فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تعارضات بین همسران در خانواده های شیرازی با رویکرد جامعه شناختی مطالعه شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی میزان تعارضات و عوامل موثر بر انها بوده است. چارچوب نظری پژوهش متکی بر نظریه کالینز بوده که معتقد است چهار تبیین جامعه شناختی برای تعارضات و خشونتهای خانواده های امروز وجود دارد که شامل حق مالکیت جنسی، فشارهای اقتصادی، انتقال بین نسلی تعارضات و کنترل اجتماعی است.برخی متغیرها از دیدگاه کالینز به عنوان متغیرهای مستقل استخراج شده و رابطه انها با متغیر وابسته تعارضات همسران مورد ازمون قرار گرفته است. برای سنجش میزان تعارضات همسران از مقیاس CTS استروس استفاده شده است. شیوه تحقیق پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گرداوری شده است. جامعه اماری شامل خانواده های ساکن در شهر شیراز در سال 1386 بوده و تعداد نمونه 657 نفر بر اساس فرمول حجم نمونه لین انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهایی از قبیل میزان تحصیلات زن و مرد، فرد تصمیم گیرنده اصلی در ازدواج زنان، مدت اشنایی قبل از ازدواج، رویدادهای مثبت و منفی خانواده، چرخه زندگی خانواده، درامد زن، چگونگی اعمال قدرت از سوی شوهر، فشارهای اقتصادی، نوع رابطه عاطفی و زناشویی همسران با یکدیگر و چگونگی ارتباط انان با خویشاوندان و دوستان رابطه معناداری با میزان تعارضات داشته اند.
مقایسه اثر نابرابری های جنسیتی در اشتغال و آموزش بر شاخص توسعه انسانی (1990- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین معیار ها برای سنجش توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. در جوامع پیشرفته و توسعه یافته ، حضور زنان مؤثر تر و پررنگ تر است. از آن جا که توزیع عادلانه موقعیت ها و منابع میان زنان و مردان موجب رشد اقتصادی و بهره وری بیش تر می شود، بررسی تأثیر نابرابری های جنسیّتی بر شاخص توسعه انسانی، به عنوان معیاری برای سنجش توسعه اقتصادی، ضرورت می یابد. در این پژوهش به کمک داده های تابلویی و روش سیستم معادلات همزمان، با استفاده از نرم افزار استاتا(STATA)، اثر نا برابری های جنسیّتی در آموزش و اشتغال بر شاخص توسعه انسانی و مقایسه بین این دو اثر، در سه گروه کشورهای در حال توسعه، در حال گذار و توسعه یافته طی سال های 1990 تا 2010 بررسی شد. نتایج نشان داد که نابرابری های جنسیّتی در اشتغال و آموزش، بر شاخص توسعه انسانی اثر منفی دارند و نابرابری جنسیّتی در اشتغال بر شاخص توسعه انسانی نسبت به نابرابری های جنسیّتی در آموزش اثر بزرگ تری دارد.
معنا شناسی خشونت
حوزه های تخصصی:
خشونت از جمله معدود واژگانی است که دو طیف متضاد معنایی را در خویش جمع کرده است. از یکسو، آن مخل حیات و از سوی دیگر عامل شکوفائی ذات محسوب میشود. از اینرو، برای تشخیص رویکرد ارزشی خشونت از رویکرد غیرارزشی آن، لازم است گسترة فحوای این واژه شناسائی شود تا در پرتو آن بتوان در سطح جامعه، برخوردهای انفعالی یا کنشی که خشونتزا هستند، از خشونتهای مفید و ضروری مورد تمییز قرار داد. در این راستا، این نوشتار خشونت را در دو مقوله هستها و بایـدهای خشونت مورد بـررسی قرار داده است که در بخش اول پس از تعریف خشونت، به اقسام خشونت از قبیل خشونتهای مجاز و غیرمجاز، فیزیکی و غیرفیزیکی، فردی و اجتماعی پرداخته و سپس بعد از ذکر عوامل خشونت در جامعه فعلی، به بعضی از دستورالعملهای اخلاقی، در جایگزین کردن رفتار رحمتآمیز به جای رفتار خشونتزا اشاره کرده است.
واکاوی کیفی چالش های ایفای هم زمان نقش های دانشجویی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ی ایران در دهه های اخیر شاهد مشارکت گسترده ی زنان در آموزش عالی است. این شرایط جدید ایفای نقش های متعددی را به آنها تحمیل کرده و به همان نسبت که منشأ بهبود کیفیت زندگی آنها شده است، آنها را با چالش های جدیدی برای هماهنگی وظایف خانه و خانواده با تکالیف تحصیلی مواجه کرده است. از این رو ضرورت دارد ابعاد مقوله ی تعارض نقش خانوادگی و تحصیلی زنان و علل پیدایی این تعارضات و نحوه ی مواجهه ی دانشجویان با این چالش ها در یک مطالعه ی کیفی بررسی شود. بدین منظور 22 دانشجوی زن متأهل در مقاطع ارشد و دکتری بر اساس نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاری، به صورت انفرادی و رودررو با آنها انجام شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که عملکرد نامناسب نظام آموزشی، فشار نقش مادری و فرزندپروری، فشار نقش همسری، ضعف حمایت خانواده و نقش منفی خانواده، جزء شرایط علی تعارض نقش تحصیلی با نقش خانوادگی دانشجویان متأهل است. کاهش حس کنترل بر زندگی، فرسودگی تحصیلی، تضعیف صمیمیت زناشویی و کاهش ظرفیت روانی، پیامدهای پدیده ی تعارض نقشی است. مصاحبه شوندگان دو استراتژی سازگاری مثبت و منفی را در مواجهه با این تعارض اتخاذ کرده اند. مقوله ی هسته ای استخراج شده از این مطالعه، غفلت نظام آموزش از نهاد خانواده است.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر میزان اعتیاد به اینترنت زنان در پی گیری 6 ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان دختر معتاد به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی دخترمعتاد به اینترنت بود که به تصادف از بین افراد وابسته به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب شدند.آزمودنی ها به تصادف به دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (21 سوالی) برای اعضای هر دو گروه، برای اعضای گروه اول درمان شناختی رفتار گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته اجرا شد. برای اعضای گروه کنترل درمانی اجرا نشد. پس از اتمام درمان و نیز پس از گذشت 6 ماه آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی به طور معنی داری باعث کاهش اعتیاد به اینترنت می شود و اثرات درمانی پس از گذشت 6 ماه نیز تداوم دارد.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
نابرابری جنسیتی آموزشی در بخش درودفرامان کرمان شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی نابرابری آموزشی، به عنوان یکی از عوامل مهم تداوم و بازتولید نابرابری های اجتماعی،به ویژه نابرابری جنسیتی می پردازد. نابرابری آموزشی جنسیتی در همه جوامع، از جمله جوامع در حال توسعه و به ویژه مناطق محروم تر آن، از منطقی جداگانه پیروی می کند و دارای کارکردی ویژه است. بر پایه فرض این پژوهش،که با استفاده از نظریه های جنسیتی، مبادله، و انتخاب عقلانی به دست آمده است، برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی، به هم راه محاسبه های عقلانی، سوادآموزی دختران را یک سرمایه گذاری بی باز گشت و بدون توجیه منطقی می نمایاند.پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه انجام شده و نمونه آن را نیز 240 نفر از پدران یا مادران خانوارهای بخش درودفرامان کرمان شاه تشکیل می دهد، که انتخاب آن ها به دلیل نبود تناسب شایسته میان سطح سوادآموزی دختران و پسران منطقه صورت گرفته است.نتایج نشان می دهد که نابرابری آموزشی با جامعه پذیری جنسیتی و باور به ایفای نقش جنسیتی (از میان عوامل اجتماعی) و باور به برتری مردان و باورهای قالبی جنسیتی (از میان عوامل فرهنگی) در پدر و مادر، پیوندی معنادار و مستقیم دارد. میان محاسبه های عقلانی پدر و مادر و نابرابری جنسیتی آموزشی نیز پیوندی معنادار دیده می شود. برازش چندمتغیره نشان داد که 30 درصد از واریانس نابرابری جنسیتی آموزشی را عوامل فرهنگی، اجتماعی، و انتخاب عقلانی پدر و مادرتبیین می کند.
ترکیب جنسیتی دانشجویان آسیب یا تهدید
منبع:
حوراء شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
شاید من به عدم همگونی این توسعه گسترده اجتماعی، با تعالی متناسب اجتماعی نقد داشته باشم، اما توسعه اجتماعی ربع قرن اخیر در ایران تقریباً در جهان از بالاترین نرخ رشد و توسعه اجتماعی محسوب می شود. در این میان، زنان ایرانی، بیشترین حجم حضور اجتماعی، علمی، فکری و سیاسی را در تاریخ ایران تجربه می¬کنند و البته این حضور گسترده با لحاظ نمودن سه نکاتی باید ارزیابی شود. که در این مجال این نکات را پی می گیریم.
شناسایی متغیرهای اثرگذار بر ترک تحصیل زودهنگام دختران دوره راهنمایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر خانواده و دوستان در خشونت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل مختلف خانوادگی و گروه همسالان بر خشونت دانش آموزان پرداخته است که در آن از تئوری های مختلف روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی استفاده شده است. پژوهش به صورت پیمایشی و به کمک ابزار پرسشنامه، روی 625 نفر از دانش آموزان دبیرستان های پسرانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک اجرا شده است. نتایج یافته های تحقیق نشان داده است که متغیرهای بدرفتاری والدین با فرزندان، تضاد والدین با یکدیگر، عدم نظارت والدین بر رفتار فرزندان، عدم دلبستگی والدین به فرزندان، پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و داشتن دوستان بزهکار با خشونت دانش آموزان رابطه مستقیم و معناداری داشته اند. تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داده است که متغیرهای میزان بدرفتاری والدین با فرزندان، داشتن همسالان بزهکار، عدم نظارت والدین بر فرزندان و پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر خشونت دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته اند که قوی ترین پیش بینی کننده، متغیر داشتن دوستان بزهکار با ضریب بتای 475/0 و ضعیف ترین آنها پایین بودن پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین با ضریب بتای 093/0 بوده است. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که متغیرهای میزان بدرفتاری والدین با فرزندان، داشتن همسالان بزهکار و عدم نظارت والدین بر فرزندان به صورت مستقیم، تأثیر مثبت و معنی داری بر افزایش خشونت جوانان دانش آموز داشته است. متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین و عدم دلبستگی به والدین نیز به صورت غیر مستقیم از طریق متغیرهای میانی بر خشونت جوانان مؤثر بوده است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی رفتاری-شناختی و هیجان محور بر افسردگی زوج مرد نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی فرهنگی، مدیریت ظاهر و جوانان: (مطالعه ی دختران و پسران شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
ده افسانهی معروف طلاق
منبع:
حوراء شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
دیوید پوپنو فارغ التحصیل دانشگاه پنسیلوانیا است و اکنون نیز استاد جامعهشناسی دانشگاه راتجرز در ایالت نیوجرسی است و معاونت پروژهی ملی ازدواج را بر عهده دارد. وی در حوزهی مطالعات خانواده و زندگی اجتماعی در جوامع مدرن، تخصص دارد و یکی از کتابهای اخیرش "زندگی بدون پدر: شواهد جدید و محکم مبنی بر ضرورت وجود پدری و ازدواج برای سلامت کودکان" است. در این مجال به معرفی او و بیان دیدگاه هایش در مورد طلاق می پردازیم.
تاثیر درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش خوش نودی زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تاثیر درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش خوش نودی زناشویی در زنان همسردار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان همسرداری تشکیل می دهند که به فراخوان پژوهش گران پاسخ مثبت دادند و فرم کوتاه «پرسش نامه افسردگی بک» و «مقیاس رضایت زناشویی» را پرکردند.برای انجام پژوهش، نخست میزان افسردگی و ناخوش نودی زناشویی آزمودنی ها، بر پایه معیارهای مصاحبه تشخیصی و بالینی (DSM-IV-TR)، مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس بر پایه نقطه برش دو ابزار موردسنجش و مصاحبه بالینی، 20 زن، به گونه تصادفی ساده، انتخاب، و در دو گروه آزمایش (با هفتنشست درمانی) و گواه (بدون درمان) جای داده شدند.نتایج آزمون غیرپارامتریکیوی من – ویتنی نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی، به گونه یی معنادار، در کاهش افسردگی و افزایش خوش نودی زناشویی (به جز در گام پیش آزمون به گام پی گیری در خوش نودی زناشویی) موثر است.
تحلیلی بر کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی است. به این منظور در قالب روش پیمایشی، 340 نفراز زنان شهرکرد در دو گروه نمونه عادی و طلاق عاطفی به دو روش نمونه گیری گلوله برفی و سهمیه ای اتفاقی ساده انتخاب شده و از طریق پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شش بعد کیفیت زندگی زنان (احساس فردی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، کیفیت سلامت، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اختلاف رتبه ها در هر کدام از متغیرهای وابسته در دو گروه نیز معنادار بوده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی بر اساس طیف لیکرت، درحد پایین و کیفیت زندگی زنان عادی درحد بالایی است.
عوامل و آسیب های روابط ناسالم دختر و پسر
حوزه های تخصصی: