مقوله جنس زبانی در زبانشناسی از مقوله جنس زیستشناختی بازشناخته میشود. بررسیهای زبان شناختی نشان دادهاند که اگرچه میان این دو نوع جنس در زبان هایی که از جنس زبانی بهره میبرند رابطه برقرار است، لیکن این رابطه متناظر نمی باشد. زبان عربی و عربی قرآنی (یا کلاسیک) از زبانهایی قلمداد میشود که جنس زبانی در آن از گستره و تنوع زیادی برخوردار است. این پژوهش با بررسی جنس زبانی در آیات قرآن کریم، با ارایة تقسیمبندی جدید و متفاوتی از آنچه در دستورهای موجود عربی در مورد جنس صورت پذیرفته است، به نحوه عملکرد و رابطه آن با جنـس زیـستشناختی در چارچوب نظریة نشانداری میپردازد. نتایج این بررسی میتواند از یکسو در تفسیر آیات و به ویژه نقش و اهمیت زنان در کلام الله مجید برپایة توصیف زبانشناختی به کار رود و از سوی دیگر مسیری جدید و متفاوت را پیش روی پژوهشگران دستور زبان عربی بگشاید.
نشست فرهنگی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان با موضوع «مدیریت مطالبات زنان»، اسفندماه سال گذشته در شهر قم با حضور برخی از پژوهشگران حوزه مطالعات زنان برگزار شد. در این نشست ابتدا خانم علاسوند عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان به طرح موضوع پرداخت و سپس میزگردی با حضور حجتالاسلام زیبایینژاد (مدیر دفتر مطالعات و تحقیقات زنان) و خانم علاسوند برگزار گردید که گزارش این نشست تقدیم حضور خوانندگان محترم میگردد.
پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این سوال که آیا اساسا بین دین داری و نگرش مدرن رابطه یی وجود دارد یا خیر، به روش پیمایشی و با استفاده ازابزار پرسش نامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان زن مشغول به تحصیل در دانشگاه شیراز در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکترا و هم چنین، زنان طلبه حوزه های علمیه شهر شیراز در سال تحصیلی 1384 – 1385 تشکیل می دهند، که از میان آن ها بیش از 294 نفربه عنوان نمونه انتخاب شده اند.نتایج به دست آمده بیان گر آن است که میزان دین داری طلاب زن در تمام ابعاد، در مقایسه با همتایان خود در دانشگاه، بسیار بالاتر است، در حالی که مقایسه نمره های مقیاس نگرش مدرن دو گروه نشان می دهد که به غیر از دو بعد عام گرایی و شهروندی، در بقیه ی ابعاد، دانشجویان نگرش مدرن بالاتری دارند، بر این اساس، رابطه یی منفی میان دین داری و نگرش مدرن در میان کل پاسخ گویان مشاهده می شود، گر چه این رابطه در میان زنان حوزوی، رابطه یی معنادار نبوده است.
خطبه فدک، سخنرانی حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است که ایشان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و غصب خلافت علی (ع)، در مسجد مدینه ایراد فرمود. هدف حضرت (س) از ایراد این خطبه که سند مظلومیت شیعـه و مادر ائمه علیـهمالسلام است، ظاهراً بازپس گـرفتن «فدک» ـ هدیه و ارث پیامبر (ص) به ایشان ـ بود، اما در واقع تبیین بسیاری از حقایق و معارف ناب الهی بود. این خطبه شامل معارف توحیدی مانند توصیف وحدانیت خداوند و معارف نبوی مانند بعثت رسول اکرم(ص) و تلاشهای وی در دعوت بر توحید و اقامه دین میباشد که با سندهای متعددی از معصوم یا تالی معصوم نقل شده و لذا مفاد آن بر ما حجت است.
هرچه انسان در اتصاف به کمالات واجبالوجود قویتر باشد، به مبدأ واجبالوجود نزدیکتر و آثار وجودی او بیشتر است؛ چنانکه انسان کامل مجمع اسماء و صفات خداوند است. از منظر قرآن کریم منصب هدایتگری از آن انسانهای کاملی است که از عیوب اخلاقی و نفسانی مبرا بوده و از «ظلم» به معنای عام آن معصوم باشند. قول و فعل و تقریر چنین انسانی حجیت دینی داشته و او به اقتضای وظیفه دینی به امر اقامة دین و اجرای حدود و دفاع از حریم دین خدا میپردازد. حضرت زهرا (س) مصداق بارز «تطهیر الهی» است که به دور از هرگونه تمایل فردی و با دو شیوة اقامه ادلّه و وصیت سیاسی، به حراست از دین و حمایت از وصی بلافصل رسول خدا پرداخته است و در همه اقوال و اعمال و تقریراتش، جانب دین را لحاظ نموده و خیرخواه امت بوده است؛ فلذا پیروی از سیره متعالی ایشان میتواند راهگشا و کارساز باشد.