آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۳

چکیده

زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم یکی از ناتوانی های تحولی پیچیده است که علاوه بر خود فرد، خانواده و جامعه را نیز دچار چالش می کند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر مش لاکت روان شناختی و خودتعیین گری در مادران دارای کودکان با اختلال طیف اُتیسم صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشیی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم مراجعه کننده به مرا کز مشاوره خدمات روان شناختی شهر ساری در سال 1399 به تعداد 156 نفر بود که از بین آنها تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و استرس لاویبوند و لاویبوند ) 1995 ( و خودتعیین گری لا گاردیا و همکاران ) 2000 ( و نیز برای مداخله درمانی از پروتکل درمان شناختی-رفتاری هاوتون و همکاران ) 1990 ( استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و از طریق نرم افزار SPSS24 در سطح معنا داری 05 / 0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بر متغیر مش لاکت روان شناختی ) 001 / P> 0 ( اثر کاهنده و بر متغیر خودتعیین گری ) 036 / P> 0 ( اثر افزاینده داشت. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حا کی از تفاوت معنادار میانگین های گروه آزمایشی در مراحل پیش آزمون با پس آزمون ) 001 / P> 0 ( و پیش آزمون با پیگیری ) 001 / P> 0 ( برای متغیرهای مش لاکت روان شناختی و خودتعیین گری بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که مداخله درمانی شناختی-رفتاری می تواند موجب کاهش مش لاکت روان شناختی و افزایش خودتعیین گری مادران دارای کودکان با اختلال طیف اُتیسم شود.

تبلیغات