضیه درنظر گرفته است، تأثیری است که فردگرایی ترامپ به عنوان بازیگر امنیتی ساز در سیاست خارجی دولت در تشدید امنیتی سازی منطقه غرب آسیا و اقدامات تنش آفرین انجام داده است. پژوهش حاضر اثبات می کند که اقداماتی ازقبیل ممنوع کردن اتباع شش کشور اسلامی از ورود به آمریکا، خروج از برجام، ترور سپهبد قاسم سلیمانی و انتقال سفارت رژیم صهیونیستی از تل آویو به بیت المقدس، به عنوان اقدامات خاص و نتیجه تشدید امنیتی سازی این منطقه، قابل ارائه است.
۱۰۸.

ارزیابی مقایسه ایی تهدیدهای امریکا در برخورد با ایران(2010-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تهدیدهای امنیتی اهداف راهبردی ادراک تهدید نشانه های تهدید عمل گرایی رادیکالیسم متقاعدسازی ترغیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
تهدیدهای امنیتی بخشی از واقعیت های سیاست بین الملل اند. کشورهایی که دارای اهداف راهبردی معطوف به تغییر وضع موجود باشند، یا با اهداف قدرت های بزرگ و بازیگران منطقه ای هماهنگ نباشند، در وضعیت تهدید امنیتی قرار می گیرند. جمهوری اسلامی در زمره کشورهای دارای ژئوپولیتیک تهدید است. این کشورها در شرایطی به سر می برند و با بازیگرانی تعامل می کنند که اهداف امنیتی و راهبردی متفاوتی دارند. وضعیت امنیتی ایران در مدار تاریخی صد سال گذشته بیانگر چنین وضعی است. علیه امنیت ملی » تهدیدهای مرکب « در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد شکل گیری ایران هستیم که ناشی از مولفه های ایدئولوژیک و راهبردی جمهوری اسلامی است. قدرتهای بزرگ درصدد کنترل فضای امنیتی ایران هستند، در حالی که بازیگران منطقه ای همانند عراق، عربستان و اسرائیل تلاش زیادی برای محدودسازی و مقابله با رهیافت های امنیتی ایران به انجام رسانده اند. چنین فرآیندی به گونه ای متفاوت در قرن 21 نیز ادامه یافته است. در این مقاله تلاش می شود تهدیدهای امنیتی امریکا علیه اهداف راهبردی ایران، در دوران جورج بوش و باراک اوباما با یکدیگر مقایسه شود. برای تبیین این موضوع از دکترین امنیت ملی امریکا در این دو مرحله استفاده می شود. از سوی دیگر، الگوهای رفتاری و همچنین مواضع راهبردی امریکا و متحدانش در چارچوب سیاست و نهادهای بین المللی مورد توجه قرار خواهد گرفت. ادبیات سیاسی به کار رفته توسط زمامداران و استراتژیست های امریکایی نشان می دهد که جلوه هایی از تهدید، رویارویی و مقابله در دو دوره تاریخی یادشده وجود داشته است. این تهدیدها در دوران بوش با ادبیات تهاجمی تری مطرح می شد، در حالی که امکان عملیاتی شدن آنها محدود بود. تهدیدهای امنیتی دوران اوباما، ادبیات منعطف تری در مقایسه با دوران بوش دارد، در مقابل، امکان عملیاتی شدن آنها تهدیدهای امریکا در دوران ،» رهیافت رئالیسم تدافعی « افزایش یافته است. در این مقاله براساس بوش و اوباما مورد تبیین مقایسه ای قرار گرفته است.
۱۰۹.

مبانی و هستی شناسی تکر امنیتی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رژیم صهیونیستی امنیت گتویی هست یشناسی امنیتی دولت پادگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
امنیت از نظر اندیشه ای و زیرساختی میان یهود و شهروندان و دول تمردان و تئوریسین های رژیم صهیونیستی امری قدسی است. قالب های ایدئولوژ کی امنیت در اسرائیل براساس ادبیات و آموزه های صهیونیسم شکل گرفته است. قواعد و آموزه های امنیتی و امنیت و امنیتی کردن به معنی خارج کردن پدیده از حوزه عمومی به حوزه ویژه ذات شناسی مفهوم امنیت در ذهنیت اسرائیلی است. امنیت بر مبنای فرهنگ راهبردی، منبعث از آموزه های اندیشه ای به مثابه عمق راهبردی در نظام معنایی گتویی و آ یین رژیم صهیونیستی و فرهنگ راهبردی است که به متغیرها و تهدیدهای وجودی و یکانی معنا م یبخشد.هستی شناسی تفکر امنیتی رژیم صهیونیستی تابعی از همه مؤلف ههایی است که منطق آن در قر نهای 18 و 19 میان گتوهای صهیونیستی نضج گرفت. ادبیات امنیتی چنین مجموع های براساس رهیافتهای تلمودی سازماندهی شده است. این مبانی و نگاه هست یشناسانه امنیتی در سازمان رزم و نهادهای امنیتی، به مثابه پارادایم حاکم در حوزه مسائل شناختی و معرفتیِ پدید ههای عینی در جغرافیای گتویی فعلی رژیم صهیونیستی است... می توان گفت امنیت در منطق اسرائیل یها به معنی جاودانه کردن وضع موجود است وخشونت نظام مند، نشانه قدرت است که از سطح نظری امنیت به سیاست عملی امنیتی تبدیل شده است. لایه های هویتی یهود در ابعاد فرهنگی، مذهبی، زبانی و قومی تعریف شده است؛ از این رو، لایه های هویتی در امنیت هلاخایی قابل بازخوانی است. عقل و عقلانیت یهودی به دکترین انتظار امنیتی سوق م یدهد. در تعریفی نو از امنیت، دفاع از هستی، شفاف ترین تعریف از مقوله امنیت است. در این مقاله تلاش شده است مبانی هست یشناسی تفکر امنیتی اسرائیل مورد بررسی قرار گیرد. در این ارتباط نشان ههایی از ساختار سیاسی در اسرائیل وجوددارد که به عنوان عامل اصلی تداوم هست یشناسی گتویی محسوب م یشود. هست یشناسی امنیت فرق های به این دلیل تداوم یافته است که رژیم صهیونیستی چنین رو کیردی را بازتولید میک ند.
۱۱۰.

گونه شناسی تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسجام اجتماعی تهدیدهای امنیت ملی بحران جنگ تحمیلی تهدیدهای خوشه ای آسیب شناسی تهدیدهای امنیت ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
آسیب شناسی تهدیدهای امنیت ملی امری ضروری برای آینده پژوهی امنیتی است. اگرچه آسیب شناسی برخی تهدیدهای امنیتی به حوادث دوران گذشته مربوط است، بهره گیری از آن نتایج مطلوب و موثری برای آسیب شناسی تهدیدهای موجود و آینده فراهم می آورد. از سوی دیگر، چنین فرآیندی زمینه ساز شناخت ماهیت تهدید و چگونگی کنترل تهدیدهای بالقوه و بالفعل است. در این مقاله تلاش می شود از روش یادشده برای تبیین آسیب شناسی و گونه شناسی تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده شود. بررسی تهدیدهای انجام شده علیه انقلاب و جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد تهدیدها در مرحله اول ماهیت سخت افزاری داشته و به تدریج با تغییرات ماهیتی، کارکردی و نشانه ای روبه رو شده است. تهدیدهای سخت افزاری به منظور مقابله با ساختار سیاسی ایران انجام گرفته است. در مرحله دوم، تهدیدهای امنیت ملی ماهیت نرم افزاری دارد و معطوف فرسایش قدرت ملی ایران است. نشانه های تهدید سخت افزاری که در کودتای نوژه و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نمود یافته، به اقدامات محدودکننده علیه ایران در سیاست بین الملل مربوط می شود. فرآیند یادشده نشان می دهد در هر دوران تاریخی، شکل خاصی از تهدیدهای امنیتی علیه ساختار سیاسی ایران وجود داشته است. تبیین این مقاله براساس رهیافت تاریخی ساختاری انجام گرفته است. هدف از بهره گیری از رهیافت تحلیلی تاریخی پیوند شاخص های تهدید امنیتی در گذشته با فرآیندهای امنیت سازی در آینده است. بر این اساس، تهدیدهای ساختاری ممکن است در دوران مختلف تاریخی تکرار شود. بنابراین، آسیب شناسی تهدیدها به منزله فرآیند امنیت سازی در رویکرد آینده پژوهانه تلقی می شود. در این مقاله تلاش شده است گونه شناسی تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در فرآیند تاریخی مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، تهدیدهای فراروی ساختار سیاسی ایران در هر دوره تاریخی به گونه ای تفکیک شده، بررسی می شود. سوال اصلی این مقاله ویژگی های تهدیدهای اصلی فراروی جمهوری اسلامی ایران در سال های اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی است و اینکه در چه شرایط تاریخی ساختاری شکل گرفته و چگونه مدیریت شده است.
۱۱۱.

نشانه شناسی نفوذ در سیاست خارجی ایران (با تأکید بر دهه 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی نفوذ سیاست خارجی ایران ترمیدور هنجارهای انقلابی هنجارهای بوروکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۹
مفهوم نفوذ در ادبیات سیاسی و راهبردی ایران مربوط به شرایطی است که نشانه هایی از استحاله خزنده در الگوی رفتاری کارگزاران اجرایی و مقامات سیاسی شکل گرفته است. دهه نود «پروژه نفوذ» محور اصلی کنش قدرت های بزرگ برای اثرگذاری بر روندهای سیاسی و سیاست خارجی ایران بوده است. در فرایند اثربخشی مفهوم نفوذ در سیاست خارجی، ایستارهای بوروکراتیک و مبتنی بر سازش جای گزین ایستارهای انقلابی می شود. طبیعی است که فرایندهایی همانند کارگزاران بوروکراتیک و سیاست های عملگرایانه نیز جای گزین سیاست و کارگزاران انقلابی می شود. به طور کلی نفوذ در عصر «شبکه های اجتماعی» و «فضای مجازی»، براساس نشانه های هنجاری شکل گرفته است و هرگونه هنجارسازی می تواند آثار و پیامدهای خاص خود را در سیاست خارجی امنیتی ایجاد کند. نشانه های نفوذ شکل گیری فرایندی است که نیروهای گریزازمرکز در دو جهت ایفای نقش می کنند: گروه اول را باید سوژه هایی دانست که تحت تأثیر محیط بیرونی در جهت ایجاد تضادهای هنجاری در ساختار سیاسی ایران قرار می گیرند؛ گروه دوم مربوط به نیروهایی است که در فضای تضاد ساختاری بر ضرورت های کنش بوروکراتیک به مفهوم سازش سیاسی و بین المللی تأکید دارند. در این مقاله، هر نیرو یا کارگزاری که زمینه ساز ترمیدور باشد، به عنوان نماد و نشانه نفوذ تلقی می شود. پرسش مقاله به این امر اشاره دارد که «نشانه ها، کارگزاران و فرایندهای نفوذ در جهت تغییر نقش ملی سیاست خارجی ایران شامل چه نشانه هایی است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «تضادهای ایستاری کارگزاران کنش بوروکراتیک و انقلابی هدف محوری زمینه ساز ترمیدور و به عنوان نماد نفوذ در سیاست خارجی ایران شمرده می شود.» تبیین مقاله براساس روش شناسی «استیون لوکس» در قالب «بعد سوم قدرت» به مفهوم اغوا و فریب انجام می گیرد.
۱۱۲.

امنیت سازی در عصر نئومرکانتیلیسم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعمار استثمار کنترل ساختاری نئومرکانتیلیست عقلانیت ارتباطی عقلانیت ابزاری دانش انقیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
امنیت سازی ضرورت راهبردی کشورها در تمام دوران تاریخی است. در هر عصری، شکلی خاص از امنیت سازی مورد توجه بازیگران قرار می گیرد. لذا دوره پس از موج دوم انقلاب صنعتی را عصر نئومرکانتیلیسم می نامند. اما در سال های دهه 1960، در عصر موج سوم انقلاب صنعتی، شکل بندی های امنیت منطقه ای و بین المللی کشورها با تغییر و دگرگونی هایی بنیادین روبه رو شد. اصلی ترین نشانه چنین تغییراتی در «کنترل ساختاری» بازیگران و فرآیندهای سیاسی نمود یافته است. به عبارت دیگر، هرگونه تحول راهبردی مربوط به شرایطی است که در راستای امنیت سازی پیچیده قرار گیرد. کشورهای صنعتی غرب از اواخر قرن 19 چنین الگویی را آغاز کردند که هم چنان (2011) ادامه دارد. ضرورت های کنترل ساختاری در امنیت سازی ایجاب می کند مداخله قدرت های بزرگ در امور داخلی کشورها افزایش یابد. بنابراین، واحدهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که در فضای مقابله با تهدیدهای بین المللی جهان غرب قرار گرفته اند، نیازمند شناخت الگوهای قدرت یابی و قدرت سازی بازیگران اصلی سیاست بین الملل اند، چون فقط با این روش می توان نیازهای امنیت سازی ایران و کشورهای انقلابی را تامین کرد. سوال اصلی این مقاله معطوف این است که با تغییر ساختار اقتصاد جهانی از مرکانتیلیسم به نئومرکانتیلیسم، چه دگرگونی در ماهیت امنیت حاصل خواهد شد؟ در پاسخ به سوال یادشده، این موضوع مطرح می شود که امنیت در ساختار نئومرکانتیلیسم ماهیت غیرمستقیم، غیرابزاری و نرم افزاری پیدا کرده است. در تبیین این مقاله از رهیافت نئولیبرالی امنیت استفاده شده است. طبعاً رویکرد تحلیلی نظریه پردازانی مانند جوزف نای و مایکل هورتن از اهمیتی ویژه در این مقاله برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان