فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۲۴۱.

بررسی پاسخ سطوح FABP5 پلاسمایی به هشت هفته فعالیت هوازی در زنان یائسه و غیریائسه با وزن بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی غیریائسه وزن بالا یائسه FABP5

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۵۲۹
مطالعه حاضر با هدف بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی FABP 5به هشت هفته فعالیت هوازی در زنان در شرایط پیش و پس از یائسگی انجام گرفت. 10 زن غیریائسه (میانگین BMI، kg/m 203/2±8/27) و 10 زن یائسه (میانگین BMI، kg/m 25/1±6/28) در دو گروه تمرینی قرار گرفتند. تمرین شامل هشت هفته فعالیت هوازی و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. پیش و پس از تمرین، سطوح پلاسمایی FABP 5و مقادیر نیم رخ لیپیدی خون اندازه گیری شد. تمرین سبب افزایش معنادار FABP 5در گروه یائسه شد (05/0>P). مقادیر LDL نیز در گروه یائسه و کلسترول در هر دو گروه افزایش معنادار یافت (05/0>P). افزایش سطوح FABP 5در یائسگی ممکن است از مکانیسم های دیگری تبعیت کند و با تغییرات متابولیکی پس از تمرین در ارتباط باشد.
۲۴۲.

تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی - توانی بارهای مختلف بازیکن فوتبال کارکردهای عضلانی و عملکردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۵۸۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال نخبه است. بدین منظور ۳۶ آزمودنی از چهار دانشگاه و به روش نمونه گیری تصادفی به سه گروه مساوی شامل گروه ۱، تمرینات مقاومتی- توانی با ۷۰-۶۰ درصد 1RM، گروه ۲، تمرینات مقاومتی- توانی با ۸۰-۷۰ درصد 1RM، گروه ۳، تمرینات مقاومتی – توانی با ۹۰-۸۰ درصد 1RM تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی – توانی شامل شش حرکت بود که به مدت دوازده هفته (هر هفته سه جلسه) برای تمام گروه ها اجرا شد. نتایج نشان داد که بار سنگین موجب افزایش معنا داری در قدرت عضلانی پایین تنه نسبت به بار سبک شد. بار سنگین و متوسط موجب افزایش معنا داری در توان بی هوازی پایین تنه نسبت به بار سبک شد و بار سنگین کاهش معنا داری را در زمان دو ۲۰ متر، ۳۰ متر و زمان آزمون هاف نسبت به بارهای سبک و متوسط نشان داد و بین سایر بارها تفاوت معنا داری مشاهده نشد. در دو ۱۰ متر سرعت و توان انفجاری نیز تفاوت معنا داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود بازیکنان فوتبال برای بهبود کارکردهای عضلانی و عملکردی خود از تمرینات مقاومتی– توانی با بار ۹۰-۸۰ درصد 1RM استفاده کنند.
۲۴۳.

تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر سوخت و ساز چربی در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکسیداسیون چربی فعالیت بالاتنه فعالیت پایین تنه فعالیت تناوبی لیپولیز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۵۶۴
هدف این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه بر سوخت وساز چربی در افراد چاق بود. 12 زن چاق (شاخص توده بدن 5/5±1/31 کیلوگرم\مترمربع، سن 08/7 ± 9/32 سال) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها یک جلسه فعالیت تناوبی را روی دوچرخه کارسنج و در جلسه ای دیگر روی کارسنج دستی با فاصله یک هفته، 2 دقیقه فعالیت با 85% حداکثر اکسیژن مصرفی همراه با 4 دقیقه استراحت فعال با 45% حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 30 دقیقه انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از فعالیت دو نمونه خونی گرفته شد. مقدار اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی برای محاسبه اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. پس از فعالیت تناوبی غلظت گلیسرول به طور معنا داری افزایش یافت (05/0P<)، اما بین فعالیت تناوبی بالاتنه و پایین تنه تفاوت معنا داری مشاهده نشد (05/0P>). اسید چرب غیراستریفیه پس از فعالیت تناوبی بالاتنه کاهش و پس از فعالیت تناوبی پایین تنه افزایش یافت (05/0P<). اکسیداسیون چربی مجموع وهله های فعالیت در جلسه پایین تنه به طور معنا داری بیشتر از فعالیت بالاتنه بود (05/0P<)، اما تفاوت معنا داری در اکسیداسیون چربی ست ها و مجموع آنها بین دو جلسه فعالیت مشاهده نشد (05/0P>). براساس یافته های تحقیق حاضر لیپولیز در پی فعالیت تناوبی در زنان چاق افزایش می یابد و فعالیت تناوبی پایین تنه بیشتر از فعالیت تناوبی بالاتنه در سوخت چربی مؤثرتر است. بر این اساس به افراد توصیه می شود تا برای افزایش سوخت چربی بر فعالیت های ورزشی پایین تنه تمرکز کنند.
۲۴۴.

اثر کوتاه مدت دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا بر سطح پلاسمایی TNF-α، IL-6،CRP و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت آزمون رست تمرینات تناوبی با شدت بالا عوامل التهابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۵۸۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت بالا با تحمل وزن و بدون تحمل وزن بر عوامل التهابی TNF-α, IL-6، CRP و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل پیشگیری احتمال ابتلا به بیماری قلبی- عروقی در زنان دارای اضافه وزن بود. شانزده زن غیرورزشکار (سن 5±30 سال، وزن11/13±48/75کیلوگرم، قد 59/2±50/165سانتی متر و شاخص توده بدنی20/4±73/27 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه تمرین تناوبی با شدت بالا (آزمون بی هوازی رست) و آزمون بی هوازی وینگیت به صورت تصادفی تقسیم شدند، و به مدت 4 هفته و هفته ای 3 جلسه (بین 3 تا 6 آزمون رست یا وینگیت در هر جلسه) تمرینات خود را انجام دادند. 24ساعت قبل و 24 ساعت پس از پایان تمرینات نمونه های خونی از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، تحلیل کوواریانس و t وابسته در سطح معنا داری 05/0P< تجزیه وتحلیل شد. نتایج کاهش معنا دار میزان پلاسمایی TNF-α، IL-6 و CRP و بهبود نیمرخ لیپیدی (به جز HDL-C) را در هر دو گروه تمرینی نسبت به قبل از شروع تمرینات نشان داد( 05/0(P<. هرچند پس از دوازده جلسه تمرین، تفاوت معنا داری بین دو گروه تمرینی در عوامل التهابی و نیمرخ لیپیدی اندازه گیری شده مشاهده نشد (05/0<P)، نتایج بیانگر آن است که حتی دوره های کوتاه مدت تمرینات تناوبی با شدت بالا می تواند مقادیر عوامل التهابی مرتبط با بیماری های قلبی- عروقی را کاهش دهد، هرچند نوع تمرینات از منظر تحمل وزن یا بدون تحمل وزن تفاوت معنا داری را ایجاد نمی کند.
۲۴۵.

اثر میزان محدودیت جریان خون هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون هورمون رشد محدودیت جریان خون فعالیت ایزومتریک کاآتسو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۶۴۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر میزان محدودیت جریان خون (کاآتسو) هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بوده و 10 مرد فعال (دارای یک تا سه جلسه فعالیت در هفته، میانگین سنی 32/2 ± 8/23 سال و شاخص توده بدنی 80/1 ± 26/24 کیلوگرم بر مترمربع) که سابقه انجام تمرین مقاومتی را داشتند، به صورت داوطلبانه در آن شرکت نمودند. ابتدا، فشار سیستولی پای آزمودنی ها به وسیله دستگاه سونوگرافی داپلر رنگی تعیین گردید و سپس، آزمودنی ها پروتکل پژوهش را که شش انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با بار 65 درصد و حداکثر انقباض ارادی با 60 ثانیه استراحت بین هر انقباض و با چند فشار مختلف محدودیت جریان خون (صفر (بدون فشار)، 70، 100 و 130 درصد فشار سیستولی پا) بود، اجرا کردند. لازم به ذکر است که نمونه های خون پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و 15 دقیقه پس ازآن گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها تعامل معناداری را در هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بین فشارهای مختلف محدودیت جریان خون (جلسه × زمان) نشان نمی دهد ( P>0.05 ). علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که میزان هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشار های محدودیت جریان خون افزایش یافته است ( P<0.05 )؛ اما به جز هورمون تستوسترون ( P=0.074 )، میزان هورمون رشد و لاکتات در 15 دقیقه پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشارهای محدودیت جریان خون معنادار می باشد ( P<0.05 ). می توان گفت باوجوداینکه با افزایش فشار محدودیت جریان خون، میزان هورمون های رشد و تستوسترون افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنادار در مقدار هورمون های تستوسترون و رشد بین فعالیت با فشارهای مختلف محدودیت جریان خون در یک شدت برابر مشاهده نمی شود .
۲۴۶.

تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله اسکلتی موش های صحرایی نر سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ال آرژنین گیرنده نیکوتینی استیل کولین فعالیت حاد وامانده ساز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۶۵۶
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین بافت عضلات اندام عقبی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز بود. بدین منظور، 32 سر موش نر نژاد ویستار (22 ماهه،20 ± 380 گرم) آزمودنی های این پژوهش را تشکیل دادند و به طور تصادفی به چهار گروه مکمل ال آرژنین همراه با فعالیت استقامتی وامانده ساز بلافاصله ، مکمل ال آرژنین بلافاصله، ورزش و کنترل تقسیم شدند. قابل ذکر است که موش های گروه مکمل به مدت دو هفته، آب حاوی 5/2 درصد ال آرژنین را مصرف نمودند. در روز فعالیت ورزشی، رت های گروه ورزش در شرایط فعالیت وامانده ساز با سرعت 30 متر در دقیقه و شیب پنج درجه، معادل 80 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت کردند. سپس، حیوانات بلافاصله و چهار ساعت بعد از فعالیت استقامتی وامانده ساز بی هوش شدند و نمونه گیری از بافت عضله بازکننده دراز انگشتان پا و نعلی صورت گرفت. جهت بررسی داده ها نیز از تحلیل واریانس یک سویه استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان در گروه های ال آرژنین بلافاصله، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل می باشد ( 0.001 > P ). میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان نیز در گروه های فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد و گروه ال آرژنین به همراه فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است ( 0.001 > P ). به نظر می رسد مکمل دهی ال آرژنین به همراه فعالیت استقامتی می واند روش مناسبی برای کاهش سارکوپنیا با اثر گذاری بر میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین در افراد سالمند باشد.
۲۴۷.

پیش بینی پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه براساس ابعاد کمال گرایی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول بزاقی ایمونوگلوبین آ بزاقی شمشیرباز نخبه کمال گرایی رقابتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۳۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی رقابتی با پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه مرد انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آن شامل شمشیربازان مرد بود. داده های پژوهش از 46 نفر از شمشیربازان حاضر در مسابقات قهرمانی کشور که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای سنجش ابعاد کمال گرایی رقابتی از ورزشکاران خواسته شد مقیاس کمال گرایی رقابتی بشارت (1383) را تکمیل کنند. پاسخ های فیزیولوژیک ورزشکاران شامل کورتیزول و ایمونوگلوبین بزاقی نیز به وسیله کیت های 96 تستی کورتیزول و ایمونوگلوبین آ بزاقی ساخت شرکت زلبایو اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده ارتباط مثبت معنادار بین کمال گرایی منفی رقابتی و افزایش کورتیزول بزاقی و کاهش ایمونوگلوبین بزاقی پیش از رقابت بود، درحالی که ارتباط معناداری بین کمال گرایی مثبت رقابتی با هیچ یک از پاسخ های فیزیولوژیک یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد کمال گرایی منفی رقابتی می تواند تغییرات مربوط به کورتیزول بزاقی و ایمونوگلوبین بزاقی را در شمشیربازان پیش بینی کند.
۲۴۸.

تأثیر دو نوع برنامه تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطح انسولین و رزیستین زنان مبتلا به دیابت بارداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین هوازی مقاومت به انسولین رزیستین دیابت بارداری قند خون ناشتا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۵۴۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر برنامه تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطح رزیستین، قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت بارداری انجام شد. بدین منظور، 34 نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. 12 آزمودنی ( با میانگین سنی 60/2 ± 39/28 سال) در گروه تمرین هوازی در آب (سه جلسه در هفته، 45 30 دقیقه در روز، با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه)، 11 آزمودنی ( با میانگین سنی 14/7 ± 42/30 سال) در گروه تمرین مقاومتی (سه جلسه در هفته، به صورت دو تا سه ست، 15 تکرار، با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه و میزان درک تلاش) شرکت کردند و 11 نفر ( با میانگین سنی 23/4 ± 18/29 سال) نیز درقالب گروه کنترل در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون جهت برآورد میزان سطح قند خون، انسولین و رزیستین، خون گیری به عمل آمد و جهت اندازه گیری میزان رزیستین از روش الایزا استفاده شد. نتایج آزمون تی زوجی، کاهش معناداری را در قند خون ناشتا در گروه مقاومتی (P=0.012 ) و کاهش غیر معناداری را در گروه هوازی (P=0.31 ) نشان می دهد. در سطح رزیستین، انسولین، مقاومت به انسولین و حساسیت به انسولین نیز در گروه های تمرینی تغییرات غیر معناداری مشاهده شد. علاوه براین، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشانگر تفاوت معنادار در کاهش شاخص مقاومت به انسولین (P=0.008 ) و افزایش سطوح پلاسمایی انسولین (P=0.031 ) و حساسیت به انسولین در بین گروه ها بود؛ در حالی که تحلیل واریانس، تفاوت معناداری را در سطوح رزیستین گروه ها نشان نداد. به نظر می رسد (احتمالاً) تمرینات مقاومتی در مقایسه با تمرینات هوازی در کاهش سطح گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت بارداری مؤثرتر می باشند.
۲۴۹.

آثار حاد یک وهله فعالیت هوازی تناوبی بر اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فشار خون تمرین تناوبی فعالیت هوازی FMD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۶۲۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار یک وهله فعالیت هوازی تناوبی بر اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون (فشارخون سیستولی 120تا139 یا دیاستولی 80تا89 میلی متر جیوه) بود. بدین منظور، 12 زن مبتلا به پیش پرفشاری خون (با میانگین سنی 6/3±4/29 سال؛ وزن 6/4±7/65 کیلوگرم؛ شاخص توده بدن 5/1±9/24 کیلوگرم بر مترمربع)، بدون سابقه فعالیت ورزشی و ابتلا به هرگونه بیماری قلبی عروقی در دو شرایط کنترل و فعالیت هوازی تناوبی مورد مطالعه قرار گرفتند. فعالیت هوازی تناوبی شامل چهار ست چهار دقیقه ای دویدن با شدت 90 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و چهار دقیقه فاصله استراحتی فعال به صورت راه رفتن بود. اتساع رگی ناشی از جریان پیش از فعالیت و یک ساعت پس از آن با استفاده از دستگاه سونوگرافی داپلر اندازه گیری شد. فشار خون نیز پیش از فعالیت و بلافاصله تا یک ساعت پس از فعالیت در فواصل 10 دقیقه ای اندازه گیری گردید. یافته های آزمون تی وابسته نشان می دهد که فعالیت هوازی تناوبی موجب افزایش معنادار اتساع رگی ناشی از جریان در یک ساعت پس از تمرین می شود (P=0.000). همچنین، فعالیت هوازی تناوبی موجب کاهش معنادار فشارخون از دقیقه 20 پس از فعالیت گردید که این کاهش تا آخرین زمان اندازه گیری فشار خون؛ یعنی 60 دقیقه پس از فعالیت ادامه داشت. به طور کلی، یافته ها حاکی از آن است که انجام یک وهله فعالیت هوازی تناوبی با پاسخ مثبت در اتساع رگی ناشی از جریان و فشارخون در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون همراه می باشد.
۲۵۰.

تاثیر شدت تمرین تناوبی بر مقادیر بیان ژن ANP و BNP عضله قلبی در رت ها پس از ابتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنفارکتوس میوکارد هورمون های قلبی تمرین رت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۶۱۳
آنفارکتوس میوکارد ، مرگ سلولی غیرقابل برگشت بخشی از   عضله قلب است که ریشه در فقدان جریان خون دارد. مقادیر ANP و BNP نشانگرهای قوی وقوع آنفارکتوس میوکارد و شدت عارضه می باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید و تمرین تناوبی با شدت پایین بر بیان ژن های ANP و BNP در رت ها پس از ابتلا به انفارکتوس میوکارد انجام گرفت.   18 سررت نر نژاد ویستار 10 هفته ای با وزن 250 تا 300 گرم در دو گروه تجربی تمرین تناوبی خیلی شدید ( 85-90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و تمرین تناوبی با شدت پایین (55- 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و یک گروه کنترل (بدون مداخله تمرین) قرار گرفتند. بیان ژن های مذکور پس از ابتلای رت ها به آنفارکتوس میوکارد پس از شش هفته تمرین به روش qRT-PCR بررسی شد. داده ها به روش آماری تی مستقل و آنوا با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند ( α≤0.05 ). یافته ها نشان داد شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید باعث کاهش غیرمعنادار BNP و ANP در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (به ترتیب 0.67 = P و 0.475 ≥ P ) و کاهش معنادار آن ها در طی شش هفته تمرین تناوبی با شدت پایین نسبت به گروه کنترل شد (به ترتیب 0.001 = P و 0.011 ≥ P ). این کاهش در گروه تمرین تناوبی با شدت پایین به طور معناداری از گروه تمرین تناوبی خیلی شدید موثرتر بود. BNP ( (p= 0.001 و ANP ( (p= 0.005 . در کل ، هر دو شدت تمرینی باعث کاهش مقادیر هورمون های قلبی نسبت به گروه بدون تمرین پس از آنفارکتوس میوکارد می شود.
۲۵۱.

تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تعداد اسپرم مصرف شکر هورمون های جنسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۵۴۹
مصرف زیاد نوشیدنی های شیرین شده با شکر می تواند منجر به اختلال در سطوح برخی از هورمون های جنسی و اسپرماتوژنز گردد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر مقادیر سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم ها در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز بود. بدین منظور، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار هشت تا 10 هفته ای (با میانگین وزنی 36/8±93/158 گرم) به طور تصادفی ابتدا در دو گروه تغذیه با و بدون محلول ۳0 درصد شکر جای گرفتند و پس از گذشت چهار هفته، هریک از این گروه ها به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده را به صورت سه روز در هفته و یک روز درمیان انجام دادند. وزن بدن، غلظت سرمی هورمون های تستوسترون و تحریک کننده فولیکولی و لوتئینی اندازه گیری گردید و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی شمارش گشت. نتایج آزمون آنالیز واریانس دوسویه با سطح معناداری (P≤0.05) نشان می دهد که اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تغذیه با محلول ساکاروز منجر به کاهش مقادیر سرمی هورمون لوتئینی (P=0.02) و تعداد اسپرم ها (P<0.01) شده است. همچنین، مصرف محلول ساکاروز موجب کاهش معنادار مقادیر سرمی هورمون های لوتئینی و تحریک کننده فولیکولی و تعداد اسپرم ها (P<0.05) گردیده است. علاه براین، تمرین مقاومتی فزاینده در گروه مصرف کننده محلول ساکاروز منجر به کاهش معنادار سطوح سرمی هورمون لوتئینی (0.01 P<) و تحریک کننده فولیکولی (P=0.04) درمقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج بیانگر آن است که تمرینات مقاومتی با شدت بالا ممکن است با تغییر در سطوح برخی از هورمون های جنسی، منجر به اختلال بیشتر در روند اسپرماتوژنز در افرادی شود که مصرف مداوم و بالای شکر دارند.
۲۵۲.

پیش بینی گرایش به عضلانی شدن بر حسب نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا در میان مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش به عضلانی شدن نگرش عضلانی وابستگی به تمرین نگرش به مصرف مواد نیروزا ورزشکاران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۱۵
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به عضلانی شدن برحسب نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا در میان مردان ورزشکار بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران شهر تهران در سال (1395) تشکیل دادند که از میان آن ها برمبنای نمونه گیری دردسترس، 240 ورزشکار به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های گرایش به عضلانی شدن، وابستگی به تمرین، نگرش به عضلانی بودن و نگرش به ارتقای عملکرد مبتنی بر مصرف مواد نیروزا جمع آوری شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که سه متغیر نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا می تواند گرایش به عضلانی شدن را در ورزشکاران پیش بینی نماید .به طورکلی، به منظور کاهش تأثیرات منفیگرایش به عضلانی شدن در ورزشکاران و نیز افزایش آگاهی متصدیان ورزشی،شناساییسه عامل پیش بینی کننده آن؛ یعنی نگرش عضلانی، وابستگی به تمرین و نگرش به مصرف مواد نیروزا توصیه می گردد.
۲۵۳.

تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر دستگاه قلبی عروقی و نقش آن در آمادگی هوازی و بی هوازی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی هوازی مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین دستگاه قلبی عروقی آمادگی بی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۶۰۴۱ تعداد دانلود : ۸۵۹
مطالعات بسیاری به بررسی تأثیرات مکمل کراتین پرداخته اند؛ اما تأثیرات احتمالی قلبی عروقی آن بررسی نشده است؛ بنابراین، با توجه به مصرف گسترده آن در بین ورزشکاران، در این پژوهش به بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکرد همودینامیک قلب و عروق و تغییرات انقباض پذیری و نقش آن در آمادگی هوازی و بی هوازی ورزشکاران پرداخته شده است. بدین منظور، هشت ورزشکار کاراته کای نخبه (با میانگین سنی 1/5 ± 0/21 سال، وزن 6/9 ± 2/71 کیلوگرم، قد 7/4 ± 4/180 سانتی متر و سابقه تمرین 4/5 ± 4/12) پس از احراز شرایط به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت نمودند. لازم به ذکر است که پژوهش با طرح متقاطع و به صورت دوسویه کور انجام گرفت و اطلاعات همودینامیک و انقباض پذیری قلب و عروق، ظرفیت هوازی و بی هوازی و قدرت آزمودنی ها به ترتیب به وسیله کاردیواسکرین در حالت استراحتی ، آزمون فزاینده بر روی نوارگردان همراه با دستگاه گاز آنالایزر، آزمون وینگیت بر روی دوچرخه مونارک و نیروسنج دست و تنه، قبل و بعد از مصرف مکمل و دارونما جمع آوری گردید. آزمودنی ها در گروه های تصادفی تعیین شده مکمل و دارونما به مدت پنج روز و هر روز 20 گرم کراتین یا دارونما در چهار مرحله دریافت نموده و قبل و بعد از آن در آزمون فزاینده شرکت کردند. بین دو مرحله مصرف کراتین یا دارونما نیز 10 روز فاصله برای پاکسازی در نظر گرفته شد. علاوه براین، تحلیل آماری نتایج با نرم افزار اس. پی. اس. اس و آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری های تکراری در سطح معناداری (05/0) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر حجم ضربه ای، برون ده قلبی، کار قلب چپ، مقاومت منظم عروقی، شاخص سرعت خروج خون، شاخص شتاب خروج خون، نسبت زمان سیستولیک، آستانه بی هوازی، اکسیژن مصرفی بیشینه، توان بیشینه و شاخص خستگی، تأثیرات مطلوب؛ اما غیرمعناداری دارد ( P≤0.05 )؛ بنابراین، مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکرد قلبی عروقی و تنفسی ورزشکاران اثرات مطلوبی بر جای می گذارد. این امر بیانگر آن است که اثرات مطلوب مکمل کراتین در کوتاه مدت، احتمالاً ناشی از سازگاری های پیرامونی و غیرمرکزی می باشد.
۲۵۴.

مرور نظام مند و فرا تحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوپینگ مواد نیروزا شیوع فراتحلیل مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۳۵۷
هدف از این تحقیق مرور نظام مند و فراتحلیل پژوهش های انجام شده در زمینه شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی بود. در این مطالعه مروری و فراتحلیل تعداد 15 تحقیق واجد شرایط برای ورود به این مطالعه انتخاب شدند و تعداد 8078 ورزشکار در بیش از 20 رشته ورزشی در دوره های سنی نوجوانی و جوانی در این 15 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری و کد گذاری اطلاعات این 15 تحقیق ،با استفاده از نرم افزار CMA همه داده ها کدگذاری و با استفاده از دو مدل ثابت و تصادفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل انجام شده در این زمینه نشان داد برآورد نقطه ای مصرف مواد نیروزا بر اساس مدل تصادفی در مردان ورزشکار ایرانی 9/63 درصد و در دامنه ای بین 6/50 تا 3/75 درصد در نوسان است. همچنین شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان ورزشکار جامعه ایرانی در یک برآورد نقطه ای بر اساس مدل ثابت برابر با 3/28 درصد و در برآورد دامنه ای در دامنه  3/25 تا 4/31 درصد بود. بیشترین میزان شیوع مصرف این مواد به ترتیب بین ورزشکاران رشته بدنسازی، وزنه برداری، کشتی، شنا و دو و میدانی بود. نتایج این تحقیق نشان داد مصرف مواد نیروزا و دوپینگ واقعیتی انکار ناپذیر بوده و امروز تنها مختص مردان ورزشکار در برخی از رشته ها نیست. دامنه این شیوع در زنان ورزشکار و جمعیت بسیار گسترده ای از ورزشکاران رشته های مختلف می باشد.بنابراین  در صورت عدم توجه مسئولین، سیاستمداران و برنامه ریزان به این موضوع هر روز شاهد آسیب بیشتر جوانان و نوجوانان کشور خواهیم بود.
۲۵۵.

بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی در فواصل استراحتی مختلف پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی فعالیت مقاومتی آیریزین فاکتورهای التهابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۴۶۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان و در فواصل مختلف پس از فعالیت و همچنین با نگاه امکان تغییر وضعیت عضلات و بهبود سارکوپنیا انجام گرفت. 15 سالمند (میانگین سنی 5/4±32/63 سال، قد33/2±61/168سانتی متر و وزن 2/4±5/78 کیلوگرم) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه و در سه دوره هشت تکراری با شدت 80 درصد 1RM فعالیت با وزنه را انجام دادند. فاصله استراحتی بین دوره های هر فعالیت دو دقیقه و فاصله بین فعالیت ها سه دقیقه بود. تحلیل آماری داده ها با کمک آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD صورت گرفت (05/0P<). یافته ها نشان داد که سطوح IL-15 و آیریزین بلافاصله پس از جلسه آزمون افزایش معناداری دارد و 24 ساعت پس از جلسه آزمون نیز CRP و آیریزین به طور معناداری افزایش می یابد (05/0P<). 72 ساعت پس از زمان آزمون، فاکتورهای التهابی نسبت به پیش از فعالت افزایش معناداری نشان دادند (05/0P<)؛ بنابراین یک جلسه فعالیت مقاومتی می تواند سبب بالا رفتن سطوح برخی از این فاکتورها در سالمندان شود که ممکن است به عنوان عاملی تأثیرگذار در بهبود عملکرد عضلانی و به ویژه کنترل سارکوپنیا در این افراد عمل کند.
۲۵۶.

تأثیر ده هفته تمرین مقاومتی همراه با مکمل دهی سیاه دار بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی دیابتی نوع دو عوامل خطرزای قلبی- عروقی مکمل سیاه دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۰۲
دیابت نوع دو یک اختلال متابولیکی است که عوارض متعددی از جمله بیماری قلبی- عروقی را در پی دارد. برای پیشگیری از عوارض آن روش های مختلفی از جمله تغییر سبک زندگی و اصلاح رژیم غذایی پیشنهاد شده است. در این تحقیق اثر ده هفته تمرین مقاومتی و مکمل دهی سیاه دار بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان دیابتی نوع دو بررسی می شود. به این منظور در یک طرح تحقیقی نیمه تجربی 31 زن میانسال مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین و انحراف استاندارد سن 76/3±12/41 سال، وزن 9/7±15/79 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 26/2±70/30 داوطلب شرکت در تحقیق شدند و به طور تصادفی در چهار گروه کنترل، تمرین، مکمل، ترکیبی (مکمل+تمرین) قرار گرفتند و به مدت ده هفته پروتکل تمرینی و مصرف مکمل ویژه خود را دنبال کردند. گروه تمرین، برنامه تمرین مقاومتی با وزنه را برای گروه عضلانی اصلی با شدت 40 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه (IRM) سه جلسه در هفته به مدت ده هفته اجرا کردند. گروه مکمل در این مدت روزانه دو کپسول سیاه دار 500 میلی گرمی را در دو وعده صبحانه و ناهار صرف کردند. گروه ترکیبی هر دو برنامه تمرینی و مصرف مکمل را دنبال کردند. گروه کنترل نیز تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. نمونه های خونی در دو مرحله پیش از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی برای اندازه گیری متغیرهای تری گلیسرید (TG)، کلسترول تام (TC)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL) و بالا (HDL)، قند خون ناشتا (FBG) و مقاومت به انسولین انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آنوای دوراهه ( 4*2) در سطح معنا داری کمتر از 05/0 استفاده شد. براساس نتایج تحقیق حاضر در شاخص های FBG و مقاومت به انسولین در هر دو گروه تمرین و مکمل سیاه دار کاهش معناداری گزارش شد (05/0>P). اما در شاخص های TG، TC، LDL و HDL اثر تمرین معنادار بود، اما تأثیر مکمل سیاه دار روی عوامل مذکور معنادار نبود (05/0<P). ازاین رو به نظر می رسد اجرای تمرین مقاومتی روی نیمرخ لیپیدی و مقاومت به انسولین و مکمل سیاه دار در بهبود عوارض دیابت مؤثر باشد.
۲۵۷.

تأثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک بر سطوح هموسیستئین و BDNF در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموسیستئین BDNF تمرینات پلیومتریک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۵۲۵
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک بر تغییرات سرمی هموسیستئین و BDNF مردان فعال و ارتباط بین آنها بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 14دانشجوی مرد که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 4 هفته برنامه تمرینات منتخب پلیومتریک را در دو یا سه دوره و با 6 تا 12 تکرار اجرا کردند. خون گیری به منظور اندازه گیری سطوح BDNF و هموسیستئین قبل و 48 ساعت بعد از دوره ی تمرینات جمع آوری گردید. از آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت بین گروه ها و از تی همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهی، و نیز به منظور تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معناداری 05/0P
۲۵۸.

مقایسه QTc ورزشکاران مرد نخبه، باشگاهی و مبتدی در حالت استراحت و ورزش وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکتروکاردیوگراف فاصله زمانی QT ورزشکار نخبه ورزشکار باشگاهی ورزشکار مبتدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۴۸۱
از علل مرگ ناگهانی در ورزش طولانی بودن مرحله استراحت قلبی است. هدف از این تحقیق مقایسه QTc از الکتروکاردیوگراف ورزشکاران مرد نخبه، باشگاهی و مبتدی است. نمونه آماری پژوهش 7 ورزشکار مرد قایقران تیم ملی کانو، 10 فوتبالیست مرد باشگاه نیروی زمینی و 10 دانشجوی غیر تربیت بدنی مرد بودند. میانگین و انحراف معیار 27 ورزشکار شامل گروه نخبه: سن 43/2 ± 42/22 سال، قد 29/4 ± 14/182سانتی متر، وزن 16/6 ± 28/81 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 13/2 ± 53/24؛ گروه باشگاهی: سن 48/0± 30/20 سال، قد 27/4 ± 5/177سانتی متر، وزن 44/6 ± 6/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 47/1 ± 69/22؛ و گروه مبتدی: سن 93/1 ± 20/20 سال، 71/4 ± 4/176 سانتی متر، وزن 5/7 ± 92/70 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 13/2 ± 77/22 بود. کلیه آزمودنی ها در آزمون بروس تا مرحله واماندگی شرکت کردند. با استفاده از دستگاه الکتروکاردیوگرام ورزشی پیش و پس از آزمون بروس، الکتروکاردیوگراف آنها ثبت شد. پس از محاسبه فاصله زمانی QTc، نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندعاملی و آزمون تعقیبی شفه استخراج شد. نتایج نشان داد که فاصله زمانی QTc در هر دو مرحله استراحت و واماندگی در سه گروه تفاوت معنا دار دارد (001/0> P). همچنین فاصله زمانی QTc در دو مرحله استراحت (001/0> P) و واماندگی (01/0> P) با افزایش سطح ورزشکاری از مبتدی به نخبه افزایش معنا داری را نشان داد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالاً ورزش و سطح آمادگی جسمانی می تواند موجب افزایش دپولاریزاسیون و رپولاریزاسیون بطن و عملکرد قلب شود.
۲۵۹.

تخمین سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ با استفاده از اندازه های آنتروپومتریکی ناحیه ران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتروپومتریک سطح مقطع عضله چهارسرران عضله همسترینگ معادله برآورد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۵۲۳
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل هایی جهت پیش بینی سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ براساس اندازه های آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 ساله بود. بدین منظور، 88 مرد غیرفعال و سالم با دامنه سنی 20 تا 70 سال از بین افراد داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. شایان ذکر است که از تصویربرداری سی تی اسکن به عنوان روش مرجع و از اندازه گیری های آنتروپومتریکی ناحیه ران به عنوان متغیرهای پیش بین استفاده گردید. نتایج رگرسیون چند عاملی، ارتباط معنا داری را میان اندازه گیری های آنتروپومتریکی با سطح مقطع و حجم عضله چهارسرران در دو گروه نشان می دهد (0.05≥P). در این پژوهش مدل تخمین سطح مقطع به صورت (1.013 0.102(A)-+(12.861(M - (O)1.418 =سطح مقطع عضله چهارسرران) و ( 34.672- 0.253(A)+ 0.628(M)- (1.302(O =سطح مقطع عضله همسترینگ) بود که در این مدل ها منظور از O، دور ران در ناحیه میانی؛ M چربی زیر پوستی در ناحیه میانی به سانتی متر در ناحیه قدامی ران؛ A سن به سال می باشد. همچنین، براساس نتایج خطای استاندارد برآورد برای این مدل ها به ترتیب 8/8 و 1/9 درصد بود. نتایج این پژوهش مدل های معتبر و دقیقی را برای برآورد سطح مقطع عضله چهارسرران و همسترینگ براساس متغیرهای آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 سال غیرفعال و سالم ارائه داد که برای پژوهش در زمینه های بالینی، فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین سودمند می باشد. با توجه به سهولت کاربرد مدل های این پژوهش می توان از آن ها به عنوان یک روش عملی در مراکز بهداشتی، سلامتی و پژوهشی استفاده کرد.
۲۶۰.

اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز خون، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش مقاومتی با شدت بالا عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 اینترلوکین 6 کودکان چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۳۶۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق بود. بدین منظور، 30 کودک پسر چاق هشت تا 12 سال (با شاخص توده بدن 96/08±0/27 کیلوگرم بر متر مربع) به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به صورت سه جلسه در هفته و به مدت 10 هفته با شدت 60 40 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت اجرا شد. ورزش مقاومتی با شدت بالا شامل دو ست 12 تکراری با 75 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت بود. خون گیری در چهار مرحله، قبل و بعد از دوره تمرینی در دو نوبت (قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد) انجام شد. برمبنای نتایج مشاهده می شود که یک جلسه فعالیت مقاومتی با شدت بالا باعث افزایش سطوح عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و وان ویلبراند و کاهش عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 شده است؛ اما در هیچ یک از گروه ها تغییری در سطوح پروتئین S، پروتئین C، تعداد پلاکت ها، زمان نسبی ترومبوپلاستین و زمان پروترومبین در پاسخ به یک جلسه فعالیت مقاومتی مشاهده نمی شود. سطوح D دایمر نیز تنها در گروه تمرین در پاسخ به فعالیت افزایش یافته است. علاوه براین، تفاوت بین گروهی در سطوح فیبرینوژن و اینترلوکین6 مشاهده می شود. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که تغییرات عوامل فیبرینولیز و انعقادی قبل از تمرین مقاومتی در هر دو گروه کنترل و تمرین در پاسخ به ورزش مقاومتی حاد تقریباً مشابه می باشد؛ اما پس از سازگاری با تمرینات مقاومتی، در گروه تمرین مقاومتی افزایش عوامل فیبرینولیز و کاهش عوامل انعقادی و التهابی در پاسخ به یک جلسه ورزش مقاومتی حاد مشاهده می شود که با سطوح پلاسمایی عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ،D دایمر و عامل وان ویلبراند بالاتر و سطوح اینترلوکین6، عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 و فیبرینوژن پایین تر نشان داده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان