زنان ایران از عصر پهلوی به بعد به دنبال تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شکل گیری جامعه مدرن با عهده دار شدن برخی از مشاغل اجتماعی و فرهنگی نقش به سزای در جامعه ایفا نمودند. یکی از اموری که به صورت گسترده تری این نقش را نشان می دهد، در زمینه سنت وقف و موقوفات می باشد. مقاله حاضر که به موقوفات زنان یزد از عصر پهلوی تا عصر حاضر می پردازد،درصدد است تا با توجه به جایگاه وقف در یزد در بازه ی زمانی مشخص شده، وسعت و اهمیت نقش زنان را در امر وقف نشان دهد و باتوجه به وقفنامه های موجود و اسناد مکتوب به دست آمده، به سوالات ذیل پاسخ گوید: میزان مشارکت زنان در امر وقف در کدام دوره بیشتر بوده است؟ زنان واقف از چه قشر و طبقه اجتماعی بوده اند و انگیزه آنها ازوقف چه بوده؟ بررسی ها نشان می دهد که این نقش در عصرانقلاب اسلامی توسعه پیدا می کند که نشانگر هم جایگاه اجتماعی وهم استقلال مالی زنان دراین دوره می باشد.
الگوی نوسازی حکومت پهلوی دوم، مشخصاً در جنبه های اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران اجرا شد و تمامی برنامه ریزی های دولتی و متمرکز حکومت مزبور همچون انقلاب سفید، لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و...، در راستای همین امر به کار گرفته شد. این برنامه ها به دلیل ویژگی های پاتریمونیالیستی و اقتدارگرایی رژیم پهلوی، حوزه های سیاسی و مذهبی را در بر نمی گرفت و به همین دلیل، تضاد های اساسی با نیروهای اجتماعی طبقات متوسط جدید، سنتی و پایین و حتی بالاتر را ایجاد نمود. سؤال اصلی پژوهش از این قرار است: چرا روند نوسازی حکومت، حوزه سیاسی را در بر نمی گرفت و تعارضاتی با نیروهای مخالف سیاسی و مذهبی ایجاد کرد؟ در این پژوهش، تعارضات روند نوسازی پهلوی دوم بر اساس روش تحلیل محتوای تاریخی و جامعه شناسی سیاسی و شکاف بین طبقات و روند نوسازی، بررسی شده است. روش گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای تنظیم و پردازش شده است.