فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۲۱.

مقدمه ای بر نظریات گفتمان (1) ؛ پایان دهه 1960

۲۲.

معیارهای گفتاری متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتار متن عملکرد متن ادبی ، عناصر درون متنی ،

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۶۶
در این مقاله معیارهای گفتاری متون ادبی و ویژگی های آن که در ارتباط تنگاتنگ با عوامل فرازبانی، عناصر درون متنی و سایر عناصر گفتاری موجب درک این متون می شوند، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند. همچنین در این مقاله این حقیقت مورد تاکید قرار می گیرد که متن ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، عبارتست از یک پدیده و عنصر ارتباطی – کلامی و متاثر از تمامی قواعد و اصول منبعث از کنش کلامی افراد شرکت کننده در این ارتباط کلامی به نحوی که این قواعد و اصول نقش مستقیمی در ویژگی های ساختاری و معنایی این متون ادبی دارد. با استفاده از روش بررسی ویژگی های گفتاری و اجزای تشکیل دهنده این ویژگی ها مطالعه و بررسی متون ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، به شکل عمیق تر و کامل تر انجام می پذیرد
۲۳.

واک داری و دمش در زبان فارسی بر اساس نظریه واج شناسی حنجره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بُعد نظریه حنجره ای هیئت دمش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۰۶
در واج شناسی واک داری یا بی واکی از وجوه توصیفی آواهای زبان تلقی می شود. اما بر اساس نظریه حنجره ای (laryngeal phonology)، مشخصه [واک] در همه زبان ها و برای همه طبقات واجی جنبه واجی ندارد، بلکه واک داری می تواند در برخی زبان ها صرفاًًً جنبه آوایی داشته باشد (ادزاردی و اوری 2001). این مقاله در پی تحلیل همخوان های زبان فارسی در چارچوب این نظریه واجی است. نتیجه بررسی حاکی از آن است که زبان فارسی در رده زبان هایی قرار می گیرد که در آنها دمش در طبقه واجی همخوان های گرفته ویژگی زیر بنایی و واجی است نه واک داری و بر اساس این نظریه، بُعد [پهنای چاکنای] (glottal width) که با هیئت [گسترده] (spread) پر می شود در همخوان های گرفته زبان فارسی تمایزدهنده است، اما در همخوان های رسا واک داری تمایزدهنده است و با بعد [کشش چاکنای] (glottal tension) تکمیل می شود.
۲۴.

مکاتب زبان شناسی مسلط امروز

۲۵.

افعال دومفعولی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساختار زبان فارسی فعل دو مفعولی ساخت اطلاع پذیرا سیطره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۴۰
در این مقاله ساختار افعال دو مفعولی در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. چنین بررسی ای در چارچوب دستور ساختاری گلدبرگ (زیر چاپ)، نگاهی متفاوت (غیر خطی) به چنین افعالی دارد. یکی از اهداف این پژوهش، تبیین ویژگی های درونی ساختارها و تعیین انواع ساختارهای افعال دو مفعولی در زبان فارسی است. در این مقاله درصددیم تا با نمایش تمایزات ساختاری افعال دو مفعولی در زبان فارسی، نقطة تلاقی نحو و کلام را نیز نشان دهیم. علاوه بر تفاوت های نحوی و صوری می توان به تمایزات کاربردی و کلامی نیز اشاره کرد. این مهم، تنها با نگاهی تعاملی (میان نحو و کلام) و به بیان دیگر، رویکردی صوری- نقشی میسر خواهد بود. بررسی داده های فارسی نشان می دهد که تأثیر ساخت اطلاع و تعامل آن با پذیرا و کنش رو در چنین ساختارهایی اجتناب ناپذیر است. بنابراین این بررسی نشان می دهد عوامل کاربردی، همگام با عوامل نحوی / صوری در عملکرد وابسته های اسمی تأثیر گذار هستند. ساخت اطلاع بر نحوة توزیع وابسته های اسمی و میزان سیطرة آن ها در جملات فارسی تأثیر بسزایی دارد. از این رو، این ساختارها علاوه بر تمایزات صوری، تفاوت های اطلاعی نیز دارند. در نتیجه، با اتکای به توجیه های نحوی در کنار ملاحظات کاربردی، می توان به تبیین چندجانبه و جامعی که هدف اصلی این پژوهش است، دست یافت.
۲۶.

تحول کاربرد حروف اضافه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی حروف اضافه متون نثر کهن فارسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : ۵۰۵۹
در قلمرو حروف اضافه ، زبان متون نثر کهن فارسی از زبان نثر ادبی معاصر ، کاملا متمایز است و از یکدیگر باز شناخته می شوند و این امر ، نتیجه تحول زبان فارسی در چند قرن زندگی خود می باشد . آنچه موجب این تمایز گردیده عبارت است از : 1- برخی تکنواژهای نحوی که در زبان متون نثر کهن فارسی به عنوان حرف اضافه مورد استفاده قرار گرفته است یا در زبان نثر ادبی معاصر کاربردی ندارد و یا بهندرت در نقش حروف اضافه قار می گیرد ؛ 2- استعمال یک حرف اضافه با گونه های مختلف آن ؛ مانند«با» که شامل گونه های : «ابا» ، «با» و «وا» می باشد . ....
۲۸.

نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان منفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۵۰۰۹
یکی از مباحث هر زبان ، نحوه منفی ساختن در سطوح مختلف - جمله ، گروه ، واژه و تکواژ است و در این مورد ، هر زبان ویژگیهای خود را دارد . در زبان فارسی ، تا آن جا که نگارنده می داند ، در این باره کاری انجام نگرفته است ؛ البته در دستورهای زبان فارسی اشاره ای مختصر به منفی سازی فعل شده است ، ولی نه جامع است و نه دقیق . در این گفتار ، مسائل مربوط به منفی سازی در زبان فارسی بررسی می شود .
۳۰.

بررسی شبکة معنایی پسوند مکان ساز «-گاه» با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی معنی شناسی شناختی پسوند مکان ساز «-گاه» مقولة شعاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹۴ تعداد دانلود : ۷۵۷
یکی از پسوندهای مکان ساز پر بسامد در زبان فارسی پسوند «-گاه» است که با الحاق به اسم های مختلف، نوعی ساختار معنایی شعاعی را شکل می دهد. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر داده هایی از زبان فارسی معاصر و در چارچوب معنی شناسی شناختی، معنای سرنمونی، شبکة معنایی و ساختار این پسوند در قالب یک مقولة شعاعی تعیین گردد و مشخص شود که این مقولة زبانی دارای چه ساختار معنایی است و چه جنبه یا جنبه هایی از واقعیت را در ارتباط با مکان رمز گذاری می نماید. نتایج نشان می دهد که با وجودِ داشتن معنای سرنمونی «محل انجام عمل»، این پسوند در بافت های زبانی مختلف و در ترکیب با اسم های گوناگون، تحت تأثیر قالب بخش اسمی خود، باعث برجسته سازی بخش هایی از مفهوم طرح شده در واژة پایه می گردد. در این میان، نقش استعاره و مجاز و هم چنین عناصر کاربرد شناختی و فرهنگی در ایجاد جنبة معنایی خاصی به کمک این پسوند و هم چنین انتخاب و ترجیح این پسوند بر سایر پسوندهای مکان ساز زبان فارسی حائز اهمیت می باشد.
۳۱.

بررسی ظرفیت فعل در زبان فارسی معاصر: پژوهشی براساس دستور وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل دستور وابستگی ساخت ظرفیتی ساخت های بنیادین ساخت های مشتق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳۸ تعداد دانلود : ۹۷۰
در دستور وابستگی مفهوم ظرفیت، همان ویژگی های واژگانی فعل است. در این دستور مقوله هایی مانندِ فعل و اسم قابلیت ترکیب با دیگر سازه های جمله را می یابند و رابطة سلسله مراتبی میانِ کلمات در داخل جمله برقرار می شود. در این دستور فرض بر این است که هر جمله دارای یک فعل اصلی است و براساس نوع و تعداد متمم های اجباری و اختیاریِ آن فعل، می توان ساختِ بنیادین جمله هایی را که فعل در آن ها به کاررفته، تعیین کرد؛ اما در هر زبانی افزون بر ویژگی های واژگانی، قواعدی نحوی نیز وجود دارند که بر ساخت های بنیادین عمل می کنند و آن ها را به ساخت هایی مشتق همچون «مجهول»، «سببی» و یا «مبتدایی» بدل می کنند. هدف این مقاله، معرفی ساخت های ظرفیتیِ فعل است که در واژه ها، در مقابلِ هر فعل ظاهر می شوند و ویژگی های نحوی آن را از حیث همة متمم هایی که می توانند در جمله های مختلف بگیرند، نمایش می دهند. برای دستیابی به این هدف کوشش می شود تا درآغاز انواع متمم های فعل در زبان فارسی مشخص شوند و سپس دربارة متمم ها و ساخت ظرفیتی افعال بحث شود.
۳۲.

ساختار فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعل مضارع فارسی میانه ترفانی پهلوی اشکانی ترفانی اکتاایرانیکا انگد روشنان هویدگمان شاپورگان فعل ماضی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان های باستانی
تعداد بازدید : ۴۷۹۴ تعداد دانلود : ۲۳۱۶
زبان فارسی بازمانده فارسی میانه یا پهلوی و آن زبان بازمانده فارسی باستان است. فارسی میانه ترفانی گونه ای از فارسی میانه است که متون مانوی بدان نوشته شده است. به گونه ای از پهلوی اشکانی که متون مانوی بدان نوشته شده است، پهلوی اشکانی ترفانی گویند. عنوان ترفانی منسوب به جایی است که متون مانوی در آنجا یافته شده اند. هدف این مقاله بررسی ساختار دستوری فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی و چگونگی تحول آن از صورت ایرانی باستان است.
۳۴.

تحلیل یکی از رباعیات خیام و نقد ساختاری دو ترجمة روسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط ترجمه شناسی
تعداد بازدید : ۴۵۹۹ تعداد دانلود : ۱۹۳۱
موضوع مقاله حاضر، تحلیل و نقد ساختاری یکی از رباعیات عمر خیام و دو ترجمه روسی آن است. خیام از جمله شاعران ایرانی ست که در روسیه ترجمه های زیادی از رباعیات او شده است، تا آن جا که می توان گفت از پرطرفدارترین شاعران ایرانی در میان خوانندگان روسی است. بنا داریم از رباعی مورد نظر، تحلیلی زبان شناختی بر اساس ساختارهای صوری و معنایی آن ارائه کنیم سپس، به بررسی و نقد دو ترجمه آن بپردازیم. مسائلی که در اینجا بررسی خواهد شد، عبارت است از: مسائل مربوط به وزن و قافیه، نحو، انتخاب واژگان و معانی آنها در شعر (مسائل واژه شناختی) و مسائل مربوط به موسیقی کلام (مسائل آواشناختی). از آنجا که یکی از ترجمه ها جزء اولین ترجمه های رباعیات خیام به روسی و دیگری از ترجمه های اخیر است، تحلیل و مقایسه آنها با یکدیگر و همچنین با رباعی خیام می تواند، دربردارنده نکات خواندنی و جالبی باشد و به درک بهتر روند ترجمه رباعیات خیام به روسی کمک کند.
۳۵.

مرگ استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تشبیه استعاره انتخاب ترکیب استعاره زنده استعاره مرده محور جانشینی محور همشینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
تعداد بازدید : ۴۵۵۹
در نوشته حاضر ، سعی بر آن است معلوم شود چه عامل یا عواملی در مرگ استعاره و واژگانی شدن مفهومی استعاری دخیل است . برای نیل به این هدف ، ابتدا به آنچه در میان محققان به مثابه تعریفی برای استعاره ذکر شده است ، اشاره خواهد شد . سپس کوشش خواهد شد ، به فرآیند شکل گیری استعاره اشاره شود و معلوم گردد تفاوت میان «استعاره زنده» و «استعاره مرده» چیست و چگونه استعاره ای زنده به چند معنایی واژگانی تغییر هویت می دهد و به فرهنگهای لغت راه می یابد .
۳۶.

رویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان حروف اضافه مکانی معناشناسی شناختی نظریه نوع نخست حروف اضافه در

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۴۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۰۱۹
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
۳۷.

فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش های ایرانی فارسی نو ایرانی باستان ایرانی میانه فعل آینده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۴۴۵۳ تعداد دانلود : ۷۳۹
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است. در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد. در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
۳۸.

بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی بر اساس چند فرهنگ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایگاه داده ها تغییرات معنایی زبانشناسی تاریخی فرهنگ نگاری معناشناسی تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴۵ تعداد دانلود : ۵۹۵۶
این پژوهش با هدف بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی (سه حرف «ب»، «ث» و «خ») بر اساس چند فرهنگ فارسی و در پاسخ به این سوال، که «مدخلهای واژگانی فرهنگهای مورد بررسی در یک دوره حدودا 40 ساله چه تغییرات معنایی را از سر گذرانده اند» در یک بررسی درزمانی و به شیوه توصیفی - تطبیقی نگاشته شده است. تمام مدخلهای این حروف در سه فرهنگ فارسی معین، سخن و صدری با یکدیگر مقایسه و بر اساس تغییرات معنایی به وجود آمده در شش مقوله آرمانی، نه مقوله بینابینی و بر اساس سه معیار «گرایش زبانی و سطح کلام»، «حوزه کاربرد» و «ریشه شناسی» دسته بندی شده است. پیکره بدست آمده با تعداد 13321 مدخل در یک پایگاه داده های پویا ثبت شد که بر اساس آن تعداد هفت نمودار و چهار جدول در این مقاله ارایه شده است. بر اساس آمارها برخی نتایج به شرح زیر است: 40.22% از واژه های این سه مدخل تمایل به حذف یا منسوخ شدن یافته است. واژهای جدید 8.71% از واژه ها را تشکیل داده و 42.07% از واژ های این سه مدخل بدون تغییر معنایی باقی مانده است
۳۹.

ساخت ماضی اخباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماضی اخباری ریشه بن صفت فاعلی مضارع گذرا صفت عاملی مضارع ناگذر صفت فاعلی گذشته صفت مفعولی گذشته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : ۴۳۵۲
در این مقاله ، سیر تاریخی ساخت زمان ماضی اخباری مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که از حدود سه هزار سال پیش تا کنون گویندگان زبان فارسی برای نشان دادن عملی که در گذشته اتفاق می افتاده است ، از چه روشی استفاده می کرده اند . با مثالهایی که در این مقاله از زبانهای فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو آورده شده ، می توان دریافت که ساخت این زمان در دوره های سه گانه زبان فارسی صورت ثابتی نداشته و در هر دوره تغییرات خاصی را به خود پذیرفته است .
۴۰.

واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستوری شدگی واژه بست مطابقه مانع سازی مضاعف سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۶۰
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان