آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

ضرورت بررسیِ بُن مایه های اعتقادی شعرا و ادبا در جهت رسیدن به عمقِ محتواییِ آثارشان، بدیهی به نظر می رسد، لکن در دوره معاصر کمتر بدین موضوع توجه شده است. لذا پژوهش های ادبی غالبا حالتی یکنواخت و سَتَروَن یافته اند، بدین معنا که غالبا در فرم و صورت خلاصه شده و اگر هم به محتوا توجهی کرده اند، فارغ از توجه به ریشه های اعتقادیِ شاعر و جهان بینی او بوده است. در این میان، حتی اغراض بلاغی و موسیقایی و زبانیی هم که منبعث و متأثر از نحوه نگرشِ شاعر به خود، جامعه و جهانِ هستی بوده است، نادیده گرفته شده، گویی که از اصل نبوده اند یا ارزشِ بررسی نداشته اند. در نتیجه داوری هایی غیر واقعی به بار آمد، که به جای روشنی، بر تاریکی ها افزود و می افزاید. بدین سبب، در این مقاله کوشیده ایم تا تاثیر ریشه های اعتقادیِ دو شاعر بزرگ یعنی سنایی و مولوی را در جهت فهم بهتر آثارشان، نشان دهیم، به امید آنکه قدمی باشد برای دوری از جهانِ اوهام و خیالات و نزدیکی به دیار حقایق و روشنایی ها.

تبلیغات