فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سعدی و شکسپیر هر دو چهره هایی نام آشنا و جهانی هستند. از این روی پرداختن به بررسی تطبیقی اشعار آن ها دارای کمال اهمیت است. اگرچه این دو شاعر مربوط به دو منطقه ی جغرافیایی و دو حوزه ی فرهنگی و زمانیِ جداگانه هستند، ولی شکسپیر در انگلستان و اروپا همان شهرت و محبوبیتی را داراست که سعدی در ایران دارد. مدایح این دو شاعر حاکی از مسایلی است که بررسی آن ها را جهت شناخت هر چه بیشتر افکار و ایده آل های آنان، ضروری می نماید. عناصر اجتماعی حاکم بر روزگار آن ها دارای شناسه هایی است که در مدایح انعکاس یافته است. تطبیق مدایح آن ها به عنوان تصویری از آرمان های جامعه قابل توجه است. روابط این دو شاعر با ممدوحان خود و جایگاه آن ها در مجامع ادبی و هنری به روش مقایسه ای بررسی شده است. امید است که این رویکرد از طرف محققان به دیگر جنبه های هنری آنان نیز تسّری یابد تا بهتر شناخته شوند..
بررسی تطبیقی کاربرد صفت های هنری در ایلیاد و ادیسه هومر و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های سبکیِ مشترک در ایلیاد و ادیسه هومر و شاهنامه فردوسی کاربرد صفت های هنری است. صفت های هنری، با ارائه جزئیاتی از شخصیت ها و اشیا و مکان های داستان، ساختار توصیفی قدرتمندی را، به منظور شخصیت پردازی و تصویرسازی، به وجود می آورند. همچنین، این صفت ها، همراه با نام افراد، فرمولی را شکل می دهند که این فرمول بخشی از یک بیت را پُر می کند و نقش مهمی در وزن شعر ایفا می نماید. از این رو، می توان گفت که صفت های هنری به شاعر در توصیف و روایت و موسیقی شعر و به خواننده یا شنونده در درک بهتر و دقیق تر داستان یاری می رسانند. در پژوهش پیش رو، تلاش شده، با تعریف صفت های هنری و ذکر انواع آن، تأثیر کاربرد این صفت ها در شخصیت پردازی و تصویرسازی و وزنِ ایلیاد و ادیسه و شاهنامه نشان داده شود.
اسطوره ی یحیی زکریا در تعزیه ی ایرانی و نمایشنامه ی سالومه ی اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه بیت شکسته از ویکتور هوگو تا نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کُهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصراً «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تأثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رُمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفاً به مثابه پُلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
تجلی و تلاقی هفت شهر عشق در آثار مولانا و پائولو کوئیلو (عنوان عربی: تجلیات مدن العشق السبع وتلاقیها فی نتاجات مولانا وباولو کویلو)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی، پنجره ای گشوده شده به دنیای یکرنگی ها است که علی رغم فواصل زمانی و بعد مکانی، وجوه مشترک اندیشه های عرصه فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ می نمایاند و حقیقت حال انسان ها را در چهره بزرگان عاشق متجلی می سازد. مولانا جلال الدین محمد که به نوشته «نیکلسون»، عرفان، سرچشمه الهام او است و «آربری» وی را عظیم ترین شاعر عارف تاریخ دانسته و استاد فروزانفر او را معدن حقایق و سرچشمه فیاض معرفت خوانده است (یوسفی، 1370: 209)، آوای دل بر جهان انداخته و قرن ها است که ابنای بشر را مجذوب خود ساخته است. از آن طرف، پائولو کوئیلو (متولد 1947، برزیل) به عنوان اندیشمندی که فراز و نشیب زندگی اش از سیر و سلوک عرفانی گذشته و با رنگ و لعاب معرفتی شرقی، به ویژه نسیم مثنوی مولانا، نکهت افزا شده، چهره ماندگار یافته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است که تجلی و تلاقی هفت شهر عشق را در اندیشه های این دو عاشق عارف آشکار سازد و با چشم اندازی از پیوستگی در سرچشمه اندیشه های آسمانی و روح خداشناسی به صورت تطبیقی در عرفان شرق و غرب، جایگاه ادب ایرانی را در فراسوی مرزها ترسیم کند.چکیده عربی:یعتبر الأدب المقارن نافذة فتحت علی عالم ملیء بالوئام والاتحاد حیث تظهر فیه الآراء المشترکة فی مجالات الثقافة والأدب والشعر والعرفان کما تظهر حقیقة حال البشریة فی وجوه کبار العشاق. یعد مولانا من هؤلاء العشاق إذ یری نیکلسون فی کتاباته أن العرفان هو أساس الإلهامات لدی هذا الشاعر العاشق واعتبره آلبری أکبر شاعر عارف فی التاریخ کما عدّه الأستاذ فروزانفر معدن الحقائق وینبوع المعرفة الفیاض الذی نادت العالم أوتار قلبه. من جهة أخری اتجه الشاعر البرازیلی باولو کویلو نحو الخلود بوصفه مفکرا مرّ فی حیاته بأقالیم العشق والعرفان وتعطر أدبه بشذی عرفان الشرق سیما أریج المثنوی لمولانا.یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تجلیات مدن العشق السبع وتلاقیها فی آراء هذین العاشقین العارفین لیبیّن مکانة الأدب الإیرانی ما وراء الحدود بعد دراسة مقارنة فی تشابک العقائد السماویة المتجلیة فی عرفان الشرق والغرب.
بررسی تطبیقی شخصیت های تهمینه و آرتمیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در چارچوب بررسی تطبیقی شخصیت های ادبی در قلمرو ادبیات تطبیقی انجام شده است. تهمینه یکی از زنان جسور و فرزانه اساطیر ایران است که در شاهنامه و متون نقالی ویژگی های گوناگونی به او نسبت داده اند. آرتمیس نیز ایزدبانوی جنگ و شکار اساطیر یونان است که صفات و ویژگی هایش به تهمینه بسیار شباهت دارد. نگارنده در این پژوهش براساس اصول مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی این دو شخصیت را مقایسه کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد این دو در مواردی چون نام، داشتن برادر توأمان، ارتباط با شکار و جنگل، زیبایی، باکرگی، پیشگامی در عشق، جنگاوری و تیراندازی با کمان به یکدیگر شباهت دارند، اما آرتمیس به خاطر ایزدبانو بودن و داشتن ویژگی های بغانه و همچنین تفاوت محیط فرهنگی یونان و ایران که باعث شده آرتمیس را زنی بی قید و بی رحم توصیف کنند که به زندگی خانوادگی پای بند نیست با تهمینه تفاوت دارد. بنابراین براساس نظریات استراوس و یونگ می توان گفت شباهت های این دو شخصیت در اساطیر ایران و یونان، در ساختار مشترک اساطیر دو ملت و ناخودآگاه جمعی مشترک ریشه داشته و در نتیجه ادبیات مشابهی تولید کرده است. البته به خاطر تفاوت های فرهنگی و ادبیات این دو ملت، در شکل ظاهری و برخی جزئیات با هم تفاوت دارند.
تراژدی دو سردار نگون بخت: مکبث - شخصیت نمایشی انگلستان و بهرام چوبین - اسپهبد و مرزبان ری و طبرستان
بررسی تطبیقی ژنر فانتزی در آلیس در سرزمین عجایب و هلی فسقلی در سرزمین غول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان ادبیات داستانی ملل مختلف گاه آثاری یافت می شود که هم از نظر موضوع و درون مایه و هم از نظر ساختار و نحوه روایت، بسیار به یکدیگر شبیه اند. بی گمان آنچه در تعامل و گفت وگوی میان آثار ادبی کشورها می تواند اهمیتی بیشتر داشته باشد، آثاری هستند که در مسیر اقبال و توجه عام و خاص نقشی بنیادین در جریان سازی ادبی و همراهی با تحولات فکری و اجتماعی ملّت خویش دارند. جستار حاضر با هدف مقایسه و تطبیق ژانر فانتزی در دو اثر فوق العاده کودکانه آلیس در سرزمین عجایب، از لوئیس کارول، استاد دانشگاه آکسفورد و هلی فسقلی در سرزمین غول ها، از شکوه قاسم نیا تلاش دارد تا وجوه تشابه و تفاوت فانتزی در ایران و غرب را به نمایش بگذارد. روش تحقیق در پژوهش ِمذکور کتاب «درآمدی بر مطالعات ادبی تطبیقی» زیگبرت سالمُن پراوِر است. رویکرد دهگانه او در مطالعات تطبیقی کمک می کند تا بستر مناسبی برای شناخت بهتر ادبیات ملی و خارجی فراهم گردد. شالوده اصلی فانتزی در دو اثر مورد بحث، بر تخیل، جادو و قدرت های مافوق طبیعی به صور گوناگون بنا نهاده شده که ریشه در ادبیات پارادوکسیکال (متناقض نما)، اساطیر، ادبیات عامه، افسانه های کهن و قصّه های پریان دارد و به اقتضای پرسش های موجود زمانه معنا و مفهوم می یابد و اوضاع فکری و فرهنگی غالب را به نمایش می گذارد؛ با این نتیجه که در کتاب هلی فسقلی، فانتزی به نوعی بازنویسی ادبیات فولکلور و افسانه های کهن است؛ اما در کتابِ آلیس در سرزمین عجایب، برآمده از نگاهی آینده گرا و برساخته تخیل جمعی روح غربی برای پناه بردن به دنیای آرمانی و وهمی است.
نگاهی تطبیقی به رویکرد پوزیتیویسم در رمان های ژرمینال و سنگ صبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث درباره تطبیق آثار ادبی در حوزه های زبانی و جغرافیایی گوناگون از مهم ترین مباحث در تحقیقات ادبی است. در این پژوهش، نویسندگان می کوشند تا تطبیق دو اثر تأثیرگذار در حوزه ادبی فرانسه و ایران را وجهه همت خویش قرار دهند. هیچ ادبیّات پویایی، آشکار و نهان، از تأثیر ادبیات کشورهای دیگر برکنار نیست و، در این میان، ادبیات داستانی فرانسه و ایران جایی برای یک مطالعه تطبیقی اند. از میان داستان نویسان این دو کشور، امیل زولا، بانیِ مکتب ناتورالیسم و آغازگر بحث پوزیتیویسم در ادبیات، و صادق چوبک، نماینده این رویکرد در ایران، جلوه ای از تطبیق را می نمایانند. بررسی ها نشان می دهد که زولا در رمان ژرمینال بسیاری از اصول اساسی رویکرد پوزیتیویسم چون تجربه گرایی و اصالت دادن به مشاهده عینی، تحلیل جزء به جزء حقایق پیرامون، اعتقاد به عامل وراثت، علم ژنتیک و ساختار فیزیولوژیکی انسان را گنجانده است. چوبک نیز تلاش می کند تا با به کارگیری عناصر پوزیتیویستی از قبیل اصالت دادن به مشاهده و تجربه، جزئی نگری، خرافه ستیزی و اعتقاد به اصل وراثت در رمان سنگ صبور حرکت کند. امّا، تفاوت هایی در نحوه به کارگیری رویکرد پوزیتیویسم در این آثار وجود دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد با روشی تطبیقی به این تفاوت ها بپردازد. در این جستار با رویکردی توصیفی تحلیلی با برشمردن جلوه های تشابه و تمایز در چگونگی بهره گیری از عناصر پوزیتیویستی در رمان های ژرمینال و سنگ صبور به مطالعه تطبیقی این آثار می پردازیم.
بررسی تطبیقی آثار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون بر اساس مفهوم خودباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت های فراوانی می توان بین آرا و افکار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون یافت. اقبال لاهوری مسلمان متعلق به منطقه خاور میانه است که آشنایی کاملی با فرهنگ غرب دارد. از طرف دیگر، امرسون، فیلسوفی امریکایی است که به شدت تحت تاثیر فلسفه شرق قرار دارد. مفهوم خودباوری از جمله مفاهیمی است که هر دوی این شخصیت های ادبی بر آن تاکید فراوان دارند و آن را منشاء امید در زندگی می دانند که انسان را به حقیقت زندگی راهنمایی می کند. هم علامه اقبال و هم امرسون از خود آگاهی در خلوت به عنوان ابزاری سخن به میان آورده اند که با آن آدمی اسرار درونی خود را کشف کرده و به آنها پی می برد. به نظرآنان این خودآگاهی مانع از تقلید محض و بی چون و چرای واقعیت ها در زندگی انسان می گردد. در این تحقیق وجه اشتراک افکار و آرای این دو نویسنده را از منظر خودباوری به گونه ای که در مجموعه ""اسرار خودی"" توسط اقبال لاهوری و مقاله ""خود باوری"" توسط امرسون ارائه شده است، معرفی خواهیم نمود
ماهیت چندساحتی زبان در اندیشه ناصرخسرو و سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت زبان و نحوه تکوین و تحقق آن از دیرباز دغدغه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. صرف نظر از تأملات فلسفی، مطالعات زبانی تا ابتدای قرن بیستم در قلمرو زبان شناسی تطبیقی- تاریخی انجام می گرفت. اما سوسور با نقد این نوع زبان شناسی، حوزه تازه ای را به نام زبان شناسی هم زمانی بنیاد نهاد. به این واسطه وی را پدر زبان شناسی جدید نامیده اند. سوسور به روش فلسفی- معرفت شناختی در آغاز طرح خود هم راستا با فلسفه نقدی کانت، از قلمرو زبان پرسش می کند. در این جهت وی سه ساحت زبانی لانگاژ، لانگ و پارول را از هم متمایز می کند که لانگ ابژه حقیقی و عینی زبان شناسی است. در سنت فکری ما نیز ناصرخسرو تأملاتی درباب زبان و ماهیت آن داشته است. ناصرخسرو میان چهارساحت زبانی نفس ناطقه، نطق و قول و کلام، تمایز قائل شده است. این مقاله می خواهد نشان دهد که لانگاژ، لانگ و پارول سوسور تاحدودی با نفس ناطقه، نطق و قول ناصرخسرو متناظر است.
نگاهی تطبیقی به مفهوم موسیقی در نگرش مولوی و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عناصر مورد بحث در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، موسیقی و سماع است که از بدو شکل گیری این نهضت تا دوران شکوفایی و در نهایت، ساختار کنونی آن، موضوع موسیقی، سماع و رابطة آن با سلوک معنوی بوده است که مورد تحلیل و بررسی و نقد واقع شده و به صورت گسترده ای در ترازوی امر و نهی، تأیید و تکذیب و نیز انفعال قرار گرفته است. در این میان، مولوی با رویکردی نزدیک به اصحاب سکر و با خوانشی مؤیّدانه و تبلیغی، از این موضوع به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سلوک و سیر الی الله یاد می کند.
در فرهنگ اروپای قرن نوزدهم، نیچه با قرائتی خاص از مفهوم تعالی و حرکت تکامل انسانی، به عنوان فیلسوفی شرق زده، در تلاش برای نجات انسان از غربت و بحران بی خدایی برخاسته از ضعف کلیسا عنصر موسیقی را اصلی مهم در تکامل انسانی و نجات وی برمی شمرد که با نگرش مولوی در خویشاوندی و همسویی نزدیک قرار می گیرد. الگوواره های مشترک اندیشگانی این دو متفکر در مواردی مشتمل بر: الف. آشنایی، هم ذات پنداری و منشأ جوشش؛ ب. ارتباط آن با موسیقی ازلی و نوای کائنات؛ ج. ایجاد صفای دل و تزکیة نفس؛ د. ارتباط موسیقی و زبان؛ ﻫ. ارتباط آن با مفهوم شور و وجد و اندیشة « آری گویی»، این نتیجه را در بر دارد که خوانش این دو متفکر در منشأ، هستی، کارکرد و نتیجة برآمده از مفهوم موسیقی، عموماً همساز با یکدیگر به نظر می رسد و دارای همسانی و پیوند ماهوی است.
بودن یا نبودن: نگاهی بینامتنی بر ویلیام شکسپیر، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
زولا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیل زولا، پایه گذارمکتب ناتورالیست درقرن نوزدهم فرانسه، نویسنده ای است که ورای روش نوشتاری خودبه دردهای اجتماعی بسیاراندیشیده وازآن میان مضمون دست نخورده ای ازرفتارهای اصولی محیطی رادرمجموعه آثارش عرضه کرده است. آثار وی از ابعادمختلف ادبی، اجتماعی وسیاسی دارای اهمیت خاصی درادبیات جهان است. ترجمه اکثریت آثارزولا درایران نیزتحولاتی رابه دنبال داشته است. دراین مقاله برآنیم تاجایگاه امیل زولاو تاثیرافکاروآثارش را برروندداستان نویسی ایران بررسی کنیم
مولانا و لوکلزیو: دو روایتگر جستجوی اسرارآمیز طلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
"جستجوی گنج همواره به عنوان یکی از درونمایه های اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه محتوای عرفانی یا اسطوره ای آثار ادبی صورت گرفته موید همین مهم است. در واقع پرداختن به درونمایه گنج، خواه به شکلی بدیهی، خواه به طور مضمونی، یکی از محورهای اساسی روایات ادبی بوده و به راحتی نمی توان آن را نادیده گرفت. به علاوه این درونمایه همواره به عنوان یکی از سرچشمه های غنی تحلیل های ادبی شمرده شده است. مقاله حاضر به طرح این مهم می پردازد که چگونه جستجویی اسطوره ای موجب پدید آمدن ابعاد عرفانی در روایت می شود. از اینرو، در این مقاله تحلیل گستره درونمایه گنج و جستجوی آن در دو روایت، جوینده طلا اثر ژان ماری گوستاو لوکلزیو و جوینده گنج در مصر اثر مولانا با رویکردی تطبیقی مورد توجه نگارنده قرار گرفته است. این اسطوره بنیادین تنها روایت سفری طاقت فرسا جهت دستیابی به گنج نیست بلکه از ورای آن به نیاز انسان در جهت یافتن ریشه ها، ذات و اصالت خویش نیز می باشد.
طرحی در هندسه تراژدی با تکیه بر تراژدی سیاوش در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
ارسطو درباره فن شعر، انواع آن و اهدافیکه از هر یک انتظار میرود سخنانیدقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهایمتنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشیوالا برخوردار است. یکیاز مباحثیکه او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقوله تراژدیاست. در نگاه او تراژدیدر فضاییسرشار از هم دردیو هراس که حاصلش پالایش از احساسات منفیو تزکیه نفس است بانجام میرسد. در این مقاله در مورد سایر دستاوردهایداستان با تکیه بر داستان سیاوش در شاه نامه سخن به میان خواهد آمد و نیز ساختاریسه گانه که در بسیاریاز تراژدیهایمشهور جهان به تکرار آمده است معرفیخواهد شد. در پایان نیز نتایج بدست آمده از ساختار و هندسه متداول در تراژدیها مورد بحث قرار خواهد گرفت.