فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۲٬۶۴۷ مورد.
۳۸۳.

تحلیل ساختار روایت در نگاره ""مرگ ضحاک"" بر اساس الگوی کنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۸۴.

مبانی تئاتر روایی برشت با استناد به نمایشنامة ننه دلاور و فرزندانش(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۹۰.

سیر تحوّل زیبایی شناسی طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفویه نگارگری فرنگی مآبی تک نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲۵ تعداد دانلود : ۲۴۵۳
طبیعت در فرهنگ و هنر و به ویژه نگارگری ایرانی نقش و جایگاه مهمّی دارد. به همین دلیل، این پژوهش با مطالعه منابع مکتوب و تاریخی، به تحلیل و بررسی جایگاه و چگونگی تغییر سیر زیبایی شناختی طبیعت، به منزله یکی از ارکان نگاره های ایرانی در مکتب اصفهان می پردازد. پیش فرض این پژوهش نیز این بوده است که طبیعت در تک نگاره های مکتب اصفهان، تا حدّ زیادی کارکرد سابق خود را ازدست می دهد و در بسیاری از نگاره ها از اهمیت نقش آن در ساختار اصلی نگاره کاسته می شود. طبیعت به منزله یکی از مهم ترین نمودهای نگارگری ایران، همواره نزد نگارگر ایرانی جایگاه مهمّی داشته است و جلوه شورانگیز آن را تقریباً در همه نگاره های ایرانی می توان دید. ولی نمود عینی و زیبایی شناختی طبیعت در نگارگری و به ویژه تک نگاره های مکتب اصفهان، جلوه ای متفاوت با سنّت نگارگری پیش از آن دارد و از آن جایگاه آرمانی و بهشتی پیشین برخوردار نیست؛ حتی نقش آن گاهی تا حدّ پس زمینه فرو کاسته می شود یا به کلّی از نگاره ها حذف می شود. در مجموع، طبیعت در این مکتب مانند گذشته از تناسب مکمّلی با دیگر عناصر نگاره ها (مثل انسان و معماری) برخوردار نیست. علت چنین چیزی را می توان در تحولات تاریخی، شرایط فرهنگی و اجتماعی، رواج نیافتن کتاب آرایی درباری، ارتباط ایران با فرهنگ غرب، سنّت نقاشی متأخر گورکانیان هند و ارمنیان ساکن اصفهان، همچنین تغییر الگوهای زیبایی شناختی نگارگر ایرانی جستجو کرد. در واقع، از این به بعد، نگارگر ایرانی سیر تحوّل نگاره های خود را به سوی نوعی انسان گرایی در نقاشی و در ابعاد کلّی، در اندیشه و فرهنگ ایرانی سوق می دهد
۳۹۳.

خوانش ترامتنی صحنه کشته شدن نر گاو آسمانی در تصویرسازی های روایت گیلگمش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویرسازی ترامتنیت گیلگمش مرتضی ممیز منوچهر صفرزاده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ایران پیش از آریاییان
تعداد بازدید : ۲۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۶۴
حماسه گیلگمش از کهن ترین حماسه های منظوم بشری است که تاریخ ثبت آن را بر الواح گلی مکشوف از کتابخانه آشور بانیپال در حدود 1800 ق. م. رقم زده اند. این منظومه از شاهکارهای ادبیات حماسی جهان به شمار می آید که روایت آن در دوازده لوحه گلی ثبت شده و به شرح حوادثی می پردازد که گیلگمش (پادشاه اوروک) طی حل معمای مرگ تا پذیرفتن سرنوشت با آنها روبرو بوده است. این الواح گلی در طول تاریخ و در فرهنگ های گوناگون توسط مؤلفان بسیاری برگردانده شده و نظر نویسندگان و هنرمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. از این میان بازآفرینی ادبی «احمد شاملو» با تصویرسازی «مرتضی ممیز»(1340 ه.ش) و تألیف «هانیبال الخاص» با تصویرسازی «منوچهر صفرزاده» (1351 ه.ش) در این نوشتار قابل تأمل است. با نظر به اینکه متن روایتی مشابهی دستمایه تصویرگری مصوران قرار گرفته، گوناگونی در تصاویر ایجاد شده دیده می شود که البته عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با روش بینامتنی ( ترامتنیت) و رویکرد بیش متنی به بررسی عوامل مختلف در دریافت تصویرگران از این روایت (گیلگمش) و بازنمود متفاوت آن در آثارشان بپردازد. بنابراین از مهم ترین اهداف این پژوهش بررسی عوامل فرامتنی چون بافت و پیش متن های فرهنگی و عوامل درون مؤلفی در نظام های تصویری مشابه از روایت است، تا با مطالعه این موارد شناخت بهتری در مورد ساختارهای ژرف این تصاویر و میزان همگرایی و ارتباطشان پیدا کنیم. از سوی دیگر علل تفاوت های ظاهری را در نظام های تصویری این روایت با مطالعه موردی یک صحنه مشترک (کشته شدن نرگاو آسمانی) با وجود محتوای مشابه بررسی کنیم. نتیجه بررسی ها بیانگر این است که اگرچه این تصاویر دارای مضمونی مشابه هستند لیکن، به دلیل تفاوت هایی که ناشی از تأثیر عوامل فرامتنی و پیش متن های فرهنگی هنری مؤثر بر هنرمندان است، از دیدگاه های تخیلی متفاوت در بازآفرینی مصوران دیده می شود.
۳۹۸.

پارادوکس شکل انسان در نگارگری مکتب اصفهان با تاکید بر تک نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۴۵
نگارگری مکتب اصفهان را می توان آخرین مکتب نگارگری سنتی و اصیل ایرانی قلمداد کرد که توانست در مقابل عوامل عدیده بیرونی که معلول شرایط حاکم بر جو آن زمان بوده مقاومت کرده و اصالت های بی بدیل نگارگری ایرانی را حفظ کند. نگارگری مکتب اصفهان هنری انسان مدار یا به تعبیری انسان محور است که سیطره شکل انسان در آن بدون شک مدلول شرایط ویژه ای است. نگاه انفعالی برخی منقدین؛ انسان محوری آن را به مصادیق ناصوابی از جمله: نگاهی مادی گرایانه و زمینی به انسان؛ شهوت پرستی؛ شاهد بازی منفی؛ ارضاء حس تفرد و تشخص سفارش دهنده خصوصاً شخص حاکم و بنابراین غالب بودن وجه شاهانه و نمایش ابعاد روانشناسانه افرادی که بعضاً چهره خویش را سفارش می دادند، نسبت می دهند. در مقاله اخیر پس از مرور روال تکامل شکل انسان در نگارگری ایرانی، پارادوکس های موجود در روند بررسی شکل انسان به عنوان عنصری ممتاز در نگارگری مکتب اصفهان به چالش کشانده می شود سپس با استناد به دلایل عمده و ملحوظ در عناصر الهام بخش آن یعنی عرفان اسلامی_ ایرانی، قرائت های بعضاً نادرستی که در این خصوص ابراز داشته اند را نقد کرده و نهایتاً آن عامل اساسی و تعیین کننده که علت اصلی حضور شکل انسان در نگارگری مکتب اصفهان می باشد را در خاستگاه واقعی اش یعنی عرفان اسلامی_ایرانی جستجو کرده و آشکار می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان