سید اصغر کیوان حسینی

سید اصغر کیوان حسینی

مدرک تحصیلی: دانشیار روابط بین الملل، دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۴ مورد از کل ۴۴ مورد.
۴۱.

بازهویت یابی دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکا پس از 11 سپتامبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیپلماسی عمومی جنگ سرد مبارزه با تروریسم آمریکا خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۶۸
دیپلماسی عمومی که از دهه 1960 برای توصیف جنبه های جدید دیپلماسی بین المللی وارد حوزه روابط بین الملل شد؛ حلقه ای از زنجیره تحول تکاملی دیپلماسی در دوره های زمانی گوناگون محسوب شده است. از سوی دیگر، آمریکا را باید از معدود قدرت های بزرگ دانست که از ابتدای ورود به عرصه نقش آفرینی در محیط بین المللی، از دیپلماسی یادشده بهره برده و همواره به شیوه ها و ابزارهای جدید و نوآورانه برای تحقق اهداف موردنظر متعهد بوده است. در این نگارش، در راستای توجه به تجارب گسترده حاصل از کاربست دیپلماسی عمومی در دوره جنگ سرد و دهه پایانی قرن بیستم، تمرکز اصلی بر سال های پس از یازدهم سپتامبر بوده و سعی می شود که ابعاد کمّی و کیفی رویکرد کابینه های بوش دوم و اوباما در مورد استفاده از دیپلماسی عمومی در فضای مبارزه با تروریسم تشریح شود. پرسش اصلی اینکه «حادثه 11 سپتامبر از چه تأثیری بر روند تحولی دیپلماسی عمومی ایالات متحده برخوردار بوده است؟» در پاسخ به پرسش یادشده، فرضیه موردنظر عبارت است از اینکه در چارچوب رویکرد محوری مبارزه با تروریسم، دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکا به ویژه در دوره بوش از ابعاد بودجه ای، نهادی و ...، اهمیت بالاتری در مقایسه با مقطع پیش از آن برخوردار شده است. به منظور یافتن پاسخ مناسب و بررسی فرضیه مطرح شده از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.
۴۲.

توازن طلبی نرم اروپایی با امریکا در پرونده هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۶
فروپاشی شوروی و پایان یافتن نظام دوقطبی، به تغییر و بازتعریف ماهیت روابط اروپا و امریکا منجر گردید. اگرچه امریکا به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد، اما پیامدهای برچیده شدن نظام دوقطبی و بحران های منطقه ای، امنیت اروپا را تهدید می کرد. در این شرایط، موفقیت در هم گرایی اقتصادی، اروپاییان را به استقلال نظامی و سیاسی ترغیب کرد. روندی که با بروز برخی اقدامات توازن طلبانه با ایالات متحده امریکا مقارن گردید. این توازن طلبی از طرق غیر نظامی و غیر مستقیم بود و بر بسترهای اقتصادی و فرهنگی تأکید داشت؛ بنابراین، به تعبیر برخی «توازن طلبی نرم» نام گرفت. در این پژوهش پس از تعریف و ارزیابی نظریه توازن طلبی نرم که ریشه در نظریه واقع گرای توازن قدرت دارد، به بررسی رفتارهای تقابل گرایانه اروپا در برابر امریکا در دوران جنگ سرد و پس از آن پرداخته، سپس با تأکید بر «پرونده هسته ای ایران» انگیزه ها و ساز و کارهای توازن طلبی نرم اروپایی در مقابل امریکا توصیف و تحلیل می شود. در این گذار تفاوت رویکرد اروپا نسبت به امریکا در دوران جورج بوش و اوباما مورد توجه قرار می گیرد
۴۳.

امریکا و چالش افغانستان؛ از «نبرد حداقلی» به سوی «واقعگرائی اصولی» (2019-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۵۳
واقعه ی یازدهم سپتامبر، در کنار تمامی آثار و پی آمدهایی که برای استراتژی امنیتی امریکا به همراه داشت، دامنه ی تعهدات این دولت نسبت به جنوب آسیا و به ویژه افغانستان را به آزمون کشید. تهاجم نظامی به این سرزمین در اولین هفته های پس از واقعه ی یاد شده ، به تدریج دستور کار گسترده ای را بر محور بسیج منابع سخت و نرم ، در برابر رهبر ان این دولت ترسیم کرد ؛ و هر یک از این رهبران نیز به فراخور برداشت از شرایط پیرامونی و درونی افغانستان ، چگونگی تأثیر پذیری از شرایط داخلی امریکا و باور های فردی ، الگوی رفتاری مشخصی را در پیش گرفت. پرسش اصلی این نوشتار عبارتست از اینکه : وجوه تشابه و تفاوت سیاست خارجی امریکا در مورد افغانستان در دوره های رهبری بوش ، اوباما و ترامپ کدامند؟ در پاسخ به سؤال یاد شده ، فرضیه ی مورد نظر چنین است : سیاست خارجی ایالات متحده در مورد افغانستان در حدفاصل سال های 2001 تا 2019 بر محور مقابله با تروریسم و حفظ و تقویت نسبی دولت مرکزی ساماندهی شده بود، اما در دوره ی بوش رویکرد برون منطقه ای (بر محور عراق – افغانستان)، در سال های رهبری اوباما نگرش درون منطقه ای ( بر محور آف – پاک) و در دوره ی ترامپ نوعی واقعگرائی اصولی در دستورکار قرار داشت. روش پژوهش " مقایسه ای " می باشد.
۴۴.

تحول پذیری "گذار قدرت" بر محور ادبیات معطوف به دگرگونی درنقش و جایگاه امریکا مکتب افول، امریکاستیزی و جهان پسا امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۶
موضوع تحول در موقعیت و منزلت قدرت های بزرگ ، همواره یکی از مهمترین مباحث سیاست بین الملل بوده است. در این ارتباط ، مباحث نظری گوناگونی به ویژه از منظر مباحث رئالیستی مورد توجه قرار گرفته که نظریه  «گذار یا تحول قدرت« یکی از این موارد می باشد. از سوی دیگر، در طول چند دهه گذشته ، آینده پیش روی امریکا و سناریوهای متصور برای نقش و موقعیت آن در مواجهه با تحولاتی چون خیزش قدرت های جدید و بروز کانون های جدید تهدید، به یکی از حساسیت های تحلیلگران سیاست جهانی تبدیل شده که ماحصل بررسی ها ی مربوط را می توان در حداقل سه رویکرد افول گرائی ، امریکا ستیزی و جهان پیش رو مشاهده کرد.در این نوشتار ، بر مبنای جهت گیری نظری ، چگونگی ارتباط یابی میان مبحث گذار قدرت و ترجمان نظری آن در قالب سه رویکرد یاد شده مدنظر است. سوال محوری عبارتست از اینکه : دیدگاه های آینده نگر مربوط به موقعیت و نقش امریکا کدامند و چگونه می توان میان آنان تعامل و همپیوندی نظری برقرار کرد؟ و فرضیه اینکه: رویکرد های نظری مربوط به چگونگی تداوم یا انتقال پذیری موقعیت و نقش امریکا در جهان پیش رو در سه الگوی مفهومی "مکتب افول گرایی" ، " آمریکا ستیزی"و "جهان پسا آمریکا" قابل شناسایی است. این سه در بستر تحولات بین المللی(جنگ سرد و پس از آن) ، به نوعی چارچوب تعاملی شکل داده اند که به تقویت ادبیات معطوف به گذار قدرت منجر شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان