انوری استاد قصیده سرایی و به گفته آذربیگدلی یکی از سه پیامبر شعر فارسی است. پژوهش حاضر براساس تحلیل اصطلاحات شعر و شاعری در دیوان وی با توجه به کتاب های بلاغی موجود و مطابق الگویی است که شاعر در دیوان خویش ترسیم کرده است. بنابراین، هدف از شعر و شاعری، تلقّی از شعر، لفظ و معنی، زبان، پسند، موارد اقتدار در سخنوری، موسیقی، لوازم شاعری از نگاه انوری بررسی و نظریات او در باب شعر و شاعری تبیین شده است. انوری شعر را حاصل درهم تنیدگی اندیشه همراه با خاطر و طبع می داند. معنی را بر لفظ مقدم می داند و بدیهه را یکی از موارد اقتدار شاعری به حساب می آورد. از منظر او هرگاه شاعر، شعر را وسیله ارتزاق خویش کند، آن هنگام شریعت شعر گدایی است و اگر شعر برای اهداف والا سروده شود، با عناوین و القاب عالی همراه خواهد شد و همزاد حکمت و موردپسند است. نکات فوق و پاره ای دیگر از مسائل از مهم ترین موارد مورد بحث در این پژوهش هستند.
دانشور با رویکردی نسبیت انگار و پرهیز ازهرگونه مطلق انگاری یا نگرشی دوالیستی، نظامیان را از یک سو مظهر قانون مداری، اجرای قانون و جرم ستیزی می داند؛و از دیگر سو به دلیل وابستگی تامِ بروکراتیک این طبقه به دولت، آنان را مجریانِ ناگزیرِ فرمان ها و سیاست های دولت قلمداد می کند؛ دستورهایی که می تواند در تقابل با جهان ارزشی، فکری و عاطفی آنان باشد. رویکرد او به حضور نظامیان به عنوان ابزار اقتدار دولت در جهان داستان های کوتاهش متفاوت با رویکرد دیگر نویسندگانی است که این طبقه را در مقام یکی از طبقات تاثیرگذار در تحولات اجتماعی، سیاسی جامعه ایران قلمداد کرده اند. از این چشم انداز دانشور نظامیان داستان های خود را در آنچه انجام می دهند، گاهی تا ساحت برائت پیش می راند، اگرچه وی قائل به این قابلیت در میان نظامیان است که آنان در تلاقی امرِ بروکراتیک غیرانسانی با نظام ارزشی و ذهنیت عاطفیِ انسان مدارانه شان، عملکردی غیربروکراتیک داشته باشند و به ضد خود تبدیل شوند، چنانکه در تقابل با منافع و مصالح کانون های اقتدار فراطبقاتی خود قرار گیرند.