فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۱۷ مورد.
نقش داعش در شکل گیری معادلات جدید در خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های برجسته منطقه خاورمیانه بنیادگرایی اسلامی است که تنها بعد نظری ندارد و در پهنه عمل اثرات بسیاری بر این منطقه داشته است. بنیادگرایان، با عناوین مختلف در طول چند دهه اخیر به فعالیت پرداخته اند. بنیاد گرایی و تندروی های افراطی مهمترین موضوع تهدید کننده صلح و امنیت منطقه خاورمیانه می باشد. فهم ماهیت و پیچیدگی های این پدیده و تاثیر آن در شکل گیری معادلات جدید در خاورمیانه از اهمیت بسزایی برخوردار است. داعش یکی از این گروه های بنیادی است که با پیشروی هایی که در عراق انجام داده خود را دولت اسلامی در عراق و شام می نامد و شرایط منطقه را به یک معادله چند مجهولی تبدیل نموده است. این نوشتار با بررسی چیستی، چرایی و چگونگی شکل گیری داعش « دولت اسلامی عراق و شام» به عنوان یک گروه بنیادگرای اسلامی، درصدد است تا به بررسی نقش داعش در شکل گیری معادلات جدید در خاورمیانه بپردازد.
موانع بیرونی نهضت خدمت رسانی (پدیدار شناسی سیاسی)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل سیاسی بیرونی و بازدارندهی یک نهضت درونی، در یک جامعهی خاص، امری بس دشوار است و پرداختن به تمامی جوانب آن از حوصلهی یک مقالهی کوتاه، در یک نشریه و حتی یک کتاب مفصل هم، بیرون است و جای آن دارد که جمعی از صاحب نظران سیاسی گرد هم آیند و با روشی میان رشتهای، به کمک علوم اقتصادی، جامعه شناختی و روان شناختی و حتی تاریخی، آنها را مورد بررسی و مطالعهی دقیق و موشکافانه قرار دهند.
این جستار تنها گویای کلیات عوامل بازدارندهی بیرونی سیاسی و به عبارت دیگر گویای کلیات موانع سیاسی بیرونی، در راستای نهضت خدمت رسانی، است و نگاهی از فراز به آنها دارد.
در این راستا ابتدا، پس از ذکر مقدمهای کوتاه در تقسیم عوامل و موانع به درونی و بیرونی و تقسیم عوامل و موانع بیرونی به اقتصادی و سیاسی، راه تبیین و توصیف موانع سیاسی بیرونی را در پیش گرفته است.
از میان موانع سیاسی بیرونی موجود بر سر راه نهضت عظیم خدمت رسانی، سه مورد کلی را مورد بررسی و تبیین قرار داده است. عامل اول، عامل تخریب افکار عمومی است که در دو جهت بزرگ نمایی مشکلات و کوچک نمایی خدمات، در دستور کار ارگانهای خبری و اطلاعاتی و پایگاههای تبیلغاتی دشمنان نظام اسلامی قرار دارد. عامل دوم مخدوش نمودن اعتبار بین المللی نظام اسلامی است، که با دو ابزار ذیل دنبال میشود:
الف) قوانین و کنوانسیونهای ظاهری بین المللی که بعضاً معارض و مخالف با اصول، ارزشها و آرمانهای مکتبی نظام اسلامی است.
ب ) ارعاب و ایجاد ترس و وحشت، تروریسم و جاسوسی در کشورهایی که روابطی دوستانهای با نظام اسلامی دارند و انتساب آنها به نظام اسلامی.
عامل سوم، عامل تهاجم فرهنگی است که در کنار و فراتر از تمامی عوامل و ابزارهای دشمنان انقلاب همواره حضور داشته و دارد. این عامل اگرچه عنوان فرهنگی دارد، اما برهیچ کس پوشیده نیست که ماهیت حقیقی آن سیاسی است و در دستور کار سیاست مداران و حتی ارگانهای اطلاعاتی و جاسوسی دشمنان نظام اسلامی قرار دارد و تئوری پردازان آن نیز مقامات سیاسی و اطلاعاتی و امنیتی آنها میباشند.
این عامل در صدد است با هدف قرار دادن عناصر اعتماد به نفس و خودباوری ملی و دینی و اعتماد میان مردم و مسؤولین نظام اسلامی و ایجاد روحیهی تجمل گرایی، رفاه زدگی، مادی گرایی و لذت پرستی، عوامل مؤثر در خودخواهی و خودمداری و نفس پرستی را رواج داده و از این طریق روحیهی خدمت رسانی را، که لازمهی یک نهضت خودجوش ملی است، مخدوش نماید.
نظام امنیت دستهجمعى و سازمان ملل متحد ـ مورد عراق
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در روابط بین الملل و بخصوص بحران عراق، این بحث را مطرح ساخته است که اصولاً نقش و جایگاه سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت بینالمللى چیست. سازمان ملل، به عنوان یکى از سیستمهاى فرعى نظام بینالملل، همواره تحت تأثیر ساختار نظام بین الملل و فرایندهاى کنترلى آن قرار داشته است. شکلگیرى نظام هژمونیک دستورى و استبدادى، به دنبال رویداد یازدهم سپتامبر و اشغال عراق توسط آمریکا، بدون مجوز شوراى امنیت، نقطه عطفى در تکامل تدریجى افول نقش سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بینالمللى ارزیابىگردیده و نقش آنرا بهعنوان ابزارىدر جهت ژئوپولتیکتازهآمریکاتنزلدادهاست.
فلسفه و اهداف حکومت اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
حکومت از دیدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتى و سلطهگرى فردى یا گروهى نیست؛ بلکه تبلور آرمان سیاسى ملّتى همکیش و همفکر است که به خود سازمان مىدهد تا در روند تحوّل فکرى و عقیدتى، راه خود را به سوى هدف نهایى (حرکت به سوى الله) بگشاید. ملت ما در جریان تکامل انقلابى خود از غبارها و زنگارهاى طاغوتى زدوده شد و از آمیزههاى فکرى بیگانه خود را پاک نمود و به مواضع فکرى و جهانبینى اصیل اسلامى بازگشت و اکنون بر آن است که با موازین اسلامى و قرآنى، جامعه نمونه (اُسوه) خود را بنا کند. بر چنین پایهاى، رسالت محققان و پژوهشگران این است که زمینههاى تحقق این حکومت را عینیّت بخشند و شرایطى را به وجود آورند که در آن، انسان با ارزشهاى والا و جهانشمول قرآنى پرورش یابد.
نگارنده کوشید با توجّه به محتواى اسلامى انقلاب ایران، که حرکتى براى پیروزى تمامى مستضعفان بر متکبران است و زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور بویژه در گسترش روابط بینالملل، با دیگر جنبشهاى اسلامى و مردمى فراهم مىکند را در سایه آیات قرآنى، براى تشکیل امّت واحده جهانى بیان کند. (إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ) تا استمرار مبارزه در نجات ملتهاى محروم و تحت ستم در تمامى جهان قوام یابد.
با توجّه به ماهیّت این تحقیق، خط سیر مقاله، تضمینگر نفى هرگونه استبداد فکرى و اجتماعى و انحصار اقتصادى است و در خط گسستن از سیستم استبدادى و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان، تلاش مىکند. (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَْغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ).
در آمد، تحلیل تطبیقی از فرضیه ی برخورد و ایده ی گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که در بحث تمدنها، ایدهی گفتگو و فرضیهی برخورد تمدنها در دنیا بسیار مطرح شدهاند، بجاست که جهت فهم جایگاه صحیح این دو رأی و نقد هر یک به نکاتی منطقی و روششناختی دربارهی آنها توجه نمود. به خصوص برای نقد دقیق فرضیهی برخورد تمدنها و تلاش برای ابطال علمی آن باید جایگاه درست آن را شناخت وگرنه نقدها بیاثر و شعاری خواهند بود، چنانکه تاکنون کثیری از نقدها چنین بودهاند و مقام توصیف و تبیین را با مقام توصیه و تکلیف خلط نمودهاند. این مقاله بر آن است که نشان دهد بر فرض عدم ابطال فرضیهی برخورد تمدنها باز هم ایدهی گفتگوی تمدنها، که ورای هر فرضیهی علمی از ارزشهای والای اخلاقی سرچشمه میگیرد، میتواند الگویی مفید و سازنده باشد.
در این مقاله، نویسنده با تفکیک رویکرد توصیفی - تبیینی (علمی) در پاسخ به مسألهی تمدنها و رویکرد توصیهای - ارزشی (اخلاقی) در پاسخ به آن، بر آن است که رویکرد فرضیهی «برخورد تمدنها» توصیفی - تبیینی (علمی) است و رویکرد ایدهی «گفتگوی تمدنها» توصیهای - ارزشی (اخلاقی) است و این دو، به دلیل تفاوت رویکردها، لزوماً با یکدیگر در تعارض نیستند و منفصلهی حقیقیه پنداشتن عبارتی که یک طرف آن فرضیهی برخورد و طرف دیگر آن ایدهی گفتگو باشد، مغالطه است.
نویسنده ضمن اینکه مخاطب را به این نکته توجه میدهد که در این بحث منطقی و روش شناختی درصدد داوری و ارزیابی فرضیه یا ایدهای نیستیم، تأکید میکند که هر سخن علمی لزوماً درست نیست و هر سخن درستی نیز لزوماً علمی نیست و دایرهی درست و نادرست بزرگتر از علمی و غیرعلمی است.
نویسنده، در ادامه، به بررسی تطبیقی فرضیهی علمی «برخورد تمدنها» و ایدهی اخلاقی «گفتگوی تمدنها» پرداخته و پس از بررسی مواضع خلاف و وفاق، در بخش نتیجهگیری، این نکته را مطرح میکند که فرضیهی برخورد و ایدهی گفتگو نه تنها، لزوماً، با هم ناسازگار نیستند، بلکه حتی میتوان میان آنها نوعی نزدیکی و مکملیت تصویر نمود، به نحوی که فرضیهی «برخورد تمدنها»، در صورت عدم ابطال به روش علمی، واقعیت را آنچنان که هست (یا ممکن است در آینده باشد) نشان داده و امکان کنترل آن را به دست دهد، و ایدهی «گفتگوی تمدنها» واقعیت را به صورتی که مطلوب است (آنچنان که باید باشد) تغییر داده و مانع از حوادث تلخ و ناگوار، برای جوامع بشری، در آینده، شود.
عناصر مشروعیت حاکمیت از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در فلسفه سیاسی اسلام، مؤلفه های مشروعیت حاکمیت است. مراد از «مشروعیت» در این نوشتار، توجیه عقلانی «اعمال سلطه و اطاعت»، و مراد از مؤلفه های آن عناصری است که به موجب آن، حاکم یا حاکمان یک جامعه از حق صدور فرمان و اطاعت برخوردار می شوند. با توجه به اینکه حاکمیت الهی در دو حوزه تکوین و تشریع در سراسر قرآن تبیین شده است، در این پژوهش، به روش تفسیر موضوعی به واکاوی این موضوع در آیات قرآن اقدام شده و عناصری همچون «برتری ذاتی»، «سلطه و مالکیت حقیقی»، «علم خطاناپذیر»، و «حق تصرف در قلمرو حکومت»، که ازجمله مؤلفه های حق حاکمیت در نگاه قرآن است، بررسی شده است.
حکومت دینی در ترازوی فقه و کلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیالیت مرز اندیشه سیاسی شیعه و سنی در عصر جدید ؛ بازخوانی توفیق الشاوی از نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
به رغم وجوه اساسی متفاوت در اندیشه سیاسی شیعه و اهل سنت ، در روش و موضوع ، شباهتهایی نیز میان آنها وجود دارد . در مقاله حاضر تلاش شده است تا خوانش اهل سنت از نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره) در اندیشه توفیق الشاوی ارائه شود . براساس این خوانش ، نظریه ولایت فقیه با عنایت به عناصر مهمی چون نقش مردم و حضور عنصر شورا در تصمیم گیریها معرفی شده است . به زعم الشاوی عناصر مذکور دلالت بر همگرایی اندیشه سیاسی جدید اهل سنت با مبادی سیاست اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) دارند ؛ چراکه در اندیشه سیاسی اهل سنت شاهد فاصله گرفتن از تغلب و در اندیشه سیاسی شیعی شاهد جداسازی نصب خاص از نصب عام میباشیم ...
انسان و جهان آینده
حقوق بشر و سازوکارهای نظارتی در اسناد بین المللی و فقه
حوزه های تخصصی:
توسعة اسناد حقوق بشری و درنتیجه، تلاش برای رساندن جامعة جهانی به نقطة مطلوب، با تضمین این حقوق، که عمدتاً متوجه دولت هاست، پیوند خورده است. اکنون این پرسش مطرح می شود که تحقق چنین هدفی، به چه سازوکارهایی به ویژه در حوزه حکومتی وابسته است. پاسخ به این پرسش، مستلزم تبیین نوع تعهد دولت ها و تکلیف آنها در زمینة حقوق بشر است. تعهد به شناسایی، احترام، اجرا، گزارش دهی و تعهد به فعل و تعهد به نتیجه، از مهم ترین تعهدات دولت ها در زمینة حقوق بشر است. برای تحقق تعهدهای مذکور، دو شیوة اقدام فوری و تدریجی تعریف شده است: در یک نگاه، صیانت از حقوق بشر را در استفاده از ساز و کارهای اجرایی خارجی برای انجام تعهدهای حقوق بشری دولت ها می داند. این رویکرد، با توفیق در تأسیس شورای حقوق بشر سازمان ملل، بزرگ ترین قدم عملی خود را برداشت. از منظر دوم، تکیه بر شرایط حاکمان را بهترین راهکار صیانت از حقوق بشر تعریف می کند. رویکرد نظام حقوق اسلامی ضمن پذیرش سازوکارهای بیرونی، تکیه خود را بر ابزارهای درونی همچون عدالت، خدا باوری و فرجام باوری، قرار داده است؛ چراکه بدون توجه به شرایط درونی حاکمان و مدنظر قرار دادن مباحث اخلاقی، نمی توان از رویکرد ابزار انگارانه به انسان و یا برخورد سیاسی با مسئلة حقوق بشر دور ماند.