فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۸۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
با ورود ترکمانان به ایران، سلجوقیان توانستند از آن ها به عنوان نیروهای نظامی استفاده کرده و با اتکای بر آن ها به قدرت برسند. با تضعیف حکومت سلجوقیان در قرن ششم، ترکمانان ایوایی که نقش پررنگی در فتح ایران و آناطولی ایفا کرده و بسیاری از آن ها نیز در منطقه جبال ساکن شده بودند هم چون بسیاری از این ایلات ترکمان درصدد دست یابی به قدرت برآمدند. بدین گونه در نیمه دوم سده ششم هجری ترکمانان ایوایی به زعامت آل پرچم در جبال شکل گرفته و در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی و بعد از آن خوارزمشاهی موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شدند. ایواها در زمان سلیمان شاه ایوایی در نیمه اول سده هفتم به اوج قدرت رسیدند. آن ها با رهبری سلیمان شاه با خلیفه عباسی بر علیه مغولان متحد شده و قریب به چهل سال در برابر پیش روی مغولان مقاومت کردند ولی سرانجام با فتح بغداد و قتل سلیمان شاه امارت ایوا نیز از هم پاشید. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی حول محور این پرسش سامان یافته است که؛ چه عواملی مسببات شکل گیری آل پرچم را فراهم آورد و پرچمیان چه نقشی در تحولات زمان خود ایفاء نمودند. یافته های تحقیق نشان می دهد که آل پرچم هرگز درصدد تشکیل سلسله ای بزرگ هم چون دیگر سلسله های بزرگ آن زمان برنیامدند و تنها به عنوان یک حکومت محلی و متحد خلافت عباسی سال ها مانع موفقیت مغولان برای فتح بغداد شدند.
نقش ازدواج های سیاسی چنگیزخان در یکپارچگی مغولان
حوزه های تخصصی:
مغولان اقوامی صحراگرد بودند که به صورت قبیله ای زندگی می کردند. آن ها مجبور بودند برای دوام آوردن در زندگی سخت کوچ نشینی، رابطه خود را با قبایل دیگر مستحکم کنند. یکی از راه های حصول به این هدف، ازدواج های سیاسی بود که زنان نقش مهمی در آن داشتند. چنگیز خان که از میان همین قبایل مغولی برخاسته بود، توانست تمام قبایل مغولی و غیر مغولی ساکن در مغولستان و اطراف آن را با پیوندهای سیاسی به خود نزدیک کند و به وسیله آن ها به سرزمین های متمدن آن روز (چین- ایران) حمله کند. در این پژوهش تأثیر ازدواج های سیاسی بر ساختار قدرت در دوره چنگیزخان (623 ه .ق) مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین شده است.
بررسی اهمیت موضوع نان در تحولات سیاسی اجتماعی شهر اصفهان دوره پهلوی اول (1304تا1320شمسی/1925تا1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر تاریخ ایران، کمبود نان همواره یکی از بحران های اصلی بوده است. قحطی نان و خواروبار از مسائل مختلف جغرافیایی و سیاسی، کاهش نزولات آسمانی، شیوه کشاورزی سنتی و بروز دو جنگ جهانی ﻣﺘﺄثر بود. با بروز قحطی، مردم و دولت های وقت با بحران کمبود نان مواجه می شدند. نانیکه غذای اصلی مردم بود. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است: وضعیت نان شهر اصفهان در دوره پهلوی اول به چه صورت بود. چه اقداماتی برای رفع این مشکلات صورت گرفت؟ اقدامات دولت تا چه میزان در حل مشکل نان در اصفهان مؤثر بود. براساس یافته های به دست آمده در این پژوهش، در دوره پهلوی اول برای رسیدگی به وضعیت نان شهر اصفهان و رفع مشکلات آن اقداماتی صورت گرفت. بخشی از این اقدامات عبارت بود از: دخالت مستقیم دولت در خرید گندم از کشاورزان و فروش آن به نانواها، تدوین نظام نامه هایی برای کاهش دادن و تثبیت کردن قیمت نان، نظارت بر عملکرد نانواها ازطرف بازرسان شهرداری اصفهان، رسیدگی به وضعیت بهداشت مغازه های نانوایی و سلامت نانواها، صدور مجوز قانونی ازطرف شهرداری برای فعالیت نانوایی ها. به نظر می رسد که در دوره پهلوی اول، دولت تلاش هایی انجام داد؛ اما به طور قطع مشکلات نان شهر اصفهان را خاتمه نداد؛ زیرا بروز جنگ جهانی دوم و وقایع شهریور1320/1941م، نشان داد که مشکلات ریشه دار مربوط به نان در شهر اصفهان همچنان پابرجاست. در این مقاله، روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و بررسی اسناد و روزنامه ها و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی، است.
موانع و مشکلات حمل جنازه شیعیان هند به مشهد در اواخر دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این نوشتار، به بررسی برخی مشکلات حمل جنازة شیعیان مقیم هند به ایران به منظور دفن در اماکن مقدسه شیعیان به خصوص مشهد طی سال های 1323تا 1328ق می پردازد. روش/ رویکرد: این مقاله، با تکیه بر محتویات تعدادی از اسناد وزارت امورخارجه ایران و مندرجات بعضی منابع اصلی و تحقیقات معتبر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تنظیم شده است. مقاله، این پرسش اساسی را مورد توجه قرار می دهد که حمل جنازة شیعیان هند به ایران به منظور دفن در اماکن مقدسه شیعیان به خصوص مشهد با چه موانعی مواجه می شد؟ و علاقه مندان به انجام این مقوله، از چه شیوه ها و ابزارهایی برای برطرف ساختن این مشکلات استفاده می کردند؟ یافته ها و نتیجه گیری: یافته های این تحقیق، نشان می دهد که باوجود برخی ضوابط و سختگیری های بهداشتی در ایران در اواخر دورة قاجار که بعضاً به امنیت تجارت هند بریتانیا ارتباط داشت، شیعیان هند با استفاده از راهکارهایی چون توسل به افراد بانفوذ، تلاش می کردند تا مشکلات و موانع حمل و دفن مردگان خود در اماکن مقدس شیعیان به خصوص در مشهد را کاهش داده و هدف خویش را جامه عمل بپوشانند.
مؤلفه های موردانتظار مردم از عدلیه و تکاپوی دستگاه قضا در برآوردن آن طی سال های آغازین مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله بر آن است تا موارد زیر را شناسایی و تحلیل کند: انتظارات مردم از عدلیه در سال های آغازین پس از مشروطه؛ میزان اهمیت مؤلفه های موردانتظار مردم از عدلیه و رابطه آن با درک مفهوم مشروطیت از دیدگاه مردم؛ همچنین تکاپوی نخستین دستگاه قضا در برآوردن این انتظارات. روش و رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی براساس اسناد امجدالسلطان -معاون وزیر عدلیه در سال های 1325 تا 1329ق- و با بهره گیری از روش آماری با تحلیل کیفی داده های مستخرج از این اسناد تنظیم شده است؛ همچنین از سایر منابع تاریخی نیز استفاده شده است. یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که با تغییر نظام حکومتی و انتظاراتی که رخداد مشروطه در مردم ایجاد کرده بود، توقع تحولی اساسی برای تحقق عدالت و حل مشکلات حقوقی در مردم به وجود آمده بود. همچنین می توان رابطة معناداری بین مؤلفه های موردانتظار مردم از مشروطیت با درک مفهوم مشروطیت از دیدگاه آن ها به دست آورد. دستگاه قضا باوجودِ تلاش برای برآوردن انتظارات مردم، به دلیل ریشه داربودن مشکلات بر سرِ راه تعمیق و توسعة این انتظارات، نمی توانست یک باره انتظارات مردم را برآورده کند و به زمان بیشتری نیاز داشت تا قدرتمند شود. بااین حال نظام حقوقی کشور با تأثیر از تحولات مشروطیت متحول شد و این تحول در آینده نیز ادامه یافت.
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.
جغرافیای تاریخی ملایر در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع برخی حوادث تاریخیِ مهم در قرون نخستین اسلامی در ایالت جبال، جایگاه این منطقه را در سرنوشت تاریخی ایران برجسته نموده است. یکی از نواحی جبال، ملایر است که با توجه به واقع بودن بر سر راه های ارتباطی شرق و غرب، در تحولات تاریخیِ قرون نخستین اسلامی نقشی قابل توجه داشته است، ولی در منابع نامی از ملایر برده نشده است. این مقاله در صدد است تا ضمن تبیین چرایی سکوت منابع درباره ملایر، به معرفی اماکن جغرافیاییِ آن در نخستین قرون اسلامی بپردازد. این مقاله نشان می دهد که در دوره مورد پژوهش، تغییر نام های جغرافیایی در طول زمان، فقدان داده ها درباره این منطقه را موجب شده است. همچنین معلوم م ی شود منطقه ملایر به لحاظ اداری زیر عنوان جوانق (= خوابق) شناخته شده و تابع نهاوند بوده است و برخی از اماکنِ منطقه همچون رامن، راکاه، گوراب، کسب، کرکان و مرغزار قراتگین مورد توجه بود ه اند.
از طبرستان تا مازندران؛ تأملی بر دگرگونی مفهومی و جغرافیایی طبرستان از آغاز تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد می شود. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی می کند. حاصل تحقیقات نشان می دهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نام گذاری مازندران با ویژگی های جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابت های خاندانی، درگیری های داخلی و توسعه طلبی حکام، در نوسان بوده است.
صنایع عمدﮤ نیشابور در سده های 3تا6ق/9تا12م برپایﮥ داده های باستان شناختی و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های سوم تا ششم قمری/نهم تا دوازدهم میلادی، صنایع نیشابور هم پایﮥ کشاورزی و تجارت آن رونق بسزایی داشت. برای آگاهی از شمار، کیفیت و دگرگونی این صنایع باید از دو دسته آثار بهره برد: منابع مکتوب و کشفیات باستان شناسی از محوطه های تاریخی نیشابور. اطلاعات به دست آمده از هریک از این دو دسته، به صورت جداگانه، تنها زوایای محدودی از صنایع این شهر را روشن می کند و ﺗکیﮥ جداگانه بر آن ها، پژوهش دربارﮤ این موضوع را بی ثمر و ناقص خواهد کرد؛ اما با قرارگرفتن اطلاعات آن دو دسته در کنار یکدیگر و یکپارچه شدن آن ها، بخش چشمگیری از خلأ اطلاعاتی هریک دراین باره مرتفع می شود. مقاﻟﮥ حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و برپایﮥ تلفیق اطلاعات یادشده، می کوشد پس از معرفی صنایع مهم نیشابور در این دوره، زمان رونق و رکود آنها را بررسی کند. یافته ها نشان می دهد بافندگی، سفالگری، فلزکاری و شیشه گری به ترتیب مهم ترین صنایع نیشابور در این دوره بوده است و سده های سوم تا پنجم قمری و سدة ششم قمری، به ویژه ﻧیﻤﮥ دوم آن، به ترتیب اوج رونق و رکود نسبی صنعت در این شهر بوده است.
دگرگونی های ساختاری شهر سنندج با تکیه بر ویژگی های اجتماعی-اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی ویژگی های دموگرافیک(1) و دگرگونی کیفی-آموزشی و جنسی شهر سنندج در بازه زمانی 1320-1357. روش و رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر تاریخی است و با رویکرد تاریخ اجتماعی و بر مبنای منابع کتابخانه ای، اسنادی و نشریات به تبیین مسئله محوری پژوهش پرداخته شده است. یافته ها و نتایج پژوهش: در این پژوهش دگرگونی اجتماعی شهر سنندج در دوره پهلوی دوم با تکیه بر تحولات جمعیتی این شهر بررسی شد. برای تبیین هرچه بهتر مسئله پژوهش، از چند منظر به این مسئله پرداخته شد. در این راستا، ابتدا فضای کالبدی شهر سنندج و تحولات آن بررسی شد. سپس به امکانات شهری سنندج از قبیل مراکز آموزشی، بهداشتی، مالی و تفریحی و تأثیر آن ها بر مردم توجه شد. در ادامه ویژگی های جمعیتی سنندج در این دوران و تحولات و تحرکات جمعیتی آن -یعنی محوری ترین مسئله پژوهش حاضر- بررسی شد. با بررسی تحولات کیفی-آموزشی و جنسیتی، این نکته آشکار شد که زنان با برخورداری از امکانات آموزشی، رفته رفته به صورت یکی از گروه های اجتماعی فعال شهری درآمدند. در مبحث ویژگی های اقتصادی جمعیت، به مسئله شهری شدن نسبی مشاغل در سنندج توجه شد. سنندج درنتیجه این دگرگونی ها به صورت شهری صنعتی درنیامد، بلکه شکل خدماتی پیدا کرد.
بررسی تحلیلیِ نمایش های مردمیِ رایج در تهرانِ عصر ناصری
حوزه های تخصصی:
در عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313-1264 ق/ 1895-1847 م)، به دلیل آزادی های نسبی و از سویی طبع هنر دوست او، نمایش های سنتی ایران به صورتی آزادانه تر- البته گاه با قبض و بسط هایی- نسبت به ادوار قبل و حتی پس از خود ادامه یافت. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع متقن و تحقیقات جدید به این پرسش پاسخ دهد که رایج ترین نمایش های تهران در عصر ناصری چه بوده و از چه ویژگی های هنری بصری در اجرا و درون مایه کلامی برخوردار و متعاقباً هنرمندان این عرصه دارای چه جایگاهی در دربار و در نزد توده مردم بوده اند؟ یافته ها حاکی از آن است که در نمایش های عصر ناصری در تهران، علاوه بر کاربرد تکنیک های هنری که تا پیش از آن چندان رایج نبوده است، آمیزه ای از عادات، آداب، کلام و گفتار موجود بود که خود عاملی محسوب می-گردید تا همواره از سوی دربار و عامه مردم، خواست فزاینده ای بر این گونه نمایش وجود داشته باشد. علاوه بر این، نمایش های سنتی، ملموس ترین و عینی ترین شکل از بازآفرینی موقعیت ها و روابط انسانی را در خود داشت و از این رو می توان گونه های نمایشی این عصر را؛ قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی دانست. این نمایش ها در تهرانِ عصر ناصری، در یک دسته بندی کلی شامل تعزیه، معرکه، نقالی، تقلید، تخت روحوضی و خیمه شب بازی می باشد.
مشارکت سیاسی خاتون ها در دولت سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت سلجوقیان در اوایل قرن پنجم هجری از میان ترکان مهاجر از شرق ایران برآمدند و با پیروزی بر غزنویان و آل بویه، وسیع ترین امپراتوری اسلامی را ایجاد کردند. مشارکت زنان در قدرت در دوره سلجوقیان، یک پدیده شاخص بود و آثار آن در منابع تاریخی دیده می شود. پژوهش حاضر، با استناد به منابع تاریخی بویژه فرهنگنامه ها و تاریخ های سیاسی درصدد پاسخ به این پرسش است که خاتون ها ی سلجوقی چگونه و در چه حوزه هایی بر بدنه سیاسی دولت تاثیرگذاربودند؟ نگارندگان بر این باورند که ملکه های سلجوقی هوشمندانه به شیوه مستقیم از راه هایی چون مشاوره با سلاطین، ایجاد تشکیلات مستقل، فشار بر شاهان سلجوقی در تعیین ولیعهد و ورود در رقابت های سیاسی موجود در دربار و به طور غیرمستقیم با ازدواج های سیاسی در ایجاد روابط دیپلماسی با دولت های دیگر، بر تمامی نهادهای دولتی اشراف و در ساختار دیوانی و تحولات سیاسی و نظامی نقش داشتند.
تاریخچه تأسیس نخستین مدارس نوین در کرمانشاه (1278-1285ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخچه مدارس نوین کرمانشاه را میتوان مقدمه ای بر سیر تحولات فرهنگ نوین و موسسات جدید تمدنی و مدخلی بر تاریخ تحولات فرهنگی غرب کشور دانست. تاسیس مدارس نوین کرماتنشاه در عصر مظفرالدین شاه موضوع بررسی این مقاله است. این پژوهش با تکیه بر کتب و مدارک موجود در تاریخ فرهنگی منطقه غرب ایران با رویکردی توصیفی چگونگی تاسیس نخستین واحدهای آموزشی به سبک نوین در کرمانشاه را بررسی قرار میکند و میکوشد موانع ساختاری در تحکیم نهادهای نوین آموزشی را نشان دهد
کشاورزی در ولایت نیشابور از برآمدن طاهریان تا یورش مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت نیشابور از دیرباز یکی از مناطق خوش آب وهوا و سرسبز شرق ایران بوده و منابع چشمگیر آب آن و خاک مستعدش برای کشت و برز، این ناحیه را به یکی از نواحی مهم کشاورزی در خراسان بدل ساخته بود. کشاورزی در ولایت نیشابور در سده های 3 6ق یکی از پررونق ترین ادوار خویش را تجربه کرد؛ اگرچه در این مدت در اثر عوامل مختلف گاه با فراز و فرود روبه رو بوده است.مقاله حاضر با توصیف کشتورزی در ولایت نیشابور و موضوعات مختلف پیرامون آن در این دوره و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی میکوشد از تطور کشاورزی در این ولایت و عوامل موثر بر آن سخن گوید. نتیجه این بررسی نشان میدهد کشاورزی در این ولایت در سده 3ق دوران اوج خود را طی میکرد و با زوال تدریجی آن در سده های بعد در اثر عوامل گوناگون به نازل ترین سطح خود در سدهخ 6 ق رسید.
تحلیل فرهنگی و تاریخی از وضع خوراک و پوشاک در هورامانِ دوره قاجار و پهلوی اول (با استفاده دیوان ملا حسن دزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هورامان با جغرافیای کوهستانی و صعب العبور و با مردمانی که طریقه زندگی آن ها همواره همچون راز بوده، در مطالعات تاریخ محلی، تاریخ اجتماعی، قوم نگاری و مردم شناسی محل توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هر گاه سخن از زندگی اجتماعی قومی به میان می آید تقریباً هیچ داده تاریخی از وضع زیست آن ها در دست نیست، ادبیات مکتوب و شفاهی می تواند رهیافتی برای بررسی و تحلیل تاریخ اجتماعی و واکاوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. در این نوع پژوهش ها، بدون مراجعه به منابع غیرتاریخ نگارانه به ویژه ادبیات، بحث از زندگی اجتماعی ممکن نیست. پرسش این مقاله آن است که وضعیتِ زیست مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل چگونه بوده است؟ این مقاله می کوشد با خوانش متن دیوان ملا حسن دزلی، تحلیل فرهنگی - تاریخی از وضعیتِ زیستِ مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل ارائه دهد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با واژگان خوراک و پوشاک را از متن دیوان استخراج و سپس با طبقه بندی انواع خوراک و پوشاک، اوضاع فرهنگی، شیوه زیست و زندگی روزانه مردم هورامان، در دوره مذکور را ارزیابی کرده است. یافته ها نشام می دهد مردم هورامان در این دوره به رغم تنوع خوراک و پوشاک، برخوردار از گونه های مختلف آن نبودند و میان بودها و باید ها فاصله دیده می شد.
زمینه های ارتباط و دلایل مشکلات در مناسبات ایران و افغانستان(1324-1344ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط و مناسبات مرزی ایران و افغانستان در سال های 1324-1344ه.ق دارای فراز و نشیب های بسیاری بود. این افت وخیزها دلایل متعددی داشت که ریشة بسیاری از مشکلات کنونی دو کشور نیز محسوب می شود. عامل اصلی این مسائل، جدایی افغانستان از ایران بود. تحرک های جمعیتی مهم ترین معلول این فضا، خود محملِ گره هایِ کور دیگری شد که می توان به مهاجرت بخش هایی از جمعیت شهرنشین غرب افغانستان و قبایلی از هزاره به واسطه موج تکفیر علیه آن ها اشاره کرد. عبور غیرقانونی افراد و ایلات مرزیِ افغانستان، که گاهی به سرقت و ناامنی در مناطق مرزی ایران منجر می شد و نیز جریان قاچاق اسلحه، روی دیگرِ سکة تحرکات جمعیتی بود. همچنان که انتقال بخشی از مشکلات داخلی افغانستان مانند جریان فتاوای جهاد علیه انگلیس و بیماری های واگیردار در همین بستر رخ نمود. در کنار عامل اصلی یعنی جدایی افغانستان، مدیریت سیاست خارجی افغانستان که به موجب عهدنامة گندمک در اختیار انگلستان بود نیز در آشفتگی مناسبات مؤثر بود. مدیریت غیربومی سیاست خارجی در افغانستان، حل معضلات را در بسیاری مواقع ناممکن می کرد. شرایط آشفتة ایران و خراسان در سال های1324-1344ه.ق نیز به عنوان عامل مکمل، این مسائل و تنش ها را پیچیده تر ساخت. پس از مشروطه، انسجام امور از میان رفته بود و حکام خراسان با شورش های شهری و قبیله ای فراوانی روبه رو بودند. در پی این تحرکات، توجه و ارادة لازم برای تأمین امنیت مرزها و حل مسائل پیش آمده شکل نمی گرفت.
پیامدهای صلح راندیا؛ تهاجم ترایان و جانشینان او به ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هم مرزشدن ایران و روم در زمان مهرداد دوم اشکانی (124تا87پ.م)، رویارویی های پیوﺳﺘﮥ دو قدرت بزرگ برای دستیابی به مناطق مهم مرزی، به ویژه ارمنستان، آغاز شد. در سال 63میلادی، این رویارویی ها به انعقاد پیمان صلح راندیا منجر شد. طبق این پیمان شاخه ای از خاندان شاهنشاهی اشکانی، یعنی ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی، به این شرط قدرت را در ارمنستان به دست گرفتند که به تخت نشستن آنها با ﺗﺄیید و تنفیذ امپراتوری روم صورت گیرد. موفقیت اشکانیان در به تخت نشاندن شاهزاده ای از خاندان خود بر تخت ارمنستان و به وجودآوردن ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی ارمنستان، بعدها زمینه های ناخرسندی روم را فراهم آورد؛ زیرا این پیمان ﻣﺴﺌﻠﮥ ارمنستان را در ظاهر به نفع روم، اما درواقع به نفع ایران خاتمه داده بود؛ چنان که رومی ها به دنبال فرصتی بودند که منافع ازدست رفته در پیمان راندیا را باز پس گیرند. این فرصت در زمان ترایان، امپراتور قدرتمند روم، مهیا شد. ﻧﺘیﺠﮥ این پژوهش ناظر بر این است که تهاجم ترایان در اوایل قرن دوم میلادی، به دنبال بهره مندنبودن روم از پیمان راندیا صورت گرفت؛ لشکرکشی او نخست، موفقیت آمیز بود و او ارمنستان و بین النهرین را به تصرف خود درآورد؛ اما به دنبال آن، اشکانیان باتوجه به شیوﮤ جنگ وگریز خود، موفق شدند رومی ها را با شکست بدرقه کنند. بنابراین اشکانیان بار دیگر بر این ﻣﻨﻂﻘﮥ مهم تسلط یافتند؛ ولی تنش میان دو قدرت بزرگ تا اواخر عمر ﺳﻠﺴﻠﮥ اشکانی بر سر دستیابی بر ارمنستان ادامه پیدا کرد.
بررسی تأثیر مکتب نگارگری هرات تیموری و سبک بهزاد بر هنر اوایل عهد صفوی (950-907 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
یکی از ادوار درخشان تاریخ ایران پس از حمله اعراب به این کشور، که به پایه گذاری حکومتی ملّی و منسجم انجامید، حکومت صفویه بوده است. ایران در دوران حکومت این خاندان، یکی از درخشان ترین ادوار خود را در زمینه های مختلف، از جمله هنر طی کرد. نگارگری به عنوان شاخه ای از هنرهای تجسمی در این دوران به اوج پیشرفت و ترقی خود رسید و این در حالی بود که این هنر در دوران تیموری و به ویژه در مکتب هرات تیموری، دوران درخشانی را تجربه کرده بود. پس از فروپاشی حکومت تیموریان، مکتب هرات آن تا حدودی رونق خود را از دست داد. با این وجود تا اواسط حکومت صفوی همچنان به حیات هنری خود ادامه داد، اما به دلیل اینکه نگارگران آن به شهرها و کشورهای دیگر مهاجرت کردند و ازطرف دیگر مکتب تبریز صفوی در این دوران درخشش بسیاری پیدا کرده بود، چندان مورد توجه قرار نگرفته و منابع مختلف نیز از آن یاد نکرده اند. با این وجود چنین پنداشته می شود که مکتب هرات در دوره صفوی تا دهه پنجاه قرن دهم هجری به حیات خود ادامه داده و دستاوردهایی داشته و هنرمندانی در آن فعالیت داشته اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت نگارگری در مکتب هرات پس از انقراض حکومت تیموریان و در دوره صفوی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخگویی به این سؤالات است::
1. آیا نگارگری در هرات پس از تیموریان و هرات اوایل عصر صفوی (907-950 ه .ق) را می توان به عنوان مکتبی هنری نامید یا نه؟
2. نگارگری در هرات عصر صفوی چه ویژگی ها و آثار و نگارگرانی را در درون خود پرورش داده است؟
تبعات اجتماعی گسترش طبقة متوسط جدید در ایران(1342-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مفهوم طبقة متوسط جدید و نحوة گسترش و کارکرد آن در فاصلة زمانی سال های 1342 تا 1357 می پردازد. فرضیة مقاله آن است که این طبقه به موازات رشدِ خود، جایگاه درخور توجهی در مشارکت سیاسی و اجتماعی نیافت و به همین دلیل برخلاف اهدافی که حکومت قبل داشت، به ضد آن حکومت مُبدّل شد. در این راستا دیدگاه های مختلف دربارة مفهوم طبقة متوسط و طبقة متوسط جدید ارائه شده و سپس فرایند تاریخیِ گسترش آن در دوره زمانی مورد بحث این مقاله تبیین شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی تحلیلی است و از نمودارهای مختلف برای بیان بهتر بحث استفاده شده است. در این مقاله تلاش شده تا از مفاهیم و مباحث رایج در جامعه شناسی دربارة طبقات اجتماعی، برای تبیین تحولات تاریخی دورة مورد بحث استفاده شود. منابع این تحقیق هم مطالعات تاریخی و پژوهش های جامعه شناسی و هم برخی منابع اقتصادی هستند. پس این مقاله مضمونی بین رشته ای داشته و می کوشد افقی تاریخی ترسیم نماید تا مبحث مورد نظر، بهتر شناخته شود.
بررسی و تحلیل نقادانه علل اشتهار کاشانیان به ترسویی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای رفتاری- اجتماعی و سبک زندگی مردم ایران که نشان دهنده فرهنگ عمومی آن ها می باشد،در تاریخ نگاریاجتماعی بسیار حائز اهمیت است.یکی از مهم ترین اینالگوهایفرهنگی،وجودپدیده ترس و رفتارهای ناشی از آن می باشد. متون تاریخی دوره قاجار یکی از خصوصیات رفتاری مهم مردم کاشان را ترسویی و جبونی آنان دانسته و به همین دلیل، امروزه صفت ترس به اهالی کاشان نسبت داده می شود و کاشانی ها به ترسویی شهرت دارند. مسئله اساسی این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به آن پرداخته می شود، بررسی تاریخی و ریشه یابی زمینه هایاشتهار ترسوییمردم کاشانو بررسی صحت اعتبار این ویژگی و سبک زندگی و رفتار فرهنگیکاشانی ها در برخورد با ترساست. یافته های پژوهش نشان می دهد اشتهار مردم کاشان به ترس از دوره قاجار شکل گرفته و به این موضوع در منابع پیش از این اشاره نشده است. حتی با وجود اشاره های منابع دوره قاجار به ویژه سفرنامه ها در این خصوص، سیاحانی که پیش از این به ایران سفر کرده اند، به ترس کاشانیان نپرداخته اند و هیچ سابقه تاریخی قابل استناد و ادله محکمی در ارتباط با ترس کاشانی ها در منابع پیش از قاجار وجود ندارد.