فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳٬۷۲۱ مورد.
۲۰۱.

تکامل جسم (بدن) در سیر و سلوک از دیدگاه مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۴۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۸۸
در بینش مولانا سیر الی الله تغییر و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال بیانتهاست. این تغییر و تبدیل نه تنها در باطن و درون سالک الی الله به وجود میآید بلکه قالب و جسم مادی او را نیز شامل میشود. از دیدگاه مولانا جسم اولیای خداوند و مقر ّبان الهی اگرچه از لحاظ ظاهر همانند جسم افراد معمولی است، اما از لحاظ باطن دارای صفات، و یا قابلیت ها و خواصی است که آن جسم را از جسم افراد دیگر متمایز میکند.نگارنده در این مقاله سعی دارد دیدگاه های مولانا را درباره تعالی جسم در سیر و سلوک در حد ّ توان خود مورد تحلیل قرار دهد
۲۰۲.

باده و می و تعابیر آن در شعر عرفانی فارسی

کلید واژه ها: باده و شراب اسطوره و عرفان صفات و تعابیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۴۳۹۱ تعداد دانلود : ۴۳۰۹
با رواج شعر عرفانی فارسی، شعرای صوفی مسلک و عارف برای بیان اندیشه و احساسات درونی خویش کلمات و واژه ها را در معنای اصطلاحی و کنایی به کار می برده اند. «می» و «شراب» از جمله الفاظی است که در شعر عرفانی جایگاه ویژه یی را دارا بوده است این اصطلاح با ویژگی ها و صفات بی شمار خود، معانی عرفانی نغزی را در ادبیات منظوم فارسی به جا گذاشته است. با ورود «باده و شراب» در شعر فارسی و به تبع آن، جریان این الفاظ در شعر عرفانی و صوفیانه، معانی و تعابیر «باده» گسترده تر شده و دیگر الفاظ مربوط به باده خواری همچون میکده، خرابات، مستی، ساقی و ... ذهن شاعران را به معشوق حقیقی و عشق و محبت ازلی پیوند زده است تا زیباترین و عاشقانه ترین صور شعری به تصویر کشیده شود.
۲۰۴.

بررسی و تحلیل بزرگ ترین موانع رشد و کمال انسان در نهج البلاغه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موانع مولوی نهج البلاغه کمال مثنوی حضرت علی(ع)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
تعداد بازدید : ۴۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
نوشتار حاضر موانع راه کمال انسان را از دیدگاه نهج البلاغه و مثنوی بررسی کرده و از میان رهزنان بی شماری که در این مسیر بر سر راه انسان قد علم کرده اند، به نفس اماره و شیطان و حب دنیا پرداخته است؛ زیرا این عوامل سه گانه خود مانع زاست؛ یعنی ریشه ی آفت های بسیار دیگری نیز به شمار می روند. در کلام حضرت علی(ع)، دشمنانگی شیطان در مقایسه با نفس بیشتر است؛ زیرا نفس آن گاه که تبدیل مزاج می یابد، دیگر بر سر راه انسان قرار نمی گیرد؛ امّا در کلام مولوی، نفس غالباً به معنی نفس امّاره است، بنابراین خطر او از شیطان بیشتر است. دنیا در کلام امیرمؤمنان و مولوی، دو چهره دارد: چهره ای فریبا و چهره ای پنددهنده؛ آن گاه فریباست که نفس و شیطان از آن سوء استفاده کنند و به همین دلیل جزء موانع بزرگ راه کمال انسان قلمداد می گردد.
۲۰۵.

عرفان و سیاست

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان ولایت فقه معرفت شناسی مدیریت شریعت عدالت اجتماعی سیاست معنویت سیر و سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۰۱
یکی از پرسش های بنیادین و تاریخی در ساحت عرفان اسلامی، نسبت و رابطه «عرفان و سیاست» است، که هماره مورد توجه و موضوع تفکر و خاستگاه آراء و انظار اصحاب معرفت و معنا و حکمت و حکومت بوده است، که هم با رویکردی «درون عرفانی» و هم با رویکردی «برون عرفانی» میدان برخورد نظریه ها و چالش های معرفتی شد که آیا عرفان که از مقوله معنا، خلوت و خلسه، جذبه و سلوک است و با درون گرایی تولد و توسعه می یابد، با سیاست که پدیده ای بیرونی، اجتماعی و مرتبط با دنیای مردمان و معیشت آدمیان است قابل اجتماع هستند یا نه؟ اساساً چه رابطه ای بین معنویت گرایی عرفانی با سیاست ورزی اجتماعی وجود دارد؟ مقاله حاضر با توجه به مؤلفه و عناصر درون ذاتی هر کدام از عرفان و سیاست و چگونگی ارتباط «ولایت باطنی و ظاهری» و طی مقامات معنوی و منازل سلوکی با نظام بخشی اجتماعی و سیاست ورزیدن سؤال های یاد شده را از منظر «عرفان ناب اسلامی» و سنت و سیره پیامبر اعظم(ص) و عترت طاهر اش(ع) و برخی شاگردان مکتب قرآن و عترت مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و به این نتیجه رسید که در عرفان اصیل اسلامی سلوک و سیاست، معنویت و مدیریت، سیر من الخلق الی الحق و سیر من الحق الی الخلق بالحق، درد خدا و خلق، درون گرایی و برون گرایی و ... کاملاً مرتبط با هم و اساساً ولایت ظاهری بدون ولایت باطنی امکان ناپذیر است و مانعه الجمع دیدن سلوک و سیاست با هم ناشی از سوء فهم هر کدام از عرفان و سیاست و کارکردهای تاریخی متصوفه و عرفا، با توجه به اقتضاء زمان و عدم شناخت همه جانبه عرفانِ قرآنی ـ ولایی است.مقاله حاضر از دو قسمت رهیافت معرفت شناختی و تاریخی ـ اجتماعی؛ دیدگاه موافقان و مخالفانِ رابطه عرفان و سیاست را بررسی و نقل و نقد نموده است و سپس پنج نکته را در تکمیل اثبات مفهومی و مصداقی نظریه توامان و ترابط و تعامل سازنده عرفان و سیاست به رشته نوشته درآورده و فراروی فرزانگان وادی معرفت و معنویت نهاده است تا چه در نظر آید و چه قبول افتد.
۲۰۷.

«خواب و رؤیا از دیدگاه ابن عربی»

کلید واژه ها: تاویل رؤیا مقید فدا عالم مثال مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
معانیی که از حضرت الهی فرود می آیند یک صورت جسمانی مانند صورت خیال ما می پذیرند و سپس به عالم ملک فرود می آیند. بدین لحاظ جهان مثال را «خیال منفصل» نیز می نامند. و ارواح کلی انسانی پیش از ظهورشان در بدن با آن صورت ها ظاهرند و اکثر مکاشفات در این عالم است که آن را «خیال مقید» می نامند. انواع خواب ها مربوط به این عالم است و معبر نیز خواب را با توجه به این عالم تعبیر می کند. یوسف(ع) نیز وقتی برادرانش در برابر او سجده کردند صورت خارجیه حسیه را حق قرار داد و گفت خوابم تعبیر شد اما پیامبر(ص) آن را خیال اندر خیال دانست نه حقیقت و ابراهیم(ع) می بایست خوابش را تاویل می کرد اما چون انبیاء امور را در عالم مثال مطلق مشاهده می کنند که مطابق با واقع است و نیازی به تعبیر ندارد آن را تاویل نکرد و به ذبح فرزندش پرداخت و این فدیه مربوط به آن چیزی بود که در ذهن ابراهیم(ع) بود نه آنچه در نفس الامر بود. به این دلیل خداوند فرمود:«ان یا ابراهیم قد صدقت الرویا» نفرمود در رؤیا صادق بودی.
۲۰۸.

رویکرد اجتماعی در آثار ادبی و عرفانی نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مرصاد العباد اسوه گرایی عدالت محوری نگرش نظام مند محیط ری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۴۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۹۸
" نجم الدین رازی از عارفان برجسته ی ایرانی است که در اواخر قرن ششم و نیمه قرن هفتم می زیست. برخلاف بسیاری از عرفا و صوفیان که تنها به خودسازی و سلوک فردی می اندیشیدند، نجم الدین در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأمل ویژه ای داشت. بی گمان، آشفتگی اوضاع اجتماعی و عوامل دیگر از جمله مسافرت های وی موجب شد که دردمندانه به آن چه بر مردم می گذرد، بیندیشد و در صدد یافتن چاره ای برای حل مشکلات و رفع ستم و فساد و تباهی برآید و دست کم در آثار خود از جمله مرصادالعباد و مرموزات اسدی، ضمن ناروا دانستن شیوه های حکومتی ظالمانه، و ریشه شناسی ناهنجاری حکومت ها، الگویی مناسب ارائه دهد که در صورت تحقق آن، سعادت دنیا و آخرت مردم تأمین گردد. بنابراین، در سلوک عرفانی، فراتر از خلوت گزینی و ریاضت فردی می اندیشید و فرایند عمومی سازی سلوک عرفانی را مطرح می نماید. در نظر وی، هرگونه رفتار پادشاه، عوامل حکومت و صاحبان حرفه و پیشه ، به شرط این که غفلت از خداوند نباشد و در جهت رضای حق و شفقت بر خلق باشد، بخشی از سلوک راه الهی تلقی می شود. او برای رسیدن به الگوی برتر حکومتی، نگرشی اسوه گرا دارد و برای نشان دادن نمودار عینی آن به استناد قرآن و آموزه های دینی، حکومت داوود و سلیمان را شاهد می آورد که حکومت دین و دنیا را با هم داشته اند. عدالت محوری و رعیت پروری را مهمترین رکن حکومت صالح می داند و معتقد است نظام هستی دستگاهی منظم و به هم پیوسته است که همگی برای معرفت جویی انسان آفریده شده است. "
۲۱۰.

نگاهی به ساختار اجتماعی اندیشه مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اخلاق اندیشه تحلیل اصلاح

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۴۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۴۰
"در این مقاله پس از ارائه تعاریف مفهومی و مقایسه‏ای ابعاد مختلف اندیشه، حوزه‏های متنوع اندیشه اجتماعی مولوی در سه مورد محور کلی طبقه‏بندی و تحلیل شواهد و قرائن هر یک از آن‏ها، از دفترهای شش‏گانه مثنوی ذکر شده است، طرح اجمالی مقاله حاضر به شرح زیر است: 1.اندیشه اجتماعی در عرصه شناخت 1.1.تحلیل و مدارا 2.1.نیرنگ‏شناسی 3.1.بینش روان‏شناختی 4.1.کاربردشناسی 2.اندیشه اجتماعی در عرصه نقد اجتماعی 1.2.نکوهش زراندوزان و چاپلوسان 2.2.نقد ریاست و حکومت 3.2.نقد مشورت با نااهلان 3.تحلیل رفتارهای اجتماعی 1.3.تحلیل و تعلیل کنش‏ها و گرایش‏ها 2.3.آسیب‏شناسی قضاوت 3.3.تحلیل تمثیلی گزافه‏گویی 4.3.خرافه‏ستیزی(تحلیل و تأویل منطقی عملکرد انسان و انتساب صلاح و فساد انسان به خود وی و مردود دانستن انتساب فرافکنانه عملکرد انسان به بخت و اقبال و گردش روزگار). 5.3.تحلیل عواقب و عقبات ظلم 6.3.تحلیل ضرورت تقیه 7.3.تحلیل رفتارهای غریزی انسان 8.3.تحلیل تکفیر 9.3.تحلیل ناسپاسی مردم"
۲۱۳.

اصل سنخیت در عرفان و همانندسازی در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۴۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۸۴۹
اصل سنخیت در عرفان زیر مجموعه ای از مبحث پیچیده «وحدت وجود» است. اساسا یکی از اهداف کلی عرفان و روان شناسی رسیدن فرد به وحدت درونی و موفقیت در ایجاد وحدت با عالم خارج از وجود است. اصل سنخیت در فلسفه و در باب علم حضوری معنا پیدا می کند که برای تحقق امر ادراک باید بین مدرک و مدرک سنخیت وجود داشته باشد و در عرفان (خصوصا عرفان نظری که همانندی های بسیاری با فلسفه دارد) رمز اصلی تجاذب و کشش بین عاشق و معشوق است.روان شناسانی چون،‌ آبراهام مزلو و یونگ این سنخیت را باور دارند و همسو بودن اصل سنخیت در عرفان با اصل همانندسازی در روان شناسی را تصدیق می کنند. مشابهت نظریات آبراهام مزلو با افکار عرفانی عطار و مولانا محور اصلی این نوشتار است.
۲۱۵.

فلسفه و شرایط گفتگو از چشم انداز مولوی با نگاهی تطبیقی به آراء باختین و بوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی گفتگو باختین عنصر جامعه شناختی ارتباطی تعاملی عنصر زبان شناختی بوبر اتصال منطق گفتگویی جهان رابطه ها نطق باطنی کلام نفسی و کلام لفظی خیال اندیشه جذب کشش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه درباره فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۴۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۱۳
این گفتار با بر شمردن دو عنصر زبان شناختی و جامعه شناختی در هر گفتگو بر اصالت ضرورت و اهمیت عنصر جامعه شناختی به عنوان یکی از ارکان و پایه های اساسی برقراری گفتگو تاکید می ورزد از نظرمولوی اساس گفتگو بر بنیاد کنش ارتباطی میان طرفین گفتگو و برقراری رابطه دو جانبه میان گوینده (نویسنده) و شنونده (خواننده) بنا شده است وی از این ارتباط دو جانبه و سویه جامعه شناختی سخن با تعبیر اتصال جذب و کشش یاد کرده است از این منظر حضور مخاطب یا شنونده یا خواننده جهت برقراری ارتباط کلامی ضروری نیست همچنین سخن گفتن ملفوظ یا خاموشی نیز تاثیر در برقراری این تعامل کلامی نخواهد داشت در همین راستا قابل ذرک است که مولوی جاذبه کشش و اتصال یاد شده را به معنای هر نوع پیوند و ارتباط و چالش در نظر گرفته است از این رو روابطی که بر مبنای تضاد تناقض و اختلاف پی ریزی شده همچون دوستی دشمنی عشق و تنفر از آن جهت که متضممن نوعی رابطه و تعامل است و بدون وجود دیگری در کنار یا در برابر و یا در تقابل با من تحقق نمی یابد در همین قلمرو طرح شدنی است در ادامه عنصر جامعه شناختی گفتگو را با نگاهی تطبیقی به منطق گفتگویی میخائیل باختین و جهان رابطه های مارتین بوبر پی می گیریم تاکید این دو اندیشور بر سرشت اجتماعی و بیناذهنی زبان همچنین اشاره به تعریف مفهوم مفهوم و سطوح متعدد و اشکال گوناگون گفتگو از نگاه باختین در این گفتارمورد مطالعه قرار می گیرد مباحث یاد شده در این گفتار این نتیجه را به دست می دهد که آنجا که عنصر جامعه شناختی و کنش تعاملی موجود باشد از آن رو که معنا و مفهوم در فاصله دو افق در جریان و در انتقال است چه عنصرزبان شناختی موجود باشد و چه موجود نباشد گفتگو آگاهانه یا ناآگاهانه به عمد یا به سهو برقرار شده است.
۲۱۶.

شعر در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی شعر مثنوی دیوان شمس نقد شعر شاعران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۴۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
تلقی دوگانه جلال الدین مولوی از شعر و ماهیت و کارکردهای آن در القا و افشای معانی و معارف، یا اخفا و پوشاندن آن ، موجب شده است که او گاه درباره شعر (و شاعران)، نقد و نظرهای تازهای ابراز کند که شناخت آن برای خوانندگان امروز شعر و اندیشهاش مغتنم و مفید باشد. در گفتار حاضر، آرا و اندیشههای مولوی درباره شعر، از لابلای آثارش کشف، و تحت چهار عنوان دستهبندی و تبیین شده است. در بخش اول، با عنوان شعر و بیخودی از دیدگاه مولانا، به نقش بیخودی و بیاختیاری در آفرینش شعر ناب و نمکین، و ویژگیهای شعر بیخودانه پرداخته شده است، در بخش دوم که به انتقادهای مولانا از شعر و شاعران اختصاص دارد، انتقادات بالقوه و بالفعل او به شعر (مثل بیگانگی و ناتوانی شعر در بیان معانی و معارف، و شکایتهایش از مضایق و لوازم شاعری) و شاعران(ظاهرگرایی شاعران) بحث میشود. بخش سوم مقاله به نقش و شرایط مخاطب در فهم و خوانش و آفرینش شعر میپردازد. آخرین بخش مقاله نیز آرای مولانا درباره شعر خود تبیین و به اجمال تحلیل میشود. نسبتها و روابط بین شعر با خون و جنون و تازگی و ماندگاری، از مباحث و مطالب این بخش است. نگارنده کوشش کرده برخی از آرا و اندیشههای مولانا درباره شعر و ویژگیهای بیان شاعرانه را با نگاه و نظریات تازه درباره شعر و کارکردهای آن، تطبیق و مقایسه کند تا شعرشناسی و نواندیشی او بیش از پیش آشکار گردد و زمینه آشنایی و استفاده بیشتر از آثارش فراهم آید.
۲۱۷.

تکامل عرفانى انسان در قرآن

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸۱
این مقاله، عهده‏دار بحث تکامل عرفانى انسان بر محور آموزه‏هاى قرآنى و مدار معارف اسلامى است. حرکت تکاملى انسان از «خود»؛ یعنى خود فطرى و ملکوتى، رحمانى و فطرى انسان آغاز مى‏شود و با خدا یا دیدار الهى پایان مى‏یابد. لازمه چنین حرکت استکمالى جوهرى، فقرشناسى وجودى، بیدارى و بینایى، درک و درد خدا داشتن، شریعت محورى، مجاهده مستمر با خواهشهاى نفسانى و مراقبت کامل، حب الهى، بندگى خالصانه خدا، نوسازى معنوى مداوم، بازشناسى و بازیابى همیشگى، هدفشناسى و هدفدارى است. بدیهى است حرکت و شدن از خود به سوى خدا در حقیقت رسیدن به خود برتر و تکامل یافته و توسعه بخشیدن به حقیقت وجودى خود است و انسان متحرکِ متکامل، انسان به خود رسیده و کمال یافته و سعادتمند است و عصاره مقاله در این معناست که خداى سبحان در درون انسان است که آدمى با حرکت تکاملى از درون و حجابزدایى به آن دست مى‏یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان