فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
۱۶۱.

اثر سیستم کانابینوییدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیکوتین موش صحرایی حساسیت زایی کانابینوییدها هیپوکامپ پشتی یادگیری اجتنابی مهاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۸
هدف: بررسی اثر تزریق دوطرفه آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های کانابینوییدی در هیپوکامپ پشتی (1CA) بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین. روش: در این پِژوهش برای بررسی حافظه موش های صحرایی نژاد ویستار از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-through و حافظه حیوان 24 ساعت بعد از آموزش بررسی شد. یافته ها: تزریق درون مغزی آگونیست گیرنده های کانابینوییدی 2-212، 55WIN (µg/rat 6/0، 3/0) و آنتاگونیست اختصاصی گیرنده 1CB، 251AM (ng/rat 90، 60، 30) در روز آموزش به تخریب حافظه حیوانات منجر شد. تزریق درون مغزی 251AM، دو دقیقه قبل از تزریق درون مغزی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) اثری بر روی تخریب حافظه ناشی از 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) نداشت. اثر تخریبی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) و 251AM (ng/rat 60) مقادیر مختلف نیکوتین (mg/kg، S.C 6/0 و 4/0، 2/0)، 10 روز قبل از تزریق 2-212، 55WIN یا 251AM کاملاً از بین رفت. نتیجه گیری: هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ناشی از کانابینوییدها داشته، تزریق پنج روزه نیکوتین ممکن است به حساسیت گیرنده نیکوتینی منجر شده، از این طریق در فراموشی ناشی از داروهای کانابینوییدی اثر گذارد.
۱۶۲.

ارتباط میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری پارکینسون فرسودگی مراقبین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
مقدمه:مطالعه­ی حاضر با هدف بررسی میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون و ارتباط آن با وضعیت بالینی بیماران انجام شده است. روش­کار: در این مطالعه­ی همبستگی، 35 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون مراجعه­کننده به درمانگاه سرپایی نورولوژی بیمارستان قائم (عج) مشهد و مراقبین آن­ها در طی یک سال (90-1389) بررسی شدند. از مراقبین بیمار، پرسش­نامه­ی بار بیماری و معیار ناراحتی مراقبین گرفته شد. آزمون معاینه­ی مختصر روانی برای بررسی وضعیت عمومی شناخت و مقیاس یکپارچه­ی درجه­بندی بیماری پارکینسون برای بررسی سیر بیماری به کار رفت. هم­چنین برای بیماران از معیار درجه­بندی هون و یار استفاده شد که معرف مرحله­ی بیماری است. اطلاعات با نرم­افزار SPSS تحلیل شد. برای بررسی متغیرهای جمعیت­شناختی از جدول فراوانی و برای بررسی ارتباط بین فرسودگی مراقبین با وضعیت بالینی بیماران از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته­ها:بین بخش 2 و3 مقیاس یکپارچه­ی درجه­بندی پارکینسون (فعالیت­های زندگی روزمره و عملکرد حرکتی) با فرسودگی مراقبین همبستگی مثبت معنی­داری وجود داشت (01/0P>). بر اساس معیار درجه­بندی هون و یار، ارتباط مثبت معنی­داری بین مرحله­ی بیماری با نمره­ی فرسودگی مراقبین وجود داشت (01/0P<). هم­چنین بین وضعیت شناختی بیماران بر اساس نمره­ی وضعیت روانی با نمرات پرسش­نامه­های بار بیماری و ناراحتی مراقبین ارتباط مثبت معنی­داری یافت شد (01/0P>). نتیجه­گیری: با توجه به ارتباط میان فرسودگی مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی این بیماران، لزوم توجه بالینی بیشتر به سلامت جسمی و عاطفی مراقبان احساس می­شود.
۱۶۳.

تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت مندی جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت جنسی رضایت مندی زناشویی پروژسترون تستوسترون زنان 50-30 سال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۱۵۱۱ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال شهر کازرون بود. بدین منظور از بین زنان متاهل 30 تا 50 سال شهر کازرون، تعداد 100 نفر از کسانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با پرسشنامه های استاندارد رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی انریچ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان تستوسترون و پروژسترون با خونگیری در مرحله ی فولیکولار(بین روزهای 12 تا 18 قاعدگی) و به کمک دستگاه الیزا و کیت های هورمونی تهیه شده از شرکت مونوبایند، اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و روش ضریب همبستگی سهمی، تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان رضایت جنسی و نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. به طوری که برای رضایت جنسی زنان، نوسانات هورمون پروژسترون دارای بیشترین توان تبیین بوده است و به دنبال آن نوسانات هورمون تستوسترون در مرحله ی دوم پیش بینی رضایت جنسی زنان می باشد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون به همراه رضایت مندی زناشویی قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون در زنان، بر میزان کیفیت روابط زناشویی موثر بوده و در بحث کاهش رضایت جنسی می توان تغییرات هورمون های مذکور را مدنظر قرار داد.
۱۶۴.

مقایسه اثربخشی بوسپیرون و متیل فنیدیت در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی کم توجهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۱۶۷.

مقایسه کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله در نوجوانان با و بدون سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد کارکردهای اجرایی بازداری حل مسأله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۷۴۵
کارکردهای اجرایی، کارکردهای خودتنظیمی اند که توانایی فرد برای بازداری، خود تغییری، برنامه ریزی، سازماندهی، استفاده از حافظه کاری، حل مسأله و هدف گذاری برای انجام تکالیف و فعالیت های درسی را نشان می دهد. هدف این مطالعه، مقایسه کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله در نوجوانان با و بدون سوء مصرف مواد می باشد. در این مطالعه علی مقایسه ای، 15 نفر از نوجوانان دارای سوء مصرف مواد مخدر شهر بیرجند و 15 نفر از نوجوانان عادی که از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه اول همسان بودند، انتخاب شدند. از آزمون ویسکانسین برای ارزیابی کارکردهای اجرایی بازداری و پرسشنامه ی حل مسئله هپنر و پترسن استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین نمره کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسئله (به جز سبک گرایش- اجتناب) در افراد معتاد و سالم تفاوت معناداری داشت. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمره کارکرد اجرایی بازداری و حل مسأله در افراد سالم و معتاد بر حسب تحصیلات و جنس تفاوت معنی داری نداشت و رابطه معنی داری بین کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسئله در افراد سالم و معتاد بر حسب سن و مدت مصرف مواد به دست نیامد. یافته های این پژوهش که نشان می دهد افراد معتاد در کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله ضعیف تر از افراد بدون سوء مصرف مواد می باشند، می تواند در برنامه های پیشگیری و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۶۹.

تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، تحت درمان متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد حافظه فعال حافظه فعال شنیداری حافظه فعال فضایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۱۴۹۹ تعداد دانلود : ۵۵۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، متادون و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و طرح پژوهشی چند گروهی از نوع گروه های مقایسه ای (مقابله ای یا ایستا) با گروه بهنجار بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد معتاد به مواد مخدر، محرک و متادون بود که در مهر تا اسفند 1392 به مراکز ترک اعتیاد خمینی شهر مراجعه کرده بودند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل 154 نفر از افراد سوء مصرف کننده (54 نفر مصرف کننده مواد مخدر، 50 نفر مصرف کننده مواد محرک، و 50 نفر دریافت کننده داروی متادون) و 50 نفر گروه بهنجار بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حافظه فعال وکسلر ویرایش سوم را تکمیل کردند. یافته ها: بین گروه بهنجار و گروه های مصرف کننده مواد مخدر، محرک و متادون در خرده مقیاس حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: استفاده از مواد مخدر و محرک باعث آسیب پایدار در فرایندهای شناختی از جمله حافظه فعال می شود. هرچند تحقیقات نشان می دهد که با گذشت زمان این فرایندهای شناختی بهبود می یابد.
۱۷۰.

نقش گیرنده های gabaa در اکتساب و بیان حساسیت حرکتی القا شده توسط مورفین در موش کوچک آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۶ تعداد دانلود : ۸۰۵
هدف: بررسی اثرات موسیمول (آگونیست گیرنده GABAA) و بیکوکولین (آنتاگونیست گیرنده GABAA) بر حساس سازی حرکتی ناشی از مورفین در موش آزمایشگاهی هدف این پژوهش بود. روش: 400 موش سوری به کمک دستگاه استرئوتاکسی کانول گذاری و آماده تزریق شد. این مطالعه در یک برنامه نُه روزه و در سه مرحله انجام شد. ابتدا به مدت سه روز حساسیت زایی توسط دارو اجرا گردید و سپس به مدت پنج روز دارو قطع و در نهایت آزمون انجام شد. سپس حیوان به مدت 20 دقیقه برای ثبت فعالیت حرکتی در دستگاه حرکت سنج قرار گرفت. داده ها به کمک روش تحلیل واریانس و پس آزمون توکی تحلیل شد. یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (10، 20، 30 و 40 mg/kg) به صورت وابسته به غلظت، فعالیت حرکتی حیوانات را به طور معنی داری افزایش داد. افزایش فعالیت حرکتی موش های سوری پیش تیمارشده با مورفین (5/7، 15 و 30 mg/kg) نشان دهنده توسعه حساسیت بود. تزریق داخل مغزی موسیمول (025/0، 05/0، 1/0 و 25/0 μg/mouse) در حضور یا در غیاب مورفین mg/kg) 5) به طور معنی داری فعالیت حرکتی القاشده به وسیله مورفین mg/kg) 5) را کاهش داد. از طرف دیگر القای فعالیت حرکتی توسط مورفین mg/kg) 5) در حیواناتی که قبلاً با بیکوکولین (25/0، 5/0 و 1 μg/mouse) در حضور یا در غیاب مورفین mg/kg) 15) پیش درمان شده بودند، به طور معنی داری کاهش می یافت. تجویز هم زمان داخل مغزی غلظت های بیکوکولین (25/0، 5/0 و 1 μg/mouse) و موسیمول (μg/mouse 1/0) فعالیت حرکتی القاشده توسط مورفین mg/kg) 5) را در حیواناتی که قبلاً با سالین یا مورفین mg/kg) 15) پیش تیمار شده بودند، کاهش می داد. نتیجه گیری: گیرنده های GABAA می توانند در اکتساب و بیان حساس سازی حرکتی ناشی از مورفین دخالت داشته باشند.
۱۷۲.

کاربرد مدل اندازه گیری راش در ارزشیابی ویژگیهای اندازه گیری آزمون مهارتهای دیداری- حرکتی(TVMS-R)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارزشیابی مدل پردازی راش مهارتهای دیداری-حرکتی ویژگیهای اندازه گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۴ تعداد دانلود : ۴۵۹
ویژگیهای اندازه گیری ابزارها، آزمونها و مقیاسها را می توان با استفاده مدل اندازه گیری راش بررسی و ارزشیابی کرد. هدف مطالعه حاضر معرفی ویژگیهای اندازه گیری مدل راش و کاربرد آن در ارزشیابی کیفیت اندازه گیری نسخه تجدید نظر شده آزمون مهارتهای دیداری- حرکتی(TVMS-R) بود. داده های مورد استفاده در پژوهش مربوط به گروه نمونه پژوهش فرهبد و مینائی(1383) است که در سال تحصیلی 82-1381در شهر تهران به اجرا درآمد و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تعداد 1281 دانش آموز (655 پسر و 626 دختر ) با دامنه سنی 3 تا 14 سال در مهدهای کودک، مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدائی و راهنمائی دخترانه و پسرانه شهر تهران انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. بطور کلی، یافته ها نشان داد که 64 سوال از 142 سوال آزمون TVMS-R با مدل راش برازش ندارند که در کنار نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی روی پس مانده ها و آزمون t بیانگر این است که آزمون مورد نظر بر خلاف ادعای مولف آن، تک بُعدی نیست و در مقایسه با سطح توانایی آزمودنیها از دشواری پایین تری برخوردار است. در واقع، یافته ها نشان داد که آزمون TVMS-R برای اندازه گیری یکپارچگی دیداری- حرکتی افرادی که در دو انتهای بالا و پایین پیوستار صفت قرار دارند ابزار مناسبی نیست. تحلیل کارکرد افتراقی سوال نیز نشان داد که 7 سوال در بین دو گروه دختر و پسر از کارکرد افتراقی(DIF) برخوردارند. بطور کلی با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که آزمون TVMS-R به شکل فعلی برای استفاده های بالینی چندان مناسب نیست و لازم است در ویرایش های بعدی که صورت می گیرد برخی اصلاحات اساسی روی آن صورت گیرد.
۱۷۴.

ارتباط تیپ شخصیتی D، خود - دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی تیپ شخصیتی رفتار بهداشتی خود دلسوزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۵ تعداد دانلود : ۶۸۹
هدف: نظر به اهمیت و تأثیر روزافزون عوامل روانی – اجتماعی در سلامت جسمی و تأثیر سبک زندگی نادرست در بروز بیماری­های قلبی- عروقی، هدف پژوهش حاضر ارتباط تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی بیماران کرونرقلبی می­باشد. روش: در این مطالعه همبستگی، نمونه شامل پژوهش 84 بیمار کرونر قلبی مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی شهید مدرس تهران در سال 1389 بودند که به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از مقیاس تیپ شخصیتی D، مقیاس خود- دلسوزی، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه وضعیت بهداشتی استفاده شد. داده­های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: نتایج نشان داد که تیپ شخصیتیD (52/0-=r)، خود- دلسوزی (22/0=r) و حمایت اجتماعی (19/0=r) با رفتارهای بهداشتی همبستگی معنی­داری دارند (05/0 >P). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 30 درصد از واریانس رفتارهای بهداشتی این بیماران توسط متغیرهای تیپ شخصیتی D، حمایت اجتماعی و خود ­دلسوزی تبیین می­شود. نتیجه­گیری: این یافته­ها نشان می­دهند که تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر رفتارهای بهداشتی بیماران کرونر قلبی هستند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه آموزش خود- دلسوزی و مداخلات درمانی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران کرونر قلبی دارد که در مقاله مورد توجه قرار گرفته­اند.
۱۷۶.

میزان فعالیت نظامهای مغزی / رفتاری و درونگردی/ برونگردی در زنان مبتلا به آرتریت روماتویید

کلید واژه ها: رفتاری آرتریت روماتوئید نظامهای مغزی درونگردی رونگردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۷۰۳
از موضوعاتی که امروزه ذهن محققان را در حیطه روانشناسی سلامت به خود مشغول کرده است، رابطه بین ویژگیهای شخصیتی خاص و ابتلا به بیماریهای جسمانی است. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی دو ویژگی شخصیتی با مبنای زیستی که عبارتند از نظامهای مغزی/ رفتاری و درونگردی/ برونگردی، در زنان مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید می پردازد. به این منظور 30 زن مبتلا به آرتریت روماتوئید، از بین بیماران مراجعه کننده به درمانگاههای روماتولوژی بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی، با تشخیص پزشک متخصص روماتولوژی انتخاب شدند. 30 زن سالم نیز که از نظر میانگین سنی نزدیک به بیماران بودند، به عنوان گروه مقایسه مورد بررسی قرار گرفتند. هر دو گروه پرسشنامه های شخصیتی گری ـ ویلسون و آیزنک را برای اندازه گیری میزان فعالیت نظامهای مغزی / رفتاری و میزان درونگردی تکمیل نمودند. میانگینهای دو گروه، با استفاده از آزمونt برای مقایسه دو گروه مستقل، و میانگینهای گروه بیمار با استفاده از آزمون t برای مقایسه دو گروه وابسته، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد: در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید، میزان فعالیت نظام بازداری رفتاری بیشتر از زنان سالم و فعالیت نظام فعال ساز رفتاری،‌ کمتر از زنان سالم است. این فرضیه که در این بیماران، میزان فعالیت نظام بازداری رفتاری بیشتر از فعالیت نظام فعال ساز رفتاری آنان است، تأیید نشد. در مورد درونگردی، یافته ها حاکی از نمرات بالاتر درونگردی در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید است
۱۷۸.

بررسی معیارهای عملکرد حرکتی به منظور ارزیابی عصب شناختی آسیب ورزشی ضربه به سر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایایی زمان کنترل وضعیت آزمون های عملکرد حرکتی آسیب های ورزشی ضربه به سر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۶ تعداد دانلود : ۶۷۵
سیستم کنترل وضعیت، سیستم پیچیدة حرکتی است که براساس تعامل بین فرایندهای پویا و مختلف شکل گرفته است و بسیاری از تکنیک­های آزمایشگاهی با استفاده از دامنة وسیعی از علائم و نشانه­های عصب­شناختی به تشخیص اختلالات عملکردی می­پردازند. تحقیق حاضر به­منظور ارزیابی پایایی معیارهای متداول تعادل کلینیکی و تعیین اثر سن، قد، وزن و شاخص تودة بدن در اجرای آزمون­های تعادل کلینیکی انجام گرفت. به­این منظور 133 شرکت­کننده در دامنة سنی 59 -18 سال که در هفته حداقل سه جلسه فعالیت ورزشی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند. آزمون­های تعادل کلینیکی مورد استفاده شامل رساندن انگشت اشاره به بینی، ایستادن روی یک پا، ایستادن پاشنه – پنجه و آزمون بلند شدن از روی صندلی و راه رفتن بود. یافته­ها نشان داد که اولین اجرا در هر سه کوشش آهسته­تر انجام پذیرفت. ارتباط بین برخی فاکتورها و آزمون­های تعادلی نیز مشخص شد. نتایج آشکار کرد که آزمون­های عملکرد تعادلی رساندن انگشت اشاره به بینی و بلند شدن از روی صندلی و راه رفتن و به ویژه آزمون دوم، باثبات­ترین آزمون در ارزیابی آسیب ورزشی ضربه به سر هستند.
۱۸۰.

کیفیت زندگی در بیماران دچار خستگی مزمن: نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب کیفیت زندگی خستگی مزمن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۷۶۱
چکیده مقدمه: عوامل روانی- اجتماعی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن نقش دارند و پیامدهای درمانی این بیماران را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن بود. روش: در یک زمینه یابی مقطعی، تعداد 393 بیمار (150 مرد و 243 زن) مبتلا به سندروم خستگی مزمن از میان بیماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خستگی چالدر و برنامه مصاحبه ی بالینی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی جمع آوری و به کمک همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها: بین افسردگی، اضطراب، و سن با کیفیت زندگی رابطه ی منفی و معنادار به دست آمد. افسردگی، اضطراب و سن به طور معنادار تغییرات مربوط به کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم خستگی مزمن را پیش بینی کردند و در مجموع 61% از کیفیت زندگی را تبیین می نمایند. سهم افسردگی در تبیین کیفیت زندگی بالاترین میزان بود. نتیجه گیری: افسردگی، اضطراب و سن بیمار در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن مهم هستند. تدارک برنامه هایی برای بهبود افسردگی و اضطراب در افراد مسن تر مبتلا به سندروم خستگی مزمن به عنوان مبنایی برای ارتقای کیفیت زندگی این بیماران ضروری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان